حزب کمونیست چین

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
پرچم حزب کمونیست چین

حزب کمونیست چین در ماه ژوئیه سال ۱۹۲۱ میلادی تأسیس شد. از سالهای ۱۹۲۱ تا ۱۹۴۹، حزب کمونیست چین مردم را در مبارزات سخت رهبری می‌کرد و در نتیجه ضمن برانداختن چیرگی امپریالیسم، فئودالیسم و سرمایه‌داری بوروکراتیک را سرکوب و جمهوری خلق چین را تأسیس نمود.

تأسیس جمهوری چین[ویرایش]

با وجود آنکه حزب کمونیست چین در سال ۱۹۲۱ میلادی تأسیس شد، عقاید سوسیالیستی در چین قبل آن هم رایج بوده‌است. عقاید سوسیالیستی در اواخر قرن ۱۹ وارد چین شدند و در سال ۱۹۰۷، کمونیسم آنارشیستی شکل غالب عقاید سوسیالیستی در چین بود.

پس از سرنگونی دودمان چینگ در انقلاب زینهای و تأسیس جمهوری چین فعالیت‌های کمونیستی در چین تشدید شد و بسیاری از گروههای چپ به عنوان متحد کومینتانگ پذیرفته شدند که این حزب سپس توسط سون یات سن که یک انقلابی جمهوریخواه بود رهبری شد. کومینتانگ و سون یات سن متحدان شوروی بودند و شوروی مشاورانی را برای آنها گسیل می‌داشت. حزب کمونیست چین در ابتدا با بسیاری از گروههای چپ کومینتانگ متحد شد و در واقع پیمان اتحاد را با کل مجموعه کومینتانگ در «جبهه متحد اول چین» بست. کمینترن به حزب کمونیست چین رهنمود داده بود تا با کومینتانگ در ارتباط باشد. با افزایش نفوذ حزب کمونیست چین و شوروی و ظهور مارکسیسم-لنینیسم، آنارشیسم در چین دچار زوال شد و آنارشیسم چینی تحت تأثیر حزب کمونیست چین کمرنگ شد.

پس از مرگ سون یات سن و پس از کودتای چیانگ کای شک و کسب قدرت نظامیان رهبری چین به رهبری نظامی تبدیل شد و کومینتانگ با مشکلاتی مواجه شد.

چیانگ کای شک پس از مرگ سون یات سن، در آنچه در چین به عنوان ترور سفید معروف است تلاش کرد تا احزاب چپ را پاکسازی کند که این پاکسازی احزاب چپ موجود در کومینتانگ، حزب کمونیست چین، مشاوران روسی و رهبران نظامی را نیز در بر می‌گرفت. این عمل باعث شد جنگ داخلی چین رخ دهد. در نتیجه دو دولت کومینتانگ در یوهان و نانجینگ (به ترتیب توسط جناح چپ و جناح راست) شکل گرفت و در نهایت رابطه حزب چپ کومینتانگ و حزب کمونیست چین دچار مشکل شد. سرانجام دولت یوهان سرنگون شد و همین سرنوشت با لشکر کشی شمالی چیانگ کای شک در انتظار رهبران نظامی بود.

جنگ داخلی چین در ۱۹۲۶ با تصفیهٔ کومینتانگ از اعضای چپ و حزب کمونیست توسط رهبر وقت آن، چیانگ کای شک، آغاز شد. سرانجام حزب کمونیست چین در طی سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۵ میان رعایا در دوران جنگ دوم چین و ژاپن مقبولیت عجیبی پیدا کرد و در همین حین کومینتانگ در اثر جنگ با ارتش امپراتوری ژاپن تحلیل رفت. در نتیجه کمونیست‌ها کنترل بخش قاره‌ای چین را به دست گرفتند و ناسیونالیست‌ها به مناطق کوچکی در تایوان، پنگ‌هو و جزایر فوجیان عقب نشینی کردند.

تأسیس جمهوری خلق چین[ویرایش]

پس از تأسیس جمهوری خلق چین، مردم ملیت‌های سراسر کشور تحت رهبری این حزب، ضمن حفظ استقلال و امنیت کشور، تحقق موفق گذر جامعه چین از جامعه دموکراتیک نوین به جامعه سوسیالیستی به ساختار سوسیالیستی برنامه ریزی شده در مقیاس وسیعی مبادرت ورزیده‌است، امور اقتصادی و فرهنگی چین به پیشرفت‌های عظیم بی سابقه‌ای نائل آمده بود.

اشتباهات[ویرایش]

از سال ۱۹۵۶، حزب کمونیست چین به دلیل فقدان تجربه کافی در جریان رهبری اقتصادی و نوسازی چین اشتباهاتی مرتکب شد. به تبع آن مبارزه قدرت (انقلاب فرهنگی چین) در سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۶ در حزب کمونیست چین شروع شد. که اشتباهی استراتژیک محسوب می‌شود. چهره‌های میانه رو حزب اخراج شدند.

پس از پایان (انقلاب فرهنگی چین) در اکتبر سال ۱۹۷۶، چین به دوره نوین توسعه تاریخی وارد شد. سومین اجلاس پلنوم یازدهمین کمیته مرکزی حزب کمونیست چین که اواخر سال ۱۹۷۸ برگزار شد نفظه عطفی با اهمیت بالا پس از تأسیس جمهوری خلق چین محسوب می‌گردد.

سیاستهای اصلاحات[ویرایش]

از آغاز سال ۱۹۷۹ " حزب کمونیست چین سیاستهای اصلاحات و درهای باز را که تنگ شیائوپنگ مطرح کرد به اجرا گذارد. پس از اجرای سیاستهای اصلاحات و درهای باز به این طرف، توسعه اقتصاد ملی و اجتماعی چین به دستآورده‌های چشمگیری نائل آمده‌است. چهره کشور دستخوش تغییرات تکان دهنده شد. این دوران از لحاظ وضعیت بهترین زمان پس از تأسیس جمهوری خلق و بهترین دوره برای مردم به لحاظ تامین منافع آنان به شمار می‌رود. حزب کمونیست چین حامی توسعه فعال روابط خارجی بوده و برای کسب محیط مساعد بین‌المللی برای اصلاحات ودرهای باز و سازندگی مدرنیزاسیون در تلاش است. در امور بین‌المللی، حزب کمونیست چین ضمن ایستادگی بر سیاست امور خارجی صلح آمیز حاکی از استقلال وعدم وابستگی، حفظ وحراست ازاستقلال و حق حاکمیت چین، مخالفت با استیلاطلبی و سیاست زورگویی، حفظ صلح جهانی مساعدت به توسعه بشر و براساس اصول احترام به حق حاکمیت و تمامیت ارضی، عدم تجاوز به یکدیگر، عدم مداخله در امورداخلی یکدیگر، منافع متقابل و برابری و همزیستی مسالمت آمیز روابط خود با کشورهای مختلف جهان را توسعه می‌دهد.

اساسنامه و آئین نامه[ویرایش]

اکنون حزب کمونیست چین با بیش از ۳۰۰ حزب از بیش از ۱۲۰ کشور جهان روابط دوستانه دارد. حزب کمونیست چین یک کل واحد است که طبق اساسنامه و آئین نامه خود و منطبق با اصل سیستم تمرکز دموکراتیک متشکل شده‌است. در آئین نامه حزب کمونیست چین قید شده‌است که هر کسی اعم از کارگر، کشاورز، سرباز، روشنفکر و عناصرپیشرو طبقات اجتماعی دیگر که به ۱۸ سالگی رسیده با پذیرش اساسنامه و آئین نامه حزب ودر صورت تمایل به شرکت در یک سازمان حزبی وفعالیت در آن و اجرای قطعنامه‌های حزب و پرداخت حق عضویت حزبی می‌تواند برای الحاق به حزب کمونیست چین تقاضا کند.

سازمانهای مرکزی[ویرایش]

سازمانهای مرکزی حزب کمونیست چین عبارت‌اند از کنگره ملی حزب کمونیست چین کمیته مرکزی حزب کمونیست چین، دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین، کمیسیون دایمی دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین، دبیرخانه کمیته مرکزی حزب کمونیست چین، کمیسیون نظامی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین و کمیسیون بازرسی انصباطی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین. کنگره حزب کمونیست هر پنج سال برگزار می‌شود. زمانی که مجلس ملی تشکیل جلسه نمی‌دهد، کمیته مرکزی عالی‌ترین ارگان رهبری حزب کمونیست چین است.

حزب کمونیست چین پیشاهنگ طبقه کارگر چین و پیشاهنگ مردم و ملت چین بوده و محور رهبری امور سوسیالیستی با ویژگی‌های چین به شمار می‌رود. حزب کمونیست چین در عین حال نماینده تقاضای توسعه نیرو مولده پیشرفته سمت حرکت فرهنگ پیشرفته و منافع اصلی توده‌های مردم است. عالی‌ترین آرمان و هدف نهایی حزب کمونیست چین تحقق کمونیسم است. در اساسنامه حزب قید شده‌است که حزب کمونیست چین مارکسیسم-لنینیسم، اندیشه «مائو تسه تونگ»، تئوری «تنگ شیائوپنگ» و نظریه سه نمایندگی را به عنوان دستور کار خود تلقی می‌کند. اکنون (۲۰۱۳) حزب کمونیست چین ۸۰ میلیون نفر عضو دارد و دبیر کل حزب کمونیست چین شی جین پینگ است که جانشین هو جینتائو شد.

موضع حزب کمونیست چین در برابر اعتقادات مردم[ویرایش]

حزب کمونیست چین به‌طور رسمی حزبی معتقد به خداناباوری است و اعضای حزب نمی‌توانند به هیچ دین و یا گروه مذهبی باور داشته باشند. در دوران حکومت مائو، فعالیت‌های مذهبی سرکوب شد و سازمان‌های مذهبی از ارتباط با خارجی‌ها منع شدند. تمام سازمان‌های مذهبی دولتی، متعلق به حزب کمونیست بودند و هیچ سازمان مستقلی باقی نماند. هنگامی‌که در سال ۱۹۴۷ و پس از آن دوباره در سال ۱۹۴۹، واتیکان کاتالولیک‌ها را از حمایت حزب کمونیست چین منع کرد، وضعیت ارتباط با موسسات مذهبی خارجی برای افراد معتقد در چین بدتر شد.[۱]

حزب به دفعات سعی کرد که نمودهای مذهب را از چین، کشوری که در گذشته به آن "سرزمین الوهیت" اطلاق می‌شد، ریشه‌کن کند. امروزه پیروان کلیسای کاتولیک، بسیاری از پروتستان‌ها، و بوداییان تبتی نمی‌توانند در چین آزادانه عبادت کنند و در خطر توقیف و شکنجه قرار دارند. به بسیاری از کلیساهای کاتولیک لقب «مذاهب شیطانی» اطلاق شده است.[۲]

در خصوص مذهب، دنگ شیائوپینگ سعی کرد کمی بهتر از مائو عمل کند ولی این موضوع همچنان حل نشده باقی ماند. حزب بر این باور بود که با ورود به دنیای جدید مذهب کم رنگ‌تر می‌شود. تا آن که با گسترش فالون گونگ (فالون دافا) در چین در سال ۱۹۹۲ خلاف این امر به حزب کمونیست چین ثابت شد. فالون گونگ روش تزکیه سنتی چینی در سال ۱۹۹۲ توسط آقای لی هنگجی به مردم معرفی شد. تمرین‌کنندگان این روش معنوی از اصول آن که شامل سه اصل «حقیقت، نیکخواهی و بردباری» می‌شود پیروی می‌کنند. اصول اخلاقی که فالون گونگ برای مردم چین به همراه داشت، مطابق با فرهنگ سنتی پنج هزار ساله چین بود که بخش اعظم این فرهنگ با ظهور حزب کمونیست و ترویج به بی اعتقادی و از بین بردن فرهنگ کهن چین در طی انقلاب فرهنگی، از دست رفت. فالون‌گونگ با تاکید بر اصول اخلاقی و با مزایای سلامتی که برای مردم چین به همراه داشت به سرعت در چین محبوبیت یافت و در طی سال‌های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۹، صد میلیون نفر شروع به تمرین فالون دافا (فالون گونگ) در چین کردند که این تعداد از تعداد اعضای حزب کمونیست چین بیشتر بود.[۳]

از آن جا که ماهیت حزب کمونیست چین بر پایه بی‌اعتقادی است؛ با بالا رفتن روز افزون تعداد تمرین‌کنندگان، آن را ممنوع اعلام کرد. در سال ۱۹۹۹، محبوبیت روز افزون فالون گونگ و به تبع آن ممنوعیت آن از طرف حزب کمونیست چین، منجر به تشکیل کنفرانسی سه روزه با نام «کنفرانس امور مذهبی» در چین شد. این بزرگ‌ترین گردهمایی اعضای حزب برای رسیدگی به امور اعتقادی مردم بود. جیانگ زمین در آن زمان بیشترین تلاش خود را برای مبارزه با فالون گونگ انجام داد و در ۲۰ ژوئیه ۱۹۹۹ آزار و شکنجه تمرین کنندگان فالون گونگ را آغاز کرد.

راه اندازی اداره ۶۱۰ و شروع آزار و شکنجه تمرین‌کنندگان روش معنوی فالون‌گونگ[ویرایش]

از آن جا که فالون‌گونگ بزرگ‌ترین و سریع‌ترین گروه معنوی رو به رشد در چین بود، در سال ۱۹۹۹ مقابله با فالون گونگ هدف طبیعی حزب کمونیست چین شد؛ بر طبق گزارش‌های وقت دولت چین، فالون گونگ دارای ۱۰۰ میلیون تمرین‌کننده در سطح کشور بود. برنامه‌ریزی برای مقابله با فالون‌گونگ از سه سال پیش از شروع آن انجام شد. به طور مثال، پس از آن که کتاب‌های فالون گونگ در سال ۱۹۹۶ پرفروش‌ترین کتاب‌های سال شد، ممنوع اعلام گردید.[۲]

اداره‌ی ۶۱۰، اولین‌بار در سال ۱۹۹۹ توسط «جیانگ زِمین»، رهبر سابق حزب کمونیست چین، با هدف آزار و شکنجه روش معنوی «فالون گونگ» ایجاد شد؛ اما به‌تدریج بخش‌های وسیعی از جامعه‌ی چین مثل گروه‌های بودایی، مسیحی، تبتی‌ها و مسلمانان اویغور را هدف قرار داد. تحت نظر گرفتن فعالان دموکراسی و حقوق بشر در چین نیز از دیگر وظایف اداره ی ۶۱۰ است.[۴] در آغاز آزار و شکنجه فالون گونگ در سال ۱۹۹۹، رژیم چین به تمام رسانه‌های دولتی دستور داد برنامه‌هایی را با مضامین افتراآمیز درباره فالون گونگ پخش کنند تا ذهن عموم مردم را تحت کنترل بگیرند.[۵] برجسته‌ترین ویژگی این پیکار استفاده شایع از شکنجه است. شکنجه پیروان فالون گونگ، در هر یک از استان‌های چین، در زندان‌ها، اردوگاه‌های کار اجباری، مراکز شستشوی مغزی، و مدارس ثبت شده است. تا کنون بیش از ۳۰۰۰ مرگ بر اثر آزار و شکنجه، بیش از ۶۰ هزار مورد مرگ بر اثر برداشت اعضای بدن و همچنین بالغ بر ۶۳۰۰۰ گزارش شکنجه به ثبت رسیده است. آمار واقعی، تعداد واقعی کشته‌شدگان را بسیار بیش از این قلمداد می‌کند.[۶][۷]

پیوند به بیرون[ویرایش]

منابع[ویرایش]

جروم چن: انقلاب چین - ترجمه عباس میلانی - ۱۳۵۶

National Emblem of the People's Republic of China.svg
این مقاله بخشی از این مجموعه است:
سیاست و دولت
China