محمود صالح

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
محمود صالح
کل جمعیت
نواحی با بیشترین جمعیت
زبان‌های رایج
گویش بختیاری
ادیان و مذاهب
شیعه

محمودصالح(محمدصالح) یا در گویش بختیاریمَمْصالح ،یکی از پنج بابِ زیرمجموعهٔ چهارلنگ است. محمود صالح، در گویشِ بختیاری، مَم‌صالح خوانده می‌شود.[۱][۲] ایل بختیاری از دو شاخه چهارلنگ و هفت لنگ تشکیل می‌شود[۳] و بر پایه نمودار اجتماعی ایل بختیاری،[۴] که پیشینهٔ آن به میانهٔ قرنِ پانزدهم میلادی بازمی‌گردد،[۵] هفت‌لنگ از چهار باب[۶] و چهارلنگ از پنج باب تشکیل شده است.

نام‌شناسی[ویرایش]

محمودصالح، واژه‌ای برآمده از نام دو شخص حقیقی بنام‌های محمود و صالح که درعصر صفوی میزیسته اند.در دوره حکومت صفویان، محمودآقا به‌عنوان نیا و جد طایفهٔ محمودصالح که معاصر با شاه عباس صفوی، سیادت بعضی طوایف (چهارلنگ)بختیاری را برعهده داشت ،از طرف حکومت صفوی به منصب خانی در این طوایف رسید.بر این اساس، محمودصالح؛ به‌معنای محمود، پسرِ صالح است.

پیشینه[ویرایش]

در زمان شکل‌گیری طایفهٔ محمودصالح، هنوز ایل بختیاری به دو شاخهٔ چهارلنگ و هفت لنگ، تقسیم نشده بود، لذا بر خلاف تمامی باب‌های بختیاری، که طوایف زیرمجموعه آنها نیای مشترکی با هم ندارند، ولی شش تیره زیرمجموعه محمودصالح که در ذیل بخش تقسیم بندی ذکر خواهد شد، از لحاظ فامیلی از یک ریشه‌اند.

مهرزاد بختیاری سردار اکبری در این باره چنین می‌گبوید:

برخی از قبایلی که به طایفه محمودصالح پیوستندو بعداً محمودصالح باب خوانده شدند، در واقع چهارلنگانِ متحدِ علیمردان خان بودند، که در سپاه نادرشاه افشار، وی از سوی شاه، فرماندهی آنان را بر عهده داشت که با مرگ نادر، برای جدایی و سرپیچی از جانشین وی، عادل شاه، او را رهبر خود ساختند.[۷]

از طایفهٔ هارونی در تألیفات قرن هفتم هجری به عنوان یکی از طوایف بیست‌وشش‌گانهٔ ملحق شده به اتابکِ لرِ بزرگ؛ نصرت‌الدین هزار اسب و دوّمین فرمانروا از سلسله اتابکان لرستان مشهور به هزاراسپیان در اواخر قرن پنچم و اوایل قرن ششم یاد شده است. نام طایفه هارونی، در کتاب تاریخ گزیده نوشتهٔ حمدالله مستوفی،[۸] همچنین در کتاب شرف نامه، نوشتهٔ شرف خان بدلیسی، در زمرهٔ طوایف ملحق شده به اتابکان لرستان، اشاره شده است.[۹]

