ادوارد براون
ادوارد گرانویل براون Edward Granville Browne (۷ فوریهٔ ۱۸۶۲-۱۹۲۶) متولد استوتز هیل، گلاسترشر انگلستان، خاورشناس و ایرانشناس مشهور بریتانیایی بود. او کتابهای زیادی در زمینهٔ تاریخ و ادبیات نگاشتهاست.
محتویات
زندگی[ویرایش]
ادوارد گرانویل براون در ۷ فوریهٔ ۱۸۶۲ در گلاسترشر در جنوب انگلستان به دنیا آمد. تحصیلات دانشگاهی خود را در کالج ایتن آغاز کرد. پدرش، سِر بنجامین براون، کارخانهٔ کشتیسازی داشت و میخواست که پسرش رشتهٔ مهندسی را ادامه دهد، ولی ادوارد به پزشکی بیشتر علاقه داشت، و سرانجام در ۱۸۷۹ در دانشگاه کمبریج به تحصیل در این رشته پرداخت. در این زمان، اخبار جنگ میان ترکیه و روسیه (۱۸۷۷) توجه او را جلب کرد و موجب علاقهمندی او به تاریخ و زبان مردم ترک شد. چنین بود که ضمن تحصیل پزشکی، به آموختن زبان ترکی، و سپس فارسی و عربی پرداخت. در تابستان ۱۸۸۲ به استانبول سفر کرد. آشنایی او با زبان و ادبیات ترکی وی را به آموختن زبان فارسی نزد میرزا محمد باقر بواناتی و مطالعهٔ شعر و ادب این زبان سوق داد، و از آن پس در دوران تحصیل و پس از آن، اوقات او بیشتر به خواندن کتابهای فارسی، بهویژه شعر و تاریخ، و معاشرت با ایرانیان میگذشت. در ۱۸۸۷ دورهٔ پزشکی را به پایان رساند و جراح بیمارستان شد، ولی هرگز به آن دل نبست. در ۱۸۸۸، به قصد سیاحت، مطالعه و تحقیق رهسپار ایران شد و در اقامت یکسالهٔ خود در ایران، با مردم ایران و آداب و اخلاق ایرانیان آشنا شد و زبان فارسی را بهخوبی فراگرفت. کتاب یک سال در میان ایرانیان حاصل این سفر و بیان دیدهها و آموختههای او در این دوران است.
براون، پس از بازگشت، در دانشگاه کمبریج به تدریس زبان و تاریخ و ادب فارسی و تحقیق در جریانهای فکری و نهضتهای اجتماعی ایران مشغول شد، و این راهی بود که تا پایان عمر در آن باقی ماند. در ۱۹۰۲، پس از درگذشت ایرانشناس معروف، شارل ریو، ریاست مدرسهٔ زبانهای شرقی به او محول شد، و در ضمنِ طبع و نشر دورهٔ پنججلدیِ تاریخ شعر عثمانی، تألیف ا.ج.و. گیب، ادارهٔ امور علمی انتشارات اوقاف گیب نیز به او سپرده شد.
در دو دهه اول و دوم قرن بیستم که حرکتهای آزادیخواهی و مخالفت با حکومت استبدادی و مشروطهخواهی در ایران جریان داشت و سیاست دولت انگلستان سکوت در برابر وقایع بود، ادوارد براون با دعوت از ایرانیانی که از تعدیات حکومت استبدادی به کشورهای اروپایی پناه جسته بودند، و با شرکت گروهی از رجال آزادیخواه و انساندوست انگلستان، انجمنی به نام «کمیته ایران» تأسیس کرد، و با مقالات و سخنرانیهای خود، به انتقاد از تجاوزات و اقدامات ستمگرانه روسها و تقبیح روش سازشکارانه انگلستان پرداخت، و با تأثیرگذاری بر افکار عمومی و جلب نظر و توجه عناصر مؤثر در مجلس، دولت انگلیس را تحت فشار قرار داد تا در سیاست خود با روسها و در روشی که نسبت به ایران در پیش گرفته بود تجدیدنظر کند. کوششهای براون و یاران و همفکران او برای دخالت در امور ملت ایران در مشروطهخواهان تأثیراتی داشت. برخی از آثار وی که برای شناساندن ایران جدید و اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی آن نوشتهاست، عبارت است از: شرخ مختصری از وقایع ایران، بحران دسامبر ۱۹۱۱ ایران، انقلاب ۱۹۰۵–۱۹۰۹ ایران، مطبوعات و شعر جدید در ایران، حکومت وحشت در تبریز، نهضت مشروطه ایران. آثار براون در موضوعات و مسائل سیاسی و اجتماعی ایران دارای اهمیت تاریخی بسیار است و از اسناد و منابع مهم تحقیقی این دوره از تاریخ ایران به شمار میرود.
