آغاز پادشاهی محمدرضا پهلوی
پیشنهاد شدهاست که این مقاله یا بخش با محمدرضا پهلوی ادغام گردد. (بحث) |
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
در سال ۱۳۲۰ پس از اشغال ایران توسط نیروهای آمریکا، شوروی و بریتانیا، رضاشاه پهلوی توسط انگلستان از سلطنت برکنار و به جزیره موریس وسپس به آفریقای جنوبی تبعید شد. بریتانیا ابتدا قصد داشت پسر محمدحسن میرزا نوه محمدعلی شاه قاجار را که در انگلستان زندگی میکرد و افسر نیروی دریائی پادشاهی بریتانیا بود جانشین رضاشاه کند ولی وقتی معلوم شد که او فارسی نمیداند بالاخره با توافق شوروی محمدرضا پهلوی را به جای پدرش ]، رضاشاه پهلوی، به سلطنت برگزیدند.[۱] محمدعلی فروغی، آخرین نخستوزیر رضا شاه، نخستین نخستوزیر محمدرضا شد و نقش مهمی در انتقال سلطنت به او بر عهده داشت. در بهمن ۱۳۲۰ و در جریان کنفرانس تهران پیمان سهجانبه بین آمریکا، بریتانیا و شوروی امضا شد که در آن، به خروج متفقین بعد از پایان جنگ از ایران اشاره شده بود.[۲]
بعد از فروغی علی سهیلی نخستوزیر شد و پس از او احمد قوام (قوامالسلطنه) به این مقام رسید. محمدرضا و دربار او موافقتی با قوام نداشتند و سعی در برکناری او کردند. رویداد ۱۷ آذر ۱۳۲۱ به تحریک دربار و علیه نخستوزیری قوام ترتیب داده شد که طی آن عدهای در جلوی مجلس برای اعتراض به وضع نان جمع شدند و سپس به مدت دو روز مغازهها را غارت کردند و به خانه قوام حمله کردند. محمدرضا در این روزها از نداشتن اختیار شکایت داشت و سعی زیادی در تقویت ارتش و حفظ نفوذ خود بر آن میکرد. در این دوران شاه از طریق ستاد ارتش امور ارتش را زیر نفوذ داشت و وزیر جنگ با نظر شاه انتخاب میشد.
بعد از قوام دوباره سهیلی نخستوزیر شد. در همین دوران حزب توده که با استفاده از آزادی نسبی بعد از دیکتاتوری رضا شاه تشکیل شده بود به نیروی موثری در صحنه سیاسی ایران تبدیل میشد. پیروزیهای ارتش سرخ شوروی در برابر آلمان و بهخصوص پیروزی در نبرد استالینگراد محبوبیت حزب را در ایران افزایش داده بود.
در اسفند ۱۳۲۲ مجلس چهاردهم که تازه تشکیل شده بود به محمد ساعد (ساعدالوزاره) رأی تمایل داد و او نخستوزیر شد. در دوره او بود که درخواست امتیاز نفت شمال ایران از سوی شوروی مطرح شد. رد این در خواست از طرف دولت ساعد با مخالفت شدید حزب توده روبرو شد و در عین حال توجه مردم ایران را به مسئله نفت به دنبال داشت و دورهای را آغاز کرد که به نهضت ملی شدن نفت ایران معروف است.
با استعفای ساعد مرتضیقلی بیات (سهامالسلطان) نخستوزیر شد. در دوره نخستوزیری او بود که دکتر مصدق طرحی به مجلس داد که مذاکره درباره نفت را تا پایان اشغال ایران برای دولت ممنوع میکرد. بیات پس از مدتی با رای عدم اعتماد مجلس کنار رفت و در اردیبهشت ۱۳۲۴ ابراهیم حکیمی (حکیمالملک) نخستوزیر شد ولی به سرعت جای خود را به محسن صدر (صدرالاشراف) داد.
در دوره نخستوزیری صدر جنگ جهانی دوم بهپایان رسید و نیروهای بریتانیا و آمریکا طبق مفاد پیمان سهجانبه ایران را ترک کردند. اما نیروهای شوروی همچنان در ایران باقی ماندند. در شهریور ۱۳۲۴ فرقه دموکرات آذربایجان خواستار خودمختاری آذربایجان شد.
پس از صدر دوباره ابراهیم حکیمی چند ماهی نخستوزیر شد. در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ دولت ملی آذربایجان رسما در تبریز اعلام موجودیت کرد و پیشهوری خود را نخستوزیر این دولت اعلام کرد.
پس از حکیمی دوباره احمد قوام نخستوزیر شد و بلافاصله برای مذاکره در مورد مسئله آذزبایجان به مسکو رفت. قوام با وعدههایی که در مورد نفت شمال به شوروی داد موافقت آنان را با تخلیه ایران به دست آورد. در عین حال او چهار نفر از سران حزب توده را در کابینه خود جا داد. تصمیم دولت قوام به اعزام نیرو به آذربایجان همزمان با توصیه شوروی به فرقه دموکرات به عقبنشینی منجر به نابودی «دولت خلق آذربایجان» و فرار رهبران آن به شوروی شد. شاه با همکاری سران ارتش و بهویژه رزمآرا در این جریانات خودی نشان داد و بر تواناییهای ارتش تاکید کرد.
در آستانه انتخابات دوره پانزدهم دکتر مصدق و عدهای از همفکرانش برای درخواست آزادی انتخابات در دربار متحصن شدند. شاه در خرداد ۱۳۲۶ سفری به آذربایجان کرد و طی آن خود را بهعنوان نجات دهنده آذربایجان معرفی کرد. در این دوره شاه سعی داشت که با افزایش اختیارات خود و ارتش، قوام را برکنار کند. بالاخره مجلس به قوام رأی اعتماد نداد و دوره نخستوزیری او به پایان رسید.
پس از قوام باز هم حکیمی مدتی نخستوزیر شد و پس از بیست و سه هفته جای خود را به عبدالحسین هژیر داد که از حمایت شاه و دربار، به ویژه اشرف پهلوی برخوردار بود. محمدرضا در این زمان سفری به اروپا کرد و در بریتانیا مذاکراتی برای دریافت کمکهای نظامی با مقامات بریتانیایی داشت. محمدرضا همچنان بر تقویت ارتش و افزایش اختیارات مقام سلطنت پا میفشرد و خواستار تغییر قانون اساسی مشروطه شده بود.
پس از هژیر ساعد نخستوزیر شد. در ۱۵ بهمن سال ۱۳۲۷ در دانشگاه تهران به شاه تیراندازی شد ولی او با آنکه زخمی شد جان بهدر برد. پس از آن حزب توده غیرقانونی اعلام شد و عدهای دستگیر شدند و آیتالله کاشانی تبعید شد و جو برای تأمین نظر شاه در افزایش اختیارات مساعد شد. دولت انتخابات مجلس مؤسسان را در شرایط حکومت نظامی برگزار کرد. مجلس مؤسسان با تغییر اصل ۴۸ قانون اساسی مشروطه اختیار انحلال مجلسین را به شاه تفویض کرد.
منابع[ویرایش]
- ↑ شترها باید بروند. سر ریدر بولارد. حسین ابوترابیان. نشرنو. 1362
- ↑ شکست شاهانه. ماروین زونیس. عباس مخبر. طرح نو. زمستان 1370
|