شطــرنج ايـران IRANCHESS


English version


  

قهرمانان جهان

 

هر يك از بازيكنان بزرگ گذشته و استادان بزرگ پيشگام امروز، راه و روش خاص خود را براى دستيابى به تكنيك و روانشناسى شطرنج داشته و دارند. بعضى از آنها قصد دارند حوادث را كنترل و احتمال زيان و ضرر را كاهش دهند. بعضى ديگر سعى ميكنند بازى را بدست حوادث بسپارند و با ايجاد شرايط بهتر و استفاده از قوه تشخيص خود، وضعيت را محاسبه و براى ادامه بازى تصميم بگيرند. بعضى شان خالصانه علاقمند به بازى و مكانيزم  هاى آن هستند، بعضى ديگر به دفعات زيادى ببازى مىپردازند. يك روش معتبر براى پيشرفت در شطرنج، انتخاب يكى از استادان بزرگ و اجرا و مطالعه تعداد زيادى از بازيهاى اوست.سعى كنيد از او بعنوان يك مدل براى روش بازى خود و تاكتيكهاى شطرنجى تان استفاده كنيد. در اين بخش نگاهى داريم به تعدادى از قهرمانان گذشته و حال و خصوصيات و نكات جالب توجه زندگى شطرنجى شان را مورد كنكاش قرار مىدهيم.

 

پاول مورفى            ۸۴–۱۸۳۷

 

"غرور و اندوه شطرنج"، مورفى بازيكن بزرگى بود. اما مقام واقعى او وقتى با ديگران مقايسه ميشود حتى امروز بعد از گذشت نزديك به صد سال از مرگش، بصورت يك معما باقى مىماند.

در ميان تمام آنهائى كه در زمان خودشان بعنوان بهترين بازيكي شناخته شده اند، او كوتاه ترين دوره زندگى فعال را داشت و هرگز رقيبى را ملاقات نكرد كه او را تهديد به شكست كند.شهرت او نتيجه بيش از هفتاد و پنج بازى مهم و جدى و تعداد زيادى پيروزى هاى فىالبداهه درخشان است.

مورفى زمانيكه بيش از ۱۲ سال نداشت بخاطر مغلوب ساختن استاد لونتال كه براى شركت در يك سرى مسابقات دوستانه از شهر زادگاه او، نيواورلئان بازديد ميكرد،اعجوبه ناميده شد.سپس د رسال ۱۸۵۷ اتفاقى رخ داد كه بگونه اى قابل نام و مقام مورفى را زبانزد همه ساخت. اين اتفاق، اولين گردهمائى شطرنج در آمريكا بود كه در    نيويورك برگذار شدو خوشبختانه زمانى به وقوع پيوست كه مورفى از لحاظ تكنيكى در شرايط مطلوبى بسر ميبرد.

نظير چنين خوش شانسى هائى در زندگى بعضى از بازيكنان از جمله- و برجسته تر از همه لاسكر و فيشر- پيش آمد.

گردهمائى بعنوان يك سرى مسابقات ممتاز و عالى طبقه بندى شد و مورفى قبل از شكست لوئيس پالسن با نتيجه ۶ بر ۲ در فينال، بر هر سه رقيب اولش برترى يافت.

پالسن  بعدها حقانيت خود را بعنوان يك بازيكن عالى و يك استراتژيست به اثبات رساند. يك قرن بعد، بسيارى از ايده هاى او در مورد گشايش ها توسط استادان بزرگ مورد استفاده قرار گرفت. اينكه مورفى توانست اين استاد دفاع را شكست دهد شايد نشانه و دليل بهترى از توانائى او نسبت به پيروزى فوق العاده تحسين برانگيزش بر آندرسن باشد.

