سید عزالدین حسینی زنجانی
لحن یا سبک این مقاله بازتابدهندهٔ لحن دانشنامهای استفادهشده در ویکیپدیا نیست. |
تولد | ۱۳۰۰ شمسی ایران استان زنجان زنجان |
---|---|
ملیت | ایرانی |
مذهب | اسلام - شیعه دوازدهامامی |
محل تحصیل | زنجان، قم، نجف |
استادان | سید محمد حجت کوه کمری سید حسین بروجردی علامه طباطبائی سید ابوالقاسم خوئی سید روحالله خمینی سید احمد خوانساری سید عبدالهادی شیرازی و... |
لقب | آیت الله العظمی |
عنوان | فقیه شیعه، مرجع تقلید |
فعالیت شاخص |
مدرس درس خارج فقه و اصول امام جمعه زنجان |
فرزندان | سید مهدی، سید علی، سید محمد، سیده مریم، سید عبدالحسین، سیده زهرا، سیده فاطمه، سید محمدباقر |
تارنما | Ab.Alzanjani.ir |
سید محمد عزالدین حسینی زنجانی (۱۳۰۰ ه. ش. در زنجان - ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ در مشهد)، از مراجع تقلید شیعه اهل ایران بود.
سید محمد حسینی زنجانی (از مراجع تقلید شیعه) فرزند وی است.
عزالدین حسینی زنجانی تحصیلات خود را در زنجان آغاز کرده و در قم و نجف پی گرفته بود. حسینی زنجانی امام جمعه شهر زنجان بود او تا پایان عمرش در مشهد اقامت داشت.سرانجام سید عزالدین حسینی زنجانی روز ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۲در منزل شخصی خود در مشهد درگذشت و پیکرش روز ۲۶ اردیبهشت تشییع و در دارالزهد حرم علی بن موسی الرضا به خاک سپرده شد.[۱]
او مؤسس کتابخانه حسینی شهر زنجان و نیز پنجمین امام جمعه از خاندان امام جمعه زنجانی بود.
محتویات
- ۱ زندگی
- ۲ تالیفات
- ۳ آرا و نظرات
- ۴ فلسفه تقلیدی نیست
- ۵ انتخابات ریاست جمهوری
- ۶ سجده شکر برای رهبری آیتالله خامنه ای
- ۷ مناظرات انتخابات ریاست جمهوری دهم
- ۸ اعتراف از روی اجبار و اکراه
- ۹ سکوت در برابر دروغ دروغگو
- ۱۰ سنگسار
- ۱۱ امام خمینی
- ۱۲ نظر آیتالله زنجانی درباره مولوی
- ۱۳ نمایش چهره حضرت ابوالفضل (ع)
- ۱۴ موتور سواری و دوچرخه سواری بانوان
- ۱۵ مستند ظهور بسیار نزدیک است
- ۱۶ اعزام ورزشکاران زن به خارج از کشور
- ۱۷ نگارخانه
- ۱۸ مطالعه بیشتر
- ۱۹ پانویس
- ۲۰ منابع
- ۲۱ جستارهای وابسته
زندگی[ویرایش]
تولد و خانواده[ویرایش]
سید محمد عزالدین حسینی زنجانی در سال ۱۲۹۸ هجری شمسی (۱۳۳۷ قمری) در شهر زنجان دیده به جهان گشود.[۲] نماز جمعه زنجان در سالهای متمادی به وسیله اجداد او اقامه میشد. جد اعلای زنجانی، سید محمد مجتهد سردانی از مجتهدین بنام زنجان در عصر خود بود که در طرد و دفع بابیت از زنجان نقش بسیار مهمی داشت.[۳]عبدالله میرزا (پسر فتحعلی شاه و حاکم زنجان) که شیفته و مرید سید محمد مجتهد شده بود، مسجد سید زنجان را برای اقامه نماز جمعه و جماعت به امامت وی بنا کرد. پدر او میرزا محمود حسینی زنجانی از علمای برجسته ایران و نماینده زنجان در مجلس موسسان بود.[۴] پسردائیهای پدرش سید رضا زنجانی و سید ابوالفضل زنجانی نیز از روحانیون برجسته و اعضای عالی رتبه جبهه ملی ایران بودند و پسرعمه پدرش عبدالکریم زنجانی از مبلغان اتحاد اسلام به شمار میرفت و سالها در حرم علی بن ابیطالب نماز جماعت برگزار میکردهاند.[۵]
اجداد و فرزندان[ویرایش]
- اجداد وی به ترتیب عبارت اند از:
سید محمد عزالدین بن آیتالله العظمی سید محمود بن آیتالله العظمی سید ابوالفضائل بن آیتالله العظمی سید عبدالواسع بن آیتالله العظمی سید محمد بن قاسم بن عزالدین محمد بن جعفر بن حسین بن عباس بن محمد بن ابراهیم بن حسن بن علی بن خلیل بن محمد بن علی بن اسماعیل بن جعفر بن محمد الفرو بن احمد بن ابوالفضل العباس بن یحیی بن یحیی بن حسین ذوالدمعه بن زید بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب
- فرزندان (به ترتیب سن): سید مهدی، سید علی،سید محمد حسینی زنجانی، سیده مریم، سید عبدالحسین، سیده زهرا، سیده فاطمه،سید محمد باقر حسینی زنجانی
- لازم به اشاره است مرحوم سید عبدالحسین حسینی الموسوی مدیر کل سابق سازمان امور اداری استخدامی کشور در سال ۱۳۷۶ بر اثر سانحه رانندگی درگذشت و همچنین فرزند دیگر وی ، سید علی حسینی الموسوی نیز که از مسئولین شرکت ملی گاز ایران بود در سال ۱۳۸۰ بر اثر ابتلا سرطان درگذشت .
تحصیلات[ویرایش]
وی نخست تحت تربیت پدرش میرزا محمود حسینی، امام جمعهٔ زنجان، مدارج علمی را طی کرد و همزمان به تحصیلات کلاسیک و فراگیری زبان فرانسه نزد میرزا مهدی خان وزیری پرداخت. او بر زبان فرانسه مسلط بود. قبل از تشکیل حوزه علمیه قم بهوسیله عبدالکریم حائری یزدی حوزههای شهرهای ایران فعال بوده، حوزه علمیه زنجان موقعیت خاصی داشته است. وی دوران مقدمات، سطح و مقداری از درس خارج را در حوزه زنجان و در نزد این اساتید گذراند:[۶]
دوره ادبیات؛
- سید رضا جوقینی (جامع المقدمات)
- سید عبد الصمد غزالی (سیوطی)
- شیخ مختار لنکرانی (مغنی)
- شیخ یحیی مدرسی (مطول) دوره سطح؛
- علی رفاه (شرح لمعه)
- آیتالله سید احمد مجتهدی - عموی او - (قوانین الاصول)
- آیتالله حسین دینمحمدی زنجانی (رسائل و مکاسب)
- آیتالله عبدالکریم خوئینی زنجانی (کفایة الأصول) دوره فلسفه و منطق؛
- سید مجتبی موسوی انگورانی (منطق)
- آیتالله میرزا محمود حسینی زنجانی (منظومه و اسفار در فلسفه) وی در دوره خارج به همراه رضا روزبه در جلسات درس پدرش، میرزا محمود حسینی زنجانی شرکت میکرد.[۷]
به گفته عبدالحسین حائری سید عزالدین قطعاً پیش از بلوغ مجتهد بوده است و کسانی که در آن زمان با او مباحثه میکردند متوجه میشدند که «فهم ایشان از خیلی شیوخ بالاتر است.»[۸]
مهاجرت به قم[ویرایش]
وی در سن بیست سالگی به حوزه علمیه قم هجرت کرده و در درس خارج آیتالله حجّت در فقه و اصول حاضر میشود. از اول اصول تا اواخر استصحاب و در فقه از اول خیار مجلس تا آخر خیارات و یک دوره صلاه که حدود سیزده سال طول میکشد. پس از گذشت چند سال از ورود او آیتالله سید حسین بروجردی در قم اقامت میکند، حسینی زنجانی به مدت ده سال در دروس او شرکت میکند و نیز یک دوره در درس اصول آیتالله صدر حاضر میشود. همچنین در نزد آیتالله سید احمد خوانساری خارج مباحث الفاظ مقالات را بهپایان میرساند.
کتاب اسفار را به جز مباحث جواهر و اعراض پیش سید روحالله خمینی میخواند. در یکی از سفرها، پدرش از سید روحالله خمینی درباره او سؤال میکند، امام میگوید:
«ایشان بسیار خوش فهم و خوش قریحه هستند».
رابطهی آیتالله سید محمد زنجانی با امام خمینی نزدیک و صمیمی بود.امام خمینی توجه خاصی به این شاگرد خود داشتند. آیتالله زنجانی تعریف میکرد که یک بار سخت بیمار بوده و ظاهراً حصبه گرفته بوده. پزشکان اما اشتباه تشخیص داده بودند و داروی اشتباه تجویز کرده بودند. بیماری آنقدر شدید شده بود که وی نمیتوانسته از حجره پا بیرون بگذارد. امام در درس اسفار، متوجه غیبت شاگرد خود شدند و از حاضران سراغش را گرفتند. دوستانش گفته بودند که کسالت دارد. فردای آن روز حضرت امام برای عیادت از این شاگردشان به حجرهی او رفتند.
آیتالله زنجانی خودش تعریف میکرد: «امام آمدند و نشستند، از من عیادت کردند و چون دیدند من حال مساعدی ندارم، به خادمی که همراهشان بود، فرمودند از ایشان باید بیشتر مراقبت و پرستاری شود. حتی دستور دادند رختخواب مرتبی را از منزلشان در خیابان یخچال قاضی قم به حجرهی من بیاورند.» علاوه بر آن، برای ایشان پزشکی را آوردند و مقدمات انتقال به بیمارستان را هم فراهم کردند.
آیتالله زنجانی میگفت: «در آن شرایط گاهی حتی از درد بیحال میشدم. چشمانم را که باز میکردم، میدیدم حضرت امام رحمهالله بالای سر من نشستهاند و داروهای مرا به من یادآوری میکنند.»[۹]
او دوره اسفار را پیش سید محمدحسین طباطبایی خواند.[۱۰]درس اسفار و سلسله جلسات مباحثات شبانه،که بعداً به جلسات اصول فلسفه و روش رئالیسم منتهی شد در قم با درخواست زنجانی و جمعی از همدورهایهای او تشکیل شد.[۱۱] حسینی زنجانی همچنین از محضر آیتالله مهدی مازندرانی که از علمای بزرگ اما گمنام قم بود، استفاده میکند. وی کتاب اسفار را در سه دوره و نزد سید روحالله خمینی، سید محمدحسین طباطبایی و مهدی مازندرانی خوانده است.
علامه طباطبایی به آیتالله حسینی زنجانی بسیار علاقه داشت و بارها از او سخن گفته است، وقتی برای ادامهی تحصیل تصمیم به مهاجرت به نجف گرفت، موضوع را با علامه طباطبایی در میان گذاشت. علامه به او گفته بود: «کجا میروید؟ در نجف خبری نیست. نجف برای شما تحصیلِ حاصل است.(به معنای به دست آوردن چیزی که از قبل موجود بوده است)»[۱۲]
علامه طباطبایی در مصاحبه تلویزیونی که در اواخر عمرش انجام شد، هنگامی که خبرنگار سؤال کرد که از شاگردان برجسته خود به چه کسانی میتوانید اشاره کنید، در پاسخ پس از مرتضی مطهری از او به عنوان حاج سید عزالدین امام یاد کرد.[۱۳] طباطبائی در جای دیگری اینگونه از او یاد میکند:
«مقام علمی حاج سید عزالدین برای مردم مجهول است، ایشان بسیار زحمت کشیده و دارای مراتب عالی علمی هستند»
ایشان حدود ۱۴ سالی را که در قم اقامت کرد.
نجف[ویرایش]
عزالدین حسینی زنجانی پس از سالها تحصیل و تدریس در حوزه علمیه قم به نجف مهاجرت کرد و در حالیکه خود از مجتهدین مطرح حوزه علمیه بود، ماهها در مجلس درس آیات عظام سید عبد الهادی شیرازی و سید ابوالقاسم خویی و سید محسن حکیم زانو زد. اما پس از چندی به علت بیماری پدر مجبور به ترک نجف و بازگشت به ایران شد. سید محسن حکیم به حسینی احترام بسیاری میگذاشت و جایگاه علمی بالایی برای او قائل بود.[۱۵]
بازگشت به زنجان[ویرایش]
پس از درگذشت پدرش، آیتالله میرزا محمود حسینی در سال ۱۳۳۵، برای تصدی امور مسجد سید که نسل اندر نسل در اداره حسینیها بود، در زنجان ماندگار شد و اقامه نماز جمعه و جماعت را در آن مسجد به عهده گرفت.
