انگلستان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو

مختصات: ۵۱°۳۰′ شمالی ۰°۷′ غربی / ۵۱.۵۰۰° شمالی ۰.۱۱۷° غربی / 51.500; -0.117

انگلستان
England
شعار ملیDieu et mon droit
«خدا و حق من» (به فرانسوی)
سرود ملیGod Save the Queen
خدا ملکه را نگاه بدارد
پایتخت
(و بزرگترین شهر)
لندن
۵۱°۳۰′ شمالی ۰°۷′ غربی / ۵۱.۵۰۰° شمالی ۰.۱۱۷° غربی / 51.500; -0.117
زبان رسمی انگلیسی، کورنی
(انگلیسی در عمل زبان اصلی به شمار می‌آید)
نوع حکومت مشروطه سلطنتی
نام حاکمان 
ملکه
نخست‌وزیر

الیزابت دوم
ترزا می 
مساحت
 -  مساحت ۲۴۳٬۶۱۰ کیلومتر مربعکیلومتر مربع (۷۹)
 -  آب‌ها (٪) ۱٫۳۴ ٪
جمعیت
 -  سرشماری ۵۴٬۳۱۶٬۶۰۰ نفر 
(۲۱)
 -  تراکم جمعیت ۳۹۵‎/km۲‏ 
تولید ناخالص داخلی (تخمین ۲۰۰۶)
 -  مجموع ۱٫۹ تریلیون دلار (۵)
 -  سرانه ۳۸٬۰۰۰ دلار (۱۵)
واحد پول پوند استرلینگ (GBP)
منطقه زمانی GMT (ساعت جهانی۰)
 -  تابستانی (DST) BST (ساعت جهانی)
جهت رانندگی چپ
دامنه اینترنتی .uk
پیش‌شماره تلفنی +۴۴

انگلستان (به انگلیسی: England) نام نیمهٔ جنوبی جزیره بریتانیای کبیر و یکی از چهار بخش کشور پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی است.[۱][۲][۳]

این منطقه از شمال با اسکاتلند و از غرب با ولز هم‌مرز است و مهم‌ترین و عمده‌ترین جزء تشکیل‌دهندهٔ کشور بریتانیا است. مرزهای آبی این کشور در شمال غرب دریای ایرلند، در جنوب غرب دریای سلتی و در شرق دریای شمال هستند، و در جنوب نیز کانال مانش آن را از اروپای قاره‌ای و کشور فرانسه جدا می‌کند.

انگلستان دارای بیش از یکصد جزیره کوچک و بزرگ است که از جمله آن‌ها می‌توان به جزیره وایت و جزیره من اشاره کرد. شهر لندن پایتخت انگلستان و در عین حال پایتخت پادشاهی بریتانیا است. پرآب‌ترین رود انگستان، رود تیمز است که از میان شهر لندن می‌گذرد و به دریای شمال می‌ریزد.

مساحت این کشور ۱۳۰٬۳۹۵ کیلومتر مربع و جمعیت آن تا واپسین سرشماری در سال ۲۰۱۴ میلادی ۵۴٬۳۱۶٬۶۰۰ نفربوده است.[۴]

تاریخ[ویرایش]

زمان نصب سنگ‌های استون هنج، ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، تخمین زده می‌شود.
نوشتار اصلی: تاریخ انگلستان

تاریخ انگلستان به دوران پیش از رومیان، عهد رومیان، تهاجم آنگلوساکسون‌ها، یورش نورمان‌ها، سلسله پلانتانژه، سلسله تئودور، انگلستان در سده هفدهم، هجدهم و نوزدهم و انگلستان معاصر تقسیم‌بندی می‌شود.

دوران پیش از تاریخ و قدمت[ویرایش]

قدیمی‌ترین نشان وجود انسان در انگلیس کنونی به حدود ۷۸۰ هزار سال پیش برمی‌گردد که انسان پیشگام (Homo antecessor) در آن می‌زیسته است. قدیمی‌ترین استخوان انسان خردمند باستانی که در انگلستان کشف شده ۵۰۰ هزار سال قدمت دارد. گرچه انسان مدرن در سومین (آخرین) بخش دوره پارینه سنگی در این منطقه می‌زیسته، اما بشر تنها در طول ۶۰۰۰ سال گذشته در این منطقه به طور دائم ساکن شده است. پس از آخرین عصر یخبندان فقط پستانداران بزرگ مثل کرگدن پشمالو، ماموت و بایسن در این جزیره حضور داشتند و احتمالاً ۱۱ هزار سال پیش انسان خردمند وارد بریتانیا شد. تحقیقات ژنتیک نشان می‌دهد که آنها از بخش شمالی شبه جزیره ایبری به این سرزمین آمدند. در آن زمان انگلیس با ایرلند و خاک اصلی اروپا متصل بود و با آب شدن یخ‌ها و بالا آمدن آب دریاها حدود ده هزار سال پیش از ایرلند و حدود دو هزار سال بعد از اروپای قاره‌ای جدا شد.

ورود فرهنگ بیکر (اروپای غربی پیش از تاریخ تا عصر برنز) به این سرزمین در حدود ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد، ظروف غذایی و آشامیدنی ساخته شده از خاک رس و همچنین ظروفی را که در پالایش سنگ معدن گداخته مس استفاده می‌شود به ساکنان آن معرفی کرد. بناهای بزرگ دوران نوسنگی مانند استون هنج و آوبری در این زمان ساخته شد. مردم فرهنگ بیکر برنز را از حرارت دادن توأم قلع و مس، که در این منطقه به وفور یافت می‌شد، تولید کرده و بعدها آهن را از سنگ معدن آهن به دست آوردند. توسعه ذوب آهن باعث ساخت گاوآهن‌های بهتر، ایجاد کشاورزی نوین (به عنوان مثال، روش زمینداری سلتیک) و همچنین تولید سلاح‌های مؤثر تر شد.

در طول عصر آهن، فرهنگ سلتیک، که برآمده از فرهنگ هالشتات و لاتنه بود، از مرکز اروپا وارد انگلستان شد. زبان گفتاری در طول این زمان بریتونی بود. با استناد به جغرافیای بطلمیوس جامعه قبیله‌ای بود و در حدود ۲۰ قبیله در منطقه وجود داشت. دسته‌بندی‌های اولیه این قبایل ناشناخته مانده‌اند چرا که بریتانیایی‌ها در آن زمان خواندن و نوشتن نمی‌دانستند. آنها همانند سایر همسایگان امپراتوری روم مدتها از پیوندهای تجاری با رومیان بهره‌مند بودند. ژولیوس سزار فرمانروای جمهوری روم در سال ۵۵ پیش از میلاد دو بار به بریتانیا حمله کرد و اگرچه عمدتاً ناموفق ماند اما توانست پادشاه ترینووانتس را مطیع خود سازد.

رومی‌ها در سال ۴۳ میلادی در زمان سلطنت امپراتور کلودیوس به بریتانیا حمله کردند و به دنبال آن بیشتر مناطق بریتانیا را تصرف کرده و آن را به نام استان انگلیس به امپراتوری روم الحاق نمودند. مشهورترین قبیله بومی که تلاش کردند در برابر رومیان مقاومت کنند کاتوولانی‌ها به فرماندهی کاراتاکوس بودند. پس از آن، قیام به رهبری بودیکا، ملکه ایچه نی، با خودکشی او پس از شکست در نبرد خیابان واتلینگ به پایان رسید. این دوران شاهد غلبه فرهنگ یونانی رومی و آشنایی با قانون رومی، معماری رومی، سیستم‌های فاضلاب، بسیاری از اقلام کشاورزی و ابریشم بود. در قرن سوم میلادی، امپراتور سپتیموس سوروس در ابوراکوم (یورک امروزی) درگذشت و در پی آن کنستانتین امپراتور بعدی اعلام شد.

ملکه بودیکا رهبری قیام علیه امپراتوری روم را بر عهده داشت

اگرچه دقیقاً مشخص نیست مسیحیت اولین بار چه زمانی وارد انگلستان شد، اما یقیناً پیش از قرن چهارم میلادی و احتمالاً خیلی زودتر از آن بوده است. به اعتقاد سینت بید، الئوتروس مبلغانی را از رم و به درخواست لوسیوس فرمانروای بریتانیا در سال ۱۸۰ میلادی به آنجا فرستاد تا اختلافاتی را که در برگزاری مراسم مذهبی به روش شرقی و غربی وجود داشت و مایه دردسر کلیسا شده بود حل و فصل کنند. روایات مرتبط به گلستونبری مدعی معرفی مسیحیت طریق یوسف الرامی است اما دیگران به رواج آن از سوی لوسیوس معتقدند. تا سال ۴۱۰ میلادی و در دوران افول امپراتوری روم، بریتانیا با پایان حکومت روم در این کشور و خروج یگان‌های ارتش روم، برای دفاع از مرزها در قاره اروپا و شرکت در جنگ‌های داخلی مواجه شد. جنبش‌ها و مبلغان سلتیک مسیحی و رهبانی مانند پاتریک (قرن ۵ - ایرلند) و در قرن ششم برندان در کلونفرت، کومگال در بنگور، دیوید در ولز، آیدن در لیندیسفرن کلوکبا درآیونا رونق گرفتند. این دوره از مسیحیت در احساسات، سیاست، اعمال و الهیات از فرهنگ باستانی سلتیک تأثیر گرفت. "جماعت"‌های محلی در جامعه رهبانی محوریت یافتند و رهبران رهبانی بیشتر شبیه سران قبیله، و برعکس سیستم سلسله مراتبی کلیسای تحت سلطه روم، در مرتبه یکسانی قرار می‌گرفتند (نگاه کنید به مسیحیت اولیه، برندان لهان، چاپ لندن، ۱۹۶۸).[۵]

قرون میانه[ویرایش]

ماکت یک کلاه خود تشریفاتی قرن هفتم از پادشاهی آنگلیای شرقی، یافت شده در ساتون هو

خروج ارتش روم بریتانیا را در معرض هجوم جنگجویان دریا نورد بی‌دین اروپای شمال غربی، عمدتاً آنگل‌ها، ساکسون‌ها و جوت‌ها قرار داد که مدتهای طولانی سواحل استان رومی انگلیس را مورد تهاجم قرار داده و شروع به سکونت در آن (در ابتدا در بخش شرقی کشور) کرده بودند. پیشروی آنها پس از پیروزی انگلیسی‌ها در نبرد کوه بادون برای چند دهه متوقف، اما مجدداّ از سر گرفته شد. آنها ابتدا زمینهای مسطح و حاصلخیز را تسخیر کردند و تا پایان قرن ششم، نواحی تحت کنترل بریتون‌ها به یک سری مناطق محصور جداگانه در اراضی ناهموار و سنگلاخ غرب کشور محدود شد. متون متعلق به این دوره اندک است و توصیف کمی از آن به دست می‌دهد و بعضاً به همین دلیل دوران تاریک نامیده می‌شود. اختلاف نظرها دربارهٔ ماهیت و گسترش سکونت آنگلوساکسون‌ها در بریتانیا نیز به همین دلیل است. مسیحیت تحت سلطه روم در سرزمینهای تسخیر شده عمدتاً از بین رفت اما از سال ۵۹۷ میلادی و توسط مبلغانی از رم و به رهبری آگوستین مجدداً آغاز شد. اخلافات بین مسیحیت رومی و سلتی در سال ۶۶۴ با پیروزی سنت رومی در شورای ویتبی به پایان رسید. این شورا در گر چه در ظاهر در مورد نحوه کوتاه کردن مو و تاریخ عید پاک بود، اما مهمتر از آن تفاوت‌های مسیحیت رومی و سلتیک دربارهٔ قدرت، کلام و عمل را در نظر داشت.

به نظر می‌رسد که در طول دوره اسکان تازه واردان، زمین‌های تحت تصرف به صورت مناطق متعدد تکه‌تکه در مالکیت قبیایل مختلف بوده است، اما در قرن هفتم میلادی، یعنی زمانی که مجدداً شواهد قابل توجهی از اوضاع آن در دسترس است، کشور تقریباً مرکب از یک دوجین پادشاهی شامل نورثامبریا، مرسیا، وسکس، آنگلیای شرقی، اسکس، کنت و ساسکس بوده است. پس از آن در طول چند قرن متمادی این روند یکپارچگی و ثبات سیاسی ادامه یافت. قرن هفتم شاهد مبارزه برای هژمونی بین نورثامبریا و مرسیا بود که در قرن هشتم منجر به برتری مرسیا شد. در اوایل قرن ۹ مرسیا جای خود به عنوان قدرت برتر را به وسکس واگذار کرد. بعدها در همان قرن افزایش حملات دانمارکی‌ها به اوج خود رسید و منجر به فتح شمال و شرق انگلستان و سرنگونی پادشاهی نورثامبریا، مرسیا و آنگلیای شرقی گردید. وسکس تحت فرمانروایی آلفرد کبیر به عنوان تنها پادشاهی انگلیسی باقی‌مانده بود و جانشینان او به تدریج قلمرو خود را در نواحی تحت تصرف دانمارکی‌ها گسترش دادند. این وقایع موجبات اولیه اتحاد سیاسی انگلستان را ابتدا در سال ۹۲۷ در زمان اتلستن فراهم کرد و پس از آن و بعد از درگیری‌های بیشتر در سال ۹۵۳ در زمان ادرد انگلستان این اتحاد مستحکم تر گردید. موج تازه حملات اسکاندیناوی در اواخر قرن دهم با فتح کامل انگلستان توسط اسون یکم (دانمارک) در سال ۱۰۱۳ و مجدداً توسط پسرش کانوت بزرگ در ۱۰۱۶ به پایان رسید. آنها انگلستان را تبدیل به مرکز یک امپراتوری کوتاه مدت در دریای شمال کردند که شامل دانمارک و نروژ نیز می‌شد. اما در سال ۱۰۴۲ سلسله سلطنتی بومی دوباره به دست ادوارد خستو بازسازی شد.

اختلاف بر سر جانشینی ادوارد منجر به پیروزی نورمن‌ها بر انگلستان به دست ارتش تحت فرمان دوک ویلیام نورماندی در سال ۱۰۶۶ گردید. نورمن‌ها خود اصلاً از اسکاندیناوی بودند و در اواخر قرن ۹ و اوایل قرن ۱۰ در نرماندی ساکن شده بودند. این پیروزی تقریباً به سلب کامل مالکیت از نخبگان انگلیسی و جایگزینی آن با یک اشرافیت جدید فرانسوی زبان منجر شد که کلامشان باعث تأثیری عمیق و دائمی در زبان انگلیسی گردید.

پادشاه هنری پنجم در زمان جنگ صد ساله در نبرد آگین کورت و در روز سنت کریسپین در برابر ارتش بسیار بزرگتر فرانسه جنگید و پیروزی را برای انگلستان رقم زد

به دنبال این وقایع خاندان پلانتاژنه از آنژو تاج و تخت انگلستان زمان هنری دوم را به ارث بردند. آنها انگلستان را ضمیمه امپراتوری فئودالی نوپای آنژوین شامل ناحیه آکیتن که در فرانسه به ارث برده بودند ساختند. آنها به مدت سه قرن در انگلستان سلطنت کردند. برخی از پادشاهان مشهور آن ریچارد، ادوارد، ادوارد سوم و هنری بودند. این دوران شاهد تغییراتی در تجارت و قانون، از جمله امضای مگنا کارتا، منشور حقوقی انگلیس برای محدود کردن قدرت سلطان توسط قانون و حفاظت از امتیازات افراد آزاد (غیر برده) بود. همچنین رهبانیت کاتولیک رونق گرفت، فلاسفه ظهور کردند، و دانشگاه‌های آکسفورد و کمبریج با حمایت دربار تأسیس شد. امیر نشین ولز در طول قرن ۱۳ تیول پلانتاژنه شد و فرمانداری ایرلند توسط پاپ به دربار انگلیس داده شد.

