عیسی در اسلام
بخشی از سلسله مباحث دربارهٔ |
عیسی بن مریم یکی از پیامبران اولوالعزم[۱] و صاحب شریعت[۲] است. نام و داستان وی به کرّات در قرآن و احادیث اسلامی آمدهاست. مسلمانان برای عیسی معجزاتی قائلاند، از جمله سخنگفتن در گهواره در دفاع از مادر و نیز زندهکردن مردگان و شفای بیماران و کوران مادرزاد، و دمیدن حیات در گِلِ بیجان. با این حال قرآن عیسی را فقط بنده و فرستادهٔ خدا میشناسد و هرگونه اعتقاد به تثلیث یا تجسد خدا در عیسی در نزد مسلمانان کفر است. نظر مسلمانان پیرامون مرگ عیسی نیز با آنِ مسیحیان متفاوت است. طبق گفتهٔ قرآن این عیسی نبود که مصلوب شد، بلکه امر بر آنان مشتبه شد. به روایتی خدا صورت عیسی را بر یکی از دشمنان وی افکند و وی به جای عیسی مصلوب شد. به اعتقاد شیعیان عیسی در آخرالزمان همراه مهدی ظهور خواهد کرد. پشت مهدی نماز خواهد خواند و دجال یا ضد مسیح بر دست عیسی کشته خواهد شد.
محتویات
عیسی در قرآن[ویرایش]
نام «عیسی» ۲۵ بار در قرآن آمدهاست.[۳] برای مثال در آیات ۱۵۷، ۱۶۳ و ۱۷۱ سوره نساء، آیات ۷۸ و ۱۱۴ سوره مائده، آیه ۸۵ سوره انعام، ۳۴ سوره مریم، ۷ سوره احزاب، ۱۳ شوری، ۶۳ زخرف و آیات ۶ و ۱۴ سوره زخرف این نام ذکر شدهاست. در آیه ۸۷ سوره بقره درباره عیسی چنین آمده است:
در آیه ۳۶ سوره آل عمران هنگامی که مادر مریم، مریم را به دنیا آورد و دانست که او دختر است، چنین گفت: «چون فرزند خویش بزاد، گفت: ای پروردگار من، این که زاییدهام دختر است- و خدا به آنچه زاییده بود داناتر است- و پسر چون دختر نیست. او را مریم نام نهادم. او و فرزندانش را از شیطان رجیم در پناه تو میآورم.»[۵]
سخن گفتن عیسی در گهواره : در هنگامی که مریم به فرمان خداوند روزهٔ سکوت گرفته بود و مردم علت فرزند دار شدن او را از او سوال میکردند، او تنها به عیسی که در گهواره بود اشاره کرد و عیسی با آنان سخن گفت و خود را پیامبر خدا معرفی کرد
خدادانستن عیسی[ویرایش]
بنا بر آیات قرآن؛ کسی که عیسی بن مریم را خدا بداند، کافر شدهاست.[۶]
کشتهنشدن[ویرایش]
در سوره نسا در قرآن، به صراحت آمدهاست که عیسی را نکشتند. در آیههای ۱۵۷ و ۱۵۸ این سوره آمده است:[۷] ترجمه مکارم شیرازی
و گفتارشان كه ما مسيح عيسی بن مريم پيامبر خدا را كشتيم در حالی كه نه او را كشتند و نه به دار آويختند لكن امر بر آنها مشتبه شد و كسانی كه در مورد (قتل) او اختلاف كردند از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پيروی میكنند و قطعاً او را نكشتند. بلكه خدا او را به سوی خود برد و خداوند توانا و حكيم است.
عیسی در دیگر منابع اسلامی[ویرایش]
حمل عیسی در روز جمعه[ویرایش]
در برخی احادیث اسلامی، دلیل اهمیت روز جمعه و تبدیل شدن آن به مهمترین عید برای مسلمانان، حامله شدن مریم به عیسی، در این روز توسط روح الامین دانسته شده است.[۸]
تبارنامه عیسی[ویرایش]
از دید مسلمانان عیسی فرزند مریم بود و مریم به نوبه خود فرزند عمران و از تبار هارون پدر تمام کاهنان بنی اسرائیل پس از موسی و از طایفه لاوی بود.[۹][۱۰] اگر بر اساس روایات اسلامی داود را نه از طایفه یهودا بلکه از طایفه لاوی بدانیم نظر مسلمانان و مسیحیان یکی خواهد شد.[۱۱]
عیسی و آخر الزمان از دید احادیث اسلام[ویرایش]
در احادیث شیعیان آمدهاست که در آخر الزمان، مهدی موعود ظهور خواهد کرد و عیسی نیز به همراه او باز خواهد گشت و دجال یا ضد مسیح به دست عیسی کشته خواهد شد و عیسی پشت سر مهدی نماز خواهد خواند.[۱۲]
جستارهای وابسته[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
- ↑ طباطبایی، محمد حسین. تفسیر المیزان، جلد ۱۸. کانون انتشارات محمدی، ۱۳۶۳.
- ↑ قرآن ۴۲:۱۳
- ↑ پارسقرآن
- ↑ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَی الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَی ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءكُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَی أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ[۲–۸۷]
- ↑ قرآن 3:36 ترجمه آیتی
- ↑ به راستی کسانی که میگویند خدا همان مسیح بن مریم است، کافر شدهاند، بگو اگر خداوند بخواهد مسیح بن مریم و مادرش و اهل زمین، همه را نابود کند، چه کسی میتواند او را بازدارد؟ و فرمانروایی آسمانها و زمین و آنچه مابین آنهاست از آن خداوند است، که هر چه بخواهد میآفریند، و خدا بر هر کاری تواناست. لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَآلُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَن يَمْلِكُ مِنَ اللّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ أَن يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ وَمَن فِي الأَرْضِ جَمِيعًا وَلِلّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَاللّهُ عَلَی كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۵–۱۷]ترجمه خرمشاهی
- ↑ وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا، بَل رَّفَعَهُ اللّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا[۴–۱۵۷ و ۱۵۸]
- ↑ تفسیر نور الثقلین، ج۳، ص: ۳۲۷، به نقل از اصول کافی
- ↑ قرآن ۱۹:۲۸
- ↑ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص: ۷۰۹
- ↑ بحارالأنوار ج : ۱۳ ص : ۴۴۰ و تفسیرالقمی ج : ۱ ص : ۸۲ و قصصالأنبیاءللجزائری ص : ۳۳۱
- ↑ بحارالأنوار ج : ۲۴ ص : ۳۲۸
|