زبان تاتی ایران
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. لطفاً با توجه به شیوهٔ ویکیپدیا برای ارجاع به منابع با ارایهٔ منابع معتبر این مقاله را بهبود بخشید. مطالب بیمنبع را میتوان به چالش کشید و حذف کرد. |
گویشهای زبان تاتی ایران از دستهٔ زبانهای ایرانی شاخه شمال باختری هستند. گویشهای این زبان روزگاری از آذربایجان تا شمال خراسان گسترده بود ولی امروزه با ترکزبان و فارسیزبان شدن بخشی از شمالباختری ایران تنها جزیرههایی از گویشهای تاتی در منطقه به جا ماندهاست. بزرگترین این جزیرهها در جنوب استان مرکزی و استان قزوین، استان البرز یعنی شهرستانهای زرندیه و تاکستان و بوئینزهرا و شهر اشتهارد و شهرستان طالقان و شهرستان آران و بیدگل استان اصفهان دیده میشوند.
همچنین زبان تاتی در فهرست میراث ناملموس آثار ملی ایران از استان آذربایجان شرقی نیز ثبت شده است. این زبان در روستای کرینگان ورزقان سخن گفته میشود.[۱]
محتویات
نامهای دیگر و کاربردشان[ویرایش]
هر چند که سخنوران کنونی، همگی، زبان خود را تاتی میخوانند (همانند نیما یوشیج در مقدمهٔ اشعار روجا با عنوان – می اتا گپ - می نویسد که: من شاعر زبان تاتی هستم.[۲]) اما پژوهشگرانی نیز میکوشند تا در راستای اهداف پژوهش خویش نام هائی دیگر بر آن بنهند. بیش تر ایشان نام تات و تاتی را نام بومی ندانسته و در پی نامی بومی بر این زبان اند[نیازمند منبع]. اما احسان یارشاطر از ایرانشناسان و بنیانگذار بنیاد ایرانیکا در رساله خود، درباره زبان تاتی، که با راهنمایی والتر هنینگ نوشته است، نام صحیح این زبان را تاتی میداند. وی اشاره میکند که زبان مردم آذربایجان نه ترکی بلکه زبان تاتی بوده است.[۳] نامهای پیشنهادی در میان غیر بومیان این گونه است:
- البرزی: گروهی از پژوهش گران این دسته زبانی را بر پایه پراکنش جغرافیائی سخنوران موجود زبان البرزی میخوانند که برگرفته از نام رشته کوه البرز است.
- اشتهاردی: عدهای براین باورند به دلیل اینکه این شهر خاستگاه زبان تاتی بوده و اولین تاتی زبانها دران می زیستهاند وبه دلیل اینکه گویش اشتهاردی تاتی دست نخورده ترین نوع این زبان است این زبان را اشتهاردی مینامند
- رودباری: شماری از پژوهشگران بر پایه تراکم جغرافیائی سخنوران کنونی حول شهرستان رودبار و رودبار الموت و نیز برای تاکید بر پیوستگی جغرافیایی - زبانی با زبان تالشی آن را زبان رودباری میخوانند.
- آذری: شماری از پژوهشگران بر پایه شواهد تاریخی حضور جغرافیائی سخنوران در آذربایجان (ماد آتروپاتگان) آن زبان آذری مینامند.
- دیلمی: شماری بر این پندارند که سرزمینی که آن را دیلمستان میخوانند (به معنی جغرافیای تاریخی قوم دیلم) به این زبان گپ می زدهاند.
پیشینه این زبان و سخنوران آن[ویرایش]
|
تاتی یکی از کهنترین زبانهای ایرانی است که از دیدگاه زبانشناسی، ارزش ویژهای دارد. بیشترین آمار جمعیتی تاتهای ایران متعلق به شهر کهن اشتهارد و دو شهرستان کهن تاکستان و بوئینزهرا در قزوین میباشد. تاکنون هیچ آمار رسمی در مورد تاتهای این مناطق ارائه نشدهاست.
