دشت شیمبار

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو

شیمبار یا شیرین‌بهار جلگه‌ای گرمسیری در شمالِ خوزستان و تقریباً نزدیک به نقطهٔ صفر مرزی بین استان خوزستان و چهار محال بختیاری است. این منطقهٔ گردشگری از توابع بخش چلو شهرستان اندیکا است که در ۴۵ کیلومتری شهر قلعه خواجه و یکصد کیلومتری مسجدسلیمان و۲۲۰ کیلومتری اهواز است.[نیازمند منبع] دشت شیمبار از شرق به کوه دِمه و از جنوب غرب به چال مًنار و از جنوب به کوه قلندر و کوه دِلا و از شمال شرق به منطقهٔ للروکُتُک و کوه‌های پر برف کینوه و لیله متصل است.

مردم شناسی[ویرایش]

تمامی مردم ساکن شیمبار و منطقه کتک و للر بختیاری و از طوایف موری، کتکی، للری، گمار و شیخ برون عالی می‌باشند. از جمله دیدنی‌های دشت شیمبار قلعه دختر]دز سیاه[ کوه قلندران در تنگ سنان است که به نقل از کهنسالان پناهگاهی برای یاغی‌ها و مخالفین حکومت‌های وقت بشمار می‌رفت. امروزه جنگل انبوه و مناظر بسیار زیبا و تپه ماهورهای شیمبار و آثار باستانی این منطقه پتانسیل‌های بالقوه‌ای را جهت جذب گردشگران به وجود آورده است.

پوشش گیاهی[ویرایش]

پوشش گیاهی منطقه از درختان بلوط، بادام کوهی، مهلو، ارزن، کیکم (افرا)، اسفندان، بنه، کلخنگ و جاز تشکیل شده است. دشت جنگی شیمبار پوشیده از درختان خودرو مانند توت، سیب، انگور، انجیر و جاز است. حیات وحش آن در کذشته چنان مملو از خرس و گرگ و کفتار، گله‌های گراز و پرندگان عظیم الجسه مانند عقاب و کرکس بود که کمتر کسی جرئت ورود به قلب جنگل شیمبار را داشت. متأسفانه امروزه به علت حضور شکار چیان غیرقانونی حیات وحش و چرخه اکو سیستم این جلگه گرمسیری تضعیف شده است. مردمان شیمبار و نواحی آن از ایلات کوه نشین بختیاری محسوب می‌شوند و قرنهاست به کار دامداری و کشاورزی مشغول هستندکه خود اساس نوع زندگی و ممر معیشت آنها است. امروزه به علت کمی نزولات آسمانی، فقر مراتع، گرانی علوفه و بیماری کسترده درختان بلوط نگهداری و پرورش احشام کاری بسی دشوار و پر هزینه است که کفاف مخارج زندگی آنها رانمی دهد. کار زراعت به علت دیمکاری و کوهستانی بودن منطقه در درجه دوم قرار دارد پیچ و خم آبهائی که از کوهستانها جاری می‌شود و زمینهای شیب دار کار آبیاری و زراعت مکانیزه را با سختی مواجه کرده است. صنایع دستی و تولیدات دامی و سوغات محلی این منطقه عبارتند ازچوقا بافی، گلیم باقی، قالیبافی، دوختن لباسهای محلی، پنیر محلی، کره محلی، روغن محلی، کشک، قارا، عسل و نان تیری است. از جمله بازیهای محلی مردمان کوه نشین عبارت است از: کشتی محلی، کل برد، چوکلی بازی، الختر، اسب سواری، تیراندازی، فوتبال و گو بازی است که خرد و کلان به مناسبتهای مختلف و خصوص در ایام عید نوروز و موسم کوچ بهاری رونق بیشتری دارد. در بهاران یکی از چشم نوازترین منظره‌های شیمبار جنگل رؤیائی اوست که زیبائی و دلربائی آنرا دو چندان می‌کند. دیترامان به نقل از استرابو (جغرافی دان یونانی) در رابطه با تاگهای شیمبار می‌نویسد: بعد از فتح ایران بدست اسکندر، یونانی‌ها قلمه‌های انگور را به این نواحی (ایذه) آوردند و آیا رابطه‌ای بین تاگهای یونانی در خوزستان که در آن زمان کاشتنش مرسوم شد و بقایای انگورهای جنگل موجود در دشت شیمبار وجود دارد یانه چندان روشن نیست. آثار باستانی و بناهای مذهبی و جاذبه‌های طبیعی شیمبار عبارتند از: تالاب گندیکال، رود خانه شیمبار، آبشار پل نگین، دشت جنگلی جلگه شیمبار، پل نگین، بقایای آسیابهای آبی تتگ سنان، قلعه دختر، کوه قلندرون۱ «نقش بر جسته‌های تنگ بتان، قلعه کله قندی، قلعه آهنگری، و قلعه دزوراز کو دلا» و امامزاده صالح ابراهیم در دامنه کوه دمه مشرف بر دشت شیمبار، امامزاده بابا زاهد معروف به علی اسماعیل گیلکی (گیلانی) صاحب قرآن سرخ للر در آن سوی کوه دمه مشرف بر بخش چلو است، امامزاده محمد ابن حمام در ضلع شرقی شیمبار و شیرهای سنگی و کهریزهای عهدکهن می‌باشند. کو ه‌ها ی بلند و شگفت‌انگیزی که همانند نگینی دشت شیمبار را در بر گرفته عبارتنداز: کوه دلا، کوه دمه، کوه قلندرون، و کوه چال منار است و با فاصله‌ای نچندان دور کوه تاراز، کوه لیله و کوه کینوح است که آنرا بام بلند خوزستان نامیده‌اند.