موفقيت هاى مورفى نتيجه درك او از وضعيتهاى بسط يافته است: لزوم گسترش سريع مهره ها در گشايش هاى كلاسيك جناح شاه و بدست گرفتن ابتكار عمل با روشى صرفه جويانه بدون آنكه حركات زائد و اتلاف وقت انجام دهد. عموماً معاصران مورفى يا بدون برخوردارى از حمايت سيستم گشايشى دقيقى دست به حمله ميزدند يا نوعى شطرنج نمايشى بازى مىكردند كه توام با حركات نامربوط و زائد بود كه موجب تاخير در اجراى نقشه هايشان ميشد. صرفه جوئى مورفى در اتلاف انرژى و ميانه روى و اعتدال او در اين مورد، سادگى و روانى خاصى ببازى هاى او مىبخشيد . بهمين سبب در هر مرحله دقيق‌ ترين حركت را مىيافت.مشهورترين پيروزى مورفى در فاصله اجراى يك اپرا در مقابل دو مقام عاليمرتبه كه حق مشورت داشتند انجام شد. اين بازى مجلل ترين و آموزنده ترين بازى دوستانه در تمام طول تاريخ است.

مورفى در سال ۱۸۵۸ سفرى به اروپا كرد و تمام حريفانش را شكست داد و در كنار آن با نتيجه ۳-۸ بر آندرسن فائق آمد. آندرسن فاتح نخستين تورنمنت بين المللى بسال ۱۸۵۱ در لندن بود.

قهرمان انگلستان، استانتون، از سعى و كوشش مورفى براى ترتيب يك مسابقه اجتناب كرد. در واقع براى استانتون بهترين دوران موفقيت سالهاى دهه ۱۸۴۰ بود و شكى وجود نداشت كه اگر مسابقه اى انجام ميگرفت مورفى برنده مسابقه بود.

مورفى بعد از كسب برترى بر معاصرانش، بسرعت علاقه اش را به شطرنج از دست داد و از آن پس زندگيش بر اثر ابتلا به بيمارى روانى آسيب ديد و اين امر باعث پرهيزش از بازى براى ۱۵ سال باقيمانده از عمرش گرديد. اما مورفى چگونه ميتوانست در مقابل قهرمانان نسلهاى بعد بازى كند؟

دانش راجع به گشايش بازى ها در فاصله سالهاى ۱۸۶۰ هنوز ابتدائى و ناقص بود و مورفى احتياج به گذراندن يك دوره سخت آموزش تئوريهاى نوين براى پيدا كردن شانسى جهت مقابله با استادان بزرگ امروز داشت.

او مطمئناً قادر به فراگيرى سريع چنين آگاهى هائىبوده است زيرا او تئورىهاى زمان خود را ميدانسته  و يكى از پيروزيهايش بر آندرسن با استفاده از واريانت روى لوپز بدست آمده است.

در كتاب "معتبر درجه بندى شطرنج بازان گذشته و حال"نوشته بتسفورد كه شامل مقايسه بازى هاى استادان بزرگ امروزى و پيشينيان است، پرفسور آرپاد الو، مورفى را با امتياز ۲۶۹۰ ارزيابى ميكند. امتيازى كه د ر دوران فعلى كافى است او را قويتر از هر بازيكنى بجز قهرمان جهان و رقيبش نشان دهد.

من نسبت به اين راى ترديد دارم. چرا كه اين راى بر اساس شمار اندكى از بازيهاى او بنا شده و بيمارى مورفى را كه در نتايج بازيهاى او در بقيه عمرش موثر بوده ملحوظ نداشته، در صورتيكه اين موضوع درمورد روبنشتاين بحساب آمده است.اما اين ارزيابى بلحاظ تحليل مسابقات مورفى با آندرسن- كه خود از بازيكنان بزرگ تاييد شده است از ارزش خاصى برخوردار است.

آخرين عمل مورفى قبل از دست كشيدن مسابقات، آوانس دادن يك پياده و اعطاى بيشتر به هر بازيكن در دنيا بود. جالب اينكه هيچ پيشنهادى براى گرفتن اين آوانس وجود نداشت-امروز اگر چنين پيشنهادى توسط هر يك از استادان داده شود، حادثه اى باور نكردنى است. نزديكترين نمونه امروزى، پيشنهاد آوانس يك اسب به هر بازيكن زن،در جهان، توسط فيشر بود.اما زمانى كه مسئولين شطرنج شوروى اشتياق خود را براى انجام مسابقه قهرمان جهان، نوناگاپرينداشويلى با او با يك شرط بندى قابل توجه ابزار داشتند، فيشر به سرعت پيشنهاد خود را پس گرفت.

