جونقان
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. لطفاً با توجه به شیوهٔ ویکیپدیا برای ارجاع به منابع با ارایهٔ منابع معتبر این مقاله را بهبود بخشید. مطالب بیمنبع را میتوان به چالش کشید و حذف کرد. |
جونقان گینه کان |
|
---|---|
کشور | ایران |
استان | چهارمحال و بختیاری |
بخش | جونقان |
نام(های) دیگر | جهان شهر |
نام(های) قدیمی | گونهکان |
سال شهرشدن | ۱۳۵۶ |
مردم | |
جمعیت | حدود ۱۴۰۰۰(سرشماری سال ۱۳۹۰) |
رشد جمعیت | ۱٫۹٪ |
تراکم جمعیت | ۳۰۷ نفر در هر کیلومتر مربع نفر بر کیلومتر مربع |
جغرافیای طبیعی | |
مساحت | ۵۶ کیلومتر مربع |
ارتفاع از سطح دریا | ۲۰۳۲ متر |
آبوهوا | |
میانگین دمای سالانه | ۱۰ درجه سانتیگراد |
میانگین بارش سالانه | ۲۵۶ میلیمتر |
روزهای یخبندان سالانه | ۶۰ روز |
اطلاعات شهری | |
شهردار | شهرانی |
پیششماره تلفنی | ۰۳۸۲۷۴۶ |
وبگاه | http://junaghan.ir |
تابلوی خوشآمد به شهر | |
به جونقان دیار سخاوتمندان سرزمین مشروطه خواهان خوش آمدید | |
جونـِقان شهری در استان چهارمحال و بختیاری و در فاصله ۴۲ کیلومتری شهرکرد مرکز این استان قرار دارد. این شهر جمعیّتی حدود ۱۴۰۰۰ نفر نفر دارد(سرشماری سال ۱۳۹۰).
محتویات
نامگذاری[ویرایش]
واژه جونقان معرب ((گونه کان)) است. یعنی مکان برجسته و گونه مانند. برجستگی سیاسی. جغرافیایی و اجتماعی این شهر و همچنین قومی و نژادی مردمان ساکن در آن در هر برهه از تاریخ در گزینش این نام موثر بوده است. از زمان افشاریه به گونه کان؛ جونقان؛ گفته شد و دلیل آن فقط شیوع واژههای عربی در فرهنگ و ادبیات ایران بود که گ را (ج) و کاف را (ق) تلفظ مینمودند.[نیازمند منبع]
وجه تسمیه جونقان[ویرایش]
گفتهاند که اصل و ریشه «گینه کون» از زبان پهلویِ گرفته شده است و از دو بخش «گونه» به معنای برجستگی، خوب، شایستگی، نماد خاص و «گان» که هم پسوند مکان و هم به معنی مثل و مانند است، ترکیب شده است. چون جونقان از نظر منابع آب، زمینهای حاصلخیز کشاورزی، مراتع و چراگاههای بکر و غنی و قرار گرفتن بر سر راه عبور کاروانها، حائز برجستگیهای خاصی بوده به همین دلیل این نام را بر آن نهادند و جونقان معرب گینه گان است.
جونقان در شرقی ترین بخش میزدج واقع شده که در تلفظ محلی با نام گونکان بیشتر شناخته شده است.
بنظر میرسد که کلمه جونقان شکل عربی و گونکان شکل فارسی ان است. کلمه گونکان به محل بلند و برجسته اطلاق میشود؛ و هنگامی اسامی محلها در۱۴۰۰ سال پیش بعد از تصرف ایران به دستور زبان عربی صرف شده است. اعراب چون گ ندارند، گ تبدیل به ج میشود و هنگامی که ک را از زبان بیگانه میگیرند تبدیل به ق میکنند.