امامت جمعه در زنجان بر خلاف بسیاری دیگر از شهرها که منصبی حکومتی بود، از اوامر حکومتی مجزا مانده بود.[۱۶]
آیتالله زنجانی با مراجعت به زنجان، تدریس درس خارج فقه را هم در این شهر آغاز کردند. محور بحث فقه کتاب «وسیله النجاه» آیتالله اصفهانی بود. او «کتابخانه حسینی» را در همین سالها در زنجان بنا کرد.[۱۷]
او با تاکید مراجع عظام تقلید نجف تلاش زیادی در جهت احیای حوزه علمیه زنجان کرد.[۱۸]
پس از رحلت آیتاللهالعظمی بروجردی در فروردین ۱۳۴۰، گزینههایی برای مرجعیت شیعه مطرح بودند. از میان فضلای حوزه، هر یک به سمت یکی از علمای برجسته میرفتند. در این میان، آیتالله سید عزالدین زنجانی به همراه برخی دیگر به ترویج مرجعیت امام خمینی همت کردند.ایشان با جدیت بحث مرجعیت امام را در این شهر ترویج میکردند و به خاطر نفوذی که در میان مردم داشتند، پس از رحلت آیتالله بروجردی، جمعیت قابل توجهی از مردم زنجان، مقلّد حضرت امام خمینی شدند.[۱۹]
او از روح الله خمینی در امور حسبیه، نصف اجازه داشته است.[۲۰]خمینی آن را حاج سید عزالدین امام زنجانی خطاب کرده و در بخش معرف او را معروف خوانده است.
فعالیتهای سیاسی[ویرایش]
در سال ۱۳۴۲ حسینی زنجانی که از محبوبترین شاگردان سید روحالله خمینی بود، پس از ماجرای مدرسهی فیضیه در سال ۴۲ و به تبع آن دستگیری امام در 17 خرداد 1342 هجری شمسی علیه حکومت پهلوی سخنرانی کرد و در حین سخنرانی اشک ریخت.[۲۱]آیتالله زنجانی از منبر که پایین آمد، دستگیرش کردند.[۴] و همراه آیتالله مرتضی مطهری ، شهید هاشمی نژاد ،آیت الله مکارم شیرازی و آیتالله محمد تقی فلسفی به مدت 45 روز در زندان بود .[۲۲] دستنوشته های وی در زندان در کتاب یادداشت های زندان به چاپ رسیده است.[۲۳]
پس از آزادی از زندان، در سال ۱۳۵۰ پس از بازگشت شاه مخلوع از اوپک سخنرانی شدیدالحنی علیه محمدرضا پهلوی انجام میدهد.وی دستگیر شده و حبس خانگی ایشان به دستور رئیس ادارهی اوقاف زنجان منوچهر آزمون و با هماهنگی ساواک آغاز شد. آیتالله زنجانی پس از مدتی در سال ۱۳۵۱ به ۵ سال تبعید در مشهد محکوم شد و زنجان را اجباراً ترک کرد و به مشهد مهاجرت میکند.[۲۴] دوران تبعید او در مشهد تا پیروزی انقلاب به درازا کشید. در طول مدت اقامت در مشهد به مبارزات خود ادامه داد. از جمله :
در ۲۶ تیرماه ۱۳۵۷ (همزمان با ماه شعبان) در طی اعلامیهای به همراه آیات عظام میرزا جواد آقاتهرانی ، میرزا حسن علی مروارید ، میرزا علی فلسفی ، سید کاظم مرعشی ، موسوی شاهرودی ، ابوالحسن شیرازی ، علم الهدی سبزواری ، محمد مهدی نوغانی و محمد رشا مدرسی در اعتراض به کشتار مردم توسط حکومت پهلوی در شهرهای مختلف خصوصاً قم ، جشنهای نیمه شعبان آن سال را تحریم میکند.[۲۵]
در 6 مهرماه 1357 به دلیل محاصره بیت امام خمینی از سوی دولت عراق ، وی و علمای نام برده با مرتبط دانستن این اقدامات دولت عراق با منویات رژیم پهلوی دولتهای ایران و عراق را به اقدامات شدید انقلابی تهدید کردند.[۲۶]
در پی اخراج امام خمینی از عراق و مهاجرت او از نجف به پاریس در اعلامیهای همراه با علمای اعلام مشهد ، اعتراض خود را مطرح کرد.[۲۷]
وی همچنین در کشته شدن سید مصطفی خمینی و دهم دیماه مشهد (کشتار تعدادی از مردم مشهد توسط حکومت پهلوی)، عزای عمومی اعلام کرد.[۲۸]
در کتاب انقلاب اسلامی مردم مشهد آمده است: امروز 10 بهمنماه سال 1357 گروهی از علمای طراز اول مشهد به منظور اعتراض به ایجاد موانع برای مراجعت امام خمینی به ایران از طرف دولت بختیار در صحن موزه ( امام خمینی ) متحصن شدند که در راس ایشان آیتالله زنجانی بود و نیز پس از بازگشت امام به میهن آیتالله زنجانی در معیت آیات مروارید و فلسفی و جمعی دیگر به نمایندگی از سوی مبارزان مشهد به ملاقات امام در تهران رفتند.[۲۹]
وی در روشنگری حرکت انجمن حجتیه در مشهد نیز نقش فعالی ایفا کرد..[۳۰]
مرجعیت[ویرایش]
بنا به درخواست جمعی از مومنان و فضلاء حوزه در سال ۱۳۵۴ اولین رسالهی عملیهی آیتالله زنجانی با عنوان رساله جامع الاحکام در مشهد مقدس انتشار یافت.[۳۱] رسالهای که بر خلاف بسیاری از مراجع که بیشتر، تعلیقاتشان بر کتاب «عروةالوثقی» است، تعلیقات او بر کتاب «وسیلةالنجاة» سید ابوالحسن اصفهانی است. از این جهت به رسالهی عملیهی سید روح الله خمینی که تعلیقات بر «تحریرالوسیله» است، شباهت دارد..[۳۲]
پس از رحلت حضرت آیتالله العظمی اراکی، رساله عملیه او با عنوان رساله توضیحالمسائل در سال 1373 منتشر شد.[۳۳]
برخی منابع مدعی شده اند که آیتالله زنجانی در جایگاه مرجعیتی سنتی ورودی قدرت جویانه به سیاست نداشت، در مواردی تقیه ورزید و در مواردی به گونه ای تلطیف شده دیدگاه های ناقدانه ی خود را ابراز داشت. از این روی جامعه مدرسین قم حاضر نشد پس از فوت آیتالله خمینی ایشان را به عنوان مرجع معرفی کند.[۳۴]
بازگشت مجدد به زنجان[ویرایش]
روح الله خمینی در نامهای[۳۵] به زنجانی در نوفل لوشاتو پاریس از او تقاضای بازگشت به زنجان و هدایت امور مبارزه با رژیم شاه را کرده بود.
هنگامی که روح الله خمینی در ۱۲ بهمن ۵۷ به ایران بازگشت و از اوضاع شهرهای مختلف سراغ گرفت.او گمان می کرد که آیتالله زنجانی در زنجان است اما وقتی متوجه شدند که در مشهد است، ناراحت شد و گفت: «چرا ایشان زنجان را رها کردند؟» درخواستهایی هم از طرف مردم زنجان به امام خمینی برای بازگشت آیتالله زنجانی به این شهر صورت گرفت. همزمان امام خمینی با آیتالله زنجانی تماس تلفنی گرفتند و با ایشان دراینباره صحبت کردند. امام فرموده بودند من به شما حکم میکنم که به زنجان برگردید. آیتالله زنجانی هم در پاسخ گفته بودند چون شما مجتهد و استاد من هستید و حکم میکنید، من میروم. شما هم برای من چیزی بنویسید که اگر دشمن در آنجا کاری کرد و ظلمی صورت گرفت، بتوانم اقدام کنم. امام خمینی متنی را خطاب به اهالی زنجان مینویسند و در آن ذکر میکنند که «با ایشان مذاکره شد و قرار است انشاءالله تعالی به زنجان بازگردند. امید است به خواست خداوند، تحت رهبری معظمله به مبارزهی خود علیه ظلم و استبداد ادامه دهید.»[۳۶]
سوء قصد[ویرایش]
با وجود محبوبیت خانواده حسینیزنجانی در زنجان، بازگشت وی در مقام امام جمعه شهر با مخالفت برخی روحانیون سنتگرا همراه شد. همکاری زنجانی با دولت موقت مهدی بازرگان، فشارها را بیشتر کرد.[۴] سرانجام چند نفر وی و نماینده رهبر در استان را هنگام وضو گرفتن در حیاط خانهاش به رگبار بستند. آسیبی به کسی نرسید، اما زنجانی با وجود حمایتهای امام خمینی مجبور به ترک شهر و مهاجرت دوباره به مشهد شد. بعدها آیتالله زنجانی ترورکنندگان خود را بخشید و آنها آزاد شدند. این ترور از طرف عناصر وابسته به روحانیون مخالف با مهندس مهدی بازرگان سازماندهی شده بود. شخص ترور کننده ایشان اقدام به شکستن قفل کمد ابوالفضل نوری (از فرماندهان شهید در جنگ ایران و عراق) در سپاه و برداشتن سلاح سازمانی بدون اجازه ایشان، نموده بود که این حرکت غیر قانونی ناخواسته شائبه ترور تیمی را در اذهان متبلور نمود. ابوالفضل نوری از دانشجویان متفکر و آگاه زمان خود بود و علاقهمند به شخصیت آیتالله طباطبایی و مرتضی مطهری و آیتالله زنجانی بود.[نیازمند منبع]
تروريست با اعمال نفوذ برخي نهادها با دسته گل از زندان آزاد شد و بعد ها به مديركلي صدا و سيماي زنجان رسيد.[۳۷]
سید محمد حسینی زنجانی ماجرای ترور پدرش را چنین نقل میکند:[۳۸]
«قبل از انقلاب وقتی مرحوم ابوی به مشهد آمد جریان انقلاب به دست سید هاشم موسوی برادرزاده حاج آقا رضا موسوی هدایت میشد و در کنار ایشان افرادی بودند و کارها را جلو میبردند. وقتی انقلاب شد مرحوم پدر به دستور امام به زنجان برگشت، مردم بعد از ورود ابوی جریان سید هاشم و اطرافیان آن را کنار زدند؛ و اینها این اتفاق را به پای ما مینوشتند که ما مردم را تحریک میکنیم ولی شهد الله ما این کار را نمیکردیم. سپاه وقت ما را قبول نداشت و تشکیک میکرد که مرحوم سید عزالدین زنجانی حکمی برای امامت جمعه ندارد و اینها از طریق سید هاشم موسوی در دستگاه نفوذ داشتند و یک حکمی از امام گرفتند. امام خمینی نمایندگی شهر زنجان را در حکمی اول به ابوی داده بودند منتهی بعد امام را وادار کردند که حکم دیگری بدهد و این کار انجام شد؛ ما دیدیم میخواهد خونریزی شود، کوتاه آمدیم. سید هاشم موسوی که متصل شد به مجاهدین خلق و حذفش کردند و این اواخر در مشهد به رحمت خدا رفت.؛ ما را نتوانستن با عناوین ساواکی و اینها حذف کنند و آخرش متصل شدند به ترور. افکار به حدی بود که یکی از ترور کنندگان در اقرار خود نوشته بود من فلانی ... سه تا تیر به عزالدین زنجانی شلیک کردم و متأسفانه تیرهایم به هدر رفت. نوشتهاش الآن موجود است. ابوی به مردم اطلاعیه داد که من تشکر میکنم از پذیرایی شما و ناچارم شهر را ترک کنم و از هیچ کسی هم شکایت ندارم و آمدند به مشهد و دیگر برنگشتند. آن ترور کننده پشیمان شده بود و چند سال قبل آمد نزد مرحوم ابوی معذرت خواست و توبه کرد و الآن هم با ما ارتباط دارد.»
اقامت در مشهد[ویرایش]
حسینی زنجانی در مدت حضورش در مشهد به فعالیتهای گوناگون علمی و فرهنگی مشغول بود. اقامهی نماز در مسجد امام صادق علیهالسّلام، توجه به قشر جوان و بهویژه دانشجویان و طلاب در برنامههای فرهنگی مسجد، ارتباط چهرهبهچهره با تودهی مردم و تلاش برای حل مشکلات آنان، انجام امور مرجعیت، پاسخگویی به استفتائات، تدریس درس خارج فقه و اصول، تبلیغ و سخنرانی و تدریس نهجالبلاغة از اهم فعالیتهای فرهنگی ایشان در مشهد بود.[۳۹] او بسیار خلیق، مهربان، متواضع، گشادهرو و با حوصله بود و به خصوص با دقت و حوصله به پرسشهای جوانان پاسخ میداد و از این رو بیشتر نمازگزاران و مراجعان مسجد امام صادق مشهد و دفتر او را دانشجویان و طلاب تشکیل میدادند.[۴۰]
ایشان کتابالجهاد از جواهرالکلام را یک دوره قبل از انقلاب و دو دوره بعد از انقلاب تدریس کرد که در حاشیهی آن به مباحث فقه سیاسی نیز میپرداختند.[۴۱]
جلسات درس خارج فقه زنجانی ترکیبی از مباحث عقلی و نقلی و اصولی و فلسفی بود. ایشان به عرفان و ادبیات عرب و ادبیات فارسی تسلط خوبی داشت. همچنین درس تفسیر ایشان آغشته به درایةالحدیث، بحث رجال و نیز اخلاق و عرفان بود. آیتالله زنجانی در مجموع چهار دوره خارج فقه و چهار دوره خارج اصول در زنجان و مشهد تدریس کردند که متن مبنای آنها کتاب جواهرالکلام بود و گاهی هم کتاب مکاسب.[۴۲] ابتدا جلسات دروس او در مدرسه سلیمان خان تشکیل میشد و سپس به خیابان دانشگاه، مسجد امام صادق (ع) منتقل گشت.
وی تا پایان عمر نیز در مشهد زندگی مینمود.[۴۳]
درگذشت[ویرایش]
سرانجام در سپیده دم ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ هجری شمسی و در سن ۹۶ سالگی دارفانی را وداع گفت و پیکر او در 26 اردیبهشت 1392 هجری شمسی پس از تشییع گسترده مردم ، آیات و روحانیون ،دانشجویان و اساتید دانشگاه ، مقامات کشوری و نمایندگان آنها از میدان شهدای مشهد به سمت حرم امام علی بن موسی الرضا برده و پس از اقامه نماز میت به امامت آیتالله العظمی سید موسی شبیری زنجانی در رواق دارالزهد به خاک سپرده شد.
به مناسبت درگذشت وی در خراسان رضوی دو روز و در زنجان سه روز عزای عمومی اعلام شد و همچنین پنجشنبه ۲۶ اردیبهشتماه در استان زنجان تعطیل رسمی اعلام شد. بازار زنجان نیز تعطیل شد.
مراسمهای بزرگداشتی نیز در شهرهای زنجان ، مشهد ، تبریز ، قم ، تهران ، شیراز برای وی برگزار شد.
آیت الله سید علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران ، محمود احمدی نژاد ریاست جمهور، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی ،آیت الله صادق لاریجانی ریاست قوه قضائیه ،آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ، آیتالله محمد رضا مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان و سید محمد خاتمی[۴۴][۴۵] رئیس جمهور سابق در پیامهایی جداگانه درگذشت وی را تسلیت گفتند.
همچنین آیات صافی گلپایگانی ، مکارم شیرازی ، علوی گرگانی ، نوری همدانی ، جوادی آملی ، سبحانی ، بیات ، هادوی تهرانی ، جامعه روحانیت مبارز ، جامعةالمصطفی العالمیه و مجمع عالی حکمت اسلامی درگذشت وی را تسلیت گفتند.
همایش نکوداشتی نیز با عنوان "فقیه حکیم؛ آیتالله العظمی سید عزالدین زنجانی(ره)" با حضور علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی،سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و آیتالله علم الهدی امام جمعه مشهد در تیرماه 1392 در مشهد برگزار شد.[۴۶]
در سالگرد وی نیز همایش "بزرگداشت حکمت و حکمای خراسان" در بزرگداشت وی در اردیبهشت 1393 در مشهد برگزار شد.[۴۷]
اولین سالگرد وی نیز در مشهد و زنجان برگزار شد.
تالیفات[ویرایش]
کتابها و آثاری که از او به جای مانده اغلب غیرفقهی است و بیشتر راجع به مسائل تفسیر و اخلاق:
- رساله عملیه
- مناسک حج
- شرح زیارت آل یاسین
- فیض العلیم فی شرح تحفة الحکیم
- یکصد و ده سوال (که مشتمل بر ۱۱۰ عدد از استفتائاتی است که از او پرسیده شده)
- مطارحات حول معیار الشرک فی القرآن (به زبان عربی)- معیار شرک در قرآن (ترجمه فارسی) متن آنلاین - دانلود کتاب
- زندگینامه علامه فرزانه شیخ محمدجواد بلاغی
- شرح خطبه حضرت زهرا (س)
- شرح زیارت عاشورا
- تفسیر سوره حمد
- راه رستگاری در اخلاق
- الانتزاعات من القرآن الکریم
- تفسیر ترتیبی قرآن
- حاشیه بر شرح منظومه ملاهادی سبزواری
- شرح و نقد مثنوی معنوی
- حاشیه بر اسفار ملاصدرا
- تصوف و در نهایت شرح نهجالبلاغه
- رسالة فی حقیقة الایمان (تقریر)
- تعلیقات بر تفسیر شبر (تقریر)
- نرمافزار آثار آیتالله العظمی حاج سید عزالدین حسینی زنجانی(قدس سره), موسسه بوستان کتاب و مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی(نور)
- یادنگار استاد حکیم آیتالله العظمی سید عزالدین زنجانی(ره) - انتشارات سنبله
آرا و نظرات[ویرایش]
معاد جسمانی است نه روحانی
یکی از شاگردان مرحوم آیتالله زنجانی که در درس فلسفهی ایشان شرکت می کرد اولاً با ابراز علاقهی شدید خود به فلسفهی ملاصدرا اشاره کرد که هر چقدر من خواستم آیتالله زنجانی را راضی کنم که بر طبق مسائل فلسفی ، معاد روحانی است ولی ایشان قبول نکردند و گفتند ملاک اصلی ما نص صحیح قرآن و روایات اهل بیت است و طبق قرآن معاد جسمانی است نه روحانی ...[نیازمند منبع]
فلسفه تقلیدی نیست[ویرایش]
آیتالله زنجانی با اینکه در بحث فلسفه متأثر از مرحوم علامهی طباطبایی بود، اما نقدهایی را هم بر مباحث ایشان وارد میدانست.وی نسبت به تفسیر سورهی توحید در المیزان نقدهایی داشت. به طور کلی ایشان در مباحث فلسفی، حتی در مباحث مرحوم صدرا متوقف نبود و بحثهایی را دربارهی آنها مطرح میکرد. آیتالله زنجانی فلسفه را امری اندیشهای میدانست که تقلید در آن روا نیست. بنابراین طرح مباحث فلسفی به شیوهی تقلیدی را نقض غرض میپنداشت.[۴۸]
انتخابات ریاست جمهوری[ویرایش]
پس از دیدار میر حسین موسوی با وی در اردیبهشت 1388 در مشهد برخی از پایگاههای نزدیک به اصلاح طلبان مدعی شدند که وی از موسوی حمایت کرده است .[۴۹]در واکنش بیت ایشان در پیامی خطاب به احمدینژاد از سخنرانی ریاست جمهوری اسلامی ایران در اجلاس ژنو تقدیر و تشکر کرد.[۵۰] پس از این سایتهای نزدیک به اصولگرایان نیز مدعی شدند که وی از احمدی نژاد حمایت کرده است.[۵۱]
همچنین برخی منابع نزدیک به اصلاح طلبان مدعی شدهاند که او:
در سال 1376 برای آنکه تحت فشارهای موجود ناچار به حمایت از ناطق نوری نگردد هنگام انتخابات به تهران آمد و به نزدیکان گفت: "دعا کرده بودم خداوند کسی مانند مصدق را در مسیر ملت بگذارد که گمان می کنم آقای خاتمی به این دعا نزدیک ترند".در هنگام دولت خاتمی نیز در منزل و مسجد ایشان به روی کسانی چون مهاجرانی و عبدالله نوری که دیگر روحانیان پذیرای آنان نبودند گشوده بود؛ وضعی که البته مشکلاتی را برای ایشان سبب شد. در سال 1384 آیتالله هاشمی رفسنجانی را برای ریاست جمهوری اصلح می دانستند. روزنامه ای در زنجان که این مطلب را کار کرد جمع آوری شد.[۵۲]
آیت الله سید عزالدین حسینی زنجانی تا پایان عمر خویش از هیچ نامزد انتخاباتی به طور رسمی حمایت نکرد و کمتر در امور سیاسی دخالت می کرد. بیت وی نیز هیجکدام از این ادعا ها را تایید نکرده است.
