افشاگر
افشاگر[پانویس ۲] (به انگلیسی: whistle-blower) به کسی گفته میشود که افکار عمومی یا مقامات صلاحیتدار را از وجود فرد (یا افراد) نادرستکار یا فعالیتهای نادرستکارانه در بخش دولتی، عمومی، یا خصوصی آگاه میکند. فعالیتهای نادرستکارانه طیف گستردهای از کارهای غیر قانونی، زیر پا گذاشتن مقررات، و تهدید منافع عمومی یا خصوصی، مثل، تقلب و فساد مالی را در بر میگیرد (ویکیپدیای انگلیسی).
ریشه اصطلاح افشاگری[ویرایش]
ورود اصطلاح افشاگری [پانویس ۳] در ادبیات ضدتقلب و ضدفساد جهان از روش مورد استفاده توسط پُلیسان گشتی انگلستان در باخبر کردن دیگر پُلیسان گشتی از وجود افراد خلافکار در شهر برگرفته شده است. پُلیسان گشتی انگلستان بر پایه یک سنت قدیمی هنگام برخورد با یک فرد خلافکار در شهر، همزمان با تعقیب وی، در سوت (وسیله) [پانویس ۴] خود میدمیدند [پانویس ۵] تا با اطلاعدادن به دیگر همکاران خود آن خلافکار را دستگیر کنند.[۲]
اهمیت افشاگری[ویرایش]
طبق گزارش انجمن بازرسان تقلب گواهی شده (ACFE) درباره تقلبها و سوءاستفادههای شغلی (۲۰۱۲) [۳]به رغم وجود سازوکارهای گوناگون برای پیشگیری و کشف تقلب - مثل، حسابرسی داخلی، حسابرسی مستقل، کنترل داخلی، و... - باز هم متداولترین روش کشف تقلب در سازمانها از راه افشاگری است. نزدیک به نیمی از موارد تقلبهایی که کشف میشوند از راه خبررسانی یک کارمند، فروشنده، یا دیگر افشاگران برملا میشوند. همچنین، در سازمانهایی که دورههای آموزشی آگاهی از تقلب در سطح سازمان اجراء میشوند، ۵۲ درصد از زیانهای تقلب کاهش مییابند. در واقع، کارشناسان ضد تقلب با تکیه بر آمار موجود بر این باورند که بیشتر کارکنان آموزشدیده در ارتباط با تقلب، هنگام روبروشدن با موارد تردیدبرانگیز، چنانچه مسیرهای مناسبی برای افشاگری وجود داشته باشد، این موارد را گزارش میکنند.
محافظت از افشاگران[ویرایش]
طبق گزارش انجمن بازرسان تقلب گواهی شده (ACFE) درباره تقلبها و سوءاستفادههای شغلی (۲۰۱۲) [۴] سازمانها در هر سال ۷ درصد درآمد خود را در اثر تقلب از دست میدهند. این مبلغ نزدیک به یک تریلیون دلار اعلام شده است. برای آن که هنگفتی این مبلغ را در ذهنتان مجسم شود، کافی است بدانید مبلغی نزدیک به مجموع درآمد صادرات نفت ایران در ۱۰۰ سال گذشته است!
پس با توجه به این که پای مبالغی هنگفت و منافعی سرشار در میان است، تقلب و فساد مالی را میتوان در هیبت یکی از پرگردشترین و سودآورترین تجارتهای بزرگ جهان - مثل تجارت اسلحه، نفت و مواد مخدر - دانست. از این رو، بسیاری از کارشناسان ضد تقلب ورود به عرصه مبارزه با تقلب و فساد مالی را به جنگی تمامعیار تشبیه کردهاند که سربازان و سرداران حاضر در هر دو جبهه این نبرد جانانه با یکدیگر پیکار میکنند. بنابراین، افشاگران در هر جای دنیا که در سوت خود بدمند ممکن است با واکنشهای تلافیجویانه گوناگون و گاهی مرگبار روبرو شوند.[۵] از این رو، در بعضی از کشورها قوانین و ساز و کارهایی برای محافظت از افشاگران وجود دارد. برای مثال (ویکیپدیا انگلیسی):
در این کشور قوانین گوناگون و چندپاره و بعضاً متناقضی در ارتباط با افشاگری وجود دارد. بعضی از این قوانین فقط در یک یا چند ایالت لازمالاجرا هستند و بعضی دیگر در همه کشور اجرا میشوند. نخستین قانونی که در آمریکا به موضوع محافظت از افشاگران پرداخت قانون ادعاهای نادرست (مصوب ۱۸۶۳و بازنگریشده در ۱۹۸۶) [پانویس ۷] است. در این قانون برای تشویق افشاگران درصدی از مبلغ پول بازیافتشده یا زیان پیشگیریشده از سوی دولت به آنان پرداخت میشود. دولت نیز موظف است از این افراد محافظت کند (ویکیپدیا انگلیسی).
یکی دیگر از قوانین آمریکا که به تازگی (۲۰۱۰) در این زمینه به تصویب رسید، قانون اصلاح والاستریت و حفاظت مصرفکننده ۲۰۱۰ (قانون داد- فرانک) [پانویس ۸] است. در این قانون نیز در راستای برنامه افشاگری کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) [پانویس ۹] مشوقها و محافظتهایی برای افشاگران در حوزه اوراق بهادار آمریکا تصویب شد (ویکیپدیا انگلیسی).
در این کشور نیز قانون افشای نفع عمومی (۱۹۹۸) [پانویس ۱۰] چارچوبی از محافظت قانونی را برای افشاگران فراهم کرده است (ویکیپدیا انگلیسی).
پانویس[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- ویکیپدیا انگلیسی، مقاله Whistleblower
- ↑ وبگاه رسمی اداره افشاگری کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده آمریکا
- ↑ قاسمی، محسن، افشاگران نامدار تقلب، ماهنامه حسابدار (انجمن حسابداران خبره ایران)، شماره ۲۴۰، اسفند ۱۳۹۰، صص ۴۷-۴۴(مشاهده متن کامل).
- ↑ دانلود نسخه کامل (۷۶ صفحه، ۸ مگا بایت) گزارش به ملتها دربارهٔ تقلبها و سوءاستفادههای شغلی، انجمن بازرسان تقلب گواهی شده، ۲۰۱۲
- ↑ همان منبع
- ↑ راهنمای کاربردی ریسکهای تقلب و کنترلهای ضد تقلب (کتاب)، نوشته پیتر دی. گلدمن با همکاری هیلتون کافمن، ۲۰۰۹، انتشارات جان وایلی، ترجمه امیر پوریانسب، و محسن قاسمی، 1390.
|
|