در طول قرن چهاردهم، پلانتاژنه و خاندان والواها هر دو خود را مدعیان مشروع خاندان کاپه و به تبع آن فرانسه خواندند؛ و درگیر جنگ صد ساله شدند. اپیدمی مرگ سیاه در ۱۳۴۸ میلادی به انگلستان رسید و در مجموع تا نیمی از ساکنان انگلستان را کشت. در فاصله سال‌های ۱۴۵۳ تا ۱۴۸۷ جنگ داخلی میان دو شاخه از خانواده سلطنتی، یورکشایر و لنکستر، رخ داد. این جنگ که به نام جنگ گل سرخ مشهور است در نهایت باعث شد یورکشایرها تاج و تخت را به طور کامل به یک خانواده نجیب زاده ویلزی به نام خاندان تودور، شاخه‌ای از خاندان لنکستر به رهبری هنری تودور واگذار کند. هنری به ویلز و مزدوران برتون حمله کرده و در نبرد ناحیه بوسورث پیروز شد و ریچارد سوم پادشاه یورکشایر در همین جنگ کشته شد.[۵]

آغاز دوران جدید[ویرایش]

شاه هنری هشتم عالی‌ترین مقام کلیسای انگلستان گردید

در طول دوره تودور، رنسانس از طریق درباریان ایتالیایی به انگلستان رسید و مباحث هنری، آموزشی و علمی از دوران کلاسیک باستان را دوباره معرفی کرد. انگلستان شروع به توسعه مهارت‌های نیروی دریایی کرد و اکتشاف به سمت مغرب زمین گسترش یافت.

هنری هشتم بر سر مسائل مربوط به طلاق خود از همسرش در سال ۱۵۳۴ و با اعلان لایحه استیلا، که پادشاه را رئیس کلیسای انگلستان می‌دانست، از کلیسای کاتولیک جدا شد. برعکس بیشتر موارد پروتستانیزم در اروپا، ریشه‌های این جدایی بیشتر سیاسی بود تا عقیدتی. او همچنین سرزمین اجدادی خود ولز را تحت لوایح ۱۵۳۵ تا ۱۵۴۲ رسماً به پادشاهی انگلستان الحاق گردانید. در طول سلطنت دختران هنری ماری اول و الیزابت اول درگیری‌های داخلی مذهبی به وجود آمد. ماری اول کشور را به مذهب کاتولیک برگرداند اما الیزابت دوباره از کلیسای کاتولیک جدا شد و با زور برتری را به کلیسای انگلستان بازگرداند.

اولین مستعمره انگلیس در قاره آمریکا به نام رونوک در سال ۱۵۸۵ و در رقابت با اسپانیا توسط والتر رالی کاشف در ویرجینیا تشکیل شد. مستعمره رونوک پس از آنکه یک کشتی تدارکاتی با تأخیر به آنجا رسید و آنجا را متروکه یافت به مستعمره‌ای نافرجام تبدیل شد. انگلستان همزمان از طریق کمپانی هند شرقی با هلند و فرانسه در رقابت بود. در سال ۱۵۸۸، در دوره الیزابت، یک ناوگان انگلیسی به فرماندهی فرانسیس دریک ناوگان مهاجم آرمادای اسپانیا را شکست داد. در سال ۱۶۰۳ و در زمانی که جیمز ششم شاه اسکاتلند، کشوری که رقیب قدیمی منافع انگلستان بود، تاج و تخت انگلستان را با عنوان جیمز اول به ارث برد، ساختار سیاسی این جزیره تغییر کرد و نوعی اتحاد فرد محور ایجاد شد. او خود را پادشاه بریتانیای کبیر نامید، اگر چه این عنوان هیچ پایه و اساسی در قوانین انگلستان نداشت. تحت نظارت «شاه جیمز یکم و ششم» کتاب مقدس نسخه شاه جیمز در سال ۱۶۱۱ منتشر شد. این نسخه نه تنها در زمره بزرگ‌ترین شاهکارهای ادبی در زبان انگلیسی و هم رتبه آثار شکسپیر است بلکه به مدت چهارصد سال نسخه استاندارد کتاب مقدس برای بیشتر مسیحیان پروتستان بود، یعنی تا زمانی که نسخه‌های مدرن در قرن بیستم منتشر شد.[۵]

بازگرداندن پادشاهی انگلیس تاج و تخت را به پادشاه چارلز دوم و صلح را به کشور برگرداند

مواضع متضاد سیاسی، مذهبی و اجتماعی منجر به جنگ داخلی انگلستان بین طرفداران پارلمان و حامیان شاه چارلز اول، که در زبان محاوره به ترتیب به عنوان کله گِرد (Roundhead)ها و شوالیه‌ها شناخته می‌شدند گردید. این جنگ در واقع بخشی از ملغمه‌ای از یک جنگ گسترده‌تر چند وجهی درون سه امپراطوری که شامل اسکاتلند و ایرلند نیز می‌شد بود. در نهایت پارلمانی‌ها پیروز شدند، چارلز اول اعدام شد و پادشاهی جای خود را به کشورهای مشترک المنافع داد. الیور کرامول، رهبر نیروهای پارلمان، در سال ۱۶۵۳ خود را فرمانروای محافظ نامید؛ و پس از آن دوره‌ای از حاکمیت فردی آغاز شد. پس از مرگ کرامول و استعفای پسرش ریچارد از عنوان فرمانروای محافظ، در سال ۱۶۶۰ از چارلز دوم دعوت شد تا به عنوان پادشاه به قدرت بازگردد. این واقعه به نام بازگرداندی مشهور شد. پس از انقلاب موسوم به انقلاب شکوهمند در سال ۱۶۶۸، از طریق لایحه حقوق در قانون اساسی ذکر شد که شاه و مجلس باید با هم حکومت کنند، هرچند قدرت واقعی در اختیار مجلس قرار گرفت. یکی از موارد تغییر در قوانین این بود که فقط پارلمان اختیار وضع قانون را داشت و شاه نمی‌توانست مصوبات پارلمان را لغو کند. همچنین شاه نمی‌توانست مالیات وضع کند و یا بدون تصویب مجلس به سربازگیری برای ارتش مبادرت کند. همچنین از آن زمان، هیچ‌یک از پادشاهان بریتانیا در زمان جلوس وارد مجلس عوام نشده است. این مراسمی است که همه ساله و در یادبود روزی که درب مجلس در مقابل فرستاده پادشاه محکم بسته شد و سپس شخص وی درب را گشود برگزار می‌شود و نمادی از حقوق پارلمان و استقلال آن از سلطنت است. از سال ۱۶۶۰ و با تأسیس انجمن سلطنتی علم و دانش به شدت حمایت شد.

