هزارافسان کجاست؟

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
هزارافسان کجاست؟
روی جلد هزارافسان کجاست؟ انتشارات روشنگران و مطالعات زنان
روی جلد هزارافسان کجاست؟
نویسنده بهرام بیضایی
ناشر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان
محل نشر ایران
تاریخ نشر ۱۳۹۱
شابک 978-964-194-059-3
تعداد صفحات ۵۲۰
موضوع اسطوره‌شناسی و فقه‌اللغه
سبک تألیف و پژوهش
زبان پارسی
نوع رسانه کتاب
کتاب‌شناسی بهرام بیضایی

کتاب هزارافسان کجاست؟ کارِ بهرام بیضایی است که به ریشه‌یابی داستان بنیادین هزار و یک شب می‌پردازد.[۱]

موضوع[ویرایش]

از حیث موضوع این کتاب را باید در فقه‌اللغه تطبیقی و همانند کتاب‌هایی دسته‌بندی کرد که نمونهٔ اعلایش در سال‌های پایانی قرن بیستم اژدهاکُشی: وجوهی از سخن‌شناسیِ هند و اروپایی کارِ کالورت واتکینز بوده.

این کتاب پاره دوّم کتاب کوچک‌تری به نام ریشه‌یابی درخت کهن از همین نویسنده است و حاوی جستارهای بیضایی در همانندی‌های داستان بنیادین هزار و یک شب با داستان جم و ضحّاک در شاهنامه است.

فهرست مندرجات[ویرایش]

  • پیش‌خوانی
  • آیا هزارافسان خیالات است؟
  • چشم‌ها را باید شُست!
  • شَهرزاد و دین‌آزاد از کُجا می‌آیند؟
  • گُذر در زمان
  • سخنِ رهایی‌بخش
  • درختِ سخنگو
  • سرانجامِ اسطوره
  • پِی‌آوَردها:
    • زنِ بلاگردان
    • اژدهاکشی گرشسب
    • اژدهای شورشی
  • پیوست‌ها:
    • ترانه‌ی دو خاتون
    • جن و پری
    • سرود نیایش سخن
  • نگاره‌ها
  • فهرست اعلام

هزارافسان کجاست؟ و دیگران[ویرایش]

ایرج پارسی‌نژاد مورّخ سخن‌سنجی ایرانی، می‌نویسد: «من در میان معاصران ایرانی خود تنها دو تن را می‌شناسم که توانسته‌اند با آثار پرارزش خود فرضیه تناقض هنر با تحقیق را بی اعتبار کنند. یکی از این دو شفیعی کدکنی است که علاوه بر آثار تحقیقی بدیع و اصیل و معتبر در هنر شعر و شاعری نیز مقامی عالی یافته و دیگری بهرام بیضایی است که گذشته از آثار باارزش بسیار در هنر تئاتر و سینما پژوهش‌های او در تاریخ نمایش در ایران و تحقیقات اخیرش در جستجوی پیشینه قصه هزار و یک شب با نام ریشه‌یابی درخت کهن و اثر تازه‌اش هزار افسان کجاست؟ به مقام پژوهشی اش اعتبار بخشیده است.»[۲][۳]

اولریش مارزلف پژوهشگر نامدار ادبیات فولکلوریک ایرانی، می‌نویسد: «هزارافسان کجاست؟ . . . پژوهشی جالب در زمینهٔ یافتن کهن الگوهای داستان بنیادین هزار و یک شب است؛ گرچه فصل آغازین کتاب به راستی برای من شگفت آور بود . . . شاید بهتر آن بود که از این فصل آغازین کتاب به سادگی گذر کرد چرا که فاقد قاعده‌های ابتدایی پژوهشی مانند ارزیابی دقیق منابع مورد استفاده و ارجاعات است.»[۴][۵]

ابراهیم اقلیدی مترجم هزار و یک شب، پیرو نظر جلال ستاری اسطوره شناس ایرانی، بحث این کتاب را دربارهٔ ایرانی بودن اصل هزار و یک شب بی محل می‌داند و توضیح می‌دهد: «آقای بیضایی و آقای ستاری به این اسطوره اشاره کرده‌اند. من دو تا محقق در زمینهٔ هزار و یک شب را قبول دارم، یکی استاد بزرگوار جناب ستاری است و یکی هم این مرد هنرمند. بله، ایشان خیلی حق دارند در مورد هزار افسان. اینکه برود دنبالش، این یک هنر است. آقای بیضایی هزار افسان را پیدا کرده، اصلاً نمی‌خواهد برود نسخه‌اش را پیدا کند. می‌خواهم بگویم معناً هزار افسان را پیدا کرده. آدمی است که گزافه نمی‌گوید.»[۶][۷]

