ابراهیم حاتَمیکیا (زاده ۱ مهر ۱۳۴۰، تهران)[۱]کارگردان، فیلمنامهنویس، تدوینگر و بازیگر سینمای ایران است. وی دانشآموختهٔ رشته فیلمنامهنویسی از دانشکده سینما و تئاتردانشگاه هنر است.[۲] وی فعالیتهای سینمایی خود را با ساخت فیلمهای کوتاه و مستند در رابطه با سینمای جنگ آغاز کرد. او برای ساخت فیلم آژانس شیشهای جایزه بهترین فیلمنامه و کارگردانی را از شانزدهمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.[۳] او تا کنون موفق شده برای فیلمهای دیدهبان، مهاجر، آژانس شیشهای، از کرخه تا راین، به نام پدر، به رنگ ارغوان و چ و بادیگارد جایزه از جشنواره فیلم فجر گردد[۴] در سال ۱۳۹۳ نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر برای یک عمر فعالیت به حاتمی کیا اهدا شد.حاتمی کیا همچنین در جشنواره ۳۳ در حالی که نقش اول فیلمش پرویز پرستویی جایزه سیمرغ نقش اول مرد را دریافت کرد در شب اهدا جایزه در برج میلاد حضور نداشت و به نوعی اعتراض خود را اعلام کرد که با حمایت پرستویی همراه شد
حاتمی کیا در سال ۱۳۴۰ در خانوادهای مذهبی با اصالت آذربایجانی، در تهران متولد شد. باورها و اعتقادات مذهبی خانواده مانع از تماشای تلویزیون و راهیابی وی به سینما میشد. آزادی دوران جوانی و مصادف شدن با انقلاب اسلامی دو عاملی بود که او را به سوی سینما سوق داد. او فعالیتهای سینماییاش را از سال ۱۳۵۹ با نوشتن فیلمنامه و کارگردانی فیلمهای کوتاه در فضای جبهه و جنگ آغاز کرد. حاتمی کیا در سال ۱۳۶۴ نخستین فیلم بلند خود را به نام هویت برای شبکه دوم سیما ساخت که میکوشید تصویری واقع گرایانه از گرایشهای سیاسی آن دوران پرآشوب ارائه دهد. پس از ساخت این فیلم خسرو دهقان منتقد سینما استعداد حاتمی کیا را کشف کرد و در یکی از نشریات سینمایی نوشت:فیلمساز خوش قریحهای دارد وارد سینما میشود.[۵] وی در دومین تجربه سینمایی خود فیلم دیدهبان را ساخت. اغلب منتقدان، از کرخه تا راین را بهترین فیلم حاتمی کیا میدانند.[۶]
بیشتر آثار حاتمی کیا رابطه کم رنگ یا پر رنگی با جنگ ایران و عراق دارد. آثار او دارای نمادها و استعارههای گوناگون است. در بیشتر آثار حاتمیکیا عنصر پلاک به عنوان نماد هویت حضور دارد.[۷]
ابراهیم حاتمیکیا، اصغر فرهادی را فیلمسازی «تلخکام» خوانده که در صفِ «سفارتِ خرسنشان» (آلمان) ایستاده و «متقاضی پناه به سرزمین همیشه ابری» (انگلستان) است.[۱۰] وی در ادامه حملاتاش به اصغر فرهادی، خود را «مظلوم» و «یتیم حوزه فرهنگی» خوانده و جدایی نادر از سیمین را اثری «ناامید کننده» و ساخت آن را «نهایت بیاخلاقی» دانست.[۱۱]
ابراهیم حاتمیکیا، فیلم گیلانه ساخته رخشان بنیاعتماد را اثری «تلخ و ناامید» خوانده که با به تصویر کشیدن رنجهای مادرِ یک مجروحِ جنگ ایران و عراق، بیننده را به این نتیجه میرساند که «اشتباه کردیم جنگیدیم».[۱۲]
ابراهیم حاتمیکیا، عباس کیارستمی را «عزیزکرده جشنوارههای خارجی» نامیده است.[۱۳]
مرتضی آوینی دربارهٔ وی گفته است: «من هیچکس دیگر را نمیشناسم که همچون حاتمیکیا فیلم بسازد ... حاتمیکیا همهٔ وجود خود را در فریمها میدمد و هر بار خود را میسوزاند تا از شعلهٔ آن چراغی برافروزد و هر بار ققنوس وار از همان آتش، حیات دوباره میگیرد».[۱۴]
علی معلم، از اعضای هیئت انتخاب جشنواره فیلم فجر، ابراهیم حاتمیکیا را «بچه لوس سینمای ایران» نامیده، که علیرغم بهرهمندی از همه امکانات همیشه در حال شکایت است. معلم یادآور شد: حاتمی کیا چه امتیازی دارد که کسی نباید به او حرف بزند؟ مگر وی مرجع تقلید سینما است که تعیین کند که باید به چه کسی جایزه بدهند؟ ایشان در هشت سال گذشته برای ساخت فیلم، پول میلیاردی از دولت سابق دریافت کرده است.[۱۵]
چندین منتقد سینما در واکنش به حملات حاتمیکیا به اصغر فرهادی از عدم صداقت و "کینهتوزی" او گفتند و کیومرث پوراحمد اظهارات او را ناشی از «حسادت» دانست و از او پرسید: «اگر فیلمهایت جهانی نشد، به اصغر فرهادی چه مربوط است؟».[۱۶]
مجموعه پلاک که حاوی سه فیلم کوتاه و سیزده فیلم بلند ساخته ابراهیم حاتمی کیا است در سال ۱۳۸۹ رونمایی شد. مجموعه پلاک شامل ۲۸ حلقه دی وی دی با سه زیرنویس فارسی، عربی و انگلیسی در ۱۴ قاب است و تلاش شده تا با کیفیت بالا عرضه شود. به علاوه به همراه هرکدام از فیلمها، یک حلقه دی وی دی شامل موسیقی کامل فیلم، پشت صحنه، مصاحبه و عکسهای صحنه و پشت صحنه ارائه شده است.[۱۸] همچنین انتشارات فرهنگ کاوش چند فیلمنامه از حاتمی کیا را منتشر کرده است.[۱۹]