شاهان ماد

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
تمدن‌های باستانی آسیای غربی
میان‌رودان، سومر، اکد، آشور، بابل
حتیان، هیتی‌ها، لیدیه
ایلام، اورارتو، منائیان، ماد، هخامنشی
امپراتوری‌ها / شهرها
سومر: اوروکاوراریدو
کیشلاگاشنیپوراکد
بابلایسینعموری‌ها - کلدانی‌ها
آشور: آسور، نینوا، نوزی، نمرود
ایلامیانشوش
هوری‌هامیتانی
کاسی‌هااورارتو
گاهشماری
شاهان سومر
شاهان ایلام
شاهان آشور
شاهان بابل
شاهان ماد
شاهان هخامنشی
زبان
خط میخی
آرامیهوری
سومریاکدی
زبان مادی
ایلامی
اساطیر میان‌رودان
انوما الیش
گیل گمشمردوخ
نیبیرو

دیااکو[ویرایش]

نوشتار اصلی: دیاکو

دیاکو یا دیااُکو بنیان‌گذار و نخستین شاه مادها بود. نام او در منابع گوناگون، به صورت‌های مختلفی ذکر شده‌است؛ هرودوت تاریخ‌نگار یونانی نام وی را به صورت دِیوکِس (Δηιόκης) ضبط کرده‌است. در متون آشوری از وی به نام Da-a-a-uk-ku یاد شده و در عیلامی به صورت Da-a-(hi-)(ú-)uk-ka آمده‌است.[۱] نام دیاکو برگرفته از واژهٔ ایرانی -Dahyu-ka (دَهیوکَ) است و اسم مصغر واژهٔ -dahyu (دَهیو) به‌معنی سرزمین است. فریدریش فون اشپیگل عقیده دارد که دهایوکو به معنی «ساکن و سرکردهٔ ده» و در واقع ریخت کهن همان واژهٔ «دهگان» (دهقان) است. همچنین فردیناند یوستی به پیروی از نظر اشپیگل، معتقد است که نام دیاکو، لقب اوست و شکل کوتاه‌شده‌ای از dahyaupati (دَهیااُپَتی) در فارسی باستان و danhupaiti (دَنهوپَیتی) در اوستایی است که پایانهٔ ka (کَ) گرفته‌است.[۲]

دوران حکومت[ویرایش]

دوران حکومت دیاکو مورد اختلاف مورخین است. هرودوت می‌گوید که دیاکو مدت ۵۳ سال حکومت کرده‌است؛ پژوهشگران از روی گزارش هرودوت به این نتیجه رسیده‌اند که دیاکو مؤسس خاندان سلطنتی ماد و همچنین نخستین پادشاه ماد بوده که از آشوریان استقلال کسب کرده‌است. اما باید بر این نکته تأکید شود که گزارش هرودوت آمیزه‌ای از افسانه‌های یونانی و شرقی است و از نظر تاریخی قابل اطمینان نیست. همچنین فرض بر این است که پادشاه مادی که گزارش‌های هرودوت حول و حوش او می‌چرخد، همان دیاکو پسر فرورتیش باشد، در نتیجه ممکن نیست که تاریخ دقیق دورهٔ حکمرانی او را مشخص کرد اما می‌توان گفت که احتمالاً اکثر نیمهٔ اول سدهٔ هفتم پیش از میلاد را در برمی‌گرفته‌است.[۱] ایگور دیاکونوف می‌گوید: «وضع دوران حکومت دیاکو در نوشته‌های هرودوت با تصویری که منابع آشوری از آن زمان (۶۷۵-۷۴۵ پیش از میلاد) رسم می‌کنند چندان مغایرت دارد که برخی از مورخان گواهی هرودوت را رد کرده‌اند.»[۳]

در منابع آشوری در سال ۶۷۴ پیش از میلاد از اقدامات شخصی به نام کشتریته یاد می‌شود که برخی از محققان وی را همان فرورتیش دانسته‌اند. بر این اساس می‌توان سال ۶۷۴ پیش از میلاد را به عنوان پایان پادشاهی دیاکو در نظر گرفت و با احتساب حکومت پنجاه‌وسه سالهٔ وی، آغاز دوران پادشاهی دیاکو باید در حدود سال ۷۲۸ پیش از میلاد بوده باشد.[۴] جورج اسمیت پیش‌تر در سال ۱۸۶۹ متوجه شد که در متون نئوآشوری در دورهٔ سلطنت سارگون دوم (۷۲۱ تا ۷۰۵ پیش از میلاد) چندین بار از شخصی به نام دیاکو یاد شده‌است.[۱]

تشکیل پادشاهی ماد[ویرایش]

تصویری از تپهٔ باستانی هگمتانه، همدان.

دیاکو در یک دورهٔ بی‌قانونی در ماد، تلاش کرد تا عدالت را در دهکدهٔ خود اجرا کند و اعتبار و حسن شهرتی را به عنوان یک قاضی بی‌طرف بدست آورد به این ترتیب حوزهٔ فعالیت او گسترش یافت و مردم روستاهای دیگر نیز به وی مراجعه می‌کردند تا اینکه سرانجام او اعلام کرد درخواست‌های مردم زیاد است و این جایگاه برای وی دردسرساز و دشوار است و حاضر به ادامهٔ کار نیست. در پی این کناره‌گیری، دزدی و اغتشاش فزونی یافت و مادها گرد هم آمدند و وی را برای حل و فصل اختلافات به‌عنوان پادشاه برگزیدند.[۱] منابع آشوری نیز برای نخستین بار، در سال ۶۷۳ پیش از میلاد از پادشاهی مستقل ماد یاد می‌کنند.[۵]

دیاکو احتمالاً به تقلید از آشوریان مراسمی برای بار ترتیب داد؛ هرودوت می‌نویسد که دیاکو در کاخ خود می‌ماند و تماسش از طریق فرستادن و دریافت پیام به بیرون بود و هیچ‌کس نمی‌توانست با پادشاه تماس مستقیمی داشته باشد و دادخواست‌ها و پیام‌ها تنها از طریق پیامگزاران صورت می‌گرفت که این محدودیت برای ایجاد نوعی حس ترس و احترام در میان مردم بود.[۶] همچنین، خندیدن و آب دهان انداختن در حضور پادشاه ممنوع بود.[۲] از دیگر اقدامات وی، ایجاد گروهی به‌نام «چشم‌ها و گوش‌های شاه» بود که این افراد چشم‌ها و گوش‌های شاه بودند و وظیفهٔ جاسوسی برای شخص شاه را داشتند؛ چنین سازمان و گروهی تا دورهٔ هخامنشیان وجود داشت.[۱][۷]

دیاکونوف معتقد است دیاکو نمی‌توانست پادشاه سراسر ماد باشد و حتی حاکم یک منطقهٔ بزرگ نیز نبود و تنها یکی از فرمان‌روایان کوچک و متعدد مادی بود ولی درخشش تاریخ اخلاف بر سیمای او پرتو افکنده و سبب شهرت او در تاریخ شد. دیاکو در آغاز کار به عملی سنجیده دست زده و دولت ضعیف و کوچک و تازهٔ خود را تحت حمایت ماننا که در آن زمان قدرت زیادی داشت قرار داد ولی بعد کوشید کاملاً مستقل گردد و بدین منظور با اورارتو عقد اتحاد بست. منبع آشوری نیز در وقایع سال ۷۱۵ پیش از میلاد، دیاکو را «حاکمی از جانب ماننا» می‌خواند.[۸]

تبعید[ویرایش]

