شیر و خورشید
نشان شیر و خورشید | |
---|---|
نشان شیر و خورشید در تکیه معاون الملک کرمانشاه از سال ۱۲۸۰ شمسی
|
|
|
|
جزئیات | |
اقتباس | ۱۴۲۳ میلادی تا ۱۹۷۹ میلادی،[۱] |
تاج | تاج کیانی یا تاج پهلوی |
نگهدارها | شیر |
پسزمینه | خورشید |
سایر عناصر | شمشیر |
پیشینیان | نشان ستاره بینی خورشید در صورت فلکیِ اسد (شیر) در منطقةالبروج |
کاربرد | ستارهبینی،[۲] نقش رایج تزیینی از قرن ششم هجری، ظهور بر روی پرچمها به طور ناپیوسته از قرن ۱۵ میلادی (نهم هجری)، نشان رسمی ایران از زمان محمد شاه قاجار در سال ۱۸۴۶ تا پایان سلسله پهلوی در سال ۱۹۷۹،[۱] و یکی از نشانهای رسمی کنواسیون ژنو در کنار صلیب سرخ و هلال احمر[۳] |
شیر و خورشید نشانی است که تا پیش از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ نماد ملی ایران بود. این نشان آمیزهای از فرهنگهای کهن میانرودان، ایران، تازی، ترک، یهودی و مغول است. ریشه نماد شیر و خورشید نشان ستارهبینی، خورشید در صورت فلکیِ اسد (شیر) در منطقةالبروج بودهاست.
در هنگام زمامداری دودمانهای ترک و نزدیک سده ششم هجری، نشان شیر و خوشید از ستارهبینی به کارهای هنری در قلمرو اسلامی از مصر تا آسیای میانه وارد شد. از دوران سلجوقیان روم سکههایی با نقش شیر و خورشید را میتوان یافت و سپس این نشان از سده نهم هجری (پانزدهم میلادی) به طور ناپیوسته بر روی پرچمهای ایران نقش بستهاست.
نشان شیر و خورشید در هر دودمانی از تاریخ ایران به گونههای مختلفی تعبیر شدهاست. در آغاز تنها نشانی اخترشناسانه بودهاست نه نمادی حکومتی. در دوران صفویه این نشان تعبیری شیعی/ایرانی پیدا میکند. از زمان شاهان پس از آغامحمدخان قاجار و همزمان با دگرگونیهای فکری و اجتماعی در آن هنگام، تعبیر شیعی این نشان رفتهرفته کمرنگ شد. در این دوران این نشان، نادرست به ایران پیش از اسلام نسبت دادهمیشود. نشان شیر و خورشید پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران با نشان کنونی جمهوری اسلامی جایگزین شد.
محتویات
ریشههای نشان شیر و خورشید[ویرایش]
بخش بزرگی از شواهد و متون ادبی و باستانشناسی، که احمد کسروی، مجتبی مینوی و سعید نفیسی گردآوری و بررسی کردهاند، نشان میدهد که نشان ستارهبینی خورشید در صورت فلکیِ اسد در منطقةالبروج از قرن ششم هجری نقشی نمادین و رایج شد. همین پژوهشها نشان میدهد که این نشان از ستارهبینی و اخترشناسی وارد فرهنگ عام، نشانها و نقوش هنری شدهاست و از آنجا بهتدریج و در حدود سده پانزدهم میلادی (نهم هجری) به نقشهای روی پرچمها وارد میشود.[۱]
به گفتهی شاپور شهبازی در ایرانیکا این نماد «تلفیقی از سنن کهن ایران و عرب و ترک و مغول بود».[۱][۴] افسانه نجمآبادی، استاد دانشگاه هاروارد، بیان میکند که نشان شیر و خودشید موفقیت بی نظیری در میان نشانهای موجود در ایران برای نشان دادن هویت امروزی ایرانی داشتهاست. این نشان از تمام فرهنگهای مطرح در تاریخ ایران تأثیر گرفتهاست، به طوری که نشانها و تعبیرهای زرتشتی، شیعه، ترکی، یهودی را یکجا جمع نمودهاست.[۵] تحول این نشان را میتوان به اختصار چنین تشریح کرد:
ریشه در ستارهبینی[ویرایش]
ستاره شناسان باستان به وجود ارتباطی بین موقعیت ستارگان و پدیدههای زمینی باور داشتند. آنها دوازده برج آسمانی را میان هفت جسم گردان آسمانی از جمله خورشید تقسیم میکردند و هر یک یا دو برج را ویژهٔ یکی از جرمها و خانهٔ آن جرم آسمانی میپنداشتند. آنها برج اسد را خانهی خورشید میدانستند. خواجه نصیرالدین طوسی در منظومه خود در ستارهشناسی مینویسد:[۶]
اولین از بروج با هشتم | نام آن بره و دگر کژدم | |
هر دو مریخ را شدند بیوت | همچو برجیس را کمان با حوت | |
زهره را خانه ثور و هم میزان | شمس را شیر و ماه را سرطان | |
تیر را خانه و شه و جوزا | مر زحل راست جدی و دلوعطا |
در شعرهای شاعران ایران نیز چنین باوری را میتوان یافت. قطران تبریزی دربارهی رفتن پادشاه آذربایجان بدیدن شاه گنجه چنین گفتهاست:[۶]
اگر به خانه شیر آمدهاست شید رواست | بدانکه خانه شیداست شیر بر گردون |
ریشه در سنتهای سامی[ویرایش]
الکساندر کرَپ[پانویس ۱] طی مطالعاتی که بر روی تمدنهای باستانی میان رودان، مصر و آناتولی انجام دادهاست به ارتباط نزدیک بین خورشید و شیر در باورها، اساطیر و خدایان در این تمدنها اشاره مینماید. او ردپای ارتباط شیر و خورشید را، از سنتها خاور نزدیک به ستارهبینی در میان رودان و از ستارهبینی تا نشان شیر و خورشید مرسوم در ایران ردیابی میکند. از نمونههای پیوستگی نزدیک شیر و خورشیدِ کرَپ به شَمَش، خدای خورشید بابلیان اشاره میکند که به صورت شیر نمایش داده میشدهاست. یا آهی بزرگ فرعون مصر «شیر فرزند خدای خورشید» نامیده میشدهاست. در فلسطین، سامسون پهلوان کشندهی شیر، خود در اصل شیری بودهاست که فرزند بَعل شَمَش، خدای خورشید بودهاست.[۷]
به نوشته کیندرمن در دانشنامه اسلام، نشان شیر و خورشید در ایران بعد اسلام بیشتر برگرفته از نشان ستارهبینی، خورشید در برج اسد است. روشن است که هنر اسلامی بسیاری از سنتها را بدون تغییر آشکاری از تمدنهای قبل به قرض گرفته بود. ممکن نیست که سرآغاز چنین باوری را پیدا کرد. در دوران باستان از اشکال ستارگان برداشتها و تفسیرهای گوناگونی میکردهاند. بابلیان طالع سلاطین را درصورت فلکی شیر میدیدند. آنها شیر را به عنوان سلطان حیوانات، در برجی که انقلاب تابستانی در آن بوقوع میپیوندد قرار دادند و این به عنوان نشانه غلبه خورشید بود. از همین رو است که عیسی، شیر یهودا (بعنوان غلبه کننده بر مرگ) و علی، شیر خدا نام دارند.[۲]
در سنتهای ایرانی[ویرایش]
در ایران پیش از اسلام، خورشید نشان میترا بوده و ریشه در باورهای ایرانیان باستان داشته است. در اوستا و گاتها از خورشید بارها یاد شدهاست. خورشید (Xwaršēd در فارسی میانه) ایزدی است که در یشت ششم اوستا در مورد او آمده که جهان را از آلودگی دور میدارد. خورشید (به صورت یک مرد) همیشه سلطنت را در ایران تداعی میکردهاست؛ «تصویر بلورین خورشید» سراپرده سلطنتی داریوش سوم را متمایز مینمودهاست. درفش اشکانیان با تصویر خورشید تزیین میشدهاست. بر بالای تاج شاهان ساسانی گویی قرار داشته که نماد خورشید بودهاست. یوحنا مالالاس، تاریخ نویس یونانی به نامهای اشاره میکند که در آن شاه ایران را «خورشید شرق» و قیصر روم را «ماه غرب» نامیدهاند.
شیر همواره به صورت برجسته، تندیسها، سردیسها، کاسهها، جامهای زرین و سیمین، در دورههای هخامنشی، اشکانی و ساسانی دیده شدهاست. شیر پیوند نزدیکی با شاهنشاهی در ایران داشتهاست؛ ردیفهایی از شیران زینت بخش تخت و ردای شاهان هخامنشی بودهاست. تاج آنتیوخوس یکم، شاه پارسی تبار کوماژن (حک: ۳۴ـ ۶۹ پیش از میلاد) با تصویر شیر تزیین شده بود. در نقش برجسته مراسم اعطای مقام در نقش رستم، اردشیر یکم زرهی با تصویر شیر به تن داشتهاست. شیر، نقش تزیینی مشابهی برای عضدالدوله دیلمی داشتهاست. در برخی از گویشهای شرق ایران، واژه شاه، شیر خوانده میشود.[۴]
تأثیر سنتهای اسلامی، ترکی و مغولی[ویرایش]
به گفتهی شاپور شهبازی در دانشنامه ایرانیکا سنتهای عربی-اسلامی، ترکی و مغولی همیشه بر پیوند نمادین شیر و پادشاهی تأکید و جاذبهی جادویی خورشید را نیز تأیید میکردهاند، و مغولها احترام به خورشید، بهویژه در هنگام طلوع را دوباره در ایران گسترش دادند.[۴]
در بین عربهای شبه جزیره عربستان، به مانند سایر نقاط آسیا و اروپا که شیر در آن وجود نداشت، شیر به مانند جانوری شبه افسانهای تصور میشد که شاه حیوانات بود و تعجبی نداشت که نماد قدرت پادشاهی باشد.[۲] به گفتهی کیندرمن در دانشنامه اسلام این جانور در فرهنگ عربها نشان دلیری، شجاعت و جوانمردی بود. در هنر دورهٔ اسلامی نقش شیر از حیوانات دیگر پررنگتر بود.[۲] به جز معنای ستارهبینی که در نشان «شیر و خورشید» وجود داشت، در سایر کاربردها تنها جنبهای تزئینی و بدون اهمیت و معنای ویژهای بودهاست.[۲] از انواع رایج میتوان به صورت گرد در فوارههای الحمرا یا سرامیکهای ایرانی قرن ۱۲ تا ۱۴ میلادی (بیشتر برای ریختن مایعات یا عوددان)، به صورت تنها در حال حمله و یا حمله به جانوری دیگر (برگرفته از سنتهای ایرانی قبل از اسلام) اشاره نمود. یکی از کاربردهای شیر، استفاده به صورت نشان حکومتی بودهاست، مانند آنچه که مملوکان مصر و یا شاید سلجوقیان روم (بهمراه خورشید) استفاده میکردند (که برگرفته از نشانهای روی سکه که خود بیشتر برگرفته از نشانهای طالعبینی و ستارهبینی و صورفلکی بودهاست).[۲]
دوران سلسلههای ترک[ویرایش]
در زمان خوارزمشاهیان یا سلجوقیان سکههایی زده شد که بر روی آن نقش خورشید بر پشت شیرآمده بود. اولین سکه موجود با نقش شیر و خورشید به دوران پادشاهی کیخسرو از سلاجقه روم میرسد. ابن عبری تاریخنگار و دانشمند در کتاب مختصر تاریخ الدول روایتی عاشقانه از این سکه ارایه میدهد که افسانه نجمآبادی این داستان را دور از واقعیت و صحت تاریخی میداند. ابن عبری مینویسد که غیاث الدین کیخسرو فرزند علاءالدین کیکاووس، از شاهان خاندان سلجوقیان روم، دل به شاهزادهای گرجی میبازد. کیخسرو چنان شیفته میشود که به درخواست دختر گرجی برای ضرب سکهای با چهرهٔ او بر آن موافقت میکند اما نزدیکان کیخسرو برای پاس داشت دین اسلام، روا نمیدانند تا چهره زنی نامسلمان بر سکهها نقش بندد. با پایفشاری کیخسرو، چارهای اندیشیده میشود تا از این بنبست بیرون آیند. پیکرهٔ شیری بر سکه نگاشته میشود و بر فراز آن، خورشید که نشان از چهرهٔ زیباروی گرجی است جای میگیرد و بدینگونه خواستهٔ دلبر بر آورده میگردد.[۶]
دوران گورکانیان هند[ویرایش]
سلسله گورکانیان هند از ۱۵۲۶ تا ۱۸۵۷ میلادی در بخش بزرگی از شبه قاره هند حکومت میکردند، پرچم اصلی و شناخته شده این حکمرانان «علم» نام داشت این پرچم دارای نشان شیر و خورشید بود.[۸] مغولان هند پیشینه علم خود را به تیمور نسبت میدادند.[۹]
-
سکه متعلق به دروان جهانگیرشاه پادشاه هند
-
کاشی با نشان شیر و خورشید متعلق به دوره ایلخانی در دامغان
نخستین پرچمهای شیر و خورشید دار[ویرایش]
قدیمیترین پرچم شیر و خورشید دار شناخته شده به سال ۸۲۶ هجری قمری (حدود ۱۴۲۳ میلادی) همزمان با دورهٔ تیموریان بر میگردد. این پرچم در مینیاتوری از شاهنامه شمس الدین کاشانی (منظومهای دربارهٔ جهانگشایی مغولان) به تصویر کشیده شدهاست. این مینیاتور که حمله مغولان به حصار شهر نیشابور را نشان میدهد. سربازان (مغول؟) را نشان میدهد که پرچمی مزّین به نشان شیر و خورشید در کنار پرچمی دیگر مزین به هلال ماه حمل میکنند.[۴]
فؤاد کوپریلی[پانویس ۲] در مورد پرچمهای دورهی ایلخانان و تیموریان مینویسد که آنان در سپاه از پرچمهایی به رنگهای زرد و قرمز نیز استفاده میکردند و بر روی آنها تصاویر گوناگونی از قبیل اژدها، شیر، قره قوش (نوعی عقاب) و شیر و خورشید نقش میبستهاست. به احتمال زیاد، تمغاهای شخصی نیز روی پرچمها به کار میرفتهاست. در نسخهای از شاهنامه نسخهبرداری شده در قرن نهم هجری، در دوران حکومت مغولها، نگارهای وجود دارد که پرچمی را با تصویر شیر و خورشید در وسط آن نشان میدهد. احتمالاً این پرچم متعلق به ایلخانیان بودهاست، زیرا آنها هم این نقش را بر روی سکههای خود به کار میبردهاند.[۴]
فؤاد کوپریلی همچنین میگوید: «تصویر شیر و خورشید در سکههای برخی از فرمانروایان این سلسله [آق قوینلوها] و بعضی سلسلههای دیگر ترک فقط نقشی نجومی است نه مظهر حکومت.»[۴] با توجه به این پرچم و نمونههای مشابه آن در قرن نهم هجری قمری (پانزده میلادی)، مراجع معتبری مانند دانشنامه بریتانیکا و دانشنامه ایرانیکا زمان اولین مدارک موجود از استفاده شیر و خورشید در پرچمهای ایران را این دوران میدانند.[۱][۱۰]
دوران صفوی[ویرایش]
به گفتهٔ افسانه نجمآبادی در دوران صفوی نشان شیر و خورشید مظهر دو رکن جامعه بود: «حکومت» و «مذهب»[۱۱] مشخص است که هر چند درفشهای مختلفی در زمان شاهان صفوی بخصوص نخستین شاهان صفوی استفاده میشدهاست، تا زمان شاه عباس صفوی، نشان شیر و خورشید به نشانی رایج در درفشهای ایران بدل شدهبود.[۱] شاه اسماعیل دوم برای نخستین بار نماد شیر و خورشید را به رنگ طلایی بر روی پرچم ایران سوزن دوزی کرد. این پرچم تا آخر دوره صفوی نیز درفش رسمی ایران بود.[۱۲] به گفتهٔ یحیی ذکا در دوره صفوی «نشان خورشید» نشانگر نظام سال و ماه خورشیدی و «نشان شیر» در آن اشاره به امام علی، «شیر خدا» برگرفته از عبارت مشهور «اسدالله الغالب» است که در بعضی از نشانها این جمله در زیر نشان شیر و خورشید به چشم میخورد و شمشیر در دست شیر نیز ذوالفقار شمشیر مشهور علی ابن ابیطالب امام اول شیعیان است.[۱۳] تفسیر صفویان از این نشان برمبنای ترکیبی از اسطورهها بخصوص شاهنامه فردوسی، داستانهای محمد پیامبر مسلمانان و منابع اسلامی بود. شاهان صفوی برای خود دو نقش قائل بودند: «شاه و مقدس مرد.» این تفسیر دوگانه از نقش شاه به سبب شجره نامهای بود که شاهان صفوی برای خود قائل بودند. دو شخص نقشی کلیدی در این میان داشتند. جمشید شاه اسطورهای ایران به عنوان بنیانگذار شاهنشاهی در اسطورههای ایرانی و علی، امام اول شیعیان. در این پندار، خورشید سمبل جمشید و شیر سمبل علی امام بود.[۱۴] شاپور شهبازی به نقش کلیدی شاهنامه فردوسی در جهانبینی صفویان اشاره مینماید. او مینویسد که بکارگیری شیر و خورشید توسط صفویان میتواند برگرفته از شعرهایی از شاهنامه باشد که به خورشید ایرانیان در مقابل ماه تورانیان و یا سزار روم ماه غرب و شاه ایران خورشید شرق اشاره میکند. از آنجایی که درفش عثمانیها به عنوان حاکمان سرزمین روم در آن زمان و به عنوان رقیب صفویان هلال ماه بود. صفویان، با الهام از این شعر شاهنامه نشان شیر و خورشید را به عنوان نشان ملی خود برگزیدند.[۱]
به گفتهٔ نجمآبادی خورشید علاوه بر استعاره بر جمشید، دو معنای استعارهای دیگر نیز برای صفویان داشتهاست. مفهوم زمان برمبنای گاهشماری خورشیدی که متمایز از گاهشماری قمری عربی-اسلامی بود. همچنین معنای ستارهبینی و دخالت کیهان در تقدیر و تعبیری که ستارهبینی از حالت نجومی شیر در صورت فلکی خورشید (اسد) داشت. صورت فلکی شیر نیز خوشیمنترین جایگاه خورشید بودهاست؛ بنابراین نشان شیر و خورشید دو جفت آسمانی و زمینی را به هم پیوند میداد، شاهنشاه و مقدس مرد (جمشید و علی)، که به توسط نشان کیهانی خورشید در برج شیر (اسد) به هم پیوند داده شده بودند.[۱۵] در جستجوی یافتن تعبیر صفویان از نشان شیر و خورشید، شاپور شهبازی چنین تحلیل مینماید که صفویان شیر را سمبل علی، امام اول شیعیان، میدانستند و خورشید سمبل انوار الاهی که همان تغییر یافته مفهوم باستانی «فرّ دین» بود. باز معرفی مفهوم فر ایزدی توسط صفویان برای توجیه و مشروعیت بخشی به حکمرانی صفویان بود. آنها چنین مشروعیتی را با نسبت دادن فرّایزدی به علی و از طریق نسبت دادن خود به امام چهارم شیعیان و از طریق مادر امام چهارم شیعیان (شهربانو) به شاهان ساسانی به وجود آورده بودند.[۱]
دوران افشار و زند[ویرایش]
مهر شاهنشاهی نادرشاه در سال ۱۷۴۶ منقش به شیر و خورشید بود. نشان همچنین مزین به عبارت «الملک لله» بود.[۱۶] دو شمشیر آب طلای متعلق به کریمخان زند دارای نشان نجومی شیر است که نشانگر نشان ستاره بین شیر در برج اسد دارد. از دیگر نمونههای مربوط به این دوران میتوان به نقش شیر و خورشید بر روی سنگ قبر یک سرباز زند اشارهنمود.[۱۶]
دوران قاجار[ویرایش]
اوایل قاجار[ویرایش]
قدیمیترین نشان شیر و خورشید شناختهشده، سکهای است که بمناسبت تاجگذاری آغامحمدخان بسال ۱۷۹۶ ضربشدهاست. در این سکه در زیر شکم شیر علی، امام شیعیان ذکر شدهاست (یا علی) و در بالای نشان شاه وقت خوانده شدهاست (یا محمّد). این سکه میتواند بیانگر آن باشد که هنوز در این زمان شیر به مذهب و خورشید استعارهای از شاه ایران است (ایرانیت و اسلامیت حکومت[پانویس ۳]).[۱۸] در دوران قاجار این نشان کاربردی گسترده داشتهاست و از علمهای عزاداری ماه محرم تا سندهای ازدواج یهودیان ایران کتیبه (کِتوباس) از این نشان استفاده میشدهاست.[۱۹]
این نقش در اوایل دوره قاجار به شکلی کاملاً ناهمسان روی سکهها، نشانها و پرچمها ظاهر شد. فتحعلی شاه قاجار به تقلید از نشان لژیون دونور فرانسه، نشان شیر و خورشید ایرانی را در ۱۲۲۲-۱۲۲۵ پدید آورد تا به دیپلماتها و مقامات اروپایی اعطا کند. به این ترتیب ایران دارای پرچمی رسمی با نشان شیر و خورشید شد. بدین سان است که یک قرن بعد نویسندهای اروپایی مینویسد: «ایران امروزه به سرزمین شیر و خورشید معروف است».[۱]
تغییرات گسترده در شکل و تعبیر شیر و خورشید[ویرایش]
