میرزا ملکم خان
میرزا ملکم خان | |
---|---|
دومین سفیر ایران در ایتالیا | |
مشغول به کار ۱۲۷۸ – ۱۲۸۷ |
|
در زمانِ | مظفرالدینشاه قاجار |
پیش از او: | نریمان قوامالسلطنه |
بعد از او: | محمدابراهیم غفاری |
اولین سفیر ایران در اتریش | |
مشغول به کار ۱۲۵۲ – ۱۲۵۷ |
|
در زمانِ | ناصرالدینشاه قاجار |
بعد از او: | نریمانخان قوام السلطنه |
اولین سفیر ایران در بریتانیا | |
مشغول به کار ۱۲۵۲ – ۱۲۶۸ |
|
در زمانِ | ناصرالدینشاه قاجار |
بعد از او: | شفیع خان نایب آجودانباشی |
اولین کنسول ایران در مصر | |
مشغول به کار آبان ۱۲۴۱ – ۱۲۴۴ |
|
در زمانِ | ناصرالدینشاه قاجار |
بعد از او: | اسحاقخان مفخمالدوله |
اطلاعات شخصی | |
تولد | ۱۲۴۹ (قمری)
۱۸۳۳ (میلادی) قصبه جلفا، اصفهان |
مرگ | ۱۳۲۶ (قمری)
۱۹۰۸ (میلادی) رم، ایتالیا |
ملیت | ایران ارمنی تبار |
حزب سیاسی | مشروطه خواه |
خویشاوندان | میرزا یعقوب سنگتراشی |
محل تحصیل | مدرسه ساموئل مرادیان در پاریس |
پیشه | سیاستمدار |
تخصص | روشنفکر، روزنامهنگار و دیپلمات |
کنیه(ها) | ناظمالدوله |
میرزا مَلْکَم خان[۱] (زاده ۱۲۱۲ خورشیدی - درگذشته ۱۲۸۷ خورشیدی) ملقب به ناظمالدوله، روشنفکر، روزنامهنگار، دیپلمات و سیاستمدار دوره قاجار و بنیانگذار فراموشخانه در ایران است.[۲]
محتویات
زندگی و فعالیتهای سیاسی[ویرایش]
ملکم خان در سال ۱۲۱۲ خورشیدی در قصبه جلفا (که اکنون از محلههای اصفهان است) در خانوادهای متوسط زاده شد.[۱] پدرش میرزا یعقوب سنگتراشی از ارامنه جلفای اصفهان بود که اسلام آورده بود.
ملکم خان برای تحصیل به فرانسه رفت و پس از بازگشت بارها به ماموریتهای سیاسی به اروپا سفر کرد.
کارنامه فعالیتهای سیاسی وی مجموعه متضادی از ترویج افکار آزادیخواهانه و سوءاستفاده مالی و زدوبندهای سیاسی را شامل میشود. از مهمترین فعالیتهای وی میتوان به انتشار روزنامه قانون، تاسیس اولین فراموشخانه در ایران [۲] و مشارکت در اجرای قرارداد رویتر با بارون ژولیوس رویتر بریتانیائی، اشاره کرد[۳].
در طول دوران حیاتش ناصرالدین شاه دو بار وی را به دلیل تاسیس فراموش خانه و دریافت رشوه مورد خشم قرار داد. در مورد نخست دستگیر و به عراق تبعید گردید ولی با پادرمیانی میرزا حسینخان مشیرالدوله (سپهسالار) مورد عفو قرار گرفت و سفیر ایران در مصر شد. پس از انتصاب میرزا حسینخان مشیرالدوله (سپهسالار) به سمت وزرات امورخارجه و سپس صدارت عظمی، ملکم خان نخست به عنوان مشاور وی و سپس به سمت سفیر ایران در انگلیس منصوب شد. در دوران سفارت در انگلستان، میزرا ملکم خان به دلیل دریافت چهل هزار لیره رشوه به تهران احضار شد که از آمدن امتناع کرد و این بار نیز با پادرمیانی دوستانش به مدت پنج سال دیگر سمت خود را حفظ کرد. در همین دوران وی مقدمات اعطای امتیاز رویتر را فراهم کرد و همچنین به شاه پیشنهاد داد که برای تامین مخارج سفر سوم خود به اروپا قرارداد لاتاری را به یک شرکت انگلیسی بدهد که به دلیل مخالفتهایی در داخل ایران این امتیاز داده نشد و موجب آبروریزی برای شاه شد و میرزا ملکم خان نیز برای همیشه از چشم شاه افتاد[۳].
پس از مرگ ناصرالدین شاه و در دوران مظفرالدین شاه، میرزا ملکم خان به عنوان سفیر به رم فرستاده شد و تا پایان عمر در سال ۱۹۰۸ میلادی در این سمت باقیماند و در همانجا درگذشت.[۳][۴].
دوران روزنامهنگاری[ویرایش]
ملکم خان نخستین شماره روزنامه قانون را در اول رجب سال ۱۲۶۹ خورشیدی برابر با ۱۸۹۰ میلادی منتشر کرد. از این روزنامه امروز ۴۱ شماره به جا ماندهاست. ملکم خود میگفت که چهل پنجاه شماره منتشر کردهاست.[۵] ملکم در این روزنامه به نظام حکومتی قاجار با لحنی تند انتقاداتی وارد میکرد. این نظام را استبدادی میدانست و معتقد بود باید سیستم حکومتی تغییر کند.[۶] به همین دلیل انتشار این روزنامه با محدودیتهایی از سوی دولت وقت مواجه بود.[۷] بیشتر خوانندگان قانون از فارغالتحصیلان و محصلان دارالفنون بودند.[۷]
چند شماره از قانون با همکاری کسانی در کنار ملکم نوشته شدهاست از جملهٔ این کسان سید جمالالدین اسدآبادیاست.[۸] روزنامه قانون با وجود مخالفت حکومت به دست خوانندگان میرسید. برای برخی به صورت مستقیم و به نشانی خودشان ارسال میشد و برای پیروان ملکم و افراد فراموشخانه به صورت محرمانه فرستاده میشد.[۹]
انتشار قانون هشت سال طول کشید و انتشار این روزنامه نشانگر چهره روشنفکری آزادیخواه و هوادار حکومت قانون وی است.[۱۰]
نثر فارسی[ویرایش]
ملکم در گزینش واژگان و یکپارچگی عبارات و درستی سخن دقت بسیار میکرد و به این ترتیب نثرش در عین سادگی و روانی از فصاحت و بلاغت و حسن انشا بی بهره نبود.[۱۱] در نثر ملکم و پس از او جملات بسیار کوتاهتر شدهاند. فاصله میان فعل و فاعل بسیار کم شدهاست. از جملات متعدد وابسته و معترضه و تلمیحات به آیات و احادیث در نثر ملکم خبری نیست. سجع و صنایع صوری نیز در نثر او دیده نمیشود. و جالبتر از همه این که نثر ملکم یکنفره نیست و داستانگوست. او سخنش را از زبان راوی متکلم وحده بیان نمیکند بلکه مخاطبش را در گفتگوهایی برساخته به چالش میکشد. او مستقیماً به وضع نثر فارسی حمله میکند و حسن انشا را در «سهولت فهم مطالب» عنوان میکند. روشنترین نقد او در فرقه کجبینان آمده است.[۱۲]
رفیقم مرا برد میان چند فرقه غریبه که همه از طایفه کجبینان بودند.
… جمعی معتقد بر این بودند که زبان نه برای ادای مطلب است بلکه برای ترتیب سجع و به جهت تضییع وقت اختراع شدهاست. در منشآت ایشا هرجا که لفظ «واصل» بود حکما کلمه «حاصل» از عقبش میرسید. … «مزاج»ها همه «وهاج» بود. … «دروغ» لامحاله بی«فروغ» نبود و «خدمت» بدون «رفعت» صورت نمیبست. هرکس جاهش «عالی» بود ممکن نبود جایگاهش «متعالی» نباشد. آنها که «رفیع» بودند «منیع» را به دُم خود بسته از دنبال میکشیدند. حتی در وقت وبایی مینوشتند «رقیمه کریمه در احسن ازمنه واصل شد.» هیچ کس نمیپرسید کهای بیانصاف یاوهگو احسن ازمنه که وقت وبایی باشد اکرهش کی خواهد بود؟ … کتاب ها نوشته بودند که وقتی کسی ده دفعه میخواند باز مثل دفعه اول در درک معنی متحیر بود. چشم به هر ورقی که میافتاد یوسف در چاه زنخدان گم میشد و… مار بود که به رخسار معشوق چنبر میگشت.
… «دوشیزه کلام» چه معنی دارد؟ چرا مطلب را طوری ادا نمیکنید که هم شما از گفتار خود چیزی بفهمید و هم بر علم مستمع نکتهای بیفزاید؟ هر کودنی که در لغت اندکی تتبع داشته باشد میتواند کلام را چنان مغلق و مبهم بگوید که هیچ ذهنی بر تفهم آن قادر نباشد و لیکن حسن انشا در صفای تخیلات و سهولت فهم مطالب است نه در ازدیاد تعسر عبارات.
اندیشه[ویرایش]
پس از تأسیس دارالفنون ملکم به عنوان معلم حساب و هندسه در آن به تدریس پرداخت.[۱۳] در همین دوران وی با همراهی تعدادی از محصلین فراموشخانه را در جهت اهداف اصلاحطلبانه به شیوه اروپایی بنیان گذاشت. وی معتقد بود که راه پیشرفت ایران پذیرش نظام حکومتی غرب است.[۱۴]
آثار[ویرایش]
- کتابچه غیبی
- دستگاه دیوان
- انتظام لشکر و مجلس تنظیمات
- دفتر قانون
- نوم و یقظه
- منافع آزادی
- کلمات متخیله
- حریت
- اشتهارنامه اولیای آدمیت
- راجع به استقراض خارجی
- ندای عدالت
- رساله غیبیه
- دوره روزنامه قانون
- نامهها
جستارهای وابسته[ویرایش]
- قرارداد لاتاری
- فراماسونری
- روزنامه قانون
- فراموشخانه
منابع[ویرایش]
- محیط طباطبایی، محمد، مجموعه آثار میرزا ملکمخان (تدوین و تنظیم)، تهران ۱۳۲۷
پانویس[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ (ملکم نامی توراتی است. در کتاب اول پادشاهان باب یازدهم آیه پنجم نوشته شدهاست: پس سلیمان در عقب عشتورت خدای صیدونیان و در عقیب ملکوم رجس عمونیان رفت. ملکم نام خود را با کاف مضموم مینوشت. ر. ک: زندگی و اندیشه میرزا ملکم خان ناظمالدوله نوشته حجتالله اصیل، صفحه ۱۲)
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ فراموشخامه و فراماسونری در ایران٫اسماعیل رائین ٫ ۱۳۵۷ ٫ امیرکبیر ٫ جلد دوم٫صفحه ۴۹۴ الی ۵۰۵
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ (ابراهیم صادقی نیا، فراماسونری و جمعیتهای سری در ایران، صفحه ۲۴ و ۲۵)
- ↑ (فراماسونری در ویکیپدیای انگلیسی)
- ↑ (روزنامه قانون، به کوشش هما ناطق، مقدمه، صفحه ۴ تا ۵)
- ↑ (روزنامه قانون، انتشارات کویر، چاپ اول، تهران ۱۳۶۹)
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ (چالشهای عصر مدرن در دوران قاجار، نوشته محمدعلی اکبری، صفحه ۹۷)
- ↑ (روزنامه قانون، مقدمه، صفحه ۶ تا ۷)
- ↑ (میرزا ملکم خان نوشته اسماعیل رائین، صفحه ۱۱۳)
- ↑ (زندگی و اندیشه میرزا ملکم خان ناظمالدوله، صفحه ۴۶)
- ↑ از صبا تا نیما، جلد نخست، یحیی آرین پور، ص ۳۲۰
- ↑ «جایگاه میرزا ملکمخان در دگردیسی نثر فارسی». مسعود بُربُر، روزنامه شرق، ۱۴ مرداد ۱۳۹۱..
- ↑ (مرآت البلدان، نوشته محمدحسنخان اعتمادالسلطنه، صفحه ۱۰۸۵)
- ↑ (چالشهای عصر مدرن در دوران قاجار، صفحه ۹۲)
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به میرزا ملکم خان در ویکیگفتاورد موجود است. |
|
|
این یک مقالهٔ خرد پیرامون افراد است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |
- قاجاریان
- افراد ایرانیتبار در سده ۱۹ (میلادی)
- افراد در انقلاب مشروطه
- ارمنیتبارهای اهل ایران
- درگذشتگان ۱۳۲۶ (قمری)
- درگذشتگان ۱۹۰۸ (میلادی)
- دیپلماتهای اهل ایران
- روزنامهنگاران اهل ایران در دوره قاجار
- زادگان ۱۲۴۹ (قمری)
- زادگان ۱۸۳۳ (میلادی)
- سفیران ایران در ایتالیا
- سفیران ایران در بریتانیا
- سیاستمداران اهل اصفهان
- سیاستمداران اهل ایران در دوره قاجاریان
- شیعیان ایران
- فعالان اجتماعی اهل ایران
- مخترعان خط نوشتاری
- مدرسان دارالفنون
- مسیحیان سابق اهل ارمنستان
- مسیحیان سابق اهل ایران
- مسیحیان مسلمانشده
- نوکیشان مسلمان
- نویسندگان اهل ایران
- نویسندگان سیاسی اهل ایران
- اهالی ارمنیتبار اصفهان
- دور از وطنهای اهل ایران در فرانسه