غیبت صغری

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
شیعه
Hadith Ali.svg
عقاید
اصول توحید • نبوت • معاد یا قیامت •
عدل • امامت
فروع نماز • روزه • خمس • زکات • حج • جهاد • امر به معروف و نهی از منکر • تولی • تبری
عقاید برجسته مهدویت: غیبت (غیبت صغری، غیبت کبراانتظار، ظهور و رجعت • بدا • شفاعت و توسل • تقیه • عصمت • مرجعیت، حوزه علمیه و تقلید • ولایت فقیه • متعه • شهادت ثالثه • جانشینی محمد • نظام حقوقی
شخصیت‌ها
چهارده معصوم محمد • علی • فاطمه • حسن • حسین • سجاد • باقر • صادق • کاظم • رضا • جواد (تقی) • هادی (نقی) • حسن (عسکری) • مهدی
صحابه سلمان فارسی • مقداد بن اسود • میثم تمار • ابوذر غفاری • عمار یاسر • بلال حبشی • جعفر بن ابی‌طالب • مالک اشتر • محمد بن ابوبکر • عقیل • عثمان بن حنیف • کمیل بن زیاد • اویس قرنی • ابوایوب انصاری • جابر بن عبدالله انصاری • ابن‌عباس • ابن مسعود • ابوطالب • حمزه • یاسر • عثمان بن مظعون • عبدالله بن جعفر • خباب بن ارت • اسامه بن زید • خزیمة بن ثابت • مصعب بن عمیر • مالک بن نویره • زید بن حارثه
زنان: فاطمه بنت اسد • حلیمه • زینب • ام کلثوم بنت علی • اسماء بنت عمیس • ام ایمن • صفیه بنت عبدالمطلب • سمیه
علما روحانیان شیعه
مکان‌های متبرک
مکه و مسجد الحرام • مدینه، مسجد النبی و بقیع • بیت‌المقدس و مسجدالاقصی • نجف، حرم علی بن ابی‌طالب و مسجد کوفه • کربلا و حرم حسین بن علی • کاظمین و حرم کاظمین • سامرا و حرم عسکریین • مشهد و حرم علی بن موسی الرضا
دمشق و زینبیه • قم و حرم فاطمه معصومه • شیراز و شاه چراغ • آستانه اشرفیه و سید جلال‌الدین اشرف • ری و شاه عبدالعظیم
مسجد • امامزاده • حسینیه
روزهای مقدس
عید فطر • عید قربان (عید اضحی) • عید غدیر خم • محرّم (سوگواری محرمتاسوعا، عاشورا و اربعین) • عید مبعث • میلاد پیامبر • تولد ائمه • ایام فاطمیه
رویدادها
رویداد مباهله • غدیر خم • سقیفه بنی‌ساعده • فدک • رویداد خانه فاطمه • قتل عثمان • نبرد جمل • نبرد صفین • نبرد نهروان • واقعه کربلا • مؤتمر علماء بغداد • حدیث ثقلین • اصحاب کسا • آیه تطهیر • شیعه‌کُشی
کتاب‌ها
قرآن • نهج‌البلاغه • صحیفه سجادیه
کتب اربعه: الاستبصار • اصول کافی • تهذیب الاحکام • من لایحضره الفقیه
مصحف فاطمه • مصحف علی • اسرار آل محمد
وسائل‌الشیعه • بحارالانوار • الغدیر • مفاتیح‌الجنان
تفسیر مجمع‌البیان • تفسیر المیزان • کتب شیعه
شاخه‌ها
دوازده‌امامی (اثنی‌عشری) • اسماعیلیان • زیدیه • غلاه
منابع اجتهاد
کتاب (قرآن) • سنت (روایات پیامبر و ائمه) • عقل • اجماع

غیبت صغری در ادبیات شیعی به معنای غایب شدن کوتاه مدت است و بنابر اعتقادات شیعیان دورانی است که در آن مهدی زندگانی مخفی و فقط از طریق نمایندگان چهارگانه خود با شیعیان ارتباط داشته است. این دوره از سال ۲۶۰ ه‍.ق (۸۷۴ م) آغاز و در ۳۲۹ ه‍.ق (۱- ۹۴۰ م) پایان یافته است.[۱].