به ادعای اسماعیل رائین او همان کسی است که بعضی از مشروطه خواهان ایران از او در داخل کشور و همچنین در انگلستان الهام میگرفتند و به تصدیق و تأیید مشروطه خواهانی که با انگلیسیها مربوط بودند، وی همواره در جراید کشور و به وسیله دوستان خویش در پارلمان از آنها طرفداری میکرد و حتی میتوان گفت آنها را اداره مینمود.[۱]
تحقیقات و تألیفات ارزشمند براون در زمینه تاریخ ادبیات و نظم و نثر فارسی و تصحیح و نشر متون کهن به روش علمی و انتقادی جدید، از خدمات او به انگلستان بودهاست. تاریخ ادبی ایران در چهار جلد، مفصلترین و جامعترین تألیف در این زمینه به زبانهای اروپایی است. شمار آثار بزرگ ادوارد براون اعم از تألیف و ترجمه کتابهای فارسی ۱۸ مجلد است. افزون بر اینها، براون ۳۲ رساله متوسط یا کوچک و ۱۳ دیباچه به زبان انگلیسی بر کتب فارسی یا عربی دیگران نوشتهاست.
ادوارد براون در ۱۹۰۳ به عضویت فرهنگستان بریتانیا و در ۱۹۱۱ به عضویت کالج سلطنتی پزشکی پذیرفته شد و در ۱۹۲۲ به نیابت ریاست انجمن سلطنتی آسیایی منصوب شد. در جشن شصتمین سال زندگانی او در ۱۹۲۲ دوستان و دوستاران ایرانی هدایایی برای او فرستادند و جامعه شرقشناسی اروپا با انتشار مجموعه مقالاتی از خدمات او تجلیل و قدرشناسی کردند. براون در ۵ ژانویه ۱۹۲۶، در ۶۴ سالگی در نزدیکی کمبریج درگذشت. کتابهای او به کتابخانه دانشگاه کمبریج منتقل شد. مجسمهای از او در ۱۳۱۷ در کتابخانه دانشسرای عالی تهران نصب گردید و یکی از خیابانهای نزدیک دانشگاه تهران در ۱۳۳۴ش به نام او نامگذاری شد. شرح احوال ادوارد براون را ادوارد دنیسن راس در مقدمهای بر طبعهای اخیر کتاب یک سال در میان ایرانیان، نیکلسون در مقدمه فهرست نسخههای خطی متعلق به ادوارد براون و آربری در «مقالات خاورشناسی» نوشتهاند.
نقش براون در اندیشههای مذهبی و فرقههای دینی[ویرایش]
براون به موضوعات دینی و اجتماعی و جریانهای فکری و اعتقادی توجه خاص داشت، و از همان آغاز مطالعات ایرانی و اسلامی خود، چندین مقاله دربارهٔ باطنیه، حروفیه و شیخیه در جراید علمی اروپا منتشر ساخت. از اواسط قرن نوزدهم درگیری فرقههای بابیه و بهائیه و ازلیّه با یکدیگر از یک سو با حکومت مرکزی و مراجع دینی و اکثریت جامعه از سوی دیگر، به صورت جریانی گسترده و پرآشوب درآمده و فضای فکری و سیاسی ایران را فراگرفته بود. کتاب معروف ادیان و فلسفهها و آسیای مرکزی نوشته آرتور دو گوبینو باعث جلب توجه براون به این موضوع شد. براون طی چند سفر به استانبول و قبرس و فلسطین، و ملاقات با سران بابیه و بهائیه، چون میرزا یحیی صبح ازل و میرزا حسینعلی معروف به بهاءالله و برخی دیگر از منتسبان به این فرقهها، به گردآوری و نشر نوشتههای آنان پرداخت. در سال ۱۹۱۰ براون کتاب نقطةالکاف میرزا جانی کاشانی را که نسخه منحصربهفرد آن در کتابخانه ملی پاریس به دست او افتاده بود، با مقدمهای به نفع ازلیها و به زیان بهاییها انتشار داد.
او معروفترین شرقشناس انگلیسی بود که بسیاری از کتب و مقالاتش را در مورد مذهب بابی و بهایی نوشتهاست.[۲]
محمد عبدالله آل آهاری در مقدمه کتاب فراخوان کامل به بهشت بیان مینویسد:
گر چه او متمایل به سمت ازلیها شده بود، بسیاری از بهائیان (از جمله موژان مؤمن) اظهار داشتند که او بسیاری از ثبتهای تاریخ را که ممکن بود گم و نابود شوند را حفظ کرد. مصاحبههای او با بهاء و صبح ازل در بین ارزشهای دست اول غرب در مورد این رهبران نخستین بابی (بعداً بیانی نامیده شدند) و بهایی، قرار گرفتهاست. نوشتههای او بسیاری از نویسندههای موضوعات بابی، ازلی و بهائی مثل آگوست استنسترندز را تحت تأثیر قرار دادهاست. او همچنین کتاب نقطةالکاف را در حمایت از موقعیت ازلی ترجمه کرد.[۲]
پروفسور ادوارد براون ابیات زیر را که طاهره قرةالعین در بشارت طلوع صبح ازل سروده در کتاب مواد تحقیق در مذهب بابیه درج و قسمتی از اصل دست خط
را نیز گراور نمودهاست.[۳]
به خلق جهان ساقیا دِه نوید | که شد شام غم صبح عشرت رسید | |
به غم دیدگان دِه تو جام صفا | به عشاق دلخسته برزن صلا | |
که عین ظهور ازل آمده | جمال خدایی هویدا شده | |
به این مژده گر جان فشانم رواست | از این مژده خوش وقت رب علاست | |
........ تا آنجا که میگوید | : | |
چو نور جمال تو آمد عیان | ثمر خواندت از لطف رب بیان | |
مراد از شجر نیست غیر از ثمر | شجر از ثمر میشود جلوه گر | |
بیان از تو تکمیل گردیده شد | همه سر پنهان حق دیده شد |
سرودهای از او به زبان پارسی[ویرایش]
ادوارد براون در کتاب تاریخ ادبیات ایران مینویسد:
«تضمینی که اکنون نقل میکنم یکی از اشعار معدودی است که مؤلف این کتاب به فارسی سروده و آن به خواهش دوستی که به بانویی جوان به نام می (May) دل بسته بود انشا شدهاست. شیخ سعدی شیرازی در گلستان فرماید:
مست می بیدار گردد نیم شب | مست ساقی روز محشر بامداد |
و من از این شعر تضمین زیر را ساختم:
«مست می بیدار گردد نیمشب» فرمود شیخ | این اگرچه قول شیخ است، نیست جای اعتماد | |
من میای دانم که هرگه مستِ آن گردد کسی | سر ز مستی برندارد روز محشر بامداد |
که در آن، علاوه بر تضمین و جناس تام (در کلمهٔ «می»)، اغراق نیز آمدهاست.»[۴]
آثار[ویرایش]
- تاریخ ادبی ایران، جلد اول: از قدیمترین روزگار تا زمان فردوسی
- تاریخ ادبی ایران، جلد دوم، نیمهٔ نخست: از فردوسی تا سعدی
- تاریخ ادبی ایران، جلد دوم، نیمهٔ دوم: از فردوسی تا سعدی
- تاریخ ادبی ایران، جلد سوم، از سعدی تا جامی
- تاریخ ادبی ایران، جلد چهارم، از صفویه تا مشروطیت
- تاریخ مشروطیت ایران
- تصحیح تذکرةالشعراء دولتشاه سمرقندی، ۱۹۱۰
- تصحیح لبابالالباب عوفی (با همکاری محمد قزوینی)، دو جلد، ۱۹۰۳، ۱۹۰۶
- ترجمهٔ خلاصهٔ تاریخ طبرستان ابن اسفندیار، ۱۹۰۵
- ترجمهٔ تاریخ گزیدهٔ حمداللّه مستوفی، دو جلد، ۱۹۱۰، ۱۹۱۳
- ترجمهٔ چهار مقالهٔ نظامی عروضی، ۱۹۲۱
- تاریخ طب اسلامی
- یک سال در میان ایرانیان (سفرنامه)
پانویس[ویرایش]
- ↑ فراموشخانه و فراماسونری در ایران، اسماعیل رائین، جلد اول، ص ۳۳
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ Stenstrand'S, August J and Edward G Browne. “اداوارد براون که بود؟”. Muhammad Abdullah al-Ahari. Daltaban Peyrevi. In THE COMPLETE CALL TO THE HEAVEN OF THE BAYAN. Chicago: Magribine Press, 2006. 200. ISBN ISBN 1-56316-953-3.
- ↑ آئین بیان (The Religion of Bayan). «به یاد صدمین سال شهادت نابغه دوران قره العین». ناشر: گمنام, سپتامبر 1949. بازبینیشده در 15 دی 1390.
- ↑ ادوارد براون، تاریخ ادبیات ایران، ترجمهٔ فتحالله مجتبایی، انتشارات مروارید، چاپ سوم ۱۳۶۱، تهران، ص۹۷
جستارهای وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به ادوارد براون در ویکیگفتاورد موجود است. |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ ادوارد براون موجود است. |
- مینوی، مجتبی، نقد حال، تهران، ۱۳۶۷
- مجتبی مینوی، «ادوارد براون و خدمات او به ایران»، مجلهٔ روزگار نو، ش ۲ (پاییز ۱۹۴۱)
- محمد قزوینی، بیست مقالهٔ قزوینی، چاپ عباس اقبال و ابراهیم پورداوود، تهران ۱۳۶۳
- دانشنامهٔ جهان اسلام (مقالههای متعدد)
- ادوارد براون، تاریخ ادبیات ایران، ترجمهٔ فتحالله مجتبایی، انتشارات مروارید، چاپ سوم، ۱۳۶۱، تهران
Wikipedia contributors, "Edward Granville Browne", Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Edward_Granville_Browne&oldid=204826708
|
عدهای از اعضای گروه فوج نجات تبریز.
سال ۱۹۰۹ میلادی. |
||||||||
شاهان قاجار | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
|
|||||||
فتحعلی شاه |
۱۱۷۵–۱۱۶۱ |
|||||||
|
||||||||
|
||||||||
|
||||||||
|
||||||||
|
||||||||
این یک مقالهٔ خرد پیرامون افراد است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |