هرمز چهارم
هرمز چهارم | |
---|---|
شاهنشاه ساسانی | |
سکهای از هرمز چهارم
|
|
دوران | ۵۷۹ میلادی - ۵۹۰ میلادی |
مرگ | ۵۹۰ میلادی |
پیش از | خسرو پرویز |
پس از | خسرو انوشیروان |
پدر | خسرو انوشیروان |
مادر | کِیِن |
فرزندان | خسرو پرویز قباد مرزبان |
دین | زرتشتی |
هرمَز چهارم از ۵۷۹ تا سال ۵۹۰ میلادی، بیست و سومین پادشاه ساسانی بود. وی پسر انوشیروان دادگر بود.
ایران پس از انوشیروان که خود دارای چهرهای توانا و نیرومند بود و دوران ۴۸ ساله پادشاهیش یکی از بهترین دورههای تاریخ ایران بوده است به فرمانروایی نیاز داشت که چون او بتواند با مَنش نیرومند خود سران و بزرگان کشور را همچنان در اداره امور کشور به کار گیرد. هم آرامش را درون کشور حفظ کند و هم دشمنان خارجی را همچنان دور از مرزها نگه دارد. ولی پسر و جانشین او هرمز، چنان نبود. او نه در خرد و کاردانی همپایه پدر بود و نه دارای مَنشی نیرومند و همسنگ قدرتی بود که از او به ارث برده بود. تاریخنگاران درباره شخصیت وی نوشتهاند که هم ادب و دانایی و دادگری او ستودنی است و هم مردی بداندیش است. این دو سخنی (:اختلاف) تاریخنگاران از رفتار و کردار خود هرمز سرچشمه میگیرد. او در آغاز دادگر و رعیتنواز بود، ولی چون بر تخت شاهی نشست خوی بگرداند و ستمگری پیشه کرد. [۱]
محتویات
جنگ با بیزانس[ویرایش]
جنگهایی که رومیان در زمان انوشیروان شروع شده بود، تعقیب شد ولی نتیجهای حاصل نگردید، بعد مذاکرات صلح بمیان آمد آنهم بجایی نرسید زیرا رومیها استرداد دارا را میخواستند. جنگها تا ۵۸۹ میلادی ادامه یافت، بدون اینکه قشون ایرانی یا رومی نتیجهای قطعی بگیرند.
جنگ با خاقانات ترک غربی[ویرایش]
در سال ۵۸۸ میلادی در اثنای جنگ با روم، ترکان به ایران تاختند. بهرام چوبین رئیس خانوادهٔ مهران، مأمور سرکوبی ترکان شد و با دوازده هزار نفر بطرف ترکستان شتافت و آنان را به سختی شکست داد و خاقان ترک را کشت و پسرش را اسیر کرد. سپس تا آوازه در سغد پیشروی نمود. غنائم زیادی در این جنگ بدست آمد و ترکها قبول نمودند که سالیانه باجی به ایران بپردازند.
قیام بهرام چوبین[ویرایش]
هرمز بعد از شکست ترکها از فتح بهرام چوبین نگران شده، او را فوراً بجنگ رومیها در لازیکا فرستاد. در این جا بهرام شکست خورد و هرمز بجای اینکه به او کمک برساند، از شکست او خشنود شده، برای او جامهای زنانه فرستاد، قشون ایران که همراه بهرام در لازیکا جنگ میکرد، از این بی حرمتی هرمز، نسبت به سردار خود در خشم شدند. سپس با لشکر دیگر ایران که در بین النهرین جنگ میکرد، همدست شده، رو به تیسفون نهادند. و چون مردم و بزرگان پایتخت نیز از هرمز ناخشنود بودند، ضد او برخاستند. هرمز گریخت ولی بدست گستهم (وستهم، بیستام، ویستاخم، گستهم) و بندوی برادر گستهم (دائی خسرو پرویز) اسیر شد. شورشیان هرمز را از سلطنت خلع کرده و پسر او خسرو پرویز، را پادشاه خواندند. خسرو که درین هنگام از ترس پدر تیسفون، را ترک کرده و به آذربایجان رفته بود، شتابان به تیسفون آمد و تاج بر سر نهاد.
در ابتدا هرمز را نابینا کردند و بعد از چندی کشتند.[۲]
پانویس[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- محمدی ملایری، محمد. تاریخ و فرهنگ ایران. جلد اول. تهران: انتشارات توس، ۱۳۷۹. شابک: ۷-۵۲۷-۳۱۵-۹۶۴
پیوند به بیرون[ویرایش]
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ هرمز چهارم موجود است. |
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به هرمز چهارم در ویکیگفتاورد موجود است. |
پادشاه پیشین: خسرو انوشیروان |
هرمز چهارم شاهنشاه ایران ۵۷۹ – ۵۹۰ میلادی |
جانشین: خسرو پرویز |
این یک مقالهٔ خرد پیرامون تاریخ است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |