شعری که همهٔ مازنیهای دنیا را هرجا که باشند متحد میگرداند
(همچون سرود ملی یک ایالت)
که مازندران شهر ما یاد باد
همیشه بر و بومش آباد باد
که در بوستانش همیشه گلست
به کوه اندرون لاله و سنبلست
هوا خوشگوار و زمین پرنگار
نه گرم و نه سرد و همیشه بهار
نوازنده بلبل به باغ اندرون
گرازنده آهو به راغ اندرون
همیشه بیاساید از خفت و خوی
همه ساله هرجای رنگست و بوی
گلابست گویی به جویش روان
همی شاد گردد ز بویش روان
دی و بهمن و آذر و فرودین
همیشه پر از لاله بینی زمین
همه ساله خندان لب جویبار
به هر جای باز شکاری به کار
سراسر همه کشور آراسته
ز دیبای و دینار وز خواسته
بتان را پرستنده با تاج زر
همه نامداران ِزرین کمر
من و ویکیها
بنده مثل اکثر کاربران ویکیپدیا، از طریف موتور جستجوی گوگل با این سایت آشنا شدم و نخستین مقالهای را که از ویکیها به یاد دارم، ساسانیان است. البته در ابتدا فقط میخواندم.
یک بار به صورت اتفاقی با صفحه مرکزی ویکیپدیا مواجه گشتم. فردای آن روز در حالت آفلاین بین صفحاتی که دیروز جسته بودم میگشتم که با همان صفحه برخوردم و در عین تعجب نام «مازرونی» و «گیلکی» را در بین صدها زبان دیدم. سریعأ به اینترنت وصلیدم و لینک مازرونی را باز نمودم.
نخستین مقاله مازرونی که خواندم «علی اکرم همت اوف» بود که آن موقع به عنوان مقالهٔ هفته در صفحه اصلی ِآنجا قرار داشت. همانجا با بعضی قوانین ابتدایی ویکیپدیا آشنا شدم و سپس نخستین مقالهام را به شکل آیپی نوشتم که «گت» به معنای «بزرگ» بود، گرچه بسیار ابتدایی و «کوچک» بود. نخستین مقاله منبعدارم که با نام کاربری ساختمش، نیز «فلسفه» بود. نام کاربری محک را در تاریخ ۱ ژوئیه ۲۰۰۹ ساختم. محک مخفف نام کامل بنده نیز میباشد. زاپاسهایی نیز داشتم که محک555 از آن دست میباشد.
نخستین آموزگار من در ویکی «فیروز» و سپس «)_|_\\_\» و «اسمعیل» بودهاند. مدتی را به خوشی در کنارشان گذراندم و خلاصه در ساعت ۳:۵۸ روز ۲۲ ژوئن ۲۰۱۰ به پیشنهادشان به سمت مدیریت ویکیپدیای مازندرانی رسیدم.
از ابتدای کار تاکنون، به جز ویکیپدیای تبری در ویکیپدیاهای مختلف علیالخصوص فارسی، ویکیخبر و حتی نانشنامهی فارسی مشارکتهایی داشتهام و رفته رفته از ژوئن ۲۰۱۲ به این سو این نوع ویرایشها چه از لحاظ کیفی و چه از دید کمّی، پا را فراتر از کارهای تبریم نهاد و سعی میکنم این روند ادامه یابد.
تبرستان پارسی: بنده در این وبلاگ سعی داشتم نیمچه دانشنامهٔ خصصیای دربارهٔ دیارم بنویسم که متأسفانه با قتل عام بلاگسپوتها(فیلترینگ جمعی) از دو روز پیش از واقعهٔ ۲۵ بهمن ۱۳۸۹، مجبور به نیمه کاره گذاشتن پروژهای که داشتم شدم. این وبلاگ نسخه انگلیسی هم داشت که به سرگذشت مادر دچار گشت.
ساخته نشده
صفحات زیرباید ساختهشوند. چه بدست من؛چه به دست شما. پس بسمالله: