جهانگیرخان قشقایی
لحن یا سبک این مقاله بازتابدهندهٔ لحن دانشنامهای استفادهشده در ویکیپدیا نیست. |
حکیم میرزاجهانگیرخان قشقایی (۱۲۰۶ خورشیدی/۱۲۴۳ قمری - ۱۲۸۹ خ. /۱۳۲۸ ق) متولد شهرستان دهاقان از مجتهدان شیعه بود. پدرش از طایفهٔ درهشوری ایل قشقائی و مادرش اهل شهرستاندهاقان و دختر یکی از خوانین این شهر بوده است. او تا چهلسالگی، مانند دیگر مردم شهر دهاقان، به دامداری مشغول بوده است و در خانه حاکم دهاقان زنگی میکرده است. اما در چهلسالگی، او که برای خرید از بازار اصفهان و تعمیر تار به آنجا رفته بود، علاقهمند به آموختن در حوزه علمیه اصفهان شد و پس از مدتی از مدرسان آن شد و تا آخر عمرش در آنجا ماند. او در علوم دینی، فلسفه و عرفان صاحبنظر بوده است.
مخالفت با علم فلسفه در زمان حکیم قشقایی به قدری زیاد بود که جلالالدین همایی مینویسد:
«مرحوم قشقایی فلسفه را در اصفهان از تهمت خلاف شرع و بدنامی کفر و الحاد نجات داد. سهل است که چندان به این علم رونق بخشید که فقها و متشرعان نیز آشکارا با میل و علاقه روی به درس فلسفه نهادند؛ و آن را مایه فضل و مفاخرت میشمردند.»
محتویات
شاگردان[ویرایش]
- محمدعلی حکیم الهی فریدنی
- محمد حسین اشنی[۱]
- حاج آقا رحیم ارباب
- حسین طباطبایی بروجردی
- محمد حکیم خراسانی
- محمد داعیالاسلام لاریجانی
- ضیاءالدین درّی
- محمدعلی شاهآبادی اصفهانی
- محمدحسین فاضل تونی
- جمالالدین گلپایگانی
- مهدی دولتآبادی
- حسن مدرس
- حسنعلی اصفهانی نخودکی
- حکیم محمد علی زاهد
- حسین نائینی
- مرتضی طالقانی
- جواد آدینهی
- آقا نجفی قوچانی
- محمد پاسبا نی پور
- ملا شکراله رضوانی دهاقانی (مجد الشریعه)
- حاج ملا حسین امین جعفری دهاقانی
- ملا علی اصغر وصال دهاقانی (مهجور)
- محمد فیاض
ولادت[ویرایش]
این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما میتوانید با افزودن منابع برطبق اصول تأییدپذیری و شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیپدیا کمک کنید. مطالب بیمنبع احتمالاً در آینده حذف خواهند شد. |
جهانگیرخان قشقایی، به سال ۱۲۴۳ ق در سمیرم سفلی (دهاقان) چشم به جهان گشود. پدرش محمدخان، مردی از ایل قشقایی به شمار میرفت و مادرش دختر یکی از خوانین شهرستان دهاقان بوده است. او در اوایل عمر چندسالی در همان زادگاهش به تحصیل پرداخت و قدری که از عمرش گذشت، به حرکت با طایفه روی آورد و در ایل قشقایی بیش تر به نواختن تار و شاهنامه خوانی مشغول بود؛ ولی از آن جا که مستعد بود؛ پس از آن که مدتی از عمرش گذشت، خواستار تحصیل شد و چون تحصیل با حرکت و همراهی ایل هم ساز نبود، از آنها جدا شده و یک باره در اصفهان توقف کرد و به تحصیل علم و دانش مشغول شد.
در یکی از تابستانها که ایل قشقایی به ییلاق سمیرم سفلی رفته بود، جهانگیرخان نیز مانند سایر افراد ایل که برای خرید و فروش و رفع حوایج شخصی خود به اصفهان میرفتند، به اصفهان رفت و در ضمن میخواست تارش را هم که شکسته بود، تعمیر کند؛ ازاین رو از شخصی سراغ تارسازی را گرفت. آن مرد علاوه بر آن که او را راهنمایی کرد، به وی گفت: «برو علم و دانش بیاموز که بهترین کار است». این گفته آن شخص چنان تأثیری بر جهانگیرخان گذاشت که به یک باره از ایل خود جدا شده و در مدرسه صدر بازار اصفهان حجرهای برای خود برگزید و به تحصیل علم و دانش و سیر و سلوک پرداخت و به مقام و منزلتی رسید که بزرگان از نقاط مختلف برای بهره بردن از محضرش راهی اصفهان میشدند.
پس از آن که حکیم قشقایی علوم مختلف را فراگرفت، بساط تعلیم و آموزش را در مدرسه صدر اصفهان گسترد و بزرگان از نقاط مختلفْ برای درک محضر او راهی اصفهان شدند. حکیم جهانگیرخان در زمینه حکمت و فلسفه، به ویژه فلسفه ملاصدرا صاحب نظر بود و در این زمینه، شاگردان بزرگی تربیت کرد. آن بزرگ وار روزهای پنجشنبه و جمعه، ریاضی و هیئت تدریس میکرد؛ و گاهی نیز به تدریس نهج البلاغه میپرداخت و آن را با حکمت درمیآمیخت.
تدریس فقه و اصول ایشان هم بسیار مورد توجه طلاب قرار میگرفت؛ و خلاصه اینکه حکیم قشقایی در کلیه سطوح درسی حوزه و در رشتههای مختلف به تدریس و تعلیم پرداخت و شاگردان بزرگی تربیت کرد. اما
شاگردان حکیم قشقایی[ویرایش]
برای روشن شدن تفاوت ارزشی زندگی حکیم قشقایی قبل و بعد از چهل سالگی، بهتر است به اثرات علمی آن بزرگ وار اشاره کنیم و آثار علمی ایشان، چیزی نیست جز شاگردانی که پروانه وار از شمع وجود آن حکیم فرزانه کسب فیض کرده و هر یک استادی فاضل شدند و هم چون چراغ هدایتی برای جویندگان علم و دانش نورافشانی کردند. از جمله این بزرگان، میتوان به مرحوم آیتالله العظمی بروجردی مرجع بزرگ شیعه، مرحوم محمدعلی حکیم الهی فریدنی، مرحوم آقاضیاءالدین اراکی، آیتالله العظمی محمد حسین قودجانی اشنی، حکیم و علامه بزرگ حاج آقا رحیم ارباب، حکیم میرزا محمدباقر امامی، حکیم محمد علی زاهد، آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی، آیتالله شیخ حسن علی اصفهانی، میرزا محمد علی شاه آبادی، آیتالله سید حسن مدرس، علامه بزرگ وار میرزا محمد حسن نایینی ملا شکراله رضوانی دهاقانی، حاج ملاحسین امین جعفری دهاقانی و ملاعلی اصغر وصال دهاقانی و صدها عالم و عارف دیگر اشاره کرد.
همت بالای حکیم قشقایی قابل تدبر و تحسین است؛ زیرا این مرد الهی بعد از چهل سالگی که طبیعتاً نیروی جوانی اش از کف رفته بود، به کسب علم و دانش روی آورد. در حقیقت توان دست یافتن به مراحل عالی علمی، در زمانی امکانپذیر است که انسان در بهار عمر و دوران نشاط زندگی باشد، ولی این بزرگ مردْ با همت عالی اش؛ این راه را پیمود و به مراتب عالی علم و دانش و سیر و سلوک دست یافت.
شاعر هم در این باره میگوید: همت بلنددار که مردان روزگار از همت بلند به جایی رسیدهاند
حکیم قشقایی در کلام بزرگان[ویرایش]
مرتضی مطهری دربارهٔ شخصیت و جایگاه علمی و معنوی حکیم قشقایی چنین مینویسد: «مرحوم خان، علاوه بر مقام علمی و فلسفی، در متانت و وقار و انضباط اخلاقی و تقوا نمونه بوده است. تا آخر عمر در همان لباس عادی اول خود باقی بوده و فوقالعاده مورد ارادت شاگردان و آشنایان بوده است.»
همچنین مرحوم شیخ عباس قمی مؤلف کتاب مفاتیح الجنان در احوالات این حکیم فرزانه چنین بیان میکند:
«حکیم قشقایی عالمی جلیل و فاضلی دانا بود که در علوم معقول و منقول و در عرفان به کمال رسیده بود. او در علم و عمل به جایی رسید که بزرگان از شهرهای دیگر به حوزه درسش میآمدند».
اساتید حکیم قشقایی[ویرایش]
بزرگترین استاد حکیم قشقایی، علامه محمد رضا قمشهای بود که در زمینه حکمت و فلسفه سرآمد زمان خویش به شمار میآمد و مرحوم قشقایی از محضر او استفاده فراوانی برد تا این که خود نیز یکی از بزرگترین اساتید فلسفه در عصر خویش شد. ایشان در زمینه فقه و اصول از محضر اساتیدی چون حاج ملاحسین علی تویسرکانی، حاج شیخ محمد باقر نجفی و میرزا محمد حسن نجفی استفادهها برد و نیز علم طب را از طبیب معروف اصفهان، آخوند ملا عبدالجواد تونی آموخت. از این رو ایشان علوم مختلف را در خود گرد آورد و پس از آن، در مدرسه صدر اصفهان بساط تعلیم و ارشاد گسترد و شاگردان بزرگی از خود به یادگار گذاشت.
مرحوم قشقایی دانشمندی بود که علم را به زیور عرفان و اخلاق آراسته و وجودش، منبع کمالات و فضایل اخلاقی بود. در دین استوار و ثابت قدم بود و در امور زندگی و برنامههای روزانه اش، کمال نظم و ترتیب را به کار برد. حاج آقا رحیم ارباب که یکی از شاگردان برجسته حکیم جهانگیرخان بود، دربارهٔ احوالات ایشان مینویسد: «حکیم قشقایی جامع حکمت و عرفان و معقول و منقول بود. ایشان بسیار خوشاخلاق و نسبت به طلاب بسیار مهربان و در تربیت آنها کوشا بود».
جهانگیرخان قشقایی، پس از ۸۵ سال عمر که در واقع ۴۵ سال آن رابه تحصیل، تدریس گذراند، در شب سیزدهم ماه مبارک رمضان سال ۱۳۲۸ ق در اصفهان درگذشت.
منابع[ویرایش]
- ↑ مشاهیر مدفون در تکیه ابوالمعالی کلباسی ص 201 , 202
پیوند به بیرون[ویرایش]
این یک مقالهٔ خرد پیرامون افراد است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |