منطقه حکمرانی قرهقویونلوها. رنگ آبی روشن نشان میدهد که بخشهای از شرق عراق امروزی و منطقه کوچکی از ساحل جنوبی خلیج فارس در شبه جزیره عربستان برای مدت کمی تحت فرمانروایی آنان بودهاست
ترکمانان قراقویونلو (۷۸۰ - ۸۷۴ ق /۱۳۷۸ - ۱۴۶۹م) سلسلهای از حکمرانان ترکمن بودند که برای مدت نزدیک به یک سده بر مناطقی از غرب و شمال غربی ایران فرمانروایی کردند.
قراقویونلو واژهای ترکی (مرکب از: قره + قویون + لو) و به معنی صاحبان گوسفندهای سیاه است. این واژه بسته به لهجه محلی گوینده، قره قویونلو یا قاراقویونلو هم تلفظ و نوشته میشود.
نام قراقویونلوها نخستین بار در تاریخ در دوره قبل از سلسله صفویه مطرح گردیدهاست. قراقویونلوها که ترکمن بودند ابتدا دست نشاندگان سلسله مغولی جلایریها در تبریز و بغداد بودند. اما در سال ۱۳۷۵ (میلادی)قرا یوسف رهبر قراقویونلوها در پی شورشی علیه جلایریها استقلال خود را از جلایریها اعلام کرد و کنترل آذربایجان، موصل و بغداد را به دست گرفت. تیموریان در حوالی ۱۴۰۰ قرا یوسف را شکست داده و قرایوسف به مصر متواری شد. وی پس از مدتی و در ۱۴۰۶ با کمک حاکمان وقت مصر، مملوکها، دوباره کنترل تبریز را بدست آورد. دولت قراقویونلو در بخش مهمی از سرزمین ایران شامل خوزستان، کرمان، فارس و هرات حضور داشت[۲] واپسین فرمانروای قرهقویونلو جهانشاه قراقویونلو نام داشت که اوزون حسن از دودمان آققویونلو او را شکست داد و وی را به همراه پسرش کشت.
شیعه یا سنی بودن قراقویونلوها محل اختلاف است، با این وجود مسلم است که آنها سعی در برقراری تعادل میان پیروان این دو مذهب داشته اند.[۳]مسجد کبود در تبریز از بناهای ساخته شده در دوران قرافویونلوها میباشد.
در حال حاضر تیرههایی به نام قراقویونلو یا قاراقویونلو در میان بازماندگان ایل شاهسون بغدادی در استانهای تهران، مرکزی، ... و قشقاییها در حوالی استان فارس وجود دارند. (به طور مثال ناصر خان قشقایی از تیره قراقویونلو بودهاست.) قراقویونلوهای ساوه یکی از طایفههای ایل شاهسون بغدادی میباشند و گفته میشود که در زمان نادرشاه به ایران انتقال داده شدهاند. منبع یا منابعی که ارتباط این اقوام و گروهها را به قراقویونلوهای دوره قبل از صفویه ذکر کرده باشد در دسترس نیست. امااین فرضیه خیلی دور از حقیقت نیست. بهویژه که قراقویونلوها مدتی حاکمان بغداد نیز بودهاند.[نیازمند منبع]
الگوی دیوان سالاری قراقویونلوها، دیوان سالاری دورهی ایلخانی بوده است،[۴] اگرچه جزئیات دیوان سالاری ایشان در دست ما نیست. در این دوره از دو دیوان تواجی به معنای فرماندهی نظامی و پروانجی، یعنی ریاست خزانه نام برده شده است.[۵]
شریک امین، شمیس؛ (1357) فرهنگ اصطلاحات دیوانی دوران مغول، تهران، فرهنگستان ادب و هنر ایران.
لمبتون، آن؛ (1363) سیری در تاریخ ایران بعد از اسلام، برگردان یعقوب آژند، تهران، امیر کبیر.
↑V. Minorsky. "Jihān-Shāh Qara-Qoyunlu and His Poetry (Turkmenica, 9)", Bulletin of the School of Oriental and African Studies, University of London, Vol. 16, No. 2 (1954), p. 277