مظفر بقائی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از مظفر بقایی)
پرش به: ناوبری، جستجو
مظفر بقائی
نماینده ادوار ۱۷–۱۵ مجلس شورای ملی
شروع به کار
۱۳۲۶
حوزه انتخاباتی کرمان
از بنیان گذاران جبهه ملی ایران
اطلاعات شخصی
تولد مظفر بقائی کرمانی
۱۲۹۱ خورشیدی
۱۹۱۱ (میلادی)
کرمان، ایران
مرگ ۲۷ آبان ۱۳۶۶ (۷۶ سال)
تهران
ملیت  ایران
حزب سیاسی حزب دموکرات ایران حزب زحمتکشان ایران
پیشه سیاستمدار- استاد دانشگاه تهران
دین اسلام

مظفر بقائی کرمانی (زاده تیر ۱۲۹۱ در کرمان - درگذشته ۱۳۶۶ در تهران) از فعالین سیاسی ایرانی و از بنیان‌گذاران جبهه ملی ایران بود.

زندگی سیاسی[ویرایش]

وی پسر میرزا شهاب راوری کرمانی، مشروطه‌خواه، نماینده دورهٔ چهارم مجلس شورای ملی از کرمان و از اعضای دادگستری در زمان رضا شاه بود.[۱][۲]

تحصیلات[ویرایش]

بقایی دارای دکترای فلسفه بود. مظفر بقایی در زمان رضا شاه برای تحصیل به فرانسه اعزام شد. او در سال ۱۳۱۷ پس از قطع رابطه ایران و فرانسه نتوانست از تز دکترای خود در دانشگاه سوربن دفاع کند و به ایران بازگشت. به دستور علی اصغر حکمت شورای عالی دانشگاه تهران تز بقایی را بررسی کرد و به او مدرک دکترا فلسفه اخلاق داده شد.[۳]

فعالیت‌های سیاسی[ویرایش]

با تأسیس حزب دموکرات ایران در دههٔ ۱۳۲۰ خورشیدی به رهبری احمد قوام بقایی به این حزب پیوست و در سال ۱۳۲۶ به عنوان کاندید حزب دمکرات از کرمان به مجلس پانزدهم راه یافت. او سپس حزب زحمتکشان ایران را با کمک خلیل ملکی راه اندازی کرد. در اسفند ۱۳۲۹ رزم‌آرا به قتل رسید و طرح ملی شدن نفت که بقایی یکی از امضاکنندگان آن بود، تصویب شد. بقایی خود را به عنوان یکی از چهره‌های اصلی نهضت ملی مطرح می‌کرد و به این عنوان نیز شناخته می‌شد. در این دوران بقایی با خلیل ملکی همکاری نزدیکی را آغاز کرد. آشنایی و همکاری مظفر بقایی با خلیل ملکی از حدود سال‌های ۱۳۲۸ و ۱۳۲۹ با وساطت جلال آل احمد و در رابطه با انتشار روزنامه شاهد آغاز شده بود.[۴] سرانجام او در اواخر اردیبهشت ۱۳۳۰[۵] همراه با خلیل ملکی حزب زحمت‌کشان ملت ایران را تأسیس کرد.

بقائی از بنیان گذاران جبهه ملی بود ولی از سال ۱۳۳۱ شروع به مخالفت با دکتر مصدق کرد و تا کودتای ۲۸ مرداد از سرسخت‌ترین مخالفان او بود.

ابوالقاسم کاشانی و مظفر بقایی در خانه تخریب شدهٔ دکتر مصدق، ۲۹ امرداد ۱۳۳۲

اوایل سال ۱۳۳۲ عملیات دو سازمان ام‌آی۶ و سیا علیه نهضت ملی ایران شدت گرفت. در ۱ اردیبهشت ۱۳۳۲ سرتیپ افشارطوس رئیس شهربانی دولت مصدق، به دست عوامل بقایی و فضل‌الله زاهدی ربوده و کشته شد.[۶] هم چنین هواداران او در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سرگرد محمود سخایی رئیس وقت شهربانی کرمان را به طرز فجیعی به قتل رساندند.[۷][۸][۹] بقایی ۲۰ روز پس از کودتا به کرمان رفت و از عاملین قتل سرگرد سخایی تقدیر کرد.[۱۰]

در ماجرای کودتای ۲۸ مرداد نیروهای دکتر مظفر بقایی از افرادی بودند که به خانه مصدق حمله بردند. آنان در عملیات کودتا نیز نقش فعال داشتند.[۹] سرانجام کودتای ۲۸ مرداد پیروز شد و دولت دکتر مصدق با کمک بقائی و حزب زحمت‌کشان ملت ایران و دو سازمان خدمات مخفی اطلاعاتی بریتانیا و سیا سرنگون شد. به این دلیل مطبوعات پس از کودتا بقایی را یکی از رهبران قیام ملی علیه دولت دکتر مصدق معرفی کردند.

مظفر بقایی و ولایت فقیه (وصیت‌نامه)[ویرایش]

مظفر بقایی در روز رفراندوم قانون اساسی جمهوری اسلامی در یک سخن رانی (در دفتر حزب زحمت‌کشان) که به عنوان وصیت نامه سیاسی او معروف است در رابطه با قانون اساسی مطالبی مطرح کرد که با توجه به عضویت حسن آیت (که از شاگردان او بود) در هیئت رئیسه مجلس خبرگان قانون اساسی و ارایه ۴۰ صفحه اصلاحیه برای پیش نویس قانون اساسی توسط حزب متبوع او از اهمیتی والا در تاریخ سیاسی ایران برخوردار است. این وصیت نامه که در مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی نگهداری می‌شد و تنها با اجازه شخص رئیس مجلس قابل دسترسی بود در سال ۱۳۸۵ به سرقت رفت.[۱۱][۱۲][۱۳]

زندان و مرگ مشکوک[ویرایش]

او پس از انقلاب به اتهام توطئه علیه نظام زندانی شد و در سال ۱۳۶۶ بدرود زندگی گفت. علت مرگ او به درستی مشخص نیست. دلیل آن بیماری سفلیس اعلام شد اما به ماجرای قتل‌های مخالفان جمهوری اسلامی (قتل‌های زنجیره‌ای) نسبت داده می‌شود.[۱۴] جسد او در آرامگاه خانوادگی مظفر بقائی کرمانی در گورستان بهشت زهرا مدفون است.

سعیدی سیرجانی در مورد مرگ مظفر بقائی چنین گفته است:

من در سفر بودم که خبر آخرین گرفتاری دکتر بقائی را شنیدم و بلافاصله به چند نفری که در اتاقم نشسته بودند گفتم «کارش تمام شد» و با قاطعیت برایشان استدلال کردم که مردی که من می‌شناسم از این هردم بیلهایی نیست که بشود گریمش کرد و پشت تلویزیون آوردش و به خوردم نخوردمش انداخت. او شاگرد مکتب سقراط است و یقین دارم مثل سقراط مرد مردانه به استقبال اجل خواهد رفت.[۱۵]

جستارهای وابسته[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=1552
  2. پروژه تاریخ شفاهی ایران، مصاحبهٔ با حبیب لاجوردی
  3. ص ۱۹ خاطرات مظفر بقایی- مقدمه حمید سیف زاده. (تاریخ شفاهی هاروارد-نشرعلم-۱۳۸۲)
  4. دوبرادر، محمد حسین دانایی، انتشارات مؤسسه اطلاعات، تهران، چاپ دوم، سال1393
  5. http://tarikhirani.ir/fa/news/4/bodyView/781/0/حزب.زحمتکشان.ملت.ایران.و.مظفر.بقایی.html
  6. نخست وزیران ایران، از مشیرالدوله تا بختیار، دکتر باقر عاقلی، انتشارات جاویدان، صفحه ۷۷۴–۷۷۶
  7. «منوچهر سخایی و آن "پرستو" که دشنه‌آجین شد». خبرنامه گویا، ۹ اردی‌بهشت ۱۳۹۰. بازبینی‌شده در ۱۳ فروردین ۱۳۹۵. 
  8. «حزب زحمتکشان ملت ایران به دبیرکلی مظفر بقایی کرمانی». تاریخ ایرانی. بازبینی‌شده در ۱۳ فروردین ۱۳۹۵. 
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ «معمای دکتر مظفر بقایی کرمانی». وبگاه عبدالله شهبازی (مورخ). بازبینی‌شده در ۱۳ فروردین ۱۳۹۵. 
  10. «سلاخیِ سخایی در کرمان». روزنامه قانون، شماره ۶۶۸، ۳۰ آبان ۱۳۹۴. 
  11. وصیت نامه مظفر بقایی را از مجلس دزدیدند!
  12. راز وصیت‌نامه بقایی
  13. وصیتنامه مظفر بقایی در صندوق کارپردازی مجلس نیست! روزنامه اعتمادملی
  14. «تکثیر تاسف‌برانگیز «سعید امامی» پس از یازده سال». موج سبز آزادی، ، ۳۰ آبان ۱۳۸۸. 
  15. سعیدی سیرجانی، افسانه‌ها، صفحهٔ ۱۴

منابع[ویرایش]

حمید رضا مسیبیان / سرگرد سید محمود سخائی