اثیر اخسیکتی
اثیرالدین ابوالفضل محمد بن طاهر اخسیکتی معروف به اثیر اخسیکتی از شاعران نامآور سدهٔ ششم هجری است.
زندگی[ویرایش]
اثیر در شهر اخسیکت زاده شد که در قرن ششم یکی از شهرهای آباد ماوراءالنهر در منطقه فرغانه در شمال رود سیحون بوده است[۱]. اثیر سخنوری را در همانجا آغاز کرد. با حملهٔ ترکان غز و زوال دولت سنجری و پریشانی خراسان که خود از آن با عنوان «وحشت خراسان» یاد میکند[۲]، نواحی شرقی ایران را ترک گفت و به نواحی غرب و شمال غرب ایران روی آورد. نخست در همدان به دربار غیاث الدین محمد بن ملکشاه سلجوقی (۵۵۵ ق) پیوست و سالهای متمادی او و جمعی از وزیران و امیران دربارش را مدح گفت. در لشکر غیاث الدین محمد، با علاءالدین عربشاه (۵۸۴ ق) حاکم کُهستان آشنا شد. عربشاه شعر اثیر را پسندید و او را نواخت. اثیر مدت زیادی از عمر خود را به تفاریق در همدان و کُهستان در دستگاه عربشاه بود.
اثیر اخسیکتی پس از مرگ غیاث الدین محمد، قصایدی در مدح جانشین او رکنالدین ارسلان بن طغرل سلجوقی (۵۷۱ ق) و سپس طغرل بن ارسلان (۵۹۰ ق) پرداخت. از دیگر ممدوحان شاعر، نام اتابکان آذربایجان شامل شمسالدین ایلدگز (۵۷۱ ق) و پسرانش محمد جهان پهلوان (۵۸۱ ق) و قزل ارسلان (۵۸۵ ق) در قصایدش مکرر دیده میشود.
اثیر سالهای پایانی زندگانی را در شهر خلخال بسر برد و در سال ۶۰۹ ق در همین شهر درگذشت[۳]. تاریخ مرگ اثیر را سالهای ۵۶۳ ق و ۵۷۷ ق هم ذکر کردهاند که با توجه به اینکه تاریخ سرایش بعضی از اشعار او بعد از این سالهاست، اعتباری ندارد[۴]. بدیع الزمان فروزانفر، اثیر را به تعصب مذهبی متهم داشته و گفته است که همکیشان حنفی خود را بر ضد شافعیان تحریک میکرده است[۵]. درستی این قول مورد تردید است. زیرا به احتمال بسیار اثیر خود شافعی است و ثانیاً در دیوان او اشعاری در ستایش هر دو گروه دیده میشود. مدایح او در ستایش ائمه شیعه و بالاخص علی قابل توجه است.
شعر[ویرایش]
اثیر اخسیکتی با شاعران بزرگ همعصر خود همچون خاقانی شروانی، نظامی گنجوی، رشید وطواط، مجیر بیلقانی و ظهیر فاریابی مراودات و معارضاتی داشته است. اثیر بعضی از قصاید خاقانی را جواب گفته و پایه خود را بالاتر شمرده است[۶]. همچنین حکایتی در مورد ملاقات این دو شاعر در دست است که کمابیش بوی افسانه دارد[۷]. نویسندگان معاصر اثیر، به رقابت میان او و مجیر بیلقانی اشاره کردهاند[۸]. اثیر، یکجا در یکی از اشعارش مجیر را دزد شعر خود خوانده است: «از برای خدای خواجه مجیر/ کاروانهای شعر من چه زنی؟». رقابتهای شعری اثیر اخسیکتی و مجیر بیلقانی گاه باعث کدورت ممدوحین ایشان، قزل ارسلان و محمد جهان پهلوان، که برادر بودند، نیز میشد[۹].
به نوشته دولتشاه سمرقندی[۱۰]، بعضی از ارباب فضل سخن اثیر را بر سخن خاقانی و انوری ترجیح دادهاند و بعضی دیگر این دعوی را مسلّم نداشتهاند. بدیع الزمان فروزانفر معتقد است گرایش اثیر به درج فنون بلاغی و معانی باریک، اشعارش ا از گرمی و طراوت انداخته است[۱۱]. از سوی دیگر، ورزیدگی شاعر در علوم مختلف عصر، از جمله ریاضی، حکمت، پزشکی، اخترشناسی، هیئت، منطق، فقه، اصول و کلام و آوردن معانی و اصطلاحات آن علوم، باعث پیچیدگی سخنش شده است. ظاهراً قصد شاعر از سرودن این نوع شعرها، هماوردی با خاقانی و عرض اندام در عرصه پیچیدهگویی بوده است.
شهرت اثیر اخسیکتی بواسطه قصاید اوست. اکثر این قصاید در مدح سلاطین و محتشمان قرن ششم ق است واگرچه این اشعار حاوی نکات و فواید ادبی و تاریخی است، از خواندن آنها لذتی نصیب خواننده امروزی نمیشود. اثیر در غزلهای خود، بر خلاف قصایدش، زبانی روشن و لطیف دارد[۱۲]. این غزلها، اغلب مضامینی عاشقانه و اوزانی نرم و کوتاه دارند. امینالیدن حاج بله، از مقبولیت غزلهای اثیر در بین معاصرانش خبر میدهد[۱۳]. بسیاری از اشعار اثیر را رباعیات او تشکیل میدهد که شمار آنها به ۵۶۰ رباعی میرسد. در میان این رباعیات، ترانههای لطیف و ماندگار فراوان است.
آثار[ویرایش]
«دیوان اثیر اخسیکتی» مشتمل بر قصاید، غزلیات، قطعات، ترجیعات و رباعیات است که یک بار به همت رکنالدین همایون فرخ بر اساس نه نسخه خطی تصحیح و چاپ شده است (تهران، ۱۳۳۷ ش). این چاپ فاقد همه اشعار اثیر است و کیفیت تصحیح آن نیز مورد انتقاد دکتر محمدجعفر محجوب قرار گرفته است (راهنمای کتاب، ش ۳، ۱۳۳۷ ش). دستنویسی از دیوان اثیر که مشتمل بر ۱۲ هزار بیت شعر است، در کتابخانه حکیم علی اوغلو پاشای ترکیه نگهداری میشود (ش ۶۶۹) که تعداد اشعار آن دو برابر نسخه چاپی است.
دو رباعی[ویرایش]
بر من رقم خطا پرستی همه هست | ناکامی عشق و تنگدستی همه هست | |
با این همه، در میانه مقصود تویی | جای گله نیست، چون تو هستی همه هست |
صد بار وجود را فرو بیختهاند | تا مثل تو صورتی بر انگیختهاند | |
سبحان اللَّه ! ز فرق سر تا پایت | در قالب آرزوی من ریختهاند |
منابع[ویرایش]
- «اخسیکت». علی میرانصاری، دایرة لمعارف بزرگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۵ ش
- «اثیر اخسیکتی». سید علی میرافضلی، دانشنامه زبان و ادب فارسی، تهران، ۱۳۸۴ ش
- تاریخ ادبیات در ایران. ذبیح الله صفا، ج ۲، ۱۳۷۱ ش
- تذکرة الشعراء. دولتشاه سمرقندی، به کوشش محمد عباسی، تهران، ۱۳۳۷ ش
- دیوان اثیرالدین اخسیکتی. به اهتمام رکنالدین همایون فرخ، تهران، ۱۳۳۷ ش
- راحةالصدور و آیةالسرور. محمد راوندی، به کوشش محمد اقبال، لیدن، ۱۹۲۱ م
- سخن و سخنوران. بدیع الزمان فروزانفر، تهران، ۱۳۵۰ ش
- سفینه تبریز. دستنویس شماره ۱۴۵۹۰ کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ۷۲۲ ق
- لباب الالباب. سدیدالدین محمد عوفی، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۳۵ ش
پانویس[ویرایش]
- ↑ اخسیکت، ج ۷، ص ۱۸۳
- ↑ دیوان اثیرالدین اخسیکتی، ص ۱۲۲
- ↑ تذکرة الشعراء، ص ۱۳۵
- ↑ دیوان اثیرالدین اخسیکتی، ص چهل و هفت - پنجاه (مقدمه)، سخن و سخنوران، ص ۵۳۹، تاریخ ادبیات در ایران، ج ۲، ص ۷۰۹
- ↑ سخن و سخنوران، ص ۵۳۶
- ↑ دیوان اثیرالدین اخسیکتی، ص ۲۵۷
- ↑ سفینه تبریز، برگ ۲۶۵
- ↑ راحة الصدور، ص ۳۲۷، لباب الالباب، ص ۴۰۹
- ↑ دیوان اثیرالدین اخسیکتی، ص بیست و یک (مقدمه)
- ↑ تذکرة الشعراء، ص ۱۳۹
- ↑ سخن و سخنوران، ص ۵۳۳-۵۳۴
- ↑ سخن و سخنوران، ص ۵۳۳
- ↑ سفینه تبریز، ص ۲۶۵