مهرپرستی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
میترا و گاو نر (وَرزا): این دیوارنگاره از یک میترائیوم در مارینو ایتالیا است که صحنه قربانی کردن ورزا و دنباله فلکی ردای میترا را نشان می‌دهد.

مِهرپرستی یا آیین مهر آیینی بود که بر پایه پرستش «میترا» (در پارسی میانه «مهر») ایزد ایران باستان و خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ، در دوران پیش از آیین زرتشت بنیان نهاده شد. نوع دگرگون شده این آیین بعدها به صورت آیین رازوَری در امپراتوری روم اشاعه یافت و در طول سده‌های دوم و سوم پس از میلاد، در تمام نواحی تحت فرمانروایی روم، در سرزمین اصلی اروپا، شمال آفریقا و بریتانیا برپا بود و خدای آن «میتراس» (معادل یونانی میترا) نام داشت. رومیان از این آیین با عنوان «رازهای میتراس» و یا «رازهای پارسیان» یاد می‌کردند، ولی امروزه محققان با عنوان میترائیسم از آن یاد می‌کنند.[۱][۲]

پیروان میترائیسم رومی، برای پاگشایی، می‌بایست مناسکی مشتمل بر درجاتی هفت‌گانه را طی کنند. این مناسک در غارها و یا معابدی زیرزمینی و غارمانند به نام میترائیوم اجرا می‌شد. میتراس معمولاً به شکل مردی در حال قربانی کردن گاو نر تصویر می‌شد که اشخاص و همچنین حیوانات دیگری او را همراهی می‌کردند. مجموعه این نمادها به نشانه‌های ستاره‌شناسی، مانند اجرام آسمانی و صور فلکی تعبیر شده و «تاروکتونی» (گاوکُشی) نامیده می‌شود.[۳]

گرچه در اوایل سده چهارم میلادی و پس از پذیرفتن آیین مسیحیت توسط کنستانتین امپراتور روم، این دین همچون دیگر دینهای پاگان محو شد، اما تأثیری به‌سزا بر ادیانی چون مسیحیت بر جای گذاشت.[۴]

تاریخچه مهرپرستی[ویرایش]

پیش از زرتشت[ویرایش]

پیش از زرتشت پیامبر باستانی ایران (دست کم ۶ قرن پیش از میلاد و یا پیشتر)، ایرانیان دینی چندایزدی داشتند و میترا گرانقدرترین ایزد آنان محسوب می‌شد. او خدای پیمان و تعهد و سرسپردگی متقابل بود. در لوحی به خط میخی متعلق به پانزده قرن پیش از میلاد که شامل پیمان‌نامه‌ای بین هیتی‌ها و میتانی‌ها می‌باشد، به میترا سوگند یاد شده‌است.[۲]

هخامنشی[ویرایش]

از دوران داریوش بزرگ هخامنشی به بعد، آیین زرتشت، دین رسمی ایران بوده است. با اینحال، داریوش و جانشینانش قصد نداشتند شرایط سیاسی سختگیرانه‌ای ایجاد کنند تا باورهای قدیمی را که همچنان نزد بسیاری از نجیب‌زادگان محبوب بود، از میان بردارند. بدینسان آیین زرتشت، رفته‌رفته با عناصر آیین چند ایزدی قدیم در هم آمیخت و یَشت‌هایی در ستایش ایزدان کهن سروده شد. یشتی در اوستا به نام مهریَشت به مهر یا میترا اختصاص داده شده‌است که در آن مهر، ایزدی نظاره‌گر بر همه چیز، روشنایی آسمانی، نگاهبان پیمان‌ها، محافظ نیکوکاران در این گیتی و در آخرت و بالاتر از هر چیز، دشمن بزرگ اهریمن و تاریکی و خداوند نبرد و پیروزیها تصویر شده‌است.[۲]

در آیین مختلط دوران پایانی سلسله هخامنشیان، جنبه زرتشتی به وضوح بر جنبه چندخدایی پیشین آن چیرگی یافته و دیگر از قربانی‌کردن، که پیروان زرتشت از آن نفرت داشتند، یادی نمی‌شود.[۲]

مهرپرستی در دوره سلوکیان و اشکانیان و راهیابی آن به اروپا[ویرایش]

میترا با کلاه فریگی در سمت راست و آنتیوخوس اول شاه کوماژن در سمت چپ، (نقش برجسته متعلق به سده نخست پیش از میلاد در کوه نمرود.)