سجده شکر برای رهبری آیتالله خامنه ای[ویرایش]
برخی منابع نیز مدعی شدهاند که : تحلیل و تفسیر و دفاع معظم له از رهبر معظم انقلاب بی بدیل و بی نظیر بود صدای ضبط شده ایشان موجود است که در دانشگاه فردوسی مشهد و در جمع استادان و پرسنل و دانشجویان دانشگاه در اجتماع عظیم عزاداران فاطمی، بخش اعظم سخنان خود را به بازگو کردن شخصیت والای رهبر انقلاب اسلامی اختصاص داد.آیت الله زنجانی در آن جلسه می فرمایند که خداوند بر ما منت گذاشت که چنین رهبری به ما عنایت فرمود و بعد ادامه میدهد که باید همه ملت ایران برای داشتن چنین رهبری سجده شکر بجا آورند.[۵۳]
مناظرات انتخابات ریاست جمهوری دهم[ویرایش]
«در مناظراتی که پخش شد متأسفانه حدود شرعی در آنها رعایت نشد چه اینکه اولاً: مناظرات معمولاً در تحلیل برنامههای طرفین و نقد آن است نه عرصهای برای تسویه حسابها. ثانیاً: بعضی از مباحث مطرح شده ماهیت قضایی دارد تا در محکمه ثابت نشود، نمیتوان رسانهای کرد. دزدی در اسلام حد دارد و آبروی طرف مطرح است. چنانچه در محکمه ثابت نشود، رسانهای کردن حرام است.»[۵۴][۵۵]
اعتراف از روی اجبار و اکراه[ویرایش]
«یکی از شرایط شرعی نفوذ اقرار، عدم اکراه است و اگر اقراری با ضربوشتم گرفته شده باشد، فاقد اثر شرعی است. حال ضربوشتم انجام نشده ولی با تهدید به ضربوشتم اقرار گرفته شده باشد، چطور؟ باز چنین اقرار فاقد اثر شرعی است و در صورت پیشنهاد اخذ فلان مقدار پول و نداشتن توان پرداخت و به ناچار اقرار کند این فرض هم فاقد اثر شرعی است. انکار بعد از اقرار هم چنانچه اقرار اکراهی نباشد در حقالناس مسموع نیست و در حقالله نیز ممنوع نیست، الا رجم و قتل»[۵۶][۵۷]
سکوت در برابر دروغ دروغگو[ویرایش]
سوال: نظر حضرتعالی دربارهی «سکوت در برابر دروغ دروغگو» چیست؟
پاسخ: سکوت جایز نیست مگر ضرر به معترض داشته باشد.[۵۸]
سنگسار[ویرایش]
سوال: با عنایت به این که در حال حاضر اجرای مجازات سنگسار از سوی دشمنان اسلام و قرآن دستاویزی جهت وهن احکام شرعی قرار گرفته، خواهشمند است نظر خود را در خصوص اجرای مجازات رجم در شرایط کنونی بیان فرموده و با توجه به این که این حد مبنای ظاهری در قرآن ندارد، آیا به نظر حضرتعالی این مجازات جزء حدود لایتغیر الی الابد تلقی میشود یا احتمالاً میتوان به اقتضای زمان و مکان جایگزینی برای آن قرار داد؟
پاسخ: چنانچه به نظر فقیه جامع الشرایط اجرای حکمی در جامعه به دلیل عدم آمادگی فکری عموم مردم موجب سستی در اعتقاد و اصل اسلام میشود، در این صورت حفظ اسلام اهم است و اجرای حکم باید تا استحکام عقاید مسکوت بماند. مضافاً اینکه قاعده «تدرء الحدود بالشبهات» در مورد این مساله جاری است، گرچه فقهاء مفاد قاعده را در شبهات موضوعیه گفته اند ولی بنا بر تسلم و قبول این قاعده که متخذ از عین روایت است شبهه اطلاق داشته و شامل شبهه حکمیه نیز میشود یعنی اجرای حکم در شرایطی که عدالت اجتماعی به طور کامل اجراء نمیشود محل شبهه است چون اصل حاکم عدل است که ما هنوز با آن فاصله زیادی داریم. والله العالم[۵۹][۶۰]
امام خمینی[ویرایش]
...در اینجا تذکر این نکته را ضروری میدانم که از ابتدای آشناییام با حضرت امام، خلوص نیت عجیبی را در ایشان مشاهده کردم. خلوص نیتی که یادم نمیآید تا کنون مشابه آن را در دیگری دیده باشم.[۶۱]
یکی از ابعاد شخصیت ایشان که نقش مهمی در موقعیت آن بزرگوار داشت، تقید کامل آن مرحوم به حفظ سنن شرعی بود. در تعبد به مسائل شرعی و رعایت کامل سنن الهی، ایشان را واقعاً کم نظیر یافتم... حضرت امام مرتب در نماز جماعت ایشان (آیت الله خوانساری) شرکت میجستند... به محض اینکه نماز مغرب و عشاء تمام میشد، بلافاصله به حرم مشرف میشدند. یادم است که در قسمت بالاسر، به گونهای میایستادند که صورت مبارکشان مقابل دیوار قرار میگرفت و در این حالت کسی ایشان را نمیشناخت ... هیچ کس نیست که بتواند ادعا کند که ایشان را در مجلس غیبت دیده است، تا چه برسد به اینکه نعوذ بالله، خود ایشان از کسی غیبت کرده باشد.[۶۲]
نظر آیتالله زنجانی درباره مولوی[ویرایش]
در اینکه ایشان [مولوی] اعتقاد به اهل بیت ندارند و مطالبی بسیار بسیار بد و زننده دارند، حرفی نیست. مشرب ایشان، سنی است و عایشه را که در مقابل حجت عصر، امیرالمؤمنین (علیه السلام) لشکرکشی کرد و جنگ جمل را به راه انداخت و دشمن مولای متقیان بود، خاتون پاک معرفی می کند.
