آتورپاتکان
آتورپاتکان (یا آتروپاتکان)، نام باستانی منطقهای است که امروزه آذربایجان نامیده میشود.
در این دوران آتروپاتکان قسمتی از ساتراپ ماد بود. وقتی که امپراتوری هخامنشی متلاشی شد، آتروپات خود را در سال ۳۲۱ پیش از میلاد مستقل کرد. پس از آن تاریخ نویسان لاتینی و یونانی این سرزمین را «آتروپاتکان ماد» و به مرور کمتری «ماد صغیر» نامیدند. نام پارسی میانه این سرزمین «آتورپاتَکان» و بعدتر «آدوربادَگان» و در فارسی جدید «آذربایَجان» نامیده شد[۱]
محتویات
نام[ویرایش]
آذربایجان از نام آتروپات (در یونانی: Atropatés) مشتق شده است. آتروپات نام سرداری ایرانی بود که در جنگ میان داریوش سوم آخرین پادشاه هخامنشی و اسکندر مقدونی در نبرد گوگامل در سپاه ایران فرمانده مادها بوده است. آتروپات پس از شکست ایران به اسکندر پیوست و در زمستان ۳۲۸–۳۲۷ قبل از میلاد از سوی اسکندر به جای «اوکسیدات» به حکومت ماد منصوب گردید.[۲] آتروپات در ۳۲۴ قبل از میلاد دختر خود را به پردیکاس سردار اسکندر داد.[۱][۲] پس از مرگ اسکندر و تقسیم ممالک و متصرفات او میان سردارانش، قسمت شمال غربی ماد به او واگذار گردید و او در آنجا به استقلال به حکومت پرداخت. این ناحیه که پس از مرگ اسکندر به «ماد کوچک» (در برابر «ماد بزرگ») معروف شده بود، پس از استقلال و استقرار آتروپات در آنجا به نام او نامیده شد[۲] او سلسلهای بنیان گذاشت که مدت طولانی ادامه یافت.[۱] به اعتقاد قدرتدیزجی، آتروپات، تباری مادی داشته، و از ساکنان شمال غرب ماد بوده است؛ گرچه مشخص نیست که او از تبار دیاکو بوده باشد.[۳] در کتاب آناباسیس آریان، آمده است که آتروپات، فرمانده مادیها، کادوسیها، آلبانیها و سکسیانیها بوده و آریان نام او را آتروپاتس (atropates) ذکر کرده است.[۴]
این ناحیه در خط پهلوی «آتورپاتَکان» ضبط شدهاست (در یونانی: آتروپاتِنِه)، اما آتورپاتکان نماینده تلفظ این کلمه در سرتاسر عهد ساسانیان و تغییراتی که در طی چندین سده در زبان مردم و در حروف صامت و مصوت آن روی دادهاست نیست و املای پهلوی، شکل کهن آن را حفظ کردهاست. مثلاً در کتاب «جنگهای ایران» (تألیف پرکپ) پروکوپیوس مورخ بیزانسی سده ۶ میلادی نام این ناحیه دوبار به شکل «آدَربایْگانُن» آمدهاست که تلفظ «آذربایگان» یعنی تلفظ واقعی مردم آن را منعکس میسازد. در آخر سده ۴ میلادی پاوستوس بوزاند، مورخ ارمنی یک بار این نام را به صورت «آترپاتکان» و ۷ بار به شکل «آترپایکان» به کار بردهاست. فریدریش کارل آندرئاس، ایرانشناس آلمانی حدس میزند که تلفظ واقعی این کلمه در سده ۳ میلادی «آذُرباذَگان» بودهاست یعنی صامت بیواک (مهموس) انسدادی «ت» به صامت واکدار (مجهور) و سایشی «ذ» بدل شدهاست. صامت «ذ» در کلمات فارسی قدیم پس از مصوت، به «ی» بدل گردیده و به همین جهت «آدرباذگان» نیز به «آذربایگان» تبدیل شدهاست. در سده ۹ میلادی هنوز به پیروی از اواخر ساسانیان «آذرباذگان» گفته میشد. فردوسی در شاهنامه به جهت رعایت وزن شعر «آذر آبادگان» گفتهاست که بیانگر تلفظ واقعی مردم نبودهاست. آذربایگان که تلفظ مردم آن عصر بوده، در زبان عربی به اَذْرَبیجان و آذربیجان بدل شده که در فارسی امروزی «آذربایجان» شدهاست.[۲]
آذرآبادگان . [ ذَ دَ ] (اِخ) آذربایجان: | ||
بیک ماه در آذرآبادگان | ||
ببودندشاهان و آزادگان. |
آتروپات[ویرایش]
در دوران هخامنشی، آذربایجان بخشی از ساتراپی ماد بود. زمانی که امپراتوری هخامنشی فروپاشد، آتروپات، ساتراپ پارسیِ ماد، به سال ۳۲۱ پ. م، ناحیه شمال غربی را به دست خود، مستقل کرد. از اینرو، نویسندگان یونانی و لاتین (استرابون و ژوستین)، این سرزمین را مادِ آتروپاتنه، یا به طور کوتاهشده، مادِ کوچک نامیدند. نام این سرزمین در فارسی میانه پیشین: Āturpātakān، فارسی میانه پسین: Ādurbādagān، بود در حالی که در فارسی نو، آذربایجان نامیده شد.[۱]
محدوده آتروپاتکان[ویرایش]
به گفته جغرافینویسان یونانی «آتروپاتنه» از شمال به سرزمین خزرها محدود میشد و از مغرب (در حقیقت شمال غرب) رود ارس حد فاصل میان آن و ارمنستان بود و از جنوب غربی تا دریاچه مانتیانی یا ماتْیِنی (در استرابن: «سپاوتا» که به «کپاوتا» (کبوذان) تصحیح شدهاست) یعنی دریاچه ارومیه گسترده بود. مهمترین قسمت آتروپاتنه همین حوزه دریاچه ارومیه بود با مرکز آن به نام «گازا» یا «گازاکا» در میان راهی که از اکباتانا (همدان) به آرتاشات (شهر باستانی) (واقع در ارمنستان) میرفت. قلعه گازاکا همان «وِرا» یا «فرااسپه» (در فارسی باستان: فرا ـ دَه ـ اَسْپه = یاری دهنده و پیش برنده یا تولیدکننده اسپان) بود.[۲]
وسعت دقیق آتروپاتکان به درستی مشخص نیست. به عقیده شوارتز تا دریای کاسپین میرسیدهاست ولی اینکه چه مقدار از سواحلش را در اختیار داشته مورد اختلاف (مورخین خاورشناس) است[۱]
آتروپاتکان در زمان سلوکیان[ویرایش]
آتورپات پس از مرگ اسکندر (به سال ۳۲۳ پیش از میلاد)، نیز در هیچیک از رویداهای مربوط به جانشینانش (و حتی تقسیم ماد به دو بخش ماد کوچک و ماد بزرگ) شرکت نکرد و ماد کوچک را همچنان در دست داشت. ماد بزرگ (جنوب غربی) به مرکزی شهر اکباتان (همدان کنونی)، به سردار مقدونی، پیتون واگذار شد و آتورپات در هیچیک از جنگهای وی با رقیبانش، دخالتی نکرد.[۵]
از پایان زندگی آتورپات، آگاهی چندانی در دست نیست. در رویدادنامهٔ سریانیِ کرخبیت سلوک که در سدهٔ ششم میلادی نوشته شده، آمده است که آدُرباد (که سرزمین ماد به نام او، آدُربایگان نامیده شد) دژی ساخت و به کیلیکیه در آناتولی لشکر کشید و در جنگ با آشوریان کشته شد؛ ولی این گزارش، به ویژه کشته شدن او به دست آشوریان مشکوک است و هیچ سندی برای اثبات این ادعا وجود ندارد.[۵]
در منابع یونانی جانشین آتورپات، آرته بازان است که معاصر با حکمران سلوکیها – آنتیوخوس سوم – که در طی سالهای ۲۲۳ یا ۲۲۴ تا ۱۸۷ پیش از میلاد مسیح حکمرانی میکردهاست. به استناد گزارش (پولیبوس) آتروپاتکان تا کوههای قفقاز کشیده شده بود و به نوشته ارنست هرتسفلد آرته بازان حکمران ارمنستان و آتروپاتکان بودهاست. آنتیوخوس سوم بعد از شکست دادن مولون، ساتراپ ماد که علیه او شورش کرده بود، تصمیم گرفت به آرته بازان حمله کند تا بدین وسیله به کسانی که به شورشیها نفرات یا اسلحه داده بودند، هشدار داده باشد (گرچه کمک آرته بازان به مولون از نگاه اسمیت مشکوک است). آرته بازان به دلیل کهولت سنی، مقاومت چندانی در برابر آنتیوخوس سوم نکرد و به نظر میرسد او در ازای تأیید شدن فرمانروایی اش بر آتروپاتکان، تابع فرمانروای سلوکی شد.[۱]
آتروپاتکان در زمان اشکانیان[ویرایش]
اخلاف «آتروپات» در زمان سلوکیان و اشکانیان در این ناحیه که از این پس به نام او معروف گردید حکومت میکردند. در زمان سلوکیان که زمان رواج فرهنگ یونانی در ایران بود «آتروپاتنه» تحت حکومت روحانی هواخواهان کیش مغان بود و در آنجا مغان و معابد دینی املاک وسیعی داشتند و از این رو آتروپاتنه در برابر فرهنگ یونان مقاومت میکرد. از این روست که در روایات زردشتی و در دوره اسلامی آتروپاتکان را مهد زردشت و دین زردشتی گفتهاند و ارومیه را زادگاه زردشت خواندهاند، اما بررسیهای زبانشناسی در اوستا، این معنی را تأیید نمیکند. پادشاهان آتروپاتنه در زمان اشکانیان تابع دولت اشکانی بودند.[۲]
فهرست پادشاهان آتروپاتنه در زمان سلوکیها و اشکانیان از کتاب «نامنامه ایرانی» نقل میشود:[۲]
- . آتورپات
- . آرتهبازان
- . مهرداد یکم آتروپاتکان
- . داریوش یکم آتروپاتکان
- . آریوبرزن یکم آتروپاتکان
- . آرتاوازد یکم آتروپاتکان
- . آسینالوس
- . آریوبرزن دوم
- . آرتاوازد سوم ارمنستان
- . اردوان سوم
- . ونن دوم
- . پاکور دوم
آرتاوازد یکم پسر آریوبرزن یکم از شاهان معروف آتروپاتنه است. او در حدود ۵۹ قبل از میلاد متولد گردید و در ۳۶ قبل از میلاد از سوی مارکوس آنتونیوس (آنتوان، یکی از فرمانداران سهگانه رم) مورد حمله واقع شد. آنتوان با حمله به آتروپاتنه میخواست از سوی شمال بر خاک پارت یا دولت اشکانی بتازد. در این حمله آتروپاتنه ویران گردید و «فرااسپه» مرکز آن محاصره شد. آرتاوازد از فرهاد چهارم پادشاه اشکانی یاری خواست و بر سپاهی از آنتوان تاخت و آن را نابود کرد. آنتوان از محاصره فرااسپه طرفی نبست و عقب نشست. فرهاد چهارم پس از عقبنشینی آنتوان، با آنکه سرزمین آتروپاتنه صدمات زیادی دیده بود، قسمت کمی از غنایم جنگی را به آرتاوازد داد و او را از خود رنجاند. آرتاوازد در ۳۵ قبل از میلاد به آنتوان پیشنهاد پیماندوستی و نظامی کرد و آنتوان این پیشنهاد را پذیرفت و یوتاپه دختر او را به عقد پسر خود الکساندر هلیوس درآورد. آرتاوازد به یاری سپاهیانی که آنتوان در اختیارش گذاشته بود بر فرهاد چهارم و متحد ارمنیِ او غالب آمد. پس از شکست آنتوان در نبرد آکتیوم آرتاوازد از فرهاد چهارم شکست خورد و اسیر شد، ولی پس از مدتی از بند رهایی یافت و نزد آگوستوس رفت و آگوستوس او را با خوشرویی پذیرفت. آرتاوازد در ۲۰ قبل از میلاد در رم مرد. خاندان آتروپات تا آغاز سده اول میلادی در آتروپاتکان حکومت کردند. احتمال میدهند که اردوان دوم (یا سوم) اشکانی که در ۱۰ میلاد به سلطنت رسید و پیش از آن پادشاه آتروپاتنه بود از نسل و خاندان شاهی آتروپات بوده است. از آن پس تا قدرت یافتن ساسانیان آتروپاتنه شاهانی داشتهاست که تابع دولت اشکانی بودهاند.[۲]
در دوران بعد، اتفاق کمتری در آتروپاتن در منابع گزارش شده است. یوسف فلاوی نوشته است که اولین اقدام شاه اشکانی، بلاش یکم (۵۱ میلادی تا ۷۶ یا ۸۰ میلادی)، انتصاب برادرش پاکور دوم، به سمت پادشاهی مادِ آتروپاتن بود. زمانی که الانان به سال ۷۲ میلادی، به آتروپاتن حمله کردند، پاکور دوم به کوهستان صعبالعبور فرار کرد. گزارش حمله دیگر آلانیها بین ۱۳۴ و ۱۳۶ میلادی، گزارش شده است.[۱]
در اواخر دوره اشکانیان (به جز دوران سقوطشان)، دچار نبود اطلاعات هستیم؛ در سالهای پایانی حکمرانی آنها، هنگامی که با اردشیر، بنیانگذار سلسله ساسانی درگیر بودند، منابع دربارهٔ آتروپاتکان موجود است. اردوان چهارم، آخرین پادشاه بزرگ اشکانی، همزمان با برادرش، بلاش چهارم، در حال نبرد بود. قدرتمندترین حامیان او در ماد (جایی که به نظر میرسد سکههایش ضرب گشتهاند، احتمالاً اکباتان میبایستی میبود)، آذربایجان، خوزستان و آدرباینه بودند. با این حال، گئو ویدنگرن اسنادی را یافت که مردم عادی مادِ آتروپاتنه، متحدین اردشیر بودند. کتیبه مشهور صخرهای ساسانی در سلماس، که فاصله چندانی از دریاچه ارومیه ندارد، که توسط اردشیر و دیگران به نمایش گذاشته شدند، در عقیده گئو ویدنگرن، فتحنامه اردشیر در اینباره است؛ عقیده والتر هینتس، که این اثر مکتوب، دربارهٔ پیروزی اردشیر بر ارمنستان است، کماهمیت تر واقع گشته است.[۱]
آتروپاتکان در زمان ساسانیان[ویرایش]
اطلاعات تاریخی، تا زمان درگیری ۳ گانه همزمان اردشیر بابکان با اردوان چهارم، پادشاه اشکانی و بلاش، برادر رقیب او، در دست نیست. هوادارانش در خوزستان، آذربایجان و آدباین و مخصوصاً ماد قرار داشتهاند. ویدنگرن مدارکی یافته است که نشان میدهد که مردم عادی ماد آتروپاتکان متحد اردشیر بابکان بودهاند. با شکست و کشته شدند اردوان در ۲۲۶ پیش از میلاد، آذربایجان با مقاومت اندکی، تابعیت اردشیر را پذیرفت.[۱] پس از روی کار آمدن اردشیر بابکان ارمنستان مدتی در برابر او مقاومت کرد و به همین جهت احتمال میدهند که شاید آتروپاتکان نیز کاملاً مطیع اردشیر نبودهاست. در دِه خان تختی، در ۳۰ کیلومتری جنوب سلماس، کمی دورتر از جاده سلماس ـ ارومیه نقشی بر کوهاست که به عقیده متخصصان متعلق به زمان ساسانیان یا اردشیر بابکان است. این نقش دو سوار شاهانه را با دو پیاده نشان میدهد که محتملاً یکی از سواران اردشیر بابکان و دیگری شاپور یکم است و بعضی هم احتمال میدهند که یکی شاپور یکم و دیگری ولیعهد او باشد. ظاهراً آن دو مرد پیاده شاهان ارمنستانند که حلقه حکومت ارمنستان یا آتروپاتکان را به شاه ساسانی تقدیم میکنند، اما این استنباط بیشتر مبتنی بر حدس دانشمندان است، زیرا کتیبهای همراه این نقش نیست، گرچه لباسها و آرایشها نشاندهنده شاه ساسانی است. اگر حدس بعضی از دانشمندان درست باشد باید گفت که اردشیر کاملاً بر ارمنستان مسلط نبودهاست، زیرا اگر چنین بود بایست این نقش به جای آنکه در مرزهای ارمنستانِ ایران و آتروپاتکان کنده شود، در عمق خاک ارمنستان کنده شده باشد و از سوی دیگر نشانه آن است که آتروپاتکان با قسمتهای غربی آن و غرب و شمال دریاچه ارومیه به دست اردشیر و به هر تقدیر به دست شاپور افتاده بودهاست. شاپور یکم ساسانی در ۲۵۲ میلادی ارمنستان را فتح کرد. با فتح این سرزمین آتروپاتکان نیز طبعاً به طور کامل تابع دولت ساسانی گردید.
در زمان ساسانیان ارمنستان میان ایران و روم تقسیم گردید و ارمنستانِ ایران که در مغرب دریاچه ارومیه از شمال به جنوب شرق کشیده میشد، به آتروپاتکان پیوست. از ۹ بخش که برای ارمنستان ایران ذکر کردهاند، ۲ ناحیه هیر و زراوند (به احتمال خوی و سلماس) مسلماً جزو آتروپاتکان بود. به نوشته ابودلف زراوند نام چشمه آب گرم و معدنی معروفی در کنار دریاچه ارومیه نزدیک سلماس بود.[۲]
در زمان ساسانیان ایران ۴ «فاذوسفان» (پادوسپان) داشت که هر کدام بر یکی از جهان چهارگانه مملکت حکومت میکردند. جهت شمالی شامل آتروپاتکان و ارمنستان (با «حیّز» آن) و دماوند و طبرستان (با «حیّز» آن، یعنی ظاهراً گیلان و دیلمان) بود. هنگامی که خسرو انوشیروان بر تخت نشست فاذوسفانِ سمت شمالی که آتروپاتکان جزو آن بود «داذی» پسر نَخیرجان (نَخوِیرگان) نام داشت. انوشروان بر هر یک از این ناحیهها اصبهبذ (سپهبد) ی نیز تعیین کرد که فرماندی سپاه آن ناحیه را داشت. اسپهبد شمال بر سپاه آتروپاتکان و آن سوی آن یعنی «بلاد خَزَر» ریاست داشت. به گفته ابن خرداذبه اسپهبد شمال را آذرباذگانْ اسپهبد میگفتند و ارمنستان و آتروپاتکان و ری و دماوند (به اصطلاح آن روز «دنباوند») که مرکز آن شلنبه بود، در این مکان قرار داشت با طبرستان و گیلان و «ببر» و طیلسان (تالشان) و خزر و لان (ارّان) و صقالب (اسلاوها) و «اَبَر». اطلاق آذرباذگان اسپهبد بر سپهبد این ناحیه پهناور دلیل اهمیت آتروپاتکان آن روز بودهاست. به گفته آپولونیوس آتروپاتکان در زمان اشکانیان میتوانست ۱۰٬۰۰۰ سوار و ۴۰٬۰۰۰ پیاده بسیج کند و سواران آتروپاتکان معروف بودهاند.[۲]
پانویس[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ ۱٫۷ ۱٫۸ Schippmann 2000, pp. 221-224
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ ۲٫۷ ۲٫۸ ۲٫۹ زریاب خویی ۱۳۶۷, pp. ۱۹۴–۲۰۷
- ↑ قدرتدیزجی، آتورپات، شهربان هخامنشی ماد کوچک، 123.
- ↑ قدرتدیزجی، آتورپات، شهربان هخامنشی ماد کوچک، 124.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ قدرتدیزجی، آتورپات، شهربان هخامنشی ماد کوچک، 125.
منابع[ویرایش]
- Schippmann، K. «AZERBAIJAN iii. Pre-Islamic History». در دانشنامه ایرانیکا. ج. ۳. new york: Bibliotheca Persica Press، ۲۰۰۰. ۲۲۱–۲۲۴. شابک ۰-۹۳۳۲۷۳-۵۱-۷. بازبینیشده در ۲۶-۰۵-۲۰۱۲.
- زریاب خویی، عباس. «آذربایجان». در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ج. ۱. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷. ۱۹۴–۲۰۷. بازبینیشده در ۲۶-۰۵-۲۰۱۲.
- قدرتدیزجی، مهرداد. «آتوپارت، شهربان هخامنشی ماد کوچک». تاریخ اسلام و ایران بهار، ش. 1 (1388): 121 تا 130. بازبینیشده در ۲۲ مارس ۲۰۱۶.
جستارهای وابسته[ویرایش]
|
- آذربایجان
- انحلالهای ۲۰۰ (میلادی)
- ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در دهه۳۲۰ (پیش از میلاد)
- ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در سده ۴ (پیش از میلاد)
- پادشاهیهای پیشین آسیا
- تاریخ آذربایجان
- تاریخ اروپا
- تاریخ ایران
- تاریخ باستان ترکیه
- تاریخ جمهوری آذربایجان
- حاکمان آتورپاتکان
- شاهنشاهیها و پادشاهیهای ایران
- کشورهای سابق در آسیا
- کشورهای سابق در اروپا