محمودصالح بزرگ‌ترین باب ایل چهارلنگ به شمار می‌رود و بر اساس نظام طبقاتی ایلی در بختیاری در رده «بزرگ طوایف ایل چهارلنگ» نیز محسوب می‌شود. در اواخر قرن دوازدهم هجری (در فاصلهٔ دو سلسهٔ افشار و زند) علیمردان خان چهارلنگ (فرزندحیدرآقا خان ناظر از طایفه محمودصالح)یکی از سرکردگان ایل بختیاری، پس از تصرف غرب، جنوب و مرکز ایران، حاکمیت بخش عمده‌ای از کشور را تا قبل از روی کار آمدن کریم خان زند در دست داشت.[۱۰]کریم خان زند بعد از پیروزی‌های متعدد و کسب شهرت با علیمردان خان بختیاری متحد شد و بنا بر پیشنهاد علیمردان خان، تصمیم گرفتند به ابوالفتح خان بختیاری حاکم اصفهان که منصوب شاهرخ‌میرزا افشار بود، حمله کرده و او را شکست دهند. متحدین توانستند ابوالفتح‌خان را شکست دهند، اما آن‌ها بعد از این پیروزی پیمان اتحاد سه جانبه‌ای منعقد نمودند تا برای نجات ایران از هرج و مرج چاره‌ای بیندیشند. متحدین ابوتراب نوهٔ مادری شاه سلطان حسین را با نام شاه اسماعیل سوم بر تخت نشاندند و مناصب را بین خود تقسیم کردند. علیمردان خان به علت سن کم شاه جدید، نایب السلطنه او شد، کریم خان زند سردار کل سپاه و ابوالفتح خان نیز حاکم اصفهان شد. بعد از این پیمان کریم خان عازم فتح نواحی غربی ایران شد. هنگامی که وی مشغول فتوحات بود، اختلافاتی بین دو خان بختیاری ایجاد شد و ابدال خان برادرزاده علیمردان خان ، ابوالفتح خان حاکم اصفهان را مقتول نمود ،پس ازآن علیمردان خان عمویش باباخان بختیاری را حاکم اصفهان کرد و خود عازم دفع صالح‌خان حاکم شیراز که شد. علیمردان خان خود را پادشاه واقعی ایران می‌دانست و شاه اسماعیل سوم برایش آلت دستی بیش نبود.

کریم خان بعد از اطلاع از موضوع در یک شورای مشورتی با سرداران خود تصمیم گرفت با علیمردان‌خان بجنگد. او با ۴۰٬۰۰۰ سپاهی به اصفهان حمله برد و شهر را تصرف کرد. علیمردان‌خان نیز که شیراز را تصرف و در آنجا مستقر شده بود بعد از اطلاع از این وقایع برای رویاروی با کریم خان زند به سوی اصفهان حرکت کرد. کریم خان زند نیز با سپاه خود راهی جنوب شد. در چهارمحال و بختیاری دو سپاه رو به روی هم صف آراستند. در آن نبرد، علیمردان خان مغلوب شد.[۱۱] اما این جنگ پایانِ سلطنتِ کوتاهِ علیمردان خان نبود پس از این نبرد، علیمردان خان برای تهیه سپاه و تجدید قواه به کرمانشاه و سپس به مناطق بختیاری روانه شد،وی که توانسته بود در نبرد بعدی پیروز شود، اما در منطقه چهارمحال توسط محمد خان زند (نیروی نفوذی کریم خان) که ظاهراً از دست کریم خان زند فرار نموده و هم پیمان علیمردان خان شده بود، غافلگیرانه ترور شد. یکی دیگر از خوانین محمودصالح، ابدال خان برادرزاده و داماد علیمردان خان که مصادف با اوایل تشکیل حکومت قاجاریه بود، علیه آقامحمدخان قاجار شورید و دعوی حکومت نمود؛ وی که در ابتدا به پیروزیهای دست یافت، اما در جنگی که در منطقه عسگران بین بختیاریها به فرماندهی ابدال خان و سپاه اقامحمد خان قاجار، رخ داد، علی رغم دلاوریهای ابدال خان، به دلایلی چون اختلاف در سپاه بختیاری وتجهیزات نظامی وانبوه سپاه قاجار، ابدال خان کشته و پیروزی نصیب آقامحمدخان قاجارشد. ازدیگر تحرکات سیاسی سران طایفه محمودصالح درسطح ملی و در قرن اخیر، میتوان به حضور پر رنگ مبارزان این طایفه در قیام مشروطه خواهان بختیاری به فرمانده ای علیقلی خان سرداراسعد برعلیه استبداد محمدعلی شاه قاجار و همچنین، قیام مسلحانه علیمردان خان( دوم) محمودصالح درسال ۱۳۰۸ بر علیه حکومت پهلوی که بعد از نبردهایی بین علیمردان خان بختیاری و قوای دولتی در چهارمحال و میانکوه بختیاری،سرانجام با وساطت برخی خوانین و سرهنگ صادق خان فرستاده رضاشاه ، منجر به دستگیری و سپس اعدام علیمردان خان وچند تن از همراهانش به سال۱۳۱۳ ه.ش.در زندان قصرتهران شد، نام برد.

طوایف[ویرایش]

براساس پژوهش‌ها، طایفه محمود صالح فقط منحصر به ۶ تیره به نامهای: اورش، آدگار ،عالی داود(آل دویت)، قلی ،کافلی و محمدجلاالدین(ممجلاردین) است و بقیهٔ طوایف، ابوابِ جمعیِ این طایفه هستند که با توجه به تفاوت‌های تبارنامه‌ها، طوایف موصوف بر ۵۸ تیره بالغ اند[۱۲] اما در نمودارهای تقسیم‌بندی طوایف به غلط برخی تش‌ها، تیره محسوب شده و یا طی خلط‌های به وجود آمده در دسته‌بندی‌ها برخی تیره‌های مستقل به عنوان زیر مجموعه تیره‌های دیگر درج شده‌اند یا به حساب نیامده‌اند و یا آن‌که تیره‌های متعلق به طوایف دیگر چهارلنگ ولی خارج از محمودصالح بوده‌اند.[۱۲] لازم به ذکر میباشد، طایفه کیانرسی(کیان ارثی) ومشخصا اولاد زمان خان(جد محمدتقی خان کیانرسی ایلخانی بختیاری درعصر فتحعلیشاه ومحمدشاه قاجاریه)،قرابت خونی ونسبی با طایفه محمودصالح داشته(از یک تبار بوده اند)که در دوران افشاریه از باب محمودصالح جدا و از منطقه فریدن اصفهان به مالمیر و قلعه تل کوچ نمودند و پس از ملحق شدن طوایفی دیگر مانند جانکی ،سه هونی و... به ایشان،باب مستقلی از ایل چهارلنگ را تشکیل دادند.

تقسیماتِ بابِ محمودصالح[ویرایش]

بابِ محمودصالحِ چهارلنگ:[ویرایش]

۱.طایفه محمودصالح از ۶ تیره شامل: اورش، آدگار، ممجلاردین،قلی(ممصالح)، عالی داوود، کافلی تشکیل شده است.[ویرایش]

۲.طوایف چهارلنگی که درتقسیمات ایلی، زیر مجموعه باب محمودصالح میباشند[ویرایش]

ابوابِ جمعیِ محمودصالح متشکل است از:

  1. ممزایی که شامل: ۱.جیله(هلیل ،ایسپره، نساروندوچارپروند) ۲.محمدحسنی(دره بالایی، جمالوند،فرخوند،دویتوند)۳.سه قمه(گشول،خانه بابا،اوستا)۴.بدررفته
  2. آرپناهی چهارلنگ:(این طایفه با طایفه آرپناهی هفتلنگ دارای یک ریشه میباشد،اما بعد از جدایی، به ایل چهارلنگ ملحق شدند)
  3. دودانگه
  4. کُتُکی
  5. شیخ سلیمان احمد(شیخ کاردان)
  6. سادات شاهزاده عبدالله(پیر شاه قطب الدین)

تیره‌های وابستهٔ محمدصالح[ویرایش]

شاملِ: هارونی،اورَک،موزَرمونی، باوا، گوروی،برون

محل زندگی[ویرایش]

سردسیر[ویرایش]

سردسیر ایل محمود صالح حدود یکصد روستا در اطراف و بخش مرکزی شهرستان‌های فریدن و فریدونشهر،چادگان، همچنین شهرهای یزدان‌شهر، فولادشهر، شاهین شهر، خمینی شهر، یزدان‌شهر، امیرآباد، ویلا شهر،زرین شهر،نجف آباد، جوی‌آباد،اصفهان در استان اصفهان و کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری.

گرمسیر[ویرایش]

گرمسیر آن‌ها در روستاهای حومه شهرستان‌های گتوند و دزفول، شوشتر و جلگهٔ سردشت در استان خوزستان است.

افراد سرشناس[ویرایش]

  • حیدرآقاخان ناظر: از سردمداران بختیاری در عهد صفویه وپدرعلی مردان خان نایب السلطنه
  • علیمردان خان چهارلنگ: نایب السلطه ایران بعد از مرگ نادرشاه افشار تا قبل از به قدرت رسیدن کریم خان زند.
  • حیدرخان محمودصالح: پسر علی مردان خان ورهبرشورش ایل بختیاری علیه کریم خان زند
  • القاص آقا محمود صالح از سرداران بختیاری در دوره نادرشاه افشار.
  • ملاآدینه چهارلنگ : از فاتحِان قلعه قندهاردر عصر نادرشاه.
  • ابدال خان محمود صالح: فرمانده ایل بختیاری در جنگ با آقا محمدخان قاجار.
  • محمدحسین خان فرزند ابدالخان که (دلی) محمدحسین خان در اندیکا به نام وی مشهور است.
  • محمد مهدی خان محمود صالح: ایلخانی چهارلنگ بعد از محمدتقی خان کیانرسی چهارلنگ
  • علی مردان خان مردانی یاعلیمردان خان (معاصر): رهبر قیام بختیاری علیه سلطنت پهلوی در سال ۱۳۰۸.
  • آ ابراهیم صالحی (ممجلاردین) از سرداران وهمرزمان علیمردانخان مردانی که در جنگ سفید دشت کشته شد.
  • محمد ولی خان برد شاهی(محمودصالح): از سواران بختیاری در فتح تهران.
  • چراغ علی خان چهارلنگ: رهبر ایل چهارلنگ درعصر مشروطه (پیش از تفکیک منصب ایلخانی چهارلنگ از هفت لنگ).
  • محمد علی خان مردانی: ایل بیگ چهارلنگ بختیاری واز سران قیام بختیاری علیه حکومت پهلوی.
  • محمدتقی خان شجاعی (شجاع‌الممالک): ایلخان چهارلنگ عصر پهلوی.
  • محمدجواد خان شجاعی (سالار شجاع) آخرین ایلخانی طوایف چهارلنگ.
  • امیر خان محمود صالح: از سرداران بختیاری در انقلاب مشروطه[۱۳][۱۴]
  • آقامحمدباقر اورش محمودصالحی:از کلانتران ایل چهارلنگ در عصر پهلوی.
  • آیاور(کربلایی یاور) اورش محمودصالحی ازکلانتران محمودصالحی.

منابع[ویرایش]

  1. «Iran Almanac and the Book of Facts». Echo of Iran، 1970. 
  2. Carl Skutsch. «Encyclopedia of the World's Minorities page.176». 
  3. «Bakhtyārī». دانشنامه بریتانیکا. بازبینی‌شده در 3-25-2014. 
  4. «نمودار اجتماعی طوایف بختیاری». دانشنامه ایرانیکا. 
  5. Arash Khazen. «Tribes and Empire on the Margins of Nineteenth-Century Iran p.22». دانشگاه واشینگتن، ۲۰۰۹. بازبینی‌شده در ۲۰۱۴. 
  6. «BAḴTĪĀRĪ TRIBE». Encyclopaedia Iranica. بازبینی‌شده در ۸ ژانویه ۲۰۱۴. 
  7. قنبری سردار اکبری، مهرزاد. سرگذشت ایل چهارلنگ صفحهٔ ۷۳
  8. مستوفی، حمدالله. تاریخ گزیده. صفحهٔ ۵۴۱
  9. بدلیسی، شرف خان. شرف نامه صفحهٔ ۴۵
  10. سرگذشت ایل چهارلنگ صفحهٔ ۶۶
  11. رجبی، کریم خان زند و زمان او، ۲۰–۴۴.
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ سرگذشت ایل چهارلنگ صفحات ۶۸–۷۰
  13. قنبری، مهرزاد. سرگذشت ایل چهارلنگ، صفحه۸۸تا۹۹
  14. سواران بختیاری ص۱۱۲تا۱۴۰