 

 

 

ويلهم اشتاينيتز       ۱۹۰۰-۱۸۳۶.

 

اشتاينيتز اولين قهرمان شناخته شده جهان، بازيكن متفكر و بدعت گذار بود كه بصيرت و ژرف نگرى او در بازى دفاعى و استراتژيك .و مجموعه برترى هاى او در موقعيت هاى جزئى به اهميت سهم پيروزى هاى مورفى در بازى هاى بسط يافته بود

در حاليكه مورفى بطور طبيعى قهرمانى غريزى بود و با مثال و نمونه بيشتر از مطالعه كتابى آموزش يافته بود، اشتاينيتز بعد از ناكامى در اولين گام كه سعى كرد نام خود را با يكى از قهرمانهاى مرسوم همراه سازد، انديشه هاى خود را به تدريج در طول سالها گسترش داد با در نظر گرفتن استانداردهاى قهرمانى جهان، بازى او خالى از عيب و نقص نبود و عليرغم شكستهاى قبلى، بازيهاى بسيارى را به جهت وفادارى لجوجانه اش به شگرد غير مهم درجه دوم از دست داد. اشتاينيتز جوانترين عضو يك خانواده بزرگ يهودى بود. او در پراك متولد شد ،در وين تحصيل كرد ، در لندن سكنى گزيد.تا زمان اقدام نسبتاً مهم نانواها در حمايت مادى از او براى مقابله با آندرسن بسال ۱۸۶۶-كسى كه مجدداً پس از بازنشستگىمورفى بهترين بازيكن جهان شناخته شده بود- اشتاينيتز تنها موفقيت هاى متوسطى داشت. وى بطور اعجاب انگيزى مسابقه با آندرسن را با نتيجه ۸ بر ۶ برد و از آن پس برنده دائمى جوايز بزرگ مسابقه هاى دهه هاى ۱۸۷۰و ۱۸۶۰ بود.

اشتاينيتز تئورى هايش را در كتابى بنام- آموزگار شطرنج مدرن – به تفصيل شرح داد.منظور اصلى او اين بود كه نشان دهد پيروزىهاى سريع مورفى و آندرسن بر عليه دفاع هاى ضعيف حريفانشان ميتوانست انجام نگيرد اگر كه حريف به سادگى مقاومت ميكرد، مهره هايش را بسادگى وارد عمل مىنمود و پياده هاى تقديمى نا مربوط را نمىپذيرفت.

اشتاينيتز نشان داد كه د ريك بازى دقيق اقدام به يك حمله سريع كردن نادرست است،. بجاى آن بايستى بازى آرامى را سازمان داد، بدنبال برتريهاى جزئى بود: مثل فيل در مقابل اسب، بازى عليه پياده هاى دوبله يا پياده هاى منفرد خانه هاى جدا افتاده، تسلط بر ستون هاى باز، داشتن بيشترين پياده در جناح وزير،تلاش براى يافتن فضاى فرماندهى بيشتر. تئورى دفاع او سرسختى بود: او فكر ميكرد اگر بازيكن مدافع بتوانداز ضعف پوزسيونى اجتناب نمايد آنگاه بازى او دقيق و بىعيب ادامه خواهد يافت. بهمين جهت در تعدادى از بازيهاى مشهور اشتاينيتز، او نيروهايش را به رديف عقب مياورد تنها براى آنكه از ضعف پياده ها اجتناب كند. از ديگر انديشه هاى جدال آميز او اين بود كه شاه مهره اى جنگاور است. حتى در وسط بازى.

از اين رو قربانى اشتاينيتز را مطرح ساخت:

1.         e4           e5

2.      Nc3         Nc6

3.         f4        eׁ.f4

4.       d4?       Qh4+

5.      Ke2

جوهره اين انديشه در مات نمودن شاه تمركز يافته سفيد است. سياه نيروهايش را متعهد به انجام امرى مينمايد كه بعدا بتواند با اتلاف وقت به عقب باز گرداند. در پايان نيز سفيد مستقر در g1 به f3 ميايد تا با تهديد وزير سياه و وادار نمودن او به يك حركت اجبارى، خود كسب زمان نمايد.

نسلهاى بعد انديشه هاى جدال آميزتر او را اصلاح و بعنوان نظريه هاى مشترك مورد پذيرش قرار دادند.

لاسكر كسى كه بر اشتاينيتز بعنوان قهرمان جهان پيروز شد، بعد از شكست او گفت: انديشمند توسط بازيكن شكست خورد. و اين مطلب گواه اين باور است كه اشتاينيتز تنها بدليل تئوريهاى پيشرفته اش موفق بود و آگاهى كمى از روانشناسى شطرنج داشت، بهرصورت بطور كامل نميتوان اين عقيده را تاييد كرد.

بجز زمانيكه اشتاينيتز درگير واريانتهاى مورد علاقه اش بود، ميتوانست مراقب و ناظر باهوشى نسبت به حالت فكرى رقيبش باشد و بازى اش را منطبق بر آن پيش ببرد. از اينرو قبل از شروع بازى حذفى اش با بلك بورن در وين سال ۱۸۷۳، مشاهده كرد كه استاد بزرگ انگليسى- كسى كه با يك شيوه قهوه خانه اى در دور پايانى از روزنتال شكست خورده بود در وضعيت نامساعدى قرار دارد. بنابراين اشتاينيتز متوسل به شيوه فريبكارانه شكاف و رخنه شد و هنگامى كه بلك بورن در هر دو  بازى بگونه اى ضعيف ظاهر شد نتيجه مطلوب را بدست آورد.

در اولين مسابقه رسمى قهرمانى جهان، اشتاينيتز زوكرتورت ۱۸۶۶، اشتاينيتز شروع بدى داشت و بزودى ۱-۴ عقب افتاد. اما او پيشگامى و برترىاش را با استفاده از فرصت هاى استحقاقى با تركيبى از بازى دفاعى و استراتژيك حفظ كرد. به نحوى كه حالت عصبى زورتريك تحريك شد و پيامد حملات نادرست در موقعيت هاى ضعيف را همراه داشت. اشتاينيتز سرانجام زوكرتورت را با نتيجه۵/۷-۵/۱۲ مغلوب كرد.

 

 

 

امانوئل لاسكر۱۹۴۱-۱۸۶۸

 

لاسكر اغلب مدت زندگيش را در برلين بسر برد اما دوران پيرى ابتدا به مسكو مهاجرت كرد .او مدت ۲۷ سال (۱۹۲۱-۱۸۹۴) قهرمان جهان بود و طول عمر قهرمانى اش استثنائى است.اولين درخشش او قربانى دو فيل در ۱۸۸۹ وآخرين پيروزى بزرگ او تصاحب جايزه سوم در مسكو بسال ۱۹۳۶ و در زمانى كه به سن ۷۰ سالگى ميرسيد. با وجود موفقيت هاى بيشمار او در مسابقات و تورنمنت ها، سبك و روش او بحث انگيز و پر رمز و راز باقى مانده است. با نگاهى اجمالى در مىيابيم كه لاسكر استراتژيست خوبى بود كه بازيش از بعد تاكتيكى والائى برخوردار بود و بعلاوه از يك آخر بازى عالى سود ميبرد. بهر حال مسابقه با حريفان قوى اجتناب ميكرد و از شانسهاى تصادفى در بازيهاى انحرافى لذت مىبرد. حتى اين نظر وجود داشت كه تعصب لاسكر به سيگارهاى قوى عملى بمنطور از پا در آوردن حريفانش بوده است. با اينهمه حقيقت اينست كه هيچ بازيكنى بدون داشتن مقياس عظيمى از مهارت و استادى در تمام زمينه ها، نميتواند بمدت طولانى در مقام قهرمانى جهان باقى بماند و يا به چنان پيروزىهاى مكررى در مسابقات دست يابد. در اغلب بازيهايش بلحاظ درك پوزيسيونى و استراتژيكى شطرنج از حريفانش پيش مىافتاد و در اغلب اوقات از وقت مقرر بازى خودش جلوتر بود تسلط او بر خانه هاى ضعيف، بازى در خانه هاى دور افتاده و تغيير جريان حمله بين دو پياده جلو رفته-قبل از فرمول بندى اين عقايد در كتاب كلاسيك ابتدائى، روش من نيمزويچ- با موفقيت بانجام رسيده بود. لاسكر مبانى و اوصول اشتاينيتز را بكار برد و آنها را براى ستيز و زد و خورد عملى در تورنمنت و مسابقه هاى شطرنج مورد اصلاح قرار داد لاسكر داراى بنيه و طاقت استثنائى بود و خونسرد و فعال با اغلب بازيهاى بحرانى برخورد ميكرد.شهرت و آوازه "جادوى سياه" او از آنجا برخاست كه توانست خودش را بعنوان يك شخصيت قويتر و محكم تر از رقيبش در تعدادى از بازيهاى بسيار دشوار به اثبات برساند:

براى مثال در پيروزيش بر شلختر در بازى فينال مسابقه سال ۱۹۱۰ كه لاسكر بايد براى حفظ عنوان قهرمانى جهان پيروز ميشد، در پيروزيش بر كاپابلانكا در سن پترزبورگ در سال ۱۹۱۴ كه جلوتر از رقيب اصلى اش جايره اول را بدست آورد، و در بازى دوم از مسابقه سال۱۹۰۸ با تاراش خوش درخشيد. در تمام اين پيروزى ها، لاسكر مهارتش را در تحت فشار قرار دادن حريفانش نشان داد به نحوى كه آنها نتوانستند بهترين بازيهايشان را ارائه نمايند.

توان و استقامت او همچنين از سابقه خوبش در دور آخر بازى ها و تكرار تحليل و بررسى رقيبانش در نيمه دوم يك تورنمنت آشكار ميشود-براى مثال در هستينگز ۱۸۹۵ وسه تورنمت سن پترزبورگ در سال ۱۸۹۶ و ۱۹۰۹ و ۱۹۱۴.

پايدارى و مقاومت او درس مهمى براى بازيكنان باشگاهى معمولى و بازيكنانى كه تفريحى بازى ميكنند و نوجوانان بلند همت بود.از لحاظ تئورى، تمام بازيهاى شطرنج از ارزش يكسانى برخوردار هستند وپيروزى در دور نخست همان ارزشى را دارد كه پيروزى در دور پايانى. اما در تمرين اين چنين نيست.

براى مثال در تورنمنت هاى سيستم سوئيسى، بازيكنان با حساب مشابهى در مقابل حريفانشان قرار مىگيرند ويك شروع ضعيف يا يك باخت در دور ميانى ميتواند با پيروزى روى حريفان ضعيفتر در دور پايانى جبران گردد. پيروزى در دورهاى نهائى و بويژه در مسابقه آخر در حقيقت بار مضاعفى را حمل ميكند زيرا سرنوشت جايزه را تعيين مىنمايد.

لاسكر در طول زندگيش نشان داد كه اهميت مراحل پايانى بازى را در تمام بازى ها و تمام تورنمنت ها دريافته است. در مراحل شروع يك مسابقه هر بازيكنى براى نتيجه بهتر مىجنگد اما وقتى بازى به پايان خود نزديك ميشود بعضى از بازيكنان علاقه يا اعتماد بنفس خود را از دست ميدهند. در حاليكه ديگران در جدال و ستيز براى دست يابى به يكى از مكانهاى بالاى جدول به تحمل فشار عادت كرده اند.در چنين موقعيتى بازيكن قوى و با تجربه راه دستيابى به موفقيت را ميداند و ميتواند مهارت تكنيكى عالى خود يا قواى تاكتيكى خود را براى فشار روى رقيب بمنظور به اشتباه انداختنش بكار گيرد.

بهر حال يكى از واقعيت هاى گفته نشده در تمام تفسيرهائى كه روى روش و نتايج بازى او انجام گرفته توانائى او در حفظ تعادل خودش در تمام طول تورنمنت يا مسابقه بود و اين يكى از مهمترين ويژگى هاى لاسكر بود.

لاسكر حد نصاب بىنطيرى در نتايج مسابقات داشت، ۱۹ پيروزى ۲ مساوى و تنها يك باخت به كاپابلانكا كه بعنوان جانشين او قهرمان جهان شد. اين موضوع تا حدى به علت مهارت او در انتخاب حريفانش بود.طى سالهاى۱۹۱۴-۱۹۰۰ او سه بار با حريف ضعيفى چون يانوسكى كه حامى ثروتمندى داشت مبارزه كرد در حاليكه رقيبان خطرناكى همچون ماروژى- روبنشتاين-كاپابلانكا براى مبارزه وجود داشتند.

اما از نتايج مسابقات، مهارت بيش از حد او را در جنگ تن به تن ميتوان دريافت. برجسته تر از همه پيروزى ۰ -۸ بر مارشالو يانوسكى و ۰-۶ بر بلك برن است.

لاسكر اولين استاد شطرنج بود كه بطور جدى سعى كرد بازى شطرنج را بعنوان يك حرفه مطرح سازد. اما بشكل كنايه آميز بايد گفت مردى كه سوداگر سر سختى براى دادن به نمايش با دستمزد بالا بود دوبار از لحاظ مالى ورشكست شد.بار اول بدليل تورم سالهاى دهه ۱۹۲۰ و بار دوم به علت به قدرت رسيدن نازى ها. بعيد به نظر ميرسد كه وى بدون اين تنزلهاى شخصيتى، دوران طويل قهرمانيش را حفظ كرده باشد. در سالهاى آخر دهه ۱۹۲۰ او بطور جدى تحصيل رياضيات را شروع كرد و بخاطر كار روى جبر محض موفق به دريافت دكترا شد .و مورد تشويق انيشتن قرار گرفت.بطور تفريحى روى فلسفه كار كرد زيرا بحث كردن را به تجزيه و تحليل حركات شطرنج ترجيح ميداد. در دستيابى ساده اش به گشايش ها لاسكر روشى را بنيان نهاد كه بوسيله از جانشينانش كه عناوين جهانى دارند دنبال شد –از جمله كاپابلانكا – پطروسيان و كارپف كه او يك خط اصلىى را براى دستيابى به اين شگرد در مراحل ابتدائى برگزيد. همچنين نحوه كاربردش از دفاع فرانسوى با مهره سفيد، برترى ايده هاى زير را نشان مىدهد:

ايدهA

1.         e4         e6

2.         d4         d5

3.         Nc3      Bb4

4.         Ne2

ايدهB

1.         e4         e6

2.         d4         d5

3.         Nc3      Nf6

4.         Bg5      Bb4

5.         e.d5      Q.d5

6.         B.f6      g.f6

يك اشكال چنين روش غير كتابى با مهره سفيد، نحوه مقالبه آن با دفاع سيسيلى c5           e4         1.

مهمترين خانه هاى مجاور مورب و دفاعى كه بيشتر از تمام گشايش ها تجزيه و تحليل شده است. اما لاسكر در سالهاى بعدى عمرش از عهده آن نيز برآمد. بهنگام بازى با مهره سياه، او به گسترش سريع ساده با حداقل حركت پياده ها توجه نشان داد. درست نظير دفاع لاسكر مقابل گامبى وزير:

1.         d4         d5

2.         c4         e6

3.         Nc3      Nf6

<span style="