موسی
موسی מֹשֶׁה |
|
---|---|
نگارهای از «موسی» بزرگترین پیامبر قوم یهود در حال تعلیم محتویات مکتوب بر روی دو لوح سنگی موسوم به ده فرمان. خوزه دی رِیبِرا (قرن ۱۷ میلادی، اسپانیا)
|
|
زادروز | سدهٔ ۱۳ پیش از میلاد سرزمین گشام، مصر |
درگذشت | فوریه یا مارس ۱۲۷۱ پیش از میلاد کوه نیبو، موأب (در اردن امروزی) |
ملیت | بنیاسرائیل |
لقب | Moshe Rabbenu یعنی موسی رَبّی ما (در یهودیت) پیامبر، پیشگو، قانونگذار (در مسیحیت) پیامبر اولوالعزم، کلیمالله (در اسلام) |
مذهب | یهودیت |
همسر | صفورا |
فرزندان | گرشوم، الیصر |
والدین | پدر عمران پسر یصهر مادر یوکابد |
موسی از شخصیتهای کتاب مقدس و نیز قرآن است. در نظر پیروان ادیان سامی (شامل یهودیت و مسیحیت و اسلام) وی از پیامبران بزرگ است و مطابق روایات سنّتی این دینها، قوم بنی اسرائیل را از مصر بیرون برد.
در روایات سنّتی تبار وی چنین است: موسی پسر عمران پسر یصهر پسر قاهت پسر لاوی پسر یعقوب پسر اسحاق پسر ابراهیم. مادرش یوکابد دختر لاوی و خواهرش میریام (کُلثُم) بود. برادر بزرگ ترش هارون (آرون) نام داشت. بنا به روایت تورات و قرآن، مادر موسی او را در سبدی انداخته به رود نیل سپرد و همسر فرعون آسیه او را از آب گرفت. آسیه، فرعون را راضی کرد که موسی را به فرزندی بپذیرند و موسی در دربار فرعون رشد یافت. موسی به جرم کشتن یک قبطی تحت تعقیب قرار گرفت و به مدین رفت. در آن جا هشت سال به کاهن مدین که بنا به روایت مسلمانان، شعیب، نام داشت، خدمت کرد. آن گاه باصفورا (صپوراه) دختر شعیب ازدواج کرد. بنا به اعتقاد یهودیان[نیازمند منبع]، مسیحیان[نیازمند منبع]، مسلمانان[نیازمند منبع] در بازگشت از مدین، به موسی از سوی خدا وحی شد و او به پیامبری بنی اسرائیل برگزیده شد. موسی به همراهی برادرش هارون به نزد فرعون رفت و او را به یکتاپرستی فراخواند. موسی سه سال از هارون کوچکتر بود و در زمان سخن گفتن با فرعون در مصر هشتاد سال داشت،[۱] هم چنین موسی بنی اسرائیل را در خروج از مصر رهبری کرد. بنا به اعتقاد یهود، ده فرمان، در کوه طور به موسی الهام شد که پایههای شریعت قوم یهود را تشکیل میدهد. موسی در نزد مسلمانان به کلیمالله مشهور است و یکی از پنج پیامبر اولوالعزم به شمار میآید. بر اساس روایت تورات، موسی در زمان وفات صد و بیست سال داشت،[۲] پس از موسی بنا به فرمان خدا، یوشع بن نون از یاران بسیار نزدیک او زمامدار و رهبر بنی اسرائیل شد.[۳]
محتویات
نام[ویرایش]
نام موسی را همسر فرعون انتخاب کرده است: «او را به فرزندی خود برگزید و نامش را موسی گذاشت.» این نام مصری یا عبری است. اگر ریشه آن را مصری در نظر بگیریم، با توجه به «میس» به معنای «متولد شدن» و «مس» به معنای «یک پسر»، میتوان این گونه نوشت: «او را به فرزندی خود برگزید و نامش را پسر گذاشت.» اما، باید نام موسی ریشهای الهی داشته باشد، و بنابرین نام او شامل نام یکی از خدایان مصری بوده است. اگر این نام از ریشهای عبری باشد، با فعل «بیرون کشیدن» در ارتباط خواهد بود. همسر فرعون میگوید، «من او را از آب بیرون کشیدم («ماشا»).» این موضوع احتمالاً به روی آب آمدن موسی در مدین یا نقش او در نجات بنی اسرائیل در دریای سرخ مربوط میشود. بیشتر دانشپژوهان با مصری بودن این نام موافقند و معتقدند که ریشه عبری تفسیر بعدی است. [۴]
روایات کتاب مقدس[ویرایش]
پیامبر بنی اسرائیل[ویرایش]
قوم بنیاسرائیل در زمان یوسف و یعقوب در سرزمین گوشن مستقر بودند، اما پیامبری جدید ظهور کرد و قوم بنیاسرائیل را از مقرر خود دور نمود. در این زمان موسی فرزند عمران، فرزند قاهت از لاویان زاده شد، که به همراه خانواده یعقوب وارد مصر شده بودند. مادر او یوکابد، از خویشاوندان نزدیک قاهت بود. موسی یک خواهر بزرگتر (۷ سال) به نام مریام، و یک برادر بزرگتر (۳ سال) به نام هارون داشت.
فرعون دستور داده بود تمام نوزادان عبری مذکر در رود نیل غرق گردند، اما مادر موسی او را داخل یک قایق کوچک قرار داد و این قایق در حاشیه رودخانه درون نیزارها پنهان گشت، تا اینکه دختر فرعون او را پیدا و به فرزندی خود قبول کرد. موسی بعد از اینکه به بلوغ رسید، یک مصری را که در حال ضرب و شتم یک عبری بود، به قتل رساند. موسی ترسید که فرعون او را به خاطر کشتن یک غلام مجازات کند، لذا به مدین (سرزمینی بیابانی در جنوب یهودا) گریخت. آنجا در کوه طور (که به نام کوه سینا نیز معروف است)، خداوند خود را با نام تتراگراماتون (یا یهوه) به موسی معرفی کرد، و به او فرمان داد تا به مصر برگردد و مردم خود (بنیاسرائیل) را از بند رها کند و به سرزمین موعود (کنعان) برساند. موسی برگشت تا دستور خداوند را عملی سازد، اما فرعون از انجام آن امتناع کرد، و بعد از اینکه خدا ۱۰ فاجعه را بر سر مصر آورد، فرعون در مقابلش کوتاه آمد. موسی بنیاسرائیل را به مرز مصر برد، اما بار دیگر فرعون به خشم آمد و این موجب شد که او و لشگرش در عبور از دریای قرمز در هم بشکنند، تا نشانهای از قدر خدا برای اسرائیل و سایر ملتها باشد.
موسی بنیاسرائیل را از مصر به کوه سینا برد، و در آن مکان، خداوند با بزرگان قومش پیمان بست تا بنی اسرائیل به پیروان یهوه تبدیل شوند، از قوانین الهی پیروی کنند، تا یهوه خدای آنها باشد. با ابلاغ قوانین الهی به وسیله موسی به بنیاسرائیل، فرزندان هارون، برادر موسی، مقام کشیش را ایجاد کردند تا آن دسته از بنی اسرائیل را که از قوانین الهی سرپیچی نمیکنند، مجازات نمایند. در آخرین فعالیت موسی در کوه سینا، خداوند برای موسی رهنمود فرستاد تا به همراه بنیاسرائیل، به سرزمین موعود، یعنی میشکان رهسپار شود.
موسی اسرائیل را از سینا به پاران در مرز کنعان برد. فرستادگان با نمونههایی از حاصلخیزی خاک برگشتند، اما هشدار دادند که اهالی آن غول پیکرند. بنیاسرائیل وحشت کردند و خواهان بازگشت به مصر شدند، حتی برخی علیه موسی و خداوند به شورش برخاستند. موسی به بنیاسرائیل اعلام کرد که ساکن شدن در این سرزمین ارزشی ندارد. آنها به مدت ۴۰ سال در بیابان سرگردان شدند، تا زمانی که نسلی که از وارد شدن به کنعان امتناع میکردند، مردند، و فرزندشان وارث این سرزمین گشتند.
پس از گذشت آن ۴۰ سال، موسی بنی اسرائیل را به شرق دریای مرده و سرزمینهای ادوم و موأب هدایت کرد. آنها در آن مکان از وسوسه بتپرستی فرار کردند، توسط بلعم باعورا به نعمتهای خداوند دست یافتند و مدینیان را که از دشمنان خدا بودند، نابود ساختند. او در حاشیه اردن، بنیاسرائیل را جمع کرد. بعد از یادآوری سرگردان بودنشان، قوانین الهی را ابلاغ نمود که مطابق آن، آنها باید در آن سرزمین زندگی میکردند، آواز عبادت و تشکر از موسی را میخواندند، و قدرت او را به یوشع بن نون میرساندند. سپس موسی به بالای کوه نیبو و بر فراز پیسگا رفت، به سرزمین موعود بنیاسرائیل که پیش از او گسترش یافته بود، نگاه انداخت، و در سن ۱۲۰ سالگی مرد. او خاشعانه تر از هر انسان دیگری بود، «پیش از موسی هیچ پیامبری برای بنیاسرائیل فرستاده نشده بود که اینچنین ارتباط نزدیکی با یهوه داشته باشد.» (کتاب دوم تورات ۳۴:۱۰).
قانونگذار اسرائیل[ویرایش]
در میان یهودیان امروزی موسی به عنوان «قانونگذار اسرائیل» شناخته میشود، و قوانین فراوانی را در قالب ۴ کتاب ابلاغ کرده است. اولین کتاب، کتاب میثاق، در سفر خروج ۱۹–۲۴ میباشد، خداوند قوانین این کتاب را در پایه سینا بیان کرده است. درون میثاق، ده فرمان (سفر خروج ۲۰: ۱–۱۷) و کتاب میثاق (سفر خروج ۲۰: ۳۳–۲۳: ۱۹) قرار دارند. کتاب سفر لاویان شامل بدنه دوم قوانین میشود، کتاب سفر اعداد نیز با مجموعهای دیگر از قوانین و سفر تثنیه با مجموعهای دیگر آغاز میشود.
به طور سنتی، موسی به عنوان نویسنده این ۴ کتاب به علاوه سفر پیدایش شناخته میشود، این دو با یکدیگر اولین و برترین کتاب مقدس یهودیان را با نام تورات تشکیل میدهند.
منابع[ویرایش]
جدا از برخی منابع پراکنده در سایر متون مقدس یهودی، تمام دانستهها دربارهٔ موسی از کتاب سفر خروج، سفر لاویان، سفر اعداد و سفر تثنیه به دست آمدهاند.[۵] بسیاری از محققان قدمت این چهار کتاب را به دوران هخامنشیان، یعنی ۵۳۸ تا ۳۳۲ قبل از میلاد نسبت میدهند.[۶]
موسی در ادبیات هلنیستی[ویرایش]
نوشتههای غیرمقدس دربارهٔ یهودیان، با اشاره به نقش موسی، در ابتدا در آغاز عصر هلنیستی، دوره طلایی یونان در جهان باستان، از ۳۲۳ تا ۱۴۶ قبل از میلاد مسیح آشکار شد. سموئیل نوشته است که «یک ویژگی این ادبیات افتخار فراوان در چیزیست که مردم شرق در عموم برخی از گروههای میان آنها را نگه میدارد.»:1102
علاوه بر مورخان یهودی-رومی یا یهودی-هلنی مانند آرتاپانوس از اسکندریه، ایوپلموس، یوسفوس فلاویوس و فیلون اسکندرانی، برخی مورخان غیر یهودی شامل هکاتئوس از آبدرا (نقل شده ا زدیودور سیسیلی)، آلکساندر پولیهیستور، مانتو، آپیون، چارمون از اسکندریه، تاسیتوس و پورفیری، نیز به او اشاره کردهاند. میزان اعتبار این منابع به این بستگی دارد که منابع اولیه ناشناسند.[۷]:1103 همچنین در سایر متون مذهبی مانند میشنا (قرن دوم بعد از میلاد)، میدراش (۲۰۰ تا ۱۲۰۰ میلادی)،[۸] و قرآن (۶۱۰ تا ۶۵۳ میلادی) به موسی اشاره شده است.
تصویر یوزارسیف، در تاریخنگاری هلنیستی، یک کشیش از دین برگشته مصری میباشد که ارتشی از جذامیان را علیه فرعون فرماندهی میکند و در نهایت از مصر تبعید میشود، و نامش را به موسی تغییر میدهد.
در هکاتئوس[ویرایش]
اولین منبع موجود دربارهٔ موسی در نوشتههای یونانی در تاریخ مصری به هکاتئوس از آبدرا (قرن چهارم پیش از میلاد) بازمیگردد. تمام توصیفات باقیمانده او دربارهٔ موسی دو منبع هستند که به وسیله دیودور سیسیلی نقل شدهاند، که آرتور دروگ این گونه مینویسد، «او موسی را رهبری هوشیار و شجاع توصیف میکند که مصر را ترک کرد و یهودیه را برپا ساخت.»[۹]:18 مطابق دستآوردهای فراوان توصیف شده توسط هکاتئوس، موسی چند شهر را پیدا کرد، یک معبد و آیین مذهبی بنا نهاد، و قوانینی را وضع نمود:
- پس از برپایی زندگی در مصر در زمانهای قدیم، که براساس توصیفات افسانهای به طول انجامید، در دوران خدایان و قهرمانان... ، بسیاری از گروهها متقاعد شدند که قوانین مکتوب منوس (موسی) را به کار گیرند، مردی که نه تنها روح بزرگی داشت، بلکه نامش برفراز تمام قانونگذارانی قرار گرفت که نامهایشان ثبت شده است.[۹]:18
همچنین دروگ بیان کرد که این عبارت هکاتئوس مشابه گفتههای متعاقب ایوپلموس بود.[۹]:18
در آرتاپانوس[ویرایش]
تاریخنگار یهودی آرتاپانوس از اسکندریه (قرن دومم پیش از میلاد) موسی را به عنوان قهرمانی فرهنگی و بیگانه با آیین فراعنه، به تصویر کشید. بر اساس گفتههای جان بارکلی دینشناس، موسی آرتاپانوس، «سرنوشت یهودیان را رقم زد، و با شکوه شخصی، فرهنگی و نظامی خود، برای تمام مردم یهودی اعتبار کسب نمود.»[۱۰]
آرتاپانوس دربارهٔ این موضوع سخن میگوید که موسی به چه طریق به همراه هارون به مصر برمی گردد، و زندانی میشود، اما به طور معجزهآسایی به وسیله نام یهوه فرار میکند تا قومش را هدایت نماید. برای گواهی بر این عمل، راهی در معبد ایزیس ایجاد شده است که یادآور آن معجزه میباشد. او موسی را در سن ۸۰ سالگی این گونه توصیف میکند: «بلند قامت، سرخ روی، با موهای سفید بلند، و باوقار». اما برخی مورخان به «طبیعت دفاعی بیشتر کارهای آرتاپانوس»[۱۱]:40 با جزئیات فراوان از کتاب مقدس، همانند ارجاع به شعیب اشاره دارند، شعیب غیر یهودی، دلاوریهای موسی را در کمک به دخترانش تحسین میکند و تصمیم میگیرد موسی را به عنوان پسر خود معرفی نماید.[۱۱]:133
در استرابون[ویرایش]
استرابون، یک مورخ، جغرافیدان و فیلسوف یونانی بود که در کتاب جغرافیای خود (۲۴ میلادی)، با جزئیات دربارهٔ موسی نوشت، که در واقع او یک مصری بود که از شرایط وطنش اظهار تاسف میکرد، و درنتیجه مورد توجه بسیاری قرار گرفت که به خدای او روی آوردند. استرابون برای مثال مینویسد، موسی با به تصویر کشیدن خدا به شکل انسان یا حیوان مخالفت میکرد، و اعتقاد داشت که خدا ریشهای است که همه چیز را در بر میگیرد-خشکی و دریا:[۷]:1132
- ۳۵. یک روحانی مصری به نام موسی، صاحب بخشی از این کشور به نام مصر پایین، از قوانین موجود در آن ناراضی بود، آنجا را ترک کرد و با عده اعظمی از پیروانش به یهودیه آمد. او اعلام کرد که مصریان و آفریقاییها در نشان دادن خدا شبیه جانوران و گاوها سرگرم تمایلات اشتباهی هستند، همچنین یونانیان در شکل دادن به خدایانشان شبیه انسان اشتباه میکردند. زمین، دریا، بهشت، جهان و طبیعت اشیاء، همگی از آن خداست...
- ۳۶. موسی با این آموزهها افراد بسیاری را متقاعد کرد که او را تا اورشلیم امروزی همراهی نمایند...[۱۲]
در نوشتههای استروبن دربارهٔ تاریخ یهودیت آنگونه که درک میکند، او مراحل متنوعی از توسعه را توصیف کرده است: از اولین مرحله، شامل موسی و وارثانش؛ تا آخرین مرحله که "قلعه اورشلیم به وسیله هالهای از تقدیس احاطه شد." قدردانیهای مثبت و روشن استرابون دربارهٔ شخصیت موسی، از مشفقانهترین نوشتههای باستانی است."[۷]:1133 تصویر او از موسی مشابه توصیفات هکاتئوس میباشد که او را مردی سرآمد در هوش و شجاعت معرفی کرده است.[۷]:1133
جان اسمن مصرشناس، به این نتیجه رسیده است که استرابون مورخی بوده است که به عنوان یک یکتاپرست به ساختار دین موسی نزدیک شده بود." او تشخیص داد که "که تنها یک منبع الهی وجود دارد و هیچ تصویری نمیتواند او را نمایش دهد... و تنها راه دستیابی به این خدا، زندگی با تقوی و عادلانه است."
در تاسیتوس[ویرایش]
مورخ رومی، تاسیتوس (۵۶–۱۲۰ میلادی) با اشاره به یکتاپرستی بودن دین یهودیت و بدون تصویری روشن، به موسی اشاره میکند. کار اصلی او، که در آن فلسفه یهودیت را توصیف میکند، کتاب تاریخ او (۱۰۰ میلادی) میباشد، جایی که، براساس گفتههای مورفی، درنتیجه یکتاپرستی یهودیان، اسطوره پاگانیسم شکسته شد.[۱۳] تاسیتوس بیان میکند که با وجود نظرات متنوع موجود در آن عصر دربارهٔ قومیت یهودیان، تمام آنها به طور مشترک موافقند که یک سفر خروج از مصر وجود داشت. بر اساس گفتههای او، فرعون باکنرانف، که از طاعون رنج میبرد، در پاسخ به یک الهام از سوی زئوس یهودیان را تبعید نمود.
مطابق گفتههای او، موسی و یهودیان تنها ۶ روز در بیابان سرگردان بودند و در روز هفتم به سرزمین مقدس رسیدند.[۱۴]
در لنگینوس[ویرایش]
هفتادگانی، ورژن یونانی کتاب مقدس عبری، لنگینوس را تحت تأثر قرار داد، کسی که نویسنده کتاب بزرگ نقد ادبی در عروج میباشد، البته نویسنده اصلی هنوز به طور قطع معلوم نیست. اما، اکثر محققان موافقند که نویسنده در عصر آگوستوس یا تیبریوس، اولین و دومین امپراتور روم زندگی میکرد.