گاسپار دروویل که در ۱۸۱۲-۱۸۱۳ در ارتش ایران خدمت کرده بود، گزارش میدهد که پرچمها و نشانهای ایرانیان دارای نشان زرهی کشور، یعنی یک شیر خوابیده و خورشید در حال طلوع همراه با عبارت سلطان بن سلطان فتحعلی شاه قاجار است. لویی دوبو گزارش میدهد که محمدشاه قاجار (جانشین فتحعلی شاه) دو پرچم داشتهاست: «یکی با نقش شمشیر علی، که دو لبهاست» و دیگری «با نقش یک شیر خوابیده و خورشیدی که از پشت آن طلوع میکند». پرچم دوم پرچم اصلی کشور بود.[۱] دروویل تصاویر جالبی از پرچم ایران آوردهاست. در یکی از این تصاویر شیر با شمشیری در دست تصویر شدهاست. به گفتهٔ شاپور شهبازی این نخستین باری است که با شیر شمشیر در دست روبهرو میشویم؛ نمادی که از عصر محمدشاه قاجار به بعد به نشان متعارف ملی ایران تبدیل شد. گویا از اواخر دوران فتحعلی شاه بهتدریج دو پرچم شیر و خورشید و ذوالفقار علی با هم تلفیق میشود و شیر که مظهر علی بودهاست شمشیر دریافت میکند.[۱] افسانه نجمآبادی تغییرات نشان شیر خورشید از زمان فتحعلیشاه را متأثر از تغییراتی میداند که در عرصه اجتماعی سیاسی ایران از زمان فتحعلی شاه شروع میشود که بر نحوه تفسیر نشان شیر و خورشید نیز تأثیر میگذارد. افسانه نجمآبادی مینویسد که از زمان فتحعلی شاه بهتدریج جنبه مذهبی حکومت و شاهان ایران کمرنگ میشود و به دنبال آن تفسیر شیعی شیر و خورشید جایش را به تفسیری ملی گرایانه میدهد. نوشتههای باز مانده از آن زمان از جمله شعری به قلم خود شاه ایران نشان میدهد که خورشید در آن زمان استعاره از شاه ایران است و اشاره به جمشید، شاه اسطورهای ایران در شاهنامه فردوسی داشت. در این نوشتارهای برجامانده از آن زمان، به شیر نیز استعارهای برگرفته از اسطورههای شاهنامه نسبت دادهاند. شیر در آن زمان اشاره به رستم داشت که شیر نشان او بود و نشانگر پهلوانان و دلاوران ایرانی داشت که آماده برای پاسداری از ایران بودند.[۲۰] شهبازی با نقل فرمانی از زمان محمد شاه نشان میدهد که چگونه در اثر مراودات ایرانیان با اروپاییان و آشنایی مجدد شاهان ایران با عظمت ایران باستان نشان شیر وخورشید تعبیری ملی گرایانه پیدا میکند. محمدشاه در سال ۱۲۵۲ فرمانی رسمی صادر کرد که شکل و کارکرد انواع نشانهای شیر و خورشید را تعیین و تعبیری ملی گرایانه از این نشان ارائه میدهد و به غلط خاستگاه آنرا با ایران پیش از اسلام و زردشتیگری پیوند میزند. برای نخستین بار از زمان محمدشاه قاجار است که در بسیاری از سکهها و نشانها تاجی بر بالای خورشید قرار داده شد.[۱] هر چند پیوند شیر خورشید به ایران پیش از اسلام توسط محمد شاه یک نابهنگامی زمانی[پانویس ۴] و به اشتباه بودهاست.[۲۱] در «دیوان غربی ـ شرقی» گوته شاعر آلمانی قطعهای شعر فارسی با نام «در درفش» موجود است که عیناً به خط فارسی نقل کردهاند. این قطعه را حاج میرزا ابوالحسن خان شیرازی معروف به ایلچی که نخست در ربیعالثانی ۱۲۲۴ قمری به سفارت انگلستان مأمور شده و سپس در ۱۲۴۰ وزیر امور خارجه فتحعلی شاه شده بود، بر روی درفشی که با خود داشته رسم کرده بوده است و نقش این بیرق بنابر فحوای این قطعه، شیر و خورشید بوده است:[۲۲]
فتحِ علی شاه ترک، جمشید گیتی افروز | کشور خدای ایران، خورشید عالم افروز | |
چترش بصحن کیهان، افگنده ظل اعظم | گرزش به مغز کیوان، آکنده مشک سارا | |
ایران کنام شیران، خورشید شاه ایران | زانست «شیر و خورشید»، نقش درفش دارا |
از تغییراتی که در زمان سلطنت فتحعلی شاه در درفش و علامت دولت ایران رخ داد، تغییرات در نژاد شیر بود، بدین معنی که قبل از اواسط سلطنت فتحعلی شاه، همیشه شیری که در سکهها و درفشهای ایران نقش میگردید، شیر ایرانی بود، زیرا «شیرهای ایرانی چه نر و چه ماده، بی یال بودهاند نه همچون شیرهای آفریقا که نرهایشان یالدار و مادهشان بی یالست» از این زمان با تأثیر گرفتن از اروپاییان تصویر شیر بر اساس شیرهای نر آفریقایی که دارای یال بودند ترسیم میشود.[۲۲]
-
پرچم سه گوش قاجاری مربوط به اواسط قرن نوزدهم؛ ابعاد پرچم ۳٫۶ در ۲٫۰۳ متر میباشد. در حاشیه پرچم آیههای قرانی و توسل به معصومین حک شدهاست.[۲۳]
-
کاروانی حامل پرچم شیر و خورشید ایران در اواخر روزگار فتحعلیشاه قاجار، ۱۸۵۵ میلادی. نقاشی از الکسیس سولتیکوف
-
نقاشی نشان شیر و خورشید که در دوره قاجار بر روی دیواره حمام علیقلی آقا در اصفهان ترسیم شدهاست.