سارگون دوم شاه آشور در سال ۷۱۵ پیش از میلاد، متوجه شد که دیاکو با روسای اول، شاه اورارتو متحد شده‌است. او دیاکو را زیر نظر گرفت و در طی جنگ خود با منائیان — که از خویشاوندان نژاد مادی بودند و در آذربایجان و جنوب دریاچهٔ ارومیه سکونت می‌کردند — بار دیگر وارد ماد شد تا چنانکه مدعی بود، به «هرج‌ومرج» آن‌جا پایان دهد. وی در آن‌جا توانست دیاکو را اسیر کند ولی برخلاف عادت همیشگی آشوریان جانش را به او بخشید و در نبشته‌ای تشریفاتی در کاخ خود در خُرس‌آباد اعلام می‌کند: «دیاکو را به‌همراه قبیله‌اش به حمات تبعید کردم.»[۹][۱۰][۱۱] وی چندسالی در اسارت سارگون دوم بود و مادها به‌عنوان فرمان‌برداران و باج‌گذاران آشور، دچار فقر و از هم‌پاشیدگی شدند و آشوریان، دیاکو را به‌عنوان کسی که همیشه مطیع آشور باقی بماند و خراج خود را به‌طور مرتب به درباره آشور بپردازد و از جهات دیگر حتی از نظر تأمین نیروی نظامی برای آشوریان به‌هنگام درگیرشدن آشور در جنگ متعهد شود، وی را آزاد کردند و سپس او به‌عنوان رهبر قطعی و احتمالاً پادشاه مادها برگزیده شد.[۱۲]

دیاکو در تاریخ روایی ایران[ویرایش]

برخی از ایران‌شناسان، دیاکو را با ویژگی‌هایی که هرودوت برای او برمی‌شمارد با هوشنگ شاهنامه یکی می‌گیرند و لقب پَرَداتَ یا پیشدادی را با نخستین قانون‌گذار یکی می‌دانند. سنت دینی، هوشنگ را نخستین کسی می‌داند که پادشاهی را در ایران برقرار کرد.[۱۳]

فرورتیش[ویرایش]

نوشتار اصلی: فرورتیش

فرَوَرتیش دومین شاه ماد و فرزند دیاکو بود. بیش‌تر اطلاعات مربوط به فرورتیش از هرودوت به ما رسیده‌است. به گفتهٔ وی، فرورتیش پسر دیاکو بود و قبایل مادی را متّحد و به یک کشور تبدیل کرد.

نام[ویرایش]

نام فرورتیش در زبان اوستایی فْرَوَشی[پ ۱] و در زبان فارسی باستان فْرَوَرتی (𐎳𐎼𐎺𐎼𐎫𐎡)[پ ۲] آمده است. در پارسی میانه (زبان پهلوی) هم فْرَوَرد و فْرَوَهْر[پ ۳] خوانده می‌شده‌است.[۱۴]

هرودوت تاریخ‌نگار معروف یونانی نام وی را به صورت فرااُرتِس[پ ۴] ضبط کرده‌است. از آن‌جا که در زبان یونانی f و -va- را به ترتیب به صورت ph و -o- ادا می‌کرده‌اند، لذا فرورتیش دقیقاً با فرااُرتس یونانی مطابق است. در متون بابلی از وی به نام پَرومَرتیش[پ ۵] یاد شده‌است و در عیلامی هم به صورت پیرومَرتیش[پ ۶] آمده‌است چرا که در زبان‌های بابلی و عیلامی f و v به ترتیب به صورت p و m ادا می‌شدند.[۱۵]

هرلد والتر بیلی، ایران‌شناس انگلیسی ریشهٔ این واژه را از ریشهٔ ایرانی -var (پوشش، محافظت) و -fra (پس راندن) می‌داند و معنی اصلی اولیهٔ واژهٔ را «دلاور حفاظت‌کننده» عنوان می‌کند.[۱۴] لازم است ذکر شود نام فرورتیش هیچی ارتباطی با نام فرهاد[پ ۷] ندارد.[۱۶]

تبار و خانواده[ویرایش]

فرورتیش فرزند دیاکو و دومین شاه ماد بود که همهٔ اطلاعات مربوط به او، از هرودوت به ما رسیده‌است.[۱۷] به گفتهٔ هرودوت، فرورتیش پسر دیاکو بود و همهٔ قبایل مادی را متّحد و به یک کشور تبدیل کرد. از شواهد چنین پیداست که پس از مرگ دیاکو، وی رهبری قبایل مادی را برعهده گرفت.[۱۸] برخی منابع بر این باورند نام فرورتیش در خاندان دیاکو رایج نبوده و نام وی را همان خشثریتَه می‌دانند و ادعای هرودوت را در مورد نام فرورتیش و نیز نام پدر دیاکو و پدربزرگ فرورتیش رد می‌کنند.[۱۹] از میان فرزندان وی، تنها نام هووخشتره در منابع آمده‌است که پس از او جانشینش شد و توانست یک سلطنت سراسری را در ایران تشکیل دهد.[۲۰]

دوران حکومت[ویرایش]

بسیاری از پژوهشگران، با توجه به تقویم‌ها و اسناد و محاسبات میان‌رودان و به‌ویژه آشوریان، زمان سلطنت فرورتیش را بین سال‌های ۶۷۵ تا ۶۵۳ پیش از میلاد می‌دانند[۲۱] ولی بعضی دیگر از پژوهشگران زمان حکومت او را بین سال‌های ۶۵۵ تا ۶۳۳ پیش از میلاد می‌دانند.[۲۲] با اینحال برخی از دانشمندان بکلی این نظرات را رد می‌کنند و بر این باورند که فرورتیش از سال ۶۷۸ تا ۶۲۵ پیش از میلاد، یعنی به‌مدت پنجاه و سه سال حکومت کرده‌است.[۲۳]

در نخستین سال‌های سلطنت فرورتیش، سکاها که در ناحیهٔ بین دریای مازندران و قفقاز زندگی می‌کردند از طریق گذر دربند قفقاز، به سرزمین ماد وارد شدند و بخش‌هایی از خطهٔ ماد را به اشغال خود درآوردند.[۲۴]

جنگ با پارس و آشور[ویرایش]

هرودوت می‌گوید: «فرورتیش پس از به‌دست گرفتن قدرت، به حکمرانی بر مادها بسنده نکرد و به سرزمین پارس‌ها حمله برد و توانست آن‌ها را شکست دهد که موجب نیرومندی بیشتر مادها شد و به او این امکان را داد تا آسیا را نیز مطیع خویش سازد؛ از این روی سرزمین‌های مشرق و جنوب ماد را تصرف کرد و به همهٔ ملل و اقوام، یکی پس از دیگری حمله کرد و اقوام بسیاری را فرمانبردار و همراه مادها کرد و زمینه را برای حمله به حکومت‌های نیرومندی از جمله سرزمین آشور و امپراتوری قدرتمند و گستردهٔ آن فراهم نمود.»[۲۵]

دژ مادی کیشه‌سو. از روی نقش‌برجستهٔ آشوری، پایان قرن هشتم پیش از میلاد.

فرورتیش با آنکه سرنوشت اسارت پدرش دیاکو را دیده بود، همان راه پدرش را دنبال کرد و به آشور اعلان جنگ داد. وی که «خداوند ده»[پ ۸] کار-کشی بود، توانست با جلب یاری مامی‌تیارشو خداوند پیشین‌ده ایالت مادای[پ ۹] و دوساننی[پ ۱۰] خداوند پیشین‌ده ایالت ساپاردا[پ ۱۱] که پیشوایان آن ایالات از جانب آشور بودند، در ماه نیسان (مارس-آوریل) سال ۶۷۳ پیش از میلاد، پیرامون نوروز آشوری قیامی را علیه آشور ترتیب دهد و ریاست این قیام را برعهده بگیرد.[۲۶]

از اوایل سال ۶۷۲ پیش از میلاد آشوریان کوشیدند تا با فرورتیش مذاکره کنند و بدین ترتیب چندین پیک را به نزد رهبر قیام‌کنندگان فرستادند. آن‌ها هم‌چنین با سکاها که اتحاد بعضی از طوایف آن‌ها با فرورتیش موجب تهدید قلمرو آشور شده بود، وارد مذاکره شدند. پارتاتوآ[پ ۱۲] پادشاه سکاها هم مذاکرات را پذیرفت و اسرحدون پادشاه آشور هم ناچار شد دختر خود را با وی نامزد کند. بدین ترتیب و با خارج شدن سکاها از اتحاد با مادها، قیام مادها ناتمام ماند.[۲۷][۲۸]

حملهٔ مجدد به آشور و مرگ[ویرایش]

پیرامون سال ۶۵۲ و ۶۵۳ قبل از میلاد، امپراتوری آشور درگیر یک کشمکش داخلی و بزرگترین بحران سیاسی تاریخی خود شد. شاماشوموکین برادر آشور بانی‌پال[پ ۱۳] پادشاه آشور علیه وی قیام کرد و توانست متحدان زیادی را — از جمله بابلیان، کلدانیان، آرامیان و عیلام — با خود همراه سازد. فرورتیش نیز فرصت را برای حملهٔ مجدد به آشور مناسب دید.[۲۹][۳۰] او در اتحاد با پارس‌ها و کیمری‌ها در سال ۶۵۳ پیش از میلاد وارد جنگ با آشور شد و به شهر نینوا، پایتخت حکومت آشور حمله کرد و ظاهراً در ابتدا پیروزی‌های ضعیفی بدست آورده بود ولی در نبردی دیگر کشته شد.[۳۱]

هرودوت دربارهٔ چگونگی این شکست و مرگ او سخنی نمی‌گوید.[۳۲] برخی از مورخان می‌گویند فرورتیش به‌دست آشور بانی‌پال کشته شد[۳۳][۳۴] لیکن در نوشته‌های آشور بانی‌پال هیچ مطلبی دال بر این پیروزی نیامده و از آن‌جا که آشوریان از کوچک‌ترین پیروزی‌های خود نیز همیشه یاد کرده‌اند، به همین خاطر این مطلب را نمی‌توان به راحتی پذیرفت. در توجیه آن می‌توان گفت شکست فرورتیش کار خود آشوریان نبوده بلکه می‌بایستی به یاری سکاها که متحد آشور بوده‌اند صورت گرفته‌باشد.[۳۵]

جانشین[ویرایش]

پس از مرگ فرورتیش، پسرش هووخشتره جانشین او شد که مورخان زمان حکومت او را بین سال‌های ۶۳۳ تا ۵۸۴ پیش از میلاد می‌دانند. او تواناترین شاه ماد و اولین پادشاهی است که یک سلطنت سراسری را در ایران تشکیل داد و ایران را به‌عنوان یک قدرت مهم در جهان آن زمان مطرح کرد. هووخشتره را باید بنیانگذار واقعی دولت ماد و معمار حقیقی امپراتوری ایرانیان باستان دانست.[۳۶] وی با الیاتس شاه لیدیه جنگید و توانست سرزمین‌های فوقانی رود هالیس را تصرف کند. هووخشتره با دولت بابل متحد شد و توانست با حمله به نینوا، به عمر امپراتوری آشور خاتمه دهد.[۳۷]

هووخشتره[ویرایش]

آرامگاه هووخشتره
مقبره‌ای صخره‌ای قزقاپان از نمایی دور
نقش برجسته سردر مقبرهٔ صخره‌ای قزقاپان. فرد سمت راست احتمالاً هووخشتره است.[۳۸]
صفحه‌ای مدوّر با هیکل آدم که هلالی زیر آن قرار دارد
صفحه‌ای مدوّر با هیکلی دارای چهار بال
صفحه‌ای مدوّر که ستاره‌ای بر روی آن منقوش است
Zoroastrianism Tomb Sulaymaniyah province 27.JPG
Zoroastrianism Tomb Sulaymaniyah province 23.JPG
نوشتار اصلی: هووخشتره

هووخشتره (پارسی باستان: hUvaxšatara، اکدی: mÚ-ak-sa-tar و mUk-sa-tar، عیلامی: mÚ-ak-sa-tar, mUk-sa-tar و mÚ-ma-ku-iš-tar، فریگی باستان: Ksuwaksaros، یونانی: Kyaxárēs)[۳۹] سومین و تواناترین شاه ماد و نخستین پادشاه در دوران باستان است که یک سلطنت سراسری را در ایران تشکیل داد و ایران را به عنوان یک قدرت مهم جهان آن زمان مطرح کرد. او را می‌توان بنیانگذار واقعی دولت

در زمان حکومت هووخشتره ماد قبایل آریازنتا و پارتاکانیان را در نواحی ری و اصفهان و دیگر قبایل ایرانی شرق را تا ناحیه گرگان به اطاعت کشاند و دولت نیرومند سراسری مادها در ایران را تشکیل داد هوخشتره سپس به پارس حمله کرد و قبایل پارس را به اطاعت در آورد.

هووخشتره سپس با دولت بابل متحد شد[۴۰] و با نیروی نظامی خود به سوی آشور حرکت کرد. در سال ۶۱۴ پیش از میلاد از کوه‌های زاگرس گذشت و ضمن تسخیر آبادی‌های آشوری سر راه، شهر آشور پایتخت باستانی دولت آشور را در محاصره گرفت. پس از سقوط شهر آشور، پادشاه بابل نبوپولاسار در شهر آشور به دیدار هووخشتره آمد و در آنجا پیمان دوستی ماد و بابل تجدید شد. در سال ۶۱۲ پیش از میلاد هووخشتره و نبوپولاسار توانستند با حمله به نینوا پایتخت آشوریان و فتح آن، به عمر امپراتوری آشور خاتمه دهند.[۴۱][۴۲]

پس از فتوحات و پیروزی‌های فراوان، هووخشتره این بار متوجه غرب و لیدیه و شهرهای تجاری یونان شد. وی با آلیات شاه لیدیه جنگید و توانست سرزمین‌های بالای رود هالیس را تصرف کند. جنگ بین مادها و لیدی‌ها سرانجام در سال ۵۸۵ پیش از میلاد مسیح به دلیل خورشیدگرفتگی ناگهانی پایان یافت. هووخشتره هم در همان سال و یا سال بعد درگذشت.[۴۳] پس از هووخشتره پسرش ایشتوویگو به پادشاهی رسید و ۳۵ سال حکومت کرد.[۴۴]

ایشتوویگو[ویرایش]

ایشتوویگو (دوره حکومت: ۵۸۵ تا ۵۵۰ پ. م) واپسین پادشاه ماد و جانشین هووخشتره بود. در مورد حکومت او اطلاعات زیادی در دست نیست و بیشتر روایات یونانی و پارسی، به اواخر سلطنت او و نابودی حکومت ماد به دست کورش بزرگ اشاره می‌کنند.

لوحه «سالنامه نبونید» در حال حاضر در بریتیش میوزیوم لندن نگهداری می‌شود. متن لوحه سالنامه نابونید سال به سال حکومت نبونید (۵۳۹ – ۵۵۶ ق. م) آخرین پادشاه نئو بابلی را شرح می‌دهد. درسال ششم سلطنت او یعنی ۵۵۰ ق. م نویسنده سالنامه، به جنگی در چند صد کیلومتری جنوب شرقی بابل اشاره می‌کند و می‌نویسد:

"شاه اشتومه گو، لشکر خود را برای جنگ با کورش، شاه انشان، فرستاد ولی لشکر بر او شورید، او را به زنجیر کشیده و تحویل کورش دادند".

ظاهراً این «ایشتو مه گو» همانست که هرودوت او را آزدیاک می‌نامد.

ایشتوویگو متهم به ترجیح دادن شکوه و راحتی دربار آشور به زندگی سخت و ارتشی مادی شده است و انحطاط قدرت ماد را بیشتر به او نسبت می‌دهند.

در صورت قبول، می‌توان تصور کرد که بیشتر آثار باقی‌مانده از دوران مادها، بخصوص آثار بجای مانده در تپه نوشی جان[۴۵][پیوند مرده] ، به دوران سلطنت ایشتوویگو بر می‌گردد. همچنین، راحتی‌هایی که در دوران هخامنشی به عنوان «تنپروری مادی» در سلطنت ایشتوویگو خوانده شده را، شاید به جای دوران انحطاط ماد، زمان انتقال زندگی قبایل ایرانی از طرز زندگی صحرانشینی به شهرنشینی بنامیم و آنرا آغاز واقعی تمدن ساکن قبایل ایرانی بدانیم.

جستارهای وابسته[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. Fravaši
  2. Fravrti
  3. Fraward یا Frawahr
  4. (Φραόρτης) Phraortēs
  5. Parúmartiš
  6. Pirrumartiš
  7. ایرانی باستان: Frahata یونانی: Phraates
  8. فارسی باستان: dahyaupati، اوستایی: danhupaiti
  9. Madāi
  10. Dusanni
  11. Saparda
  12. ایرانی باستان: Partatava
  13. اکدی: Aššur-bāni-apli

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ Schmitt، DEIOCES.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ خالقی مطلق، هوشنگ و دیاکو، ۴۷۴.
  3. دیاکونوف، تاریخ ماد، ۱۶۹.
  4. زرین‌کوب، تاریخ مردم ایران، ۸۹.
  5. دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۵۳.
  6. هوار، ایران و تمدن ایرانی، ۳۰.
  7. ، Deioces.
  8. دیاکونوف، تاریخ ماد، ۱۷۰.
  9. هینتس، داریوش و ایرانیان، ۵۵.
  10. هوار، ایران و تمدن ایرانی، ۲۷.
  11. Davis، DEIOCES.
  12. خدادادیان، تاریخ ایران باستان، ۱۸۸.
  13. آموزگار، تاریخ واقعی و تاریخ روایی، ۱۳.
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ Boyce، FRAVAŠI.
  15. دیاکونوف، تاریخ ماد، ۵۴۸.
  16. دیاکونوف، تاریخ ماد، ۵۴۸.
  17. پیرنیا، ایران باستان، ۱۷۹.
  18. Medvedskaya، Phraortes.
  19. Diakonoff، CYAXARES.
  20. دیاکونوف، تاریخ ماد، ۵۴۸.
  21. خدادادیان، تاریخ ایران باستان، ۱۱۹.
  22. Randa, Handbuch der Weltgeschichte, 278.
  23. Medvedskaya، Phraortes.
  24. بیات، کلیات تاریخ ایران، ۳۳.
  25. خدادادیان، تاریخ ایران باستان، ۱۲۳.
  26. دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۴۷.
  27. دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۵۰ و ۲۵۱.
  28. زرین‌کوب، تاریخ مردم ایران، ۹۱.
  29. دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۶۴.
  30. زرین‌کوب، تاریخ مردم ایران، ۹۱.
  31. Randa, Handbuch der Weltgeschichte, 278.
  32. بیات، کلیات تاریخ ایران، ۳۳.
  33. خدادادیان، تاریخ ایران باستان، ۱۲۴.
  34. Randa, Handbuch der Weltgeschichte, 278.
  35. دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۶۴.
  36. زرین‌کوب، تاریخ مردم ایران، ۹۴.
  37. خدادادیان، تاریخ ایران باستان، ۱۲۴.
  38. دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۹۴.
  39. Skjærvø، An Introduction to Old Persian، 25.
  40. علیف، پادشاهی ماد، ۳۸۸.
  41. دیاکونوف، تاریخ ماد، ۲۸۰.
  42. Diakonoff, CYAXARES.
  43. علیف، پادشاهی ماد، ۳۹۵.
  44. Schmitt, ASTYAGES.
  45. http://www.rugart.org/doc/doc.asp?id=124