لحن یا سبک این مقاله بازتابدهندهٔ لحن دانشنامهای استفادهشده در ویکیپدیا نیست. لطفاً کلمات ستایشگونه و غیر ادبی و عبارتهای نادانشنامهای را بزدایید. برای راهنمایی بیشتر راهنمای نوشتن مقالههای بهتر و لحن بیطرف را ببینید.
این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد.
زینب دختر جحش از زنان محمد بود. (نام کامل وی: زینب بنت جحش بن ریاب بن یعرب بن صبره بن مره بن کبیر بن غنم بن دودان بن أسد بن خزیمه)
مادرش امیمه بنت عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصی بود. وی دختر عمهپیامبر اسلام بود. زینب با زید پسر حارثهفرزند خوانده محمد ازدواج کرده بود. زید بن حارثه قبلاً برده محمد بود، سپس پیامبر اسلام آزادش کرد و او را به فرزندخواندگی خود پذیرفت و این بخششی بود که محمد به وی کرد، سپس دختر عمه خود - زینب دختر جحش - را همسر او کرد. زید نزد محمد آمد و مشورت کرد، که اگر محمد اجازه دهد او میخواهد زینب را طلاق دهد، محمد او را از این کار نهی کرد و در نهی او از این عمل پافشاری کرد، ولی سرانجام زید همسرش را طلاق داد و محمد به دلیل طرد سنت جاهلی حرمت ازدواج با زن پسرخوانده، و همانگونه که در قرآن این موضوع طرح شده، با او ازدواج کرد و شأن نزول این آیات ظاهراً پیرامون این رخداد است:
«(به خاطر بیاور) زمانی را که به آن کس که خداوند به او نعمت داده بود و تو نیز به او نعمت داده بودی (به فرزند خواندهات «زید») میگفتی: «همسرت را نگاهدار و از خدا بپرهیز!» (و پیوسته این امر را تکرار میکردی)؛ و در دل چیزی را پنهان میداشتی که خداوند آن را آشکار میکند؛ و از مردم میترسیدی در حالی که خداوند سزاوارتر است که از او بترسی! هنگامی که زید از آن زن جدا شد، ما او را به همسری تو درآوردیم تا مشکلی برای مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خواندههایشان -هنگامی که طلاق گیرند- نباشد؛ و فرمان خدا انجام شدنی است.(۳۷) هیچ گونه منعی بر پیامبر در آنچه خدا بر او واجب کرده نیست؛ این سنت الهی در مورد کسانی که پیش از این بودهاند نیز جاری بوده؛ و فرمان خدا روی حساب و برنامه دقیقی است! (۳۸).»(سوره احزاب، آیات ۳۷ و ۳۸)∗
مسلمانان براساس این آیات معتقدند خداوند به محمد دستور داد تا با زینب ازدواج کند زیرا خداوند میخواست این رسم غلط جاهلیت مبنی بر اینکه یک مرد نمیتواند با زن پسرخوانده خود ازدواج کند را از میان بردارد.