ربع نیشابور
ربع نیشابور | |
---|---|
نام | ربع نیشابور |
کشور | ایران |
استان | خراسان رضوی، خراسان شمالی، خراسان جنوبی |
نامهای دیگر | خراسان غربی (غرب خراسان بزرگ)، ناحیه نیشابور قدیم، ایالت ابرشهر |
رَبْعِ نِیشابور؛ بخش غربی خراسان بزرگ؛ خراسان باختری؛ خراسان غربی؛ یکی از چهار بخش خراسان بزرگ، که با تطبیق بر جغرافیای امروز، مجموعه خراسان کنونی که در مرزهای سیاسی ایران معاصر وجود دارد (استانهای خراسان شمالی، خراسان رضوی و خراسان جنوبی) را در بر میگیرد. ربع نیشابور، در عرف جغرافیانویسان و مورخان قدیم، ناحیهای است که در جنوب، از حدود کاشمر امروز، شروع میشود، تا دامنه کوههای هزارمسجد در شمال، در حدود خبوشان (قوچان کنونی) میگسترد و از مشرق، در حدود تون (فردوس کنونی) و گناباد و طبس، تا مرز گرگان را در غرب، فرا میگیرد.[۱]
محتویات
دوران پیش از اسلام[ویرایش]
هخامنشیان، سلوکیان و اشکانیان[ویرایش]
این ناحیه یا بخشی از آن، در دوران پیش از اسلام ابرشهر نام داشت و یکی از مناطق ایرانزمین در دوران هخامشیان، سلوکیان و اشکانیان بوده است.[۲] در دوره پارتیان (اشکانیان)، ناحیه رِیوَند نیشابور یکی از نیایشگاهها و زیارتگاههای مشهور ایران باستان به شمار میآمد و آتشکده آذربرزین مهر که در نزد پارتها احترام بخصوصی داشت، در کوه رِیوَند جای داشت و وجود این آتشکده، زائران بیشماری را در سرتاسر دوره پارتی به این منطقه میکشانید.[۳] ابرشهر، در طی دوران اشکانی، رونقی فراوان یافت؛ چنانکه در پایان عهد اشکانیان و آغاز روزگار ساسانیان، منطقهای شناخته شده بود.[۴]
ساسانیان[ویرایش]
در دوره ساسانیان؛ خراسان، یکی از چهار استان مهم کشور به شمار میآمد؛ این استان، به چهار بخش تقسیم میشد و این بخشها عبارت بودند از: مرو، نیشابور، هرات و بلخ.[۵] از دوره ساسانیان است که این ناحیه، برگرفته از نام شاپور ساسانی، نام نیوشاپوهر (نیشاپور، نیشابور) گرفته و به عنوان کرسی ولایت ابرشهر[۶] دوره رونق روزافزون خود را آغاز نمود. طبری، ابرشهر (نیشابور) را در کنار مرو، بلخ، گرگان، سیستان و خوارزم، جزو متصرفات اردشیر بابکان، بنیانگذار سلسله ساسانیان آورده و در کتیبهٔ شاپور در کعبه زرتشت، نام ابرشهر، نیز در حدود مرزهای ایرانشهر و از باجگذاران ساسانی ذکر شده است. ابرشهر در این زمان، یکی از استانهای وسیع مملکت محسوب میشد[۷] و ارغیجان، اسپراین، جوین، بیهک، بیهق، باخرز، خواف، زوزن، زام (جام) و زاوه، رستاکهای مهم آن بودند.[۸]. مرزبان یا فرمانروای این منطقه، دارای لقب اختصاصی کنارنگ بود.[۹] در این دوران، حاکمانی که از خانواده سلطنت بودند لقب «شاه» داشتند و نیشابور یکی از ولایتهای ٢٦گانه در ایران بود که حاکم آن، شاه نامیده میشد.[۱۰]
در جغرافیای خراسان بزرگ[ویرایش]
