واژه گوتی یا کوتی فقط در هزاره سوم و دوم قبل از میلاد معنی و مفهوم داشتهاست و به یک گروه قومی معین اطلاق میشده که در مشرق و شمال و شمال شرقی لولوبیان، و احتمالاً در آذربایجان کنونی ایران و کردستان زندگی میکردند.
بنابر پژوهشهای دو زبانشناس برجسته به نامهای «تاماز گامکرلیدزه» و «ویاچسلاو ایوانف»، زبان گوتیها به گروه زبانهای هندواروپایی تعلق داشته و نزدیکی بسیاری به یکی از زبانهای ایرانی شرقی یعنی زبان تخاری داشته است.[۱]والتر هنینگ دانشمند زبانشناس برجسته آمریکایی که پژوهشهای بسیاری را در رابطه با گروههای زبان تخاری داشته است، نام گوتی را با نام «کوچا» یکی از شهرهای تخاری مقایسه کرد.[۲] «کوچا» شهری در حوضه تاریم بوده که امروزه در سین کیانگ کنونی در شمال غرب چین واقع میباشد و در سده دوم پیش از میلاد مسکن قبایل هندواروپایی زبان یوئه چی (یا یوئه ژی) بوده است. امروزه در منطقه «حوضه تاریم» گروهی از مردمان ایرانی تبار موسوم به تاجیکهای چین که گویشور زبانهای ایرانی شرقی چون زبان سریکالی و زبان وخی هستند و همچنین دستههایی از ترکان اویغور زندگی میکنند.
بعدها ممکن است این اصطلاح به اقوام گوناگونی که در شمال و شرق بابل زندگی میکردند اطلاق میشده و واحد ارضی معین و ملموسی را نمیرساندهاست. قبایل گوتیان در محلی شرقی تر از لولوبیان زندگی میکردند. نگاهی به جایگاه جغرافیایی این قوم، نشان میدهد که گوتیها عمدتاً در مناطق کردستان کنونی و لولوبیها بیشتر در لرستان ساکن بودند. گوتیان باستان در زمره اجداد کردها بحساب میآیند[۳][۴]
در هزاره اول قبل از میلاد، همه اورارتوییان و مردم ماننا و ماد را گوتی مینامیدند. فقط گاهی در کتیبههای سارگن دوم، مادهای ایرانی زبان از گوتیان مشخص و ممتاز گشتهاند. گوتیان در قرن بیست و سوم قبل از میلاد و زمان سلطنت (نارام سوئن) پادشاه اکد، در صحنه تاریخ پدید میآیند. طبق روایات بعدی اکدی، (نارام سوئن) ظاهراً در اواخر سلطنت خویش ناگزیر با گوتیان جنگید و در ضمن پیکار با ایشان از پای درآمد. مسلماً گوتیان در آن زمان سطح تکامل نیروهای تولیدی شان نسبتاً پست بود و ظاهراً در دوره بدوی زراعت و محتملاً، مادرشاهی و تمدن و فرهنگ (عهد سفال ملون) میزیستند و معلوم نیست که معهذا چگونه توانستند لشکریانی را که به ظن اقوی از آن مقتدرترین دولت آن زمان بودند، تارومار کنند؟ در این پدیده چیزی که شگفتی برانگیزد وجود ندارد، زیرا با وجود این که ناحیه میاندورود به سبب حاصلخیزی فوقالعاده خاک خویش در طریق تکامل جامعه طبقاتی گامهای سریع برداشته بود، با این حال هنوز دوره اولیه مفرغ را میگذراند و لشکریان اکد که اکثراً از داوطلبان بوده سلاح شان بسیار بدوی بود (کلاهخود مسین، کمان و تبرزین و بس). چنین اسلحهای بر سلاحهای گوتیان چندان امتیازی نداشت.
↑Гамкрелидзе Т. В. , Иванов Вяч. Вс. Первые индоевропейцы на арене истории: прототохары в Передней Азии // Вестник древней истории. 1989. № 1.
↑Henning, W.B. (1978). "The first Indo-Europeans in history". In Ulmen, G.L. Society and History, Essays in Honour of Karl August Wittfogel. The Hague: Mouton. pp. 216–230. ISBN978-90-279-7776-2.