زن

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
«زنان» به اینجا تغییرمسیر دارد. برای دیگر کاربردها، زنان (ابهام‌زدایی) را ببینید.
زن
Woman Montage (1).jpg
نگارهٔ سنتی از زن ایرانی در هشت‌بهشت، اصفهان، سدهٔ ۱۷ میلادی
نماد سیارهٔ ناهید و ونوس خدای رومی، همچنین این علامت به عنوان نمادی برای «زن» به کار می‌رود.

به انسان ماده زن گفته می‌شود. واژهٔ دختر بیشتر برای افراد جوان یا نابالغ به کار برده می‌شود و در برابر آن، واژه زن یا بانو (نام ارجمندانه تر) برای افراد بالغ استفاده می‌شود. واژه‌های دیگری چون «خانم»، و در کاربرد قدیمی تر «خاتون» در زبان فارسی برای اشاره به زن کاربرد دارد که از این میان واژه «خانم» بسامد بیشتری داشته و ارجمندانه است. در فرهنگ و ادب فارسی برای محترمانه خطاب کردن، از واژه سرکار خانم نیز استفاده می‌شود. در واقع واژهٔ زن یک نام همگانی برای اشاره به انسان ماده است مانند «حقوق زنان».

به طور معمول یک زن بالغ، توانایی بارداری و زادن دارد. زن جوان ازدواج نکرده را دوشیزه و زن ازدواج کرده را زن متأهل یا بانو می‌خوانند. به زنی که دارای فرزند شده‌است، مادر گفته می‌شود.

ریشه‌شناسی[ویرایش]

واژهٔ زن در زبان پهلوی ژن، در اوستا و هندی باستان جنی[۱] و در انگلیسی باستان wifman به معنی «انسان ماده» بوده‌است (در برابر werman به معنی انسان نر) در آن دوران Man و mann معنی خنثی داشت و فقط نوع انسان را می‌خواند.

نمادی که برای سیارهٔ ناهید (ونوس در نام غربی) در نظر گرفته شده همان نماد جنسیت زن است و آن نیز شکلی نمادین از آینهٔ در دست ونوس خدای روم باستان است. این نماد از یک دایره و یک (صلیب) کوچک در زیر آن ساخته شده‌است. در یونی‌کد هم این نماد پذیرفته شده‌است. همچنین نماد ونوس نماد زنانگی و رفتار زنانه نیز است. در شیمی دوران باستان عنصر مس نیز همین نماد را داشت. در آن زمان دایرهٔ بالای نماد نماد روح و بعلاوهٔ زیر آن نماد ماده در فیزیک بود. در تاریخ گذشتهٔ ایران و در دوران کشاورزی زن از نقش و اهمیتی بالا برخوردار بود و نامگذاری روستا و شهر با نام زن گره خورده بود. «نام‌های جغرافیایی که درآن‌ها به گونه‌ای واژه‌های زیر آمده است شناسهٔ ایزدبانوی آب‌های روان آناهیتا و نقش آمیختگی زن با عناصر آب و خاک می‌باشد:

  • ۱. دختر، دور، دوور، دِدِه، دادا، دَت، دُت
  • ۲. زن، پیرزن، پیربانو، بان، خاتون، بی بی، دای، دایه، مام، ماما
  • ۳. ننه، نانا، نای و ناهی، نه، نی
  • ۴. کیجا، قز، لاکوها، کله
  • ۵. آب و او، اند و هند و کَنگ و خور و رود ...»[۲]
ریشه‌شناسی واژه‌های هم‌ارز زن در زبان فارسی