نویسنده سفر پیدایش را به این شیوه نقل میکند، که طبیعت خدا را به روشی درخور بزرگی و خالصبودنش نمایان میسازد. اما او موسی را با نام مورد خطاب قرار نمیدهد، بلکه او را «قانونگذار یهودیان» میخواند. در کنار ذکر سیسرون، موسی تنها نویسنده غیر یونانی ذکر شده در این کار است، و او توصیف کرد که موسی را حتی از نویسندگان یونانی مانند هکاتئوس از اسکندریه و استریون که با احترام با او رفتار میکردند، بیشتر تحسین مینمود.[۷]:1140
در یوسفوس فلاویوس[ویرایش]
در سراسر کتاب آثار باستانی یهودیان اثر یوسفوس فلاویوس (۳۷ تا ۱۰۰ میلادی)، به موسی اشاره شده است. برای مثال کتاب هشت چ. چهار، هیکل سلیمان را توصیف میکند، و به عنوان اولین معبد شناخته میشود. در زمان تابوت عهد، در ابتدا وارد معبد تازه ساخت شد:
زمانی که سلیمان این کارها (سازههای بزرگ و زیبا) را به اتمام رساند، و دهشها را در معبد جمع کرد، و همه اینها تنها در هفت سال، نشاندهنده ثروت و قدرت او میباشد... او همچنین برای حاکمان و بزرگان عبری نامه نوشت، و از همه آنها دعوت کرد در اورشلیم گرد هم آیند، تا هم معبد ساخته شده را ببینند، و هم تابوت را در آن قرار دهند؛ و زمانی که این دعوت در همه جا گسترش یافت... جشن سایهبانها نیز همزمان با آنها اتفاق افتاد. عبریها این جشن را مقدسترین و برترین جشن خود میدانستند؛ لذا آنها تابوت و خیمه متعلق به موسی و تمام عروقی را که برای اعطا به قربانی برای خدا بودند، حمل نمودند، و در معبد قرار دادند... اکنون در این تابوت جز دو میز سنگی که از ده فرمان محافظت میکند، چیز دیگری وجود ندارد. ده فرمان گفتههای خدا با موسی در کوه سینا است که روی آن میزها حکاکی شده است...[۱۵]
به گفته فلدمن، یوسفوس به «فضایل اصلی هوش، شجاعت، میانهروی و عدالت» که مختص موسی بودند، اهمیتی ویژه میافزاید. او تقوا را به عنوان اصل پنجم، اضافه میکند. به علاوه، او «به علاقه موسی به تاکید بر تحمل رنج و اجتناب از رشوهخواری تاکید میکند. موسی مانند افلاطون یک مربیست.»[۱۱]:130
در نومنیوس[ویرایش]
نومنیوس، فیلسوف یونانی، که اهل آپامئای سوریه بود، در طول نیمه دوم قرن دوم میلادی دست به قلم برده است. کنیس گوثری تاریخنگار می نوسید، "نومنیوس شاید تنها فیلسوف شناختهشده یونانی باشد که زندگی موسی و عیسی را به صراحت مطالعه نموده است..."[۱۶]:194 او ذهنیت خود را توصیف میکند:
نومنیوس مردی جهانی بود؛ کار او تنها محدود به رازهای یونان و مصر نمیشود، بلکه دربارهٔ خدای برهماییان و مغها نیز سخن گفته است. این آگاهی او و استفاده از متون مقدس عبری است که او را از سایر فلاسفه یونانی متمایز میسازد. همانطور که او هومر را شاعر میداند، موسی را پیامبر میشمارد. افلاطون نیز به عنوان موسی یونان توصیف شده است.[۱۶]:101
در ژوستین شهید[ویرایش]
ژوستین شهید (۱۰۳ تا ۱۶۵ میلادی)، سنت و فیلسوف دیندار مسیحی، با توجه به مطالعاتی دیگر، ادعا نومنیوس را تکرار کرد. پائول باکهام روحانی، بیان کرد که موسی «بسیار قابلاعتماد»، ژرفاندیش و راستگو بود، زیرا در زمره بزرگترین فلاسفه یونانی قرار داشت.[۱۷] او از طرف ژوستین میگوید:
من شروع خواهم کرد، سپس، با اولین پیامبر و قانونگذارمان، موسی... شما باید بدانید که، تمام معلمان، حکما، شاعران، تاریخشناسان، فیلسوفان، قانونگذاران، و از همه قدیمیتر، تاریخ یونان به ما نشان میدهند که موسی اولین معلم دینی ما بوده است.[۱۷]
بررسی تاریخ[ویرایش]
سنت موسی را به عنوان قانونگذار و قهرمان فرهنگی بنیاسرائیل، میتوان در منابع تثنویه، مربوط به قرن هفتم پادشاهی یهودا نسبت داد. موسی شاکله مرکزی مکتب تثنویه از ریشههای بنیاسرائیل را تشکیل میدهد. دیدگاه اصلی این است که تثنویه برپایه موادی استوار است که تاریخشان به زمان پادشاهی اسرائیل بر میگردد، لذا روایات کتاب مقدس برپایه سنتی است که تقریباً به قرن دهم، یا چهار قرن بعد از زندگی موسی بازمیگردد. در مقابل، مینیمالیستهای کتاب مقدس مانند فیلیپ دیویس و نیلز پیتر لمچ، به سفر خروج به عنوان یک داستان تخیلی مینگرد که در زمان هخامنشیان یا حتی قبلتر و بدون هیچ اشارهای به موسی تاریخی، ایجاد شده است.[۱۸][۱۹]
بحث پیرامون تاریخچه خروج مدتهاست که بدون هیچ نتیجه قطعی، در حال ادامه است. برای مثال مانتو در داستانی تحریف شده که توسط یوسفوس فلاویوس بیان شده است، میگوید که موسی در اصل یک کشیش از دین خارج شده به نام یوزارسیف بود که جزام را در خارج از آواریس گسترش داد.
برخی پژوهشگران کتاب مقدس گمان میکنند، حتی اگر داستانهای کتاب مقدس چیزی را که بیشتر شبیه یک فرایند تدریجی مهاجرت و پیروزی میباشد، به شکل اتفاقی یک دفعهای به تصویر بکشند، احتمالاً در زیر سنت خروج و سینا، هستهای تاریخی بتوان یافت. بنابرین اصل «بردهداری در مصر»، شرایط تاریخی کنترل امپریالیستی پادشاهی نوین مصر بر کنعان را بعد از فتوحات رامسس دوم بازتاب میکند، که تحت فشار مردمان دریا و فروپاشی عصر برنز به تدریج در طول قرن ۱۲ ام کاهش یافت؛ اسرائیل فینکلشتاین به ظهور شهرکها در تپه مرکزی در حدود سال ۱۲۰۰ به عنوان اولین شهرکهای اسرائیل اشاره میکند.[۲۰]
یک الگوی دورهای از این شهرکهای مرتفع، مربوط به فرهنگ اطراف، پیشنهاد میکند که کنعانیان امروزی، روش زندگی کشاورزی و عشایری را ترکیب کردند. زمانی که قوانین مصری با حمله مردمان دریا فروریختند، تپه مرکزی دیگر قادر به محافظت از جمعیت عظیم عشایر نبود، لذا آنها از چادرنشینی به یکجانشینی روی آوردند.[۲۱][نیازمند شفافسازی]
اما فینکلشتاین بیان میکند، در کتابی که در همان زمان بسیاری از محققان «خروج» بدان اشاره میکردند، مصر در قله شکوه خود به سر میبرد، و دارای مجموعهای از قلعهها برای محافظت از مرزها و ایستگاههای بازرسی به مسیر کنعان بود. این بدان معناست که خروج در مقیاس ذکر شده در تورات غیرممکن بوده است.[۲۲]
درحالی که داستان عمومی خروج و فتح سرزمین موعود ممکن است در وقایع تاریخی ریشه داشته باشد، نقش موسی به عنوان رهبر بنیاسرائیل در این وقایع قابل اثبات نیست.[۲۳][۲۴][۲۵][۲۶] ویلیام دور با ریشه کنعانی بنیاسرائیل موافق است، ولی محتمل میشمارد که برخی مهاجران مصری به شکل موسی در ۱۲۵۰–۱۲۰۰ فرااردن را ترک کرده باشند.[۲۷]
مارتین نورث بیان میکند که دو گروه مختلف وقایع خروج و سینا را تجربه کردهاند، و هر یک از آنها مستقل از دیگری، داستان خود را انتقال دادهاند، او مینویسد، «داستان کتاب مقدس عبریانی از مصر به کنعان را دنبال میکند که از بافندهای مشترک که زمینهها و سنتهایی مختلف را پیرامون شخصیت موسی ایجاد میکند، ساخته شده است.»[۲۸]
«فرضیه کنیت» که در سال ۱۸۷۲ توسط کرنلیوس تیله مطرح شده است، فرض میکند که تصویر موسی بازتاب یک کشیش مدین از یهوه است، که دین او به وسیله کنیت، از کنعان جنوبی (ادوم، موأب، مدین) به اسرائیل گسترش یافته است. این ایده بر اساس یک سنت قدیمی (ذکر شده در کتاب داوران) است که بیان میکند پدر قانونی موسی یک کشیش از یهوه بود، که یادوارهای از ریشه مدین خدا را حفظ میکرد. درحالی که نقش کنیت در انتقال فرقه بسیار قابل قبول است، دیدگاه تیل دربارهٔ نقش تاریخی موسی در تحقیقات مدرن کمتر مورد حمایت قرار گرفته است.[۲۹]
ویلیام آلبرات دیدگاه مطلوبتری درمقابل دیدگاه مربوط به موسی دارد، اساس داستانهای کتاب مقدس را پذیرفته، اما تأثیر قرنها انتقال شفاهی و کتبی را شناسایی کرده است، که موجب به دست آوردن لایههای یکپارچگی میشود.[۲۸]
موسی در سنتهای دینی[ویرایش]
یهودیت[ویرایش]
در کتب کاذبه یهودی و دسته تفاسیر خاخامی معروف به میدراش، همانند کارهای قانون شفاهی یهودی، یعنی میشنا و تلمود، داستانهای ارزشمند و اطلاعات اضافی دربارهٔ موسی وجود دارد. همچنین موسی در سنت یهودی چندین نام مستعار دارد. میدراش، موسی را به عنوان یکی از هفت شخصیت مقدسی میداند که نامهای متفاوتی داشته است.[۳۰] نامهای دیگر موسی عبارت بودند از: یکوتهیل (به وسیله مادرش)، آوی سوکو (به وسیله دایهاش) و شمائیاه بن نتانل (به وسیله مردم اسرائیل).[۳۱] همچنین نامهای تویاه (به عنوان اولین نام)، و لاوی (به عنوان نام خانوادگی)، همان،[۳۲] مچوکیک (قانونگذار)،[۳۳] و اهل گاو ایش[۳۴] نیز به موسی نسبت داده شدهاند.