-
نقاشی شیر و خورشید روی تاق هشتی ساختمان باغ ارم شیراز در میانههای دوره قاجار
دوران زمامداری ناصرالدین شاه[ویرایش]
در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه (سال ۱۲۴۷ خورشیدی)، تمبری (تمبر باقری) در پاریس منتشر گردید که نگاره آن، نشان رسمی دولت وقت ایران (شیر و خورشید) بود. این نشان داخل دایرهای جا گرفته بود و در گوشههای تمبر، قیمت آن به فارسی ثبت شده بود.[۲۴]
- نشان شیر و خورشید در کاشیکاریهای مجموعه کاخهای گلستان
پس از انقلاب مشروطه و دوران پهلوی[ویرایش]
در پنجمین متمم قانون اساسی مشروطه نخستین قانون اساسی ایران (قانون اساسی مشروطه)، پرچم ایران به شکل شیر و خورشید بر روی سه رنگ سرخ و سفید و سبز تعیین شد. این قانون شکل نشان شیر و خورشید پرچم را ایستاده همراه با شمشیری در دست و خورشیدی در پس زمینه توصیف میکند.[۱] فرمانی به تاریخ ۴ سپتامبر ۱۹۱۰ توصیفی دقیق از این نشان شیر و خورشید ارائه میدهد. از جمله این فرمان دم شیر به صورت S ایتالیک تعیین میشود. همچنین موقعیت ر اندازه شیر و پنجه او و شمشیرش را و خورشید را بهدقت توصیف میکند.[۲۵] نجمآبادی بر اساس یک پرده اوایل دوران رضا شاه تناظری دو به دو بین شیر-خورشید و رضا شاه و مادر وطن مشاهده مینماید. محتویات این پرده نشان میدهد که همانگونه که خورشید توسط شیر محافظت میشود، رضا شاه به مانند قهرمانی است که باید از مام وطن پاسداری نماید.[۲۶] هرچند شاهان پهلوی نشان شیر و خورشید قاجارها را میپذیرند، اما آنها تاج کیانی (تاج قاجارها) شیر و خورشید را با تاج پهلوی عوض میکنند.[۲۷] در زمان رضا شاه پهلوی شیر با چهره واقعیتری ترسیم میشد و دیگر خورشید به صورت زنانه ترسیم نمیگردید و خورشید تنها دارای پرتوهایی بود. در این زمان شیر و خورشید پرچم ایران در بسیاری از موقعیتها نظیر کاربردهای نظامی، پرچم به همراه تاج پهلوی نیز بودهاست.[۱] لاندائو زدوده شدن چهره زنانه از خورشید در سال ۱۹۳۸ و به سبب مخالفتهای مذهبی عنوان میکند.[۲۸]
شاهان پهلوی تعبیر ایرانی شیر را دوباره رواج دادند، تعبیری که در آن شیر نشان پادشاهی و همچنین نشان رستم در شاهنامه بودهاست.[۲۹] تعابیر گوناگون این نشان در درازنای تاریخ، هر چند بستر نیرومندی برای شیر و خورشید به عنوان نشان ملی ایران فراهم آورده بود، اما زمینه مناسبی برای چالش این نشان نیز به وجود آورده بود.[۳۰] نمونه مهم این چالشها زمانی بود که سفارت ایران در لندن از مجتبی مینوی گزارشی در مورد شیر و خورشید خواست. در این گزارش مینوی بر ریشه ترکی این نوشتار پای فشرده بود. مینوی به دولت ایران پیشنهاد نموده بود که نشان شیر و خورشید با درفش کاویانی جایگزین نماید که این پیشنهاد مورد موافقت قرار نگرفت.[۳۱] این نشان پیش از این در زمان جنگ جهانی اول به چالش کشیده شد. زمانی که حسن تقیزاده نشریه کاوه را در برلین چاپ میکرد. در این زمان تقیزاده استدلال میکرد که نشان شیر و خودشید نه ریشهای ایران دارد و نه آنچنانکه پنداشته میشود نشانی قدیمی است. او بر جایگزینی نشان شیر و خورشید باید با نشانی ایرانیتر مانند درفش کاویانی پافشاری میکرد.[۳۲]
پس از انقلاب ۱۳۵۷[ویرایش]
نشان شیر و خورشید تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ به عنوان نشان ملی ایران باقیماند. در این زمان این نشان با حکمی از مکانهای عمومی و سازمانهای دولتی برچیده شد و با نشان فعلی جمهوری اسلامی جایگزین شد.[۳۳] با وجود آنکه این نشان مفهوم بسیار قدیمی شیعی داشت و شیر منسوب به علی امام اول شیعیان بود، در فضای انقلابی سالهای اول پس از انقلاب، نشان شیر و خورشید سمبل یک «نظام سرکوبگر، غربزده شاهنشاهی» بود که باید جایگزین میشد.[۲۹]
در فضای هیجان زده روزهای نخست انقلاب ۱۳۵۷، بسیاری از نشانها، یادبودها و بناهایی که از نگاه انقلابیون نمادی از حکومت پهلوی به شمار میرفتند نابود شده یا به روشهای گوناگون از دید همگانی پنهان شدند. حذف این نشان تاریخی با نارضایتی بسیاری از مورخان و چهرههای فرهنگی ایران پس از انقلاب روبرو شدهاست. در سالهای اخیر گرایشهایی برای بازگشت این نشان در میان قانونگذاران جمهوری اسلامی نیز حس میشود.[۳۴] در سال ۱۳۸۷ تلاشی برای بازگرداندن سردر شیر و خورشید مجلس ایران صورت پذیرفت. اما با وجودی که این کار با استقبال افکار عمومی همراه بود و قانونگذاران ایران هم نسبت به این کار ابراز تمایل کرده بودند، این شیرها پس از دو روز دوباره به زیر کشیده شد.[۳۵][۳۶]
در سالهای اخیر شیر و خورشید هنوز توسط بسیاری از ایرانیان خارج کشور به عنوان نماد مخالفت با جمهوری اسلامی بکار میرود. بسیاری از گروههای مخالف نظام فعلی ایران مانند گروههای سلطنت طلب، سازمان مجاهدین خلق، سوسیال دمکراتها[۳۷] و ملّیون[۳۸] از این نشان به عنوان نشان رسمی خود استفاده میکنند. در لس آنجلس که دارای جمعیت بزرگی از ایرانیان است نشان شیر خورشید از روی لیوانها تا روی چترها بکار میرود. میزان محبوبیت نشان شیر و خورشید در نزد ایرانیان خارج از کشور بسیار بیش از محبوبیت نشان در ایران قبل از انقلاب ۱۳۵۷ در خود ایران است.[۳۳]
پذیرش بینالمللی[ویرایش]
از سال ۱۹۲۹ شیر و خورشید سرخ به عنوان یکی از نشانهای رسمی جمعیت صلیب سرخ جهانی در کنار نشانهای هلال احمر و صلیب سرخ پذیرفته شد.[۳] از ۴ سپتامبر ۱۹۸۰ نظام جمهوری اسلامی ایران به طور رسمی اعلام نمود که از این پس نشان هلال احمر را به کار خواهد گرفت، هر چند حق خود را برای بازگشت به نشان شیر و خورشید محفوظ میدارد. کنوانسیون ژنو همچنان نشان شیر و خورشید سرخ را یکی از نشانهای رسمی خود میداند.[۳][۳۹]
نگارخانه[ویرایش]
-
نشان شیر و خورشید در میان صنایع دستی شهر شیراز
-
نشان شیر و خورشید در موزهٔ کاخ سعدآباد
-
اثری به نام شیر و خورشید از حسین زندهرودی.
جستارهای وابسته[ویرایش]
- نمادشناسی
- پرچم ایران
- سرود پرچم شیر و خورشید ایران
- شیر و خورشید سرخ ایران
- ادعای مهر شیر و خورشید دوره هخامنشی
یادداشتها[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰۰ ۱٫۰۱ ۱٫۰۲ ۱٫۰۳ ۱٫۰۴ ۱٫۰۵ ۱٫۰۶ ۱٫۰۷ ۱٫۰۸ ۱٫۰۹ ۱٫۱۰ ۱٫۱۱ ۱٫۱۲ ۱٫۱۳ ۱٫۱۴ ۱٫۱۵ Shahbazi ۲۰۰۱
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ Kindermann ۱۹۸۶
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ Burchill, Richard, N. D. White, Justin Morris, H. McCoubrey ۲۰۰۵, pp. ۱۳۷
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ Fuat Köprülü ۱۹۹۰
- ↑ Joseph & Najmabadi ۲۰۰۲
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ کسروی ۱۳۵۶
- ↑ Krappe ۱۹۴۵
- ↑ "Alam - The Flag of the Mughals". Mumbai: Khadi Dyers & Printers. Archived from the original on 09 June 2012. Retrieved 26 February 2010.
primarily moss green, though at times it was scarlet. Against a green field it displayed a rising sun, partially eclopsed by a body of a couching lion facing the hoist
Check date values in:|archivedate=
(help) - ↑ Singh, K.V. (1991). Our National Flag (jpg) . New Delhi: Publication Division, Ministry of Information & Broadcasting, Government of India. p. 14.
- ↑ Encyclopædia Britannica ۲۰۰۸
- ↑ Najmabadi ۲۰۰۵, pp. ۶۹
- ↑ “Flag after Ismail II (1576-1732)”. jstor.org. Archived from the original on 4 November 2013. Retrieved 4 November 2013.
- ↑ ذکاء ۱۳۴۴
- ↑ Najmabadi ۲۰۰۵, pp. ۶۸-۹
- ↑ Najmabadi ۲۰۰۵, pp. ۶۹
- ↑ ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ ۱۶٫۲ Khorasani ۲۰۰۶, pp. ۳۲۶
- ↑ Hermitage Museum Website ۲۰۰۸
- ↑ Najmabadi ۲۰۰۵, pp. ۷۰
- ↑ Najmabadi ۲۰۰۵, pp. ۶۵
- ↑ Najmabadi ۲۰۰۵, pp. ۷۰–۱
- ↑ Najmabadi ۲۰۰۵, pp. ۷؟
- ↑ ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ ذکاء ۱۳۴۴
- ↑ Barker ۱۹۹۵, p. 137
- ↑ «قدیمیترین تمبر پستی ایران». سایت جامع گردشگری ایران. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۰۹ ژوئن ۲۰۱۲. بازبینیشده در ۱۴ نوامبر ۲۰۱۰.
- ↑ Najmabadi ۲۰۰۵, pp. ۸۶
- ↑ Najmabadi ۲۰۰۵, pp. ۸۸-۹۶
- ↑ Eskandari-Qajar ۲۰۰۹-۱۰-۱۰
- ↑ Landau, J.M. ۱۹۹۵, pp. ۵۹
- ↑ ۲۹٫۰ ۲۹٫۱ Babayan ۲۰۰۲, p. ۴۹۱
- ↑ Najmabadi ۲۰۰۵, p. ۸۷
- ↑ Najmabadi ۲۰۰۵, pp. ۸۶–۸۷
- ↑ Marashi ۲۰۰۸, p. ۷۸
- ↑ ۳۳٫۰ ۳۳٫۱ ۳۳٫۲ Najmabadi ۲۰۰۵, pp. 87–8
- ↑ "چرا «شیر و خورشید» را نباید طاغوتی بدانیم؟". ایسنا (in Persian). 2014-12-29. Retrieved 2014-12-29.
- ↑ «.». بیبیسی فارسی، ۲۱ مرداد ۱۳۸۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۰۹ ژوئن ۲۰۱۲.
- ↑ «.». بیبیسی فارسی، ۲۳ مرداد ۱۳۸۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۰۹ ژوئن ۲۰۱۲.
- ↑ حزب سوسیال دمکرات ایران
- ↑ Melliun Iran | میلیون ایران
- ↑ Protocol additional to the Geneva Conventions of 12 August 1949, and relating to the Adoption of an Additional Distinctive Emblem (Protocol III), 8 December 2005 Article 1 - Respect for and scope of application of this Protocol
- ↑ نفیسی ۱۳۲۸
منابع[ویرایش]
- «نظر-جالب-یونسی-درباره-نماد-شیر-و-خورشید». تابناک، ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۳. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۵. بازبینیشده در ۵ مهر۱۳۹۴.
- «بازگشت شیرهای بدون خورشید مشروطه پس از ۲۹ سال». بیبیسی فارسی، ۲۱ مرداد ۱۳۸۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۰۹ ژوئن ۲۰۱۲. بازبینیشده در مهر ۱۳۸۷.
- ذکاء، یحیی. «تاریخچه تغییرات و تحولات درفش و علامت دولت ایران». وبگاه رسمی مرکز اسناد ومدارک میراث فرهنگی، ۱۳۴۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۰۹ ژوئن ۲۰۱۲. بازبینیشده در خرداد ۱۳۸۷.
- «شیرهای مشروطه پس از ۲ روز برداشته شدند». بیبیسی فارسی، ۲۳ مرداد ۱۳۸۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۰۹ ژوئن ۲۰۱۲. بازبینیشده در مهر ۱۳۸۷.
- کسروی، احمد. «تاریخچه شیر و خورشید». چاپ رشدیه، ۱۳۵۶. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۰۹ ژوئن ۲۰۱۲. بازبینیشده در مهر ۱۳۸۷.
- کوپریلی، فؤاد. «تاریخچه پرچم در جهان اسلام». در دانشنامهٔ جهان اسلام.[۱]
- نفیسی، سعید. درفش ایران و شیر و خورشید. تهران: چاپ رنگین، ۱۳۲۹.
- Babayan, Kathryn (2002), Mystics, monarchs, and messiahs: cultural landscapes of early modern Iran, Harvard College, p. 491, ISBN 0932885284, archived from the original on 09 June 2012 Check date values in:
|archivedate=
(help) - Barker, Patricia L. (1995), Islamic Textiles, British Museum Press, p. 137, ISBN 0714125229
- Battle Between Persians and Russians. . State Hermitage Museum Website. Retrieved on ۲۰۰۹-۰۹-۱۹
- Flag of Iran. (۲۰۰۸). Encyclopædia Britannica, Retrieved November 22, 2008, Encyclopædia Britannica Online: [۲]
- Fuat Köprülü, Daneshnameye Jahan-e Eslam(Encyclopaedia of the World of Islam From Encyclopedia of Turk) (1990), Bayrak (in Persian), The Encyclopaedia Islamica Foundation, archived from the original on 09 June 2012 Check date values in:
|archivedate=
(help) - Burchill, Richard, N. D. White, Justin Morris, H. McCoubrey (2005), International conflict and security law: essays in memory of Hilaire McCoubrey, Vol. 10, Cambridge University Press, p. 92, ISBN 0521845319, 9780521845311 (help)
- Eskandari-Qajar, Manoutchehr M. (2009), Emblems of Qajar (Kadjar) Rulers: The Lion and the Sun, The Qajar(Kadjar) Pages, archived from the original on 09 June 2012, retrieved 2009-10-10 Check date values in:
|archivedate=
(help) - Joseph, Suad; Najmabadi, Afsaneh (2002), Encyclopedia of Women & Islamic Cultures: Family, law, and politics, Netherlands: Brill Academic Publisher, p. 524, ISBN 9004128182, 9789004128187 (help)
- Kindermann, H. (1986), "Al-Asad", Encyclopedia of Islam 1, Leiden, the Netherlands: E.J.Brill, pp. 681–3
- Landau, J.M. (1995), "Nishan", Encyclopedia of Islam 8, Leiden, the Netherlands: E.J.Brill, p. 59
- Khorasani, Manouchehr M. (2006), Arms and Armor from Iran: The Bronze Age to the End of the QajarPeriod. (First ed.), Germany: Verlag, ISBN 3932942221, 9783932942228 (help)
- Krappe, Alexander H. (Jul. - Sep. , 1945), "The Anatolian Lion God", Journal of the American Oriental Society (American Oriental Society), Vol. 65, (No. 3): 144–154, archived from the original on 09 June 2012 Check date values in:
|date=, |archivedate=
(help) - Marashi, Afshin (۲۰۰۸), Nationalizing Iran: Culture, Power, and the State, 1870-1940, Published by University of Washington Press
- Najmabadi, Afsaneh. “Chapter II”. In Gender and sexual anxieties of Iranian Modernity. University of California Press, 2005. ISBN 0-520-24262-9.
- Shahbazi, Shapur A. (۲۰۰۱), "Flags (of Persia)", in E. Yarshater et al., دانشنامه ایرانیکا 10
پیوند به بیرون[ویرایش]
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ شیر و خورشید موجود است. |
|