گ - و – ن – ک – ا – ن ج – و – ن – ق – ا - ن
منبع.[۱]
تاریخچه[ویرایش]
جونقان یا همان «گینه کان» یا «گونه کان» سابق، شهری در استان چهارمحال و بختیاری در ۴۳ کیلومتری شهرکرد است. در گذشته جز میزدج از محال چهارگانه بود و در حال حاضر از توابع شهرستان فارسان است. این شهر محصور در کوههاست از جنوب کوه سالدران، از شمال کوه جهانبین و کوه شیخ، از جنوب شرق نیز کوه و تپههای آلماقاجی این شهر را در آغوش گرفتهاند تنگه معروف «درکش ورکش» که در مسیر راه باستانی دزپارت قرار دارد، در نزدیکی جونقان قرار دارد. این راه باستانی از زمان عیلامیان مورد استفاده ساکنان کوهستان و دامنههای آن قرار میگرفت. آثار و شواهدی مانند طاق سنگیهای تنگ درکش ورکش مربوط به دوره ساسانیان و سنگ نوشتهٔ عصر اتابکان در این تنگ، حکایت از قدمت و اهمیت این راه و منطقه دارد. مسیر تنگ درکش ورکش که به راه «شتررو» نیز معروف است، بخش وسیعی از منطقه چهارمحال را به اردل، دوپلان و در نهایت به خوزستان متصل میکرد. منطقه میزدج بدون تردید به واسطه داشتن منابع آب فراوان و مراتع و چراگاههای غنی، از دیرباز مورد توجه دامدران و گله داران بوده است. دامنههای سرسبز کوهستانهای چهارمحال و بختیاری، تفرجگاه و شکارگاه شاهان و حاکمان آل بویه، سلجوقیه و صفویه بود. همچنین یکی از مناطق ایلاقی طوایف لر بزرگ بوده است. اتابکان لر بزرگ تابستانها را در میزدج و زمستان را در ایذج و مالمیر سپری میکردند. بعد از لرها، گله داران ترک در این منطقه استقرار یافتند.
ساکنان فعلی جونقان از دو گروه بزرگ ترکها و بختیاریها تشکیل شدهاند. ترکها از قبایل قشقایی و ابیوردی یا بلوردی هستند و بختیاریها شامل طوایف زنگنه، اورک، شالو، اسیوند، زراسوند و... میشوند. گروهی فارس زبان و عدهای با منشاء عربی نیز در جونقان زندگی میکنند. زبان رایج اهالی نیز ترکی است. به قول یکی از شاعران جونقان: هر لر که آمد شهر ما ترکی زبان شد
جونقان در سال ۱۳۵۶ با تاسیس شهرداری جونقان به شهر تبدیل گردید. در باره وجه تسمیه جونقان یک روایت درست تاریخی وجود دارد:
گفتهاند که اصل و ریشه «گینه کون» از زبان پهلویِ گرفته شده است و از دو بخش «گونه» به معنای برجستگی، خوب، شایستگی، نماد خاص و «گان» که هم پسوند مکان و هم به معنی مثل و مانند است، ترکیب شده است. چون جونقان از نظر منابع آب، زمینهای حاصلخیز کشاورزی، مراتع و چراگاههای بکر و غنی و قرار گرفتن بر سر راه عبور کاروانها، حائز برجستگیهای خاصی بوده به همین دلیل این نام را بر آن نهادند و جونقان معرب گینه گان است.
شکل گیری نظام فئودالی
در دوران قاجار، وقتی حسین قلی خان بختیاری موفق گردید فرمان ایلخانی کل بختیاری را برای خود اخذ نماید، بتدریج بر دامنه نفوذ و قدرت خود افزود و موفق شد بسیاری از دهات و اراضی حاصلخیز منطقه چهارمحال را خریداری یا تصرف کند. با مرگ حسین قلی خان و تقسیم قلمرو وی بین فرزندان و بردارزادگانش که تعداد آنها بیش از ۳۰ نفر بودند، روستاهای چهارمحال بین خان زادگان تقسیم گردید. با انعقاد قراردادهای جاده لینچ و شرکت نفت انگلیس و بختیاری و افزایش قدرت و نفوذ خوانین پس از دوران مشروطه و در دست گرفتن حکومت بسیاری از شهرهای جنوب کشور، خوانین از ثروت زیادی نیز برخوردار شدند. به همین دلیل در روستاهی تحت تصرف خود اقدام به ساختن خانههای مجلل و وسیع کردند که در بین اهالی به «قلعه» معروف گردیدند. در تقسیم دهات و اراضی، جونقان به تملک حاج علی قلی خان بختیاری معروف به سردار اسعد درآمد و سهم وی شد. وی به اتفاق اعضای خانواده اش در جونقان اقامت گزید و توانست خانهای بسیار مجلل بنا کند که هنوز پابرجاست و به خانه یا قلعه سردار اسعد معروف است. این بنای دو طبقه در اواخر دوره قاجار با الهام از کاخهای اروپایی قرن نوزدهم میلادی بر سر گذرگاه لینچ ساخته شد. هزینههای اجرای این قلعه از درآمد حاصله از شرکت نفت انگلیسی – بختیاری تأمین شده است. سردار اسعد با اتکاء به نفوذ و قدرت قراوانی که داشت، علاوه بر ساکنان قبلی، تعداد زیادی از رعایای مناطق دیگر را به جونقان آورد و یک نظام ارباب - رعیتی را در این روستا سامان داد. رعایا مجبور بودند بر اراضی کشاورزی کار کنند و بهره مالکانه پرداخت نمایند. در وضعیت معمول اگر مالک تنها زمین در اختیار رعیت قرار میداد، بهره مالکانهای که از درآمد حاصل از اراضی آبی پرداخت میشد عبارت بود از نصف محصول برداشت شده به عبارت دیگر یک سهم به رعیت و یک سهم به خان (نصف – نصف) تعلق میگرفت. گاهی نیز دو سهم به مالک و یک سهم به رعیت تعلق میگرفت. البته هیچ قانونی در این زمینه وجود نداشت، رای و اراده خان و مالک تعیین میکرد که مقدار سهم طرفین چه میزان باشد. اگر خان بذر، ابزار کار و عوامل دیگر نیز در اختیار رعیت قرار میداد به همان نسبت بهره مالکانهای که به وی تعلق میگرفت، افزوده میشد و گاهی چهار سهم از پنج سهم محصول برداشت شده به خان تعلق میگرفت. در اراضی دیم اگر فقط خان زمین در اختیار رعیت قرار میداد، دو یا سه سهم از محصول برداشت شده به رعیت و یک سهم به خان تعلق میگرفت. خان زادگان با مسافرتهایی که به اروپا کرده بودند و در طی این مسافرتها با نظام فئودالی و اشرافی گری رایج در اروپا نیز آشنا شدند، کوشش کردند به تقلید از اروپاییها در سراسر منطقه چهارمحال، یک نظام فئودالی ساماندهی کنند که بسیار قوی تر از نظام ارباب رعیتی گذشته بود.
اعتراض و قیام رعایا و کشاورزان
در گذشته فرزندان جعفرقلی خان یعنی حسینقلی خان، امامقلی خان و رضاقلی خان چون از یک سو اراضی و روستاهایی که در تملک و تصرف داشتند زیاد بودند، از طرفی مخارج و هزینههای زندگی آنها بسیار کمتر از مخارج فرزندانشان بود، سبک و شیوه زندگی آنها نیز ایلی بود هنوز با زندگی ساده و توام با قناعت ایلیاتی فاصله زیادی نگرفته بودند. به همین خاطر، رعایا را کمتر تحت فشار قرار میدادند. اما با تقسیم اراضی و دهات چهارمحال بین فرزندان آنها، خان زادگان از یک طرف در مقایسه با پدرانشان املاک بسیار کم و محدودی در اختیار داشتند و از طرف دیگر به دلیل مسافرتهای زیادی که به کشورهای اروپایی به قصد تفریح، خوشگذرانی و معالجه و درمان انجام میدادند، هزینهها و مخارج زندگی آنها بطور سرسام آوری بالا رفت. همچنین بین آنها عادت شده بود که فرزندانشان را برای تحصیل روانه اروپا کنند. آنها بسیار علاقمند بودند که به شیوه اشراف اروپا زندگی کنند و به همین دلیل بیشتر اوقات خود را در شهرها که هرینهٔ زندگی بالا بود، سپری میکردند و فقط برای سرکشی به املاک، تفریح و شکار به منطقه چهارمحال میآمدند. از اینرو از لحاظ اقتصادی بسیار در تنگنا و مضیقه بودند از طرفی وقتی رضا خان به قدرت رسید، برای تضعیف خوانین، همه عناوین آنها را ملغی کرد، آنها را وادار کرد تا سهام نفت و بسیاری از اراضی خود را به دولت بفروشند. این اقدامات نیز باعث گردید تا خوانین که به یک زندگی اشرافی خو گرفته بودند، سخت در تنگنا قرار گیرند. تنها چاره آنها برای جبران دشواریهای اقتصادی، فشار بیشتر به رعایا و کشاورزان زیر دست خود بود. اما فشار بیشتر به کشاورزان، اعتراض و نافرمانی آنان را به دنبال داشت. این امر میتوانست بهانه بدست دولت دهد و خوانین را محدودتر و منزوی تر کند. از سال ۱۳۰۴ شمسی به بعد اعتراضهای مردمی علیه خوانین وارد مرحله جدیدی گردید به تدریج این اعتراضها و تظلم خواهیهای کشاورزان و رعایا علیه خوانین به تشکیل «اتحادیه چهارمحال و پشتکوه» منتهی گردید که قبلاً از آن سخن به میان آمد. یکی از کانونهای اصلی مبارزه با ظلم و ستم خوانین «جونقان» بود و بیشترین قیام و خان ستیزی در این خطه صورت گرفت. روزنامه «اخگر» در ۲۲ فروردین سال ۱۳۰۸ شمسی در شماره ۱۳ خود در باره قیام مردم جونقان علیه خوانین مینویسد: «... همچنین در اثر غیبت حکومت محترم. در بعضی از دهات شروع به اغتشاش گردیده و مجدداً نزاع مابین کارکنان خوانین و رعایا درگیر شدهاند. چنانچه در جونقان چندیست این اغتشاش برپا و همه روزه بعضی از رعایا را با حالت افسردگی و زخم فراوان بطرف دهکرد میآورند و اجزاء حکومتی نتوانستهاند اقدامی برای رفع این قبیل نزاعها بنمایند».
