دُرّانی یا ابدالی نام قومی از افغانان (پشتون) است که در اطراف و حوالی قندهار سکونت دارند. گفته میشود که بسبب کشیدن مروارید در گوش به این لقب ملقب گشتند و این قوم را ابدالی نیز مینامند. این طایفه اصلاً ابدالی نام داشت و پس از برآمدن احمدشاه درانی نامش به درانی تبدیل گردید. طایفهٔ ابدالی به چند تیره تقسیم میشد که از مهمترین آنها پوپلزایی یا پوپلزی و بارکزایی یا بارکزی بود. بعد از قتل نادرشاه افشار (۱۱۶۰ ه. ق.)، شعبهٔ سدوزایی (سدوزی یا صدوزایی) از تیرههای پوپلزایی و سپس تیرهٔ بارکزایی در افغانستان حکومت کردهاند. امرای شعبهٔ سدوزایی بترتیب عبارت بودهاند از:
در زمان امرای اخیر خاصه محمودشاه درانی و کامرانمیرزا، جنگهای هرات بین ایران و افغانستان واقع شد. سلسلهٔ سدوزایی بدست دوست محمدخان افغان منقرض شد و فرمانروائی به تیرهٔ بارکزائی منتقل گردید. پس از قتل نادرشاه افشار (۱۱۶۰ ه. ق.)، و دسیسه انگلستان افغانان از تابعیت ایران بیرون رفتند و احمدخان را که رئیس قبیلهٔ درانی بود به پادشاهی برداشتند. وی مقام وزارت را به جمالخان رئیس قبیلهٔ بارکزایی – که با قبیلهٔ درانی رقابت داشتند – واگذاشت. از این تاریخ تا یک قرن بعد، این ترتیب برقرار بود؛ یعنی شاه از قبیلهٔ درانی و وزیر از قبیلهٔ بارکزایی اختیار میشد. احمدشاه سلسلهٔ درانی را (که از ۱۱۶۰ تا ۱۲۴۲ ه. ق. حکومت کردهاند) تأسیس نمود و تمام افغانستان را مطیع کرد و چند بار به هند حمله برد و قسمتی از هند را ضمیمهٔ افغانستان نمود. زمانشاه نوادهٔ احمدشاه بقتل عام قبیلهٔ بارکزایی پرداخت، ولی این امر بر نفوذ افراد بارکزایی افزود و وسیلهٔ انقراض سلسلهٔ درانی شد. پس از چند سال هرج و مرج – یعنی در سال ۱۲۴۲ ه. ق. / ۱۸۲۶ م. – دوست محمدخان برادر وزیر مقتول (فتحخان بارکزایی) به تخت پادشاهی افغانستان جلوس کرد.
در محاصرة قلعه هرات توسط محمدشاه، پاتینجر نزد کامران میرزا رفت و او را از تسلیم شدن باز داشت و مطمئن کرد که دولت انگلستان به ایران اعلان جنگ خواهد کرد و نیز متعهد شد که تا هفت ماه قشون ایران را از دور هرات پراکنده سازد. او در هرات شروع به پرداخت وجه کرد و مبالغ گزافی پرداخت و موجب شد اهالی قلعه بیشتر مقاومت کنند.
«مستر مک نیل» سفیر انگلستان در ایران نیز اطلاعات اردوی ایران را برای او [پاتپنجر] میفرستاد. عملیات پیچدة انگلیسیها در افعانستان علیه ایران با نقش آفرینی پاتینجر و مانکجی که وابستگی مستقیم به سرویس اطلاعاتی بریتانیا داشتند، منجر به جدا شدن هرات از خاک ایران شد. انگلیسیها با غارت ذخایر و منابع کشور و استثمار صنعتگران و تحصیلکردگان ایرانی و مدیریت بر آنان، صنعت خودشان را به ایرانیان نمایاندند.