جنگ‌های ایران و یونان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
The Greco-Persian Wars
Greek-Persian duel.jpg
نبرد سربازی ایرانی در سمت چپ نگاره و هوپلیت یونانی در سمت راست نگاره به تصویر کشیده شده است. مربوط به سده پنجم قبل میلاد
تاریخ ۴۹۹–۴۴۹ ق. مi[›]
مکان مکان اصلی یونان، تراکیه، آناتولی، Aegean Islands, قبرس and مصر باستان
نتیجه Greek victory[۱]
تغییرات
قلمرو
مقدونیه باستان, تراکیه and ایونیا regain independence from Persia
طرفین درگیر
Greek city-states:

قبرس
اتحادیه دلوس
Other pro-Greek forces

Achaemenid Empire of Persia
Other pro-Persian forces
فرماندهان و رهبران
Miltiades
تمیستوکلس
لئونیداس  
Pausanias
Cimon  
پریکلس
Onesilus  
آرتافرنس
داتیس
آرتافرنس (پسر آرتافرنس)
خشایارشا
مردونیه  
Hydarnes
Artabazus
Megabyzus
آرتمیس یکم

جنگ‌های ایران و یونانیان یا جنگ‌های پارسی، به جنگ‌های گفته می‌شود که میان شاهنشاهی هخامنشی و دولت - شهرهای یونان باستان درگرفت.

این جنگها در سال ۴۹۹ پیش از میلاد آغاز شد و تا ۳۹۹ پ. م نبردهایی پراکنده درمی‌گرفت تا در پایان صلح آنتالکیداس به جنگ‌ها پایان داد.

این جنگها به چندین دوره تقسیم می‌شود.

منابع[ویرایش]

هرودوت، تنها منبع تاریخی برای جنگ‌های ایران و یونان
توسیدید ادامه دهنده را هرودوت

تقریباً از جنگ‌های ایران و یونان هیچ منبعی بازمانده‌ای از ایران وجود ندارد. با فاصله‌ای زمانی منبع اصلی جنگ‌های ایران و یونان هرودوت مورخ یونانی می‌باشد. هرودوت مورخی که به آن لقب پدر تاریخ[۲] را داده‌اند، در ۴۸۴ پیش از میلاد در آسیای صغیر، شهر هالیکارناس (شهری در امپراطوری پارس) متولد شد. وی کتاب انکوایریس (تاریخ یونان کخ به پارسی تواریخ هرودوت نام دارد) را در ۴۴۰ تا ۴۳۰ پیش از میلاد می‌نویسد، وی سعی بر جمع‌آوری ریشه‌های جنگ ایران و یونان واقعه‌ای که هنوز از آن چیزی نگذشته بود می‌کند. رویکرد هرودوت برای نوشتن کتاب مانند نوشن یک رمان بود که وی با منظم کردن آن‌ها تاریخ را به تصویر می‌کشید.

جنگ‌های داریوش و یونانیان[ویرایش]

۱. شورش ایونیه (ایونیا): از سال ۴۹۹ تا ۴۹۳ پیش از میلاد.

با تحریک یونانیان اروپا، آتش جنگ استقلال طلبانه ایونیه بر ضد دولت هخامنشی آغاز شد. در همین زمان گروهی از یونانیان به شهر سارد هخامنشی حمله کردند که به آتش‌سوزی بزرگی انجامید. جنگ ایونیه، شش سال به درازا کشید و فرجام آن پیروزی کامل و قطعی داریوش بزرگ بود.[۳]

۲. نبرد ماراتون: از سال ۴۹۲ تا ۴۹۰ پیش از میلاد.

به گفته هرودوت، هیپیاس، حاکم پیشین آتن و هوادارانش با داریوش به توافق رسیدند که با فرستادن سپاهیانی به یونان، زمینه را برای انتقال قدرت در آتن فراهم کند. سپاهیان ایران در ساحل ماراتون پیاده شدند ولی خبری از تحرک نیروهای هیپیاس نشد. پس نیروهای ایرانی به کشتی‌ها بازگشتند و آتنی‌ها، این رخداد را پیروزی قلمداد کردند.[۴]

جنگ خشایارشا با یونانیان[ویرایش]

دومین دورهٔ نبردهای ایران با یونان: از سال ۴۸۰ تا ۴۷۹ پیش از میلاد.

شامل:
۱. نبرد ترموپیل
در تنگه ترموپیل میان دولت - شهر اسپارت و سپاه هخامنشی، که به پیروزی ایران و کشته شدن همه سربازان و شاه اسپارت، لئونیداس انجامید.
۲. نبرد آرتمیزیوم
همزمان با درگیری نیروی زمینی ایران و اسپارت در ترموپیل، آنسوتر در خلیج آرتمیزیون ناوگان دریایی ایران با توفان روبرو شده و خسارات زیادی دیدند. ناوگان آتن به دستور تمیستوکلس با این گمان که ایرانیان نابود شده‌اند، به آنجا شتافتند ولی ایرانیان را آماده دیدند. این نبرد با شکست یونانیان و فتح آتن به دست خشایارشا به فرجام رسید.
۳. نبرد سالامیس
ناوگان دریایی ایران و آتن در خلیج سالامیس برخوردی نظامی داشتند، که پس از تلفاتی از دو سو، میدان نبرد از سوی سپاه خشایارشا رها شد.
۴. نبرد پلاته
پس از فتح آتن برای دومین بار، به دست مردونیه، سردار سپاه هخامنشی، سپاهیان متحد آتن و اسپارت و دیگر دولت - شهرها سپاهیان مردونیه را محاصره کرده و شکست دادند.
۵. نبرد میکال
نبرد دریایی ناوگان ایرانی و یونانی در همان روز نبرد پلاته که به پیروزی یونانیان انجامید. دربارهٔ دوران پس از جنگ پلاته، تاریخ دچار آشفتگی فراوانی است. هرودوت کتاب خود را در اینجا پایان می‌دهد. توکودیدس تاریخ‌نویس یونانی به بازگشت دو طرف به خانه پس از سالامیس اشاره کرده و حتی از پلاته هم سخن نمی‌گوید. او می‌نویسد: «سردار آتن، تمیستوکلس و فرمانده اسپارت، پائوسانیاس، هر دو از مزدوران و همپیمانان ایران بودند.»[۵] این کاملاً با نوشتار هرودوت در تناقض است که: بنابر آن شکست ایران از یونانیان، باعث نابودی هژمونی ایران در دریای اژه و یونان شد.
۶. نبرد اوریمیدون
از نبرد اوریمیدون هم سخن رفته که در آن یکبار دیگر ناوگان دریایی ایران از یونان شکست خوردند و بدین ترتیب برخی از دولت - شهرهای یونانی آسیایی نیز از ایران استقلال یافتند.
پیمان صلح کالیاس
دیودور و دیگران به پیمان صلح کالیاس میان ایران و دولت‌های یونانی اشاره دارند که میان اتحادیه دلوس به رهبری آتن و اردشیر یکم شکل گرفت.

جنگ بین داریوش سوم و اسکندر مقدونی[ویرایش]

جنگ بین داریوش سوم و حکومت مقدونی در پی حملهٔ اسکندر به قلمرو هخامنشی رخ داد. در بزرگترین و سرنوشت سازترین جنگ، در گوگمل سپاه ایران شکست سختی را متحمل شد و سلسلهٔ هخامنشیان بعد از ۲۲۰ سال حکومت بر ایران منقرض شد.

جنگ سرد ایران و یونان[ویرایش]

در جریان جنگ پلوپونز، تیسافرن، شهربان هخامنشی شهر سارد و ایونیه در غرب آسیای خّرد (آناتولی) به دستور داریوش دوم، با کمکهای پنهانی به دو طرف جنگ یعنی آتن و اسپارت، تلاش می‌کرد تا آتش جنگ ویرانگر یونان را روشن نگه دارد.

همین دلیل منفور بودن تیسافرن و داریوش دوم در آثار یونانی است. به باور برخی، جنگ پلوپونز، انتقام ایران از یونان بود.

با جایگزینی کوروش کوچک، شاهزاده هخامنشی، به عنوان شهربان آن منطقه، این سیاست به سود اسپارت تغییر کرد و در نتیجه، اتحادیه پلوپونزی بر آتن پیروز شد، دیوارهای آتن فرو ریخت و دموکراسی آن سرنگون شد.

در ادامه با درگذشت داریوش دوم، بنابر وصیتش، پسر بزرگش ارشک، به شاهنشاهی رسید. درحالیکه بنابر عُرف هخامنشی، کوروش، که در زمان پادشاهی پدر، زاده شده بود، حق داشت. به همین جهت کوروش با سپاهیان خود در سارد از جمله یک سپاه سیزده هزار نفره اسپارتی به بابل لشکر کشید. در نتیجه این جنگ کوروش و همراهان یونانی اش شکست خورند.[۶]

اسپارت که با نابودی آتن قدرت گرفته بود پادشاه خود آگسیلاس را به نبرد با ایران برای آزادسازی شهرهای یونانی فرستاد؛ ولی با تیسافرن، شهربان ایرانی با خریدن اشراف اسپارت باعث شد، آنان سپاهیان خود را فرا بخوانند. در ادامه ایران به تفرقه افکنی در یونان ادامه داد که نتیجه آن شکست اسپارت از دیگر یونانیان شد. تا اینکه در جریان صلح آنتالکیداس، هر دو شهر ویران شده آتن و اسپارت میانجیگری شاهنشاه هخامنشی در امور یونان و سیادت ایران بر ایونیه و دریاها را پذیرفتند.[۷]

پانویس[ویرایش]

  1. Encyclopaedia Britannica: Greco-Persian Wars
  2. «پدر تاریخ». ۲۰ اکتبر ۲۰۱۴. بازبینی‌شده در ۱۹ مه ۲۰۱۶. 
  3. هرودوت - کتاب پنجم - مرتضی ثاقب فر - انتشارات اساطیر
  4. هرودوت- کتاب ششم - ترجمه مرتضی ثاقب فر - انتشارات اساطیر
  5. توکودیدس - محمد حسن لطفی، نشر خوارزمی
  6. سفرنامه جنگی - گزنفون - ترجمه رضا مشایخی
  7. یونانیان و بربرها - امیر مهدی بدیع - انتشارات توس

منابع[ویرایش]