عینالقضات همدانی
عین القضات همدانی با نام کامل عبدالله بن محمد بن علی میانجی همدانی (همدان ۵۲۵-۴۹۲ هجری قمری) حکیم، نویسنده، شاعر، مفسر قرآن، محدث و فقیه بود. او به زبانهای فارسی، عربی و پهلوی میانه آشنایی داشت و در عین حال در عرفان و تصوف در بالاترین جایگاه قرار داشته است.[۱][۲]
محتویات
شرح حال[ویرایش]
او در شهر همدان در یک خانوادهٔ شافعی مذهب متولد گردید و در خدمت پدرش ابوبکر محمد ابن علی علوم، معارف و عرفان اسلامی و طریق علوم قضا را فرا گرفت[۳] و خود نیز به درجهٔ افتاء و منصب قاضی همدان رسید. چندی بعد در خراسان، به محضر درس استادانی مانند عمر خیام و ابو عبدالله محمد بن حمویه جوینی راه یافت و بهرهٔ علمی و معنوی بسیار گرفت و در کلام و حکمت و عرفان و ادب پارسی و عربی به درجات عالی رسید.
عینالقضات اگر چه در زمان حیات ابوحامد محمد غزالی (فوت ۵۰۵ هجری قمری) به دنیا آمد، هرگز توفیق دیدار او را نیافت، چه هنگام فوت ابوحامد، قاضی سیزده سال داشت ولی عینالقضات چهار سال تمام به خواندن آثار غزالی پرداخت و با آراء و افکار و احوال او عمیقاً آشنایی پیدا کرد، به طوری که میتوان به جرأت گفت یکی از بهترین شاگردان و تربیتشدگان مکتب ابوحامد غزالی در همهٔ دورانها قاضی همدانی بود. اگر چه عینالقضات پس از یک انقلاب روحی در عنفوان جوانی دست از مطالعه کتابهای فلاسفه و متکلمان، از جمله کتابهای ابوحامد، شست، اما، تا آخر عمر تحت تأثیر افکار ابوحامد باقی ماند، و در ضمن آثار خود در هر فرصتی به عقاید وی اشاره میکرد.
انقلاب روحی عینالقضات تا حدودی شبیه به انقلاب روحی امام محمد غزالی است. هر دو در علوم ظاهری تبحر پیدا کرده بودند و هر دو به تصوف روی آوردند. پس از قریب یک سال از انقلاب روحی او، این بار احمد غزالی برادر کوچکتر ابوحامد، که هنوز در قید حیات بود به یاریش شتافت و از او دستگیری کرد.[۴] قاضی همدانی از آن پس در طریق وصول و عالم کشف و شهود قدم نهاد و به مطالعهٔ آثار و تألیفات احمد غزالی پرداخت.[۱] بدین ترتیب، دو برادر غزالی هر یک از جهتی بزرگترین تأثیر را در زندگی علمی و روحی عینالقضات بخشیدند، و یکی در علوم ظاهری (منجمله کلام و فلسفه و حتی تصوّف و عرفانی که در کتابها بیان شده) و دیگری در علوم ذوقی راهنمای او گشتند.[۵]
علل مخالفت و عناد با عینالقضات[ویرایش]
ذبیحالله صفا علت مخالفت و عناد دینفروشان و عوام را با عینالقضات از چند جهت مختلف دانستهاست:
- نخست اینکه جایگاه بزرگ او برای گروهی تازه به دوران رسیده و پر مدعا قابل تحمل نبود. تا بدانجا که به سعایت بدگویان ابوالقاسم قوامالدین درگزینی وزیر سلجوقیان به فکر آن افتاد تا او را از سر راه بردارد. ابتدا نوشتههای او را مورد بررسی دقیق قرار دادند و برخی نکات از کتاب تمهیدات را به عنوان الحاد و کفر در دادگاه مطرح نمودند.
- عین القضاة همدانی روش حسین بن منصور حلاج را داشته و در گفتن آنچه میدانسته بیپروائی میکردهاست. او اعتقاد داشت آنچه حق است باید گفت و نباید کوتاهی کرد.
- عین القضات بر اثر حسن بیان و نفوذ کلام خود مریدان بسیاری در میان بزرگان و گروه کثیری از مردم یافته بود که بر مقالات او شیفته شدهبودند. از جمله عزیزالدین مستوفی اصفهانی، وزیر سلطان سنجر سلجوقی بود، به او ارادت داشت. چون وزیر سلطان بر اثر دسیسههای وزیر، ابوالقاسم قوامالدین درگزینی به حبس افتاد و در تکریت به قتل رسید؛ عینالقضات همدانی نیز که در اثر دوستی عزیزالدین مستوفی با قوامالدین درگزینی مخالفت داشت، مورد مؤاخذه و غضب وزیر جدید واقع گردید. بدین صورت که قوامالدین مجلسی ترتیب داد و از جماعتی عالمان قشری حکم قتل عینالقضات را گرفت. سپس دستور داد تا او را به بغداد بردند و در آنجا به زندان افکندند. عینالقضات در این زندان به تألیف کتاب شکوی الغریب عن الاوطان الی علماءالبلدان، پرداخت.[۶]
- اختلاف دیدگاه او با حکومت ترکان و مسائل سیاسی اجتماعی آن روز. قاضی همدانی یک ایرانی میهنپرست بود. در زمان او زادگاهش جایگزین غاصبان جایگاه علویان، و پایتخت سلجوقیان بود. حکومت ترکان تازه از راه رسیده که از طرف دارالخلافهٔ بغداد حمایت میشدند، برای او در حکم بیگانگان بودند.
عینالقضات همدانی در ابراز میهندوستی و عشق به زادگاهش مطالبی بس زیبا در نخستین اوراق دفاعیات خود آوردهاست. او در شکوی الغریب عن الاوطان الی علماء البلدان در فراق وطن و زادگاهش نوشتهاست،
ای کاش میدانستم که چشمانم بار دیگر دو قلهٔ شکوهمند الوند همدان را خواهد دید. ای همدان! باران از میان شهرها تو را زنده دارد. و ای اقلیم ماوشان از میان دشتها تو را سیراب گرداند.
چگونه برادرانم را فراموش کنم و برای وطنم ننالم؟ در حالیکه رسول خدا فرمود، حب الوطن من الایمان (وطن دوستی از ایمان است.)[۷]
قتل عینالقضات[ویرایش]
در بغداد مشابهٔ همدان به مرگ محکوم گردید. قاضی را به همدان عودت دادند تا حکم در زادگاهش اجرا شود. حکم در ششم جمادیالثانی سال ۵۲۵ هجری اجرا شد.
قاضی را در پاسی از شب گذشته به دار آویختند تا شهر در خواب باشد و کسی از اجرای حکم آگاهی نداشته باشد. بیشک این اقدام جلوگیری از خشم مردمی بود که دنباله روی دیدگاههای اجتماعی، سیاسی قاضی همدان بودند. به قول هفت اقلیم عینالقضات در سن سی و سه سالگی در مدرسهای که در همدان در آن به تربیت و ارشاد مریدان و وعظ میپرداخت، به دار کشیده شد. فردای آن شب بدن بیجان او را از دار پایین آوردند، پوست بدنش را کندند و سپس جسدش در بوریایی آلوده به نفت پیچیده، سوزانیدند.[۸]
گویند وی در زمان حیات از قتل خود به دست دشمنان و چگونگی اجرای آن باخبر بوده و رباعی زیر را درین مورد سروده است، اما ذبیحالله صفا متذکر شده است که احتمالاً این رباعی را یکی از مریدان وی پس از مرگ او سروده، و بعدها به او نسبت دادهاند.
ما مرگ و شهادت از خدا خواستهایم | وان هم به سه چیز کمبها خواستهایم | |
گر دوست چنین کند که ما خواستهایم | ما آتش و نفت و بوریا خواستهایم |
آثار[ویرایش]
تألیفات عینالقضات همدانی به شرح زیر است:
- رساله لوایح
- تمهیدات به فارسی
- زبدة الحقایق به عربی است که برگردان فارسی آن توسط دکتر مهدی تدین صورت گرفته است
- شکوی الغریب عن الاوطان الی علماء البلدان به زبان عربی
- رساله جمالی
- مکاتیب
- رساله یزدان شناخت[۹]
- بجز آثار وی به زبان فارسی و عربی، اشعاری از وی به زبان فهلوی (فرس کهن) نیز بدست رسیدهاست[۱۰]
غیر از آنچه ذکر شد عینالقضات را آثار و رسائل دیگری نیز بودهاست که خود در رسالهٔ شکوی الغریب از آنها نام بردهاست ولی در جاهای دیگر اثری تاکنون به دست نیامدهاست.[۱۱]
پانویس[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ درخشان، بزرگان و سخن سرایان همدان، جلد اول، بعد از اسلام تا ظهور سلسلهٔ قاجار، ۹۲.
- ↑ جهان پور، همدان دروازهٔ تمدن، ۱۲۸.
- ↑ جهان پور، همدان دروازهٔ تمدن، ۱۲۹.
- ↑ پورجوادی، معارف، ۶۴.
- ↑ پورجوادی، معارف، ۳۵.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ درخشان، بزرگان و سخن سرایان همدان، جلد اول، بعد از اسلام تا ظهور سلسلهٔ قاجار، ۹۵ تا ۹۳.
- ↑ جهان پور، همدان دروازهٔ تمدن، ۱۳۵ تا ۱۳۳.
- ↑ جهان پور، همدان دروازهٔ تمدن، ۱۳۰.
- ↑ درخشان، بزرگان و سخنسرایان همدان، جلد اول، بعد از اسلام تا ظهور سلسلهٔ قاجار، ۹۶.
- ↑ Aḥmad Tafażżolī,"FAHLAVĪYĀT" in Encyclopaedia Iranica. [۱] A ḡazal and fourteen quatrains under the title of fahlavīyāt by Maḡrebī (d. 809/1406-7; Dīvān, pp. 255-63; Adīb Ṭūsī, 1956).
- ↑ درخشان، بزرگان و سخن سرایان همدان، جلد اول، بعد از اسلام تا ظهور سلسلهٔ قاجار، ۹۶.
جستارهای وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- جهانپور، علی. همدان دروازهٔ تمدن. چاپ اول. تهران: سپهر دانش، ۱۳۸۷. ISBN 978-964-8966-17-6.
- درخشان، مهدی. بزرگان و سخن سرایان همدان، جلد اول، بعد از اسلام تا ظهور سلسلهٔ قاجار. چاپ اول. تهران: انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۴.
- پورجوادی، نصرالله. «عین القضاة و امام محمد غزالی». معارف، ش. ۳ (۱۳۶۳).
پیوند به بیرون[ویرایش]
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به عینالقضات همدانی در ویکیگفتاورد موجود است. |
نوشتاری از عباس منصوران درباره عینالقضات همدانی
|
این یک مقالهٔ خرد پیرامون یک نویسنده، شاعر یا نمایشنامهنویس است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |
- اعدامشدگان اهل ایران
- اعدامشدگان با شمعآجین
- اعدامشدگان بدست خلفای عباسی
- اعدامشدگان سده ۱۲ (میلادی)
- افراد ایرانیتبار در سده ۱۱ (میلادی)
- افراد ایرانیتبار در سده ۱۲ (میلادی)
- اهالی همدان
- درگذشتگان ۱۱۳۱ (میلادی)
- درگذشتگان ۵۲۵ (قمری)
- روحانیان سنی اهل ایران
- ریاضیدانان سده ۱۲ (میلادی)
- زادگان ۱۰۹۸ (میلادی)
- زادگان ۴۹۲ (قمری)
- شاعران ایران بزرگ
- شاعران فارسیزبان
- عارفان اهل ایران
- فارسیزبانان
- فعالان مذهبی کشتهشده اهل ایران
- فیلسوفان اعدامشده
- فیلسوفان اهل ایران
- فیلسوفان سده ۱۲ (میلادی)
- فیلسوفان فارسیزبان
- فیلسوفان مسلمان
- متکلمان
- شافعیان ایران