الفبای فارسی
|
الفبای پارسی گروه سیودوگانهٔ حروف (اَشکال نوشتاری) در خط فارسی است که نمایندهٔ نگاشتن (همخوانها یا صامتها) در زبان فارسی است و حروف بیصدا نام دارند. به این گروه از حروف (اَشکال)، حروف الفبا یا حروف هجای فارسی میگویند.
این حروف۳۲گانه، دارای حالتهای متفاوت نوشتاریاند. یک حرف یا یک شکلِ یکسان از یک حرف ممکن است نمایندهٔ چند واج متفاوت باشد (مانند شکل: «ا»، از گروه «الف» که نمایندهٔ مصوت بلند ـا (مانند «باد» و «زاد») و هم صامتِ «همزه» (مانند «ابر» و «امروز» و «اردک») هر دو میتواند باشد)، و برعکس، ممکن است چند حرف متفاوت همگی اشاره به یک واج یکسان داشته باشند (مانند حروف متفاوت: س، ص، ث که همه مشترکاً نشانهٔ واج صامتِ «س» میباشند).
درضمن، برای نگاشتن واکههای بلندِ سهگانه (ا، ی، و) نیز از سه تا از حروف الفبا کمک گرفته میشود که با سه صامتِ «الف»، «واو» و «ی» همشکل نوشته میشوند. واکههای کوتاه معمولاً بدون علامت و در موارد ضروری با علامتهای «زیر» (فتحه ـَ)، «زِبَـر» (کسره ـِ) و «پیش» (ضمه ـُ) مشخص میگردند. به علامتهای بهکاررفته برای واکهها «حروف صدادار» (بلند و کوتاه) گفته میشود.
محتویات
ویژگیهای الفبای فارسی[ویرایش]
زبان فارسی |
---|
گونههای منطقهای و اجتماعی
دستور زبان: ویژگیهای زبان: نوشتار:
گسترۀ جغرافیایی: |
اساس الفبای فارسی با الفبای عربی یکی است، اما الفبای فارسی دارای چهار حرف است که واجهای متناظر آنها در عربی استاندارد وجود ندارد. برخی از حروف فارسی با حروف متناظر خود در عربی متفاوت هستند؛ مثلاً حرف «ک» در فارسی در حالت پایانی یا تنها با سرکش نوشته میشود درحالیکه این حرف در عربی در این دو حالت بدون سرکش بصورت «ک» نوشته میشود. همچنین حرف «ی» در حالت پایانی در فارسی بدون نقطه است، اما در عربی با دو نقطه بصورت «ی» نوشته میشود. برخی از حروف در فارسی دارای بیش از یک شکل هستند، مانند حرف «هـ».
الفبای فارسی شامل ۳۳ حرف است.[۱]
ترتیب الفبای فارسی[۲][ویرایش]
ترتیب و نام ۳۳ حرف فارسی عبارت است از:
شماره | نام | DIN 31635 | الفبای آوانگاری بینالمللی (IPA) | شکلها | |||
---|---|---|---|---|---|---|---|
پایانی | وسط | ابتدائی | تنها | ||||
۱ | ء (همزه)[۲] | ʾ | [ʔ] | ـئ ـأ ـؤ | ـئـ | ئـ | ء أ |
۲ | الف | ā | [ɒ] | ـا | آ / ا | ||
۳ | بِ | b | [b] | ـب | ـبـ | بـ | ب |
۴ | پِ | p | [p] | ـپ | ـپـ | پـ | پ |
۵ | تِ | t | [t] | ـت | ـتـ | تـ | ت |
۶ | ثِ | s̱ | [s] | ـث | ـثـ | ثـ | ث |
۷ | جیم | j | [d͡ʒ] | ـج | ـجـ | جـ | ج |
۸ | چِ | č | [t͡ʃ] | ـچ | ـچـ | چـ | چ |
۹ | حِ | ḥ | [h] | ـح | ـحـ | حـ | ح |
۱۰ | خِ | x | [x] | ـخ | ـخـ | خـ | خ |
۱۱ | دال | d | [d] | ـد | د | ||
۱۲ | ذال | ẕ | [z] | ـذ | ذ | ||
۱۳ | رِ | r | [ɾ] | ـر | ر | ||
۱۴ | زِ | z | [z] | ـز | ز | ||
۱۵ | ژِ | ž | [ʒ] | ـژ | ژ | ||
۱۶ | سین | s | [s] | ـس | ـسـ | سـ | س |
۱۷ | شین | š | [ʃ] | ـش | ـشـ | شـ | ش |
۱۸ | صاد | ṣ | [s] | ـص | ـصـ | صـ | ص |
۱۹ | ضاد | z̤ | [z] | ـض | ـضـ | ضـ | ض |
۲۰ | طا | ṭ | [t] | ـط | ـطـ | طـ | ط |
۲۱ | ظا | ẓ | [z] | ـظ | ـظـ | ظـ | ظ |
۲۲ | عین | ʿ | [ʔ] | ـع | ـعـ | عـ | ع |
۲۳ | غین | ġ | [ɣ] / [ɢ] | ـغ | ـغـ | غـ | غ |
۲۴ | فِ | f | [f] | ـف | ـفـ | فـ | ف |
۲۵ | قاف | q | [ɢ] / [ɣ] / [q] (in some dialects) | ـق | ـقـ | قـ | ق |
۲۶ | کاف | k | [k] | ـک | ـکـ | کـ | ک |
۲۷ | گاف | g | [ɡ] | ـگ | ـگـ | گـ | گ |
۲۸ | لام | l | [l] | ـل | ـلـ | لـ | ل |
۲۹ | میم | m | [m] | ـم | ـمـ | مـ | م |
۳۰ | نون | n | [n] | ـن | ـنـ | نـ | ن |
۳۱ | واو | v / ū / ow | [v] / [uː] / [o] / [ow] / [oː] (in Dari) | ـو | و | ||
۳۲ | هِ | h | [h] | ـه | ـهـ | هـ | ه |
۳۳ | یِ[۲] | y / ī / á | [j] / [i] / [ɒː] / [eː] (in Dari) | ـی | ـیـ | یـ | ی |
نمایش واکهها (مُصَـوِّتها) در الفبای فارسی[ویرایش]
واکهها (یا مصوتها) در زبان فارسی دو دستهٔ بلند و کوتاه هستند.
واکههای بلند سه تا هستند و «آ»، «او»، و «ای» نامیده میشوند چون با سه حرف (الف کشیده - واو - ی) که درحقیقت برای نمایش سه همخوان (صامت) هستند نمایش داده میشوند حروف صدادار نیز نامیده میشوند.
واکههای کوتاه نیز سه تاهستند و زِبَـر (فتحه)، زیر (کسره)، و پیش (ضمه) نامیده میشوند که در موارد ابهامزدایی بهصورت سه نشانه (ـَــِــُ) به حروف اضافه میشوند. در حروف الفبا نماینده ندارند و در مقابل حرف (شکل)، به آنها «حرکت» (نشانه) میگویند.
نمایش همخوانها (صامت) در الفبای فارسی[ویرایش]
درحقیقت ۳۳ حرف الفبای فارسی برای نمایش همخوانها میباشند. (برای نمایش مصوتهای بلند هم از سه حرف نماینده همخوانها کمک گرفته میشود)
همخوانها (صامتها) در الفبای فارسی امروزی عبارتند از:
دبیرهها | نمایندهٔ آوایی فارسی | آوا | دبیرهها | نمایندهٔ آوایی فارسی | آوا |
---|---|---|---|---|---|
ا (ء)، ع | ا (ء) | a | ب | ب | b |
پ | پ | p | ت، ط | ت | t |
ث، س، ص | س | s | ج | ج | j |
چ | چ | č | ح، ه | ه | h |
خ | خ | ẍ | د | د | d |
ذ، ز، ض، ظ | ز | z | ر | ر | r |
ژ | ژ | ž, jh | ش | ش | š, sh |
غ، ق | ق | q | ف | ف | f |
ک | ک | k | گ | گ | g |
ل | ل | l | م | م | m |
ن | ن | n, ŋ[۳] | و | و | v |
ی | ی | y |
گ چ پ ژ (و)[ویرایش]
در الفبای زبان عربی چهار حرف «گ چ پ ژ» وجود ندارد. عربزبانها، به جای این ۴ حرف، بیشتر حرفهای «ف ک ز ج، تش، ق» را استفاده میکنند. همچنین حرف «ک» از زبان فارسی را نیز گاهی با حرف «گ» بهصورت یکسان معرب میسازند. درمورد «و» فارسی نیز عموماً آن را به «ف» تبدیل میکنند؛ بهکار نبردن این حرفها بهخودیِ خود در یک زبان ایراد بهشمار نمیرود، اما پس از ورود اسلام به ایران الفبای عربی برای نوشتن خط پارسی بهکار گرفته شد. نپذیرفتن و بهکار نبردن چهار حرفِ «گ چ پ ژ» توسط اعراب سبب گردید که آنها بهجای تغییر و بِهسازی زبان خود، به دستکاری در دیگر زبانها بپردازند[نیازمند منبع] و بسیاری از واژههای ایرانی و پارسی را به سوی نابودی پیش ببرند. هجوم زبان عربی آسیبهایی بر زبان پارسی وارد نموده و سبب فراموشی و گاهی نابودی برخی از واژههای ایرانی شدهاست. این دگرگونی در زبان پارسی تا آن اندازه گسترش یافته که حتی نام زبان پارسی به فارسی تغییر یافتهاست. دگرگونیهای زبان پارسی، از برای مشکلات خویش نیست، بلکه بار مشکلات زبانی دیگر را بر دوش میکشد.[۴][۵]
واژههای آسیبدیده در زبان پارسی، بهدلیل نبودِ گ چ پ ژ در زبان عربی:
- واژههای با واج «گ» (مانند گرگانی = جرجانی، بزرگمهر = بوذرجمهر)
- واژههای با واج «چ» (مانند چمکران = جمکران، چاچرود = جاجرود)
- واژههای با واج «پ» (مانند پارس = فارس، پردیس = فردوس، پیل = فیل)
- واژههای با واج «ژ» (کژ = کج، لاژورد= لاجورد)
- همچنین بسیاری از واژههای پارسی که دارای واجهای «گ چ پ ژ» بودهاند بهجای دگرگونی در یک واج، بهصورت یکپارچه با واژهٔ عربیِ دیگری جایگزین شدهاند. (مانند کژدم>> عقرب، ژرفا>> عمق، آرامگاه>> مقبره، واژه>> کلمه، سرچشمه>> منبع)[۴]
دگرگونی الفبای فارسی[ویرایش]
به واسطه استعمال کلمات عربی و ترکی هشت حرف دیگر به الفبای فارسی اضافه شدهکه عبارت است از: ح . ث. ض . ع. ق . ص. ط . ظ. این حروف در زبان فارسی وجود ندارند و هر کلمهای که یکی از حرف را دارد فارسی نیست.[۶] در حدود صد سال گذشته، اندیشگران پرشماری ایدهٔ بحثانگیزِ دگرگونی الفبای فارسی و بهویژه جایگزینکردن آن با الفبای لاتین را طرح کردهاند. یحیی ذکا در متن مهمی بهسال ۱۳۲۹ با نام در پیرامون خط فارسی، شماری از چهرههایی را که از آغاز مشروطه و در جریان آشنایی ایران با جهان مدرن، خواهان دگرگونی بنیادین خط فارسی شدهاند، معرفی و بررسی کرده است. موج نخستِ دگرگونیخواهان را چهرههایی چون میرزا فتحعلی آخوندزاده یا یوسف مستشارالدوله تشکیل میدادند. آنها دریافتند که دشواری بزرگ خط عربی، جداجدا (یا بهاصطلاح «آلفابتی») نبودن حرفهای آن است.[۷]
ترکیه در سال ۱۹۲۹ میلادی الفبای ترکی استانبولی را رسمی ساخت و این به شکلگرفتن موج تازهای از طرفداران لاتیننویسی فارسی انجامید. صادق هدایت در مصاحبهای در پاسخ به این پرسش که «آیا شما معتقدید که خط فارسی باید عوض شود؟» میگوید: «چرا که نه؟ این چه تعصبی است که همه راجع به خط دارند؟ خط فقط وسیلهٔ نوشتن و خواندن است. مگر زبان ما عربی است که فقط باید به عربی بنویسیم؟»[۸]
دربرابر، مخالفها گسستهشدنِ پیوند ایران جدید با میراث ادبیاش و دشوار بودن چنین دگردیسیای را برای مقاومت در برابر تغییر مطرح میکردند. مجتبی مینوی در پی راهی سوم برآمد؛ او مینویسد:
- «آی شما که خط تازه پیشنهاد کردهاید یا معتقد به دور ریختن این خط فعلی هستید! به اقوال سایرین هم گوش بدهید و دلایل مخالفت آنها را بدانید؛ و آی شما که متصل فریاد میزنید اینها زبان و ادبیات و ملیت ما را میخواهند از میان ببرند و رابطهٔ ما را با گذشتهٔ خودمان و با همسایگان و همسنخهای فعلیمان قطع کنند! گوش بدهید، شاید بشود راهی بینابین پیدا کرد بهطوری که مقصود هر دو طرف حاصل شود».
- [۹]
روش آموزش الفبای فارسی[ویرایش]
الفباها به سه گروه آوایی،[۱۰] غیرآوایی[۱۱] و نیمه آوایی[۱۲] تقسیم میشوند. روشهای آموزش الفبا نیز به سه دسته تقسیم میگردند: روش تحلیلی، روش کلی و روش ترکیبی. روش تحلیلی برای آموزش الفباهای آوایی به کار میرود. در روش تحلیلی، کلمه به صداهای تشکیل دهندهٔ آن تجزیه شده و سپس نوشتن آموزش داده میشود. در روش کلی، نوشتن کل کلمه آموزش داده میشود.[۱۳] روش کلی برای آموزش الفباهای غیرآوایی به کار میرود. روش ترکیبی برای آموزش الفباهای نیمه آوایی به کار گرفته میشوند. الفبای فارسی در زمرهٔ الفباهای نیمه آوایی قرار دارد و برای آموزش آن از روش ترکیبی استفاده میشود. روش ترکیبی بهترین روش برای آموزش الفبای نیمه آوایی فارسی است. در آموزش الفبای فارسی هرگاه حرف مورد نظر آوایی باشد ازروش تحلیلی، و هرگاه غیرآوایی باشد از روش کلی استفاده میگردد.[۱۴]
الفبای اردو[ویرایش]
الفبای زبان اردو نیز بر پایه الفبای فارسی بنیان نهاده شده که با افزودن چهار حرف دیگر به الفبای فارسی تشکیل شدهاست. این چهار حرف عبارتاند از: ٹ، ڈ، ڑ، ی. «ه» دوچشم نیز در اردو با حرفی دیگر نمایش داده میشود بهصورت: ه.[۱۵] این چهار حروف خود گویای مشتق شدن الفبای فارسی از الفبای پهلوی و اوستایی است.
الفبای جاوی[ویرایش]
الفبای جاوی، که الفبای رایج در اندونزی است، به الفبای فارسی شباهت دارد. در این الفبا «چ» همانند فارسی، «گ» بهصورت نقطهدار «ڬ»، «ژ» بهصورت «ڠ» و «پ» بهصورت «ﭪ» نوشته میشود.
جستارهای وابسته[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
- ↑ علیاکبر دهخدا، ج۸، ص۴۴ «الفبای فارسیِ امروزین مرکب از سیوسه حرف است بدین قرار: ا، ء، ب، ...»
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ مسعود تاکی، دکتر حسین داودی، دکتر محمدرضا سنگری. فارسی اول ابتدایی. تهران: شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران، 1394.
- ↑ تلفظ قدیم «ن»، هنگامی که نون ساکن پیش از ک و گ بیاید، میتواند تلفظ شود.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ تأثیر زبان فارسی بر زبان و ادبیات شبه قاره هند، حوزه هنری، محمد عجم
- ↑ اهمیت زبان فارسی در عصر دهکده جهانی محمد عجم - همشهری آنلاین (بازنشر در دیلمستان)
- ↑ مقدمه لغت نامه معین صفحهٔ 10 تا 15.
- ↑ ذکا، یحیی. ۱۳۲۹. در پیرامون خط فارسی. چاپخانهٔ نقش جهان.
- ↑ استادی، کاظم. ۱۳۹۱. فعالان «اصلاح الفبا» و تغییر خط در دوران معاصر. نشر علم. صفحهٔ ۲۲۰.
- ↑ مینوی، مجتبی. ۱۳۴۴. اصلاح یا تغییر خط فارسی. یغما.
- ↑ یک علامت در برابر یک صدا
- ↑ یک علامت برای بیش از یک صدا
- ↑ چند صدا در برابر یک علامت مانند و یا چند علامت دارای یک صدا مانند ذ، ز، ظ، ض
- ↑ صفارپور
- ↑ کتاب درسی مراکز تربیت معلم
- ↑ ویکیپدیای اردو
منابع[ویرایش]
- ابوالقاسمی، محسن، تاریخ زبان فارسی، سازمان سمت، ۱۳۷۳.
- دهخدا، علیاکبر. لغتنامه دهخدا جلد۸ شماره مسلسل۸۶. زیر نظر دکتر محمد معین. تهران: دانشگاه تهران، سازمان لغتنامه، ۱۳۴۲.
- صفارپور، عبدالرحمن. روش تدریس فارسی ابتدایی. انتشارات آموزش و پرورش
- روش تدریس فارسی ابتدایی، کتاب درسی مراکز تربیت معلم، کد۶۰۰۴، انتشارات آموزش و پرورش
- الِفبای فارسی - The Persian alphabet. University of Hanover. 12 December 2011.
- «ویژگیهای خطّ فارسی» در وبگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسی