نخبگان یا اِلیتان به معنای بخش برگزیدهای از یک جامعه است که از نظر قابلیتها یا تواناییها یا برتر از بقیه جامعه دانسته میشود. در جامعهشناسی و فلسفه سیاسی به گروه کوچکی از مردم گفته میشود که با قرار گرفتن در رأس «هرم منزلت اجتماعی» و «امتیازات»، کنترل سهم نابرابر بزرگی از قدرت سیاسی و یا ثروت را در اختیار دارند.[۱][۲][۳]
سی. رایت میلز در کتاب خود نخبگان قدرت به سال ۱۹۵۷ مینویسد: «این حلقههای سیاسی، اقتصادی، و نظامی که مجموعه پیچیدهای از گروههای منطبق بر هم و کوچک اما غالب و مسلط هستند، در تصمیمگیریهایی شریکند که تاثیرشان دستکم در سطح ملی است.» میلز بیان میکند که نخبگان قدرت جایگاه والای متقابل دیگر نخبگان را در جامعه به رسمیت میشناسند. «به عنوان یک اصل، آنها یکدیگر را میپذیرند، یکدیگر را درک میکنند، با یکدیگر ازدواج میکنند و حتی اگر همراه با یکدیگر هم نباشد، مانند یکدیگر فکر و کار میکنند.» او نقش آموزش و پرورش را بسیار مهم میداند و میگوید اعضای جوان طبقه بالا به مدرسههای برجسته میروند که نه تنها در دانشگاههای معتبر مانند هاروارد، ییل، و پرینستون را بر آنها میگشاید، ورود آنها به باشگاههای اختصاصی دانشگاهها را آسان میکند. ورود به این باشگاهها نیز عضویت در باشگاههای اجتماعی مهم شهرهای بزرگ را در پی دارد که دروازهای است به سوی شغلهای برتر.[۴]