خط عربی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
کاربرد خط عربی در جهان
گستره کاربرد خط عربی.
→ کشورهایی که خط عربی در آن‌ها خط رسمی است.
→ کشورهایی که در آن‌ها کاربرد خط عربی در کنار دیگر خط‌ها رسمیت دارد.

خط عربی شیوه کلی (الفبایی) یا شیوه‌های زیباشناسانه نوشتاری زبان عربی است که دیگر خطها مانند خط فارسی و اردو نیز از جهاتی متأثر از آن است. خط علاوه بر بررسی ترکیب الفبایی نوشتار هر زبان، بیشتر اشاره به شیوه‌های زیباشناسی هنری و کاربردی آن دارد و خط عربی نیز شیوه‌های هنری متعددی دارد.

تاریخچه خط عربی[ویرایش]

خط عربی پیش از اسلام[ویرایش]

اثری به دست نیامده است که بر آشنایی عرب حجاز به کتابت و خط در گذشته دور دلالت داشته باشد. آنان اندکی پیش از ظهور اسلام با خط و کتابت آشنا شدند. علت آن که کتابت و خط در میان عرب حجاز رایج نبوده، زندگی بدوی آنان بوده است. آنان همواره در حال کوچ و رفت و آمد و یا جنگ و غارت به سر می‌برده‌اند. این قبیل اشتغالات، آنان را از تفکر دربارهٔ صنایع و از جمله کتابت که از صنایع مدنیت و شهرنشینی است، بازمی‌داشت. جز آنکه برخی از آنان که به منظور تجارت به شام و عراق سفر می‌کردند، رفته رفته تحت تأثیر مردم متمدن آن مناطق قرار گرفتند و متخلق به اخلاق آنان شدند، و خط و کتابت را به عاریت از آنان گرفتند. از این رو با خط نبطی و یا سریانی آشنا شدند، و این دو نوع خط تا پس ازفتوحات اسلامی در عرب باقی و معروف بود.

از خط نبطی خط نسخ به وجود آمد که امروز نیز شناخته شده و باقی است و ازخط سریانی خط کوفی پیدا شد که خط حیری نامیده می‌شد. یعنی به «حیره» که شهری قدیمی و عربی در مجاورت کوفه است، منسوب بود، زیرا تغییر و تحول درخط سریانی در حیره رخ داد و پس از بنای کوفه و انتقال تمدن عرب به این شهر، اسم آن به خط کوفی تغییر کرد. این خط، زمانی طولانی میان عرب معروف ومتداول بود. خط نبطی را که به خط نسخ تبدیل شد، عرب‌ها در اثنای سفرهای تجاری خود به شام، از «حوران» آموختند. اما خط حیری و یا کوفی را از عراق گرفتند. عرب‌ها هردو خط را نخست در نامه‌ها و نوشته‌های عادی و سپس در نوشته‌های مهم، مانندقرآن و حدیث به کار گرفتند. یک دلیل بر آن که خط کوفی تحول یافته خط سریانی است، آن که عرب به جای «کتاب» می‌نوشتند «کتب» بدون الف، و نیز به جای «رحمان» می‌نوشتند «رحمن». این از ویژگی‌های خط سریانی است که الف ممدود را در اثنای کلمات، نمی‌آورند.

موقع ظهور اسلام خط و کتابت میان عرب حجاز رایج نبود. تنها معدودی کمتراز بیست نفر با خط و نوشتن آشنا بودند. پیامبر صلی الله علیه و آله آنان را برای کتابت وحی استخدام کرد و مسلمانان را به آموختن خط و کتابت تشویق نمود و روز به روز، تعداد کسانی که کتابت را می‌آموختند رو به فزونی نهاد. دو خط نسخ و کوفی میان مسلمانان باقی مانده و رواج یافت. مسلمانان نسبت به دگرگونی و تحسین و تزیین آن دو خط کوشیدند، تا آن که ابن مقله، در آغاز قرن چهارم هجری، در زیبایی خط نسخ کوشید و خط نسخ را به حد اعلای کمال خود به گونه‌ای که هم اکنون متداول است، رسانید. با گذشت زمان خط کوفی-بر خلاف خط نسخ-سیر قهقرایی داشت. این خط حدود دو قرن رواج داشت. سپس از میان رفت و از آن پس مصحف‌ها با خط زیبای نسخ نوشته می‌شد[۱]

Aram nabat arab syriac.png

خط عربی پس از اسلام[ویرایش]

برگی از قرآن بخط کوفی قرن ۱۰–۹ میلادی، دوران خلفای عباسی؛ آیاتی از سوره حج
برگی از قرآن بخط کوفی قرن ۱۱ میلادی؛ آیات اولیه سوره لیل

در آغاز دوران اسلامی مسلمانان تلاش کردند قرآن را به نگارش درآورند؛ و عدهٔ کمی از آنها که نوشتن می‌توانستند شامل «علی‌بن ابی طالب»، «عمربن خطاب» و «طلحة بن عبیدالله» قرآن را به نگارش درآوردند. در این نگارش از حروف نبطی یا سریانی(سطرنجیلی) استفاده شد. خط‌های نبطی و سریانی هر دو از خط آرامی منشأ گرفته بودند. در این خط ابهامات زیادی بود و حروف بدون نقطه نوشته می‌شدند و مصوت‌های کوتاه و برخی مصوت‌های بلند مانند «ا» در میان واژه‌ها نوشته نمی‌شد.


برای نمومه در این خط ب، ن، ت، ثوی همانند هم نوشته می‌شدند و یاح، خ، ج و یاسوشهمانند بودند.

پس از آنکه عرب‌ها ایران را تسخیر کردند، چون بیشتر عرب‌ها خواندن و نوشتن نمی‌دانستند، ایرانیان را برای کارهای دیوانی استخدام کردند. ایرانیان دیوان سالار نیز که پی به مشکلات خط عربی برده بودند تلاش کردند شیوه نوشتار را بهبود بخشند. ایرانیان با ذوق و سلیقه خود و با نیم نگاهی به خط پهلوی، خط نوشتاری را تکامل بخشیدند. در واقع خط عربی و فارسی کنونی، خطی است که ایرانیان در شکل گیری و تکامل آن سهم عمده‌ای داشته‌اند.[نیازمند منبع]

اعراب خط نداشته‌اند و خطی که از «‍حمیر» و «انبار» (استان انبار) به عربستان رفته و در زمان ظهور اسلام نشر یافته‌است، خط عربی نیست[نیازمند منبع]بلکه زبان عربی به این خط نوشته می‌شده‌است؛ و چون آثار مخطوط در قرون اولیه اسلامی و پس از آن، به زبان عربی نوشته می‌شد، خطی که با آن، زبان عربی ثبت می‌گردید، به نام خط عربی مشهور گردید.[نیازمند منبع]

شیوه‌های خط عربی[ویرایش]

نمونه‌ای از خط ثلث منسوب به یاقوت مستعصمی خوشنویس مشهور قرن ۷ ه.ق.
آیات ۸۸–۸۵ سوره آل‌عمران به خط توقیع و ترجمه زیرنویس به خط نسخ فارسی؛ قرآن قرن ۱۴ میلادی

خط عربی در آغاز در کلک (قلم) نسخ برگرفته از شیوه نگارش خط نبطی نوشته می‌شد. با فتح تیسفون کلک کوفی نیز بر آن اضافه شد که در کوفه رایج شد و این همان کلکی است که دیوانسالاران اصلاحات خود را بر آن اعمال کردند که بزودی در کلک (قلم) نسخ نیز انجام شد. سریانی‌های مقیم شام خط عربی را با چند قلم می‌نوشتند که از آن میان، کلک سطرنجیلی ویژه کتابت تورات و انجیل بوده‌است. کلک کوفی از کلک سطرنجیلی پدید آمد و هر دو قلم از هر جهت بهم می‌مانند.

بعدها در دوران عباسیان، کلک‌های دیگری نیز برای این خط رواج یافت که شامل قلم جلیل، قلم سجلات، قلم دیباج، قلم اسطور مار بزرگ، ثلاثین، قلم زنبد، قلم مفتح، قلم حرم، قلم مد مرآت، قلم عمود، قلم قصص و قلم حرفاج.

در زمان مأمون نویسندگی اهمیت پیدا کرد و نویسندگان در نیکو ساختن خط به پیکار پرداختند و چندین قلم دیگر به نام قلم مرصع، قلم نساخ، قلم رقاع، قلم غبارالحلیه، قلم ریاسی؛ و درنتیجه، خط کوفی به بیست شکل درآمد؛ ولی قلم نسخ، بهمان شکل پیشین در میان مردم و برای تحریرات غیررسمی معمول بود تا آنکه ابن مقله خوشنویس نامی متوفی به سال ۳۲۸ ه‍. ق. با نبوغ خود قلم نسخ را به گونه نیکویی درآورد سپس به بازبینی زمان، خط نسخ فروعی پیدا کرد و به گونه کلی دو خط نسخ و کوفی در نوشتار عربی معمول گشت و هر کدام از آن شاخه‌هایی داشت که در سده هفتم هجری مشهورترین آن به اقلام سته مشهور بوده است و به قرار زیر بوده‌است: ثلث، نسخ، محقق، ریحانی، توقیع و رقاع.

اگرچه بعضی نوشته‌اند که پیش از ۲۰۰ ه. ق خطوطی بجز خط کوفی دیده شده است، اما اکثر دانشمندان ابن مقله را اولین مبتکر و مخترع خط عربی دانسته‌اند و پس از وی افرادی چون محمد بن سمسانی و محمد بن اسعد شیوه او را فرا گرفتند و ابوالحسن علی بن هلال معروف به ابن بواب، این شیوه را از آن دو آموخت و تکمیل و تنقیح کرد و بیشتر خطوطی که ابن مقله پدیدآورده بود را کمال بخشید. ابن مقله در مورد اندازه حروف و اعتبار صحت آنها، کیفیت به دست گرفتن قلم و هنگام نوشتن و گذاردن بر روی کاغذ، ترتیب تراشیدن قلم و ملاکهای زیبایی خط و مانند اینها، مطالبی بیان داشته است.[۲]

دربارهٔ کلک‌های خط پارسی در تذکرهٔ مرآت‌الخیال آمده است که کلک‌های خط پارسی دربرگیرنده: ثلث، رقاع، نسخ، توقیع، پژوهشگر و ریحان است و باز در آنجا آمده که خط هفتم تعلیق است که از رقاع و توقیع برآمده.

طُغرای سلطان محمود دوم عثمانی، در آن نوشته شده: «محمود خان بن عبدالحمید مظفر دائماً»

جستارهای وابسته[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

منابع[ویرایش]

1-ر. ک:دائرة المعارف القرن العشرین، ج 3، ص621. جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلامی، ج3، ص60-58. ابن خلدون، المقدمة، ص 421-417. خلیل یحیی النامی، اصل الخط العربی، ج 3. ترکی عطیة، الخط العربی الاسلامی، ص 22. عبد الفتاح عباده،انتشار الخط العربی، ص 15-13. ناجی المصرف، مصور الخط العربی، ص 338. محمد طاهر الملکی الکردی، تاریخ الخط العربی و آدابه، ص 54

  • سهم ایرانیان در پیدایش و آفرینش خط در جهان، دکتر رکن‌الدین همایونفرخ، انتشارات اساطیر.
  • برجیان، حبیب، کتابت زبان‌های ایرانی، تهران، سروش، چاپ اول 1379