واژه «بانو»، در کتیبه‌های ساسانی و ادبیات زردشتی پارسی میانه، در لقب برخی از ایزد زنان هند و ایرانی و همراه نام همسران شاهان، امیران و بزرگان دربار دیده می‌شود. در ادبیات پارسی، به ویژه در دیوان‌هایی مانند شاهنامه، ویس و رامین و خسرو و شیرین، به معنی زن بزرگ و همسر شاه کاربرد فراوان دارد. قدیمی‌ترین کاربرد این عنوان در یکی از سنگ نوشته‌های تخت جمشید به خط عیلامی بصورت ba-nu-ka (شاید با گفتار بانوکا در سنگ نوشته شماره ۱۷۰۸) است که عنوان ملکه آتوسا (Hutaosa، هوتس) دختر کورش، همسر داریوش و مادر خشایارشا بوده است. در پارسی میانه و پارتی به فرم «بانوگ» دیده می‌شود. چندین بار در «کتیبه شاپور اول در کعبه زردشت»، در عنوان زنان دربار و به عنوان لقب ناهید، ایزدبانوی نگهبان آب، آمده است.[۳]

واژه «خانم» نیز که امروزه در زبان فارسی کاربرد پربسامدی دارد دیدگاه‌های گوناگونی را پیرامون ریشه‌شناسی خود شکل داده است. از ریشه ترکی و مغولی گرفته تا ریشه سغدی و فارسی میانه در این زمینه دیدگاه وجود دارد. با این همه در لغت‌نامه دهخدا و فرهنگ معین و عمید ریشه آن ترکی یاد شده است.

واژه «خاتون» که کاربرد قدیمی تری دارد نیز یکی دیگر از واژه‌های هم‌ارز است که در گذشته برای اشاره ارجمندانه به زنان به کار می‌رفته است. در منابع مانند دهخدا و معین ریشه آن ترکی یاد شده هرچند عمید ریشه مغولی را نیز برای آن ذکر کرده است.

آغاز بزرگسالی[ویرایش]

آگاهی بیشتر در: دختر، مادر، همسر، بیوه و باکرگی

زنانگی (به انگلیسی: Womanhood) دوره‌ای است که یک دختر (انسان مؤنث) دوران کودکی و نوجوانی را پشت سر می‌گذارد معمولاً دختری که پا به ۱۸ سالگی می‌گذارد جوان دانسته می‌شود. بلوغ جنسی معمولاً از سن ۱۰ سالگی آغاز می‌شود و در ادامهٔ آن در ۱۲، ۱۳ سالگی نخستین عادت ماهانه روی می‌دهد. در برخی شاخه‌های مسیحیت و در دین‌های اسلام[نیازمند منبع] و یهود برای دختران جشن تکلیف می‌گیرند. این آیین در یهودیت، بر میتسوا و بت میتسوا نام دارد. حتی اگر قرار نباشد این آیین به طور ویژه برگزار شود ممکن است جشن تولد یک سال میان ۱۲ تا ۲۱ سالگی را با لباس‌های ویژه به صورت ویژه جشن بگیرند. مانند کویینسس در آمریکای لاتین.

جایگاه اجتماعی زنان[ویرایش]

اثر بجای مانده از زن عیلامی به همراه خدمت کارش که در پشتش ایستاده، این اثر در شوش پیدا شده و هم‌اکنون در موزهٔ لوور است.

در ایران[ویرایش]

نوشتار اصلی: زنان ایرانی

آیین زرتشتی، آشکارا برابری میان زن و مرد را آگاهی می‌دهد. منابع بسیار کم و اندکی دربارهٔ وضعیت زنان در دوران باستان بجای مانده‌است اما آنچه از گل نوشته‌های تخت جمشید بدست آمده نشان می‌دهد که زنان مانند مردان در اجتماع حضور داشته‌اند، کار می‌کردند. در دوران ساسانیان، دو پادشاه زن، فرمانروایی کرده‌اند.

در یونان باستان[ویرایش]

تندیس برنزی یک زن در حال دویدن، نیمهٔ دوم سدهٔ پنجم پیش از میلاد، موزهٔ لوور
نوشتار اصلی: زن در یونان باستان

در آن دوران زنان اجازهٔ یادگیری هنرهای رزمی را نداشتند درنتیجه نمی‌توانند در دفاع از شهر نقشی داشته باشند. همچنین دختران در نزد مردم نسبت به پسران بسیار غیرمفید دانسته می‌شدند برای همین بیشتر دیده می‌شد که خانواده‌ها فرزندان دختر خود را بر سر راه بگذراند و آن‌ها را در طبیعت رها کنند و یا حتی به عنوان برده بفروشند که البته این کار در مورد پسران بسیار کمتر دیده می‌شد. ژان استوبه (سدهٔ پنجم) در مجموعهٔ خود دربارهٔ یونان باستان گفته‌است که دستور کار جا افتاده در ذهن مردم چنین بود: «اگر پسردار شدیم، همیشه آن را بزرگ می‌کنیم و نگه می‌داریم، حتی اگر ندار (فقیر) باشیم، ولی دختر، آن را بر سر راه می‌گذاریم، حتی اگر دارا (ثروتمند) باشیم»[۴] اگر هم فرزند دختری نگه داشته می‌شد و بر سر راه گذاشته نمی‌شد، باز همچنان از بهداشت و توجه کمتری برخوردار بود.

حس بیزاری و نفرتی که در آن دوران نسبت به زنان وجود داشت باعث شده بود که آن‌ها اجازهٔ ورود در کارهای فکری در جامعه را نداشته باشند. سمونید آمورگُس (Sémonide d'Amorgos) در جای دیگر در اشاره به آفرینش پاندورا به دستور زئوس می‌گوید: «این زئوس بود که بدترین چیز ممکن را آفرید: زنان!»

با وجود تمام این محدودیت‌ها استثناهایی در پزشکی، فلسفه و ریاضیات (مکتب فیثاغورسی) وجود داشت. برای نمونه می‌توان از تئانو فیلسوف و ریاضی‌دان یونانی پیرو مکتب فیثاغوری که در سدهٔ ششم پیش از میلاد زندگی می‌کرد، نام برد.

گور حفره‌ای دو زن در دوره میان سنگی

در میان اسپارت‌ها شرایط جور دیگری بود، در این سرزمین اگر نگوییم زنان با مردان برابر بودند دست کم می‌توان با اطمینان به نقش‌های درخور توجه آن‌ها در جامعه اشاره کرد. در آنجا زنان از آموزش بهره‌مند می‌شدند و می‌توانستند موسیقی، رقص، آمادگی جسمانی، ورزش‌های پا و مهارت‌های نظامی مانند پرتاب نیزه، پرتاب دیسک و... را فرابگیرند. در آن سرزمین دیده شدن زنان سوار بر اسب و یا در حال یادگیری فنون نظامی بسیار معمول و پذیرفته شده بود (نگاه کنید به آموزش‌های اسپارتیان).

اسپارتیان بر این باور بودند که تنها زنان محکم و نیرومند می‌توانند فرزندانی نیرومند در آینده داشته باشند. این باور بدنهٔ جامعهٔ اسپارتیان بود.

در روم باستان[ویرایش]

نوشتار اصلی: زن در روم باستان

در آن دوران در روم باستان نقش زنان در جامعه با توجه و نسبت به مردان تعیین می‌شد و می‌توان آن‌ها را به سه دسته تقسیم کرد:[۵]

  1. دختر جوان یا puella، virgo:
  2. همسر یک مرد یا uxor، conjux:
  3. مادر یک خانواده یا matrona, materfamilias:

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. لغت نامهٔ دهخدا
  2. رضا طاهری، آناهیتا و ایزدبانوان دیگر در اسطوره‌ها و باورهای ایرانیان، نشر فروهر، ص ۱۰۸
  3. دانشنامه جهان اسلام، ب ۲، تهران، ۱۳۷۵
  4. Cité entre autres par Pierre Brulé, La Fille d'Athènes, p. 370, Presses Universitaires de Franche-Comté, 1987.
  5. نگاه کنید به que sais-je ? از Michel Villey, Le droit romain, puf
  • مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «Woman»، ویکی‌پدیای ، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۶ اسفند ۱۳۹۰).
  • مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «Femme»، ویکی‌پدیای ، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۱۷ اسفند ۱۳۹۰).