اگرچه پس از حمله اسکندر مقدونی و فتح سرزمینهای امپراتوری ایران توسط او در حدود ۳۳۰ سال پیش از میلاد، ساختار اجتماعی پیشین ایران از هم پاشید و برای مدتها اثری از مهرپرستی در این سرزمین نبود، نجیب‌زادگان مناطق مختلف در سرزمینهای غربی امپراتوری پیشین ایران، پرستش میترا یا مهر را از سرگرفتند. شاهان و نجبای مرز ایران و دنیای روم و یونان از جمله سرزمین آناتولی (آسیای صغیر) همچنان بر این کیش بودند.[۲] تیرداد اول شاه ارمنستان، در هنگام تاجگذاری خویش به سال ۵۷ پس از میلاد، نرون امپراتور روم را حکمران بزرگ خود اعلام نمود و آداب و تشریفات مهرپرستی را به نمایش گذاشت و اعلام نمود که ایزد پیمان و دوستی، رابطه دوستانه‌ای را بین ارمنیان و رومیان مقتدر برقرار نموده‌است. میتراداد یا مهرداد ششم، شاه پُنتوس، احتمالاً یک مهرپرست بوده‌است و متحدانش یعنی دریانوردان کیلیکیه در حدود ۶۷ سال پیش از میلاد، آداب و مناسک میترایی را برگزار می‌نمودند. همچنین آنتیوخوس یکم پادشاه کوماژن (جنوب شرق آسیای صغیر) میترا را تکریم و ستایش می‌نمود.[۲]

تا آغاز قرن دوم میلادی آثار کمی پیرامون میترا ایزد ایرانی در سرزمین روم یافت شده‌است در صورتی که از سال ۱۳۶ میلادی به بعد صدها کتیبه و سنگ‌نبشته وقف شده به این ایزد وجود دارند. شرح سبب این تجدید محبوبیت آسان نیست و امروزه یک نظریه اینست که شاید آیین میتراییسم قدیمی، توسط نابغه‌ای مذهبی که در حدود صد سال پس از میلاد می‌زیسته‌است تجدید بنا گردیده و به منظور پذیرفته شدن مناسک باستان ایرانی در سرزمین روم، تفسیر و تعبیری افلاطونی و جدید به آن بخشیده شده‌است.[۲][۵]

میترایسم رومی در سده‌های سوم و چهارم میلادی به اوج خود رسید و بویژه در میان سربازان رومی باورمندان بسیاری داشت. پس از گرایش کنستانتین کبیر امپراتور روم به آیین مسیحیت که در ان هنگام گسترش یافته بود و پس از پیروزی او در نبرد به سال ۳۱۲ میلادی که طی آن همه کیش‌ها و آیینهای غیرمسیحی ممنوع اعلام شد آیینهای مهرپرستی نیز در مغرب‌زمین از رواج افتاد.[۲] گرچه نمادها و پرستشگاه‌های آن در سراسر اروپا و مفاهیم آیین مسیحی و رفتارهای مسیحیان باقی‌مانده‌است.

مهرپرستی در دوره ساسانیان[ویرایش]

نقشی از تاق بستان در کرمانشاه ایران. در این نقش شاه ساسانی شاپور دوم در میان و در سمت چپ وی اهورا مزدا که حلقهٔ فر ایزدی را به منظور تاجگذاری به او می‌دهد، بر روی دشمنی به خاک افتاده (یولیانوس امپراتور روم) ایستاده‌اند. درسمت راست شاه، میترا یا مهر، که پیکان‌های نوری همچون خورشید از سر او در تمامی سمت‌ها پراکنده شده، شاخه‌ای از نبات که «برسم» نام دارد را در دست گرفته‌است و بر روی گل نیلوفری ایستاده‌است.[۶]

شاپور دوم ساسانی به مهر سوگند خورد که آسیبی به پادشاه ارمنستان نمی‌رساند. در نقش رستم هم میترا دیده می‌شود.

تاریخچه مهرپرستی در آسیای صغیر[ویرایش]

فریگی‌ها و پُنتی‌ها مهرپرست بودند. مهرداد کبیر هم مهرپرست بود.

اسطوره مهر[ویرایش]

نقش میترا در پشت و روی یک کنده کاری متعلق به سده دوم یا سوم پس از میلاد.

در اروپا بسیاری از خدایان محلی را همدم مهر دانسته‌اند و اساطیر محلی را به افسانه مهر پیوند زده‌اند.

آفرینش[ویرایش]

دربارهٔ آفرینش در آیین مهر بسیار گفته‌اند ولی مهر در روایت رسمی دین زردشتی ایزد آفریننده نبوده‌است. شکل قدیمی مهر در زبان سانسکریت که از همه کهنتر است «میتره» می‌باشد، در زبان اوستایی و زبان مادی «میثره» تلفظ می‌شده و در پارسی باستان «میششه»، در زبان رایج بعداز آن یعنی پهلوی ساسانی «میهر» تلفظ می‌شده که با حفظ املای تاریخی به صورت «میتر» نگاشته می‌شده است.

دو مهربان[ویرایش]

زادروز مهر[ویرایش]

میترا از دل سنگی درون غاری به دنیا می‌آید. در هنگام تولد تنها یک کلاه بر سر دارد و شمشیر و تیر و کمان در دست. برخی زاده شدن مهر از درون سنگ را استعاره از فروغ ناشی از برخورد دو سنگ به هم می‌دانند. میترا به هنگام تولد کره‌ای در دست دارد و دست دیگرش را بر دایره بروج گرفته‌است.

مبارزه با گاو آمده است که این گاو گاو هرمز (اهورامزدا) است که مهر ان را میگرد وبا خنجری به گردن او می‌زند خونی که از گاو بیرون می‌آید شکل مار به خود می‌گیرد وحیات زندگانی را رقم می‌زند.

قربانی کردن گاو[ویرایش]

پس از رسیدن به غار، میترا گاو را بر زمین می‌زند و بر پشت آن می‌نشیند و چاقوی خود را بر کتف گاو فرومی‌کند. در این هنگام سگ و مار برای لیسیدن خون گاو می‌آیند و عقرب برای این که بیضهٔ گاو را نیش بزند. سگ نشان پاسداری، مار نشان زندگی و عقرب نماینده اهریمن است که می‌خواهد منی گاو را آلوده کند. از محل زخم گاو سه خوشه گندم و نهال تاک در می‌آیند. این گاو گاوی است که اورمزد خدای بزرگ آفریده تا بدینوسیله فر ایزدی خود را به فرزندانش منتقل کند. در روایات و متون کهن ایرانی آمده‌است که میترا پس از قربانی کردن گاو از آنجا که او ایزد لطف و رحمت است سهم خود از خون گاو (فر اورمزدی) را به روی زمین می‌پاشد و از آن نوروز و رستاخیز طبیعت پدید می‌آید.

بیش از پانصد تمثال میتراس در حال سلاخی گاو یافت شده است. یکی از کهن‌ترین نقش برجسته‌ها (در حدود ۱۶۰–۱۷۰ میلادی) در موزهٔ هنر سینسیناتی به نمایش گذاشته شده است. لروی ای. کمپبل تلاش روشمندی برای تحلیل همهٔ این تندیس‌های گاو کشی بر عهده گرفته است.[۷] متأسفانه او به سبب اتخاذ فرض‌های ناپذیرفتنی بررسی خود را مخدوش کرده است.

ریچارد ال. گوردون به تندی از او انتقاد کرده است: در حال حاضر بررسی هنر میترایی، در چارچوب یکی از گونه شناسی‌های صوری به‌غایت بد فهمیده شده، یعنی کار ال.ای. کمپبل، به کندی پیش می‌رود یا در آستانهٔ چنین حالتی است. کارهای او که بر پایل کلاف سردرگمی از فرضیه‌های غیرقابل دفاع استوار است و در فضای تیرهٔ پر از اشتباه انجام گرفته، فقط شایسته آن است که نادیده گرفته شود.[۸]

در دو طرف تندیس‌های گاوکشی، پیکره‌های دو انسان ایستاده تصویر شده است: در یک سمت کاوتس ایستاده که مشعل خود را بلند کرده و در سمت دیگر کاوتوپاتس ایستاده که مشعل خود را سرازیر نگه داشته است. فرانس کومون این دو را نشانهٔ برآمدن خورشید در صبح و فرورفتن آن در وقت غروب تفسیر کرده است. راجر بک ترجیح می‌دهد که کاوتس را خورشید در حال حرکت به سمت شمال در فصل بهار و کاوتوپاتس را خورشید در حال حرکت به سمت جنوب در فصل پاییز، تفسیر کند. او نتیجه‌گیری می‌کند که: «اگر این فرض درست باشد، این مشعلداران آن گونه که کومون می‌اندیشد، تجلی میثراس، خدای خورشید، در بهار و پاییز نیستند، بلکه همراهان فصلی او در آن دو وقت از سال هستند.[۹]

معجزه آب[ویرایش]

میترا با زدن تیری به صخره از آن چشمه‌ای جاوید به وجود آورد. این همان چشمه آب زندگانی می‌باشد.

معجزه شکار[ویرایش]

میترا سوار بر اسب تاخته و حیوانات را شکار می‌کند تمام تیرهای او به هدف می‌زنند و با هر تیر موجودی را شکار می‌کند. بعد از شکار میترا به سراغ دشمنان خود می‌رود و آنها را از پای درمی‌آورد. لقب «مهر نبرز» یا «مهر شکست ناپذیر» از همین‌جا پدید می‌آید. دومعجزه میترا بعد از تولد از سنگ که در کتابها نماد آسمان است یکی تیراندازی به طرف سنگ وخروج آب مقدس از آن و دیگری شکار است که در سنگ نبشته‌ها به شکار گراز نیز اشاره شده‌است.

شام آخر[ویرایش]

در آخرین روز زندگی زمینی میترا، او در ضیافتی شرکت می‌کند و خون گاو، گوشت او، نان و شراب می‌خورد. این ضیافت درون غاری انجام می‌شود. سُل ایزد خورشید نیز (سُل خدای خورشید است و میترا خدای پرتو خورشید. ایزد خورشید طی کارزاری با میترا او را بر زمین زده و پرتو او را از آن خود کرده‌است) در ضیافت شرکت می‌کند.

عروج میترا[ویرایش]

بعد از ضیافت میترا سوار ارابه خورشید شده و به آسمان عروج می‌کند. سُل ایزد آفتاب او را سوار بر ارابه مینویی خود کرده و به آسمان می‌برد تا در آخرالزمان دوباره به زمین برگردد.

رستاخیز[ویرایش]

در آخر کار جهان آتشی عظیم در تمام جهان درمی‌گیرد و پیروان میترا از آن آسوده خواهند بود.

مناسک مهری[ویرایش]

تندیس میترا در حال قربانی کردن گاو نر، موزه بریتانیا، لندن

مهری آیین سربازی است. راست‌گویی و درست پیمانی از مهم‌ترین مشخصه‌های این آیین است.

نوچه که می‌خواست به سلک مهریان در آید باید از آزمایش‌های بسیار دشواری سربلند بیرون می‌آمد. نوچه را ابتدا به مهیار می‌سپاردند و او مطالب کلی را به نوآموز آموزش می‌داد. اما ابتدا باید سوگند می‌خورد که اسرار را بر هیچ‌کس فاش نکند. بعد او را خالکوبی می‌کردند (دست و پیشانی) تا به عنوان برادر و یار دیگر مهریان شناخته شود. قبل از خالکوبی آزمایشهای زیادی انجام می‌شد. چشمان نوآموز را می‌بستند مهیار نوآموز را به جلو می‌راند سپس ناگهان او را هل می‌داد و شخص دیگری قبل از زمین‌خوردن او را در آغوش می‌گرفت که به این شخص منجی گفته می‌شد.

درجات هفتگانه مهرپرستی[ویرایش]

درجات هفتگانه مهرپرستی رومی به ترتیب:

  1. کلاغ یا زاغ (Corax),
  2. عروس (Nymphus)،
  3. سرباز (Miles)،
  4. شیر (Leo)،
  5. پارسی (Perses)،
  6. پیک خورشید (Heliodromus)
  7. پاتر یا پدر (Pater) نام داشتند.

نمادهای مهری[ویرایش]

چلیپا[ویرایش]

علامت صلیب (چلیپا) رازهای زیادی دارد این علامت از مصر فرعونی تا هند باستان وجود دارد و بنظر می‌رسد از مهمترین نشانه‌های مهرپرستان باشد قدیمی‌ترین علامتهای صلیب کشف شده در حوزه فلات ایران کشف شده و باید به آیین مهرپرستی مربوط باشد[نیازمند منبع] بنظر می‌رسد که صلیب + ساده شده از شکلها و تصوراتی است که از خورشیدوجود داشته مانند دایره‌هایی با ۱۶- ۲۴- ۱۲ شعاع یا پرتو بنظر می‌رسد در یک دوره تکاملی تصویر خورشید از شکل گل آفتاب گردان به علامت+ ساده‌تر شده‌است و تنها با شکل + و یاضربدر و شکل ستاره پنج پر * درآوردند گفتنی است که علامت * که بر روی کلاه کوروش کبیر دیده می‌شود نیز نماد خورشید است ولی امروزه آن را با علامت ستاره می‌شناسیم. شکل ۱۲ پر صلیب هم وجود دارد که ممکن است همزمان آیکون خورشید و ۱۲ ماه سال باشد. اما در مجموع می‌توان گفت + صلیب یا چلیپا یا چهارپایه و یا چهار پره ایکون ساده خورشیدتابان است ممکن است ۴ خط آن نماد فصل‌های سال و یا نماد ۴ عنصر اصلی آب - باد و خاک و نور باشد. خورشیدپرستی و آیین مهر یا میثرا در مصر و ایران و هند و بخشی از اروپا قرنها قبل از مسیحیت وجود داشته‌است احتمالاً آیین مهرپرستی ابتدا در شمال غرب ایران رایج بوده‌است اما نشانه‌های بارز این آیین در ۴ صلیب آریایی نقش رستم قابل مطالعه‌است.[۱۰] مهریان به نشانه خورشید، صلیبی را در یک دایره ترسیم می‌کردند و برای آنان چهار گوشه صلیب نشانه سال خورشیدی آغازین بود. دو گوشه آن نشان از روز و شب و دو گوشه دیگر نماد انقلاب خورشیدی بود. صلیب درون دایره در نقشهای شام مقدس میترا به تصویر کشیده شده‌است.[۱۱] مهریان به صلیب شکسته «א» نیز به نام چرخ خورشید احترام می‌گذاشتند.[نیازمند منبع]

مهر چلبپای شکسته از تمدن هندو در موزه بریتانیا

این نماد در تاریخ کهن اروپا و همچنین آثار کشف شده از فرهنگ‌ها هند و اروپایی مانند هند و آریایی، ایرانی، هیتی‌ها، سلتی‌ها و یونانی‌ها به چشم می‌خورد. اولین نمونه‌های استفاده از چلبپای شکسته مربوط به تعدادی سفال یافت شده در استان خوزستان در ایران در ۵ هزار سال قبل از میلاد است. در اوایل عصر برنز نشانه‌هایی از آن در سفال‌هایی در روسیه پیدا شده است.[۱۲]