پیشوای یازدهم شیعیان، مدت شش ساله امامت خود را در خفا و تقیه زندگی می کرد؛ زیرا خلیفه وقت، معتمد عباسی، ارتباطات امام را محدود کرده بود و از طریق جاسوسان خود، آن حضرت را به‌شدت زیر نظر داشت. از این رو، بیشتر شیعیان از تماس با امام محروم بودند و صرفاً برگزیدگانی از شیعیان می‌توانستند شخصاً با او در تماس باشند.[۲] امام حسن عسکری سرانجام در سال ۲۶۰ق/ ۸۷۴م به شهادت رسیدند.[۳]

از دیدگاه امامیه سلسله امامت با امام دوازدهم خاتمه می‌یابد. بنابر منابع کهن امامیه، پیشوای یازدهم شیعیان امام مهدی فرزند خویش را به صورت علنی به امامت بعد از خود منصوب نکرد؛[۴] بلکه به اشاره و تنها به برخی خواص او را معرفی کرد.[۵] از سوی دیگر، پیروان امام از ستم عباسیان به ستوه آمده بودند. خلیفه معتمد در جستجوی فرزند پیشوای یازدهم شیعیان بود و می‌کوشید تا او را بیابد و دستگیر کند. باورهای شیعیان درباره حجت بن الحسن در سطح جامعه مشهور و مطرح بود؛ از جمله آنکه آنان در انتظار قیام او هستند. از این رو، پیشوای یازدهم شیعیان فرزند خویش را پنهان می‌ساخت و تنها برخی از خواص توانستند فرزند امام را ببینند.[۶]

در منابع روایی امامیه نام و گواهی بسیاری از شیعیان که فرزند پیشوای یازدهم شیعیان را به چشم خود دیده‌اند، ثبت و ضبط شده‌است. بنابر روایتی منسوب به محمد بن عثمان، سفیر دوم پیشوای دوازدهم،امام عسکری چهل نفر از پیروان مورد اعتماد خود را گرد هم آورد و فرزندش را به آنها نشان داد.[۷]

پس از کشته شدن پیشوای یازدهم شیعیان در سال ۲۶۰ق.، فرزندش امام مهدی بر پیکر پدر نماز گزارد[۸] و از آن روز غیبت صغری آغاز شد و تا سال ۳۲۹ق. ادامه یافت. برخی منابع این دوره را «غیبت صغیره» [۹] و برخی دیگر «غیبت صغری» [۱۰] خوانده‌اند. پس از مرگ حسن عسکری (امام یازدهم شیعیان) در سال ۲۶۰ هجری و سن ۲۸ سالگی،[۱۱] از آنجا که حسن عسکری برخلاف سایر امامان شیعه —که در زمان حیاتشان جانشین بعدی را تعیین کرده بودند— بطور علنی جانشینی برای خود برجای نگذاشته بود، بحران فکری و اعتقادی بزرگی در میان پیروان امام شیعه بوجود آمد.[۱۲] در این دوران که به «سال‌های حیرت» موسوم است، شیعیان به فرقه‌های متعددی منشعب شدند. عده‌ای از شیعیان اعتقاد داشتند که از امام حسن عسکری فرزندی باقی نمانده‌است یا این فرزند در گذشته‌است؛[۱۳] بسیاری از شیعیان امامت جعفر برادر حسن عسکری را پذیرفتند و گروه‌هایی نیز متوجه فرزندان و نوادگان امامان نهم و دهم شیعه شدند. اما اصحابی از حسن عسکری چنین گفتند که «وی پسری داشته که جانشینی مشروع برای امامت است». طبق گفتهٔ عثمان بن سعید، این پسر مخفی نگاه داشته شده بود، چرا که ترس آن می‌رفت که توسط دولت دستگیر شود و به قتل برسد.[۱۴] دیدگاه این گروه که در ابتدا دیدگاه اقلیت شیعه بود، به‌مرور به دیدگاه تمامی شیعیان امامی تبدیل شد که شیعیان دوازده امامی فعلی‌اند.

از دیدگاه تاریخی، باور به دوازده امام و اینکه امام دوازدهم همان مهدی موعود است بطور تدریجی در میان شیعیان تکامل یافت.[۱۵][۱۶][۱۷] به نظر می‌رسد مدتی طول کشید تا این نظریه به صورتبندی نهایی خود برسد و پس از آن هم توجیه‌ها و تبیین‌های دینی گسترده‌ای در موردش ارائه شد.[۱۸] شیعیان با دو رویکرد حدیثی و کلامی به تبیین نظریهٔ غیبت برخاستند.[۱۹] کلینی (و. ۳۲۹ ه. ق. / ۹۴۱ م). در احادیث باب غیبت کتاب اصول کافی —که در خلال دوره سفرا (موسوم به غیبت صغری) گرد آورد— به موضوع غیبت و علت آن پرداخت.[۲۰] به‌خصوص نعمانی در کتاب الغیبه به تبیین نظریه غیبت از طریق احادیث پرداخت و او برای نخستین بار اصطلاحات «غیبت صغری» و «غیبت کبری» را به کار برد.[۲۱] پس از وی ابن بابویه (و.۹۹۱-۹۹۲) در کتاب کمال الدین در خصوص گردآوری احادیث مربوط به امام دوازدهم و غیبت وی کوشید.[۱۹] از دیگر سو، متخصصان علم کلام از جمله شیخ مفید (و. ۴۱۳ ه. ق. / ۱۰۲۳ م). و شاگردانش بخصوص سید مرتضی (۱۰۴۴-۱۰۴۵) به تدوین نظریات کلامی امامت جهت تبیین ضرورت وجود امام زنده در شرایط غیبت پرداختند.[۲۲]

نوشتار‌های اصلی: غیبت امام زمان و غیبت کبری

مهمترین علل غیبت صغری[ویرایش]

بنابر منابع روایی شیعی، پیشوای یازدهم شیعیان پس از تولد فرزندش امام مهدی(عج) کوشید تا ایشان را از خطرات امنیتی که از ناحیه عباسیان متوجه آن حضرت بود، محفوظ بدارد. محدودیت های سیاسی و اجتماعی و خطرات امنیتی از زمان مأمون رو به افزایش نهاده بود. از این رو پیشوای یازدهم شیعیان نتوانست آشکارا خبر ولادت فرزند خود را منتشر سازد و تنها شماری از شیعیان نزدیک به خود مانند ابوهاشم جعفری و احمد بن اسحاق و خواهرانش حکیمه و خدیجه را مطلع ساخت.[نیازمند منبع]

چگونگی ارتباط امام با شیعیان در دوران غیبت[ویرایش]

شرایط بحرانی که پیشوایان شیعه در زمان عباسیان با آن روبه رو شدند، ایشان را واداشت تا ابزار جدیدی را برای ارتباطات با شیعیان و اعضای جامعه خود جستجو کنند. متون شیعه امامیه حاکی از آن است که پیشوای ششم شیعیان، نخستین امامی است که نظام زیرزمینی ارتباطات (التنظیم- السری) را در جامعه خود به کار گرفت [۲۳] در زمان پیشوای یازدهم شیعیان نیز آن امام از طریق وکلای خود با شیعیان در ارتباط بود.

نواب اربعه چه کسانی بودند؟[ویرایش]

در این مدت چهار نفر نائب خاص او بوده‌اند و شیعیان ازطریق آنها با امام در ارتباط بوده و مسائل خود را طرح می‌کرده‌اند. این چهار نفر عبارت‌اند از: عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح و علی بن محمد سَمُری (سَیمُری).[۲۴][۲۵]

۱- ابوعَمروی، عثمان بن سعید عمروی اسدی که به مدّت ۱/۵ سال نائب بود و در سال ۳۰۰ هجری وفات نمود.
۲- ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمروی؛ وی در حدود ۴۰ سال مقام والای نیابت خاصّه را به عهده داشت و در سال ۳۰۵ هجری درگذشت.
۳- ابوالقاسم، حسین بن روح نوبختی که در حدود ۲۱ سال متصدّی مقام مقدّس سفارت بود و در شعبان سال ۳۲۶ وفات کرد.
۴- ابوالحسن، علی بن محمد سمری به مدّت ۳ سال عهده دار این منصب بوده و در نیمه شعبان سال ۳۲۹ دار فانی را وداع گفت.

وکالت این افراد عام و مطلق بوده‌است. البته در این دوران در موارد خاص و در شهرهای مختلف افراد دیگری نیز بوده‌اند که وکالت امام را بر عهده داشته‌اند که برخی معتقدند این وکالت بدون واسطهٔ نواب خاص بوده‌است.[۲۶] از جملهٔ این افراد احمد بن حمزة بن الیسع[۲۷]، محمد بن ابراهیم بن مهزیار[۲۸]، محمد بن صالح[۲۹] و ابومحمد وجنائی[۳۰] را می‌توان نام برد.

غیبت صغری با وفات نایب چهارم یعنی علی بن محمّد سمری پایان پذیرفت و همراه با آن غیبت کبری آغاز گردید. در سال ۳۲۹ هجری، مهدی موعود(عج) پایان سفارت و نمایندگی و شروع غیبت تامّه (کبری) را رسماً اعلام نمودند و چنین فرمودند:که ظهوری، مگر به إذن خداوند عزّ و جلّ نخواهد بود.[۳۱]

بسم الله الرحمن الرحیم
ای علی بن محمد سمری! خداوند در سوگ فقدان تو پاداشی بزرگ به برادرانت عطا کند. تو تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت. کارهایت را مرتب کن و هیچ کس را به جانشینی خود مگمار. دوران غیبت کامل فرا رسیده‌است و من جز با اجازه خداوند متعال ظهور نخواهم کرد و ظهور من پس از گذشت مدتی طولانی و قساوت دلها و پر شدن زمین از ستم خواهد بود. افرادی نزد شیعیان من مدّعی مشاهده من (ارتباط با من به عنوان نایب خاص) خواهند شد. آگاه باشید که هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی چنین ادعایی بکند، دروغگو و افترا زننده‌است و هیچ حرکت و نیرویی جز به خداوند عظیم نیست[۳۲].[۳۳][۳۴]

غیبت صغری امام زمان عج از دو نظر محدود بود:

از نظر زمانی که کمتر از هفتاد سال به طول انجامید.
از نظر شعاعی نیز، این غیبت، همه جانبه نبود. به این معنی که در این مدّت، اگر چه امام از نظرها پنهان بود، اما کسانی هم بودند که به صورت پنهانی با امام در تماس بودند. این افراد همان نائبان خاصّ امام بودند که بین مردم و امام ارتباط برقرار می‌کردند و نامه‌ها و سؤالات مردم را به نزد امام می‌بردند یا می‌فرستادند و پاسخ او را به مردم می‌رساندند.

منبع‌شناسی[ویرایش]

نسخه خطی از کتاب کمال الدین و تمام النعمة اثر ابن بابویه در مورد امام زمان شیعیان و غیبت

به نوشته جاسم حسین احادیث مربوط به غیبت مهدی قائم را بسیاری از گروه‌های شیعه گردآوری کرده‌اند. پیش از سال ۲۶۰ ه. /۸۷۴ م. در آثار سه مذهب واقفیه، زیدیه جارودیه و امامیه موجود است. از واقفیه، انماطی ابراهیم بن صالح کوفی از اصحاب امام محمد باقر کتابی به نام «الغیبه» نوشت. علی بن حسین طائی طاطاری و حسن بن محمد بن سماعه هر یک کتابی به نام «کتاب الغیبه» نوشتند و امام موسی کاظم را به عنوان امام غائب معرفی کردند. از زیدیه ابوسعید عباد بن یعقوب رواجینی عصفری (و. ۲۵۰ ه. /۸۶۴ م). در کتابی به نام «ابوسعید عصفری» احادیثی در خصوص غیبت، ائمه دوازده‌گانه و ختم ائمه به دوازده می‌آورد بی آنکه نام آنها را برشمرد. از امامیه علی بن مهزیار اهوازی (وکیل امام نهم و دهم) (وفات حدود ۲۵۰ تا ۲۶۰ ق). ، دو کتاب به نام‌های «کتاب الملاحم» و «کتاب القائم» نوشت که هر دو درباره غیبت امام و قیام او با شمشیر مطالبی دارد. حسن بن محبوب سراد (م. ۲۲۴ ه. / ۸۳۸ م). کتاب «المشیخه» را در موضوع غیبت می‌نویسد. فضل بن شاذان نیسابوری (۲۶۰ ه. / ۸۷۳ م). کتاب «الغیبه» را نوشت که ظاهراً مطالب آن از کتاب «المشیخه» نقل شده است. وی که دو ماه پیش از امام یازدهم می‌میرد، امام دوازدهم را قائم می‌داند.[۳۵][۳۶] به نوشته پوناوالا منابع پیش از دوران موسوم به غیبت کبری بسیار پراکنده و ناکافی‌اند و مشکلی که پژوهشگران در هنگام بررسی این منابع با آن مواجه می‌شوند، میزان تاریخی بودن این منابع است.[۱۲]

در خلال دوره سفارت موسوم به غیبت صغری (۲۶۰-۳۲۹ ه. /۸۷۴-۹۴۱ م). فقها و مبلغان بر اساس اطلاعات کتب پیشین و فعالیت‌های سازمان وکالت نوشته‌اند که در کتب تاریخی این دوره یافت نمی‌شود. ابراهیم بن اسحاق نهاوندی (م. ۲۸۶ ه. /۸۹۹ م). که مدعی نیابت امام دوازدهم بود کتابی در موضوع غیبت نوشت. عبدالله بن جعفر حمیری (م. بعد از ۲۹۳ ه. / ۹۰۵ م). که خود کارگزار امامان دهم و یازدهم و نواب اول و دوم بود کتاب «الغیبه و الحیره» را نوشت. ابن بابویه (پدر شیخ صدوق) (م. ۳۲۹ ه. / ۹۴۰ م). کتاب «الامامه و التبصره من الحیره» و کلینی (م. ۳۲۹ ه. / ۹۴۰ م). بخش عمده‌ای از کتاب حجت اصول کافی را به غیبت اختصاص داد.[۳۷][۳۸]

از سال (۳۲۹ ه. /۹۴۱ م). با پایان سفارت و آغاز دوره موسوم به غیبت کبری چندین اثر برای تبیین غیبت و علت طولانی شدن ان نگاشته شد. به گفته جاسم حسین پنج اثر در این زمان نگاشته شد که اساس عقاید بعدی امامیه درباره غیبت را تشکیل می‌دهد. نخستین کتاب الغیبه نعمانی توسط ابوعبدالله محمد بن جعفر نعمانی (م.۳۶۰ ق). با استفاده از آثار فوق‌الذکر بدون توجه به اعتقادات نویسندگان آن آثار تدوین شده است. دومین اثر کمال‌الدین و تمام‌النعمة است که توسط شیخ صدوق (۳۰۶ تا ۳۸۱ ه. ق. / ۹۲۳ تا ۹۹۱ م). بر اساس اصول اربعمائه گردآوری شده است و با توجه به جایگاه پدرش، علی بن بابویه، اطلاعات معتبری از دوران وکلا و ارتباط مخفی آنها با امام غایب از طریق چهار سفیر ارائه می‌دهد. سومین مورد «الفصول العشرة فی الغیبة» توسط شیخ مفید (و. ۴۱۳ ه. ق. / ۱۰۲۲ م). نوشته شد و اطلاعات تاریخی در مورد دوران غیبت و پانزده دیدگاه پدیدار شده در میان امامیه در دوران غیبت و از میان رفتن همه آنها جز اثنی عشریه بیان می‌کند. همچنین در کتاب الارشاد به سبک کلینی و نعمانی به نقل احادیث و توجیه طولانی شدن عمر امام غایب می‌پردازد. چهارمین اثر توسط سید مرتضی (۳۵۵ - ۴۳۶ ه. ق /۱۰۴۴-۱۰۴۵ م). شاگرد شیخ مفید با عنوان «مسئلة وجیزة فی الغیبة» نوشت. این اثر و کتاب دیگری با نام «البرهان علی صحة طول عمر الامام الزمان» تألیف محمد بن علی کراجکی (م. ۴۴۹ ق. / ۱۰۵۷ م). فاقد اطلاعات تاریخی هستند. پنجمین اثر الغیبة نوشته شیخ طوسی (۳۸۵-۴۶۰ ق. / ۱۰۶۷ م). بر مبنای کتابی به نام «الاخبار الوکالة الاربعة» نوشته احمد بن نوح بصری اطلاعات تاریخی معتبری از فعالیت‌های مخفی سفرا ارائه می‌دهد و نیز به شیوه حدیثی و عقلی اثبات می‌کند امام دوازدهم همان مهدی قائم است که باید در غیبت به سر برد و سایر ادعاها در خصوص غیبت دیگر افراد نظیر علی بن ابیطالب، محمد بن حنفیه و موسی کاظم مردود است. این کتاب مأخذ اصلی نویسندگان بعدی شیعه امامی و بخصوص بحار الانوار محمدباقر مجلسی (۱۰۳۷-۱۱۱۰ ق). بوده است.[۳۹][۴۰]

به نوشته جاسم حسین منابع غیرشیعه بر کتاب «المسترشد» اثر ابوالقاسم بلخی معتزلی (م. حدود ۳۰۱ ق. / ۹۱۳ م). اتکا دارد که معتقد است امام حسن عسکری بی وارث از دنیا رفت و ظاهراً اطلاعات خود در خصوص دسته‌بندی شیعه پس از سال ۲۶۰ را از حسن بن موسی نوبختی (و. حدود ۳۰۰ ه. ق). گرفته است. این کتاب مبنای اطلاعات المغنی عبدالجبار معتزلی (م. ۴۱۵ ق. / ۱۰۲۴ م). و ابوالحسن اشعری (م. ۳۲۴ ق. / ۹۳۵ م). قرار گرفت و کتاب اشعری مرجع سایر کتاب‌های اهل سنت نظیر ابن حزم (م. ۴۵۶ ق. / ۱۰۳۷ م). و شهرستانی (م. ۵۴۸ ق. / ۱۱۵۳ م). درباره دسته‌بندی‌های شیعه بوده است.[۴۰][۴۱]

بیان موضوع در منابع تاریخ عمومی مسلمانان متفاوت است. محمد بن جریر طبری (۲۲۴ - ۳۱۰ ق. / ۹۲۲ م). که معاصر دوران غیبت بود در تاریخ طبری اشاره‌ای به موضوع امام دوازدهم و فعالیت‌های شیعیان امامی نمی‌کند در حالی که به فعالیت‌های سایر گروه‌های شیعه نظیر اسماعیلیه می‌پردازد و حتی کاربرد حدیث مهدی قائم توسط این گروه‌ها در کسب قدرت را پی می‌گیرد. جاسم حسین علت ذکر نشدن فعالیت‌های امامیه در این کتاب را مخفیانه بودن آن می‌داند. مسعودی (حدود ۲۸۳ – ۳۴۶ ق. / ۸۹۶ - ۹۵۷ م). در مروج‌الذهب، التنبیه و الاشراف و نیز اثبات و الوصیه که به وی منسوب است به فشارها و سخت گیری‌های عباسیان علیه امامان شیعه که منجر به وقوع غیبت شد می‌پردازد. ابن اثیر (۵۵۵ - ۶۳۰ه ق / ۱۲۳۲ م). در الکامل فی التاریخ به اختلافات میان وکلای امام در دوران غیبت و تأثیر غلو در بروز آن می‌پردازد. به عقیده جاسم حسین ممکن است وی اطلاعات خود را از کتاب «تاریخ الامامیه» اثر یحیی بن ابی طی (م ۶۳۰ ق. / م.۱۲۳۲) گرفته باشد.[۴۲][۴۳]

به نوشته ساشادینا بسیار مشکل‌است که مرزی میان مطالب تاریخی از یک طرف با تذکره‌نویسی و مطالب اعتقادی شیعه از طرف دیگر در کتاب‌های نویسندگان شیعه تعیین کرد. زیرا زندگی‌نامهٔ امامان در کتاب‌های نویسندگان شیعه، آکنده از داستان‌هایی به سبک تذکره‌هایی‌است که عارفان برای مرشدان و قدیسان خود می‌نویسند. برای مطالعه دربارهٔ امام دوازده شیعیان باید به منابعی اتکا کرد که نه می‌توان آنها را کاملاً تاریخی و نه می‌توان کاملاً زندگی‌نامه‌های مذهبی و تذکره‌ای دانست. به هر حال این منابع بیشترین کمک را به پژوهشگران در راه درک دوره‌ای می‌کند که ایدهٔ منجی آخرالزمان را به عقیدهٔ غالب در مذهب شیعه تبدیل کرده‌است.[۴۴]

پانویس[ویرایش]

  1. مکارم شیرازى، ناصر، دائرةالمعارف فقه مقارن، قم، ایران، ص۱۰۴، شابک: 1-021-533-964
  2. ابن شهر آشوب، مناقب، ج۳، ص۵۳۳
  3. طبری، دلائل الامامه، ص۲۲۳،
  4. نوبختی، فرق الشیعه، ص۷۹ و قمی، مقالات، ص۱۰۲.
  5. نک: کلینی، ج1، ص28 و 29.
  6. کلینی، ج1، ص330 - 333؛ الارشاد، ص۹۰- ۳۸۹ و کمال، ج۱، ص۱۰۱
  7. صدوق، کمال الدین، ص۴۳۵، کلینی، الکافی، ج۱، ص۱- ۳۳۰، طوسی، الغیبه، ص۱۴۸ و ۱۵۲.
  8. شیخ صدوق. کمال‌الدین و تمام‌النعمة. 2:43:475. 
  9. نوبختی، فرق الشیعه، ص۹- ۸۸
  10. قمی، مقالات، ص۱۰۳
  11. Tabatabaee 1979, p. 209
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ Poonawala 2000-2001, p. 455
  13. Silverstein 2010, p. 25
  14. Modarressi 1993, p. 77
  15. Sachedina 1981, p. 109
  16. Poonawala 2000-2001, pp. 455–459
  17. Kohlberg 1976, p. 533
  18. Gleave 2004, p. 274
  19. ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ Sachedina 1981, p. 79
  20. Sachedina 1981, pp. 83–5
  21. Sachedina 1981, p. 83
  22. Sachedina 1981, pp. 79–80
  23. جاسم حسین ص۱۳۵
  24. طوسی، الغیبه، ص۵۶ و ۱۰۹.
  25. شیخ کلینی، اصول کافی، ترجمه آیت‌الله کمره‌ای، قم اسوه، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۵۴۱
  26. امین، سیدمحسن، اعیان‌الشیعة، ج۲، ص۴۸
  27. طوسی، الغیبة، ص ۲۵۷ و ۲۵۸.
  28. کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۵۱۸.
  29. کلینی، اصول کافی، ص ۵۲۱.
  30. طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۴۴.
  31. غیبت، ص۳۳
  32. بسم الله الرحمن الرحیم، یا علی بن محمد السمری! اعظم الله اجر اخوانک فیک، فانک میت ما بینک و بین سته ایام، فاجمع أمرک و لا توص الی أحد فیقوم مقامک بعد وفاتک فقد وقعت الغیبه التامه فلا ظهور إلا بعد إذن الله (تعالی ذکره) و ذلک بعد طول الأمد و قسوه القلوب و امتلاء الارض جوراً و سیأتی لشیعتی من یدّعی المشاهده، ألا فمن ادّعی المشاهده قبل خروج السفیانی و الصیحه فهو کذاب مفتری و لاحول و لاقوه بالله العلی العظیم
  33. الغیبه، شیخ طوسی، صفحه ۲۴۲- ۲۴۳
  34. بحار الانوار، جلد ۵۱، صفحه ۳۶۱
  35. حسین 1367, pp. 21–23
  36. Books on the question of the occultation written before 260/874
  37. حسین 1367, pp. 23–24
  38. Books on the question of the occultation written between the years 260-329/8'74-941
  39. حسین 1367, pp. 24–27
  40. ۴۰٫۰ ۴۰٫۱ Books on the question of the Ghayba written after 329/941
  41. حسین 1367, pp. 27–28
  42. حسین 1367, pp. 29–30
  43. The Books of General History
  44. Sachedina 1981, pp. 70–71

منابع[ویرایش]

  • شهر آشوب، محمد، مناقب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، 1379ق. ؛
  • دشتی، محمد، فرهنگ جهاد، «نقش سیاسی سازمان وکالت در عصر حضور ائمه علیهم السلام»، شماره 40، تابستان 1384؛
  • رضوانی، علی اصغر، غیبت صغری، از مجموعه کتاب‌های «سلسله مباحث مهدویت»
  • حسین زاده شانه چی، حسن، اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شیعه در غیبت صغری»
  • خورشید مغرب، ص ۴۷.
  • طبری، محمد بن جریر، دلائل الإمامة، دارالذخائر للمطبوعات، قم، بی‌تا؛
  • غلامحسین محرمی. تاریخ تشیع: از آغاز تا پایان غیبت صغری. موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) (13 مهر، 1389)، زمستان 1393. شابک ‎۹۶۴-۵۸۸۳-۵۵-۵. 
  • دکتر پروین دخت اوحدی ائری(عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی تهران). سازمان دینی شیعه امامیه در عصر غیبت صغری. ندای کادح، زمستان 1393. 
  • سیده معصومه اخلاقی - نعمت الله صفری فروشانی. حیات اقتصادی امامان از صلح امام حسن تا آغاز غیبت صغری. بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی - پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1393. 

پیوند به بیرون[ویرایش]