گستره پهناور خراسان، در دوره اسلامی، به چهار بخش (یا ربَع) تقسیم میشد که شهرهای مهم این منطقه، مرکز یا کرسی هر یک از بخشهای چهارگانه بودند. نیشابور، در تقسیمات جغرافیایی خراسان بزرگ همواره به عنوان یک ربع بزرگ، از اهمیت زیادی برخوردار بود.[۱۱] و مرکز این ربع، شهر نیشابور؛ تنها شهر عمده خراسان است که تاکنون در قلمرو ایران کنونی باقی مانده است.[۱۲] در اوایل دوره اسلامی و در دوره امویان، در زمان امارت زیاد بن ابیه، وی با الگوگیری از روش ساسانیان در اداره خراسان، آن منطقه را به چهار بخش، تقسیم نمود؛ مرو، نیشابور، فاراب و هرات، و هر منطقه را به یکی از سردارانش سپرد.[۱۳] احمد بلاذری (قرن۲و۳ قمری)، خراسان را دربرگیرنده چهار ربع (بخش) دانسته و میگوید: خراسان، چهار ربع دارد. ربع اول، ایرانشهر است و آن دربرگیرنده نیشابور و قهستان و هرات و توس است. ربع دوم، دربرگیرنده مروان (دو مرو) و سرخس و نسا و ابیورد و طالقان و خوارزم است. ربع سوم، دربرگیرنده جوزجانان و بلخ و صغانیان است و ربع چهارم، دربرگیرنده ماوراءالنهر است.[۱۴]
مرو | ||||
هرات | ری و کومش | |||
ربع نیشابور | ||||
کرمان |
گفتنی است که «ایرانشهر» و «ابرشهر»، نامهای دیگر «نیشابور» میباشند.[۱۵] ابن فقیه (قرن ۳ هـ. ق) نیز به نقل از بلاذری، جغرافیای ربع ایرانشهر (نیشابور) را چنین تبیین کرده است: خراسان، چهار بخش دارد. بخش اول، ایرانشهر است و آن دربرگیرنده نیشابور، قهستان، طبسین، هرات، بوشنج، بادغیس و طوس -که اسم توس، تابران است- میباشد.[۱۶]
در منابع جغرافیایی[ویرایش]
قرن سوم هجری[ویرایش]
ابن خردادبه (۲۱۱–۳۰۰هـ. ق)؛ زام، باخرز، جوین، و بیهق را از توابع نیشابور دانسته است.[۱۷] احمد یعقوبی (وفات: ۲۹۲هـ. ق) میگوید: نیشابور، شهری بزرگ با کورهها (= ناحیهها و شهرها)ی بسیار است، از آبادیهای نیشابورند: طبسین، قهستان، نسا، ابیورد، ابرشهر (نیشابور)، جام، باخرز، توس، شهر توس بزرگ (که به آن نوقان گفته میشود)، زوزن و اسفراین.[۱۸] احمد بلاذری (وفات: ۲۷۹هـ. ق) در بخش «فتوح خراسان» کتاب تاریخ خود، در آنجا که به فتح شهرها و نواحی خراسان، در دهه چهارم سده اول هجری، به دست سپاه مسلمانان، به سرکردگی عبدالله بن عامر کریز سخن میگوید؛ سرگذشت فتح زام (جام)، باخرز، جوین، بیهق، بشت (پشت)، اشبند (اسفند)، رخ، زاوه، خواف، اسبرائن (اسفراین) و ارغیان را از رستاقهای نیشابور را روایت میکند و سپس مینویسد: «ابن عامر ... ثم أتی أبرشهر و هی مدینة نیسابور» عبدالله بن عامر، به ابرشهر آمد و آن شهر نیشابور است.[۱۹]
قرن چهارم و پنجم هجری[ویرایش]
محمد مقدسی (قرن ۴هـ. ق) جغرافیای ربع نیشابور را چنین توصیف کرده است: اسم قصبه (=شهر اصلی) آنها ایرانشهر (= یکی از نامهای نیشابور) است. چهار بخش، دوازده رستاق (= ولایت، شهرستان) و سه خزانه و قصر و دار دارد. بخشهای قصبه نیشابور عبارتاند از شامات، ریوند، مازل و بشتفروش. ولایتهای آن عبارتاند از بشت، بیهق، کویان، جاجرم، اسفراین، استوا، اسفند، جام، باخرز، خواف، زاوه، رخ. زوزن، دار آن و بوزجان قصر آن و توس و نسا و ابیود، خزانههای ایرانشهر (=نیشابور) هستند؛ و این ولایتها که از آنها یاد کردیم غیر از خزانههایشان، شش هزار دیه مانند عمواس دارند با یکصد و بیست منبر.[۲۰] ابوعبدالله حاکم (قرن ۴ و ۵هـ. ق)، دربارهٔ ولایتهای نیشابور میگوید: ذکر ولایات کی از نواحی و اقطار خراسان، به نیشابور، نسبت دادندی و اشراف و اکابر آن را نشابوری خواندندی و آن دوازده ولایت است طول و عرض، یعنی آن از سی فرسخ و بیست و پنج کمتر نباشد. به هر یکی از آن قری و قنوات و باغات و عمارات. او در ادامه؛ بیهق، جوین، اسفراین، خبوشان (استوا)، ارغیان، پُشت، رُخ، زوزن، خواف، ازقند، جام و باخرز، و جاجرم را در شمار ولایات نیشابور نام میبرد.[۲۱]
قرن ششم و هفتم هجری[ویرایش]
در نزهة المشتاق فی اختراق الآفاق شریف ادریسی (وفات: ۵۶۰هـ. ق)، «الانساب» ابوسعد عبدالکریم سمعانی (وفات: ۵۶۲هـ. ق)، «معجمالبدان» یاقوت حموی (وفات: ۶۲۶هـ. ق)، «الباب فی تهذیبالانساب» ابن اثیر (۵۵۵–۶۳۰ هـ. ق) و ... به حدود و ولایتهای نیشابور (=خراسان غربی) اشاره شده است.[۲۲]
قرن هشتم تا دهم هجری[ویرایش]
ابوالفداء (وفات: ۷۳۲هـ. ق)؛ بیهق، خبوشان، جام، طرثیث (ترشیز)، استوا، باخرز، بشت، اسفراین، طوس و جوین را از اعمال نیشابور یاد کرده[۲۳] و محمد بروسوی (وفات: ۹۹۷هـ. ق) نیز جوین، استوا، بیهق، اسفراین، بخرز (باخرز)، بُشت، جام، خبوشان، خواف، طوس را از نواحی نیشابور دانسته است.[۲۴]
تقسیمات جغرافیایی ربع نیشابور[ویرایش]
تقسیمات شهرستان مرکزی[ویرایش]
شهر نیشابور یا ابرشهر، قصبه یا شهرستان مرکز ربع نیشابور، خود به چهار بخش یا ربع تقسیم میشده که ریوند، مازل، شامات (یا تکآب) و بشتفروش نام داشتهاند. ربعهای نیشابور، از مرکز شهر (مسجد جامع)، در جهت صحرا و کوه، به چهار طرف کشیده شده بودند؛ آن قسمت از هر ربع که پیوسته به شهر بود محله؛ و آنچه در صحرا و کوه و بیرون از شهر بود «ربع» نامیده میشد[۲۵]
ربع مازل | ||||
ربع بشتفروش | ربع ریوند | |||
شهر نیشابور (ابرشهر) | ||||
ربع شامات |
ربع ریوند که در ناحیه میان طوس و بیهق و بشت (ترشیز) قرار داشت به شهری به همین نام (= شهر ریوند) منسوب بود. ربع شامات، که از مسجد جامع بود تا حدود بشت، به سمت کمارتفاع دشت نیشابور بوده و چون آب کاریزها به سمت آن روان بوده، تکاب نیز نامیده شده است. ربع مازل که از روستاهای آن میتوان به بشتقان (فوشنجان) و فرخک اشاره نمود، دارای نهرهای پرآب و ریواس بسیار معروف بوده. ربع بشتفروش، وسیعترین و آبادترین ربع نیشابور بوده، زردآلو و انگور آن معروف، و روستاهای خرق (خرو) و بشتفروش در این ربع قرار داشتهاند.[۲۶][۲۷]
ربعهای قصبه (شهرستان) نیشابور قدیم، بر پایه آگاهیهای یادشده در کتاب تاریخ الحاکم و کتاب جغرافیای مَقدِسی:
نام ربع | حدود و مرزها | آبادیهای معروف | ویژگیها |
---|---|---|---|
رِیْوَنْد | طول: از مسجد جامع (مرکز شهر) تا مزرعه احمدآباد در ابتدای بیهق؛ عرض: از مرز توس تا مرز پشت | رِیْوَنْد | بیش از پانصد روستا؛ قناتهای فراوان؛ تاکستانهای بسیار و میوههای نیکو؛ معدن فیروزه |
شامات | طول: از مسجد جامع (مرکز شهر) تا مرز پشت؛ عرض: از مرز بیهق تا مرز رُخ | - | بیش از سیصد روستا؛ گذرگاه راه فارس و سمنان از سوی قهستان؛ کشتزارهای بسیار؛ محل سرازیر و روان شدن کاریزهای قصبه |
مازُل | - | فرخک، موسنقان (فوشنجان)، باغ فرک | گردشگاه (مواضع تفرّج و تنژّه)؛ روستاهای شگفتانگیز؛ ریواس ممتاز؛ نهرهای خروشنده؛ مرغوبیت اراضی |
بشفروش | - | خرق، بشفروش | بزرگترین ناحیه قصبه؛ روستاهای بزرگ و آباد؛ ناحیهای سودآور؛ محصول فراوان و نیکوی انگور و زردآلو |
شهرستانهای ربع نیشابور[ویرایش]
متون جغرافیایی و تاریخی قدیم، با اختلاف کم و بیش، ۱۲ ولایت (شهرستان) را جزء ولایتهای ربع نیشابور نام بردهاند. در اینجا، روایتهای دو منبع شناخته شده در حوزه جغرافیای تاریخی خراسان و ایران، آمده است:
روایت تاریخ نیشابور الحاکم[ویرایش]
کتاب «تاریخ نیشابور» ابوعبدالله حاکم نیشابوری، مهمترین منبع جغرافیای تاریخی نیشابور کهن به شمار میآید. نویسنده، دوازده ولایت (شهرستان)، در زمره ولایتهایی که آنها را به نیشابور نسبت میدهند و بزرگان آن ولایتها را نیشابوری میخوانند، برشمرده است:[۲۸]
نام ولایت | نام دیگر | حدود و مرزها | توصیف |
---|---|---|---|
ولایت بیهق | - | از مرز ربع ریوند تا مرز دامغان | گستردگی و وسعت |
ولایت جوین | - | - | منشاء اولیا و علما |
ولایت اسفراین | مهرجان | - | زادگاه انوشیروان |
ولایت خبوشان | استوا | میان نسا و اسفراین و توس | دارای روستاهای بزرگ و آبادان |
ولایت ارغیان | - | - | ولایتی آبادان و دارای دانشمندان بسیار |
ولایت پشت | عربستان خراسان | - | فراوانی دانشمندان و ادیبان بزرگ |
ولایت رخ | - | - | قدمت تاریخی و جایگاه بزرگان |
ولایت زوزن | - | - | عمارتها و عالمان درخور |
ولایت خواف | - | متصل به زوزن | زادگاه ابوقابوس مَلِکِ شام |
ولایت ازقند | - | - | ولایت آباد و سرسبز |
ولایت جام و باخرز | - | - | - |
ولایت جاجرم | - | میان جوین و جرجان | دارای روستاهای آباد و بزرگان مشهور |
روایت احسنالتقاسیم مقدسی[ویرایش]
محمد مقدسی، تقسیمات جغرافیای ربع نیشابور را در قالب دوازده رستاق (= ولایت، شهرستان) و سه خزانه و قصر و دار تبیین مینماید. او بشت، بیهق، کویان، جاجرم، اسفراین، استوا، اسفند، جام، باخرز، خواف، زاوه، رخ را در دسته ولایتهای تابعه نیشابور و زوزن را دار آن و بوزجان را قصر آن و توس و نسا و ابیود را خزانههای نیشابور میداند.[۲۹]
ولایتهای دوازدهگانه ربع نیشابور؛ در جغرافیای احسنالتقاسیم مَقدِسی:
نام ولایت | نام شهرهای ولایت | توصیف |
---|---|---|
ولایت بشت | طرثیث، کندر | مهمترین ولایتهای دوازدهگانه، دارای هفت منبر |
ولایت بیهق | سوزوار، خسروجرد | دارای مردمی ادبدوست |
ولایت کویان | آزادوار | دارای مردم اهل حدیث و ادبدوست |
ولایت جاجرم | جاجرم | ولایتی کوچک و ثروتمند |
ولایت اسفراین | اسفراین | کشاورزی خوب، دارای مردمی اهل حدیث |
ولایت استوا | استوا، خوجان، دوین | ولایتی بزرگ و تأمین کننده میوه نیشابور |
ولایت اسفند | - | - |
ولایت زام | بوزگان | - |
ولایت باخرز | مالن | مرکز حبوبات و مویز |
ولایت خواف | سلومک | مرکز مویز |
ولایت زاوه | - | مرکز مویز |
ولایت رخ | تنفک | - |
ولایتهای خزانه، دار و قصر ربع نیشابور؛ در جغرافیای احسنالتقاسیم مَقدِسی:
نام ولایت | نوع | نام شهرهای ولایت | توصیف |
---|---|---|---|
ولایت زوزن | دار | - | شهری بزرگ |
ولایت بوزجان | قصر | - | کاخ با شهرکی بزرگ |
ولایت توس | خزانه | طابران، نوقان، جناوذ (گناواذ) | بزرگ و باستانی |
ولایت نسا | خزانه | نسا، سفینقان، جرمقان، افراوه، شارستانه | گردشگاه، پاکیزه و منظم |
ولایت ابیورد | خزانه | مهنه، کوفن | رونق و ارزانی و حاصلخیزی |
پانوشتها[ویرایش]
- ↑ محمدرضا شفیعی کدکنی. پیشگفتار کتاب «تاریخ نیشابور». ترجمهٔ تألیف ابوعبدالله حاکم نیشابوری، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی. تهران: آگه، ١٣٧٥. ص١٣-١٤.
- ↑ بهزاد نعمتی. نامشناخت؛ ابرشهر، نیشابور. . خراسانپژوهی، ش. شماره ٢ (سال اول، پاییز و زمستان ١٣٧٧): ص١٩٣.
- ↑ مری بویس. زردشتیان؛ باورها و آداب دینیآنها. ترجمهٔ ترجمه عسگر بهرامی. تهران: انتشارات ققنوس، ١٣٨٩. ص١١٧.
- ↑ دانشنامه ایران. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ١٣٨٤. ص١١١.
- ↑ دانیل آل آلتون. تاریخ سیاسی و اجتماعی خراسان در آغاز حکومت عباسیان. ترجمهٔ مسعود رجبنیا. تهران: شرکت سهامی انتشار، ١٣٦٧. ص١٢.
- ↑ ایران در زمان ساسانیان. ترجمهٔ رشید یاسمی. تهران: صدای معاصر، ١٣٩٣. ص١٦١.
- ↑ دانشنامه ایران. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ١٣٨٤. ص١١١.
- ↑ تاریخ فرهنگ و تمدن ایران در دوره ساسانیان. تهران: فرهنگ مکتوب، ١٣٨٥. ص٢٥.
- ↑ ایران در زمان ساسانیان. ترجمهٔ رشید یاسمی. تهران: صدای معاصر، ١٣٩٣. ص٩٨.
- ↑ تاریخ ایران باستان. تهران: دنیای کتاب، ١٣٧٥. ج٤، ص ٢٨٤٨-٢٨٤٩.
- ↑ امیر اکبری. قلمرو طاهریان و اهمیت شهرهای اربعه خراسان. . پژوهشنامه تاریخ، ش. شماره ١٩ (دوره ٥، تابستان ١٣٨٩): ص٢٨.
- ↑ امحمدباقر حسینی. عوامل رشد علمی و سیاسی نیشابور در قرون گذشته. . مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی مشهد، ش. شماره ۱۱۸و ۱۱۹ (پاییز و زمستان ۱۳۷۶): ص٤٢٩.
- ↑ ابیجعفر محمد بن جریر الطبری. تاریخ الامم و الملوک. بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ١٩٨٣م. ج٥، ص٢٢٤.
- ↑ احسنالتقاسیم فی معرفةالاقالیم. بیروت: دارصادر، ١٩٠٦م. ص٣١٣.
- ↑ شهابالدین أبی عبدالله یاقوت بن عبدالله الحموی الرومی البغدادی. معجم البلدان. بیروت: دار احیاء الثراث العربی، ١٩٧٩م. ٣٣١.
- ↑ ابیعبدالله احمد بن محمد بن اسحاق الهمذانی. البلدان. بیروت: عالم الکتب، ١٩٩٦م. ٦١٥.
- ↑ ابن خردادبه. مسالک و ممالک. ترجمهٔ سعید خاکرند. تهران: میراث ملل، ١٣٧١. ص٢٥.
- ↑ احمد بن ابییعقوب بن واضح الکاتب. کتاب البلدان. بیروت: دار احیاء التراث العربی، ١٩٨٨م. ٩٥-٩٦.
- ↑ احمد بن یحیی بن جابر البغدادی. فتوحالبلدان. بیروت: دار و مکتبه الهلال، ١٩٨٨م. ص٣٩٠-٣٩١.
- ↑ شمسالدین ابی عبدالله محمد مقدسی. احسنالتقاسیم فی معرفة الاقالیم. بیروت: دارصادر، ١٩٠٦م. ص٣٠٠.
- ↑ ابوعبدالله حاکم نیشابوری. تاریخ نیشابور. ترجمهٔ محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی. تهران: آگه، ١٣٧٥. ص ٢١٥-٢١٧.
- ↑ حسین صومعه. «بازشناسی ربع نیشابور خراسان و تقسیمات جغرافیایی آن». پایگاه اطلاعرسانی شهر کتاب، ١٣ مرداد ١٣٩٤.
- ↑ تقویم البلدان. قاهره: مکتبة الثقافة الدینیة، ٢٠٠٧ م. ص ۴۷۹، ۵۰۴، ۵۰۵، ۵۱۱، ۵۱۳، ۵۱۴.
- ↑ اوضح المسالک إلی معرفة البلدان و الممالک. بیروت: دارالغرب الاسلامی، ۱۴۲۷ق. ص ۱۴۵، ۱۴۸، ۱۴۹، ۱۵۰، ۱۹۶، ۲۱۲، ۲۶۲، ۳۰۸، ۳۱۹، ۴۵۹.
- ↑ ابوعبدالله حاکم نیشابوری. تاریخ نیشابور. ترجمهٔ محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی. تهران: آگه، ١٣٧٥. ص٢٨٢.
- ↑ ابوعبدالله حاکم نیشابوری. تاریخ نیشابور. ترجمهٔ محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی. تهران: آگه، ١٣٧٥. ص ٢١٤-٢١٥.
- ↑ احسنالتقاسیم فی معرفةالاقالیم. بیروت: دارصادر، ١٩٠٦م. ص٣١٦-٣١٧.
- ↑ ابوعبدالله حاکم نیشابوری. تاریخ نیشابور. ترجمهٔ محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی. تهران: آگه، ١٣٧٥. ص ١٤، ٢١٥-٢١٧.
- ↑ شمسالدین ابی عبدالله محمد مقدسی. احسنالتقاسیم فی معرفة الاقالیم. بیروت: دارصادر، ١٩٠٦م. ص٣١٧-٣٢١.
فهرست منابع[ویرایش]
- «البلدان»، تألیف ابیعبدالله احمد بن محمد بن اسحاق الهمذانی (معروف به ابن فقیه)، تحقیق یوسف الهادی، بیروت: عالمالکتب، ۱۴۱۶ق=۱۹۹۶م.
- «احسنالتقاسیم فی معرفةالاقالیم»، تألیف شمسالدین ابی عبدالله محمد مقدسی، بیروت: دارصادر، ۱۹۰۶م.
- «اوضح المسالک إلی معرفة البلدان و الممالک»، محمد بن علی بروسوی، تحقیق مهدی عبدالرواضیة، بیروت: دارالغرب الاسلامی، ۱۴۲۷ق.
- «ایران در زمان ساسانیان»، تألیف آرتور کریستنسن، ترجمه رشید یاسمی، تهران: صدای معاصر، ۱۳۹۳.
- «بازشناسی ربع نیشابور و تقسیمات جغرافیایی آن»، پایگاه اطلاعرسانی شهر کتاب، ۱۳ مرداد ۱۳۹۴.
- «تاریخ الامم و الملوک»، ابیجعفر محمد بن جریر الطبری، راجعه و صححه و ضبط نخبه من العلماء الاجلاء، بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۳ق. = ۱۹۸۳م.
- «تاریخ ایران باستان»، حسن پیرنیا، تهران: دنیای کتاب، ١٣٧٥.
- «تقویم البلدان»، تألیف اسماعیل بن علی ابوالفداء، قاهره: مکتبة الثقافة الدینیة، ۲۰۰۷م.
- «دانشنامه ایران»، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران: ۱۳۸۴.
- «دائرةالمعارف بزرگ اسلامی»، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران: ۱۳۶۸.
- «زردشتیان؛ باورها و آداب دینیآنها»، مری بویس، ترجمه عسگر بهرامی، تهران: انتشارات ققنوس، ۱۳۸۹.
- «تاریخ سیاسی و اجتماعی خراسان در آغاز حکومت عباسیان»، دانیل آل آلتون، ترجمه مسعود رجبنیا، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۷.
- «تاریخ فرهنگ و تمدن ایران در دوره ساسانیان»، تالیف و گردآوری عباس قدیانی، تهران: فرهنگ مکتوب، ١٣٨٥.
- «تاریخ نیشابور»، ابوعبدالله حاکم نیشابوری، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران:آگه، ۱۳۷۵.
- «عوامل رشد علمی و سیاسی نیشابور در قرون گذشته»، محمدباقر حسینی، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی مشهد، شماره ۱۱۸و ۱۱۹، پاییز و زمستان ۱۳۷۶.
- «فتوح البلدان»، لاحمد بن یحیی بن جابر البغدادی (اشهیر بالبلاذری)، [بیروت]: دار و مکتبه الهلال، ۱۹۸۸م.
- «قلمرو طاهریان و اهمیت شهرهای اربعه خراسان»، امیر اکبری، پژوهشنامه تاریخ، دوره ۵، تابستان ۱۳۸۹، ش۱۹.
- «کتابالبلدان»، تألیف احمد بن ابییعقوب بن واضح الکاتب المعروف بالیعقوبی، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق. = ۱۹۸۸م.
- «مسالک و ممالک» تصنیف ابن خردادبه، ترجمه سعید خاکرند، تهران: میراث ملل، ۱۳۷۱.
- «معجم البلدان»، شهابالدین أبوعبدالله یاقوت بن عبدالله البغدادی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۹۹ق=۱۹۷۹م.
- «نامشناخت؛ ابرشهر، نیشابور»، بهزاد نعمتی، خراسانپژوهی، سال اول، پاییز و زمستان ۱۳۷۷، ش ۲.
جستارهای وابسته[ویرایش]
پیوند به بیرون[ویرایش]
- تحلیل پهنۀ فرهنگی شهر نیشابور در قرنهای اولیه و میانۀ اسلامی
- بازشناسی ربع نیشابور خراسان و تقسیمات جغرافیایی آن
- تأثیرات متقابل نیشابور و راه ابریشم در دورۀ ساسانی
- خراسان در دوران اسلامی
- ارزش تاریخی وحدود جغرافیای سیاسی و فرهنگی خراسان
- نیشابور، مرکز خراسان و قدیمترین پایگاه علوم اسلامی در ایران
- جغرافیای تاریخی خراسان
- راههای ایالات غرب خراسان به سوی نیشابور مقارن ورود امام رضا
- ﻗﻠﻤﺮو ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻃﺎﻫﺮﯾﺎن و اﻫﻤﯿﺖ ﺷﻬﺮﻫﺎي ارﺑﻌﻪ ﺧﺮاﺳﺎن
|
|
|