مرتضی قلی خان صمصام
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | مرتضیقلیخان صمصام بختیاری |
زادروز | ۱۲۵۵ |
زادگاه | بختیاری، ایران |
تاریخ مرگ | ۱۳۴۰ |
محل مرگ | تهران، ایران |
همسر(ان) | نورالهدی بختیار |
خویشاوندان سرشناس | رضاقلی خان ایل بیگی (پدربزرگ) حسینقلی خان ایلخانی (پدربزرگ) علیقلی خان سردار اسعد (عمو) |
والدین | نجفقلی صمصامالسلطنه بیبی صاحب جان |
اطلاعات سیاسی | |
سمتهای پیشین | فرماندار چهارمحال و بختیاری نماینده دوره دوم مجلس شورای ملی |
مرتضی قلی خان صمصام، (زاده ۱۲۵۵ - درگذشته ۱۳۴۰) آخرین ایلخانی بختیاری و یکی از آخرین سران بانفوذ ایل بختیاری بود، که در زمان زمامداری پهلوی اول و دوم، نقشهای سیاسی مهمی را در منطقه نفتخیز بختیاری ایفا کرد. مرتضی قلی خان تنها فرزند پسر نجفقلی خان صمصامالسلطنه (رئیسالوزرای ایران در دورهٔ قاجار) و نوه دختری رضاقلی خان ایل بیگی، میباشد. وی از ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۴، نخست ایل بیگی و سپس ایلخانی بختیاری بود.
مرتضی قلی خان در خلال این دوره شاهد همه مراحل دگرگونی در اداره ایل بختیاری بود: ملغی شدن عنوانهای ایل بیگی و ایلخانی در ۱۳۱۲، تقسیم شدن ناحیه بختیاری میان دو استان اصفهان و خوزستان در ۱۳۱۵ و به وجودآمدن فرمانداری چهارمحال و بختیاری در ۱۳۲۲. بعد از سقوط استبداد صغیر، نماینده اصفهان در دوره دوم مجلس شورای ملی بود. وی مدتی نیز فرماندار چهارمحال و بختیاری بود.[۱]
مرتضی قلی خان که در ۱۳۲۵ با خواهر صولت الدوله قشقایی سرکرده ایل قشقایی ازدواج کرده بود، در کنار قشقاییها، از رهبران شورش عشایری فارس در سال ۱۳۲۵ بود، که به نهضت جنوب معروف است. این شورش به تحریک انگلیسیها و برای جداکردن استانهای ایلنشین جنوبی در گرفت، که به ترمیم دولت احمد قوام نخست وزیر وقت (قوام السلطنه) منجر شد. مرتضی قلی خان، که بر اثر مخالفت عموزاده و رقیبش ابوالقاسم خان بختیار از ایلخانی برکنار شده بود، از آن پس، از هرگونه فعالیت سیاسی کنارهگیری کرد.[۲]
منابع[ویرایش]
- ↑ بامداد، مهدی. شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران:۱۳۵۷ (ج.۳، ص.۱۸۱).
- ↑ . دایرة المعارف جهان اسلام. http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=662.
- الیزابت، مکبن رُز. با من به سرزمین بختیاری بیایید، ترجمه: مهراب امیری، بینا، تهران:۱۳۷۳
- لایارد، سر اوستن هنری. سیری در قلمرو بختیاری و عشایر بومی خوزستان، ترجمه و حواشی: مهراب امیری، انتشارات فرهنگسرا، تهران:۱۳۷۱