یکی دیگر از آثار شگفت‌انگیز این منطقه وجود نقش برجسته‌های تنگ بتان است برخی می‌گویند این سنگ نگاره مربوط به دوران عیلامیان است و بعضی معتقدند مربوط به عهد باستان است. لایارد سیاح انگلیسی این نقش بر جسته‌ها را متعلق به دوران ساسانیان می‌داند. سید محمد علی شوشتری در کتاب تاریخ جغرافیای خوزستان در مورد تنگ بتان چنین می‌نویسد: در تنگ بتا دوازده نقش انسان در دو مجلس طراحی شده دیده می‌شود، نقش‌های سمت راست مشتمل بر سه نفر با قامتی کوتاهتر از بقیه افراد هستند در حالی که دست چپ بر روی دوش نفر کناری قرار دارد. سایر افراد نیز به همینگونه دیده می‌شوند. دو نفر تاج مانندی بر سر دارند که آنها را از دیگر افراد متمایز می‌نماید به نظر می‌رسد که ملکه و همسر شاه باشند همچنین سایر افراد شاید از درباریان باشند و تن‌پوش همگان مانند اشکانیان چین داراست اینگونه برداشت می‌شود که همگی آنان در حال انجام مراسم مذهبی هستند. از دیگر آثار مهم شیمبار «پل نگین یا خدا آفرید» می‌باشد. این پل در زیر یک تپه طبیعی واقع شده طول آن حدود۳۰۰ متراست که آب اضافه دشت شیمبار را یه منطقه شلا هدایت می‌کند و بعد از طی طریق به رودخانه عظیم کارون منتهی می‌شود. باستان شناسان قدمت این پل را به دوران اشکانیان نسبت می‌دهند.

تسمیه شیمبار[ویرایش]

حمدلله مستوفی در تاریخ گزیده تالیف ۷۳۰ ه. ق ازاین سرزمین بنام سهمنار «سهمیار» و شهمار « شیمبار» یاد کرده است. در معرفی آن می‌نویسد: "ولایتی است از حساب ما یرود بوده، سی پاره دیه است و در آن قلعه ایست که دز سیاه خوانند". در تاریخ بختیاریِ لسان‌السلطنه بصورت «شیم بار» آمده است و با این توضیح که " مکانیست در وسط جبال بختیاری از اراضی مسطح و ماهورهای کوچک پنج فرسخ طول یک فرسخ تا دو فرسخ تا سه فرسخ عرض دارد (۱۳۹-۱۴۰)"[نیازمند منبع]

منبع[ویرایش]

  • روزنامه ایران سال پنجم-شماره ۱۳۳۶

پیوند به بیرون[ویرایش]

  • موقعیت شیمبار بر نقشه گوگل [۱]