همچنین علامت‌های چلیپای شکسته مانندی در عصر برنز و آهن در قفقاز شمالی و آذرآبادگان و همچنین در بین سکاها و سرمتی‌ها پدیدار شده است.[۱۳]

گردنبند ایرانی «گردونه میترا» که در کلورز گیلان پیدا شده[۱۴][نیازمند منبع] اما مشهور به گردنبند تپه مارلیک است و دارای قدمت حدود یک هزار سال پیش از میلاد می‌باشد، موزه ملی ایران[۱۵]

آیین‌های مهرپرستان[ویرایش]

مهرپرستان در هنگامی که در میترائیوم جمع می‌شدند گاوی را قربانی می‌کردند. گوشت این حیوان را کباب می‌کردند و خون آن را در جامی در زیر مهراب می‌ریختند. این خون را با شیره هوم و شراب مخلوط می‌کردند و به آن آب حیات می‌گفتند. این آب مقدس را در جام‌های مخصوص به نام دوست‌کامی می‌ریختند و حاضران آن را به همراه کباب و نان می‌خوردند. سپس سرودهایی در سپاس از مهر می‌خوانده‌اند. در میترائیوم‌ها شمع و آتش روشن می‌کردند که نماد مهر بود.[نیازمند منبع]

میترائیوم‌ها[ویرایش]

یک میترائیوم که در شهر بندری و باستانی «اوستیا» در ایتالیا کشف شده‌است. میترائیوم‌های بسیاری نظیر آن در آلمان، فرانسه[۱۶][۱۷] و روسیه، به‌طور اتفاقی و یا هنگام مرمت کلیساها پیدا شده‌اند.

به پرستشگاه‌های مهرپرستان میترائیوم یا مهرکده گفته می‌شود. ساختمان میترائیوم‌ها از یک ورودی سپس دهلیز درونی که به سه راهرو منتهی می‌شد تشکیل شده‌است. تالار روبرویی بزرگ بوده و تالار اصلی معبد بوده‌است. دو راهرویی که در سمت چپ و راست قرار داشتند تنگتر بوده و سقف آن هم کوتاهتر است. مهراب بالای تالار اصلی قرار می‌گرفت و عبارت بود از گودی اندکی در دیوار که نقش مهر (و گاهی مجسمه او) در حال کشتن گاو در آن دیده می‌شد دو مهربان نیز در دو سوی او دیده می‌شدند. در دو طرف تالار اصلی نیمکتهایی سنگی قرار می‌دادند.

روشنی میترائیوم از روزنه‌های کوچک سقف و یا پنجره‌های باریک تأمین می‌شد، به طوری که فضای میترائیوم تقریباً تاریک بود و این برای آن بود که حالت اصلی غار حفظ شود.

مهر در زروانیسم[ویرایش]

در آیین زروانی، میترا داور بین اهورامزدا و اهریمن می‌باشد. در اعتقادات زروانیان در ابتدای عمر هستی زروان (خدای زمان) به هدفمند بودن جهان شک کرده و گمان عبث بودن جهان را می‌برد و از این شک و تردید اهریمن پدید می‌آید و حق و حقیقت که تولد اهریمن را برنمی‌تابد ناخواه از عالم یقین اهورامزدا را برای مبارزه با آن پدیدمی‌آورد. اهورامزدا و اهریمن هر دو در شکم زروان رشد می‌کنند. اهریمن که طمع دارد تا زودتر از اهورامزدا به دنیا بیاید شکم مادر (زروان) را پاره کرده و بیرون می‌جهد. توجه اینکه بسیاری از این اعتقادات، مفاهیمی بسیار قابل تعمق و تفکر در خود گنجانده و جای اندیشه و تفکر بسیار دارد. این اعتقاد می‌تواند بیانگر این امر باشد که خیر و شر هر دو مولود زمان می‌باشند و در گذر زمان نمایان می‌شوند.

مهر در زردشتی[ویرایش]

در اوستا سرودی به نام «مهریشت» وجود دارد.

فرضیه فرانس کومون[ویرایش]

فرانس کومون، محقق بلژیکی، در آغاز سدهٔ بیستم میلادی پژوهش‌های میترایی را پایه‌گذاری کرد و نخستین مجموعهٔ جامع کارهای تاریخی میترای را گرد آورد. تفسیر او از این کارهای تاریخی در بخش اعظم این سده معتبر باقی ماند.[۱۸]

کومون معتقد بود که مهرپرستی به طور مستقیم از دین زردشتی پارسیان و در نتیجهٔ فعالیت مغان در آسیای صغیر پدید آمده است و سرانجام این که آبای کلیسا اعتقاد داشتند که مهرپرستی دینی پارسی است، میتراس خدایی پارسی است و شماری واژه‌های مربوط به این آیین (پرسس، کاوتس، کاوتوپاتس، نامَه) پیشینهٔ ایرانی دارند.

کومون نقش اصلی این آیین، تندیس گاوکشی، را بر خلاف پیش زمینهٔ ثنویتگرایانهٔ دین زردشتی تفسیر کرده است. کومون بر پایهٔ روایت خلقت دین زردشتی متأخر در بندهشن، اقدام میترا به کشتن گاو نر را عملی از نوع خلقت تفسیر کرده است. او مار و عقرب را آفریده‌هایی شریر دانسته است.[۱۹]

میترائیسم و مسیحیت[ویرایش]

نوشتار اصلی: مهرپرستی و مسیحیت

آیین مهرپرستی یا میترائیسم رومی و مسیحیت همانندیهای بسیاری داشته[۲۰] و امروزه محققان معتقدند که مسیحیت غرب چهارچوب اصلی خود را که به این دین پایداری و شکل بخشیده به مذاهب پیش از مسیحیت روم باستان از جمله میترایسم مدیون است.[۲۱]

هر چند چگونگی و میزان این تأثیر به ویژه در بین محققان مدافع دکترین مسیحیت امروزی مورد اختلاف بوده و یا کاملاً رد شده‌است.[نیازمند منبع]

هنر[ویرایش]

نمونه‌های سنت مهرپرستی را می‌توان در اسطوره‌های ایرانی مشاهده کرد. از آن جمله پیروزی رستم بر اسفندیار که به دین بهی (آیین زرتشت) معتقد است. در گورهای متعلق به این دوره رسم دفن مردگان در کوزه‌هایی که درب آن به سمت خورشید است معمول بوده‌است. می‌توان تداوم اندیشه‌های مهری را در دوره پارتی و تأثیرات آنرا در کیش دوره ساسانی پیگیری کرد .[نیازمند منبع]

پانویس[ویرایش]

  1. Roger Beck, “Mithraism,” Encyclopædia Iranica, online edition, 2013, available at http://www.iranicaonline.org/articles/mithraism(accessed on 19 December 2013).
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ ۲٫۷ Mithraism. In Encyclopædia Britannica. Retrieved June 28, 2008, from Encyclopædia Britannica Online
  3. Roger Beck, “Mithraism,” Encyclopædia Iranica, online edition, 2013, available at http://www.iranicaonline.org/articles/mithraism(accessed on 19 December 2013).
  4. religion :: Introduction of Christianity and Mithraism. In Encyclopædia Britannica. Retrieved December 12, 2008, from Encyclopædia Britannica Online
  5. The Concise Oxford Dictionary of World Religions / Mithra
  6. شمایل میترا در ایران و آسیای میانه، دانشنامه ایرانیکا به قلم فرانس گرنت
  7. Campbell، Typology of Mithraic Tauroctones، 1-60.
  8. Gordon، Panelled Complicatins، 201.
  9. Beck، Cautes and Cautopates، 7.
  10. دوشیزه ناهید، مادر مهر به قلم محمد مقدم، وبگاه آریابوم
  11. «میترایسم و تأثیر آن بر مسیحیت»(انگلیسی)‎. Iran Chamber Society به قلم دکتر زرتشت عطاإلهی، ۲۰۰۸. بازبینی‌شده در ۱۰ دسامبر ۲۰۰۸. 
  12. Indus Valley Swastika
  13. Cultinfo Department of Culture of Vologda Regional Government
  14. http://engold.ui.ac.ir/~fnasiri/Iran_page_1.html
  15. http://www.museumsyndicate.com/item.php?item=54852
  16. Camille Robert / Lysiane Gauthier /Jean Gilson / Hervé Paitier / Didier Pfost. «Un temple dédié au dieu Mithra à Angers (معبد اختصاص داده شده به میترا در Angers)». (L´INRAP)Musée d'Aquitaine Bordeaux، 7/05/2010. بازبینی‌شده در 28/01/2011. 
  17. ANN WUYTS. «Ancient sanctuary dedicated to Mithras discovered in France». The Independent، 29 September 2010. 
  18. Cumont، Textes et monuments figures relatifts aux mysteres de Mithra، 36-135.
  19. cumont، Mithra en Asie Mineure، 67-76.
  20. میترایسم در دانشنامه انکارتا
  21. religion :: History» The survival of Roman religion. In Encyclopædia Britannica. Retrieved December 12, 2008, from Encyclopædia Britannica Online

منابع[ویرایش]

  • کتاب مهرپرستی، ریشه های۴۰ قرن آئین و مذهب در ایران. برخی بررسی‌ها دربارهٔ جهان بینی‌ها

و جنبش‌های اجتماعی در ایران، احسان طبری.

نقش خورشید و مهر در اساطیر هند و ایران پیر بایار، ژان. رمز پردازی آتش. ترجمه جلال ستاری. تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۶، ص ۱۰۴–۱۰۳.

  • مقاله کاوه فرخ به زبان انگلیسی
  • افشار مهاجر، کامران. حضور نمادها در هنر هاب سنتی ایران. هنرنامه (فصل نامه عملی، پژوهشی دانشگاه هنر)، بهار ۱۳۷۹، سال سوم، شماره ۶، صص ۶۳–۵۱.
  • ایونس، ورونیکا. شناخت اساطیر هند، ترجمة با جلال فرخی ـ تهران، اساطیر، چاپ اول، ۱۳۷۳، ص ۱۴۱.
  • عبداللهیان، بهناز، نمادهای مهر و ماه در سفالینه‌های پیش ازتاریخ ایران، هنرنامه، بهار ۷۸، سال اول، شماره ۲، ص ۶۳–۴۶.
  • نلسون فرای، ریچارد، میترا (مهر) در باستان‌شناسی ایران، ترجمه ابوالقاسم اسماعیل پور مطلق، مجله باستان‌شناسی و تاریخ، سال دوم، شماره ۲، ۱۳۶۷، ص ۱۶–۱۳.
  • تاریخ ادیان (۱۰ جلد). هاشم رضی. تهران. ۱۳۴۳ خورشیدی
  • ادیان بزرگ جهان. هاشم رضی. فروهر. ۱۳۶۰
  • ورمازرن، مارتین، آیین میترا، چشمه ۱۳۸۳
  • حامی، احمد، بغ مهر ۲۵۳۵
  • عالیخانی، بابک، مهر در ایران و هند باستان (مجموعه مقاله)، ققنوس ۱۳۸۴
  • دورانت، ویل، تاریخ تمدن (قیصر و مسیح)، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی ۱۳۷۲
  • رضایی، عبدالعظیم، اصل و نسب و دینهای ایرانیان باستان، دُر ۱۳۸۱
  • فرهنگ معین
  • F. cumont, Textes et monuments figures relatifts aux myesteres de Mithra,2 Vol. Brussels: H Lamertin, 1896-1899
  • F. Cumont, Mithra en Asie Mineure, in Anatolian Studies Presented to William Hepbun Bukler. Manchester: Manchester University Press, PP. 66–76
  • R.L. Gordon, Panelled Complications,JMS 3, 1980 P 201
  • L.A. Campbell, Typology of Mithraic Tauoctones, Berytus 11, 1954. PP. 1–60
  • R. Beck, Cautes and Cautopated: Some Astronomical Consideration, JMS 2,, 1977. P 7

پیوند به بیرون[ویرایش]