تاریخ ایران
تاریخ ایران | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
دوران باستان | |||||||
نیا-ایلامی ۳۲۰۰–۲۷۰۰ پیش از میلاد | |||||||
عیلام ۲۷۰۰–۵۳۹ پیش از میلاد | |||||||
منائیان ۸۵۰–۶۱۶ پیش از میلاد | |||||||
شاهنشاهی | |||||||
ماد ۶۷۸–۵۵۰ پیش از میلاد | |||||||
(سکاها ۶۵۲–۶۲۵ پیش از میلاد) | |||||||
هخامنشیان ۵۵۰–۳۳۰ پیش از میلاد | |||||||
سلوکیان ۳۱۲–۶۳ پیش از میلاد | |||||||
اشکانیان ۲۴۷ پیش از میلاد–۲۲۴ پس از میلاد | |||||||
ساسانیان ۲۲۴–۶۵۱ | |||||||
سدههای میانه | |||||||
خلافت راشدین ۶۵۱–۶۶۱ | |||||||
امویان ۶۶۱–۷۵۰ | |||||||
خلافت عباسیان ۷۵۰–۱۲۵۸ | |||||||
زیاریان ۹۲۸–۱۰۴۳ |
صفاریان ۸۶۷–۱۰۰۲ |
||||||
آل بویه ۹۳۴–۱۰۵۵ |
سامانیان ۸۷۵–۹۹۹ |
||||||
غزنویان ۹۶۳–۱۱۸۶ | |||||||
سلجوقیان ۱۰۳۷–۱۱۹۴ | |||||||
خوارزمشاهیان ۱۰۷۷–۱۲۳۱ | |||||||
ایلخانان ۱۲۵۶–۱۳۳۵ | |||||||
چوپانیان ۱۳۳۵–۱۳۵۷ |
مظفریان ۱۳۳۵–۱۳۹۳ |
||||||
جلایریان ۱۳۳۶–۱۴۳۲ |
سربداران ۱۳۳۷–۱۳۷۶ |
||||||
تیموریان ۱۳۷۰–۱۴۰۵ | |||||||
قراقویونلو ۱۴۰۶–۱۴۶۸ |
تیموریان ۱۴۰۵–۱۵۰۷ |
||||||
آققویونلو ۱۴۶۸–۱۵۰۸ |
|||||||
معاصر اولیه | |||||||
صفویان ۱۵۰۱–۱۷۲۱ |
هوتکیان ۱۷۰۹–۱۷۳۸ |
||||||
افشاریان ۱۷۳۸–۱۷۵۰ | |||||||
زندیان ۱۷۵۰–۱۷۹۴ |
افشاریان ۱۷۵۰–۱۷۹۶ |
||||||
قاجاریان ۱۷۹۶–۱۹۲۵ | |||||||
معاصر | |||||||
دودمان پهلوی ۱۹۲۵–۱۹۷۹ | |||||||
دولت موقت ایران ۱۹۷۹–۱۹۸۰ | |||||||
جمهوری اسلامی ۱۹۸۰–امروز | |||||||
این نوشتار کامل نیست. |
هگل، ایرانیان را نخستین ملت تاریخی و شاهنشاهی ایران را اولین امپراطوری تاریخ میداند.[۱] هنگامی که سخن از تاریخ ایران میرود، باید به این نکته توجه داشت که آیا منظور تاریخ اقوام و مردمانی است که از آغاز تاریخ تا کنون در مرزهای سیاسی ایران امروزی زیستهاند یا تاریخ اقوام و مردمانی است که خود را به نحوی از انحاء ایرانی میخواندهاند و در جغرافیایی که دربرگیرندهٔ ایران امروز و سرزمینهایی که از دیدگاه تاریخی بخشی از ایران بزرگ (ایرانشهر) بودهاست زیستهاند. ایران گاه تاریخ ایران را از ورود آریاییها که نام ایران نیز از ایشان گرفته شدهاست، به فلات ایران آغاز میکنند؛ ولی این به این معنی نیست که فلات ایران تا پیش از ورود ایشان خالی از سکنه یا تمدن بودهاست. پیش از ورود آریاییان به فلات ایران تمدنهای بسیار کهنی در این محل شکفته و پژمرده شده بودند و تعدادی نیز هنوز شکوفا بودند. برای نمونه تمدن نوشیجان در ملایر[۲][۳] تمدن شهر سوخته در سیستان، تمدن عیلام در شمال خوزستان، تمدن جیرفت در کرمان، تمدن تپه سیلک در کاشان، تمدن اورارتو در آذربایجان، تمدن تپه گیان در نهاوند و تمدن مانناییان در کردستان و آذربایجان و و تمدن کاسیها در لرستان ذکر میشود.
نکتهٔ مهم دیگر شناخت وضع مناطق داخلی ایران در زمان شکلگیری و رواج تمدنهای کهن است. یعنی فهم اینکه در زمان تمدنها و دولتهای باستانی چون سومر، کلده، اور، بابل، آشور، اورارتو و نظائر آن، وضع این مناطق داخلی فلات ایران، که مجزا از منطقه مستقیم تحت حاکمیت این تمدنها و دولتها بودهاست، به چه نحوی جریان داشتهاست؟
محتویات
- ۱ ایران پیش از آریاییان
- ۲ ایران و آریاییان
- ۳ تاریخ معاصر ایران
- ۴ ایران معاصر و جنبشهای اجتماعی
- ۴.۱ جنبشها و اقدامات اصلاحی پیش از مشروطه
- ۴.۲ جنبش مشروطه
- ۴.۳ ایران در جنگ جهانی یکم
- ۴.۴ دوران رضاشاه
- ۴.۵ جنگ جهانی دوم و اشغال نظامی ایران
- ۴.۶ نهضت ملی و کودتای اوت ۱۹۵۳/مرداد۱۳۳۲
- ۴.۷ وقایع سالهای ۱۳۳۹ تا قیام پانزدهم خرداد۱۳۴۲
- ۴.۸ ایران در سالهای ۱۹۶۳/۱۳۴۲ تا ۱۹۷۷/۱۳۵۶
- ۴.۹ انقلاب فوریهٔ ۱۹۷۹/بهمن۱۳۵۷
- ۵ بخشبندی تاریخ ایران
- ۶ بازگویی تاریخ ایران در جهان
- ۷ نقشههای ایران در سلسلههای گوناگون
- ۸ پانویس
- ۹ منابع
- ۱۰ پیوند به بیرون
ایران پیش از آریاییان
پیش از آریاییان تمدنهای شهر سوخته (در سیستان)، تمدن ایلام (در شمال خوزستان)، تمدن جیرفت (در کرمان)، تمدن ساکنان تپه سیلک (در کاشان)، تپه اسکندری (در هفشجان)، تمدن اورارتو (در آذربایجان)، تپه گیان (در نهاوند) و تمدن کاسیها (در کرمانشاه و لرستان) و تپورها در تبرستان (مازندران) در سرزمین ایران بودند.
ایلامیان یا عیلامیها از هزاره چهارم پ.م. تا هزاره نخست پ.م. بر بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی پشتهٔ ایران فرمانروایی کردند. به قدرت رسیدن حکومت ایلامیان و قدرت یافتن سلسلهٔ عیلامی پادشاهی اوان در شمال دشت خوزستان مهمترین رویداد سیاسی ایران در هزاره سوم پ.م. است. تا پیش از ورود مادها و پارسها، تاریخ سرزمین ایران منحصر به تاریخ عیلام است.
دانش پژوهشیهای نوین نشان میدهد که عنصر ایرانی زبان همواره در میان تیرههای به اصطلاح آسیانیک دخیل بودهاند.[۶]
ایران و آریاییان
نظریهای که امروز بیش از هر نظریهٔ دیگری در میان صاحبنظران مقبول است اینست که قبایلی که خود را آریایی (آریایی در زبان ایشان به معنی شریف یا نجیب بود) میخوانندند در اواخر هزارهٔ دوم پیش از میلاد (در این تاریخ اختلاف بسیار است) به فلات ایران سرازیر شدند. از بررسی اساطیر و زبان ایشان برمیآید که ایشان خویشاوندی نزدیک با هندیان داشتند و گویا پیش از آمدن آنان به ایران و مهاجرت دستهٔ دیگر به هند با هم میزیستند. به هر حال آنچه مسلم است اینست که هر دو دسته خود را آریایی میخواندند.
تاریخ معاصر ایران
تا پیش از سدهٔ نوزدهم کنش اجتماعی عمدهای در ایران علیه سیاستهای حاکمان صورت نمیگرفت. فرمانروایان در ایران دارای قدرت مطلقه و «فره ایزدی» بودند و با القابی مانند «سایهٔ خدا بر روی زمین» توصیف میشدند.[۷] بر خلاف تاریخ اروپای غربی (و شاید ژاپن) اشرافیت ریشه دار و مستقل که توانایی مهار قدرت مطلقهٔ پادشاهان را داشته باشند در ایران شکل نگرفته بود. (استبداد شرقی) در نتیجهٔ این استبداد و توانایی ضبط و تصرف بی ضابطهٔ اموال و نبود امنیت برای مالکیت خصوصی فرایند انباشت سرمایه در ایران به وجود نیامده بود.[۸]
اما در طول سدهٔ نوزدهم و به طور عمده نیمهٔ دوم آن، افزایش فزایندهٔ حجم تماسها با اروپا_اعم از مراودات بازرگانی و برخوردهای نظامی و نقل و انتقال سفیر_ و به دنبال آن آشنایی هرچه بیشتر گروههایی از مردم با نهادها و ابزارهای مدنی مدرن و شیوههای دیگر کشورداری و مفاهیم نو مانند «ملت» و وظایف متقابل دولت و ملت، تحزب و... باعث شکل گیری جامعهٔ مدنی و افزایش مطالبات ملت از حاکمیت برای اصلاح شد.[نیازمند منبع]
آغامحمدخان پس از نزدیک به دو دهه لشکرکشی بی وقفه در سال ۱۱۶۱خورشیدی/۱۷۹۵میلادی، در تهران تاج گزاری کرد و بدین ترتیب دودمان قاجار تأسیس شد.
قاجارها از لحاظ چگونگی به قدرت رسیدن و همچنین خاستگاه چادرنشینی خود تفاوت چشمگیری با بخش عمدهٔ دودمانهای پیش از آن از جمله افشارها و زندیان نداشتند[۹] اما بر خلاف دو سلسلهٔ پیشین که به سرعت پس از مرگ بنیانگذار آن مضمحل میشدند، توانستند نزدیک به یک و نیم سده بر مصدر قدرت باقی بمانند.[۱۰] برای ریشه یابی این واقعیت میتوان به موضوعاتی مانند: بهرهبرداری آگاهانه و عمدی قاجارها از تمایزهای اجتماعی فراوان موجود در جامعهٔ ایران سدهٔ نوزدهم همانند درگیری حیدری_نعمتی در شهرها و رقابتهای ایلیاتی و طایفهای در خارج از آن[۱۱] , تعامل متقابل با روحانیان برجسته[۱۲] , تأیید و پشتیبانی دولتهای بزرگ غربی از دودمان قاجار[نیازمند منبع] اشاره کرد.
پایان کار دودمان قاجار و تصرف تدریجی قدرت به دست رضاشاه تحولی اساسی را در ساختار دولت، بوروکراسی و اعمال حاکمیت بر مناطق دور از پایتخت به وجود آورد که تا پیش از آن سابقه نداشت. رضاشاه شالودهٔ دولتش را بر دوپایهٔ ارتش و بوروکراسی پایهگذاری کرد که اولی در دوران حکومت وی تا ده برابر و دومی هفده برابر رشد کردند.[۱۳]
ایران معاصر و جنبشهای اجتماعی
اگرچه تا پیش از قرن نوزدهم سلسلههای گوناگون حاکم بر ایران همانند دیگر کشورهای آسیایی با برخی دولتهای غربی مانند ونیز , انگلستان، روسیه (نیمه غربی) , پرتغال، اسپانیا، هلند و... تماسها و مراوداتی_اعم از خصمانه و یا دوستانه_ داشتند؛ اما وجه تمایز میان این تماسها در سدهٔ نوزدهم میلادی با سدههای پیشین، افزایش چشمگیر حجم آنها و نیاز روزافزون کشورهای اروپایی به مواد خام دیگر مناطق جهان بود. وقوع انقلاب صنعتی در اروپا کشورهای توسعه یافتهٔ این قاره را به صادرکنندهٔ عمدهٔ کالاهای صنعتی با قیمتی نازل تر از کالاهای بومی مبدل کرده بود که این امر تأثیرات اجتماعی و سیاسی زیادی به دنبال داشت.[۱۴] سیطرهٔ اقتصادی کشورهای صنعتی، بازرگانان محلی و پراکنده را برای نخستین بار در قالب طبقهای با منافع مشترک یکپارچه کرد.[۱۵] این طبقه به دلیل پیوندهایش با روحانیون در جنبشهای آینده طبقهٔ متوسط سنتی نام گرفتند.[۱۶]
در کنار این طبقه، گروه اجتماعی جدیدی با نام «منورالفکران» در ایران شکل گرفتند که از طرق گوناگون مانند سفر یا مهاجرت به کشورهای توسعه یافتهٔ غرب و یا نواحی کمتر توسعه یافته که در عین حال جلوتر از ایران بودند مانند قفقاز، هندوستان و... با دنیای جدیدی به غیر از دنیایی که تاکنون در آن زندگی میکردند آشنا شدند.[۱۷]
شکستهای نظامی پی در پی ایران از روسیه تزاری و سپس بریتانیا و تجزیهٔ ایالات ثروتمند قفقاز و پس از آن تحمیل قراردادها و امتیازات نامنصفانهٔ بازرگانی و کاپیتولاسیون و نقض حاکمیت ملی ایران نیز فکر ایجاد تغییر و تحول و اصلاحات را در گروهی از سیاستمداران و روشنفکران و روحانیان ایران ایجاد کرد.[نیازمند منبع]
جنبشها و اقدامات اصلاحی پیش از مشروطه
- اصلاحات شاهزاده عباس میرزا:عباس میرزا ولیعهد و حاکم ایالت آذربایجان به عنوان فرمانده سپاه ایران در نبرد با روسیه را میتوان نخستین بانی مهم اصلاحات مدرن در ایران دانست. وی که در جریان جنگ با ارتش آموزش دیدهٔ روسیه به ضرورت ایجاد ارتشی نوین پی برده بود کوشید با کمک فرانسویها به نوسازی سپاه ایران مطابق با معیارهای اروپا تحت عنوان «نظام جدید» بپردازد.[۱۸] دیگر کوششهای اصلاح گرانهٔ عباس میرزا عبارت بودند از فرستادن نخستین محصلین در سال ۱۸۱۱ میلادی به انگلستان[۱۹] و ایجاد یک چاپخانه در شهر تبریز که با پشتیبانی او انجام شده بود و ترجمهٔ یک سری کتب مربوط به فنون نظامی.[۲۰] وی در راه این اصلاحات با مخالفت گروهی از روحانیان و در مقابل پشتیبانی گروهی دیگر از آنها مواجه شد. دستهٔ نخست اینگونه اقدامات را «غیر اسلامی» میدانستند در حالی که دستهٔ دوم آن را برای «دارالاسلام» مفید میدانستند.[۲۱] علاوه بر اینها گروهی از درباریان از جمله برادر ولیعهد و همچنین سران عشایر که از ناحیهٔ نظام جدید احساس خطر میکردند اقدامات عباس میرزا را برای آیندهٔ خود زیان بار میدانستند. عوامل یادشده سبب اخلال در طرحهای عباس میرزا شد و در نهایت با درگذشت شاهزاده پیش از فتحعلی شاه این اصلاحات عقیم ماندند.
- جنبش بابیه:
- اصلاحات امیرکبیر:
- اصلاحات سپهسالار:
- جنبش تنباکو:
جنبش مشروطه
ایران در جنگ جهانی یکم
- جنبش جنگل:
دوران رضاشاه
جنگ جهانی دوم و اشغال نظامی ایران
نهضت ملی و کودتای اوت ۱۹۵۳/مرداد۱۳۳۲
وقایع سالهای ۱۳۳۹ تا قیام پانزدهم خرداد۱۳۴۲
ایران در سالهای ۱۹۶۳/۱۳۴۲ تا ۱۹۷۷/۱۳۵۶
انقلاب فوریهٔ ۱۹۷۹/بهمن۱۳۵۷
بخشبندی تاریخ ایران
نکتهٔ دیگر آنکه معمولاً تاریخ ایران را به دو دورهٔ کلی تاریخ ایران پیش از اسلام و تاریخ ایران پس از اسلام تقسیم میکنند.
دو روایت مختلف از تاریخ ایران پیش از اسلام وجود دارد: یکی روایت سنتی که مبتنی بر تواریخ سنتی است (شامل شاهنامه) و از نخستین پادشاه کیومرث (که پادشاه جهان و نه فقط ایران است) آغاز میشود و شامل سلسلههای پادشاهی پیشدادیان، کیانیان، ملوکالطوایفی (اشکانیان) و ساسانیان است. این روایت سنتی به یک معنی روایتی اسطورهای از تاریخ ایران است و شامل اطلاعات ذیقیمت مردمشناسانه و اسطورهشناسانهاست.
روایت دیگر روایت مبتنی بر تواریخ خارجی (شامل تواریخ یونانی، ارمنی، رومی) و مدارک و یافتههای باستانشناسی (شامل کتیبهها و سکهها) و به طور کلی روایتی مدرن و علمیاست. در این روایت خاندانهای پادشاهی در ایران پیش از اسلام از قرار زیرند: مادها، هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان.
شاید بسیاری باور ننمایند که از سال سیام هجری که سال مرگ یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی است تا سال ۱۳۴۴ه. ق(=۱۳۰۴ه. خ) که تاریخ برافتادن قاجاریان میباشد در درون حدود طبیعی ایران بیش از یکصد و پنجاه خاندان به استقلال یا نیمه استقلال پادشاهی کردهاند و از میان ایشان تنها چهار خاندان سلجوقیان و مغولان و صفویان و نادر شاه را میتوان گفت که بر سراسر ایران حکمروا بودند. از دیگران طاهریان، سامانیان، صفاریان، غزنویان، بویهیان، خوارزمشاهیان، قرهقویونلویان، آققویونلویان، زندیان، قاجاریان اگر چه پادشاهان بزرگ و بنام بودند هیچکدام سراسر ایران را زیر فرمان نداشتند. آن دیگران هم جز خاندانهای کوچکی نبودند که هر کدام بر یک یا دو ولایت فرمانروا بودند.[۲۲]
در زمینه دودمانها باید این را به اشاره یادآوری کرد که در یک دوره که آل جلایر نیز بر بخشهایی از ایرانزمین فرمان میراندند، حدود بیست دودمان بر ایران فرمانروا بودند.
دودمانهای دوران باستان
- ماد (آغاز قرن هشتم ق. م. ۵۵۰ ق. م) بنیانگذار (دیاکو) (هووخشتره)
- هخامنشی (۵۵۹ ق. م. - ۳۳۰ ق. م) بنیانگذار کوروش بزرگ شهریاران بزرگ داریوش بزرگ و خشایارشا
- سلوکیان (۳۳۰ ق. م. - ۱۲۹ ق. م) بنیانگذار سلوکوس یکم
- اشکانیان (۲۵۶ ق. م. - ۲۲۴ م) بنیانگذار اشک یکم شهریاران بزرگ مهرداد یکم و اشک سیزدهم
- ساسانیان (۲۲۴ م. ۶۵۲ م) بنیانگذار (اردشیر بابکان) شهریاران بزرگ شاپور یکم، شاپور دوم و انوشیروان دادگر
دودمانهای پس از اسلام
- طاهریان (۸۲۰–۸۷۳ م. / ۲۰۵–۲۵۹ ه. ق. / ۱۹۹–۲۵۲ خ) بنیانگذار طاهر ذوالیمینین
- صفاریان (۸۷۵–۹۰۰ م. / ۲۶۱–۲۸۷ ه. ق. / ۲۵۴–۲۷۹ خ) بنیانگذار یعقوب لیث
- سامانیان (۸۷۵–۹۹۹ م. / ۲۶۱–۳۸۹ ه. ق. / ۲۵۴–۳۷۸ خ) بنیانگذار نصر یکم شهریاران بزرگ اسماعیل سامانی و نصر بن احمد
- زیاریان (۹۲۸–۱۰۷۰ م. / ۳۱۵–۴۶۲ ه. ق. / ۳۰۶–۴۴۹ خ) بنیانگذار مرداویج پسر زیار شهریار معروف قابوس بن وشمگیر
- بوییان (۹۳۲–۱۰۴۹ م. / ۳۲۰–۴۴۰ ه. ق. / ۳۱۱–۴۲۸ خ) بنیانگذار عمادالدوله علی شهریار بزرگ عضدالدوله