اما وقتی در شهریور ۱۳۲۰ نیروهای متفقین وارد کشور شدند و آن را به اشغال خود در آوردند و رضا شاه از سلطنت عزل گردید، بی نظمی و هرج و مرج بر کشور سایه انداخت. حکومت مرکزی به شبحی بدون قدرت تبدیل گردید. زندانیان سیاسی آزاد شدند، مخالفان رضاه شاه که در دوره سلطنت وی سرکوب شده بودند، به افشای جنایات رضا شاه و ایادی وی برآمدند و خواستار تعقیب و مجازات عمال ستمگر رضا شاه شدند. آن دسته از خوانین و سران عشایر که در تهران تحت نظر بودند، به مناطق عشایری خود بازگشتند و درصدد احیاء قدرت از دست رفته خود برآمدند. به دنبال آن تنشها و کشمکشهایی در مناطق ایلی ایجاد گردید. مالکان جونقان نیز که فرزندان سردار اسعد بودند، فرصت را مغتنم شمردند و تا توانستند رعایا و کشاورزان را تحت فشار گذاشتند. به ویژه منوچهر خان اسعد در فاصله سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۷ رعایای خود را سخت آزار و اذیت میداد. در این سالها سیل شکایتها از عملکرد خوانین و خان زادگان به مراکز دولتی سرازیر گردید. بیشتر این شکایتها مربوط به نارضایتی از عملکرد مرتضی قلی خان صمصام، آقاخان بختیار، منوچهر خان اسعد و ابوالقاسم خان بختیار و... بود. اختلاف و تنشهای موجود بین خوانین بر سر فرمانداری شهرکرد و بختیاری نیز بر تعداد این شکایتها و تلگرافها میافزود و گاهی خوانین، شاکیان را بر ادامه شکایت و پیگیری آنها تحریک میکردند تا بتوانند، رقیب خود را تضعیف کنند. از میان دهها شاکی و معترض در بین کشاورزان و رعایای چهارمحال به شکایت غلامحسین روغنی اشاره میشود. وی املاکی در قراء گوشه و کران داشت که مورد توجه منوچهرخان اسعد قرار گرفته بود. منوچهر خان برای تصاحب این اراضی و اراضی دیگر، کشاورزان جونقان، گوشه، کران، فیل آباد، حاجیآباد و گهرو را سخت تحت فشار قرار داد. به همین خاطر شاکیان زیادی پیدا کرد. با استناد به اسناد موجود در سازمان اسناد ملی ایران در تاریخ ۲۴/۷/۱۳۲۴ آقای غلامحسین روغنی شکوائیهای تنظیم و به مقامات دولتی ارائه نموده و تلگرافی نیز برای مقامات کشوری و لشگری ارسال داشت وی در این شکایتها ابراز داشت که منوچهر خان اسعد در سال ۱۳۲۱ شمسی در قراء گوشه، فیل آباد و کران در املاک وی تصرف غیرقانونی نموده وی همچنین از ترس مداخلات و تهدیدهای وی، ملکی که عواید آن یکصد هزارتومان ارزش داشت، به مبلغ بیست هزار تومان به دو نفر چهارمحالی اجاره داد. اما عمال منوچهر خان با تحریک ایشان محصول و اجاره بها را تصرف کردند. وی با اشاره به سوابق مداخلات و تصرفات غیرقانونی منوچهرخان در روستاهای گهرو و حاجیآباد، میگوید به دستور وی، بهرام سلیمان نوکر منوچهرخان به همراه عدهای سوار مسلح، محصول وی را چرانیده و مقداری را نیز با خود بردهاند و از قریه کران دو مادیان و یک قاطر و از قریه گوشه یک قاطر و یک مادیان به زور گرفته و با خود بردند. استاندار استان دهم یعنی اصفهان در تاریخ۲۸/۷/۱۳۲۴ مستقیماً، منوچهر اسعد را از شکایت مطلع میکند. منوچهر اسعد نیز در تاریخ ۵/۸/۱۳۲۴ شمسی طی تلگرافی به وزارتخانههای کشور و جنگ و دیگر سازمانها و شخصیتها شکایت غلامحسین روغنی را بکلی دروغ، کذب و عاری از حقیقت میداند و خود را از ارتکاب به هرگونه تعدی و تعرض مبرا میداند و ابراز میدارد که عدهای برای خراب کردن وی روغنی را تحریک کردهاند که این شکایات را طرح و پیگیری نماید. در نهایت مقامات کشوری و لشگری موضوع را به لشکر اصفهان ارجاع میدهند. فرمانده لشکر ۹ اصفهان، هنگ مستقل اصفهان را مامور رسیدگی به موضوع مینماید. فرمانده هنگ نیز یک افسر ژاندارم به نام سروان (احتمالاً جلفایی) را مامور بررسی موضوع مینماید. مامور اعزامی پس از حضور در محل گزارشی برای فرمانده هنگ تنظیم مینماید. فرمانده هنگ نیز گزارش مزبور را برای مقامات مربوطه ارسال مینماید. بر اساس نوشته مورخ ۳۰/۸/۱۳۲۴ مربوط به استاندار اصفهان که پس از مطالعه پرونده روغنی و گزارشهای پیوست، مکتوب شده بود، قید گردیده که شکایت آقای غلامحسین روغنی از منوچهر خان اسعد صحت نداشته و تحریکاتی از طرف آقای اسعد در کار نبوده و مدرکی بدست نیامده است.۱ به نظر میرسد که اعمال نفوذ منوچهر خان اسعد که بعداً به سمت فرمانداری شهرکرد و بختیاری نیز منصوب گردید، باعث گردید تا شکایت شاکیان راه به جایی نبرد. اما اختلاف وی با رعایا حل نشده باقی ماند.
چنانکه گفته شد اختلاف بین منوچهرخان اسعد و کشاورزان و رعایای جونقان از سال ۱۳۲۰ با وضعی که در مملکت پیش آمده بود، شکلی خاص به خود گرفت و این اختلاف روز به روز در اشکال مختلف بروز پیدا میکرد. در سال ۱۳۳۲ که غائله آبوالقاسم خان بختیار فروکش کرد و وی دستگیر گردید و روابط خوانین بختیاری با دولت ملی مصدق تیره شده بود، فضای مستعد و مناسبی بوجود آمد تا کشاورزان و رعایا یک بار دیگر اعتراض خود را به ستمکاریهای مالک جونقان آشکار سازند، هر چه فصل برداشت محصول نزدیک تر میشد، این اعتراضها بیشتر بیشتر میشد و سازماندهی خاصی به خود میگرفت. در نهایت به یک قیام عمومی علیه خان و مالک تبدیل گردید. در همین ایام مامور پست و تلگراف شهرکرد (مجتبوی) برای نصب سیم تلگراف به جونقان رفته بود و از نزدیک شاهد این اعتراضها بود در گزارشی (این گزارش در سازمان اسناد ملی ایران نگهداری میشود) که در این باره تنظیم و برای مقام مافوق خود ارسال میکند، ضمن اشاره به اختلاف دیرینه رعایا و مالک بر سر تقسیم بهره مالکانه، مینویسد که در تاریخ ۱۹/۳/۱۳۳۲ (احتمالاً)، سرهنگ بختیار (شاید تیمور بختیار که در این ایام سمت فرماندار نظامی منطقه را بر عهده داشت) سرهنگ بختیار، سروان مسعودی فرمانده گروهان ژاندارمری شهرکرد، طاهری معاون فرمانداری، پرویز احمدی نماینده مالک برای رفع اختلاف در جونقان حضور پیدا مبی کنند و برای حل اختلاف با نمایندگان رعایا به گفتگو پرداختند. چون در مذاکرات به نتیجه نمیرسند، حدود دو هزار نفر از رعایا با شعار مرگ بر مالک و با بیل و چوب، عمارت (خانه سردار اسعد) را مورد حمله قرار میدهند و ضمن شکستن شیشههای عمارت، خساراتی نیز به در و دیوار عمارت وارد میسازند و به اتومبیل ژاندارمری نیز آسیب میزنند. این ناآرامی تا ساعت ۱ بامداد ادامه پیدا میکند. صبح فردا اهالی جونقان، انبار جنس مالک را نیز غارت کردند۲ مامور پست و تلگراف این حرکت عمومی را به دخالت عناصر افراطی چپ یعنی حزب توده نسبت میدهد و این اعتراض عمومی را حاصل فعالیتهای آنان میداند. اما بر اساس منابع موجود و اظهارات مطلعین و اهالی، حزب توده در مناطق چهارمحال و بختیاری آن چنان فعالیتی نداشت که بتواند یک شورش عمومی را سازماندهی کند. بلکه این اتهامی بود که خوانین به کشاورزان میزدند چنانکه قبلاً نیز مبارزات «اتحادیه چهارمحال و پشتکوه» را به بلشویکها نسبت میدادند. به نظر میرسد با اتفاقاتی که در ماههای بعد به وقوع پیوست و دولت مصدق سرنگون گردید و خوانین بختیاری به خاطر ملکه ثریا از قدرت و نفوذ زیادی برخوردار شده بودند، رعایا سرکوب شدند. اما هیچوقت اعتراضهای کشاورزان فروکش نکرد تا سرانجام فرزندان سردار اسعد بختیاری برای همیشه جونقان را ترک کردند.
در جونقان زبان فارسی قشقائی رایج است. در حال حاضر اقوام بختیاری و قشقائی جمعیت جونقان را تشکیل میدهند. اما زبان غالب این شهر ترکی قشقایی است.
علیقلی خان سردار اسعد بختیاری علاقهٔ وافری به جوانان و مردم جونقان داشت و در اکثر یادداشتهای خود از وفاداری و سلحشوری این مردم سخن گفته است.
تعداد زیادی از سواران سپاه سردار اسعدبختیاری در فتح اصفهان و تهران در انقلاب مشروطه، از منطقه جونقان بودهاند.
مادربزرگ پدری سردار اسعد از طایفه قشقائی ساکن جونقان بوده و علاقه عاطفی وی به جونقان و موقعیت استراتژیک این منطقه موجب تاسیس کاخ عظیم توسط سردار اسعد در این شهر گردید و این کاخ هم اکنون یکی از آثار تاریخی و جاذبههای گردشگری این شهر به شمار میآید.
موفعیت جغرافیایی[ویرایش]
جونقان در دامنه رشته کوه زاگرس و مابین کوههای جهانبین و سالدران قرار دارد. دشت گستردهٔ جونقان منطقهای غنی برای کشاورزی است. ۷۰ درصد زمینهای مرغوب بخش میزدج در شهر جونقان واقع شدهاند. از اینرو بیشتر مردم این شهر به دامپروری و کشاورزی مشغولاند. گندم و انگور از محصولات عمده کشاورزی این شهر است.