شهلا لاهیجی در توضیح پیشینه اندیشه این کتاب می‌گوید: «پیش‌تر در نمایشنامهٔ شب هزار و یکم هم بیضایی به این کتاب توجه داشته است. شب هزار و یکم نمایشنامه‌ای در سه اپیزود بود که در قسمتی به داستان ضحاک یا اژدها و دو دختر جمشید می‌پردازد. در اپیزود دوم به نحوهٔ از بین بردن متن اصلی فارسی پهلوی هزار و یک شب که آن خادم بغدادی، ترجمهٔ عربی شده‌اش رابه عنوان یک اثر تاریخی تحویل خلیفه یا اداره امور در بغداد می‌دهد و در قسمت سوم ما با نوعی روایت طنزگونه مواجه هستیم از دورهٔ قاجار وآغاز بیداری زنان و مسایل آن و یکی از آن جمله، آن است که خواندن هزار و یک شب برای زنان ممنوع بود.»[۸][۹]

ابوالفضل خطیبی شاهنامه شناس، دربارهٔ این کتاب نوشته: «این کتاب را ببینید. شما حیرت می‌کنید که چقدر زمان گذاشته و این همه منبع را با دقت بررسی کرده است. با این همه، بین بیضایی هنرمند و بیضایی پژوهشگر فاصله‌ای است. می‌خواهم بگویم بیضایی هنرمند در اوج اوج قامت برافراشته است، اما بیضایی پژوهشگر در اوج اوج نیست. پیش خود خیال کردم آیا بهتر نبود بخشی از زمانی را که او صرف نوشتن پژوهشهایش کرده است، فیلم می‌ساخت، بگذریم که ساخت فیلم در ایران خود داستانی دارد غم انگیز یا نمایشنامه می‌نوشت. آیا کسی را می‌شناسید که در این دو حوزه در اوج اوج باشد. برای نمونه زنده یاد ملک الشعرای بهار و زنده باد شفیعی کدکنی؟»[۱۰][۱۱]

حمید امجد کارگردان و پژوهشگر نمایش ایرانی، دربارهٔ این کتاب می‌گوید: «ما در این کتاب با تحلیل بنیادین متنی از ادبیات ملی روبه‌رو هستیم، کتابی که وجه مشترک میان ۶ اثر پژوهشی و ۱۲۰ اثر هنری بیضایی است و ویژگی اصلی‌اش جامع‌الاطراف بودنش است، یعنی در ارایه نظریات به اسناد تصویری، شفاهی و مکتوب پایبند بوده است. بیضایی سعی کرده تکه‌های گم شده این ادبیات را یافته و کنار هم بگذارد و حتی در بخش‌هایی به کشف‌هایی دست زده است. او در این کتاب حقیقت‌ها و سندهایی را پیشنهاد می‌دهد و اعلام می‌کند که کدام را یافته و کدام حاصل گمان او است.»[۱۲][۱۳]

جستارهای وابسته[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/2579441
  2. پارسی‌نژاد، ایرج. «چنین کنند بزرگان». مجله بخارا سال پانزدهم شماره 88 - 89 خرداد شهریور 1391. صفحه 675.
  3. http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1001150/چنین-کنند-بزرگان
  4. مارزلف، اولریش. «پاسخ به بیضایی، نگاهی به کتاب هزار افسان کجاست؟». مجله فرهنگ مردم. تابستان 1391 - شماره 42. صفحه 167.
  5. http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/985604/نقد،-بررسی-و-معرفی-کتابها--پاسخ-به-بیضایی،-نگاهی-به-کتاب-هزار-افسان-کجاست-
  6. اقلیدی، ابراهیم. «آنها می‌خوانند، ما افتخار می‌کنیم: گفت‌وگو با ابراهیم اقلیدی، مترجم هزار و یک شب». ماهنامه تجربه. دوره جدید / شماره ۱۳ / شماره پیاپی ۱۳ / تیر ۱۳۹۱
  7. http://www.tajrobehmag.com/article/1795/آنها-مي‌خوانند،-ما-افتخار-مي‌کنيم-گفت‌و‌گو-با-ابراهيم-اقليدي،-مترجم-هزار-و-يک-شب
  8. لاهیجی، شهلا. «هزار افسان کجاست؟». مجله آزما نیمه دوم خرداد 1391 - شماره 88. صفحه 19.
  9. http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/883667/هزار-افسان-کجاست-?q=هزار%20افسان%20کجاست&score=45.053486&rownumber=1
  10. یاداشت‌های ابوالفضل خطیبی در وبسایت شخصی. چهاردهم نوامبر ۲۰۱۳.
  11. http://fa.horaforex.com/966500-بیضایی_پژوهشگر.html
  12. http://www.ibna.ir/fa/doc/report/137932/حمید-امجد-بیضایی-شهرزاد-زمانه-ماست
  13. http://namayeshgar.com/?p=3559

منابع[ویرایش]

پیوند به بیرون[ویرایش]