بدبختی مولـوی این است که ابوطالب (علیه السلام) را مشرک می داند. بدبخت بیچاره می گوید که ابوطالب (علیه السلام) در جهنم، کفش آهنی از آتش دارد. در حالی که حضرت ابوطالب (علیه السلام) معصومند؛ کما اینکه در زیارت ششم امیرالمؤمنین (علیه السلام) می خوانیم: «اَشهَدُ اَنَّکَ طُهرٌ طاهرٌ مُطَهَّرٌ مِن طُهرٍ طاهِرٍ مُطَهَّرٍ». بلکه این عبارت به نظر من بالاتر از عصمت را می رساند. حضرت ابوطالب (علیه السلام) چه خدماتی که به رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) نکردند تا مادامی که زنده بودند کسی جرأت جسارت به رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) را نداشت.
اما در اینکه مولوی معلومات زیاد داشته، حرفی نیست و منافات ندارد که مولوی با وجود عقاید نادرستش، حرف های خوبی هم داشته باشد، حرف هایی که عالم پسند باشد. اگر ما حرف هـای خوب او را انکـار کنیم بـه او صدمه نمیخورد، به مـا صدمه می خورد؛ چون این حرف ها در تمام دنیا روشن است و جای انکار ندارد و اشکالی در گفتن حرف های خوبش نیست، چنانچه در روایات هم آمده است. مولوی حرف های خوبی دارد،( با خنده ) کما اینکه چرچیل هم حرف های بسیار خوبی داشت و لابد بوش هم حرف های خوبی دارد.[۶۳]
نمایش چهره حضرت ابوالفضل (ع)[ویرایش]
سوال: قرار است در سریال مختارنامه چهره حضرت ابوالفضل (ع) نشان داده شود. نشان دادن چهره آن حضرت در این سریال آیا اشکال شرعی ندارد؟ میخواهیم جلوی این حرکت را بگیریم، آیا کار درستی میکنیم؟
پاسخ: نشان دادن چهره حضرت ابوالفضل العباس سلام الله علیه در فیلم اشکال شرعی ندارد اما باید دقت شود که فردی برای این نقش انتخاب گردد که سابقه نقش منفی در اذهان مخاطبان نداشته باشد و بعداً نیز مراقب نقش های خود در فیلم های بعدی باشد و هر چند که نشان دادن عظمت و شخصیت والای حضرت ابوالفضل العباس سلام الله علیه کما هو حقه در قالب فیلم و دیگر هنرها ممکن نیست اما دست اندرکاران فیلم سعی کنند که با استفاده از روایات اهل بیت و تاریخ های معتبر سیمایی نزدیک به شخصیت حقیقی آن بزرگوار عرضه بکنند، خلاصه کار عظیم و دشواری است و دقت بسیار میطلبد.[۶۴][۶۵]
موتور سواری و دوچرخه سواری بانوان[ویرایش]
سوال: با توجه به پخش فیلمی از سیمای جمهوری اسلامی که در آن بازیگر زن موتورسواری میکرد نظر حضرت عالی مبنی بر موتورسواری بانوان چیست؟
پاسخ: موتور سواری و نیز دوچرخه سواری و اسب سواری بانوان با حفظ حجاب شرعی مانعی ندارد.[۶۶]
مستند ظهور بسیار نزدیک است[ویرایش]
اول، روایات ظهور همانند روایات احکام باید بررسی شود و تنقیح سند گردد و صحیح و غیر صحیح آنها مشخص شود،تمامی روایات مربوط به علایم ظهور و آخرالزمان صحیح نیست و باید یک به یک بررسی شود.
دوم، علائم ظهور به گونه ای تحقق خواهد یافت که عموم مردم بفهمند و متوجه شوند نه اینکه عده ای خاص آن علائم را با برخی اشخاص و موارد تطبیق دهند. وقوع علائم به گونه ای خواهد بود که عموم مردم آن را درک خواهند کرد.
سوم، تعیین وقت برای ظهور حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در روایات مورد نهی قرار گرفته است.البته توصیه شده است که برای تعجیل آن حضرت بسیار دعا کنید که فرج شما در فرج ایشان است.
حال با توجه به این مقدمات به نظر ما مطالب و تطبیق های مطرح شده در برخی آثار(اعم از مکتوب و تصویری) صحیح نیست و طرح چنین مطالبی سبب سستی عقاید مردم خواهد شد.
در مورد اشخاص نباید اغراق کرد و هر کس را در حدی که در راه صحیح قدم بر می دارد و خدمت می کند باید تحسین کرد نه بیش از آن. حوزه عقاید حوزه بسیار ظریف و دقیقی است و در این حوزه مطالبی صحیح است که مورد تایید مراجع و علمای ربانی باشد.[۶۷]
اعزام ورزشکاران زن به خارج از کشور[ویرایش]
سوال: نظر حضرتعالی دربارهی «اعزام بانوان ورزشکار به رقابتهای ورزشی برونمرزی» چیست؟
پاسخ: انجام ورزش بوسیله بانوان در محیط مختص بانوان اشکالی ندارد ولی اعزام بانوان به مجامع مختلط و انجام ورزش در معرض دید اجانب در شان زن مسلمان نبوده و جایز نیست.[۶۸]
نگارخانه[ویرایش]
مجله تصویری آیتالله زنجانی (ره)
مطالعه بیشتر[ویرایش]
مستند عزالدین - قسمت 1 2 3 4 - زندگانی آیتالله سید عزالدین حسینی زنجانی (ره) - تولید شبکه خراسان رضوی
مصاحبه آیتالله زنجانی با مجله حوزه - شماره 23 و 24 - بخش 1 2
پانویس[ویرایش]
- ↑ روزنامه همشهری
- ↑ زندگینامه مرجع عالیقدر شیعه آیتالله زنجانی، ص۱
- ↑ منبر 40 ساله فقه برای عالمی مردمدار ، مشرق
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ تورجان، فقیه تبعیدی و فیلسوف شهر فلسفه ستیزان
- ↑ زندگینامه آیتالله عبدالکریم زنجانی
- ↑ زندگینامه مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیتالله العظمی زنجانی، ص۳
- ↑ زندگینامه مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیتالله العظمی زنجانی، ص۵
- ↑ ابوی در فقه و اصول مشرب خاص داشت
- ↑ کانونی برای جوانان مشهد ، khamenei.ir
- ↑ زندگینامه مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیتالله العظمی زنجانی، ص۱۱
- ↑ منبر 40 ساله فقه برای عالمی مردمدار ، مشرق
- ↑ کانونی برای جوانان مشهد ، khamenei.ir
- ↑ زندگینامه مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیتالله العظمی زنجانی، ص۱۹
- ↑ پایگاه اطلاع رسانی آیتالله العظمی زنجانی، زندگینامه
- ↑ زندگینامه مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیتالله العظمی زنجانی، ص۲۵
- ↑ کانونی برای جوانان مشهد ، khamenei.ir
- ↑ زندگینامه مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیتالله العظمی زنجانی، ص۲۶
- ↑ مسجد و مدرسه سید - کانون پیام رسان
- ↑ کانونی برای جوانان مشهد ، khamenei.ir
- ↑ صحیفه امام خمینی - جلد1 - صفحه 503
- ↑ کانونی برای جوانان مشهد - بند اول ، khamenei.ir
- ↑ زندگی نامه آیتالله العظمی سید محمد عزالدین حسینی زنجانی - دو هفته نامه خبری ایکنا(رایحه)- شماره 72- ص10
- ↑ "یادداشت های زندان" منشر شد
- ↑ کانونی برای جوانان مشهد - بند اول ، khamenei.ir
- ↑ زندگی نامه آیتالله العظمی سید محمد عزالدین حسینی زنجانی - دو هفته نامه خبری ایکنا(رایحه)- شماره 72- ص10
- ↑ زندگی نامه آیتالله العظمی سید محمد عزالدین حسینی زنجانی - دو هفته نامه خبری ایکنا(رایحه)- شماره 72- ص10
- ↑ زندگی نامه آیتالله العظمی سید محمد عزالدین حسینی زنجانی - دو هفته نامه خبری ایکنا(رایحه)- شماره 72- ص12
- ↑ زندگی نامه آیتالله العظمی سید محمد عزالدین حسینی زنجانی - دو هفته نامه خبری ایکنا(رایحه)- شماره 72- ص12
- ↑ زندگی نامه آیتالله العظمی سید محمد عزالدین حسینی زنجانی - دو هفته نامه خبری ایکنا(رایحه)- شماره 72- ص12
- ↑ کانونی برای جوانان مشهد - بند اول ، khamenei.ir
- ↑ منبر 40 ساله فقه برای عالمی مردمدار ، مشرق
- ↑ کانونی برای جوانان مشهد، khamenei.ir
- ↑ منبر 40 ساله فقه برای عالمی مردمدار ، مشرق
- ↑ برگزاری مراسم درگذشت آیتالله عزالدین حسینی زنجانی ، ندای سبز آزادی
- ↑ صحیفه اما م خمینی - جلد5 - صفحه497
- ↑ کانونی برای جوانان مشهد، khamenei.ir
- ↑ برگزاری مراسم درگذشت آیتالله عزالدین حسینی زنجانی ، ندای سبز آزادی
- ↑ ابوی در فقه واصول مشرب خاص داشت
- ↑ کانونی برای جوانان مشهد، khamenei.ir
- ↑ منبر 40 ساله فقه برای عالمی مردمدار ، مشرق
- ↑ کانونی برای جوانان مشهد، khamenei.ir
- ↑ کانونی برای جوانان مشهد، khamenei.ir
- ↑ زندگینامه مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیتالله العظمی زنجانی، ص۳۴
- ↑ برگزاری مراسم درگذشت آیتالله عزالدین حسینی زنجانی ، ندای سبز آزادی - متن خبر
- ↑ هفته نامه پیام زنجان, ضمیمه شماره 780 , ویژه رحلت آیتالله العظمی سید عزالدین حسینی زنجانی(ره)
- ↑ همایش نکوداشت فقیه حکیم حضرت آیتالله العظمی زنجانی(ره) برگزار می شود
- ↑ [http://maalem.ir/NewsDetail.aspx?itemid=1753 نخستین همایش بزرگداشت حکمت و حکمای خراسان برگزار می شود ]
- ↑ کانونی برای جوانان مشهد، khamenei.ir
- ↑ برگزاری مراسم بزرگداشت آیتالله حسینی زنجانی ، نداس سبز آزادی - متن خبر
- ↑ [آیتالله زنجانی از مواضع رئیس جمهور در ژنو]
- ↑ حمايت يک مرجع تقليد از احمدي نژاد ، رجا نیوز
- ↑ برگزاری مراسم درگذشت آیتالله عزالدین حسینی زنجانی ، ندای سبز آزادی - متن خبر
- ↑ دستور سجده شکر آیتالله حسینی زنجانی برای رهبر انقلاب
- ↑ [روزنامه اعتماد ملی , 21 مرداد 1388]
- ↑ [هفته نامه پیام زنجان, ضمیمه شماره 780 , ویژه رحلت آیتالله العظمی سید عزالدین حسینی زنجانی(ره)]
- ↑ [روزنامه اعتماد ملی , 21 مرداد 1388]
- ↑ [هفته نامه پیام زنجان, ضمیمه شماره 780 , ویژه رحلت آیتالله العظمی سید عزالدین حسینی زنجانی(ره)]
- ↑ استفتاء ايسنا درباره «سكوت در برابر دروغ دروغگو»,ایسنا
- ↑ ميتوان به جاي «سنگسار» حكم ديگري به اجرا گذاشت؟, ایسنا
- ↑ جایگزین سنگسار؛ شش روحانی ایران چه میگویند؟, بی بی سی فارسی
- ↑ پابه پای آفتاب، ج 4، ص 179
- ↑ پابه پای آفتاب، ج 4، ص 189
- ↑ مواضع متفاوت علما در مورد مولانا، بنیاد استاد شهید مرتضی مطهری
- ↑ شرط یك مرجع تقلید برای نمایش چهره حضرت عباس در مختارنامه,عصر ایران
- ↑ پایان ماجرای جنجالی نمایش سیمای حضرت عباس(ع),فرارو
- ↑ موتورسواری بانوان با حفظ حجاب بلامانع است,خبر آنلاین
- ↑ نظر آیتالله سید عزالدین حسینی زنجانی درباره مستند ظهور
- ↑ سه مرجع تقليد، اعزام ورزشکاران زن به خارج را «حرام» اعلام کردند, عصر ایران
منابع[ویرایش]
جستارهای وابسته[ویرایش]
- سید محمد حسینی زنجانی
- میرزا محمود حسینی زنجانی
- میرزا عبدالواسع مجتهد زنجانی
- سید ابوالفضائل حسینی زنجانی
- سید محمد مجتهد سردانی
- مسجد جامع زنجان
|
- آیتاللههای اهل ایران
- اسلامگرایان اهل ایران
- اهالی زنجان
- اهالی مشهد
- خاندان مجتهدی زنجان
- درگذشتگان ۱۳۹۲
- درگذشتگان ۲۰۱۳ (میلادی)
- روحانیان شیعه اهل ایران
- روحانیان شیعه اهل زنجان
- روحانیان شیعه اهل مشهد
- زادگان ۱۳۰۰
- زادگان ۱۳۴۰ (قمری)
- زادگان ۱۹۲۱ (میلادی)
- عالمان شیعه
- عالمان شیعه اهل زنجان
- مراجع تقلید (درگذشته)
- مفسران قرآن