قلعه سردار اسعد بختیاری[ویرایش]
آثار باستانی از بسیاری جهات دارای اهمیت و ارزش است. از یک سو بیانگر احوالات و آداب و سنن و قدمت و پیسینه است و از سوی دیگر آموزگاری است که با زبان بی زبانی درسهای فراموش نشدنی به انسانها میدهد. از دیدگاه دیگر حفظ و مرمت آثار و ابنیهٔ تاریخی سبب پیوندی خواهد شد که نسلهای گذشته را با نسل امروز مرتبط میکند. در هر حال شهر جونقان نیز دارای آثار تاریخی دستی میباشد. از جمله سنگ نوشتهٔ سراب جونقان که بر فراز ارتفاعات جهانبین مشرف بر شهر جونقان در کناره یکی از مسیرهای مربوط به جاده باستانی دزپارت بر روی صخرهای حکاکی گردیده و مربوط به زمان قاجاریه است. این سنگ نوشته در سال جلوس مظفر الدین شاه و در ماه فلکی میزان که برابلر با مهرماه است و در اواسط ماه شعبان نوشته شده و موضوع آن دربارهٔ بیماری وبا و شیوع آن در تمام میزدج است که در آن حال گروهی از خوانین از جونقان کوچ و در سراب سکنی گزیدهاند. این سنگ نوشته با خطی بسیار زیبا و منظرههای دلپذرز در دامنهٔ کوه جهانبین و در کنار چشمهٔ سراب خودنمایی میکند. از آثارتاریخ دیگر شهر جونقان قلعهٔ سردار اسعد بختیاری از فاتحان مشروطه و تهران است که همچون نگین بر انگشتری شهر میدرخشد. در نزدیکی شهر جونقان آثر بقایای جاده سنگفرش نردبانی (دزپارت، اتابکی، لینچ یا بختیاری) باقی مانده است که معرف هویت تجاری این شهر از قدیم تریم ازمنه بر سر راه تجاری فرهنگی و ارتباط دهنده نجد مرکزی ایران به جلگه بینالنهرین سفلی میباشد. همچنین به واسطهٔ کنترل آمد و شد در این جاده در نزدیکی این شهر، در کنار محل تلاقی دو سر شاخه رودخانه کارون به نامهای رودخانهٔ کیار (کلار) و آب جونقان در ابتدای تنگ درکش ورکش آثار سنگی طاق سنگی در عرف محل خان اویی (کاروانسرای آبی) به چشم میخورد که بر اساس حفاریهای باستان شناسی انجام شده، قدمت آنها حد فاصل ادوار پیش از اسلام تا دورهٔ اتابکان لر را پوشش میدهد. یکی از آثار به جا مانده از روزگاران نه چندان دور شهر جونقان، کاخ یا قلعهٔ سردار اسعد میباشد. این بنای دو طبقه اواخر دورهٔ قاجاریه پس از دستیابی فرزندان حسین قلی ایلخانی به قدرت سیاسی توسط سردار اسعد دوم بختیاری با الهام از کاخهای اروپایی قرن نوزدهم میلادی، بر سر گذرگاه جاده لینچ که با هماهنگی میرزا اصغرعلی اتابک (امین السلطان) صدر اعظم ناصر الدین شاه قاجار، به همراه دیگر خویشان از جمله سهامداران آن شمرده میشدند. به مننظور نظارت بر حسن اجرای قرار دادهای تجاری خوانین بختیاری و شرکای انگلیسی شان بنیاد نهاده شد. این بنا دارای محوطهای وسیع تر از محدودهٔ فعلی آن بوده که به مرور ایام و در اثر عوامل مختلف طبیعی و اجتماعی در طول یک صد سال گذشته و نیز کمی دقت در شالودههای اصلی و استفادههایی نامناسب نظیر پاسگاه ژاندارمری، کتابخانه عمومی و مدرسه دچار آسیبهای فراوان شده و در واقع به جز قسمت شاه نشین اصلی بقیه ابنیه و ساختانهای جانبی آن از میان رفته است. کاخ قلعه جونقان که به گواهی (هانری رنه دالمانی) زیباییهای افسون کننده اش یادآور صحنههای داستانهای شهزاد قصه گو در داستانهای هزار و یک شب بوده در دوران شکوه خویش دارای باغهای پیرامونی، استخر مرکزی، سر در باشکوه، ورودی مشرف بر جاده سنگفرش باستانی، آینه کاری و نقاشیهای دیواری همراه با کتابخانهای معظم بوده است که در حال حاضر از آن همه ویژگیهای ارزشمند تنها نمونههای ذیل قابل مشاهده هستند: ـ طبقهٔ فوقانی که در سه جهت شرقی، جنوبی و شمالی دارای ایوان با ستونهای سنگ است و در مرزهای اتصال آجر کاری متنوعی دارد. در جبههٔ غربی به صورت دیوار یک دست و بدون ستون یا آجرکاری یکنواخت و ساده دیده میشود. در این قسمت سقف اتاقها به صورت هندسی توفال کوبی شدهاند. این بخش از بنا اعیانی و شاه نشین بوده است. ـ طبقهٔ زیرین در عمق یک متری از کف محوطه کاخ قلعه قرار دارد که ورود به آن از زیر پلههای طبقهٔ فوقانی امکانپذیر میشود. در این طبقه سقف تمامی راهروها و اتاقهای منشعب به شیوه (قمی پوش) طاق زده شده است. هر اتاق دارای یک بخاری دیواری با گچبریهای ساده است. این قسمت از بنا انبار مورد استفاده خدمتگذاران بوده است. در این بنا ویژگیهای تزئینی زیر را میتوان سراغ گرفت: ـ حجاریهای نمای بیرونی طبقهٔ زیرین شامل قطعات سنگ نما و نما و ازارههای سنگی ابزار کاری شده با نقوش هندسی مستطیل و لوزی است. بر برنهٔ جرزهای بین پنجرهها، لچک، پیشانی و لبه ایوان نیز نقوش اسلیمی و گل بوته وجود دارد. ـ ستونهای سنگی در سه جبهه شرقی، جنوبی و شمالی به صورت جفت در کنار هم، شش جفت در ایوان شمالی، شش جفت در ایوان جنوبی و شش جفت در ایوان شرقی قرار دارد. سر ستونهای منقوش طوماری با گل چند پر در میان مر کدام تزئین شدهاند. میله ستونها ساده و صیقلی بوده و پایه ستونها به صورت قطعات بریده وصل به ستون دارای بر جستگی نواری میباشد. زیر ستونها نیز به صورت مکعب مستطیل با نقوش یکنواخت شامل گل چند پر و نیلوفر تزیین یافته است. ـ سر بخاریهای اتاقها، زیرزمین و طبقهٔ فوقانی و همچنین در طرفین در ورودی اصلی این طبقه دارای گچبری است. طوماری با گل چند پر در میان هر کدام تزیین شدهاند. میله ستونها ساده و صیقلی بوده و پایه ستونها به صورت قطعات بریده وصل به ستون دارای برجستگی نواری میباشند. زیر ستونها نیز به صورت مکعب مستطیل با نقوش یکنواخت شامل گل چند پر و نیلوفر تزیین شدهاند. ـ سر بخاریهای اتاقها، زیرزمین و طبقهٔ فوقانی و همچنین در طرفین در ورودی لصبی این طبقه دارای گچبری است. ـ هنر آجر کاری در تمامی سطوح بیرونی دیوار غربی از بالای بنا و سطوح پیشانی ازارههای سنگی تا انتهای دیوار و نیز پخهای چهار زاویه قسهای ایوانها با استفاده از فرمهای مستطیل ساده، گل میخی، لوزی و مربعی در این بنا قابل توجه است. ـ برای شکوه بیشتر فصاهای مرتبط فوقانی، درهای ورودی راهروی اصلی با استفاده از روش معرق روی چوب و فلزکوبی به صورت گل و بوته تزین شده است که قابل مقایسه با دیگر بناهای تاریخی منطقه از این حیث میباشد. ـ در شرق محوطه کاخ، سردر ورودی مرتفعی با سقف هلالی در دو طبقه واقع شده که در طرفین آنها اتاقهای دیده بانی و نگهبانی قرار گرفته است. مصالح به کار رفته در آن همچون دیگر اجزا کاخ، خشت با نمای آجر است که در اطراف آن ارازههای سنگی مستطیلی منقوش با ارتفاع شصت سانتیمتر قرار دارد.
منبع.[۱]
مراکز آموزشی[ویرایش]
دانشگاههای پیام نور-دانشکده فنی و دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد از جمله موسسات عالی این شهر است. جونقان در افواه عمومی شهر خیران هم نامیده میشود.۷۰ درصد مدارس شهر و ۵۰ درصد مساجد جونقان توسط مردم شهر و خیرین جونقانی ساخته شده است. . مرحوم حاج بختیار قاسمی و مهندس نوروزعلی ترابی مقدم از چهرههای خیری بزرگ در جونقان هستند که در تاریخ جونقان ماندگار شدهاند به واسطهٔ تلاش بی وقفه و کارهای خیری که در زادگاه خود انجام دادند. از دیگر خیرین جونقان محمدحسن سپهری و الله وردی ازند (اسماعیلی) نام برده میشود. قلعه سردار اسعد بختیاری (فاتح ملی) از سران روشنفکر مشروطیت چون نگینی در این شهر قرار دارد و به تازگی به موزه مشروطیت ایران تبدیل گشته است.
نام آورانی چون: یدالله جهانبازی و سعید زارع (داوران معروف ملی وبین المللی) علی نعمتی (قهرمان بدنسازی کشور) زادگاه شان جونقان است.
سهراب رحیمی. بهنام رستمی. علیدادرحیمی. جهانگیرزمانی. مسعودآلگونه. یزدان نیکبخت از شاعران و نویسندگان این شهر هستند.
منابع[ویرایش]
سایت جونقان جونقان از سپیده دم تاریخ تا کنون/ جهانگیرزمانی جونقانی
این یک مقالهٔ خرد پیرامون یک مکان جغرافیایی است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |