اضافه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو

اضافه یا وابستگی نوعی از ترکیب کلمات در گروه اسمی‌ست. بر خلاف ترکیب «موصوف و صفت»، در ترکیب «مضاف و مضافٌ‌الیه» که به آن اضافه گفته می‌شود، هر دو کلمهٔ ترکیب، اسم هستند؛ اسم اولی مضاف و اسم دومی مضافٌ‌الیه نام می‌گیرد.

دستورهای سنتی[ویرایش]

در دستورهای سنتی، گروه‌های اسمی به دو دستة «موصوف و صفت» و «مضاف و مضافٌ‌الیه» تقسیم می‌شوند. در دستورهای سنتی، گروه‌های اسمی اضافه‌ای بر اساس ملاک‌های معنایی دسته‌بندی شده‌اند. دستورهای سنتی معمولاً گروه‌های اسمی اضافه‌ای را به این شکل دسته‌بندی می‌کنند (انوری و گیوی، ۱۳۸۵: ۱۲۸): ۱- اضافة ملکی مثل: کتابِ حمید، خانة من ۲- اضافة تخصیصی مثل: میز مطالعه، پنجرة کلاس ۳- اضافة توضیحی مثل: کشور ایران، قارة آفریقا، کتاب «گلستان» ۴- اضافة بیانی (جنسی) مثل: لباس پشم، جام طلا، سینی نقره ۵- اضافة تشبیهی مثل: لب لعل، قد سرو، لعل لب، سروِ قد ۶- اضافة استعاری مثل: دست روزگار، دیوار جدایی ۷- اضافة اقترانی مثل: دستِ ادب (دستِ ادب بر سینه نهادم)، زانوی تلمذ ۸- اضافة بُنُوَت (فرزندی) مثل: رستمِ زال

هرگاه مضاف، مختوم به «الف» یا «واو» باشد، بعد از مضاف و پیش از مضافٌ‌الیه، «ی» اضافه می‌شود: آوای بلبل، موی سر. هر گاه مضاف، مختوم به «ه» غیر ملفوظ باشد، این حرف به صورت «هٔ» در می‌آید و به شکل «ی» تلفظ می‌شود: خانهٔ یوسف. در سایر حالات، بعد از مضاف یک کسره تلفظ می‌شود: دوستِ مریم.

فرق اضافه و صفت[ویرایش]

اگر چه در ظاهر هم صفت و موصوف و هم مضاف و مضافٌ‌الیه حاصل ترکیب دو کلمه هستند، اما معنای حاصل از این دو ترکیب متفاوت است؛ مقصود از صفت همان موصوف و است ولی مقصود از مضافٌ‌الیه همان مضاف نیست. مثلاً اگر بگوییم «آب گوارا» مقصود از گوارا، آب (خاصیتی از آب) است ولی اگر بگوییم «آب قنات» می‌بینیم که قنات چیزی غیر از آب است.

آنچه در زبانهای غربی صفت ملکی خوانده می شود (مانند my در انگلیسی و mon / ma در فرانسه) در دستور زبان فارسی «اضافهٔ تملیکی» نامیده می شود؛ مانند: کتابم = کنابِ من یا کتابش = کتابِ او ( کتابِ آرمین)

تتابع اضافات[ویرایش]

آوردن چند اضافه را پشت سر هم تتابع اضافات می‌گویند.

اضافه مقلوب[ویرایش]

به حالتی که مضافٌ‌الیه پیش از مضاف بیاید اضافه مقلوب گفته می‌شود. در این حالت مضافٌ‌الیه اول می‌آید و کسره اضافه حذف می‌شود و اسم مرکب می‌سازد.[۱] در واژه‌گزینی رسمی ترجیح با اضافه مقلوب است زیرا این نوع اضافه موجب حذف نشانه اضافه و تبدیل ترکیب به یک واژه می‌شود. استفاده از اضافه مقلوب موجب پدید آمدن تشخّص واژگانی نیز می‌شود.[۲]

منابع[ویرایش]

  1. انوری، حسن، نام درس: دستور زبان و ادبیات فارسی ۲، رشته زبان و ادبیات فارسی.
  2. "اضافه+مقلوب"&cd=4&hl=nl&ct=clnk&gl=nl&client=firefox-a حداد عادل، غلام‌علی: درآمدی بر واژه‌گزینی مردمی، نامه فرهنگستان> زمستان ۱۳۸۲ - شماره ۲۲> بازدید: مه ۲۰۰۹.

پیوند به بیرون[ویرایش]

  • مثال برای مضافٌ‌الیه (سامانهٔ جستجوی دادگان، جستجوی برخط در پیکره وابستگی نحوی و فرهنگ ظرفیت نحوی افعال زبان فارسی)