تهمورث
تهمورث | |
---|---|
نگاره تهمورث در شاهنامه تهماسبی
|
|
اطلاعات کلی | |
نام | تهمورث |
نامهای دیگر | تهمورس طهمورث تخمواوروپَ تخمورو |
منصب | پادشاهی |
لقب | زیناوند دیوبند |
دوره | پیشدادی |
پیش از | جمشید |
بعد از | هوشنگ |
سایر اطلاعات | |
نام پدر | هوشنگ (ویونگهان) |
دشمنان | دیوان |
فرزندان | جمشید |
شناخته شده | دربند کننده دیوان |
شناخته شده | ترویج خط و نوشتار |
دودمان | |
تبار | کیومرثیان |
تهمورث که آن را طهمورث یا تهمورس نیز نوشتهاند. از شخصیتهای اساطیری ایرانی است. وی از پادشاهان پیشدادی و در شاهنامه پسر هوشنگ است. تهمورث وزیری داشت زیرک بنام شهراسپ (سحرسپ) که رهنمای تهمورث در کشورداری بود. تهمورث با توجه و اجرای نصایح او، هم پادشاهی دادگستر گشت و هم توانست همه دیوان دوران خویش به دام انداخته اسیر نماید. دیوان خط (نوشتن و خواندن) را به تهمورث آموختند بنابر این ممکن است سواد خواندن و نوشتن در ایران از زمان تهمورث مرسوم شده باشد.
محتویات
در اوستا[ویرایش]
صورت اوستایی نام طهمورث تخمواوروپَ (یعنی اروَپهٔ نیرومند) است؛ که آوانویسی پهلوی آن تخمورو میشود.[۱] جز اول این نام همان است که در فارسی تهم شدهاست و در ترکیباتی چون تهمتن دیده میشود. معنی جزء دوم دقیق معلوم نیست و برخی تغییر تهمورپ به طهموث را به دلیل اشتباه در نسخه برداری دانستهاند. در اوستا طهمورث مزین به صفت «زیناوند» (مسلح) است. مطابق اوستا وی بر هفت کشور فرمانروایی داشت و سی سال بر اهریمن سوار بود. در رام یشت بندهای ۱۱ تا ۱۳ ذکر او رفتهاست. در این بندها طهمورث از ایزد اندروای طلب پیروزی بر دیوان و مردمان دروند و همهٔ جادوان و پریان و درآوردن اهریمن به پیکر اسبی و سواری بر او را میکند و ایزد اندروای وی را کامیابی میبخشد. همچنین در زامیاد یشت، بندهای ۲۸ و ۲۹، و یشت ۳۲، بند ۲، ذکر طهمورث رفتهاست.
در متنهای پارسی میانه[ویرایش]
نسب تهمورث در متنهای پهلوی با نسب طهمورث در شاهنامه متفاوت است. برای نمونه در بندهشن بزرگ میان طهمورث و هوشنگ دو تن فاصلهاست: طهمورث پسر ویونگهان پسر انگهت پسر هوشنگ.
روایت سواری بر اهریمن در متون پهلوی به تفصیل بیشتری آمدهاست. خلاصهٔ داستان این است که طهمورث سیسال از اهریمن سواری میگرفت. تا این که اهریمن همسر تهمورث را بهوعده فریفت و از او این اطلاع را کسب کرد که در سراشیبی البرز کوه بر طهمورث که سوار بر اهریمن است ترس مستولی میشود. اهریمن در مقابل این خدمت زن به وی دو چیز بداد: یکی دشتان بد و دیگری کرم ابریشم. پس اهریمن طهمورت را در آنجا زمین زد و بلعید. بعدها جمشید طهمورث را از شکم اهریمن بیرون کشیده و در استودان دفن کرد.
در شاهنامه[ویرایش]
در شاهنامه از وی با لقب دیوبند (/دیٓوْبَنْد/) یاد میشود و پسر هوشنگ است. لقب دیوبند یادآور چیرگی او بر دیوان و جادوان است که در متون کهنتر هم به آن اشاره شدهاست. طهمورث در ابتدای پادشاهی هدفش را شستن جهان از بدیها، کوته کردن دست دیوان از هر جا و آشکار کردن چیزهای سودمند در جهان اعلام داشت.
چیدن پشمِ بُز و رشتن آن از آموزههای طهمورث برای مردمان بود وی همچنین مردم را به ستایش جهانآفرین تشویق کرد. با راهنماییهای شَهْرَسْپ، دستور خردمند طهمورث، شاه از بدیها پالوده گشت و از او فرهٔ ایزدی تابید.
نام وزیر طهمورث در شاهنامه شهراسپ آمده و از او به عنوان کسی که رایش از کردار بد دور بود یاد گردیده است. به چیرگی طهمورث بر اهریمن در شاهنامه هم اشاره شدهاست. پس از تابیدن فرهٔ ایزدی از طهمورث، او رفت و اهریمن را به افسون ببست و بر وی زین نهاد و زمانتازمان سوار بر وی گرد گیتی میتاخت. دیوان چون چنین دیدند به جنگ شاه برخاستند. طهمورث دو بهره از ایشان را به افسون ببست و باقی را با گرز گران تارومار کرد. چون ایشان را به بند کشید، دیوان به وی گفتند که اگر ما را رهایی بخشی تو را هنری یاد خواهیم داد که تا این زمان نشناخته باشی و آن هنر نبشتن بود:
کی نامور دادشان زینهار | بدان تا نهانی کنند آشکار | |
چو آزاد گشتند از بند او | بجستند به ناچار پیوند او | |
نبشتن به خسرو بیاموختند | دلش را به دانش برافروختند | |
نبشتن یکی نه که نزدیکِ سی | چه رومی چه تازی و چه پارسی | |
چه هندی چه چینی و چه پهلوی | نگاریدن آن کجا بشنوی |
طهمورث سی سال پس از این واقعه بزیست. این یادآور سی سال چیرگی طهمورث بر اهریمن (در متون کهنتر) است. در شاهنامه به چگونگی مرگ طهمورث اشارهای نشدهاست. پس از وی جمشید، پسرش، به پادشاهی رسید. برخی منابع و مورخین از جمله حمد اله مستوفی بنای شهرهای الیپی (کرمانشاه) و ساری را به طهمورث شاه دیوبند پشدادی نسبت میدهند.
جستارهای وابسته[ویرایش]
پانویس[ویرایش]
- ↑ Studien uber indogerman. Femininbildungen.,Loomel, (Gott, 1912), P.49.
منابع[ویرایش]
- حسین، الهی قمشهای. شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد، ۱۳۸۶. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.
- رجایی بخارایی، احمدعلی. برگزیدهٔ شاهنامهٔ فردوسی. به کوشش کتایون مزداپور. چاپ سوم. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۱. ISBN 964-426-177-1.
- اوستا: کهنترین سرودها و متنهای ایرانی ج۱. گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه. تهران: مروارید، ۱۳۷۷. ISBN 964-6026-16-8.
- دوستخواه، جلیل. «پیوست». در اوستا: کهنترین سرودها و متنهای ایرانی ج۲. گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه. تهران: مروارید، ۱۳۷۷. ISBN 964-6026-17-6.
- صفا، ذبیحالله. حماسهسرایی در ایران. چاپ ششم. تهران: امیرکبیر، ۱۳۷۹. ISBN 964-00-0635-1.
- داستان گرشاسب، تهمورس و جمشید، گلشاه و متنهای دیگر. آوانویسی و ترجمه از پهلوی: کتایون مزداپور. چاپ اول. تهران: آگاه، ۱۳۷۸. ISBN 964-416-122-X.
- فردوسی. «پادشاهی طهمورث». در شاهنامه ج۲. تصحیح مصطفی سیفیکار جیحونی. اصفهان: شاهنامه پژوهی، ۱۳۷۹. ISBN 964-925-85-1-5.
پیوند به بیرون[ویرایش]
متن مربوطه در ویکینبشته: تهمورث |
|
|
|
|
این یک مقالهٔ خرد پیرامون شاهنامه است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |