طاق کسری

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو

مختصات: ۳۳°۵′۳۷.۴″ شمالی ۴۴°۳۴′۵۰.۶″ شرقی / ۳۳.۰۹۳۷۲۲° شمالی ۴۴.۵۸۰۷۲۲° شرقی / 33.093722; 44.580722

طاق کسری
قدیمی‌ترین تصویر عکاسی شده از طاق کسری، مربوط به ۱۸۶۴ میلادی
قدیمی‌ترین تصویر عکاسی شده از طاق کسری، مربوط به ۱۸۶۴ میلادی
موقعیت: Flag of Iraq.svg عراق کنونی
منطقه: اسبانبر[واژه‌نامه ۱]
تاسیس شده: ۵۴۰ میلادی
ساخته شده: شاپور اول
سبک(ها) معماری: پارتی[۱]

طاق کسری یا ایوانِ مداین برجسته‌ترین یادگار شاهنشاهی ساسانی، در تیسفون واقع در عراق فعلی است. این اثر باستانی در ۳۷ کیلومتری جنوب بغداد در کناره خاوری رود دجله واقع شده است. طاق کسرا همچنین نزدیک به آرامگاه سلمان فارسی از یاران محمد پیامبر اسلام است.[۲]

این ویرانه، که احتمالاً در زمان شاپوراول در نیمه دوم سده سوم ساخته شده، نمونه ایی از ایوان ساسانی است. ایوان آن به قطر ۲۵متر و بزرگتر از هر طاق اروپایی، به بلندی ۳۰متر و عمق نزدیک به ۵۰ متر دارد. بر بالای این طاق، زمانی یک دیواری به بلندی ۷متر وجود داشت.[۳]

این بنا نه برای نمایش مهندسی، بلکه به منظور نمایش عظمت ساخته شده، تا قدرت و ثروت را نشان دهد، سفیران ملت‌های دیگر را حیران سازد و به دولت‌های دست نشانده سرکش اخطارکند که این سلسله قدرت درهم شکستن هر مبارزه‌ای را دارد. ارزیابی این اثر تاریخی از روی نمای آن، یعنی از روی وضع کنونی آن به صورتی که اینک مجبوریم، تا حدی نابجاست، چون این ویرانه جز یکی ازچهار جبهه‌ای نبوده که حیاط بزرگ مرکزی را احاطه می‌کرد، جز واحدی در یک فضای محصور نبوده است. ایوان، آن چنان‌که اینک می‌بینیم تنها یک شکاف حیرت‌انگیز نبود، در اصل آن را یک پرده سنگین زربفت می‌پوشاند که ارتفاع زیاد و فضای نقش‌های متنوعش گویای ثروت فراوان بود.[۳]

ابوجعفر منصور خلیفه عباسی نخستین کسی بود که کوشید تا آن را ویران کند ولی در این کار ناکام ماند.[۴] وی از مصالح آن برای ابنیه شهر جدید بغداد استفاده کرد و بخاطر اینکه در نظر وی حمل مصالح به بغداد از ارزش خود مصالح بیشتر شده از ادامه تخریب آن خودداری کرد.

تاریخ ساخت[ویرایش]

تاریخ‌گذاری بنا مورد جدل است، دیدگاه‌ها از تعلق بنا به شاپور اول (۲۴۱–۲۲۴) تا دوره‌ای متأخر، دوره خسرو اول (۵۷۸–۵۳۱) متفاوت است.[۵]

اما با وجود مشاهدات درست و یا غلطی که درگذشته و حال دربارهٔ ایوان کسری وجود داشته که شامل مشاهدات جغرافی‌دانان عرب و یا گفتارهای مسافران و همین‌طور شواهد باستان‌شناسان می‌شود، این اجازه را به محققان می‌دهد که یک تاریخ را در مورد سال ساخت بنا حدس بزنند. گمان دربارهٔ سال ساخت بنا یکی از مشکلات اساسی درمورد این بنا است و آن بخاطر آن است که هرگونه گمانه زنی و تفسیر در مورد این عمارت رابطه مستقیم با سال ساخت آن دارد.[۶]

راجع به اینکه چه کسی بنا را بنیان گذاشت اختلاف نظراتی وجود دارد اولین بارحمزه اصفهانی درکتاب یاقوت به نقل ازترجمه وقایع پهلوی ابن آل موقاف گفته که ایوان مداین توسط شاپور اول پادشاه ساسانی ساخته شده است. این تاریخ همان‌طور که پیش از این در سطور بالا ذکر شد، توسط هرتسفلد ترجیح داده شده است. گرچه حمزه اصفهانی دیدگاه دیگری را مورد قبول دارد ومی گوید به نقل از یک راهب زرتشتی (Omaydb.Asuhast) ایوان به دستورخسرو پرویز دوم (۶۲۸–۵۹۰م) ساخته شده است. درمنابع دیگر خسرو انوشیروان اول (۷۹–۵۳۱م) به عنوان بنیان گذار بنا نامیده شده است. این دیدگاه در سالهای اخیر و به خاطر قابل فهم وساده بودن آن مورد توجه قرارگرفته است. در یاقوت اما آمده که بنا کارچندین پادشاه بود.[۶]

این مشکل اصلی ازاینجا نشأت می‌گیرد که نویسندگان قرون وسطی ایوان کسری را با کاخ سفید اشتباه می‌گیرند. این اشتباه شاید ازاینجا است که به قول طبری وقتی سردار پیروز مسلمانان سعد بن وقاص دیوان مداین را درسال ۶۶۳ به اشغال درآورد او درکاخ سفید منزل گرفت ولی نماز را درایوان کسری می‌خواند. در زمان نوشتن یاقوت اما درکاخ سفید مدت‌های طولانی بود که خراب شده بود و ازمصالح آن برای ساختن سایر امکان استفاده می‌شد و شاید بخاطر این مسئله است که نظرات براین است که دو بنا به یک مجتمع تعلق داشتند درحالی که این کاملاً روشن است که به نقل از نویسندگان اوایل قرون وسطی (Ya qubi,Boldan,p.321 and the Tarik Bagdad p.128) کاخ سفید درقسمت عتیق مداین قرارداشته و ایوان کسری در اسبانبر.[۷]

ایوان کسری حالا در کنار شهر سلمان پاک قراردارد یکی از تالارهای افسانه‌ای حکومت شاهنشاهی ساسانیان بود. مطالعات متعددی بر روی این بنای تاریخی انجام شده، که شامل عکسهای بسیار نفیس قبل از اینکه یک سوم بنا در سیل ۱۳۸۸ تخریب شود گرفته شده و در سفرنامه دیولافوا به چاپ رسیده است.[۸]

معماری بنا[ویرایش]

ایوان بزرگ و عظیم از ۷۵ پا عرض و تقریباً ۱۵۰ پا طول با یک عمق درونی است و ارتفاع طاق تقریباً به ۱۹۰ پا می‌رسد. وقتیکه به دقت بیشتر و نزدیکتر آن بنا را بررسی می‌کنیم، ناگهان در می‌یابیم که هیچ مقصود خاصی در بنای آن بعمل نیامده است که بخواهند طاق نماهای جبهه را با سوراخ بسیار بزرگ دهنه طاق و با دیوارهای جبهه منطبق سازند و متوجه می‌شویم که آن دیوار فقط یک نمایی بیش نیست و طاق نماهای کوری است که هیچ ساختمانی درعقب ندارد. جزئیات آنها هم مانند مجموع آن معیوب است. این طاق نماهای کور جنب آن دهانه بزرگ یک دفعه محو می شود و آن واحدها بخودی خود نیز کامل نمی‌باشد، بلکه بطور ناقص آنها را به عمل آورده‌اند.[۹]

در انتهای خارجی آن‌ها دیوار در محلی که طاق نماهای طبقه پایین‌تر بطور ناقص مانده است. در سه طبقه ساخته شده و مابین آنها یک محور عمودی مشترک وجود ندارد که البته فقط در معماری‌های تزیینی امری لازم می‌باشد. هرگونه تحقیق و بررسی که به عمل آمده است، معلوم می‌سازد که بنا یک جبهه به سبک یونانی منظور معمار بوده است و می‌خواسته است بنای یک تاتر رومی یا یک سپتی زونیوم را تقلید نماید.

در انتهای خارجی آن‌ها دیوار در محلی که طاق نماهای طبقه پایین‌تر بطور ناقص مانده است. در سه طبقه ساخته شده و مابین آنها یک محور عمودی مشترک وجود ندارد که البته فقط در معماری‌های تزیینی امری لازم می‌باشد. قصر فیروزآباد نیز یک هنرایرانی محض است که بنائی زیبا بوده و آن را شاپور پسر اردشیر با بنای ایوان کسری تقلید کرده است.[۱۰]

در طرفین بنا مانندکاخ فیروزآباد اتاق‌هایی به صورت قرینه تعبیه شده، یک درب ساده در انتهای ایوان به یک ردیف اتاق‌هایی کوچک راه داشته و می‌بایست از آنها گذشته به تالاری بزرگ (تالارتخت) به وسعت ایوان به پهنای ۶۸/۳۸متر رسید. اطراف تمام بخش مرکزی با دالان‌ها و اتاق‌های دراز دارای طاق ضربی گرفته شده است.[۱۱]

ابن خردادبه به جغرافیدان (در حدود سال ۸۶۴) آن را زیباترین بنای که با آجروگچ ساخته شده نامیده است. درحالی که مردم عظمت آن را چنان چشم گیر می‌دیدند که دشوار می‌توانستند ساخت آن را به دست بشر را بپذیرند و تصور می‌کردند به دست پریان ساخته شده است. این نما که طاق بزرگی رو به مشرق در مرکزآن قراردارد یک سمت صحنی پهناور را که بقیه آن ازمیان رفته تشکیل داد. در برابر این ایوان، ایوان بزرگ دیگری رو به غرب قرارداشت که تنها آثار آن در روی زمین به چشم می‌خورد.[۱۲]

معماران خسرو که تصویری از مقدار فشاری که توسط بنایی با چنین ابعاد غول آسا ایجاد می‌شد نداشتند، پایه‌ها را بسیارپهن گرفتند تا از قدرت تحمل چنان آواری مطمئن گردند. پهنای پایه‌ها در قسمت زیر طاق چهار و در پایین هفت متر است، ضخامت طاق حتی در تارک آن به یک متر می‌رسید. نقشه بنا گر چه غیرعادی ولی اساساً ساده بود و تأثیرآن بیشتر ناشی از عظمت بنا بود.[۱۲]

ایوان بزرگ از طریق چند اتاق کوچک به یک تالار بزرگ بسته متصل بود و اطراف تمام بخش مرکزی را دالان‌ها و اتاق‌های دراز دارای طاق ضربی گرفته بود. (مثل شهر آشور در دوره پارتی) در شهر آشور متعلق به دوره پارتی، فضای خالی ایجاد شده توسط ایوان را با تزیین نما و استفاده از ستون‌های توکار، اسپرها و طاقچه‌هایی که در شش طبقه ترتیب یافته و بالای آن یک ردیف کنگره سنتی قرارداشت، جبران کرده بودند.[۱۲]

فضای بزرگی که باید طاق‌بندی می‌شد، سازندگان به منظور کاهش اندازه دهانه تا حد امکان، به تدریج رج‌های افقی آجرهای بالای پاکار قوس را به سمت داخل متمایل می‌ساختند. بدین ترتیب، دیوارها ضمن یک انحنای جزئی به هم نزدیک و دهانه فوقانی با رج‌های عمودی پوشانده می‌شدکه به شکل قطاع بزرگی از یک دایره بود؛ بنابراین، بخش نیم بیضی یا شلجمی طاق‌ها یا قوس‌ها که در معماری ساسانی بسیار فراوان دیده می‌شود، نتیجه در نظرگرفتن استحکام و ثبات نیست بلکه ناشی از فرایند عملی ساخت بناست.[۱۳]

بزرگترین این نوع سازه بدون داربست طاق زنی، طاق گهواره‌ای عظیم و شلجمی کسری در تیسفون است که بر ایوانی بناشده است و دهانه آن۶۰/۲۵ متر است. (نمونه این طاق‌ها گهواره‌ای مصری و ساسانی است که دیولافوا آن را در سفرنامه خود ذکرکرده است) زیرا یک درگاه جفتی در یک مکان مسکونی ضمن کاوش‌های تیسفون پیدا شده که باید متعلق به اواسط سده ششم میلادی باشد، و دارای قوس نعل اسبی است که از گچبری‌هایی که بر روی ستون‌های چهارگوش تو کار و جفت نیم ستون‌های بدون سرستون بیرون نشسته از دیوار به وجود آمده است.[۱۴]

جا پیکره‌های ایوان بالا خانه درنای پشتی طاق کسری که به عنوان شاهدی بر رواج قوس تیزه دار در معماری ساسانی از آن یاد می‌شود، به واقع تیزه دار نیستند. (هرتسفلد اشتباه دیولافوا را تصحیح می‌کند؛ که نویسنده از طرحی که در سال ۱۹۲۹ کشیده شده، تهیه کرده است) زیرا که، آجرهای درون سوی طاق زاویه‌ای در نوک تشکیل می‌دهد، اینگونه بنا کاملاً تصادفی است و هیچ کارکرد ساختاری را نشان نمی‌دهد؛ بنابراین، تصور این که قوس‌های کوچک به وسیله لایه‌ای پوششی پرداخت و گردشده باشند منطقی است.[۱۵]

در تیسفون شکل و اندازه طاق‌نماها از هر ردیف به ردیف دیگر فرق می‌کند. هر ردیف واحد مستقلی را مانند نواری افقی و بی‌هیچ ارتباطی یا تأکیدهای عمودی نمای بنا تشکیل می‌دهد بدین ترتیب، دو ردیف ار طاق‌نماها به طاقی پایان می‌پذیرند که بر یک ستون قرار نمی‌گیرد بلکه با پایه کنج دیوار ترکیب می‌شود.[۱۶]

آنچه در معماری کاخ سازی ساسانیان جلب توجه می‌کند مدخل اصلی کاخ‌ها می‌باشد، که به صورت ایوان، با طاق هلالی در محور اصلی کاخ ساخته می‌شده است. نمونه بارز و با عظمت این نوع ایوان را در ایوان مدائن می‌بینیم که مهمترین قسمت کاخ را شامل است. طاق بزرگ دارای ۹۱ متر طول، ۴۶ متر عرض و ۴۸ متر ارتفاع بوده در طرفین آن ۴ تالار بزرگ هر یک به طول ۲۳ متر و عرض ۶ متر که به یکدیگر ارتباط داشته‌اند قرارداشته است در زیر این طاق تالار بار که تختگاه و مقر شاهنشاه بوده به طول ۹۲/۴۲ و عرض ۶۵/۲۵ و ارتفاع ۳۵ متر وجود داشته است. نور تالار از ۱۵۰ دریچه که هر یک دارای محیطی برابر ۱۲ تا ۱۵ متر بوده‌اند تأمین می‌گردیده است. برای تعویض هوای تالار از تنبوشه‌هایی به قطر تقریبی ۲۰ سانتی‌متر استفاده می‌کرده است. پوشش تالار گهواره‌ای شلجمی بوده است و در اطراف آن تالارهای بزرگ و راهروهای مختلف با پوشش‌های گنبدی و یا گهواره‌ای بنا کرده بودند. طاق بزرگ بروی دیواری قرارداشته است که در پایین دارای ضخامتی برابر ۷ متر بوده و آنجایی که طاق شروع می‌شده است ضخامت تالار به ۴ متر می‌رسیده و بالاخره قسمت هلالی دارای قطری برابر ۱ متر بوده است.[۱۷]

نکاتی درباره طراحی خارجی ایوان کسری[ویرایش]

مشخص‌ترین نمای آن طاق کسری است که مشارکت عناصر یونانی –رومی در نمای عظیم آن غیر آن غیرقابل انکار است. نمای معماری شامل ستون‌های توکار، پیشانی‌ها و طاقچه‌ها تو دیواری نشان از تأثیر معماری تدمر دارد.[۱۸]

در هر سمت قوس شلجمی ایوان، دیوار آجری عظیم به شش طبقه تقسیم شده است، و همین قاعده در طراحی نمای قصر اشکانی در آشور نیز دیده می‌شود. علاوه بر این، نقشه کف قصر تیسفون، چنان‌که کاوش‌ها نشان داده است، با نقشه حیاط کاخ اشکانی تطبیق می‌کند، تا آن جا که نمای ایوانی دیگر، در مقابل ایوانی که هنوز پا برجاست با میدان محصوری در بین آن‌ها، وجود داشته است. در تیسفون قاب گرد گچبری به قطر تقریباً یک متر یافت شده که روزنه گرد مرکز آن را گلواره‌ای متشکل از قوس‌های نخل و پیچک در برگرفته است. بازسازی کنگره‌های طاق کسری را با پله‌بندی راست گوشه نشان می‌دهد، اما به احتمال بیشتر زاویه‌ها باید حاده بوده باشد با قضاوت برمبنای وضعیت یافته‌ها می‌توان گفت تمام ساختمان‌های واقع در محوطه‌های کاخ تیسفون دارای این نوع سنگ سرپوش کنگره بارو دار و شباک کاری شده بود.[۱۹]

ترئینات طاق کسری[ویرایش]

تکه گچ بری‌های یافت شده فقط با رنگابه نازکی از سفید استخوانی یا پوششی از اندود ظریف‌تر پوشانده است؛ که از این در کلیسای کاوش شده تیسفون به دست آمده است (رویتر) که محراب اصلی تزیین شده است. آمیانوس مارسلینوس کاخی تابستانی را در نزدیکی تیسفون وصف می‌کند که دیوار نگاره‌هایی از صحنه‌های شکار داشته است. در طاق کسری موزاییک شیشه‌ای به کار رفته بود. خرده‌های کوچکی از این موزاییک‌ها یافت شده است، هر چند که هیچ نشانه‌ای از خود نقش‌ها به دست نیامده است. اما براساس گزارش مورخان اسلامی می‌دانیم که تصویر خسرو بر دیوار اتاق سریر شاهی، سوار بر اسبی زرد، چنان‌که در محاصره انطاکیه دیده شده بود، نقش بسته بود.[۲۰]

تعداد نسبتاً زیادی از قطعات لوحه‌های مرمر پرداخت شده در محدوده کاخ یافت شده است؛ که به احتمال زیاد از سوریه بیزانسی وارد می‌شده است. چیدمان طاق کسری، که به لحاظ مقیاس بزرگ‌ترین اقامتگاه سلطنتی ساسانی به شمار می‌رفت از طرحی پیروی می‌کند که تنها با کاوش‌های باستان‌شناسی آشکار شد.[۲۱]

از ایوان که رو به شرق بازمی‌شود، راهی از میان یک در واقع بر محور بنا در دیوار پشتی به درون مجموعه‌ای از اتاق‌های کوچک‌تر که به هم راه دارد و از آن جا به درون یک اتاق محصور بسیار بزرگ که هم عرض ایوان است و همچنین بایستی دارای طاق گهواره‌ای بوده باشد، باز می‌شود. در هر یک از دو طرف ایوان، اتاقی بر محور اصلی قرار داشت که به وسیله یک راهرو از ایوان جدا می‌شد و به وضوح مانند ایوان کرخه و نه بزرگی آن طاق دار بود. اگر آن بخش از نقشه که ضمن کاوش‌ها آشکار شده است به صورت متقارن تکمیل شود، ساختمانی مستطیل شکل حاصل می‌شود که شامل دو مجموعه اتاق متوالی بر محور مرکزی بناست که هر یک مشتمل بر سه اتاق بزرگ دارای طاق گهواره‌ای است. اتاق‌های میانی به خاطر طول و عرض و ارتفاع بیشتر، کل نقشه را تحت الشعاع خود قرار می‌داد. مجموعه اتاق‌های میانی جلویی مانند ایوان باز بود، این اتاق با راهروهای از اتاق‌های جانبی جدا می‌شد. منطقه‌ای شامل واحدهای مسکونی کوچکتر تمام عرض بنا را در محور عرضی می‌گرفت، و هم به عنوان جدا کننده و هم به عنوان گذرگاه میان مجموعه اتاق‌های بزرگ جلویی و عقبی ایفای نقش می‌کرد. در دو انتهای این دو ردیف از اتاق‌های کوچکتر تالارهای چهارگوش واقع بود که احتمالاً گنبد دار بوده است، گرچه به صرف اینکه اتاق چهارگوش بوده است. نمی‌توانیم با قاطعیت چنین نتیجه‌گیری کنیم. در مورد نیمه دیگر، که در قسمت مقابل قرار داشت، تنها می‌توانیم با اطمینان بگوییم که آن هم ایوانی رو به حیاطی که بین دو نمای ساختمان واقع بوده است.[۲۲]

موارد کاربرد کاخ و بخش‌های متنوع آن فقط با تردید و حدس است مگر مدرک مستند و یا نشانه‌های از آن بدست آید. آنچه مورخان اسلامی از آن سخن گفته‌اند ملاقات‌های تشریفاتی با شکوه دربار ساسانی به احتمال زیاد در ایوان بزرگ و حیاط مقابل آن رخ می‌داده است؛ که تخت خسرو می‌بایست درهمین جا قرار داشته است و نیز طبق گفته طبری تاج که از سقف آویزان بوده است، و پرده گرانبهایی که به اظهار خطیب بغدادی سربازان سعد بن ابی وقاص به هنگام سقوط شهر سوزاندند.[۲۳]

مستطیل دراز محصور در دیوار واقع در جنوب ساختمان‌های طاق، احتمالاً میدان نمایشی برای جانوران شکاری یا نمایش شکار سلطنتی بوده که بعدها خانه‌های مسکونی که بر صفه‌های قرار داشت، جای این میدان نمایش در کاخ تیسفون را گرفت.[۲۳]

ویژگی بنا[ویرایش]

طاق کسری در تیسفون (یا به زبان پهلوی تیسپون[واژه‌نامه ۲])، عراق کنونی، و جزئی از کاخ سلطنتی بزرگ معروف به ایوان کسری بوده‌است. ای بنا در سده ششم میلادی ساخته شده است.[۲۴] طول و عرضش به ترتیب حدوداً ۳۶۵ و ۲۷۵ متر تخمین زده‌اند. از مجموعه شهرهایی، که پایتخت ایران زمان ساسانیان را تشکیل می‌داد، پنج شهر را می‌شناسیم، از این‌قرار: در ساحل شرقی دجله شهر قدیمی تیسفون و شهر رومگان، و در جانب غربی شط شهر ویه اردشیر[واژه‌نامه ۳] (سلوکیه)، و درزنیذان، و ولاش آباذ اگر محله اسپانبر واقع در ساحل چپ، و محله ماحوزا واقع در ساحل راست را دو شهر مستقل به حساب بیاوریم، عده هفت شهر پایتخت کامل می‌شود. تیسفون نام بزرگ‌ترین شهر از چند آبادی بود، که مجموع آن‌ها را معمولاً «شهرها» یا بزبان سریانی ماحوزه[واژه‌نامه ۴] می‌خواندند و گاهی مدیتاثا[واژه‌نامه ۵] یا مدینه می‌گفتند و همین لفظ است، که عرب آن را به‌صورت المدائن پذیرفته است.[۴]

این ایوان در محلهٔ جنوبی تیسفون موسوم به اسفانبر یا اسانبر واقع بود و بانی آن را شاپور اول ساسانی شمرده‌اند، و پس از وی ظاهراً خسرو انوشروان به ترمیم و تجدید بنای آن اقدام کرد.

در مجاورت طاق چهار دسته ویرانه مشاهده می‌شود که جالب‌ترین آن‌ها تلّی است معروف به حرم خسرو؛ این ویرانه‌ها جزء ایوان کسری بوده‌است. به فاصلهٔ حدود ۴۶۰ متری جنوب شرقی طاق بقایای ساختمان‌هایی مشاهده می‌شود، که تا گوشهٔ دیوار معروف به بستان کسری، که شاید حصار باغ گوزنان خسرو بوده‌است،[۴] امتداد دارد. بنابر عقیدهٔ باخمان[واژه‌نامه ۶] همکار رویتر[واژه‌نامه ۷] بستان کسری گویا یکی از شهرهای مداین بوده که انطاکیه جدید نام داشته است. نام رسمی این شهر ویه انتیوخ خسرو[واژه‌نامه ۸] بود ولی معمولاً آن را رومگان «شهر رومیان» می‌خوانده‌اند.[۴] در فاصلهٔ حدود ۹۱۰ متری جنوب غربی بستان تلی به ارتفاع ۶ الی ۵/۷ متر واقع است، که قاعده‌اش چهار گوش است، معروف به تل‌الذهب (تل طلا) یا خزانهٔ کسری[واژه‌نامه ۹] است، و آن ظاهراً در اصل بنای واحدی بوده که خسرو پرویز برای خزاین خود ساخته بوده‌است. طاق کسری که عظیم‌ترین و نظرگیرترین یادبود عظمت گذشتهٔ تیسفون است، در وسط ویرانه‌های مداین قرار دارد. آنچه که از آن باقیست نمایی است عظیم، به طول حدود ۹۳ متر، که اصلاً بیش از ۳۰ متر ارتفاع داشته و طاق‌نمایی به عرض حدود ۲۴ متر آن را به دو قسمت نامساوی تقسیم می‌کند. تالاری به طول بیش از ۴۵ متر و دارای ۱۰ ردیف اتاق‌های جانبی دارد. در عقب تالار دری پهناور است، که به حیاطی وسیع باز می‌شود.[۲۵]

در محلی نه چندان دور از این کاخ، در سروستان، ویران بنایی وجود دارد که تاریخ آن روشن نیست، نمایی با سه قوس، یک تالار بزرگ مرکزی با دو اتاق جانبی، که پوشش آن‌ها از گنبدهای شلجمی، طاق‌های دبه‌ای، و نیم‌گنبدهایی تشکیل می‌شود که حکم پشت‌بند را دارند، پشت‌بند اسکلتی معماری گوتیک ممکن است از این نیم‌گنبدها، با برداشتن همه بخش‌های آن جز قالب نگاهدارنده‌اش، اقتباس شده باشد. در شمال باختری شوش خراب یک کاخ دیگر وجود دارد، ایوان کرخه. این کاخ کهن‌ترین نمون طارم عرضی است که با تیرک‌های قطری ساخته شده‌است. اما جالب‌ترین آثار زمان ساسانیان - که اعراب فاتح را با عظمت خود به وحشت انداخت - کاخ سلطنتی تیسفون بود که اعراب به آن طاق کسری لقب دادند.

تاق کسرا، احتمالاً همان بنایی است که یک مورخ یونانی سال ۶۳۸ وصف می‌کند و می‌گوید: «دیوستینیانوس سنگ مرمر یونانی برای خسرو تهیه کرد و صنعت‌گران ماهری فرستاد که کاخی به سبک رومی در نزدیکی تیسفون برایش ساختند.»

جناح شمالی این بنا در سال ۱۸۸۸ فرو ریخت؛ گنبد آن از میان رفته است؛ سه دیوار بزرگ به ارتفاع ۳۵ متر بالا رفته‌اند و نمایی در جهت افقی دارند که به پنج ردیف از قوس‌های کور تقسیم شده‌است. یک قوس بزرگ مرکزی، که بیست و شش متر ارتفاع و بیست و دو متر عرض دارد و بلندترین و پهن‌ترین قوس بیضی شکل است که تاکنون شناخته شده، به سقف تالاری منتهی می‌شد که طولش ۳۵ و عرضش ۲۳ متر بود؛ شاهان ساسانی فضای وسیع را دوست داشتند. این نماهای خراب شده تقلیدی از نماهای غیر ظریف رومی، مانند تماشاخانه مارکلوس، هستند. این نماها بیش از آنکه زیبا باشند، پر ابهت‌اند؛ اما نمی‌توان دربارهٔ زیبایی‌های گذشته از روی ویرانه‌های فعلی قضاوت کرد.[۲۶]

روند تخریب بنا[ویرایش]

معروفِ مورخان است که ابوایوب الموریانی در سال ۱۴۶قمری (۷۶۳م) به خلیفه منصور عباسی پیشنهاد کرد طاق‌کسری (یا ایوان خسرو) را ویران کند و مصالح آن را برای بنای بغداد به‌کار برند. منصور با خالد برمکی (وزیر ایرانی‌اش) مشورت کرد. خالد به‌ جد خلیفه را از تخریب این ایوان معظم برحذر داشت و گفت چنین کاری مخارج گزافی خواهد داشت. خلیفه از مخالفت او برآشفت و گفت: «مخالفت تو برای جانبداری از ایرانیان است.» خلیفه به تخریب طاق‌کسری فرمان داد. مخارج این کار بر خلیفه گران آمد و به فکر افتاد از ادامه تخریب منصرف شود. دوباره به خالد رجوع کرد و نظرش را پرسید. خالد گفت: بهتر است خلیفه کار ناتمام تخریب طاق‌کسری را به پایان برد وگرنه آیندگان خواهند گفت اعراب از خراب‌کردن بنایی که ایرانیان برپا کرده بودند، عاجز ماندند. خلیفه از ادامه تخریب منصرف شد. این روایت در کتب تاریخی فراوانی آمده است. مسعودی در مروج‌الذهب نوشته است: «هارون‌الرشید مصمم شد ایوان [کسری] را خراب کنند و نظر یحیی [برمکی] را که محبوس بود خواست. یحیی نیز با اینکه مورد بی‌مهری هارون بود به هارون همان جوابی را داد که خالد به منصور داده بود.» در تجارب‌السلف آمده است: «این ابوایوب الموریانی که سبب تحریک منصور برای تخریب «ایوان خسرو» شد، مردی بود خسیس و جهد داشت مال فراوانی جمع کند تا خود را به منصور نزدیک سازد. موریانی سیصدهزار درم از منصور برای عمران مزرعه‌ای در اهواز دریافت کرد ولی عمارتی نکرد. دشمنان از این ماجرا منصور را واقف ساختند و خلیفه شخصاً به تحقیق پرداخت و چون معلوم شد که موریانی خیانت نموده خلیفه امر داد تا او و تمامی اقارب او را کشتند و اموال او را برداشتند.»[۲۷]

طاق کسری در ادبیات پارسی[ویرایش]

ایوان مدائن یا طاق کسری دستمایه اشعار بیشماری در ادبیات پارسی عمدتاً با مضمون عبرت است که مشهورترین قصیده از خاقانی شروانی است

  • بخشی از قصیده ایوان مدائن خاقانی شروانی:
هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان ایوان مدائن را آیینهٔ عبرت دان
یک ره ز ره دجله منزل به مدائن کن وز دیده دوم دجله بر خاک مدائن ران
خود دجله چنان گرید صد دجلهٔ خون گویی کز گرمی خونابش آتش چکد از مژگان
بینی که لب دجله کف چون به دهان آرد گوئی ز تف آهش لب آبله زد چندان
از آتش حسرت بین بریان جگر دجله خود آب شنیدستی کاتش کندش بریان
بر دجله‌گری نونو وز دیده زکاتش ده گرچه لب دریا هست از دجله زکات استان
گر دجله درآموزد باد لب و سوز دل نیمی شود افسرده، نیمی شود آتش‌دان
تا سلسلهٔ ایوان بگسست مدائن را در سلسله شد دجله، چون سلسله شد پیچان
گه‌گه به زبان اشک آواز ده ایوان را تا بو که به گوش دل پاسخ شنوی ز ایوان
دندانهٔ هر قصری پندی دهدت نو نو پند سر دندانه بشنو ز بن دندان

[۲۸]

  • خیام
آن قصر که با چرخ همیزد پهلو بر درگه آن شهان نهادندی رو
دیدیم که بر کنگره‌اش فاخته‌ای بنشسته همی گفت که کوکوکوکو
  • ملک الشعرای بهار:
عرصهٔ ایوان کسری آشیان بوم شد دیرگاهی کشور از امن و امان محروم شد
تا پس از چندی برون شد یزدگرد شهریار هم مر او را بخت بد، با تازیان انداخت کار

[۲۹]

  • انوری:
از آسمانهٔ ایوان کسری اندر قدر ترا رفیع‌ترست آستانهٔ درگاه
زمان نیابد جز در عدم ترا بدگوی زمین ندارد جز در شکم ترا بدخواه

[۳۰]

  • فردوسی در مورد ساختمان طاق کسری داستان مفصلی در فصل مربوط به انوشیروان ذکر می‌کند. فردوسی می‌گوید انوشیروان به تمام نقاط جهان جارچی‌هایی فرستاد که بهترین معماران را برای ساختن کاخ بزرگی در تیسفون دعوت کنند. تعداد زیادی معمار از همه جا به دربار پادشاه روی آوردند و پس از انتخاب دقیقی سیصد نفر از میان آنان جدا شد و از بین آن سیصد نفر نیز سه نفر که از همه آن‌ها مهارت بیش‌تری در امر ساختمانی داشتند انتخاب شدند و از آن‌ها یکی رومی بود. معلوم نیست گفته فردوسی از رومی بودن این معمار چیست. آیا می‌خواهد بگوید واقعاً اهل روم بود یا این که قصدش این است که از مغرب ایران، مثلاً از شام یا آسیای صغیر بود. به هرحال آن معمار رومی مشغول کار ساختمان پی‌ها و دیوار این طاق یا ایوان بزرگ می‌شود.

فردوسی می‌گوید در برابر ایوان تیسفون پرده بسیار مجللی آویزان کرده بودند که جواهرنشان بود و عسکریان عرب آن را قطعه قطعه کرده میان خود قسمت کردند. باز فردوسی چنین نقل می‌کند که در روز بارعام قبلاً شاهنشاه روی تخت طلای خود جلوس می‌کرد و چون تاجی که باید برسر بگذارد بسیار سنگین بود آن را به زنجیری از طلا در بالای سر شاهنشاه از بالای طاق طوری آویزان می‌کردند که در بالای سر وی قرار گیرد. همین کارها را در همین اواخر برای پادشاهان قاجاریه انجام می‌دادند و این نشانه این است که این عادات و رسوم از دهان به دهان تا دوره‌های جدید ادامه یافته‌است.

سپس اعیان و طبقات مختلف مملکت در بیرون پرده صف می‌کشیدند و (بنابر گفته جاحظ) با انجام مراسمی پرده را کنار می‌زدند و شاهنشاه ایران با شکوه و جلال مخصوصی روی تخت خود پدیدار می‌گشت و به طبقات مختلف بار می‌داد.

به هرحال بنابر نظر فردوسی، آن معمار رومی دیوارهای کاخ را تا پایه طاق بالا برد و از پادشاه خواهش کرد زنجیری از طلا آوردند و دیوار را در حضور جمع اندازه گرفتند، سپس آن را در جعبه‌ای قرار دادند و آن جعبه را با مهروموم بستند و در خزانه شاه قرار دادند. فردای آن روز معمار رومی ناپدید گشت و سه سال غیبت او طول کشید و تمام جست‌وجوها و تهدیدها یا وعده‌های پادشاه نتیجه‌ای نبخشید. بعد از سه سال معمار رومی پدیدار شد و از شاه خواست زنجیر طلا را بیاورند، و دیوار را اندازه گرفت و معلوم شد که دیوار مقداری نشست کرده. این امر طبیعی بود، چون اکنون ما در عکس فوق می‌بینیم که پایه‌های دیوار بسیار قطورند و طبعاً معمار نمی‌توانست با عجله روی آن طاق به آن بزرگی را قرار دهد.[۳۱]

«خسرو پرویز برای ساختن ایوان مداین سه هزار مرد را که در کار خشت و گچ استاد بودند، از روم، هند، چین و دیگر سرزمین‌ها فراخواند و از میان آن‌ها صد نفر را از اهواز و ایران و رومیان برگزید؛ سپس از بین آن‌ها سی تن و از میان آن‌ها دو رومی و یک پارسی را گزین کرد و از بین آن‌ها، خسرو مهندسی رومی را برگزید که ایوان را بسازد. خسرو از مهندس برگزیده اش خواست جایگاهی برای او بسازد که تا دویست سال فرزندان و پیوستگان شاه در آن زندگی کنند و بنا ویران نگردد؛ پس مهندس نخست دیوار را با سنگ و گچ ساخت؛ سپس خواست تا رسن‌های نازک و ابریشمی بتابند و از بالای دیوار تا روی زمین را اندازه گرفت. وی آن‌ها را مهر کرد و همراه فرستاده‌ای به سوی خزانه دار شاه فرستاد؛ پس نزد خسرو رفت که دیوار را بنا نهادم و سه سال زمان خواست تا نشست دیوار تمام شود، سپس کار را از سر گیرد؛ اما خسرو پنداشت به سبب دستمزد می‌خواهد کار را فروگذارد؛ بنابراین فرمود تا سی هزار درم بدو دادند تا کار با شتاب بیشتری پایان پذیرد. مهندس می‌دانست که اگر شتاب کند، دیوار فرو می‌ریزد و چنان‌چه بماند، خسرو بر او خشم می‌گیرد، از آن‌جا گریخت. خسرو چون این را شنید برآشفت و همه رومیان را به زندان افکند و گچ و سنگ و خشت فراوان فراهم آورد، اما هرکس را برای پایان کار برمی‌گزید، از دست او می‌گریخت تا این‌که دست از این کار برداشت و کسی همانند وی نیافت. در سال چهارم، مهندس رومی بازگشت. خسرو دلیل کار زشتش را پرسید و او پاسخ داد که اگر پادشاه کسی را همراه من به ایوان بفرستند، دلیل کار خود را بازمی‌گویم. هنگامی که بلندای ایوان را اندازه گرفت، هفت رَش از آن کم شده بود و گفت اگر کار ایوان را از آن زمان آغاز می‌کردم، طاق فرو می‌ریخت. چون خسرو گفته‌هایش را شنید، رومیان را از بند آزاد کرد و پس از هفت سال، ساخت ایوان به پایان رسید. خواسته‌های فراوان به مهندس رومی بخشید که طاقی چون ایوان مداین در جهان نبود. هنوز هم نشانه‌های برجامانده از آن از شگفتی‌های معماری جهان است. مهندس رومی در ایوان، فراخور جایگاه هر کس، نشستنگاهی ساخته بود و تاج پادشاه با زنجیری بر بالای سرش آویزان بود.»[۳۲]

«کس اندر جهان خم (:طاق) چونان ندید
نه از نامور کاردانان شنید

یکی حلقه‌ای بد ز زر ریخته
ازآن چرخ کار اندر آویخته

فروهشته زو سرخ زنجیر زر
به هر مهره‌ای درنشانده گهر

چو رفتی شهنشاه بر تخت عاج
بیاویختندی به زنجیر تاج

به نوروز چون برنشستی به تخت
به نزدیک او موبد نیکبخت

فروتر ز موبد مهان را بُدی
بزرگان و روزیدهان را بُدی

به زیر مهان جای بازاریان
بیاراستندی همه کاریان (:جنگجویان)

فرومایه تر جای درویش بود
کجا خوردش از کوشش خویش بود»[۳۲]

درخواست کمک عراق از ایران برای ترمیم طاق کسری[ویرایش]

رئیس هیئت مدیره سازمان میراث فرهنگی عراق با اشاره به نابودی طاق کسری، از ایران و کشورهای دیگر برای کمک به بازسازی و نگه‌داری آن، کمک خواست.[۳۳]

نگارخانه[ویرایش]

جستارهای وابسته[ویرایش]

واژه‌نامه[ویرایش]

  1. Asfanabr
  2. Tespon
  3. Veh -Ardasher
  4. Mahoze
  5. Medhinatha
  6. Bachmann
  7. Reuther
  8. Antiokheya Khosrooy Veh -Antiokh -Khusro
  9. Khaznat Kesra

پانویس[ویرایش]

  1. سبک‌شناسی معماری ایرانی. محمد کریم پیرنیا. نشر معمار. ۱۳۸۳. ص۹۲–۹۳
  2. قویم، ع. «طاق کسری». پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. 
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ یوپ, آرتور (1390). معماری ایران. تهران: انتشارات دات. p. 54. 
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ایران در زمان ساسانیان. آرتور کریستنسن. ترجمه رشید یاسمی
  5. (بزنوال،1380:203)
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ (Keall،2011:4)
  7. (Keall،2011:3)
  8. (Keall،2011:2)
  9. هرتسفلد, ارنست (1354). تاریخ باستانی ایران بر بنیاد باستان‌شناسی. تهران: انتشارات انجمن آثار ملی. p. 158. 
  10. هرتسفلد, ارنست (1354). تاریخ باستانی ایران بر بنیاد باستان‌شناسی. تهران: انتشارات انجمن آثار ملی. p. 159. 
  11. گدار, آندره (1377). هنر ایران. تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی. p. 261. 
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ هرمان, جورجینا (1387). تجدید حیات هنر و تمدن در ایران باستان. تهران: انتشارات مرکز نشر دانشگاهی. p. 143. 
  13. رویتر, اسکار (1387). " سیری در هنر ایران "، هنر ساسانی. تهران: صص 717-637 (ترجمه مهدی مقیسه و محمدعلی شاکری راد). p. 644. 
  14. رویتر, اسکار (1387). " سیری در هنر ایران "، هنر ساسانی. تهران: صص 717-637 (ترجمه مهدی مقیسه و محمدعلی شاکری راد). p. 656. 
  15. رویتر, اسکار (1387). " سیری در هنر ایران "، هنر ساسانی. تهران: صص 717-637 (ترجمه مهدی مقیسه و محمدعلی شاکری راد). p. 658. 
  16. پرادا, ایدات (1391). هنرایران باستان. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. p. 247. 
  17. سامی, علی (1389). تمدن ساسانی. جلد دوم. تهران: انتشارات سمت. p. 165. ISBN 978-964-9922-99-7. 
  18. رویتر, اسکار (1387). " سیری در هنر ایران "، هنر ساسانی. تهران: صص 717-637 (ترجمه مهدی مقیسه و محمدعلی شاکری راد). p. 659. 
  19. رویتر, اسکار (1387). " سیری در هنر ایران "، هنر ساسانی. تهران: صص 717-637 (ترجمه مهدی مقیسه و محمدعلی شاکری راد). p. 666. 
  20. رویتر, اسکار (1387). " سیری در هنر ایران "، هنر ساسانی. تهران: صص 717-637 (ترجمه مهدی مقیسه و محمدعلی شاکری راد). p. 674. 
  21. رویتر, اسکار (1387). " سیری در هنر ایران "، هنر ساسانی. تهران: صص 717-637 (ترجمه مهدی مقیسه و محمدعلی شاکری راد). p. 685. 
  22. رویتر, اسکار (1387). " سیری در هنر ایران "، هنر ساسانی. تهران: صص 717-637 (ترجمه مهدی مقیسه و محمدعلی شاکری راد). p. 684. 
  23. ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ رویتر, اسکار (1387). " سیری در هنر ایران "، هنر ساسانی. تهران: صص 717-637 (ترجمه مهدی مقیسه و محمدعلی شاکری راد). p. 686. 
  24. استیرلین, هنری (03/11/2015). "تاق کسرا: اثری تاریخی ایرانی در خارج از ایران". چهل سده هنر ایران: 11.  Check date values in: |date= (help)
  25. دائرةالمعارف فارسی غلامحسین مصاحب تهران انتشارات امیرکبیر چاپ دوم ۱۳۸۰ جلد دوم بخش اول صفحه ۱۶۱۰–۱۶۰۹
  26. رومان گیریشمن هنرایران در زمان اشکانی و ساسانیان ترجمه فره‌وشی صفحهٔ ۱۸۲
  27. نظری, فرهاد (03/11/2015). "از تخریب تعمدی طاق کسری تا تخریب امروزی میراث تاریخی". روزنامه شرق: 11.  Check date values in: |date= (help)
  28. "دیوان خاقانی شروانی - قصیده 168، هنگام عبور از مداین و دیدن طاق کسری". 
  29. "ملک الشعرای بهار، منظومه‌ها، آینه عبرت - بخش اول: از کیومرث تا سربداران". 
  30. "انوری، دیوان اشعار، قصاید - قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۴ - مدح کمال‌الدین ابوالمحاسن نصر". 
  31. بهنام، عیسی. «تاق کسری». دوره ۱۲، ش ۱۳۶و۱۳۷ (بهمن و اسفند ۵۲)
  32. ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ هفته نامه امرداد، شنبه 25 آذر 1391، سال سیزدهم، شماره 288، ص 4.
  33. دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۳ - ایران مانیا

منابع[ویرایش]

پیوند به بیرون[ویرایش]