خوارزمشاهیان
لحن یا سبک این مقاله بازتابدهندهٔ لحن دانشنامهای استفادهشده در ویکیپدیا نیست. |
خوارزمشاهیان | ||||
|
||||
پایتخت | کهنهگرگانج سمرقند غزنی تبریز | |||
زبان(ها) | زبان پارسی(زبان رسمی)[۱] | |||
دین | اسلام سنی | |||
دولت | نامشخص | |||
سلطان | نوشتکین غرچه (اولین) | |||
جلال الدین منکبرنی (آخرین) | ||||
تاریخچه | ||||
- تأسیس | ۴۹۱ | |||
- انقراض | ۶۱۶ (قمری) | |||
مساحت | ۳٬۶۰۰٬۰۰۰کیلومترمربع (۱٬۳۸۹٬۹۶۸مایلمربع) |
خوارزمشاهیان نام خاندان شاهنشاهی ترکتبار-ایرانی است. خوارزمشاهیان در اصل غزهای ترکمان بودند که در اطراف دریاچه خوارزم (آرال)، سیردریا و آمودریا میزیستند که از سال ۴۹۱ تا سال ۶۱۶ ه. ق، برابر با ۱۰۹۸ تا ۱۲۱۹ میلادی بر ایران فرمانروایی کردند.
محتویات
آغاز کار خوارزمشاهیان[ویرایش]
نوشتکین غرچه نیای بزرگ خوارزمشاهیان، غلامی بود از اهالی غرجستان که توسط سپهسالار کل سپاه خراسان در زمان سلجوقیان خریداری شد.
این غلام رفته رفته در دوران فرمانروایی سلجوقیان به سبب استعداد سرشار و کفایتی که از خود نشان داد به زودی مدارج ترقی را طی کرد و به مقامات عالی رسید تا این که سرانجام به امارت خوارزم برگزیده شد.
نوشتکین صاحب ۹ پسر بود که بزرگترین آنها، قطب الدین محمد نام داشت.
پس از نوشتکین، فرزندش محمد از جانب برکیارق به ولایت خوارزم رسید «۴۹۱ ق / ۱۰۹۸ م» و سلطان سنجر نیز بعدها او را در آن سمت ابقاء کرد.
بدین ترتیب دولت جدیدی بنیانگذاری شد که بیش از هر چیز برآورده و دست پرورده سلجوقیان بود. قطب الدین محمد به مدت سی سال تحت قیومیت و اطاعت سلجوقیان امارت کرد.
پسرش اتسز هم که بعد از او در ۵۲۲ ق / ۱۱۲۸ م به فرمان سنجر امارت خوارزم یافت، از نزدیکان درگاه سلطان سلجوقی بود. هر چند بعدها کدورتی بین وی و سلطان سنجر پدید آمد که به درگیریهای متعددی هم منجر شد، اما تا زمان حیات سلطان سنجر، اتسز نتوانست به توسعه قلمرو خوارزمشاهیان کمک چندانی بکند.
چون اتسز پیش از سنجر وفات یافت، پسرش ایل ارسلان «۵۵۱ ق / ۱۱۵۶ م» امیر خوارزم شد. اما در زمان او که سلطان سنجر نیز وفات یافته بود، نزاع داخلی سلجوقیان، امکانی را فراهم آورد تا ایل ارسلان به قسمتی از خراسان «۵۵۸ ق / ۱۱۶۳ م» و ماوراءالنهر «۵۵۳ ق / ۱۱۵۸ م» که هر دو در آن ایام دچار فترت بودند، دست یابد و به این ترتیب نزدیک به پانزده سال به عنوان خوارزمشاه حکومت کند.
-
-
-
-
- خوارزمشاهیان (۱۲۳۱ → ۱۰۷۱)
-
-
-
میراث سلجوقی در اختیار خوارزمشاهیان[ویرایش]
تاریخ ایران | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
دوران باستان | |||||||
نیا-ایلامی ۳۲۰۰–۲۷۰۰ پیش از میلاد | |||||||
عیلام ۲۷۰۰–۵۳۹ پیش از میلاد | |||||||
منائیان ۸۵۰–۶۱۶ پیش از میلاد | |||||||
شاهنشاهی | |||||||
ماد ۶۷۸–۵۵۰ پیش از میلاد | |||||||
(سکاها ۶۵۲–۶۲۵ پیش از میلاد) | |||||||
هخامنشیان ۵۵۰–۳۳۰ پیش از میلاد | |||||||
سلوکیان ۳۱۲–۶۳ پیش از میلاد | |||||||
اشکانیان ۲۴۷ پیش از میلاد–۲۲۴ پس از میلاد | |||||||
ساسانیان ۲۲۴–۶۵۱ | |||||||
سدههای میانه | |||||||
خلافت راشدین ۶۵۱–۶۶۱ | |||||||
امویان ۶۶۱–۷۵۰ | |||||||
خلافت عباسیان ۷۵۰–۱۲۵۸ | |||||||
زیاریان ۹۲۸–۱۰۴۳ |
صفاریان ۸۶۷–۱۰۰۲ |
||||||
آل بویه ۹۳۴–۱۰۵۵ |
سامانیان ۸۷۵–۹۹۹ |
||||||
غزنویان ۹۶۳–۱۱۸۶ | |||||||
سلجوقیان ۱۰۳۷–۱۱۹۴ | |||||||
خوارزمشاهیان ۱۰۷۷–۱۲۳۱ | |||||||
ایلخانان ۱۲۵۶–۱۳۳۵ | |||||||
چوپانیان ۱۳۳۵–۱۳۵۷ |
مظفریان ۱۳۳۵–۱۳۹۳ |
||||||
جلایریان ۱۳۳۶–۱۴۳۲ |
سربداران ۱۳۳۷–۱۳۷۶ |
||||||
تیموریان ۱۳۷۰–۱۴۰۵ | |||||||
قراقویونلو ۱۴۰۶–۱۴۶۸ |
تیموریان ۱۴۰۵–۱۵۰۷ |
||||||
آققویونلو ۱۴۶۸–۱۵۰۸ |
|||||||
معاصر اولیه | |||||||
صفویان ۱۵۰۱–۱۷۲۱ |
هوتکیان ۱۷۰۹–۱۷۳۸ |
||||||
افشاریان ۱۷۳۸–۱۷۵۰ | |||||||
زندیان ۱۷۵۰–۱۷۹۴ |
افشاریان ۱۷۵۰–۱۷۹۶ |
||||||
قاجاریان ۱۷۹۶–۱۹۲۵ | |||||||
معاصر | |||||||
دودمان پهلوی ۱۹۲۵–۱۹۷۹ | |||||||
دولت موقت ایران ۱۹۷۹–۱۹۸۰ | |||||||
جمهوری اسلامی ۱۹۸۰–امروز | |||||||
بعد از ایل ارسلان، منازعاتی که بین پسرانش سلطانشاه و علاءالدین تکش برای دستیابی به فرمانروایی ولایات بروز کرد، بارها موجب رویارویی نیروهای این دو برادر شد، تا این که عاقبت با استیلای تکش این درگیریها به پایان رسید.
در زمان تکش تمامی خراسان، ری و عراق عجم، یعنی آخرین میراث سلجوقی به دست خوارزمشاهیان افتاد. غلبه تکش بر تمام میراث سلجوقی، نارضایتی خلیفه بغداد را به دنبال خود داشت که اثر این ناخرسندی و عواقب آن، بعدها دامنگیر محمد بن تکش شد. با درگذشت علاءالدین تکش «رمضان ۵۹۶ ق / ژوئن ۱۲۰۰ م»، پسرش محمد خود را علاءالدین محمد خواند و به این ترتیب سلطان محمد خوارزمشاه شد.
رویارویی علاء الدین محمد با خلیفه عباسی[ویرایش]
بیست سال «۵۹۶–۶۱۶ ق / ۱۲۰۰–۱۲۱۹ م» فرمانروایی علاءالدین محمد خوارزمشاه به طول انجامید. سلطان محمد که میراث دشمنی با خلیفه را از پدر داشت، از همان آغاز امارت، خود را از تأیید و حمایت فقیهان و ائمه ولایت محروم دید به همین دلیل ناچار شد تا بر امیران قبچاق خویش، یعنی ترکان قنقلی که خویشان مادرش ترکان خاتون بودند، تکیه کند و با میدان دادن به این دسته از سپاهیانِ عاری از انضباط که در نزد اهل خوارزم بیگانه هم تلقی میشدند، به تدریج حکومت خوارزمشاه را در همه جا مورد نفرت عام ساخت.
رویارویی با مغولان[ویرایش]
در طی همان ایامی که محمد خوارزمشاه قدرت خود را در نواحی شرقی مرزهای فرارودان (ماوراءالنهر) گسترش میداد، خلیفهٔ بغداد — الناصر الدین بالله — برای مقابله با توسعه قدرت او در جبال و عراق سرگرم توطئه بود.
در آن سوی مرزهای شرقیِ قلمروِ خوارزمشاهیان، قدرت نوخاستهای در حال طلوع بود.
مغولان که در آن ایام با ایجاد اتحادیهای از طوایف بَدَوی یا بدویگونه خود را برای حرکت به سوی فرارودان آماده میساختند اهمیت و قدرتشان در معادلات و مجادلات سیاسیِ سلطانِ خوارزمشاه و خلیفه بغداد نه تنها جایگاهی پیدا نکرد بلکه به حساب هم آورده نشد.
در نتیجه فاجعه عظیمی که تدارک دیده میشد از دید دو قدرت و نیروی مهم آن پوشیده ماند به طوری که هنگامی که دهان باز کرد، نه از سلطنت پر آوازه خوارزم چیزی باقی گذاشت و نه از دستگاه خلافت. آنچه باقیماند ویرانی، تباهی، کشتارهای دسته جمعی، روحیهٔ تباهشده و در یک کلام ویرانی یک تمدن بود. هنگامی که چنگیز خان به تختگاه خویش بازمیگشت، بخش عمده ایران به کلی ویران شده و بسیاری از آثار تمدنیِ آن نابود شده بود.
دستاوردهای دولت خوارزمشاهی که با سعی و کوشش بنیانگذاران آن که میتوانست آینده بهتری را برای ایران زمین و تمدن اسلامی رقم زند، در استبداد مطلق، ماجراجوییهای شاهانه و تنگنظریهای مذهبی و سیاسی، رنگ باخت و تباهی را نصیب مجریان، کارگزاران، کارگردانان و از همه مهمتر مردم محروم نمود.
در کل علل سقوط خوارزمشاهیان را میتوان در چند مورد زیر خلاصه کرد:
۱. خوارزمشاهیان مغولان را اقوامی پست میدیدند و به همین دلیل به حمله آنها به قلمرو شمال غربی توجه نکردند.
۲. دخالتهای نابجا و نفوذ فوقالعاده ترکان خاتون
۳. آرایش دفاعی نیروهای خوارزمشاهیان در شهرها
۴. از بین رفتن حکومت قراختاییان توسط سلطان محمد که ایران را با امپراتوری مغول همسایه ساخت
فرمانروایان خوارزمشاهی[ویرایش]
- نوشتکین غرچه متوفی ۴۹۱ ه. ق.
- قطبالدین محمد از ۴۹۱ تا ۵۲۱ ه. ق.
- اتسز خوارزمشاه از ۵۲۱ تا ۵۵۱ ه. ق.
- ایل ارسلان از ۵۵۱ تا ۵۶۸ ه. ق.
- سلطانشاه (پسر ایلارسلان) متوفی ۵۶۸ ه. ق.
- علاءالدین تکش (پسر ایلارسلان) از ۵۶۸ تا ۵۹۶ ه. ق.
- علاءالدین محمد از ۵۹۶ تا ۶۱۷ ه. ق.
- جلال الدین منکبرنی از ۶۱۷ تا ۶۲۸ ه. ق.
منابع[ویرایش]
- تاریخ مغول، عباس اقبال آشتیانی
- تاریخ اجتماعی ایران از آغاز تا مشروطیت، عزتالله نوذری
پیوند به بیرون[ویرایش]
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ خوارزمشاهیان موجود است. |
|
|
|