در سال ۱۶۶۶ آتش‌سوزی بزرگ لندن شهر لندن را سوزاند اما شهر پس از مدت کوتاهی بازسازی شد و بسیاری از ساختمان‌های مهم آن توسط سر کریستوفر رن طراحی گشت. در مجلس دو جناح به وجود آمده بود - محافظه کاران و حزب ویگ. گرچه محافظه کاران در ابتدا حامی پادشاه کاتولیک جیمز دوم بودند، اما برخی از آنها، به همراه حزب ویگ، او را در انقلاب ۱۶۸۸ سرنگون کرده و از شاهزاده هلندی ویلیام نارنجی دعوت کردند تا به عنوان پادشاه ویلیام سوم بر تخت نشیند. برخی از مردم انگلیس، به ویژه در شمال، جاکوبیتیست بودند و به حمایت از جیمز و پسران او ادامه دادند. پس از توافق بین پارلمان‌های انگلستان و اسکاتلند، دو کشور در سال ۱۷۰۷ یک اتحادیه سیاسی برای ایجاد پادشاهی بریتانیای کبیر تشکیل دادند. برای پابرجا ماندن اتحاد، نهادهایی چون قانون و کلیساهای ملی جداگانه باقی ماند.[۵]

اواخر عصر مدرن و دوران معاصر[ویرایش]

سالتایر در غرب یورکشایر، نمونه‌ای از یک شهر ماشینی از زمان انقلاب صنعتی و میراث جهانی یونسکو است.

تحت پادشاهی تازه تشکیل شده بریتانیای کبیر، دستاوردهای انجمن سلطنتی و دیگر دست یافته‌های‌های انگلیسی همراه با روشنگری اسکاتلندی به ایجاد نوآوری در علوم و مهندسی منجر شد و همزمان رشد شدید تجارت خارجی بریتانیا که توسط نیروی دریایی سلطنتی حفاظت می‌شد راه را برای تشکیل امپراتوری بریتانیا هموار کرد و در داخل کشور انقلاب صنعتی را پذیذ آورد، که دوره‌ای از تغییرات عمیق در شرایط اجتماعی اقتصادی و فرهنگی انگلستان بود و در نتیجه آن کشاورزی صنعتی، تولید، مهندسی و استخراج معادن به وجود آمد و جاده‌های جدید، راه آهن و شبکه‌های جدید آب برای امکان و تسهیل استفاده از آنها گسترش یافت. افتتاح کانال بریجواتر در شمال غربی انگلستان در سال ۱۷۶۱ طلیعه دوره کانال‌ها در بریتانیا شد. در سال ۱۸۲۵ اولین راه آهن دائم لوکوموتیو بخار مسافربری جهان - خط آهن استاکتون و دارلینگتون - به روی عموم مردم باز شد.

در طول انقلاب صنعتی، بسیاری از کارگران در انگلستان از روستاها به مناطق جدید و در حال گسترش صنعتی شهرها نقل مکان کردند تا در کارخانه‌ها کار کنند، مثلاً منچستر و بیرمنگام به ترتیب به «انبار شهر» و «کارگاه جهان» ملقب شدند. انگلستان در طول دوره انقلاب فرانسه از نوعی ثبات نسبی برخوردار بود. ویلیام پیت جوان در دوره سلطنت جورج سوم نخست وزیر بریتانیا بود. در زمان جنگ‌های ناپلئون، ناپلئون برای حمله از جنوب شرق برنامه‌ریزی کرد اما طرحش موفق نشد و نیروهایش دریا از لرد نلسون و در خشکی از دوک ولینگتون فرماندهان ارتش بریتانیا شکست خوردند. جنگ‌های ناپلئون باعث تقویت مفهوم هویت بریتانیایی و ملیت واحد بریتانیا به همراه اسکاتلندی‌ها و ولزی‌ها شد.

کارخانه‌های تولید پنبه در منچستر، «اولین شهر صنعتی» در جهان، در حدود ۱۸۲۰ میلادی

در طول دورهٔ ویکتوریایی، لندن بزرگترین و پرجمعیت‌ترین منطقه شهری در جهان شد و تجارت در درون امپراتوری بریتانیا و همچنین جایگاه ارتش و نیروی دریایی بریتانیا بر دیگران برتری چشمگیری پیدا کرد. آشفتگی‌های سیاسی در داخل کشور نظیر رادیکال‌هایی مانند چارتیست‌ها و جنبش حق رأی برای زنان (suffragettes) باعث اصلاحات قانونی و اعطای حق رای همگانی شد. انتقال قدرت در شرق اروپای مرکزی منجر به جنگ جهانی اول شد. صدها هزار نفر از سربازان انگلیسی برای انگلستان به عنوان بخشی از نیروهای متفقین کشته شدند. دو دهه بعد، در جنگ جهانی دوم، بریتانیا دوباره در جبهه متفقین قرار گرفت. در پایان جنگ نشسته، وینستون چرچیل نخست وزیر زمان جنگ شد. توسعه فناوری‌های نظامی باعث آسیب دیدن بسیاری از شهرها در حملات هوایی رعد آسا موسوم به بلیتس گردید. پس از جنگ، امپراتوری بریتانیا شاهد استعمارزدایی سریعی شد و نوآوری‌های تکنولوژیک در کشور شتاب گرفت. خودرو ابزار اصلی حمل و نقل شد و پیشرفت موتور جت توسط فرانک ویتل مسافرت هوایی را گسترش داد. حمل و نقل موتوری و همچنین ایجاد خدمات بهداشت ملی (NHS) در سال ۱۹۴۸ الگوهای سکونت را در انگلستان تغییر داد. خدمات بهداشت ملی بریتانیا مراقبت‌های بهداشتی با استفاده از بودجه عمومی را به همه ساکنان دائمی کشور در زمان نیاز به رایگان ارائه می‌کند. هزینه این سرویس از مالیات‌های عمومی پرداخت می‌شود. ترکیب مجموعه‌ای از این تغییرات منجر به اصلاحات دولت‌های محلی در انگلستان در اواسط قرن بیستم شد.

مقبره سرباز گمنام در وایتهال، بنای یادبود کشته شدگان نیروهای مسلح بریتانیا در طول دو جنگ جهانی

از قرن بیستم جابجایی قابل توجهی در جمعیت انگلستان روی داد که عمدتاً شامل مهاجرت از بخش‌های دیگر جزایر بریتانیا و نیز از کشورهای مشترک المنافع، به ویژه شبه قاره هند بود. از دهه هفتاد میلادی به این سو حرکت بزرگی در جهت دور شدن از بخش تولید و گسترش شدید بخش خدمات انجام گرفت. انگلستان به عنوان بخشی از ممالک متحد بریتانیا وارد یک بازار مشترک نوپا به نام جامعه اقتصادی اروپا که بعدها به اتحادیه اروپا تبدیل شد پیوست. از اواخر قرن بیستم دولت بریتانیا به سمت نوعی قدرت سپاری در اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی حرکت کرد. انگلستان و ولز همچنان در یک حوزه واحد قضایی هستند. انتقال قدرت موجب برانگیخته شدن بیشتر یک نوع هویت و میهن‌پرستی خاص انگلیسی شده است. انگلستان دولت تفویضی ندارد اما تلاش برای ایجاد یک سیستم مشابه به صورت منطقه‌ای در یک همه پرسی رد شد.[۵]

دولت و حکومت[ویرایش]

سیاست[ویرایش]

نظام سیاسی در انگلستان به عنوان بخشی از پادشاهی متحده بریتانیا، سلطنت مشروطه و نظام پارلمانی است. از سال ۱۷۰۷ به بعد یعنی زمانی که لایحه اتحاد ۱۷۰۷ موجب اجرایی شدن مفاد پیمان اتحادیه شد و انگلستان و اسکاتلند را به شکل پادشاهی بریتانیای کبیر با یکدیگر متحد کرد چیزی به نام دولت انگلستان وجود نداشته است. قبل از این اتحاد، انگلستان توسط پادشاه آن و پارلمان انگلستان اداره می‌شد. امروزه انگلستان به طور مستقیم توسط پارلمان بریتانیا اداره می‌شود، اگر چه دیگر کشورهای اتحادیه بریتانیا دولت خود را دارند. در مجلس عوام که مجلس سفلای پارلمان بریتانیا مستقر در کاخ وستمینستر است ۵۳۲ عضو از مجموع ۶۵۰ عضو پارلمان متعلق به حوزه‌های انتخابیه انگلستان هستند.

در انتخابات عمومی سال ۲۰۱۵ بریتانیا، حزب محافظه کار اکثریت مطلق را در میان ۶۵۰ کرسی مورد رقابت کسب کرد و موفق شد ۱۰ کرسی بیش از مجموع همه احزاب دیگر به دست آورد (سخنگوی مجلس به عنوان عضو محافظه کار شمرده نمی‌شود). حزب محافظه کار، به ریاست نخست وزیر دیوید کامرون، ۹۸ کرسی بیشتر از حزب کارگر کسب کرد و که رهبر حزب کارگر اد میلیبند متعاقباً از ریاست حزب استعفا داد. حزب ملی اسکاتلند (اسکاتلند تنها) ۵۶ کرسی از ۵۹ کرسی اسکاتلند در مجلس را به دست آورد و جایگزین حزب لیبرال دموکرات به عنوان سومین حزب بزرگ در مجلس عوام شد.

انگلستان به عنوان بخشی از پادشاهی متحده عضو اتحادیه اروپا است. در انگلستان انتخابات منطقه‌ای برای فرستادن اعضای پارلمان اروپا برگزار می‌شود. در انتخابات سال ۲۰۰۹ پارلمان اروپا مناطق انگلستان شاهد انتخاب نمایندگان پارلمان اروپا به این ترتیب بود: ۲۳ محافظه کار، ده نفر از حزب کارگر، نه نفر از حزب استقلال بریتانیا (UKIP)، نه لیبرال دموکرات، دو نفر از حزب سبزها و دو نفر از حزب ملی بریتانیا (BNP).

از زمان انتقال قدرت، که در آن دیگر کشورهای بریتانیا یعنی اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی هر کدام پارلمان و یا مجمع خود را برای تصمیم‌گیری در مورد مسائل محلی دارند، بحث در مورد چگونگی موازنه این امر برای انگلستان وجود داشته است. در ابتدا قرار بود که مناطق مختلف انگلستان نیز دارای اختیارات مشابهی شوند، اما پس از رد این پیشنهاد توسط شمال شرق در یک همه پرسی، این برنامه منتفی شد.

یکی از مسائل عمده مسئله لوتیان غرب است، به این معنی که نمایندگان اسکاتلند و ولز می‌توانند دربارهٔ قوانینی که صرفاً انگلستان را تحت تأثیر قرار می‌دهد رای دهند، در حالی که نمایندگان انگلیسی مجلس چنین حقی دربارهٔ امور آن کشورها ندارند. این مسئله پس از آنکه انگلستان تنها کشوری در بریتانیا شد که درمان و داروی رایگان برای بیماران سرطانی و مراقبت در منزل برای افراد مسن ندارد و همچنین شهریه‌های دانشگاه در آن بالاتر است، منجر به افزایش مداوم ناسیونالیسم انگلیسی شده است. برخی پیشنهاد کرده‌اند یک پارلمان تفویضی انگلیسی ایجاد شود ولی سایرین معتقد به روش ساده‌تر محدود کردن رای‌گیری صرف از نمایندگان انگلیسی دربارهٔ امور صرفاً مربوط به انگلستان می‌باشند.[۵]

قانون[ویرایش]

نظام حقوقی قوانین انگلیسی که در طول قرن‌ها توسعه و تکامل یافته اساس سیستم‌های حقوقی قانون مشترک است که در بیشتر کشورهای مشترک المنافع و همچنین ایالات متحده (به جز لوئیزیانا) مورد استفاده است. با وجود اینکه انگلستان و ولز در حال حاضر بخشی از پادشاهی متحده بریتانیا هستند اما تحت معاهده اتحادیه نظام حقوقی محاکم جداگانه‌ای از اسکاتلند دارند. جوهر کلی حقوق انگلیسی را قضات در دادگاه، با استفاده از حس و دانش خود از سابقه سنت قضایی به حقایق ما سبق تعیین می‌کنند.

نظام دادگاه که توسط محاکم ارشد انگلستان و ولز رهبری می‌شود، متشکل از دادگاه تجدید نظر، دادگاه عالی عدالت برای پرونده‌های مدنی، و دادگاه سلطنتی برای پرونده‌های جنایی است. دیوان عالی انگلستان بالاترین دادگاه برای پرونده‌های جنایی و مدنی در انگلستان و ولز است. این دیوان در سال ۲۰۰۹ پس از تغییر قانون اساسی ایجاد شد و وظایف قضایی که بر عهده مجلس اعیان بود در اختیار گرفت. تصمیمات دیوان عالی کشور در سلسله مراتب دادگاه‌ها الزام‌آور است و در هر دادگاه دیگر باید اجرا شود.

جرم و جنایت بین سال‌های ۱۹۸۱ و ۱۹۹۵ افزایش یافت، اما در دوره ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۶ به میزان ۴۲ درصد کاهش یافت. جمعیت زندانیان در همین دوره دو برابر شد و با رقم ۱۴۷ نفر در مقابل هر ۱۰۰۰۰۰ به بالاترین میزان حبس در غرب اروپا رسید. سازمان سلطنتی امور زندان‌ها که به وزارت دادگستری گزارش می‌دهد، مدیریت اکثر زندان‌ها را که بیش از ۸۵۰۰۰ محکوم در آنها سکونت دارند بر عهده دارد.[۵]

تقسیمات کشوری انگلستان[ویرایش]

مناطق انگلستان

تقسیمات کشوری انگلستان شامل چهار سطح مختلف است که از طریق نهادهای اداری مختلف ایجاد شده برای اهداف دولت‌های محلی اداره می‌شوند. بالاترین لایه از دولت‌های محلی در انگلستان نه منطقه بودند: شمال شرق، شمال غرب، یورکشایر و هامبر، میدلند شرقی، میدلند غربی، شرق، جنوب شرق، جنوب غرب و لندن. این مناطق در سال ۱۹۹۴ به عنوان ادارات دولتی تشکیل شدند و دولت بریتانیا از طریق آنها به ارائه طیف گسترده‌ای از سیاست‌ها و برنامه منطقه‌ای دست زد، اما اعضای این نهادها به جز لندن در هیچ‌یک از مناطق از طریق آرای عمومی انتخاب نمی‌شدند. در سال ۲۰۱۱ این ادارات دولتی منطقه‌ای ملغی شدند. امروزه مرزهای بین همان مناطق تعیین کننده حوزه‌های رای‌گیری یرای انتخاب اعضای پارلمان اروپا است.

پس از آنکه تفویض اختیارات در سایر نقاط بریتانیا آغاز شد بنا بر آن بود که برگزاری رفراندوم‌هایی منطقه‌ای در انگلستان برای انتخاب مجامع محلی حقوق بیشتری را به این مناطق تفویض کند تا اعطای اختیارات در سایر نقاط بریتانیا عادلانه باشد. این رفراندوم در لندن در سال ۱۹۹۸ پذیرفته شد و دو سال بعد شورای شهر لندن تشکیل شد. با این حال، زمانی که در سال ۲۰۰۴ رفراندوم شمال انگلستان در منطقه شمال شرق رد شد، روند همه پرسی متوقف گردید. مجامع منطقه‌ای در خارج از لندن در سال ۲۰۱۰ لغو شدند و مسئولیت‌های خود را به سازمان‌های توسعه منطقه‌ای مربوطه و یک نظام جدید مقامات محلی منتقل کردند.

در لایه بعد از تقسیمات منطقه‌ای، انگلستان به ۴۸ شهرستان تشریفاتی تقسیم شده است. این شهرستان‌ها که به تدریج و از قرون وسطی به این سو شکل گرفته‌اند در درجه اول به عنوان یک مرجع جغرافیایی استفاده می‌شوند. البته سابقه تشکیل بعضی از این شهرستان‌ها کمتر است و به سال ۱۹۷۴ میلادی هم می‌رسد. هر یک از آنها یک لرد نایب‌السلطنه و یک کلانتر عالی دارد. این دو مقام به مثابه نمایندگان محلی نهاد سلطنت بریتانیا هستند. در خارج از لندن بزرگ و مجمع‌الجزایر سیلی، انگلستان همچنین به ۸۳ ناحیه شهری و غیر شهری تقسیم شده است که این تقسیم‌بندی برای اهداف دولت‌های محلی استفاده می‌شود. هر یک از آنها ممکن است از داخل یک منطقه جغرافیایی باشد و یا بین چند منطقه تقسیم شده باشد.

کشور انگلستان از ۹ ناحیه، ۴۸ استان و ۳۲۶ شهرستان تشکیل شده‌است.

فهرست شهرهای مهم انگلستان[ویرایش]

آب و هوا[ویرایش]

انگلستانی دارای آب و هوایی نسبتاً معتدل می‌باشد که در زمستان از صفر درجه پایین‌تر و در تابستان از ۳۲ درجه بالاتر نمی‌رود.[۶] سردترین ماه سال ژانویه و فوریه و گرم‌ترین ماه سال ماه ژوئیه است.[۶]

داده‌های اقلیم انگلستان
ماه ژانویه فوریه مارس آوریل مه ژوئن ژوئیه اوت سپتامبر اکتبر نوامبر دسامبر سال
میانگین بیش‌ترین °C (°F) ۷
(۴۵)
۷
(۴۵)
۹
(۴۸)
۱۲
(۵۴)
۱۵
(۵۹)
۱۸
(۶۴)
۲۱
(۷۰)
۲۱
(۷۰)
۱۸
(۶۴)
۱۴
(۵۷)
۱۰
(۵۰)
۷
(۴۵)
۱۳
(۵۵)
میانگین کم‌ترین °C (°F) ۱
(۳۴)
۱
(۳۴)
۲
(۳۶)
۴
(۳۹)
۶
(۴۳)
۹
(۴۸)
۱۱
(۵۲)
۱۱
(۵۲)
۹
(۴۸)
۷
(۴۵)
۴
(۳۹)
۲
(۳۶)
۶
(۴۳)
بارندگی میلی‌متر (اینچ) ۸۴
(۳٫۳۱)
۶۰
(۲٫۳۶)
۶۷
(۲٫۶۴)
۵۷
(۲٫۲۴)
۵۶
(۲٫۲)
۶۳
(۲٫۴۸)
۵۴
(۲٫۱۳)
۶۷
(۲٫۶۴)
۷۳
(۲٫۸۷)
۸۴
(۳٫۳۱)
۸۴
(۳٫۳۱)
۹۰
(۳٫۵۴)
۸۳۸
(۳۲٫۹۹)
منبع: Met Office[۷]

نشان‌های ملی[ویرایش]

آرم سلطنتی انگلستان

ورزش در انگلستان[ویرایش]

انگلستان پس از سده ۱۹ میلادی در بخش ورزش پیشرفت‌های بسیاری داشته است، ورزش‌هایی مانند فوتبال،[۸] کریکت، راگبی ۱۳ نفره، راگبی ۱۵ نفره، تنیس، بدمینتون، اسکواش،[۹] هاکی، بوکس، دارت، بیلیارد، اسنوکر، تنیس روی میز، تروبرد و نت‌بال از این کشور منشأ گرفته است. همچنین قایق‌رانی و مسابقات فرمول یک به وسیله انگلیسی‌ها پیشرفت‌های بسیاری کرده‌است.

فوتبال محبوب‌ترین ورزش در کشور انگلستان است. تیم ملی فوتبال انگلستان در جام جهانی فوتبال ۱۹۶۶ و در ورزشگاه ومبلی قهرمان این مسابقات شده‌است.

باشگاه فوتبال شفیلد یونایتد که در سال ۱۸۵۷ میلادی تأسیس شده، از سوی فیفا به عنوان قدیمی‌ترین باشگاه فوتبال معرفی شده‌است.[۸] باشگاه‌های لیورپول، منچستر یونایتد، ناتینگهام فارست و استون ویلا و چلسی قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شده‌اند، همچنین تیم‌های آرسنال و لیدز یونایتد در فینال این مسابقات حضور داشته‌اند.[۱۰]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. Office for National Statistics. "The Countries of the UK". statistics.gov.uk. Retrieved 2009-02-01. 
  2. "Countries within a country". number-10.gov.uk. Archived from the original on 2008-02-09. Retrieved 2009-02-01.  Unknown parameter |unused_data= ignored (help)
  3. "Changes in the list of subdivision names and code elements (Page 11)" (PDF). International Organization for Standardization. Retrieved 2009-02-01. 
  4. Office for National Statistics. "Population estimates for UK, England and Wales, Scotland and Northern Ireland – current datasets". statistics.gov.uk. Retrieved 2009-06-05. 
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ ۵٫۵ ۵٫۶ "English Wikipedia – current datasets". Retrieved 2015-10-25. 
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ "What is the Climate like in Britain?". Woodlands Kent. Retrieved 2009-09-05. 
  7. "England 1971–2000 averages". Met Office. 2001. 
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ "Sheffield FC: 150 years of history". FIFA. Retrieved 2009-09-05. 
  9. "History of squash". WorldSquash2008.com. Retrieved 2009-09-05. 
  10. "UEFA Champions League Finals 1956–2008". بنیاد آماری سند.ورزش.فوتبال. Retrieved 2009-09-05.