نامیرایی یا انوشگی عبارت است از توانایی زیستن بدون زمان پایان یا مرگ. مفهوم انوشگی به دوران اساطیری باز میگردد که مردم خدایان خود را بیمرگ میدانستند.
نخستین اشاره به انسان انوشه را میتوان در داستانی سومری یافت که بعداً به اساطیر بابل هم راه یافت. در این داستان اتناپیشتیم انسان پرهیزگاری بود که خدایان به او مأموریت دادند از هر جانوری جفتی برگزیند و درون کشتی ببرد تا از طوفان بزرگ که برای نابودی بددینان به راه میافتاد جان به درد ببرند. خدایان او را برای یادبود این واقعه جاودان کردند. گیلگمش، شاه اساطیری بابل بعدها پس از مرگ دوستش انکیدو به پویشی پا نهاد تا او را ببیند و راز جاودانگی را در یابد.
اشارهٔ قدیمی دیگر، داستانی در اساطیر یونان است که در آن زئوس کوزهای آب حیات به انسانها داد تا بنوشند و جاودان شوند و از فرسودگی جاودانی غذاب بکشند. در اساطیر یونان همسر ائوس هم به خواست او جاودانه شد. اما ائوس تنها بیمرگی خواسته بود و نه جوانی جاودان و همسرش آن قدر فرسوده شد که ائوس او را به جیرجیرک بدل کرد.
اشارهٔ متأخرتر مربوط به داستان سفرهای گالیور اثر جاناتان سوییفت است. گالیور در بخش سوم این داستان به سرزمین لاپوتا میرود و شوربختانی را میبیند که جاودان زاده شدهاند.