ترجمه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
برگردان میان زبان‌های گوناگون

صنعت و هنر ترجمه یا برگردان کار درک و تفسیر موضوعات، معانی، و مفاهیم پدید آمده در یک زبان (زبان مبدأ)، و سپس انتقال، معادل‌یابی و بازسازی آنها در زبانی دیگر (زبان مقصد) را بر عهده می‌گیرد.

مترجمان کم‌تجربه در این فنّ ظریف، ممکن است براین باور باشند که در زبان و ترجمه، درست همانند علمی دقیق، می‌توان هر واژه و مفهومی را هم به طور دقیق تعریف و درک کرد، و هم آنها را به شیوه‌ای شفاف با پیوندهای متقابل و کاملاً ثابت، از دو حوزهٔ زبانی متفاوت به هم اتصال داد. هر چند چنین برخوردی ممکن‌است در مورد زبان‌های برنامه‌نویسی رایانه‌ای و زبان‌های ماشینی دیگر (همچون هوش مصنوعی) تا اندازه‌ای میسّر باشد، در خصوص زبان‌های طبیعی انسانی دور از واقعیّت و امکان است.

بیشتر این پیچیدگی‌ها به طبیعت و نقش بی‌همانند زبان در تمامی تجربه‌ها و فرایندهای حیات انسانی چه در سطوح فردی و شخصیتی، و چه در ترازهای اجتماعی و فرهنگی بازمی‌گردد.

کت فورد ترجمه را چنین تعریف کرده‌است:

جایگزینی مواد متنی یک زبان با مواد متنی برابر، در زبان دیگر.

ترجمه به بیان رومن یاکوبسن:

ترجمه یا واقعیت تازهٔ ادبی صرفاً رابطهٔ بینامتنی با شعر یا اثر قبلی دارد.

عوامل بسیاری در تبلور معنایی یک متن دخالت دارند و در درک مطلب یک متن، یعنی شناسایی دقیق این عوامل از جانب مخاطب. گاه ممکن است معنای متکلم و معنای مخاطب با هم تفاوت داشته باشد. یعنی آنچه مورد نظر متکلم است با آنچه مخاطب برداشت می‌کند، فرق داشته باشد و یا مخاطبان معانی متفاوتی را از یک متن برداشت کنند. این امر بیان کننده این مطلب است که عوامل بسیاری درداد و ستدهای زبانی حاکم‌اند که متون و ابزارهای نظام زبان (صداها، دستورها و واژگان) تنها یکی از آنها هستند.

پیرامون واژه

واژهٔ «ترجمه» در پهلوی به‌صورت «ترگمان» به معنی مترجم به‌کار رفته‌است و در نوشته‌های آشوری به‌صورت «ترگومانو» دیده شده‌است.[۱] همچنین در پارسی سره (فارسی خالص)، از واژه‌های «پچواک» و «برگردان» به جای «ترجمه» استفاده می‌کنند.

انواع

انواع ترجمه با توجه به روشی که مترجم انتخاب می‌کند عبارتند از:

  1. ترجمه لفظی: ترجمه متن کلمه به کلمه و بدون توجه به ترکیب کلمات و قرار دادن آنها در جایگاه مناسبشان با توجه به زبان مقصد.
  2. ترجمه معنوی: که بهترین نوع ترجمه است. گاهی ترجمه علاوه بر اینکه مطابق با متن می‌باشد، با توجه به زبان مقصد و نحوه ترکیب کلمات در آن زبان انجام می‌شود.
  3. ترجمه آزاد: این نوع ترجمه به گونه‌ای است که مترجم، خود را در بند و اسیر عبارات نمی‌سازد و به دلخواه خود و متناسب با وضعیت دست به تغییراتی می‌زند.
  4. ترجمه داستانی یا روایتی: گاهی ممکن است مترجم، مفهوم و ریشه متن را گرفته و آن را به شکل داستان بیان کند.[۲]

پیشینه

پیشینه در ایران

پیشینهٔ ترجمه در ایران به روزگار هخامنشیان می‌رسد (۵۵۹–۳۲۱ ق. م). گستردگی این شاهنشاهی و ارتباطات گستردهٔ آن با سرزمین‌های دیگر ترجمه را امری بایسته ساخته بود. کتیبه‌های هخامنشیان معمولاً به سه زبان فارسی باستان، اکدی، و ایلامی نوشته می‌شده است.[۳]

در مراکز علمی عصر ساسانیان، مانند سلوکیه، تیسفون، و گندی‌شاپور آثار فراوانی از زبان‌های گوناگون متداول در آن روزگار همچون سانسکریت، یونانی، لاتینی، و سریانی به پهلوی ترجمه می‌شد. نخستین ترجمهٔ دوران ساسانیان را مربوط به عصر خسرو اول انوشیروان می‌دانند. از نامدارترین آثاری که در این دوره ترجمه شد، باید به ترجمهٔ پنچه تنتره یا کلیله و دمنه از سانسکریت به فارسی پهلوی اشاره کرد.[۴]

همچنین، در آغاز تمدن اسلامی ترجمه‌های متعددی از کتب فلسفی و علمی یونانی به پهلوی موجود بود.[۵]

کار ترجمه در ایران با کتابهای درسی دارالفنون رونق گرفت و بر اثر احیاء صنعت چاپ و اعزام محصلین به خارج گسترش یافت. از آنجا که هدف تأسیس این مؤسسه تربیتی در زمان عباس میرزا و به پیشنهاد روشنفکران و آزادیخواهان، اخذ تمدن و علوم و معارف مغرب زمین عنوان شده بود، لذا به استخدام معلمین خارجی نیز اقدام گردید. همچنین کتب درسی خارجی در زمینهٔ علوم، ادبیات، تاریخ، پزشکی و غیره با کمک همین معلمین به فارسی برگردانده شد. پس از چندی به توصیهٔ عباس میرزا به ترجمه آثار ادبی نیز پرداختند. از آنجاکه محصلین بیشتر به فرانسه اعزام می‌شدند زبان فرانسوی در کشور رایج و با گستردگی آن نه تنها آثار نویسندگان فرانسوی بلکه آثار ادبی دیگر زبانهای اروپایی مثل آلمانی، روسی، لهستانی، مجاری، اسپانیایی، پرتغالی نیز به فارسی برگردانده شد. نخستین نمایش‌نامه‌ای که از فرانسه به فارسی ترجمه شد، نمایشنامه «مردم گریز»، اثر مولیر است. دو کتاب تاریخی «پطر کبیر» و «شارل دوازدهم» اولین سفارش ترجمه‌ای بود که عباس میرزا به میرزا رضا مهندس داد. "انحطاط و سقوط امپراطوری روم" سفارش دیگر او به همین مترجم بود. نهضت ترجمه و نشر کتاب پس از مرگ عباس میرزا و فتحعلی شاه، در دوران محمد شاه قاجار دچار فترت شد، ولی در عهد ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه به اوج خود رسید. محمد طاهر میرزا و محمدحسن خان اعتماد السلطنه پرکارترین مترجمان این دوره بودند. از مشهورترین ترجمه‌های محمد طاهر میرزا "سه تفنگدار"، «کنت مونت کریستو»، «لوئی چهاردهم و عصر و قرنش» را می‌توان نام برد. "طبیب اجباری"، «سرگذشت خانم انگلیسی»، «داستان روبنسون سوئیسی» و «شرح احوال کریستف کلمب» نیز از بهترین آثار ترجمه اعتمادالسلطنه به شمار می‌رود. البته اکثر این ترجمه‌ها، بیش از آنکه یک ترجمه باشند، اقتباس، یا به قول درایدن ،imitation هستند. پس از جنگ جهانی دوم، زبان انگلیسی جای زبان فرانسه را به عنوان زبان دوم گرفت و گسترش روزافزون یافت. امّا با وجود اینکه انگلیسی امروزه زبان دوم اکثریت محصلین ایرانی به شمار می‌رود، در قلمرو ادبیات هنوز هم بهترین مترجمان ما اغلب کسانی هستند که از زبان فرانسه ترجمه کرده‌اند.[۶]

مدل‌های زبان‌ها

جمع یا مفرد

از جمله عوامل تأثیرگذار در گیرایی و روانی ترجمه رعایت هر چه ظریفتر اصول مربوط به انتخاب صیغه‌های مفرد و جمع به هنگام ترجمهٔ عناوین و مفاهیم است. زبان‌های گوناگون تمایلات و رفتارهای خاص خود را از این منظر دارا هستند که در ترجمه مهم و جالب توجه‌است. برای شروع می‌شود ترجمه‌های علمی کمی قدیمی‌تر صورت گرفته در زبان فارسی را با معادل‌های آن‌ها در فرانسوی و انگلیسی مقایسه کرد:

نظریهٔ اعداد
Théorie des nombres
Number theory
نظریهٔ احتمالات
Théorie des probabilités
Probability theory
مکانیک سیالات
Mécanique des fluides
Fluid mechanics
مکانیک محیط‌های پیوسته
Mécanique des milieux continus
Continuum mechanics

در فارسی جمع استفاده شده، در فرانسوی هم جمع، ولی در انگلیسی مفرد (بجز در مورد مکانیک)

زبان و معانی فرهنگی

از آنجا که زبان‌های انسانی، همواره وجوه مختلفی از رخدادها و تجربیات دیروز و امروز متکلمان خود را بیان داشته‌اند، فرم‌ها و اشکال گرامری گوناگونی را هم برای بیان نقطه نظرهای خاص خود برگزیده‌اند.

مثال:

پانویس

  1. کزّازی، جلال‌الدین. ترجمانی و ترزبانی، کندوکاوی در هنر ترجمه. تهران: جامی، ۱۳۷۴؛ برگهٔ ۱۱ و ۱۲
  2. فن ترجمه، دکتر احمد فاضل سعدی، مترجم: خانم سهام مخلص
  3. Miremadi, Ali. Theories of Translation and Interpretation. Tehran: SAMT, 1371; page 42;
  4. همایی، جلال‌الدین. تاریخ ادبیات ایران. تهران: فروغی، 1340؛ برگهٔ ۱۴۶–۱۴۷؛
  5. صفا، ذبیج‌الله. تاریخ ادبیات ایران. تهران: فردوسی، ۱۳۶۶؛ جلد ۱؛ برگهٔ 104؛
  6. صفارزاده، دکتر طاهره. اصول و مبانی ترجمه. تهران: پارس کتاب، 1384؛ برگهٔ 18؛

پیوند به بیرون

منابع

جستارهای وابسته