پروین اعتصامی
پروین اعتصامی | ||||
---|---|---|---|---|
پروین اعتصامی زمین گاه |
||||
نام اصلی | رخشنده اعتصامی[۱] | |||
زمینهٔ کاری | شعر و ادبیات | |||
زادروز | ۲۵ اسفند ۱۲۸۵
۱۷ مارس ۱۹۰۷ تبریز |
|||
پدر و مادر | یوسف اعتصامی آشتیانی اختر شوری بخشایشی[۲] | |||
مرگ | ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ (۳۴ سال)
۴ آوریل ۱۹۴۱ تهران |
|||
ملیت | ایرانی | |||
محل زندگی | تبریز و تهران |
|||
علت مرگ | حصبه | |||
جایگاه خاکسپاری | قم، حرم فاطمه معصومه، صحن امام رضا، آرامگاه خانوادگی ۳۴°۳۸′۳۱.۷۱″ شمالی ۵۰°۵۲′۴۶.۳۷″ شرقی / ۳۴.۶۴۲۱۴۱۷° شمالی ۵۰.۸۷۹۵۴۷۲° شرقی |
|||
سبک نوشتاری | شعر مناظرهای قطعه |
|||
کتابها | دیوان اشعار | |||
تخلص | پروین | |||
همسر(ها) | فضلالله اعتصامی | |||
مدرک تحصیلی | مدرسه ایران کلیسا | |||
حوزه | کتابخانه دانشسرای عالی تهران | |||
استاد | یوسف اعتصامی آشتیانی، دهخدا، ملک الشعرای بهار | |||
وبگاه رسمی | جایزهٔ ادبی پروین اعتصامی | |||
|
رخشندهٔ اعتصامی معروف به پروین اعتصامی (زاده ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ در تبریز – درگذشته ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ در تهران) شاعر ایرانی بود که از وی به عنوان «مشهورترین شاعر زن ایران» یاد شده است. اعتصامی از کودکی فارسی، انگلیسی و عربی را نزد پدرش آموخت و از همان کودکی تحت نظر پدرش و استادانی چون دهخدا و ملک الشعرای بهار سرودن شعر را آغاز کرد. پدر وی یوسف اعتصامی، از شاعران و مترجمان معاصر ایرانی بود که در شکلگیری زندگی هنری پروین و کشف استعداد و گرایش وی به سرودن شعر نقش مهمی داشت. او در بیست و هشت سالگی ازدواج کرد اما به دلیل اختلاف فکری با همسرش، از او جدا شد. پروین بعد از جدایی از همسرش مدتی در کتابخانهٔ دانشسرای عالی، به شغل کتابداری مشغول بود. پروین قبل از دومین نوبت چاپ دیوان اشعارش، بر اثر بیماری حصبه در سن سی و پنج سالگی در تهران درگذشت و در حرم فاطمه معصومه، در آرامگاه خانوادگیاش، به خاک سپرده شد. زادروز پروین اعتصامی، (بیست و پنجم اسفندماه)، به عنوان «روز بزرگداشت پروین اعتصامی» نامگذاری شده است.
تنها اثر چاپ و منتشر شده از پروین، دیوان اشعار اوست؛ که دارای ۶۰۶ شعر شامل اشعاری در قالبهای مثنوی، قطعه و قصیده میشود. پروین بیشتر به دلیل به کار بردن سبک شعر مناظره در شعرهایش، معروف است. شعرهای پروین قبل از چاپ به عنوان کتاب، در مجله بهار و «منتخبات آثار» از هشترودی و «امثال و حکم» از دهخدا، چاپ میشدند. موفقیت اولین چاپ دیوان اشعار او، باعث شد تا این کتاب برای چاپهای بعدی آماده شود.
پروین اعتصامی از پیروان «جریان تلفیقی» است. مضامین و معانی اشعار پروین، توصیفکننده دلبستگی عمیق وی به پدر، استعداد و شوق فراوان او به آموختن دانش، روحیه ظلمستیزی و مخالفت با ستم و ستمگران و حمایت و ابراز همدلی و همدردی با محرومان و ستمدیدگان است. اشعار پروین اغلب از حوادث و اتفاقات شخصی و اجتماعی خالی اند. در میان اشعار او، شعری وجود ندارد که با کمک آن بتوان صراحتاً شخص شاعر را شناخت. شعر پروین از دیدگاه طرز بیان مفاهیم و معانی، بیشتر به صورت «مناظره» و «سؤال و جواب» است. در دیوان او بیش از هفتاد نمونه مناظره آمده که وی را از این لحاظ در میان شاعران فارسی مشهور کرده است. این مناظرهها نه تنها میان انسانها و جانوران و گیاهان، بلکه میان انواع اشیاء – از قبیل سوزن و نخ – نیز اتفاق میافتد و پروین در بیان مقاصد خود از هنرهای «شخصیتبخشی» و «تخیل» و «تمثیل»، استفاده بسیار کرده است.
محتویات
منبعشناسی[ویرایش]
دربارهٔ زندگی پروین اعتصامی، کتابهای فراوان، آثار و مقالات مختلفی آمدهاست. این آثار در طی سالهای پس از مرگش و همچنین قبل از آن، توسط افراد مختلفی نوشته شدهاست.[۳]
منابع دست اول برای شناخت زندگی پروین اعتصامی، کتابها و اسناد منتشر شده از خانواده و نزدیکان اوست که از میان آنها میتوان به «تاریخچه زندگانی پروین اعتصامی» اثر ابوالفتح اعتصامی، برادر پروین، اشاره کرد. از دیگر منابع دست اول، میتوان به کتاب «مجموعه مقالات و قطعات و اشعار» اشاره کرد که یک سال پس از مرگ پروین نوشته و در سال ۱۳۲۳، برای نخستین بار چاپ شده است.[۴] همچنین به دلیل اینکه شعرهای پروین در قالب مناظره و با زبانی صمیمی و کودکانه هستند، نویسندگانی مانند مهناز بهمن که نویسنده برای گروه سنی کودک و نوجوان هستند، زندگانی پروین را در قالب کتاب نوشتهاند.[۵]
منابع دیگر برای شناخت زندگانی پروین عبارتند از دائرةالمعارف بزرگ اسلامی[۶] اثر علیاصغر دادبه، با چراغ و آینه اثر محمدرضا شفیعی کدکنی[۷] و «دائرةالمعارف کودکان و نوجوانان»[۸] اثر قاسم قالیباف؛ که فقط در بخشهایی از خود به شرح زندگی پروین پرداختهاند. مقالات زیادی نیز در مورد شرح زندگی پروین وجود دارد نظیر مقاله پروین اعتصامی نوشته غلامعلی حداد عادل است که در دانشنامه جهان اسلام منتشر شده است.[۴] همچنین مقدمههایی که برای دیوان پروین اعتصامی نوشته شدهاند نیز بخشهایی از زندگینامه وی را نگاشتهاند که از مقدمههای مشهور دیوان پروین، میتوان به مقدمهٔ چاوش اکبری برای چاپ سوم[۹] و مقدمهٔ انتشارات اقبال در چاپهای بعدی[۳] اشاره کرد.
زندگینامه[ویرایش]
کودکی و خانواده[ویرایش]
پروین اعتصامی با نام اصلی «رخشنده» در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ هجری شمسی، مطابق با ۱۵ مارس ۱۹۰۷، در تبریز زاده شد.[۱] او فرزند یوسف اعتصامی آشتیانی ملقب به اعتصامالملک (زادهٔ ۱۲۵۴ تبریز)[۱۰][۱۱] نویسنده و مترجم معاصر ایرانی[۸] و اخترالملوک اعتصامی[۱۲] است. اخترالملوک اعتصامی دختر عبدالحسین مقدّم العداله، از شاعران دوره قاجاریه و متخلص به «شوری بخشایشی» (اهل شهر بخشایش در آذربایجان شرقی)[۲][۶] بود.[۱۳] او تخلص «پروین» را برای خود انتخاب کرد؛ که تا آن زمان نامی مرسوم برای دختران نبود.[۴] بعدها پروین نام خود را از رخشنده به پروین تغییر داد؛ چنانچه در شناسنامهاش مشاهده میشود.[۱۴] پروین بعدها مجبور شد در شعری، توضیح بدهد که پروین، نامی دخترانه است:
مرد پندارند پروین را، چه برخی زاهل فضل | این معما گفته نیکوتر که پروین مرد نیست[۴] |
پروین آخرین فرزند خانواده بود و سه برادر بزرگتر از خود به نامهای ابوالحسن، ابوالفتح و ابوالنصر داشت.[۱۵]
یوسف اعتصامی، در سال ۱۳۲۸ هجری قمری به عنوان نماینده مردم تبریز در مجلس شورای ملی انتخاب شد. به همین دلیل در سال ۱۲۹۱ هجری شمسی در هنگامی که پروین ۶ سال داشت، به همراه خانوادهاش از تبریز به تهران مهاجرت کرد.[۶] پروین از کودکی با مشروطهخواهان و چهرههای فرهنگی آشنا شد و ادبیات را در کنار پدر و از استادانی چون دهخدا و ملک الشعرای بهار آموخت. در دوران کودکی، زبانهای فارسی و عربی و انگلیسی را زیر نظر پدرش در منزل آموخت و پس از آن به مدرسه آمریکایی ایران کلیسا (به انگلیسی: Iran bethel) رفت و در سال ۱۳۰۳ تحصیلاتش را در آنجا به پایان رسانید. او در تمام سالهای تحصیلش از دانشآموزان ممتاز بود و حتی مدتی در همان مدرسه به تدریس زبان و ادبیات انگلیسی پرداخت. او همزمان با تحصیل، شعر نیز میسرود.[۱۵]
اشعار کودکی و نوجوانی[ویرایش]
مهناز بهمن مینویسد نخستین شعرهای پروین اعتصامی در هفت سالگی بوده است و برخی از زیباترین شعرهایش مربوط به دوران نوجوانی (۱۱ تا ۱۴ سالگی) او هستند. از کودکی پدرش در زمینه وزن و شیوههای یادگیری به او کمک میکرد. گاهی شعری از شاعران قدیم ایران مانند سعدی یا حافظ را به او میداد تا بر اساس آن شعر دیگری بسراید؛ وزن آن را تغییر دهد و یا قافیهای نو برایش پیدا کند. همین تمرینها و تلاشها زمینهای شد که با ترتیب قرارگیری کلمات و استفاده از آن آشنا شود و در سرودن شعر تجربه کسب کند. همچنین پدرش گاهی قطعههایی زیبا و لطیف از کتابهای خارجی (انگلیسی، فرانسوی، ترکی و عربی) جمع میکرد و پس از ترجمه آنها به فارسی، پروین را تشویق میکرد تا آن را به صورت شعر درآورد. برای نمونه، یوسف اعتصامی شعر «قطرات سهگانه» از تریللو را ترجمه و در مجله بهار چاپ کرد. سپس پروین با الهام از این سروده، شعرهای «گوهر و اشک» و «دو قطره خون»[۱۶] را سرود.[۱][۱۷] از معروفترین شعرهایی که او در این سنین سروده است میتوان به شعرهای گوهر و سنگ، ای مرغک، اشک یتیم، کودک آرزومند، صاعقه ما ستم اغنیاست، سعی و عمل و اندوه فقر اشاره کرد.[۱۷]
به نوشته بهمن، شعرهایی که پروین در سنین کودکی میسرود بیشتر دارای محتوایی کودکانه، ساده و تخیلی بودند. یکی از شعرهای او در ۸ سالگی، مناظرهای بین «نخود و لوبیا» است:[۱۸]
نخودی گفت لوبیایی را | کز چه من گردم این چنین، تو دراز؟ | |
گفت: ما هردو را بباید پخت | چارهای نیست، با زمانه بساز |
متن مربوطه در ویکینبشته: مناظرهٔ کامل نخود و لوبیا |
یا شعری دیگر، مناظرهای بین «سیر و پیاز» است:[۱۸]
سیر یک روز طعنه زد به پیاز | که تو مسکین چهقدر بدبویی | |
گفت:از عیب خویش بیخبری | زان ره، از خلق عیب میجویی |
متن مربوطه در ویکینبشته: مناظرهٔ کامل سیر و پیاز |
پروین شعرهایش را در حضور شاعران و دانشمندانی مانند علی اکبر دهخدا، ملکالشعرای بهار، عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی و نصرالله تقوی که از دوستان یوسف اعتصامی بودند و بعضی اوقات به خانه او میآمدند، میخواند و مورد تشویق آنها قرار میگرفت.[۱۹] پروین اعتصامی در هجده سالگی فارغالتحصیل شد. او در تمام دوران مدرسهاش دانش آموزی ممتاز بود البته قبل از ورود به مدرسه فارسی، انگلیسی و عربی را نزد پدر آموخت. او حتی میتوانست داستانهای مختلفی را به زبان انگلیسی بخواند.[۲۰] او به دانستن علاقه داشت و سعی میکرد در حد توان خود از همهچیز آگاهی پیدا کند؛ به همین دلیل در مدرسه قبلیاش ادبیات فارسی و انگلیسی تدریس میکرد.[۲۰] شولر، رئیس مدرسهٔ آمریکایی، پروین را در یادگیری دروس بسیار مشتاق توصیف میکند. او همچنین میگوید که پروین در طول زمان تحصیلاتش، با دختری آمریکایی به نام «هلن کالینز» مکاتبه داشته؛ و این مکاتبه را تا آخر عمر ادامه داده است.[۲۱]
سخنرانی در جشن فارغالتحصیلی[ویرایش]
در خرداد ۱۳۰۳، جشن فارغالتحصیلی پروین در مدرسه برپا شد. او در آن جشن دربارهٔ بیسوادی و بیخبری زنان ایران حرف زد.[۲۲] اعتصامی در قسمتهایی از سخناناش که به «اعلامیه زن و تاریخ» معروف است، میگوید:
« | داروی بیماری مزمن شرق، منحصر به تربیت و تعلیم است. تربیت و تعلیم حقیقی که شامل زن و مرد باشد و تمام طبقات را از خوان گسترده معرفت مستفید نماید. ایران، وطن عزیز ما که مفاخر و ماثر عظیمه آن زینت افزای تاریخ جهان است. ایران که تمدن قدیمش اروپای امروز را رهین منت و مدیون نعمت خویش دارد. ایران با عظمت و قوتی که قرنها بر اقطار و ابحار عالم حکمروا بود، از مصائب و شداید شرق سهم وافر برده اکنون دنبال گمگشته خود میدود و پدیدار شاهد نیکبختی میشتابد. پیداست برای مرمت خرابیهای زمان گذشته، اصلاح معایب حالیه، و تمهید سعادت آتیه چه مشکالتی در پیش است. ایرانی باید ضعف و ملالت را از خود دور کرده، تند و چالاک این پرتگاهها را عبور نماید. امیدواریم به همت دانشمندان و متفکرین روح فضیلت در ملت ایجاد شود و با تربیت نسوان اصلاحات مهمه اجتماعی در ایران فراهم گردد. در این صورت بنای تربیت حقیقی استوار خواهد شد و فرشته اقبال در فضای مملکت سیروس و داریوش بالگشایی خواهد کرد.[۲۲] | » |
متن مربوطه در ویکینبشته: متن کامل خطابه زن و تاریخ |
ازدواج[ویرایش]
پروین در نوزده تیرماه ۱۳۱۳ با پسر عموی پدرش «فضلالله اعتصامی» ازدواج کرد و چهار ماه پس از عقد و ازدواج به همراه همسرش برای زندگی به کرمانشاه رفت.[۲۳] همسر پروین از افسران شهربانی و هنگام ازدواج با او رئیس شهربانی در کرمانشاه بود. پروین پس از تقریباً دو ماه زندگی با همسرش به خانه پدرش بازگشت و ۹ ماه بعد، در ۱۴ مرداد ۱۳۱۴، از وی جدا شد.[۲۴] ابوالفتح اعتصامی، برادر پروین، علت جدایی پروین اعتصامی از همسرش را اختلافات روحی و اخلاقی پروین با همسرش و «ناسازگاری روحیه نظامی همسر با روح لطیف و آزاد پروین» دانسته است.[۲۳][۲۵]
پروین تا پایان زندگیاش با هیچکس دربارهٔ این ازدواج ناموفق سخن نگفت[۲۵] و فقط غزلی در این باره سرود که سه بیت نخست آن با این ابیات آغاز میشود:[۲۳]
ای گل تو ز جمعیّت گلزار چه دیدی؟ | جز سرزنش و بدسری خار چه دیدی؟ | |
رفتی به چمن لیک قفس گشت نصیبت | غیر از قفس ای مرغ گرفتار چه دیدی؟ | |
ای شمع دلافروز تو با این همه پرتو | جز مشتری سفله به بازار چه دیدی؟[۲۳] |
چاپ دیوان اشعار و کتابداری[ویرایش]
چاپ و انتشار اشعار[ویرایش]
یوسف اعتصامی پیش از ازدواج پروین، با چاپ مجموعه اشعار او مخالف بود و این کار را با توجه به اوضاع و فرهنگ روزگار، نامناسب میدانست. او فکر میکرد دیگران چاپ اشعار یک زن جوان را، راهی برای پیداکردن همسر به حساب آورند.[۲۶] اما بعد از ازدواج پروین و جدایی از همسرش به این کار رضایت داد. قبل از نخستین چاپ دیوان پروین، بعضی از اشعار پروین در مجله بهار، «منتخبات آثار» از «سید ضیا هشترودی» و «امثال و حکم» از دهخدا چاپ شده بودند.[۲۵] از انتشار نخستین چاپ دیوان او در سال ۱۳۱۴ هجری شمسی توسط چاپخانه مجلس شورای ملی که همراه با مقدمهٔ از ملکالشعرای بهار بود، بسیار استقبال شد. سعید نفیسی در روزنامهٔ ایران به معرفی دیوان پروین پرداخت و وزارت معارف برای تقدیر از پروین، به او نشان علمی اهدا کرد. این باعث خارج شدن پروین از انزوای پس از طلاقش شد.[۲۵] نخستین مجموعه شعر پروین، شامل اشعاری بود که وی تا پیش از ۳۰ سالگی سروده بود و بیش از ۱۵۰ قصیده، قطعه، غزل و مثنوی داشت.[۲۶] البته دیوان پروین شامل همهٔ اشعار سروده شده توسط او نیست، زیرا او چند سال پیش از مرگش، قسمتی از اشعارش را که مطابق میلش نبوده را سوزانده است.[۴]
کتابداری[ویرایش]
پروین اعتصامی بعد از نخستین چاپ دیوان اشعارش، در زمانی که عیسی صدیق بر دانشسرای عالی ریاست داشت، به عنوان مدیر کتابخانهٔ آن از خردادماه ۱۳۱۵ مشغول به کار شد.[۲۷][۲۸] علت این کار این بود که پروین فضای دانشسرای عالی و کتابخانهٔ آن را با روحیهٔ خود سازگارتر میدانست.[۲۹] نظم و ترتیب پروین در کتابخانه زبانزد دانشجویان و اساتید بود. علاوه بر این، پروین بر پشت جلد برخی کتابها اظهار نظرهایی مینوشت که شاید هنوز باقی باشد، البته آن کتابها به کتابخانه ادبیات دانشگاه تهران منتقل شدهاند.[۳۰] اما انزواطلبی پروین باعث شد او به کار خود در دانشسرای عالی ادامه ندهد و پس از ۹ ماه و از آغاز سال ۱۳۱۶ هجری شمسی، به کار خود در آنجا پایان دهد.
دعوت به دربار[ویرایش]
در زمان حیات پروین اعتصامی، دولت به دانشمندان، علما و بزرگان علم و ادب، مدالهای لیاقت یا نشانهای دولتی اعطا میکرد؛ مدالی که نشانه سپاس و احترام دولت از خدمات علمی و فرهنگی فرد موردنظر است، و سپس دولت آنها را در مراسمی خاص مورد قدردانی قرار میداد.[۳۲] در سال ۱۳۱۵، مدال درجه سه لیاقت به پروین داده شد ولی او این مدال را قبول نکرد. او حتی پیشنهاد رضاشاه را برای تدریس ملکه و ولیعهد نپذیرفت زیرا به گفته خودش، اعتقاداتش در مورد ایستادگی در برابر استبداد، به او اجازه نمیداد در چنین مکانهایی حاضر شود. او پس از رد کردن مدال لیاقت، شعر «صاعقه ما ستم اغنیاست» را سرود.[۳۲]
برزگری پند به فرزند داد | کای پسر، این پیشه پس از من تراست | |
مدت ما جمله به محنت گذشت | نوبت خون خوردن و رنج شماست | |
کشت کن آنجا که نسیم و نمی است | خرمی مزرعه، ز آب و هواست |
مرگ پدر[ویرایش]
مرگ پدر پروین در دی ماه ۱۳۱۶ در سن ۶۳ سالگی او را مدتی از کار ادبیاش بازداشت.[۳۳] پروین پس از مرگ پدرش، بسیار منزوی شد و تنها مکاتباتی با سرور مهکامه محصص لاهیجانی و رفت و آمدهای اندکی با خانوادهٔ سیمین بهبهانی داشت. در آن زمان از طرف وزارت معارف از پروین درخواست شد که به مناسبت «هفتصدمین سال تصنیف گلستان و بوستان»، قطعهای در ستایش مقام سعدی بسراید. هرچند عبدالحسین زرینکوب این دوران زندگی پروین را «دوران تلخی و حسرت» توصیف کرده است.[۲۵]
مرگ[ویرایش]
پروین اعتصامی در فروردین ۱۳۲۰ به بیماری حصبه مبتلا شد. این در زمانی بود که برادر وی، ابوالفتح اعتصامی، دیوان او را برای دومین چاپ آماده میکرد. اما وخیم بودن وضعیت پروین باعث میشود که او در ۳ فروردین در بیمارستان بستری شود.[۳۴] گفته شده سهلانگاری پزشک او در معالجه پروین سبب مرگ او شده است؛ زیرا در شب ۱۴ فروردین وضعیت پروین بسیار وخیم میشود. خانوادهٔ او کالسکهای به دنبال پزشک معالجش میفرستند اما او نمیآید.[۳۴] و سرانجام پروین اعتصامی در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ (۴ آوریل ۱۹۴۱) در سن ۳۴ سالگی در تهران درگذشت و در حرم فاطمه معصومه در قم در آرامگاه خانوادگی به خاک سپرده شد. او در هنگام مرگ، در آغوش مادرش، جان سپرد. پس از مرگش، قطعهای با عنوان «این قطعه را برای سنگ مزار خودم سرودهام» از او یافتند که مشخص نیست او چه زمان برای سنگ مزار خود سروده بود؛ که آن قطعه را بر سنگ مزارش نقش کردند.[۳۴][۳۵]
پس از درگذشت پروین، مراسم رسمی دولتی به مناسبت بزرگداشت برگزار نشد. مدیر کانون زنان ایران، به دلیل برخی مسایل سیاسی، از برای برگزاری مجلس یادبود برای پروین در آن کانون خودداری کرد.[۱۴] از پاسخ محرمانه فرمانداری قم در تاریخ هجدهم فروردین ۱۳۲۰ به تلگراف وزارت کشور در باب «موضوع حمل جنازه دختر اعتصامالملک»، به روشنی میتوان دریافت که دستگاه امنیتی رضاشاه نسبت به او حساسیت داشته است.[۱۴] این حساسیت میتواند ریشه در رد کردن نشان لیاقت توسط پروین داشته باشد. اما بعد از برکناری رضاشاه از قدرت و به حکومت رسیدن محمدرضاشاه، دوستان و علاقهمندان پروین به مناسبت نخستین سالگرد درگذشت او در فروردین ۱۳۲۱، مجلس یادبودی برای وی برپا کردند و با سرودن اشعار نسبت به سکوت و بیمهری دوران استبداد در حق پروین واکنش نشان دادند.[۴]
شخصیت و اندیشه[ویرایش]
در طول زندگی پروین، عواملی چون پدر وی، دوستان پدرش، مدرسه آمریکایی و از همه مهمتر تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه ایران، بر شخصیت و اندیشه پروین تأثیرگذار بودهاند.[۳۶] یوسف اعتصامی به دلیل شغل مترجمی و همچنین انتخاب شدن به عنوان نمایندهٔ مجلس، چهرهای سیاسی به شمار رفت و همین باعث آشنایی پروین با ادبیات کلاسیک غربی شد. محافل ادبی یوسف اعتصامی که از محتوایی عمیق برخوردار بودند در شکلگیری دیدگاه سیاسی پروین نقش مهمی داشتند.[۳۷] همچنین حضور پروین در مدرسه آمریکایی ایران باعث آشنا شدن وی با اندیشههای غربی و مسائل زنان در غرب شد.[۳۶]
تأثیر مسائل اجتماعی روزگار بر شعر پروین[ویرایش]
دوران زندگی پروین با صدور فرمان مشروطیت، فروپاشی حکومت قاجار، بر تخت نشستن رضا شاه و استبداد بیست سالهٔ او و جنگ جهانی اول همراه بود که تمامی این رویدادها باعث آگاه شدن پروین به مسائل روزگار خود و حساس شدن او به این رویدادها شد.[۳۶] پروین در دورانی زندگی میکرد که هر دو یا سه سال تحولی سیاسی رخ میداد. به علت کمبود روزنامه و دیگر وسائل ارتباط جمعی در آن زمان، تنها راه آشنایی پروین با مسائل سیاسی، پدرش بود. شعر پروین شامل مسائلی چون ظلم ستیزی، فقر ستیزی، عدالتخواهی و آرمانخواهی است[۳۸] علی اصغر دادبه مدعی است به همین علت بسیاری پروین را از معماران تاریخ و اندیشه سیاسی ایران دانستهاند.[۳۶]
بعد ادبی[ویرایش]
ادبیات کهن فارسی[ویرایش]
در شکلگیری بعد ادبی شخصیت پروین، ادبیات کهن فارسی و ادبیات نوین غربی نقش داشتهاند. در مورد نقش ادبیات کهن، مهمتر از همه سرودههای شاعران بین قرنهای ۵–۸ هجری قمری است که این مورد تاثیرگرفته از محافل ادبی یوسف اعتصامی و اعضا تشکیل دهنده آن است.[۲۹][۳۷] برای نمونه قطعه «اشک یتیم» متأثر از یکی از سرودههای انوری است.[۳۹] همچنین شعرهایی چون «پایمال آز»، «جولای خدا»، «مست و هشیار» و «لطف حق» یادآور قصههای مثنوی معنوی و لحن و طرز فکر مولانا است.[۴۰] یا شعرهایی مانند «کعبه دل»، «جامه عرفان» و «صید پریشان» دارای لحنی مانند شعرهای عطار میباشند.[۲۹][۴۱]
ادبیات غرب[ویرایش]
در مورد نقش ادبیات غرب، مهمتر از همه پیروی پروین از سرودههای شاعران آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی مانند هراشیو اسمیت، لافونتن، آرتور بریزبان و ازوپ است. بیشتر این سرودهها، سرودههایی بودند که بهوسیله یوسف اعتصامی ترجمه میشدند و در در مجله بهار چاپ میشدند. برای نمونه، پروین با مطالعهٔ شعرهایی چون «به یک مومیایی»، «خروس و مروارید»، «زنجره و مورچه» و «نغمه پیراهن» تصمیم گرفت که با تقلید از برخی از آنها شعر دیگری بسراید.[۲۹] به عنوان نمونه، شعر «یاد یاران» پروین اقتباسی از یک قطعه معروف هراشیو اسمیت است که اصل آن را پدرش، از فرانسوی به فارسی ترجمه و منتشر کرده بود.[۴۲] یا شعر «جولای خدا» با الهام از مقاله «عزم و نشاط عنکبوت» اثر آرتور بریزبان، نویسنده آمریکایی، پدید آمده است، که قبل از آن توسط یوسف اعتصامی ترجمه و در مجله بهار منتشر شدهبود.[۴۳]
سبک شعری[ویرایش]
به نوشته علیاصغر دادبه بعد از انقلاب مشروطه در ایران، دو جریان فکری در ایران به نامهای «جریان تلفیقی» و «جریان نیمایی» به وجود آمد. جریان تلفیقی عبارت است از ترکیب سبک شعر سنتی و اندیشههای تازه. میتوان گفت که جریان تلفیقی، ادامهٔ سبک «بازگشت ادبی» است اما قالبی امروزیتر دارد.[۴۴] سبک شعری پروین تحت تأثیر تفکر جریان تلفیقی قرار داشت.[۴۵]
ملکالشعرای بهار در مقدمهٔ دیوان پروین دربارهٔ سبک شعری چنین مینویسد:
« | این دیوان ترکیبی است از دو سبک و شیوهٔ لفظی و معنوی آمیخته با سبکی مستقل، و آن دو یکی شیوه خراسان است خاصه استاد ناصر خسرو قبادیانی و دیگر شیوهٔ شعرای عراق و فارس است به ویژه شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی علیه الرحمه و از حیث معانی نیز بین افکار و خیالات حکما و عرفاً است، و این جمله با سبک و اسلوب مستقلی که خاص عصر امروزی و بیشتر پیرو تجسم معانی و حقیقت جوئی است ترکیب یافته و شیوهای بدیع و فاضلانه به وجود آورده است.[۴۶][۴۷] | » |
ویژگیها[ویرایش]
سبک ادبی پروین از چهار دیدگاه قابل بررسی است:
لفظی و زبانی[ویرایش]
دیدگاه لفظی، شامل سبک شاعران خراسانی و استفاده از واژهها و اصطلاحات قدیمی است؛ مانند «مانا»، «خلقان»، «گفتا»، «شنیدستم»، «سرخ گل»، «بوریا» و «میخمید». از همین جهت میتوان در شعر پروین از ویژگیهای لفظی و زبانی سخن گفت.[۴۸]
نحوی و ساختاری[ویرایش]
” | روح دیوان پروین، قطعههای اوست. این قطعهها خستگی خواننده که ممکن است از مطالعه قصاید به وجود آمده باشد را به طور کامل برطرف میکند. | “ |
—ملکالشعرای بهار در مقدمهٔ دیوان پروین.[۴۸] |
ویژگی ساختاری، شامل به کار بردن زبان گفتاری در نوشته است که بیشتر به دلیل گویا و روان ساختن متن به کار میرود. تلفیق دیدگاه ساختاری و دیدگاه لفظی با وجود وفادار بودن به دیدگاه لفظی، در شعرهای پروین بسیار مشاهده میشود.[۴۹] این کار بیشتر در قطعهها و مثنویهای پروین مشاهده میشود و در قصیدهها زیاد به چشم نمیخورد. تلفیق ویژگی ساختاری و لفظی، که در قطعه معمولتر است، باعث شده تا قطعههای پروین نسبت به قصیدههایش بسیار مشهورتر باشند.[۴۸] پروین را از لحاظ سبک جزو شاعران کهنسرا قرار میدهند، هرچند در برخی شعرهای او ابتکارهایی برای دست یافتن به قالبهای تازه مشاهده میشود.[۴۹]
دیدگاه بلاغی[ویرایش]
در شعرهای پروین میتوان ویژگیهای بلیغ زبان را به وضوح یافت. بهار «اوج بلاغت و سخندانی پروین» را قطعههای او میداند اما قزوینی قصیدههای پروین را «اوج فصاحت و متانت او» میداند.[۵۰][۵۱] در بیشتر شعرهای پروین آرایههای معنوی از نوع مناظره (سؤال و جواب)، مَثَل، خلافآمد، تشخیص و تمثیل است.[۵۰] دیوان پروین، شامل ۲۳۸ قطعه شعر میباشد، که از آن میان ۶۵ قطعه به صورت مناظره است.[۵۲] این مناظرهها میان اشیاء، جانوران و گیاهان وجود دارد.[۵۲] «مثل» نیز صنعتی در شعرهای پروین است که یوسف اعتصامی به کار بردن این صنعت را در شعرهای پروین، بیشمار میداند. «خلافآمد»، که در ادبیات جدید با نام متناقضنما شناخته میشود، صنعتی است که در آن نویسنده یک نماد آرمانی (مثل ضربالمثل) را بر خلاف معنی همیشگی توضیح میدهد و به کار میبرد.[۵۰] «تشخیص» نیز در شعرهای پروین به ویژه در مناظرههایش، به وفور دیده میشود. همچنین تمثیل را که داستانی از زبان انسان یا حیوانات است و در انتها با پیامی اخلاقی به پایان میرسد، در شعر پروین مشاهده میشود.[۵۰]
دیدگاه فکری–فلسفی[ویرایش]
علی اصغر دادبه میگوید بر خلاف دیدگاه منتقدان که در دیوان پروین نظمی منسجم نمیبینند، بسیاری از محققان عقیده دارند که دیوان پروین، مجموعهای است یکپارچه با خصوصیتهای سبک شناختی و هماهنگ است. بعضی نیز این دیوان را نمایندهٔ فرهنگ و تمدن ایرانیان میدانند.[۵۰] همچنین دادبه دیدگاه فکری–فلسفی در شعرهای پروین را به دو دسته تقسیم میکند: اول، حوزه نظری؛ که شامل مفاهیمی مانند عشق حقیقی، تجلی مذهب، قضا و قدر و تأکید پروین بر جنبش و حرکت و عمل میباشند.[۸] دوم، حوزه عملی؛ که شامل تهذیب اخلاق در شعرهای پروین است. پروین در شعرهایش کوشیده است تا با شیوهای تازه، خصوصیاتهای بد اخلاقی را در نظر خوانندگان خوار و فضیلتهای اخلاقی را در نظر آنان، زیبا جلوه دهد.[۵۳]
اشعار پروین در نظر دیگران[ویرایش]
نقدهای مثبت[ویرایش]
به طور کلی نقدهایی که اشعار پروین دریافت کردهاند، مثبت هستند. از پروین به عنوان «مشهورترین شاعر زن ایران» یاد میشود.[۴] در دو و سه دههٔ اول پس از مرگ پروین، او و شعرش چندان مورد علاقه روشنفکران و نوپردازان نبودند.[۵۴] علی اصغر دادبه مینویسد که تعداد بسیار زیادی از منتقدان ادبی، پروین را شاعری بزرگ میدانند و او را با شاعران تراز اول ایران مقایسه میکنند. حداد عادل در مقالهٔ خود، نصرالله تقوی را یکی از منتقدان معرفی میکند که پروین را با شاعران تراز اول مقایسه میکنند.[۴] ملکالشعرای بهار دیوان او را «گلدستهای از ازهار نوشکفته» توصیف میکند.[۴۵] او نیز اضافه میکند که اگر تنها شعر «سفر اشک» از دیوان او منتشر میشد، جایگاه والایی در علم و ادب فارسی پیدا میکرد. پدر پروین، یوسف اعتصامی، نیز پروین را «روح جامعه» میخواند. همچنین او گفتهٔ شخصی گمنام را که گفته است: «در این کهنه زمین گاه سعدی و گاه پروین به ظهور میرسد» تأیید کرده است.[۴۵] محمد قزوینی پروین را «رابعه دهر» و «ملکهالنسا الشواعر» توصیف میکند و قصاید او را با قصاید ناصر خسرو برابر میداند. نادر نادرپور پروین را نخستین زنی میداند که به معنای واقعی شاعر بوده است.[۵۵] محمدعلی جمال زاده، شعر او را از لحاظ استقلال و اصالت از حافظ و صائب تبریزی بهتر میداند.[۴۵] محمدعلی اسلامی ندوشن نیز پروین را بزرگترین شاعر زن در ادبیات فارسی میداند.[۴۵][۵۶] غلامحسین یوسفی،[۵۷] عبدالحسین زرینکوب،[۵۸] و سعید نفیسی[۵۹] پروین را شاعری ارجمند و بلندمرتبه دانستهاند.[۵۹] همچنین محمد حسین شهریار در شعری بلند در سبک شعر نو دربارهٔ پروین سروده است:[۶۰]
به راستی که یکی از نوابغ ادب است | میان شاعرهها تاکنون نظیرش نیست | |
به یادم است که او شاعر شهیری بود | قصایدش به مجلات منتشر میشد | |
از آن پس من و او آشنای هم بودیم | خیال میکنم که او بیست سال کمتر داشت | |
هزار و سیصد و دو یا سه، او محصل بود | هنوز کالج و دارالمعلمین میدید | |
کتاب زیربغل داشت، در ورود از در | به زیر چادر مشکی وپیچه، ماهی بود[۶۱] |
محمدرضا شفیعی کدکنی در کتاب با چراغ و آینه، پروین را شاعری با شیوهٔ خاص خود و او را «مستقلترین شاعر دورهٔ شعر فارسی پس از مشروطیت» میداند. او همچنین معنی و مضمون شعرهای پروین را دارای تازگی میداند و از نظر او همین ویژگی، او را به مستقلترین شاعر مکتب قدیم شعر فارسی در قرن اخیر تبدیل کرده است.[۶۲] کدکنی قالب قطعههای پروین را بازگشت نقش تاریخی از دست رفته در دوره سلجوقی[۶۳] و شعر او را «شعر خرد و عاطفه» میداند.[۶۴] علاوه بر این، کدکنی ظهور پروین را در شعر پس از دوران مشروطیت، «یک واقعه بزرگ ادبی» توصیف میکند[۶۵] او شاعران همدورهٔ پروین یا حتی مسنتر از او را متأثر از شعرهای پروین میداند؛ به عنوان نمونه، کدکنی شعرهای سالهای ۱۳۰۶–۱۳۱۶ نیما یوشیج (مانند شعرهای «خروس ساده»، «کرم ابریشم»، «اسبدوانی»، «کچپی»، «خروس و بوقلمون»، «پرنده منزوی» و «دود») را تأثیر پذیرفته از شعرهای پروین میداند.[۶۵]
سید علی خامنهای در ۲۲ شهریور ۱۳۹۳، در حالیکه در بیمارستان بستری بود و عدهای از فرهیختگان به عیادت او آمده بودند، به مقایسهٔ پروین اعتصامی با شاعرانی مانند فروغ فرخزاد پرداخت و از کسانی که پروین را «شاعر نخود و لوبیا» میدانند، انتقاد کرد. او همچنین پروین را «شاعری که سعی میشود چهرهاش پوشانده شود» عنوان کرد و معتقد است که منتقدان برای بالا بردن جایگاه ادبی فروغ فرخزاد، پروین را کنار زدند.[۶۶]
نقدهای منفی[ویرایش]
منتقدان شعرهای پروین به دو دسته تقسیم میشوند: گروه اول، گروهی هستند که پروین اعتصامی را نه شاعر میدانند و نه ناظم. آنها اشعار منسوب به پروین را متعلق به شاعر دیگری مانند پدرش میدانند. آنها همچنین صحبت دربارهٔ پروین را صحبت دربارهٔ «شاعری» نمیدانند؛ بلکه صحبت دربارهٔ «تهمت شاعری» میدانند.[۲۹] این گروه ملکالشعرای بهار را نیز به دلیل تعریف از شعرهای پروین و نوشتن مقدمهای برای دیوان او، مورد انتقاد قرار دادند. البته ملکالشعرای بهار این منتقدان را «طرفداران سید ضیاءالدین طباطبائی» میداند و این اتهامات را «دروغهای دلالان استعمار» توصیف میکند.[۴] گروه دوم، گروهی هستند که پروین را شاعر نمیدانند اما او را «ناصر خسروی مؤنث» و یا «لافونتن مؤنث» خطاب میکنند زیرا اعتقاد دارند که پروین فقط نظمدهندهای بر تمثیلهای حیوانی است.[۶۷]
اشعار معروف[ویرایش]
مضامین شعرهای پروین[ویرایش]
مضامین و معانی اشعار پروین، توصیف کننده دلبستگی عمیق وی نسبت به پدر، استعداد و شوق فراوان او به آموختن علم و دانش، روحیه ظلم ستیزی و مخالفت با ستم و ستمگران و حمایت و ابراز همدلی و همدردی با محرومان و ستمدیدگان است.[۶۸] اشعار پروین از حوادث و اتفاقات شخصی و اجتماعی تقریباً خالی اند. البته بهجز قطعهٔ «در تعزیت پدر» که پس از مرگ پدرش سروده، شعری که برای سنگ مزار خود سروده و نیز شعر «نهال آرزو» که برای جشن فارغالتحصیلی کلاس خود در خرداد ۱۳۰۳ گفته است.[۴] در میان اشعار او شعری بتوان صراحتاً به شناخت شخص شاعر کمکی کند، وجود ندارد. شعر پروین از دیدگاه طرز بیان مفاهیم و معانی، بیشتر به صورت «مناظره» و «سؤال و جواب» مشاهده میشوند. در دیوان او بیش از هفتاد نمونه مناظره آمده که وی را از این لحاظ در میان شاعران فارسی مشهور کرده است.[۴] این مناظرهها نه تنها میان انسانها و جانوران و گیاهان، بلکه میان انواع اشیاء از قبیل سوزن و نخ نیز اتفاق میافتد[۶۹] و پروین در بیان مقاصد خود از هنر «شخصیت بخشی» و «تخیل» و «تمثیل»، بسیار استفاده کرده است.[۷۰]
تعداد زیادی از اشعار پروین، بیانگر انتقاد پروین از شاهان و ظلم و ستم قدرتمندان است. پروین در شعر «صاعقه ما ستم اغنیاست» «ظلم» را نماد وقاحت و بیشرمی شخص ظالم توصیف میکند. در شعر «ای رنجبر» زحمتکشان را به انقلاب در برابر ستمگران فرا میخواند، در شعر «تیره بخت» فقر را به تصویر میکشد و در شعر «اشک یتیم» مشروعیت سیاسی دولت را مورد شک و تردید قرار میدهد.[۷۱] از این رو، شعر پروین رنگ و بوی سیاسی نیز به خود میگیرد و چون تعداد اینگونه اشعار در دیوان او زیاد است، بعضی از منتقدان، شعر او را شعر «سیاست و اخلاق» نامیدهاند. البته باید توجه داشت که این اشعار در زمان استبداد رضاشاه با شاعران آزادیخواه، سروده شدهاند.[۴]
بعضی اشعار معروف[ویرایش]
اشعار پروین اعتصامی به دلیل محتوای پندآموز و زبان گویا و روان خود، از قبل از انقلاب تاکنون، در کتابهای ادبیات مقاطع مختلف تحصیلی ایران نگاشته شدهاند. تعداد زیادی از شعرهای پروین، دارای محتوای داستانی میباشند که پروین در اینگونه شعرها مناظرهٔ دو چیز را در قالب داستان آورده است.[۳]
- اشک یتیم
یکی از معروفترین اشعار وی که تا سالها در کتاب فارسی سال پنجم دبستان قرار داشت قطعه «اشک یتیم» است در داستان این شعر، پیرزنی در حال تماشای گذر پادشاه است.[۱][۷۲] این شعر، تحت تأثیر شعر انوری، که در سال ۱۹۲۱ سروده شده، قرار گرفته است که از این روی نمیتواند اشاره مستقیم به رضاشاه داشته باشد؛ زیرا شعر انوری (با نام: نغمه صبح) در ابتدای قدرت گیری رضاشاه سروده شده بود و به نظر نمیرسد مرتبط به دوران ترور در آن مقطع زمانی باشد. اما جدا از تأثیر پذیری «اشک یتیم» از شعر نغمه صبح، که جهتگیری خاصی نسبت به رضاشاه نداشت، به ظاهر با فضای خفقان آن دوره در ارتباط است.[۱]
- در تعزیت پدر
پدر او نقش بسیار زیادی در گرایش پروین به شعر سرودن، آگاهی او از تحولات سیاسی روزگار و مشهور شدن پروین داشت. مرگ او در دی ماه ۱۳۱۶، بر انزوای پروین بعد از طلاقش، افزود و مدتی او را از فعالیت ادبیاش بازداشت. او دو قطعه دربارهٔ مرگ پدرش و تأثیر آن بر زندگیاش، سروده است که «در تعزیت پدر» و «بی پدر» نام دارند. بخشی اندک از آنچه که پروین در «در تعزیت پدر» سرودهاست:[۷۳][۷۴]
پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اَجل | تیشهای بود که شد باعث ویرانی من | |
یوسفت نام نهادند و به گرگت دادند | مرگ، گرگ تو شد، ای یوسف کنعانی من | |
مه گردون ادب بودی و در خاک شدی | خاک، زندان تو گشت، ای مه زندانی من |
پروین در شعر «بی پدر» نیز به مرگ پدرش اشاره کرده است:
به سر خاک پدر، دخترکی | صورت و سینه به ناخن میخست | |
که نه پیوند[استعاره ۱] و نه مادر دارم | کاش روحم به روح پدر میپیوست[۷۵] |
- زن در ایران
پروین در طول عمر خود دربارهٔ ارتقاء رتبه و مقام زن کوشید[۳] و حتی شعری نیز به نام «زن در ایران» در این باره سروده است. به نوشتهٔ حداد عادل، سرودن «زن در ایران» به مناسبت دستور رفع حجاب توسط رضاشاه بوده است.[۴] به عقیدهٔ او، گرچه در ابیات اولیه اشاره به ظلمها و محدودیتهایی دارد که در آن روزگار برای زنان وجود داشته، اما بیشتر شامل نصیحت به زنان است که در بند ظاهر و زینت و لباس نباشند و ساده زیستی و تقوا و دانش دوستی را پیشه کنند؛ از این رو با اوضاع زنان متجدد آن روزگار انطباق کامل ندارد. با این حال این شعر تنها شعر دیوان پروین است که در آن یکی از کارهای رضاشاه مورد تأیید پروین قرار گرفته و به سبب تأیید کشف حجاب و مذمّت چادر موجب ناخشنودی عدهای شده است.[۴] همچنین پروین در این شعر، به تیرهروزی زنان و وضعیت بد حقوق آنان در جامعه مانند منع زنان از سوادآموزی، پرداخته است. او همچنین زن را اسیر نادانی و پریشانی اوضاع جامعه میداند. این قصیده در حقیقت ۲۶ بیت دارد؛ اما از چاپ سوم دیوان پروین به بعد، چهار بیت آخر این شعر به دلیل مغایرت با احکام اسلام در مورد حجاب، حذف شده است و تنها ۲۲ بیت اول، ذکر میشود.[۷۶]
چشم دل را پرده میبایست اما از عفاف | چادر پوسیده را بنیاد مسلمانی نبود | |
خسروا دست توانای تو آسان کرد کار | ورنه در این کار سخت امید آسانی نبود | |
شه نمیشد گر در این گمگشته کشتی ناخدای | ساحلی پیدا از این دریای طوفانی نبود | |
باید این انوار را پروین به چشم عقل دید | مهر رخشان را نشاید گفت نورانی نبود |
- پند و نصیحت
«پند و نصیحت» شعری است که در قالب قطعه که در کتاب متوسطه سوم دوره اول (سوم راهنمایی پیشین) چاپ شده است و محتوایی اندرزگونه دارد. این قطعه، ۸ بیت دارد که در آن به پندهایی چون «دوری از خودشیفتگی»، «غنیمت شمردن دوران جوانی»، «بردباری و صبر»، «نگاه به همه چیز به عنوان یک آموزگار» و «انتخاب راه درست در زندگی» اشاره میشود.[۷۷]
جوانی گه کار و شایستگیست | گه خود پسندیو پندار نیست |
- ای مرغک
ای مرغک، از معروفترین شعرهای پروین است که وی در دوازده سالگی سروده است. قالب این شعر «اعنات» است، یعنی علاوه بر حفظ قافیه در مصراعهای زوج، در مصراعهای فرد نیز کلمات قافیه مانند آورده شده است. به طور مثال کلمات «پریدن» و «چمیدن» کلمات قافیه هستند اما در مصراعهای فرد نیز کلمات «آشیانه» و «کودکانه»، هموزن و قافیه مانند هستند. این شعر در کتاب درسی اول راهنمایی یا متوسطه اول دوره اول قرار دارد. همچنین پیروی پروین از سبک شعری و اصطلاحات سعدی، به خوبی دیده میشود.[۷۸] به عنوان نمونه، مصراع آخر این شعر اینگونه است: «بر مردم چشم دیدن آموز» که معنی کلمه مردم در اینجا، مردمک چشم است که در شعرهای سعدی نیز بیشتر جاهایی که کلمه مردم به کار رفته، منظور مردمک چشم است.[۷۸]
- آرزوی پرواز
شعر «آرزوی پرواز»، مناظرهای در قالب مثنوی بین جوجه کبوتر و مادرش است که در کتاب درسی اول راهنمایی یا متوسطه اول دوره اول، قرار دارد. سبک شعری این مثنوی نشان دهنده پیروی پروین از سبک مولانا است؛ زیرا در این شعر، آرایهٔ ادبی تمثیل دیده میشود که اغلب سبک شعرهای مولانا است. در این شعر جوجه کبوتر با خودسری شروع پرواز میکند اما چون هنوز پرواز را بلد نیست، از پا میافتد و مادرش شروع به نصیحت کردن جوجه کبوتر میکند؛ و در پایان شعر به مفهوم «باتجربه شدن در سایهٔ سعی و تلاش» اشاره میشود.[۷۸][۷۹]
- متاع جوانی
شعر متاع جوانی در کتاب سال اول دبیرستان یا متوسطه اول دوره دوم چاپ شده است که مناظرهای بین جوان و پیرمرد است. محتوای این شعر، استفاده از تجربههای دیگران و غنیمت شمردن دوران جوانی است. قالب این شعر، غزل است و دارای ۷ بیت میباشد.[۸۰]
متن مربوطه در ویکینبشته: مثنویات و تمثیلات و مقطعات |
جشنوارهها[ویرایش]
جایزه ادبی پروین اعتصامی[ویرایش]
جایزه ادبی پروین اعتصامی در سال ۱۳۸۳ به تلاش معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در دفتر مجامع و فعالیتهای فرهنگی آغاز به کار کرد. نخستین دوره این جشنواره، در ۱۵ مرداد همان سال برگزار شد.[۸۱] این جایزه، با هدف تقدیر از خدمات و شخصیت پروین اعتصامی، پیشرفت خلاقیتها و آثار ادبی زنان، ایجاد همبستگی بین ادبیات ملتها به ویژه در حوزه جهان اسلام، معرفی چهرههای شاخص زنان ادیب و پژوهشگر و تقدیر از زنان در عرصه ادبیات فارسی، توسط «دبیرخانه جوایز سال» به زنان نویسنده اهدا میشود.[۸۲] این جایزه در روز بیستوپنجم اسفندماه، مطابق با روز بزرگداشت پروین اعتصامی، با مشارکت معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مؤسسه خانه کتاب، در مراسمی به همین نام به برندگان اهدا میشود.[۸۳] این جایزه در بخشهای مختلف شعر، ادبیات داستانی، ادبیات نمایشی، ادبیات پژوهشی، شعر کودک و نوجوان، داستان کودک و نوجوان و بخش جنبی برگزار میشود و از برندگان مشهور این جایزه میتوان به مریم زندی، رؤیا صدر، بهناز علیپور گسکری، ترانه علیدوستی، فریبا کلهر، گیتا گرکانی و عرفان نظر آهاری و فریبا یوسفی را نام برد.
جشنواره فیلم پروین اعتصامی[ویرایش]
جشنواره فیلم پروین اعتصامی، هر سال به برخی زنان فیلمساز که دارای فیلم بلند سینمایی میباشند، جایزه اهدا میکند. این جشنواره بر اساس طرحی از «مازیار رضاخانی» در دی ماه ۱۳۸۳ تشکیل شد و تاکنون هرساله برگزار میشود.[۸۴] موضوعات فیلمهای این جشنواره، نقش زنان در تحکیم بنیان خانواده، نقش زنان در تنظیم اقتصاد خانواده و زنان سرپرست خانوار است. این جشنواره تاکنون در ۸ دوره برگزار شده و توانسته ۸۴۴ فیلمساز زن را شناسایی و معرفی کند.[۸۵]
یادبود[ویرایش]
بیست و پنجم اسفندماه در تقویم رسمی ایران، به مناسب سالروز تولد پروین اعتصامی، «روز بزرگداشت پروین اعتصامی» نامگذاری شده است.[۸۶] دانشسرای عالی پس از انقلاب فرهنگی ایران، به دانشگاه خوارزمی تغییر نام یافت و امروزه پروین اعتصامی از مفاخر آن دانشگاه محسوب میشود.[۲۹] همچنین تعداد زیادی تندیس از پروین اعتصامی در سراسر ایران وجود دارد که از مشهورترین آنها میتوان به مجسمه پروین در برج میلاد تهران، مجسمه پروین در میدان اعتصامی شهرک ولیعصر تبریز[۸۷] و تندیس پروین در ابتدای پلکان خانهاش در تبریز اشاره کرد.
خانه[ویرایش]
خانه پروین اعتصامی در تبریز، خیابان عباسی، جنب مسجد میرآقا، کوچه ساوجبلاغی، پلاک ۶ واقع شده است. ساخت بنای خانهٔ پروین در تبریز به دوران پهلوی اول برمیگردد. در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۳۸۵، این خانه بهعنوان یکی از آثار ملی ایران با شماره ۱۸۶۸۱ به ثبت رسید.[۸۸] هماکنون این خانه به موزه پروین اعتصامی تبدیل شده است و برخی از لوازم شخصی و کتابهای اعتصامی در آنجا نگهداری میشود.[۸۹]
خانه وی در تهران، اما، هماکنون به محل دفتر یک شرکت، واحدی مسکونی و یک کارگاه مبلسازی تبدیل شدهاست.[۹۰]
جستارهای وابسته[ویرایش]
استعاره[ویرایش]
- ↑ پدر
پانویس[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ Moayyad، «EʿTEṢĀMĪ, PARVĪN»، ENCYCLOPÆDIA IRANICA، 666-669.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ «"اختر چرخ ادب"». وبگاه تبیان. بازبینیشده در ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۶.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ هیئت تحریر انتشارات اقبال، دیوان پروین اعتصامی، مقدمه.
- ↑ ۴٫۰۰ ۴٫۰۱ ۴٫۰۲ ۴٫۰۳ ۴٫۰۴ ۴٫۰۵ ۴٫۰۶ ۴٫۰۷ ۴٫۰۸ ۴٫۰۹ ۴٫۱۰ ۴٫۱۱ ۴٫۱۲ ۴٫۱۳ حدّاد عادل، «پروین اعتصامی»، دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ بهمن، پروین اعتصامی (چهرههای درخشان)، مقدمه.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ شفیعی کدکنی، با چراغ و آینه.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ قالیباف، دائرةالمعارف کودکان و نوجوانان، ۸۰۱.
- ↑ چاوشاکبری، دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم.
- ↑ «يوسف اعتصامي (اعتصامالملک)». وبگاه مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. بازبینیشده در ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۶.
- ↑ کریمیان، چند سند تاریخی دربارهٔ پروین اعتصامی، مجله ادبستان، ۲۴و ۲۵.
- ↑ دیهیم، تذکرة بانوان شاعر ایران، از پروین اعتصامی تا امروز، ۱۳.
- ↑ نمینی، جاودانه پروین اعتصامی، ۱۸۴.
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ۱۴٫۲ چاوشاکبری، دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم)، ۴۲۴.
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ بهمن، پروین اعتصامی (چهرههای درخشان)، ۵.
- ↑ «قطرات سهگانه و گوهر و اشک». فصلنامهادبیات تطبیقی. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۵. بازبینیشده در ۱۱ تیر۱۳۹۴.
- ↑ ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ بهمن، پروین اعتصامی (چهرههای درخشان)، ۱۳.
- ↑ ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ بهمن، پروین اعتصامی (چهرههای درخشان)، ۹.
- ↑ بهمن، پروین اعتصامی (چهرههای درخشان)، ۱۶ و ۱۷.
- ↑ ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ بهمن، پروین اعتصامی (چهرههای درخشان)، ۱۸.
- ↑ دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱.
- ↑ ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ بهمن، پروین اعتصامی (چهرههای درخشان)، ۱۸ و ۱۹.
- ↑ ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ ۲۳٫۲ ۲۳٫۳ بهمن، پروین اعتصامی (چهرههای درخشان)، ۲۰.
- ↑ فخری، «سالشمار پروین اعتصامی»، ماه ادبیات و فلسفه، ۱۱۲و۱۱۳و۱۱۴.
- ↑ ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ ۲۵٫۲ ۲۵٫۳ ۲۵٫۴ دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۲.
- ↑ ۲۶٫۰ ۲۶٫۱ بهمن، پروین اعتصامی (چهرههای درخشان)، ۲۱.
- ↑ نمینی، جاودانه پروین اعتصامی، ۸۴.
- ↑ چاوشاکبری، دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم)، ۴۲۳.
- ↑ ۲۹٫۰ ۲۹٫۱ ۲۹٫۲ ۲۹٫۳ ۲۹٫۴ ۲۹٫۵ دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۳.
- ↑ روحالامینی، محمود. روزنامه اطلاعات، ش. ۱۹۷۱۸ (۲۸ شهریور ۱۳۷۱).
- ↑ «تصویری تاریخی از پروین اعتصامی در کنار محمدرضا شاه پهلوی». بازبینیشده در ۱۷ آوریل ۲۰۱۳.
- ↑ ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ بهمن، پروین اعتصامی (چهرههای درخشان)، ۲۲ و ۲۳.
- ↑ هیئت تحریر انتشارات اقبال، دیوان پروین اعتصامی، ۳۷۰.
- ↑ ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ ۳۴٫۲ .بهمن، پروین اعتصامی (چهرههای درخشان)، ۲۵.
- ↑ هیئت تحریر انتشارات اقبال، دیوان پروین اعتصامی، ۳۷۱.
- ↑ ۳۶٫۰ ۳۶٫۱ ۳۶٫۲ ۳۶٫۳ دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۲ و ۳.
- ↑ ۳۷٫۰ ۳۷٫۱ زرینکوب، «مجموعه نقد ادبی»، با کاروان حله، ۳۶۵.
- ↑ دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۷.
- ↑ زرینکوب، «مجموعه نقد ادبی»، با کاروان حله، ۳۶۶.
- ↑ زرینکوب، «مجموعه نقد ادبی»، با کاروان حله، ۳۶۷ و ۳۷۱.
- ↑ زرینکوب، «مجموعه نقد ادبی»، با کاروان حله، ۳۷۱.
- ↑ زرینکوب، «مجموعه نقد ادبی»، با کاروان حله، ۳۶۷.
- ↑ یوسفی، «دیداری با شاعران»، چشمه روشن، ۴۱۷.
- ↑ آرین پور، «پروین اعتصامی»، از صبا تا نیما، تاریخ ۱۵۰ سال ادب فارسی، ۵۴۱ و ۵۴۳.
- ↑ ۴۵٫۰ ۴۵٫۱ ۴۵٫۲ ۴۵٫۳ ۴۵٫۴ دادبه، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۴.
- ↑ ابوطالب، دیوان اشعار پروین اعتصامی.
- ↑ بهمن، پروین اعتصامی (چهرههای درخشان)، ۴۱، ۴۲ و ۴۳.
- ↑ ۴۸٫۰ ۴۸٫۱ ۴۸٫۲ دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۴ و ۵.
- ↑ ۴۹٫۰ ۴۹٫۱ آرین پور، «پروین اعتصامی»، از صبا تا نیما، تاریخ ۱۵۰ سال ادب فارسی، ۵۴۴.
- ↑ ۵۰٫۰ ۵۰٫۱ ۵۰٫۲ ۵۰٫۳ ۵۰٫۴ دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۵.
- ↑ آرین پور، از صبا تا نیما، ۴۸۸.
- ↑ ۵۲٫۰ ۵۲٫۱ مسعودی، مقدمهای بر سبک شناسی.
- ↑ دادبه، «پروین اعتصامی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۶.
- ↑ اسلامی ندوشن، جام جهانبین، ۲۲۷.
- ↑ یوسفی، چشمه روشن، ۵۲۸.
- ↑ چاوشاکبری، دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم)، ۲۲۷ و ۲۳۰.
- ↑ چاوشاکبری، دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم)، ۴۱۳ و ۴۲۴.
- ↑ چاوشاکبری، دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم)، ۳۶۳ و ۳۷۲.
- ↑ ۵۹٫۰ ۵۹٫۱ چاوشاکبری، دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم)، ۹۸ و ۱۰۴.
- ↑ بهمن، پروین اعتصامی (چهرههای درخشان)، ۱۷.
- ↑ چاوش اکبری، دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم)، ۳۱۶ و ۳۲۵.
- ↑ شفیعی کدکنی، با چراغ و آینه، ۶۳۹.
- ↑ شفیعی کدکنی، با چراغ و آینه، ۶۱۴.
- ↑ شفیعی کدکنی، با چراغ و آینه، ۴۶۵.
- ↑ ۶۵٫۰ ۶۵٫۱ شفیعی کدکنی، با چراغ و آینه، ۴۶۴.
- ↑ خبرگزاری مهر. «نظر سیدعلی خامنهای دربارهٔ فروغ فرخزاد و پروین اعتصامی». بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۵. بازبینیشده در ۲۸ ژوییه ۲۰۱۵.
- ↑ دادبه، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۳ و ۴.
- ↑ دباشی، شعر سیاست و اخلاق: ارمغان پروین اعتصامی به شعر معاصر فارسی، ۲۵۱ ۲۵۲.
- ↑ زرینکوب، «مجموعه نقد ادبی»، با کاروان حله، ۳۷۰ و ۳۷۱.
- ↑ دباشی، شعر سیاست و اخلاق: ارمغان پروین اعتصامی به شعر معاصر فارسی، ۲۴۰.
- ↑ دباشی، شعر سیاست و اخلاق: ارمغان پروین اعتصامی به شعر معاصر فارسی، ۲۶۳.
- ↑ هیئت تحریر انتشارات اقبال، دیوان پروین اعتصامی، ۱۱۱.
- ↑ بهمن، پروین اعتصامی (چهرههای درخشان)، ۲۴.
- ↑ هیئت تحریر انتشارات اقبال، دیوان پروین اعتصامی، ۳۰۷.
- ↑ ابوطالب، دیوان اشعار پروین اعتصامی، ۱۳۶.
- ↑ هیئت تحریر انتشارات اقبال، دیوان پروین اعتصامی، ۲۰۷.
- ↑ اکبری، فریدون. فارسی سوم راهنمایی-۱۳۱. شرکت نشر کتابهای درسی ایران، ۱۳۹۱. شابک ۹۶۴-۰۵-۱۷۰۹-۷.
- ↑ ۷۸٫۰ ۷۸٫۱ ۷۸٫۲ اکبری، فریدون. فارسی اول راهنمایی. شرکت نشر کتابهای درسی ایران، ۱۳۸۹.
- ↑ هیئت تحریر انتشارات اقبال، دیوان پروین اعتصامی، ۱۰۲.
- ↑ ناکی، مسعود. ادبیات فارسی ۱. شرکت نشر کتابهای درسی ایران، ۱۳۹۲. شابک ۹۶۴-۰۵-۰۱۱۲-۳.
- ↑ «آشنایی با جشنوارهٔ ادبی پروین اعتصامی». روزنامه همشهری (همشهری آنلاین)، ۱۳۸۸.
- ↑ «فراخوان دوره جدید جایزه ادبی پروین اعتصامی». سایت الف، ۱۲ تیر ۱۳۹۳. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۵. بازبینیشده در ۲۵ شهریور ۱۳۹۳.
- ↑ «پنجمین جایزه ادبی پروین اعتصامی فراخوان داد». خبرگزاری فارس، ۱۶ خرداد ۱۳۹۱. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۵. بازبینیشده در ۲۵ شهریور ۱۳۹۳.
- ↑ «آشنایی با جشنوارهٔ فیلم پروین اعتصامی». روزنامه همشهری (همشهری آنلاین)، ۱۳۸۸.
- ↑ باشگاه خبرنگاران. «جشنواره فیلم پروین اعتصامی». ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۳. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۵. بازبینیشده در ۱ ژوین ۲۰۱۵.
- ↑ پایگاه خبری آفتاب. «بیست و پنجم اسفندماه، روز بزرگداشت پروین اعتصامی». ۲۵ اسفند ۱۳۸۹. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۵. بازبینیشده در ۱۷ اوت ۲۰۱۴.
- ↑ سازمان زیباسازی شهر تبریز. «ساخت تندیس پروین اعتصامی». ۱۵ شهریور ۱۳۹۳. بازبینیشده در ۱ ژوین ۲۰۱۵.
- ↑ دانشنامهٔ تاریخ معماری ایرانشهر. فرهنگستان هنر.
- ↑ «جاذبههای توریستی کلانشهر تبریز». سازمان توسعه گردشگری. بازبینیشده در ۲۹ ژوئن ۲۰۱۵.
- ↑ «خانه «پروین اعتصامی» کارگاه مبلسازی شده!». روزنامه ایران، ش. ۵۵۵۹ (۲۵ دی ۱۳۹۲): ۲۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۵.
منابع[ویرایش]
- فخری، آذر. «سالشمار پروین اعتصامی». ماه ادبیات و فلسفه (تهران: خانه کتاب ایران)، ش. ۱۱۲ و ۱۱۳ و ۱۱۴ (۱۳۸۶). بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۵. بازبینیشده در ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۵.
- آرین پور، یحیی. «پروین اعتصامی». در از صبا تا نیما، تاریخ ۱۵۰ سال ادب فارسی. ج. ۳، از نیما تا روزگار ما. تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۲. شابک ۸-۰۰۷-۴۰۱-۹۶۴.
- ابوطالب، رضا. دیوان اشعار پروین اعتصامی. انتشارات پیری، ۱۳۸۷. شابک ۷-۰۰۰-۲۱۵-۹۶۴-۹۷۸.
- اعتصامی، ابوالفتح. تاریخچه زندگانی پروین اعتصامی. تهران.
- اسلامی ندوشن، محمدعلی. جام جهانبین. تهران: انتشارات قطره، ۱۳۹۳. شابک ۳-۲۰۴-۳۴۱-۹۶۴-۹۷۸.
- بهمن، مهناز. پروین اعتصامی (چهرههای درخشان). تهران: انتشارات مدرسه، ۱۳۸۹. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۸۵-۲۰۷-۸.
- چاوشاکبری، رحیم. دیوان پروین اعتصامی (چاپ سوم). تهران: نشر محمّد، ۱۳۹۱. شابک ۷-۲۸-۵۵۶۶-۹۶۴-۹۷۸.
- حدّاد عادل، غلامعلی. «پروین اعتصامی». در دانشنامه جهان اسلام. ج. ۵. بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، ۱۳۷۹. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۷٫۲٫۲۰۱۵. بازبینیشده در ۷٫۲٫۲۰۱۵.
- دادبه، اصغر. «پروین اعتصامی». در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ج. ۱۳. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۳. شابک ۴-۲۵-۷۰۲۵-۹۶۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۵. بازبینیشده در ۷٫۲٫۲۰۱۵.
- دباشی، حمید. «شعر سیاست و اخلاق: ارمغان پروین اعتصامی به شعر معاصر فارسی». ایران شناسی، ش. ۲ (۱۳۶۸): ۲۴۰ تا ۲۶۳. بازبینیشده در ۱ اوت ۲۰۱۵.
- دهباشی، علی. یادنامه پروین اعتصامی، مقالهها و خطابهها. تهران: نشر دنیای مادر، ۱۳۷۰.
- هیئت تحریر انتشارات اقبال. دیوان پروین اعتصامی. تهران: انتشارات اقبال، ۱۳۸۶. شابک ۷-۱۰۹-۴۰۶-۶۴-۹۷۸.
- دیهیم، علی. تذکرة بانوان شاعر ایران، از پروین اعتصامی تا امروز. تهران، ۱۳۷۲. شابک ۰-۰۴-۶۱۷۳-۹۶۴-۹۷۸.
- دیهیم، محمد. تذکره شعرای آذربایجان:تاریخ زندگی و آثار. تهران: انتشارات تالار کتاب، ۱۳۶۷. شابک ۵۸۳۱-۴۰-۳۱.
- زرینکوب، عبدالحسین. «مجموعه نقد ادبی». در با کاروان حله. تهران: انتشارات علمی، ۱۳۷۰. شابک ۰-۴۹-۵۵۲۴-۹۶۴.
- شفیعی کدکنی، محمدرضا. با چراغ و آینه در جستجوی ریشههای تحول شعر معاصر ایران. انتشارات سخن، ۱۳۹۰. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۷۲-۵۰۸-۲.
- عسگری تورزنی، کریم. پروین اعتصامی بزرگترین شاعره پارسی زبان. تهران، ۱۳۶۴.
- قالیباف، قاسم. دائرةالمعارف کودکان و نوجوانان. ج. ۲. تهران: انتشارات پیام آزادی، ۱۳۷۷. شابک ۸-۳۳۳-۳۰۲-۹۶۴.
- کریمی، احمد. دیوان پروین اعتصامی (چاپ اوّل). انتشارات یادگار، ۱۳۶۹.
- کریمیان، علی. «چند سند تاریخی دربارهٔ پروین اعتصامی». ادبستان فرهنگ و هنر (تهران)، ش. ۵۲ (۱۳۷۳).
- مسعودی، محمد. مقدمهای بر سبک شناسی. تهران: نشر جاهد، ۱۳۷۳.
- معیدی، حشمت. چکیدن یک قطره شبنم، مقالاتی بر شعر پروین اعتصامی. تهران: انتشارات مزدا،. شابک ۱-۵۶۸۵۹-۰۱۶-۴.
- مرتضیپور، اکبر. «شرح حال پروین اعتصامی». در کلیات دیوان پروین اعتصامی. تهران: انتشارات عطار، ۱۳۷۹. شابک ۹۶۴-۶۲۱۰-۰۵-۸.
- نمینی، حسین. جاودانه پروین اعتصامی. تهران: انتشارات کتاب فرزان، ۱۳۶۲. شابک ۸-۵۸-۵۱۲۹-۶۰۰-۹۷۸.
- یوسفی، غلامحسین. چشمه روشن. تهران، ۱۳۶۹. شابک ۹۶۴-۵۵۲۴-۳۹-۳.
- فرهنگستان زبان و ادب فارسی. «پروین اعتصامی و درآمدی بر اشعار وی». بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۵. بازبینیشده در ۱۸ اوت ۲۰۱۴.
- لغتنامه دهخدا. «پروین اعتصامی». بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۵. بازبینیشده در ۱۸ اوت ۲۰۱۴.
- وبگاه مطالعات تاریخ معاصر ایران، نشریه الکترونیکی زنان. «پروین اعتصامی». بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۵. بازبینیشده در ۱۸ اوت ۲۰۱۴.
- Moayyad, Heshmat. “EʿTEṢĀMĪ, PARVĪN”. In ENCYCLOPÆDIA IRANICA. vol. VIII. 1998. 666–669. Archived from the original on 29 July 2015.
- Kramarae and D. Splender. Routledge International Encyclopedia of Women: Global Women's Issues. Routledge, 2000. 1273. ISBN 4-92091-415-0.
برای مطالعه بیشتر[ویرایش]
- وهمن، فریدون و حشمت موید. «شبنمی روزی (چند گفتار دربارهٔ شعر پروین اعتصامی)». مجله ایرانشناسی (تهران)، ش. ۲ (۱۳۷۴).
- متینی، جلال. «نامههای پروین اعتصامی و چند نکته دربارهٔ دیوان شعر و زندگانی وی». مجله ایرانشناسی (تهران)، ش. ۴۹ (۱۳۸۰).
- موید، حشمت. «برگزیدهها: به یاد هشتادمین سالگرد تولد پروین اعتصامی». مجله ایرانشناسی (تهران)، ش. ۲۱ (۱۳۶۶).
- موید، حشمت. «جایگاه پروین اعتصامی در شعر فارسی». مجله ایرانشناسی (تهران)، ش. ۲ (۱۳۶۸).
پیوند به بیرون[ویرایش]
در پروژههای خواهر میتوانید در مورد پروین اعتصامی اطلاعات بیشتری بیابید.
در میان متون از ویکینبشته
در میان تصویرها و رسانهها از ویکیانبار
|
|
- ادبیات معاصر فارسی
- اهالی تبریز
- درگذشتگان ۱۳۲۰
- درگذشتگان ۱۹۴۱ (میلادی)
- درگذشتگان بر اثر بیماری
- زادگان ۱۲۸۵
- زادگان ۱۹۰۶ (میلادی)
- شاعران اهل تبریز
- شاعران زن اهل ایران
- شاعران زن فارسیزبان
- شاعران سده ۲۰ (میلادی)
- شاعران معاصر اهل ایران
- شاعران ایران بزرگ
- کتابداران اهل ایران
- مدفونان در حرم فاطمه معصومه
- نویسندگان زن اهل ایران
- نویسندگان زن سده ۲۰ (میلادی)
- شاعران اهل ایران
- شاعران فارسیزبان