این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد.
در ایران، اسلام دین رسمی کشور و دین ۹۸ درصد جمعیت آن کشور است به طوری که ۹۰-۹۵ درصد آن شیعه و ۵-۱۰ درصد آن نیز سنیاند.[۲]
آشنایی ایرانیان به اسلام را میتوان به همان دوران پیامبر اسلام مرتبط دانست و شخصی چون سلمان فارسی که از اولین ایرانیان مسلمان بود. پیامبر اسلام نیز برای دعوت سرزمینهای مختلف به دین مبین اسلام پیامهایی را به سرزمینهای مختلف میفرستادند که یکی از این سرزمینها ایران بود. پیامبر اسلام نامهای را به پادشاه ایران خسرو پرویز فرستادند .
در دربار خسروپرویز، هنوز مترجم از خواندن نامه فارغ نشده بود که زمامدار ایران سخت برآشفت و نامه را از مترجم گرفت و پاره کرد.[۳]
اما ایرانیان آشنایی دیگری هم بعد از وفات پیامبر در دوران خلافت عمر فاروق (داماد علی) و در در دوران که همزمان با دوران ساسانیان و رخ دادن جنگ قادسیه به رهبری عمر فاروق بود نیز داشتند. بعد از جنگ یزدگرد سوم به استانهای مختلفی رفت و در مرو کشته شد.[۴]
Iran. . Encyclopedia of Britannica. بعد از سپری شدن چند سال در دوران صفویه، اسلام دین رسمی ایران شد[نیازمند منبع].
صفویان، آیین شیعه را مذهب رسمی ایران جای دادند و آن را به عنوان عامل همبستگی ملّی ایرانیان برگزیدند.[۵]
پروفسور ادوارد براون مورّخ انگلیسی: مسلّم است که قسمت اعظم کسانی که (در ایران) تغییر مذهب دادند، به طیب خاطر و به اختیار و اراده خود آنها بود؛ و پس از شکست ایران در قادسیه فی المثل چهار هزار سرباز دیلمی پس از مشاوره، تصمیم گرفتند به میل خود اسلام آورند، و به قوم عرب ملحق شوند. این عدّه در تسخیر جلولاء به تازیانکمک کردند، و اشخاص دیگر نیز گروه گروه به رضا و رغبت به اسلام گرویدند.[۶][منبع نامعتبر؟] و اشپولر نیز میگوید که: تقریباً تمام ایرانیان بدون اعمال زور و فشار خارجی قابل توجّهی از طرف فاتحان در مدّت قرون اندکی به اسلام گرویدند.[۷] و دوز مستشرق معروف هلندی نیز سخن او را تأیید کرده میگوید: مهمترین قومی که تغییر مذهب داد ایرانیان اند زیرا آنها بودند که اسلام را نیرومند و استوار نمودند، نه عرب.[۸] نچه جناب دوز در پایان سخنش میگوید بیانگر نکتهای قابل تامّل است. هر چند نقش اعراب مسلمان در شکل گیری تمدّن اسلامی ـ ایرانی را نباید فراموش کرد، امّا نقش برجسته ایرانیان در توسعه تمدّن و علوم اسلامی و تدوین هزاران کتاب در این زمینه، گویای عشق و علاقه مضاعف این قوم به مکتب اسلام است. این عشق و ارادت ایرانیان سبب شد تا این سرزمین مهد اندیشمندان اسلامی شود.
در طول چهار قرن پس از سقوط ساسانیان، ایرانیان به تدریج به اسلام گرویدند و بر پایهٔ اعتقادات تازه خود فرهنگی جهانی را شکل دادند که حاصل تلاقی سنتهای گوناگون بود. در نتیجه هنر و معماری اوج گرفت، علومی مانند پزشکی، شیمی و نجومی پیشرفتهای چشمگیر کرد و زبان فارسی با جذب واژگاه عربی گسترش بینظیر یافت.[۹]