- غزنویان (۹۹۸–۱۱۶۰ م. / ۳۸۸–۵۵۵ ه. ق. / ۳۷۷–۵۳۹ خ) بنیانگذار سلطان محمود غزنوی
- سلجوقیان (۱۰۳۸–۱۱۹۴ م. / ۴۲۹–۵۹۰ ه. ق. / ۴۱۷–۵۷۳ خ) بنیانگذار طغرل بیک شهریاران بزرگ ملکشاه و سلطان سنجر
- خوارزمشاهیان (۱۰۷۸–۱۲۲۰ م. / ۴۷۰–۶۱۷ ه. ق. / ۴۵۶–۵۹۹ خ) بنیانگذار (انوشتکین غرجه) شهریار معروف محمد خوارزمشاه
- ایلخانیان (۱۲۵۶–۱۳۳۶ م. / ۶۵۴–۷۳۶ ه. ق. / ۶۳۵–۷۱۴ خ) بنیانگذار هولاکوخان
- تیموریان (۱۳۷۰–۱۴۹۸ م. / ۷۷۱–۹۰۳ ه. ق / ۷۴۸–۸۷۷ خ) بنیانگذار تیمور گورکانی
- صفویان (۱۵۰۱–۱۷۲۳ م. / ۹۰۶–۱۱۳۵ ه. ق. / ۸۷۹–۱۱۰۲ خ) بنیانگذار شاه اسماعیل یکم شهریار بزرگ شاه عباس یکم
- افشاریان (۱۷۳۵–۱۷۴۸ م. / ۱۱۴۸–۱۱۶۱ ه. ق. / ۱۱۱۴–۱۱۲۷ خ): بنیانگذار نادرشاه
- زندیان (۱۷۵۰–۱۷۹۵ م. / ۱۱۶۳–۱۲۰۹ ه. ق. / ۱۱۲۹–۱۱۷۳ خ) بنیانگذار کریمخان زند
- قاجاریان (۱۷۹۵–۱۹۲۵ م. / ۱۲۰۹–۱۳۴۴ ه. ق. / ۱۱۷۳–۱۳۰۴ خ) بنیانگذار آقامحمدخان شهریار بزرگ ناصرالدین شاه
- سلسله پهلوی (۱۹۲۵–۱۹۷۹ م. / ۱۳۴۴–۱۳۹۹ ه. ق. / ۱۳۰۴–۱۳۵۷ خ) بنیانگذار رضاشاه
- جمهوری اسلامی (آغاز ۱۹۷۹ م. / ۱۳۹۹ ه. ق. / ۱۳۵۷ خ) بنیانگذار روحالله خمینی
بازگویی تاریخ ایران در جهان
دانش غربیها از تاریخ ایران همیشه دست دوم بوده و به شدت تحت تأثیر دشمنی تاریخنویسان یونان باستان با ایران قرار دارد. نسلهای پیاپی تحصیلکردگان اروپایی عادت کردهاند ایران را از منظر نوشتههای خصمانه هرودوت و روایات او از جنگ با ایران ببینند. در تاریخنویسی اعراب سنی در مورد ایران هم همین دشمنی و یکجانبه نویسی دیده میشود.[۲۳] برای بیشتر مردم جهان نیز آشنایی با تاریخ ایران از طریق این گونه نوشتههای اروپائیان صورت میگیرد.
نقشههای ایران در سلسلههای گوناگون
-
هخامنشیان ۵۵۹–۳۳۰ (BC)
-
سلوکیان ۳۲۳–۶۰(BC)
-
ساسانیان (۲۲۶–۶۵۱)
-
سامانیان (۸۶۱–۹۹۹)
-
صفاریان (۸۶۱–۱۰۰۳)
-
طاهریان (۸۲۱–۸۷۳)
-
آل زیار (۹۲۸–۱۰۴۳)
-
آل بویه (۹۳۴–۱۰۵۵)
-
غزنویان (۹۷۵–۱۱۸۷)
-
سلجوقیان (۱۰۳۷–۱۱۹۴)
-
خوارزمشاهیان (۱۱۹۰–۱۲۲۰)
-
تیموریان (۱۳۷۰–۱۵۰۶)
-
غوریان (۱۱۴۹–۱۲۱۲)
-
ایلخانان (۱۲۵۶–۱۳۵۳)
-
قراقویونلو (۱۴۰۷–۱۴۶۸)
-
صفویه (۱۵۰۱–۱۷۲۲)
-
افشاریان (۱۷۳۶–۱۸۰۲)
پانویس
- ↑ هگل، جورج. فلسفه تاریخ. Courier Corporation، ٢٠٠٤. شابک ۹۷۸۰۴۸۶۴۳۷۵۵۲. صفحه ١٧٣
The Persians are first Historical People ;Persia was the first Empire that passed away.
- ↑ Encyclopædia Britannica Encyclopedia Article: Media ancient region, Iran
- ↑ «تنها اثر به جا مانده ماد ها». موزه علوم و فناوری جمهوری اسلامی ایران. بازبینیشده در ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱٥.
- ↑ Encyclopædia Britannica Encyclopedia Article: Media ancient region, Iran
- ↑ «تنها اثر به جا مانده مادها». موزه علوم و فناوری جمهوری اسلامی ایران. بازبینیشده در ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱٥.
- ↑ محسنی، محمدرضا ۱۳۸۹: «پان ترکیسم، ایران و آذربایجان» انتشارات سمرقند، ص ۱۷۸
- ↑ زیباکلام، صادق. ما چگونه ما شدیم؟ :ریشه یابی علل عقب ماندگی در ایران. ص106.
- ↑ کاتوزیان. اقتصاد سیاسی ایران.
- ↑ زیباکلام. سنت و مدرنیته. ص69.
- ↑ زیباکلام. «فصل دوم:علل بقای قاجارها».
- ↑ آبراهامیان. تاریخ ایران مدرن. ص71.
- ↑ زیباکلام. سنت و مدرنیته، از صفحهٔ 108 تا پایان فصل سوم:قاجارها و مذهب.
- ↑ آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن، ۱۳۰.
- ↑ کدی. ریشههای انقلاب ایران. ص 55.
- ↑ آبراهامیان. ایران بین دو انقلاب. ص 65.
- ↑ آبراهامیان. تاریخ ایران مدرن. ص 74.
- ↑ زیباکلام. سنت و مدرنیته، ص ص 149 تا 154.
- ↑ محبوبی اردکانی، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، صفحه61.
- ↑ رایت، دنیس. ایرانیان در میان انگلیسیها. نشر نو، چاپ دوم/1368. ص142.
- ↑ محبوبی اردکانی، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، صفحه211.
- ↑ کدی، ریشههای انقلاب ابران، 64.
- ↑ کسروی، احمد، شهریاران گمنام، چاپ هفتم، تهران: انتشارات جامی ۱۳۷۷، ص۱۰
- ↑ Bunting, Madeleine, Empire of the mind, in: The Guardian, 31 January 2009, accessed: Febr. 2009.
منابع
- تاریخ ایران - دکتر خنجی
- تاریخ اجتماعی ایران. مرتضی راوندی. تهران، ۱۳۵۴
- تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ا. آ. گرانتوسکی - م. آ. داندامایو، مترجم، کیخسرو کشاورزی، ناشر: مروارید ۱۳۸۵
- تاریخ ایران از عهد باستان تا قرن ۱۸، پیگولووسکایا، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۵۳.
برای سدههای نوزدهم و بیستم
- آبراهامیان، یرواند. ایران بین دو انقلاب:درآمدی بر جامعهشناسی سیاسی ایران. ترجمهٔ برگردان احمد گل محمدی/محمدابراهیم فتاحی. تهران: نشر نی، ۱۳۸۴. شابک ۹۶۴-۳۱۲-۳۶۳-۴.
- آبراهامیان، یرواند. تاریخ ایران مدرن. ترجمهٔ محمدابراهیم فتاحی. تهران: نشر نی، چاپ چهارم/۱۳۸۹. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۱۲۶-۴.
- زیباکلام، صادق. سنت و مدرنیته:ریشه یابی علل ناکامی اصلاحات و نوسازی در ایران عصر قاجار. تهران: نشر روزنه، چاپ هفتم/۱۳۸۹. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۹۲۰۶۵-۰-۶.
- کدی، نیکی. ریشههای انقلاب ایران. ترجمهٔ برگردان عبدالرحیم گواهی. تهران: نشر علم، چاپ ششم/۱۳۹۰. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۰۵-۸۰۸-۷.
- کاتوزیان، محمدعلی (همایون). اقتصاد سیاسی ایران: از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی. ترجمهٔ محمدرضا نفیسی/کامبیز عزیزی. تهران: نشر مرکز. شابک ۹۷۸۹۶۴-۳۰۵-۱۱۲-۹.
- محبوبی اردکانی، حسین. تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران. انتشارات دانشگاه تهران.
پیوند به بیرون
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ تاریخ ایران موجود است. |
در ویکیکتاب کتابی با عنوان: تاریخ ایران وجود دارد. |
|