نویسهگردانی
نویسهگردانی[۱] یا حرفنویسی[۲] (به انگلیسی: Transliteration) در زبانشناسی به معنی نوشتن الفبای یک دبیرهٔ خاص با الفبای دبیرهای دیگر (معمولاً لاتین) به نحویاست که نوعی تناظر میان حروف اولی با آنِ دومی بر قرار باشد. پس لزوماً صورت ملفوظ کلمه نوشته نمیشود. در حرفنویسی املای تاریخی یا شبهتاریخی مراعات میشود.
برای نمونه کلمهٔ گردن (بدون اعراب) را میتوان با الفبای لاتین به صورت grdn حرفنویسی کرد. نمونهٔ دیگر کلمهٔ خواهر است که مثلاً میتوان آن را به صورت xvAhr حرفنویسی کرد. چنانکه دیده میشود املای کلمهٔ خواهر املایی تاریخیاست و فارسیزبانان امروز (حداقل در لهجهٔ استاندارد) و را تلفظ نمیکنند اما همچنان هنگام حرفنویسی v که با و فارسی متناظر است نوشته میشود. حرفنویسی با آوانویسی تفاوت دارد، در آوانویسی صورت ملفوظ کلمهها نوشته میشود.
آنچه در حرفنویسی اهمیت دارد این است که بتوان صورت اصلی نگارشی کلمه به دبیرهٔ اصلی را از روی صورت حرفنویسیشده بدون ابهام بازسازی کرد. از این رو لزومی ندارد که یکنویسه همیشه به یک صورت حرفنویسی شود. مثلاً کلمهٔ شاپور به خط پهلوی کتیبهای نوشته میشود و به صورت šhpwhry حرفنویسی میشود.[۳] چنانکه دیده میشود نویسهٔ « » که در کلمهٔ فوق دوبار آمدهاست یکبار w و یکبار r حرفنویسی شدهاست. با این حال با داشتن صورت šhpwhry شکل پهلوی کلمه را عیناً میتوان بازسازی کرد. تنها باید به خاطر داشت که w و r در خط پهلوی کتیبهای یکسان نوشته میشوند.
حالت دیگری هم متصور است و آن هنگامیاست که چند نویسهٔ متفاوت یکسان حرفنویسی میشود. در این صورت معمولاً در دبیرهٔ اصلی قاعدهای وجود دارد که هنگام بازسازی کلمه تعیین میکند که صورت حرفنویسیشده باید به کدام نویسه تبدیل شود. مثلاً اگر در خط فارسی نویسههای ک و ک را دو نویسهٔ جدا در نظر گیریم، همچنان صورت حرفنویسی شدهٔ واژهٔ کک kk خواهد بود. حال برای بازسازی صورت کلمه به خط اصلی از روی kk باید دانست که k اگر در ابتدا بیاید ک نوشته میشود و اگر در پایان پس از نویسهای بیاید که به حرف بعد میچسبد ک نوشته میشود؛ بنابراین با دانستن قاعدههای رسمالخط فارسی میتوان صورت اصلی کلمه را همچنان بازسازی کرد.
شیوه نامهٔ مصوب نویسه گردانی[ویرایش]
این شیوه نامه اولین بار در سال ۱۳۵۰ توسط دکتر محمد معین در واژه نامهٔ فرهنگ معین برای نمایش بهتر تلفظها بکار برده شد؛ و پس از آن درسال ۱۳۹۱ همین الگو بصورت استانداردی با عنوانِ شیوهنامه آوانگاریِ کلیِ نامهای جغرافیاییِ ایران به همهٔ وزارتخانهها و نهادهایِ دولتی برایِ اجرا ابلاغ شده که این استاندارد توسط سازمان ملل پذیرش شده است.
همخوانها | ||||||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
لاتین نویسی فارسی | b | c | d | f | g | h | j | k | l | m | n | p | q | r | s | š | t | v | x | z | ž | ’ | ||
فارسی | ب | چ | د | ف | گ | ه، ح | ج | ک | ل | م | ن | پ | غ، ق | ر | ث، س، ص | ش | ت، ط | و | خ | ذ، ز، ض، ظ | ژ | ع، ء |
واکهها | ||||||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
الفبای فارسی | اَ | اِ | اُ | آ | ئی | ئو | ع، ء(انسدادی چاکنایی) | اَوْ | ||||||||||||||||
لاتیننویسی فارسی | a | e | o | ā | i | u | ё/’ | ow | ||||||||||||||||
نمونه پارسی | اَبر | اِرَم | اُردَک | آسِمان | ایران | بوستان | مسئول | فردوسی | ||||||||||||||||
برابر لاتین | abr | Eram | Ordak | Āsemān | Irān | Bustān | Mas'ul/masёul | Ferdowsi |
تلفظ حرف همزه و همچنین حرف عین (ساکن) عربی در بین فارسیزبانان به صورت انسدادی چاکنایی است. این واج در الفبای آوانگاری بینالمللی به صورت /ʔ/ نشان داده میشود. البته لاتین نویسیِ واکهٔ «ع» در حالت غیرساکن بستگی به صدای پس از آن دارد. مانند: Ali (علی) , Edālat(عدالت), Olum(علوم)
-
جدول حروف لاتین برگرفته از فرهنگ معین
-
جدول حروف لاتین برگرفته از فرهنگ معین
-
جدول حروف لاتین برگرفته از فرهنگ معین
پانویس[ویرایش]
- ↑ واژهٔ مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دفتر ششم، درآمد «Transliteration»
- ↑ ژاله آموزگار، احمد تفضلی، زبان پهلوی ادبیات و دستور آن ۴۷
- ↑ اکبرزاده ۲۳
منابع[ویرایش]
- آموزگار، ژاله و احمد تفضلی. زبان پهلوی ادبیات و دستور آن. چاپ سوم. تهران: معین، ۱۳۸۰.
- اکبرزاده، داریوش. کتیبههای پهلوی. چاپ دوم. تهران: پازینه، بهار ۱۳۸۵.
|