تاتهای این منطقه که به تاتهای جنوب شهرت یافتهاند، در شهرها و روستاهای زیر زندگی میکنند:
- اشتهارد و روستاها و دهستانهای اطراف (پسوند اوا در زبان تاتی همان آباد است): شامل مرادتپه، صحت آباد، جعفرآباد، قزل حصار، رحمانیه، مهدیآباد، فرد آباد، مختارآباد، عبدالله آباد، کوشک اوا، مروت اوا، پلنگ اوا، اوپشته، گنگ، جارو، نکوجار، قرقرک و بوجعفر.
- در دامنهٔ جنوبی رشته کوه البرز از رودبار الموت، رودبار شهرستان، شهرستان طالقان، شهرستان رودبار زیتون، رودبار قصران، بومیهای شمال تهران شامل بومیهای قدیمی تجریش و شمیران و لواسان کوچک و بزرگ و روستاهای آن تا اکثر روستاهای شهرستان دماوند مانند کیلان تات زبان هستند.(بعضی روستاهای شهرستان دماوند مهاجر نشین و کرد یا ترک زبانند (مانند روستای حصار) یا سربندان که کردزبانند.[۲](کیلان - کلون)
- در شهرستان تاکستان، شهر تاکستان و در بخش اسفرورین، شهر اسفرورین و روستای قرقسین، تات زباناند.
- در شهرستان بوئین زهرا، شهرهای شال, دانسفهان و روستاهای خیارج, خوزنین, خروزان, ابراهیمآباد و سگزآباد و … [۴][۵]تات زبان اند.
زبان تاتی زبان ویژه منطقه تاکستان قزوین، بوئین زهرا و آبادیهای پراکنده در آذربایجان شرقی و اردبیل، از زبانهای در معرض خطر به شمار میآید.[۶]
- در اطراف قزوین نیز روستاهایی نظیر رزجرد، الولک، حصار خروان و... تات زبان اند.
- تاتهای خلخال(کلور)، جیرنده، طارم، عنبران، میناباد، میرزانق، کلش، سروآباد، پیلهزیر، پیلهرود، جید، لرد، شاهرود، تولش، عنبران علیا، لنکران، ماسالی جمهوری آذربایجان و کجل.
به طور کلی زنجیره مناطق تاتنشین از شهر تاکستان شروع شده و به سمت جنوب و جنوب شرقی ادامه مییابد و در نهایت در شهرستان بوئین زهرا به روستای تاریخی سگزآباد پایان مییابد.
- در استان مرکزی (منطقه وفس) نیز روستاهای وفس، چهرقان، گورچان و فرک به زبان تاتی صحبت مینمایند. این روستاها به فاصله ۱۰۰ تا ۱۲۰ کیلومتری شهر اراک و در شمالیترین نقطه استان مرکزی واقع شدهاند. مناطق کوهستانی و خوش آب و هوا و شغل مردم روستاها کشاورزی، باغداری و دامداری است که به دلیل مواجه شدن با کمبود آب و عدم توجه مسئولین به نیاز مردم و نیروهای انسانی جوان، به شدت روستاها خالی از سکنه میشوند و در شهرهای مانند تهران، قم، اراک، کرج و... سکونت مینمایند. همچنین در لهجه اراکی قدیم واژههای تاتی مثل چنه (چرا) برار (برادر) خوسبیدن (خوابیدن) ملوچ (گنجشک) گل (آویزان) بوویه (پدر) و ... بسیار دیده میشود.
- روستای ابیانه
مهمترین و دستنخوردهترین گویش تاتی، گویش اشتهاردی است که در استان تهران قرار دارد طبق کتاب تات نشینهای بلوک زهرا نوشته جلال آل احمد این گویش شاید خالصترین گویش زبان تاتی باشد چون منطقه اشتهارد که در سر راه کرج به بویین زهرا در ۸۰ کیلومتری کرج و ۲۵ کیلومتری بویین زهرا قرار دارد به علت خشکی و کمی آب از دستبرد کوچنشینهای ترک در امان بوده و مردم آن همچنان زبان قدیم خود را حفظ کردهاند. گویش اشتهاردی حتی بهعنوان یکی از گویشهای زبان تاتی معرفی شدهاست که دارای شخصیتی منحصربهفرد است[۷] .
اگر جستاری صحیح انجام دهیم میبینیم که منطقه تات نشینها به شکل ماه بوده و از اشتهارد شروع شده و به شمال ایران ختم شده ودر آنجا مردم چون از ان سر در نمیاوردند ان را پشت کوهی دانسته[نیازمند منبع]. البته به علت اینکه مردم با این زبان آشنا نبوده و شاید آن را تمسخر نیز کرده به همین دلیل که این زبان در حال نابودی میباشد زبانی که آن را به مادهای ایران نسبت داده ولی به قدری کلمات خارجی در آن وارده شده که حالا کمکم دارد به گویش و لهجه تبدیل میشود. لازم به توضیح است که هر یک از شهرهای تات نشین گویش مخصوص خود را دارند[نیازمند منبع].
- طارم علیا
در حدود ۴ روستا به نامهای سیاهرود، گندمآباد، قوهیجان و نوکیان نیز به زبان تاتی صحبت میشود که این روستاها در طارم علیا-بعد از درام واقع شدهاند. زبان تاتی در این روستاها خیلی کم دستخوش تغییرات گردیده و میشود گفت که از زبانهای تاتی دیگر مناطق کشور غلیظ تر است.[نیازمند منبع]
در جنوب بجنورد در جلگه شوقان و در شهرستان جاجرم، شهر سنخواست و روستاهای قدیمی مثل طبر، کرف، خراشا و اندقان تاتی حرف میزنند. در این مناطق، لهجه تاتی، زبان اصلی مردم است و در برخی روستاها، تاتها همراه با سایر اقوام و به ویژه با کردها زندگی میکنند. تاتهای ساکن بجنورد شامل طوایف گیفانی، گلیانی، گرمهای، جاجرمی، رازی، سنخواستی، خراشاهی، جربتی، کرفی، طبری، فیروزهای، آساکی (پارتی)، اردغانی، بیدوازی، روئینی، مشهد طراقی و برخی طوایف خاوری است. برخی همچون ملک الشعرای بهار بر این عقیدهاند که اصطلاح تات در شمال خراسان برگرفته و تغییر یافته اصطلاح"تازیک" یا "تاجیک" است که پس از حمله اعراب به شمال خراسان ابتدا از سوی ایرانیان به اعراب و سپس از سوی اقوام ترک به فارس زبانان اطلاق شده است.
نمونه واژههای تاتی[ویرایش]
در گویشهای:
- اسفروین
- سگزآباد
- شال
در گویش اسفروینی[ویرایش]
برخی از واژههای زبان تاتی به گویش اسفرورین (از توابع شهرستان تاکستان در استان قزوین)[نیازمند منبع]
|
|
|
در گویش سگز آبادی[ویرایش]
برخی از واژههای زبان تاتی به گویش روستای سگزآباد (از توابع شهرستان بوئینزهرا استان قزوین)
|
|
|
|
|
|
|
در گویش شالی[ویرایش]
برخی از واژههای زبان تاتی به لهجهٔ شهرشال (استان قزوین)
|
|
|
|
|
نمونه فعلهای تاتی[ویرایش]
رساندنarasendon رسیدن arasesan افتادن ikatan انداختن ijayntan نشستن neshtan خرد کردن - ریز کردن benjaton بریدن berian ریسیدن reshtan دیدن vintan رفتن shian اجازه دادن - امکان دادن ashtan آمدن omian آوردن aydan |
شیر خوردن از مادر (حیوانات) shet akhardan شیر دادن به بچه حیوانات bochobAndon نگه داشتنن - متوقف کردن nia dashtan خواباندن bokhosondan خوابیدن khotan مردن mardan دوشیدن doshesan دوختن dotan گفتن vaatan زیر دندان خرد کردن bookooroojoston کشتن - ذبح کردن bookooshton ساییده شدن boosoonoston شکستن beshkeston شکاندن shekastan |
ریختن - به زمین ریختن ikardan با دست فشردن boshghAloston شستن shoordan قطع کردن bosAndon قطع شدن - جدا شدن bososton ساییدن - آسیاب کردن bossovoston جا انداختن - در جای خود قرار دادن der antay واژگون کردن agardenesan خاموش کردن ikoshtan پاشیدن opAtan گرفتن igatan نهادن (بر جایی نهادن) nayan گذاشتن به زمین همراه با رها کردن hArengaton گم شدن (غیرقابل پیدا شدن)avir abian |
پرتاب کردن ijayntan عقب افتادن peykaton جلو افتادن pish ikatan در جلوی خود نگهداشتن pishgatan رها کردن sarAdAyan از بین بردن - برانداختن varengatan برگرداندن - بازگرداندن vegardAndon برگشتن vegardoston لیسیدن velishton برداشتن vigiton برگشتن agar desan باد دادن خرمن - افشاندن خرمن voshAndon با دست زیر و رو کردن voshkaloston دریدن - پاره کردن vozarAndon |
گویشهای تاتی[ویرایش]
این زبان یا گروه زبانی را میتوان به دستههای زیر تقسیم بندی نمود:
- حدود مرزی استانهای مرکزی، همدان و اراک: وفسی
- سرتاسر شهرستان رودبار در استان گیلان به ویژه بخش عمارلو و خورگام
- روستای کیلیت در جنوب باختری اردوباد در نخجوان، جمهوری آذربایجان: کیلیتی (این زبان احتمالاً مرده است)
- شهرستان ایجرود در جنوب باختری استان زنجان: خوئینی، سعیدآبادی، حلبی، سفیدکمری، بلبوینی
- جنوب استان اردبیل و شمال استانهای زنجان و قزوین: خلخالی، طارمی و کلور
- شهرستان مرند و ارسباران (قره داغ) در استان آذربایجان شرقی: هرزندی، دیزماری
- شمال استان قزوین و جنوب گیلان: الموتی، رودباری، کوهپایهای
- شهرستان ساوجبلاغ و شهرستان طالقان به ویژه بخش بالاطالقان و وسط طالقان
وفسی[ویرایش]
این گویش در منتهیالیه حدود مرزی استان مرکزی با استان همدان، در شمال شهرستان اراک استفاده میشود؛ در روستای وفس و سه روستای همجوار، یعنی چهرقان در غرب و فرک و گورچان در شرق. این مناطق تقریباً در یک خط فرضی واقعند که احتمالاً حدود ۲۵۰۰۰ نفر از مهاجرین و ساکنین این روستاها به این لهجه سخن میگویند؛ البته در گویش این روستاها به طور جزئی تفاوتهایی مشاهده میشود ولی اصل و مبنای آنها یکی است. این روستاها جمعیت ساکن فعلی آنها حدود ده هزار نفر است.
لهجه وفسی که به «وُوسی» موسوم است بنا به آنچه پژوهشگران گفتهاند، لهجهای از تاتی است. ابراهیم دهگان در کتاب فقه اللغه در ضمن معرفی وفس و واقعه کشتار جمعی آن، گویش وفس را ‹‹ یکی از لهجههای قدیم پارسی باستان و شاخهای از تاتی ›› مینامند.[۸] دکتر معین در جلد چهارم فرهنگ خود تحت عنوان ‹‹ وفسی ››(Vafsi) منسوب به وفس، لهجه اهالی وفس نام میبرند.[۹] آقای افتخار زاده در کتاب گزیدهای بر دیوان همافر عراقی وفسی از قول نامبرده مینویسد: «نامبرده زبان خویش را تاتی خوانده است.»[۱۰] و همچنین در مجله «ایران کوده» م. مغدم که درباره گویش دلیجان، آشتیان و وفس بحث کرده، لهجه وفس را تاتی خوانده است.
در فهلویات باباطاهر همدانی کلمات مشابه زیادی با گویش وفسی وجود دارد که به نمونههایی اشاره میشود:
«دیرم» (دارم): تن محنت کشی دیرم خدایا، دل حسرت کشی دیرم خدایا «ته» (تو): بی ته یارب به بستان گل مرویا «وینم» (ببینم): گرم دسترس نبی آیم ته وینم «بَسُم» (بشوم، بروم): بسم آنان بوینم که ته وینند «بوره» (بیا): دمی بوره بوین حالم ته دلبر «سوته» (سوخته): بوره سوته دلان با ما بنالیم «واتنی» (گفتنی): به کس درد دل مو واتنی نه
عمارلویی[ویرایش]
گویشوران تاتی عمارلو در روستاهای کوهستانی کرانه شاهرود و سفیدرود زندگی میکنند. روستاهایی از عمارلو که به گویش تاتی صحبت میکنند:
لیاول علیا * پاکده * پارودبار * سنگرود * داماش * گوورد * یکنم * آیینه دیه * بیورزن * اسکابن * انبوه * خرمکوه * کلیشم * لایه * ناوه نواخان لایه * نواخان ناوه * نودیه * ویه * جیرنده
گویش تاتی عمارلو، یکسانی زیادی با زبان پهلوی نشان میدهد:
- تاتی: خوجچیر = پهلوی: حوچیر، حوژیر = پارسی: خوش چهره، خوش گل، زیبا. نمونه: چه خوجچیرَ بی؟! = چه خوشگل شده؟!
- تاتی: پیلّه = پهلوی: پیل = پارسی: بزرگ. نمونه: آشآن پیلّه بیبین. = اونا بزرگ شدن.
- تاتی: بیشیَن = پهلوی: بشدن = پارسی: رفتن. نمونه: اَما بیشیم. = ما بریم.
- تاتی: زوؤان = پهلوی: زوؤان = پارسی: زبان، زبون. نمونه: مُنی زوؤان دِ بوگوتی. = از زبون من گفته.
- تاتی: زیندَگی = پهلوی: زیندَگی = پارسی: زِندِگی. نمونه: اَما زیندَگی نُکُدیم. = ما زندگی نکردیم.
- تاتی: نآم = پهلوی: نآم = پارسی: نام. نمونه: آنی نام اسفندیار بِه. = اسمش اسفندیار بود.
- تاتی: دیه = پهلوی: دیه = پارسی: دِه. نمونه: جیریندیه دِ بِیمین. = از جیرنده اومدن.
- تاتی: سرشب = پهلوی: سرشب = پارسی: عصر. نمونه: سرشب بازار دِبَست. = عصر بازار تعطیل کرد.
خطری که این گویشها را تهدید میکند، مهاجرت ساکنان این روستاها به شهر و تغییر زبان نسل نو که در شهرها زاده و بزرگ میشوند است.
جستارهای وابسته[ویرایش]
|
|
پیوند به بیرون[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
- ↑ ثبت زبان تاتی در فهرست میراث معنوی-جام جم آنلاین
- ↑ [۱]
- ↑ بیبیسی فارسی - برنامه بهعبارت دیگر
- ↑ تات نشین های بلوک زهرا، جلال آل احمد، چاپ سوم- امیرکبیر،1353
- ↑ دوبرادر، محمد حسین دانایی، انتشارات اطلاعات، چاپ اول، 1392
- ↑ خبرگزاری اجتماعی و فرهنگی میراث آریا، بازدید: اکتبر ۲۰۰۸.
- ↑ [www.ethnologue.com آثنولوگ]
- ↑ دهگان، ابراهیم، فقه اللغه، ص ۲۳۵
- ↑ معین، محمد، فرهنگ
- ↑ افتخارزاده، نادر، گزیده دیوان همافر عراقی، مقدمه
منابع[ویرایش]
- زبانشناسی - دکتر فره وشی - انتشارات دانشگاه تهران
- جستاری در زبان تاتی، نوشته: علی محمدآقاعلیخانی
- نوشتار: پراکندگیِ «تات» ها در تاکستان و بوئین زهرا، نوشته: عباس رحمانی
- زبان کویر تالیف عباس علی جان زاده آرانی(زبان آرانی)
- یکسال در میان ایرانیان (سفر نامه) ادوارد براون (زبان آرانی)
|
|
|
|