پان‌عربیسم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
جمال عبدالناصر، رئیس جمهور مصر، اولین مبلغ بین‌المللی پان‌عربیسم بود.
کشورهای عربی که مجموعاً به آن‌ها «جهان عرب» گفته می‌شود.

پان عربیسم حرکتیست که برای اتحاد نژاد عرب‌ها فارغ از باورهای دینی آنان تلاش می‌کند و شبیه پان ترکیسم و پان ژرمنیسم است که برای اتحاد بر پایه برتری نژادی فارغ از باورهای دینی آنان تلاش می‌کند.[۱][۲][۳]

سرآغاز آن به حرکات ضد عثمانی شریف مکه پیش از جنگ جهانی اول که به تحریک انگلیس صورت می‌گرفت بازمی‌گردد که در سالهای ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۶ منجر به معاهده بین دولت انگلیس و شریف مکه گردید. شربف مکه که به‌دنبال استقلال از عثمانی و تشکیل دولت مستقل عربی در منطقه بود طی این معاهده قول پشتیبانی انگلیس از دولت عربی در صورت شورش مردم عرب علیه عثمانی را گرفت. در حالی که انگلیس در سال ۱۹۱۶ طی معاهده معروف به Sykes-Picot با فرانسه بدون توجه به معاهده خود با شریف مکه نقشه تقسیم خاور میانه بین دو کشور را توافق کرد و در سال ۱۹۱۸ پس از سقوط عثمانی انگلیس به وعده خود با شریف مکه عمل نکرد.[نیازمند منبع]

حالت شناخته‌شدهٔ آن برای نخستین بار در دههٔ ۱۹۳۰ میلادی و توسط میشل عفلق در سوریه بنا گذاشته شد. او بنیادگذار حزب بعث بود که خط فکری آن آمیزه‌ای از مارکسیسم و ملی‌گرایی است. ایدئولوژی پان عرب که بک ایدئولوژی سکولار و ملی‌گرا می‌باشد چنانچه برخی اعضای برجسته آن مسیحی می‌باشند. مثلاً طارق عزیز، معاون نخست‌وزیر عراق در رژیم صدام حسین یکی از پان عرب‌های مسیحی برجسته بود. همچنین این حرکت متهم به تضعیف اقوام دیگر منطقه مثل ترک و ایرانی (من جمله اقوام ایرانی کرد ساکن خارج از مرزهای فعلی ایران) می‌باشد.[نیازمند منبع] طی سال‌های نیمه دوم سده بیستم پان عربیسم کوشید تا کشورهای گوناگون عربی را یکپارچه کند. مهم‌ترین این کوششها به تشکیل کشور جمهوری متحده عربی انجامید که میان سال‌های ۱۹۵۸ و ۱۹۶۱ از یکی شدن سوریه و مصر به وجود آمده بود.

در دهه ۱۹۶۰ پرچمدار اصلی پان عربیسم جمال عبدالناصر، رئیس جمهور مصر بود؛ ولی بواسطه شکست مردم عرب در جنگ شش روزه و بواسطه عدم رشد کافی اقتصادی این ایده ضربات سنگینی را متحمل شد. البته صلح با اسرائیل هم ضربه مهلکی بر چهره پان عربیست‌ها وارد کرد و آنها در در انظار عمومی رسوا ساخت. امروزه اندیشه‌های پان عربیستی در جهان عرب، به دلیل بی هویتی بیش از پیش مردم عرب در مواجهه با غرب، رنگ باخته‌است.[نیازمند منبع]

در زمان محمدرضا شاه پهلوی[ویرایش]

هنگامی که شاه علناً روابط ایران با اسرائیل را تأیید کرد، جمال عبدالناصر مناسبات سیاسی خود را با ایران قطع کرد و به تبلیغ علیه شاه پرداخت. سوریه و عراق و سایر کشورهای عربی از «جنبش آزادی‌بخش» استان نفت‌خیز خوزستان پشتیبانی کردند. اعراب نام خلیج فارس را خلیج عربی و خوزستان را عربستان نامیدند.[۴]

عراق[ویرایش]

صدام حسین[ویرایش]

تصویری از صدام حسین بعثی، در حالی که جنگ ایران و عراق را، قادسیه صدام می‌خواند.

صدام حسین، به دنبال برانگیختن اختلافات قومی، با حمایت «جبهه آزادی عربستان» در خوزستان و «جبهه آزادی ایران» در بلوچستان درآمد.[۵]

ایدئولوژی پان‌عربی حزب بعث، خوزستان متعلق به ملت عرب می‌دانست و مدعی بود که باید به دست عرب‌ها برگردد.[۶]

صدام حسین ادعای بی‌اساسی در مورد مالکیت جزایر سه‌گانه ایران برای خود کرد. در سپتامبر ۱۹۸۰، عراق، نقشه‌ای جعلی و تحریک‌کننده را چاپ که در در آن، مالکیت جزایر سه‌گانه، از طرف ملت‌های عرب، به او داده شده است. یعنی ایرانیان، مشروعیت حقوق عراق را به رسمیت شناخته‌اند.[۷]

صدام حسین، با حمایت آشکار مالی از تجزیه‌طلب‌های شورشی در خوزستان، دادن وعده همیاری به آنها جهت آزادی عربستان (نامی که توسط رژیم صدام حسین بر استان قدیمی ایران گذاشته شد) متهم شد. بنابر بر گفته فرمانده کل خوزستان، دریادار احمد مدنی، ایران به شورشیان، حمایت تسلیحاتی می‌کرد.[۸]

صدام حسین با برجسته‌سازی چهره عربی اسلام، مثل تأکید بر تبار عربی محمد، زبان عربی قرآن و جایگاه شهرهای مقدس اسلام در کشورهای عربی، به مقابله پیام حکومت ایران به مردم عراق شد. بعدها، با تأکید برتری اعراب بر ایرانیان، او جنگ خود علیه ایران را جنگ قادسیه دوم خواند.[۹]

پانویس[ویرایش]

  1. Raphael Patai, Jennifer Patai. The myth of the Jewish race. ۱۸۷. 
  2. CliffsAP World History. Wiley Publishing Inc.، ۲۰۰۶. ۲۲۵–۲۲۶. 
  3. Étienne Balibar, Immanuel Maurice Wallerstein. Race, nation, class: ambiguous identities. 2002. 59. 
  4. شوکراس، آخرین سفر شاه، 99.
  5. Mohsen M. Milani,"IRAQ vi. PAHLAVI PERIOD, 1921-79" in Encyclopædia Iranica, Vol. XIII, Fasc. 6, pp. 564-572
  6. Saskia M. Gieling,"IRAQ vii. IRAN-IRAQ WAR" in Encyclopædia Iranica, Vol. XIII, Fasc. 6, pp. 572-581
  7. Saskia M. Gieling,"IRAQ vii. IRAN-IRAQ WAR" in Encyclopædia Iranica, Vol. XIII, Fasc. 6, pp. 572-581
  8. Saskia M. Gieling,"IRAQ vii. IRAN-IRAQ WAR" in Encyclopædia Iranica, Vol. XIII, Fasc. 6, pp. 572-581
  9. Saskia M. Gieling,"IRAQ vii. IRAN-IRAQ WAR" in Encyclopædia Iranica, Vol. XIII, Fasc. 6, pp. 572-581

منابع[ویرایش]

پیوند به بیرون[ویرایش]