مورخان یهودی مانند اپولموس که در اسکندریه زندگی میکردند، شاهکار آموزش الفبا به فنیقیها را مشابه افسانههای تحوت به موسی نسبت دادهاند.[۳۵] آرتاپانوس از اسکندریه نه تنها موسی را با توث/هرمس بلکه با موسائس از آتن (که او نامش را معلم اورفئوس مینامد) شناسایی میکند، و تقسیم مصر به ۳۶ منطقه را به او منسوب مینماید. او نام شاهزادهای را که موسی را به عنوان فرزندخوانده فرعون منسوب میکند، آورده است.[۳۶]
منابع قدیمی به گمان موسی و گواهی موسی اشاره دارند. در قرن نوزدهم، فردی به نام آنتونیو سریانی متنی لاتین را در میلان پیدا کرد و نامش را گمان موسی گذاشت، اگرچه این متن به گمان موسی یا بخشهایی از گمان که نویسندههای باستانی گفته بودند، ارتباط نداشت، و این ظاهراً یک گواهی است. این واقعه که نویسندههای باستانی گفتهاند، همچنین در نامه یهودا ذکر شده است.
یهودیان ارتدوکس موسی را موشه رابنو، اود هاشم، آوی هانویم زیا مینامند. او "رهبر ما موشه"، "بنده خداً و "پدر تمام پیامبران" توصیف شده است. از دیدگاه آنها، موسی نه تنها تورات بلکه نسخه (کتبی و شفاهی) و مخفی را دریافت نمود. او همچنین به عنوان بزرگترین پیامبر شناخته میشود.[۳۷]
فراتر از دورهاش، با توجه به اینکه در همهجا ۱۲۰ سال به عنوان بیشترین سن برای فرزندان نوح درنظر گرفته شده، یهودیان معتقدند موسی نیز ۱۲۰ سال عمر کرده است.
مسیحیت[ویرایش]
برای مسیحیان موسی –که در مقایسه با عهد عتیق بیشتر در عهد جدید مورد اشاره قرار گرفته است- همانطور که آموزههای مسیح مورد اشاره و شرح قرار گرفته است، مظهر قوانین الهی میباشد. نویسندگان عهد جدید اغلب برای شرح مأموریت مسیح، رفتار و گفتار او را با موسی مقایسه میکنند. برای مثال، در اعمال رسولان، ۷: ۳۹–۴۳، ۵۱–۵۳، طرد موسی به وسیله یهودیانی که گوساله سامری را میپرستیدند، با طرد عیسی به وسیله یهودیان مرتبط است.
همچنین موسی در چند پیام از عیسی به تصویر کشیده شده است. زمانی که مطابق فصل سوم انجیل یوحنا او نقودیموس فریسی را در شب ملاقات نمود، او مار برنزی موسی را که بنی اسرائیل آن را میدیدند و مورد درمان قرار میگرفتند، با مرگ و رستاخیز خود برای درمان مردم مقایسه نمود. در بخش ششم، عیسی به این ادعای مردم که موسی در صحرا برای قومش گزانگبین فراهم کرد، اینگونه پاسخ داد که او موسی نبود، بلکه خداوند بود. عیسی بیان کرد که او به دست خدا غذای مردم را فراهم نموده است.
موسی، به همراه الیاس، در هر سه تغییر عیسی، در انجیل متی ۱۷، انجیل مرقیس ۹، و انجیل لوقا ۹، او را مشاهده نمود. مسیحیان بعدی تشابههای فراوان دیگری بین زندگی موسی و عیسی پیدا کردند، به قدری که عیسی به عنوان دومین موسی شناخته شد. برای مثال فرار مسیح از کشتار بیگناه (نقاشی)/کشتار توسط هیرودیس در بیت لحم مشابه فرار موسی از کشتار نوزادان عبری توسط فرعون میباشد. این تشابهات، برخلاف آنهایی که در بالا مورد اشاره قرار گرفتهاند، در کتاب مقدس بیان نگشتهاند. این مقاله را در نوعشناسی (الهیات) مشاهده کنید.
ارتباط او با مسیحیت مدرن کاهش نیافته است. برخی کلیساها موسی را یک قدیس میخوانند؛ و در تقویم مربوطه قدیسهای کلیسای ارتدوکس شرقی، کلیسای کاتولیک و کلیساهای لوتریانی در ۴ سپتامبر به عنوان یک پیامبر برایش جشن میگیرند.[۳۸] در تقویم قدیسان کلیسای آپوستولیک ارمنی، در ۳۰ ژوئیه به عنوان پدر مقدس برایش جشن میگیرد.
مورمونیسم[ویرایش]
اعضای کلیسای عیسی مسیح (به طور محاورهای به مورمونها مشهورند) در حالت عمومی موسی را به دید سایر مسیحیان مینگرند. اما، علاوه بر قبول تواناییهای مقدس موسی، مورمونها شامل گزیدهای از کتاب موسی به عنوان بخشی از کتاب مقدسشان میباشند.[۳۹] اعتقاد بر این است که این کتاب ترجمه نوشتههای موسی بوده و در مروارید گرانقیمت (مورمونیسم) آمده است.[۴۰]
قدیسان بعدی به طور منحصر به فرد معتقدند که موسی بدون مرگ پا به بهشت گذاشته است. به علاوه، جوزف اسمیت و الیور کودری بیان کردند که در ۳ آوریل ۱۸۳۶، موسی را در معبد کریتلند دیدهاند.[۴۱]
اسلام[ویرایش]
موسی بیش از هر شخص دیگری در قرآن مورد اشاره قرار گرفته است و زندگی اش بیش از هر پیامبر دیگری نقل و بازگو شده است.[۴۲] در حالت عمومی، موسی مشابه محمد پیامبر اسلام است[۴۳] و «شخصیت او برخی از موضوعات اصلی دین اسلام را نمایش میدهند»، از جمله «دستور اخلاقی که ما باید خود را تسلیم خدا کنیم.»
موسی در قرآن هم به عنوان نبی و هم به عنوان رسول توصیف شده است، رسول نشان میدهد که او یکی از آن پیامبرانی بود که کتاب مقدس و قانون را برای مردم آورد.
هوستون اسمیت (۱۹۹۱)، ملاقاتی بین موسی و محمد را توصیف میکند. او بیان میدارد یکی از رویدادهای مهم زندگی محمد و در نتیجه مسلمانان ۵ وعده نماز روزانه است که ناشی از او میباشد.[۴۴]
موسی ۵۰۲ بار در قرآن مورد اشاره قرار گرفته است؛ آیاتی که به موسی اشاره دارند عبارتند از: بقره ۴۹ تا ۶۱، الاعراف ۱۰۳ تا ۱۶۰، یونس ۷۵ تا ۹۳، اسراء ۱۰۱ تا ۱۰۴، طه ۹ تا ۹۷، الشعرا ۱۰ تا ۶۶، النمل ۷ تا ۱۴، قصص ۳ تا ۴۶، زخرف ۴۶ تا ۵۵، دخان ۱۷ تا ۳۱ و نازعات ۱۵ تا ۲۵ و بسیاری دیگر. اکثر رویدادهای مهم زندگی موسی که در کتاب مقدس نقل شدهاند، به طور پراکنده در سورههای قرآن یافت میشوند، فقط داستان خضر و موسی در کتاب مقدس وجود ندارد.[۴۲]
درواقع، در قرآن در روایات متعددی به موسی و بنی اسراییل اشاره شده است.[۴۵] همچنین امام دوازدهم شیعیان دوازدهامامی نیز از جهت نجات دادن مظلومان و مستضعفان به موسی تشبیه شده است.[۴۶]
در داستانهای مربوط به قرآن، خدا به یوکابد دستور میدهد تا موسی را در یک قایق کوچک قرار دهد و او را روانه نیل کند، بنابرین او موسی را به طور کامل به خداوند سپرد.[۴۲][۴۷] آسیه همسر فرعون (نه دخترش)، او را شناور در آب یافت. او فرعون را متقاعد کرد که او را به فرزندی بپذیرند، زیرا هیچ فرزند دیگری نداشتند.
قرآن بر مأموریت موسی برای دعوت فرعون به سوی خدا[۴۸] و نجات بنیاسرائیل[۴۲][۴۹] تأکید دارد. براساس قرآن، موسی بنیاسرائیل را به ورود به کنعان دعوت نمود، اما آنها علاقهای به جنگ با کنعانیان نداشتند، و از شکست خوردن میهراسیدند. موسی از خدا طلب بخشش نمود و عنوان کرد که او و برادرش هارون از بنیاسرائیل سرکش به دورند.[۵۰]
براساس سنت اسلامی، موسی در مقام نبی موسی در اریحا به خاک سپرده شده است.
موسی درآیات قرآن[ویرایش]
بهائیت[ویرایش]
در بهائیت، موسی رساننده پیام حق است که به اندازه آنهایی که در سایر دورانها ارسال شدهاند، معتبر میباشد.[۵۲] یکی از القاب موسی در بهائیت، «کلیمالله» میباشد.[۵۳] موسی به عنوان هموار کننده راه بهاءالله و وحی نهاییاش، و معلم حقیقت توصیف شده است، که آموزههایش درخور مردم دوران خود بوده است.[۵۴]
پذیرشهای مدرن[ویرایش]
ادبیات[ویرایش]
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به Moses در ویکیگفتاورد موجود است. |
رمان الواح قانون از توماس من، روایتکننده داستان خروج از مصر است که شخصیت اصلی آن موسی میباشد.
در فروید[ویرایش]
زیگموند فروید در آخرین کتاب خود، موسی و یکتاپرستی در سال ۱۹۳۹، بدیهی دانست که موسی یک اشرافزاده مصری و پیرو یکتاپرستی آخناتون بود. به دنبال تئوری مطرح شده توسط منتقدان امروزی، فروید اعتقاد دارد که موسی در صحرا به قتل رسید، و حس جمعی پدرکشی که همواره در قلب یهودیان قرار داشت، ایجاد شد. او نوشت، «یهودیت آیین پدر و مسیحیت آیین پسر شده بود.» ریشه مصری موسی و پیامهایش مورد توجه پژوهشگران فراوانی قرار گرفته است.[۵۵]
بر خلاف این دیدگاه، آیین موسی در تمام جنبهها به جز ویژگی اصلی، یعنی پرستش خدای یگانه، با آیین آتونپرستی مختلف است،[۵۶] البته این موضوع برای مثال در مناجات بزرگ با آتن و مزامیر ۱۰۴ به طور گستردهای مورد بحث قرار گرفته است.[۵۷][۵۸] تفسیر فروید از موسی تاریخی این است که او بین تاریخنگاران مورد قبول واقع نشده است، و بسیاری به صورت شبهتاریخی به او مینگرند.[۵۹]
نقد[ویرایش]
در اواخر قرن ۱۸ ام، توماس پین دادارباور در کتاب عصر خرد دربارهٔ مدت قوانین موسی اظهار نظر نموده، و اینگونه بیان کرده است که «شخصیت موسی، همانطور که در کتاب مقدس ذکر شده، بسیار ترسناک است.»[۶۰] او برای اثبات این موضوع به یکی از داستانهای کتاب مقدس اشاره میکند. در قرن ۱۹ام، رابرت اینگرسول ندانمگرا نوشت «... که تمام این ندانمکاریها، بدنامیها، سنگدلیها و کارهای زشت که در کتب پنجگانه عهد عتیق ذکر شدهاند، سخنان خداوند نیستند، بلکه، آنها اشتباهات موسی میباشند.»[۶۱] در قرن بیست و یکم، ریچارد داوکینز خدا ناباور، با توجه به روایتی از کتاب مقدس، به نتیجه رسید که، «نه، موسی الگویی برای اخلاق مدرن نیست.»[۶۱]
هنر تجسمی[ویرایش]
موسی به دلیل قانونگذار بودن، در چند ساختمان دولتی در ایالات متحده به تصویر کشیده شده است. در کتابخانه ملی کنگره آمریکا یک مجسمه بزرگ از موسی در کنار مجسمه پولس قرار گرفته است. موسی یکی از ۲۳ قانونگذاریست که نقشبرجسته مرمریاش در تالار مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا در کاخ کنگره قرار دارد. سایر ۲۲ قانونگذار رو به سمت موسی هستند که تنها نقشبرجسته روبهجلوست.[۶۲][۶۳]
موسی هشت بار در کندهکاری حلقه سقف تالار بزرگ دیوان عالی نمایان شده است. تصویر او همراه تصویر سایر چهرههای قدیمی مانند سلیمان، زئوس خدای یونانیان، و مینرو الهه عقل و هنر رومیان میباشد. سنگفرش شرقی ساختمان دیوان عالی موسی را درحالی نمایش میدهد که دو لوح در دست دارد. این لوحها ده فرمان حک شده بر درهای بلوطی دادگاه را نمایان میسازند، که به وسیله چهارچوبهای برنزی احاطه شدهاند. یک تصویر بحثبرانگیز درست در بالای سر رئیس عدالت قرار گرفته است. در مرکز مجسمه ۴۰ فوتی اسپانیایی لوحی قرار دارد که اعداد رومی ۱ تا ۱۰ را با برخی اعداد مخفی نشان میدهد.[۶۴]
مجسمه میکلآنژ[ویرایش]
مجسمه موسی اثر میکل آنژ در کلیسای سن پیترو در وینکولی رم، یکی از شاهکارهای جهانیست. شاخهای بالای سر مجسمه موسی حاصل ترجمه غلط کتاب مقدس از عبری به کتاب مقدس ولگاته لاتین است. معنی واژه استعمال شده از کتاب خروج «شاخ» یا «تابش» میباشد. تحقیقات مؤسسه باستانشناسی آمریکا نشان میدهد که این واژه زمانی مورد استفاده قرار گرفت که موسی «بعد از دیدن شکوه ایزدی به سمت افرادش برگشت،» و چهرهاش «تابان گشت.»[۶۵] در آثار هنری اخیر یهودی اغلب تابشهایی از سر موسی خارج میشود.[۶۵]
یک نویسنده دیگر توضیح میدهد، «زمانی که سنت جروم عهد عتیق را به لاتین ترجمه کرد، فکر کرد که هیچکس جز مسیح نباید پرتو نور تابش کند؛ لذا از ترجمه دوم استفاده نمود.»[۶۶][۶۷] اما استیفن لنگ اشاره میکند که نسخه جروم موسی را با «تابشهای شبیه به شاخ» توصیف کرد ولی بطور ناشیانه آن گونه ترجمه کرد که گویا شاخ دارد.[۶۶][۶۷] او همچنین اشاره کرد که به گفته جروم موسی بر روی یک تخت پادشاهی تکیه زده بود، در حالی که موسی نه پادشاه بوده و نه هرگز روی چنین تختی نشده بود.[۶۶][۶۷]
فیلم و تلویزیون[ویرایش]
موسی در فیلم صامت ده فرمان به کارگردانی دومیل، در سال ۱۹۲۳ به بازیگری تئودور روبرتز، در نقش او، به تصویر کشیده شد. در فیلم دیگری با همین نام، یعنی ده فرمان به کارگردانی سیسیل ب دومیل در سال ۱۹۵۶ با بازی چارلتون هستون به موسی پرداخته شده است. در سال ۲۰۰۶ نیز یک سریالی تلویزیونی با نام ده فرمان تولید شد.
برت لنکستر در سریال چند قسمتی موسی قانونگذار نقش موسی را بازی کرد. در فیلم تاریخ جهان، قسمت ۱، مل بروکس نقش موسی را بازی کرده است.[۶۸] بین کینگزلی در انیمیشن ده فرمان محصول سال ۲۰۰۷ گوینده است.
در انیمیشن شاهزاده مصر از محصولات شرکت دریمورکس در سال ۱۹۹۸، موسی شخصیت اصلی است. گوینده نقش موسی ال کیلمر میباشد.[۶۹]
جستارهای وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به موسی در ویکیگفتاورد موجود است. |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ موسی موجود است. |
ترجمه از ویکیپدیا انگلیسی
- ↑ خروج ۷: ۷
- ↑ تثنیه ۳۴: ۷
- ↑ اعداد ۲۷: ۱۸
- ↑ Dozeman 2009, p. ۸۱–۸۲.
- ↑ Van Seters 2004, p. ۱۹۴.
- ↑ Ska 2009, p. ۲۶۰.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ Shmuel, Safrai, M. Stern (ed) The Jewish People in the First Century, Van Gorcum Fortress Press (1976)
- ↑ Hammer, Reuven. The Classic Midrash: Tannaitic Commentaries on the Bible, Paulist Press (1995) p. 15
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ Droge, Arthur J. Homer or Moses?: Early Christian Interpretations of the History of Culture, Mohr Siebeck (1989)
- ↑ Barclay, John M. G. Jews in the Mediterranean diaspora: from Alexander to Trajan (323 BCE - 117 CE), University of California Press (1996) p. 130
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ Feldman, Louis H. Josephus's Interpretation of the Bible, University of California Press (1998)
- ↑ Strabo. The Geography of Strabo, XVI 35, 36, Translated by H.C. Hamilton and W. Falconer, pp. 177-178,
- ↑ Tacitus, Cornelius. The works of Cornelius Tacitus: With an essay on his life and genius by Arthur Murphy, Thomas Wardle Publ. (1842) p. 499
- ↑ Tacitus, Cornelius. Tacitus, The Histories, Volume 2, Book V. Chapters 5, 6 p. 208.
- ↑ Josephus, Flavius. The works of Flavius Josephus: Comprising the Antiquities of the Jews, trans. by William Whiston, (1854) Book VIII, Ch. IV, pp. 254-255
- ↑ ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ Guthrie, Kenneth Sylvan. Numenius of Apamea: The Father of Neo-Platonism, George Bell & Sons (1917)
- ↑ ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ Blackham, Paul; ed. Paul Louis Metzger. Trinitarian Soundings in Systematic Theology, in essay: "The Trinity in the Hebrew Scriptures", Continuum International Publ. Group (2005) p. 39
- ↑ Stead, Michael R.; John W. Raine (2009). The Intertextuality of Zechariah 1-8: Ideals and Realities. T. & T.Clark Ltd. p. 42. ISBN 978-0-567-29172-1.
- ↑ Meyers, Carol (2005). Exodus. Cambridge University Press. p. 3. ISBN 978-0-521-00291-2.
- ↑ I Finkelstein and N. Na'aman, eds. , From Nomadism to Monarchy (Jerusalem: Israel Exploration Society, 1994)
- ↑ Finkelstein, Israel and Silberman, Neil Asher (2001). The Bible Unearthed. New York: Free Press. ISBN 0-684-86912-8.
- ↑ Finkelstein, Israel and Silberman, Neil Asher (2001). The Bible Unearthed. New York: Free Press. ISBN 0-684-86912-8.
- ↑ Who Were the Early Israelites? by William G. Dever (William B. Eerdmans Publishing, Grand Rapids, MI, 2003)
- ↑ The Bible Unearthed by Neil Asher Silberman and Israel Finkelstein (Simon and Schuster, New York, 2001)
- ↑ "''False Testament''by Daniel Lazare (Harper's Magazine, New York, May 2002)". Harpers.org. Retrieved 2010-10-11.
- ↑ "Archaeology and the Hebrew Scriptures".
- ↑ Dever, William G. (2002). What Did the Biblical Writers Know and When Did They Know It?. Wm. B. Eerdmans Publishing Company. ISBN 0-8028-2126-X.
- ↑ ۲۸٫۰ ۲۸٫۱ "Moses." Encyclopædia Britannica. 2007. Encyclopædia Britannica Online
- ↑ DDD (1999:911).
- ↑ Midrash Rabbah, Ki Thissa, XL. 3-3, Lehrman, P.463
- ↑ Yalkut Shimoni, Shemot 166 to Chronicles I 4:18, 24:6; also see Vayikra Rabbah 1:3; Chasidah p.345
- ↑ Rashi to Bava Batra 15s, Chasidah p.345
- ↑ Bava Batra 15a on Deuteronomy 33:21, Chasidah p.345
- ↑ Rashi to Berachot 54a, Chasidah p.345
- ↑ Eusebius, Præparatio Evangelica ix. 26
- ↑ Eusebius, l.c. ix. 27
- ↑ "Judaism 101: Moses, Aaron and Miriam". Jewfaq.org. Retrieved 2010-03-02.
- ↑ Great Synaxaristes: (یونانی) Ὁ Προφήτης Μωϋσῆς. 4 Σεπτεμβρίου. ΜΕΓΑΣ ΣΥΝΑΞΑΡΙΣΤΗΣ.
- ↑ Skinner, Andrew C. (1992), "Moses", in Ludlow, Daniel H, Encyclopedia of Mormonism, New York: Macmillan Publishing, pp. 958–959, ISBN 0-02-879602-0, OCLC 24502140
- ↑ Taylor, Bruce T. (1992), "Book of Moses", in Ludlow, Daniel H, Encyclopedia of Mormonism, New York: Macmillan Publishing, pp. 216–217, ISBN 0-02-879602-0, OCLC 24502140
- ↑ The Doctrine and Covenants 110:11
- ↑ ۴۲٫۰ ۴۲٫۱ ۴۲٫۲ ۴۲٫۳ Annabel Keeler, "Moses from a Muslim Perspective", in: Solomon, Norman; Harries, Richard; Winter, Tim (eds.), [http://books.google.com/books?id=9A4JZ8CSJJwC&pg=PA55&vq=Moses&dq=MosesQur'an&source=gbs search s&cad=4&sig=ACfU3U1sEssZMSZaPhSSlzCosLopQbDrOQ#PPA55,M1 ''Abraham's children: Jews, Christians, and Muslims in conversation'', by. T&T Clark Publ. (2005), pp. 55 - 66.
- ↑ Keeler (2005) describes Moses from the Muslim perspective:
- ”Among prophets, Moses has been described as the one ‘whose career as a messenger of God, lawgiver and leader of his community most closely parallels and foreshadows that of Muhammad’, and as ‘the figure that in the Koran was presented to Muhammad above all others as the supreme model of saviour and ruler of a community, the man chosen to present both knowledge of the one God, and a divinely revealed system of law’. We find him clearly in this role of Muhammad’s forebear in a well-known tradition of the miraculous ascension of the Prophet, where Moses advises Muhammad from his own experience as messenger and lawgiver. ”
- ↑ Smith, Huston. [http://books.google.com/books?id=eDMIwLHwKOcC&printsec=frontcover&dq=hustonsmithreligion&ei=l7 lS4niMo7ylQTQxOXFCQ&cd=2#v=onepage&q=crucial events Muhammad's life&f=false The world's religions HarperCollins, (1991) p. 245
- ↑ «بررسی تطبیقی جایگاه موسی (ع) در قرآن و تورات». مجله نامه الهیات. بازبینیشده در ۱۷ مه ۲۰۱۴.
- ↑ «شباهت امام عصر (عج) و حضرت موسی (ع)». فارس. بازبینیشده در ۱۷ مه ۲۰۱۴.
- ↑ [قرآن قصص ۷]
- ↑ [قرآن نازعات ۱۷]
- ↑ [قرآن طه ۴۷]
- ↑ [قرآن مائده ۲۰]
- ↑ 103تا171اعراف-9تا101طه-3تا50قصص-75تا95یونس-40تا93بقره-153تا161نسا-20تا26مائده-5تا17ابراهیم-60تا82کهف-101تا104اسرا-7تا14نمل-35و36فرقان-51تا53مریم-23تا29غآفر-37تا48غآفر-45تا49مومنون-114تا122صافات-10تا68شعرا-15تا26نازعات-46تا56زخرف-17تا36دخان-37تا42ذاریات-124نحل-2تا8اسرا-163اعراف-58بقره-16تا20جاثیه-41تا46قمر-9تا12حاقه-5صف
- ↑ Historical Context of the Bábi and Bahá'í Faiths
- ↑ Paradise and Paradigm: Key Symbols in Persian Christianity and the Baháí̕ Faith, Christopher Buck - 1999
- ↑ The Bahá'í: The Religious Construction of a Global Identity - Page 256, Michael McMullen - 2000
- ↑ Assmann, Jan (1997). Moses the Egyptian: The Memory of Egypt in Western Monotheism. Harvard University Press. ISBN 0-674-58738-3. See also Y. Yerushalmi's monograph on Freud's Moses.
- ↑ "Order of the Aten Temple".
- ↑ Jan Assmann, op. cit.
- ↑ Atwell, James E. (2000). "An Egyptian Source for Genesis 1". Journal of Theological Studies 51 (2): 441–477. doi:10.1093/jts/51.2.441.
- ↑ Bernstein, Richard J. (1998). Freud and the Legacy of Moses. New York: Cambridge University Press. ISBN 0-521-63096-7.
- ↑ Thomas Paine The Age of Reason part II, 1796
- ↑ ۶۱٫۰ ۶۱٫۱ Robert G. Ingersoll, Some Mistakes of Moses chapter XXIX
- ↑ "Relief Portraits of Lawgivers: Moses. Architect of the Capitol". Aoc.gov. 2009-02-13. Retrieved 2010-03-02.
- ↑ "Courtroom Friezes: North and South Walls: Information Sheet." Supreme Court of the United States. [۱]
- ↑ "In the Supreme Court itself, Moses and his law on display" Religion News Service
- ↑ ۶۵٫۰ ۶۵٫۱ MacLean, Margaret. (ed) Art and Archaeology, Vol. VI, Archaeological Institute of America (1917) p. 97
- ↑ ۶۶٫۰ ۶۶٫۱ ۶۶٫۲ Thomason, Dustin; Caldwell, Ian (2005). The Rule of Four. New York: Random House. p. 151. ISBN 0-440-24135-9.
- ↑ ۶۷٫۰ ۶۷٫۱ ۶۷٫۲ Gross, Kenneth (2005). The Dream of the Moving Statue. Ithaca, NY: Cornell Univ. Press. p. 245. ISBN 0-271-02900-5.
- ↑ "History of the World: Part I".
- ↑ "Prince of Egypt".
- عاطف الزین، سمیح، داستان پیامبران علیهم السلام در قرآن، ترجمه علی چراغی، اول، تهران: ذکر، ۱۳۸۰، ISBN 964-307-163-4
- کتاب مقدس عهد عتیق و عهد جدید، ترجمه فاضل خان همدانی، ویلیام گلن، هنری مرتن، تهران: اساطیر، ۱۳۷۹، ISBN 964-331-068-X
|
|
|