مراغه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
مراغه
ماراغا
Maragha Montage.jpg
کشور  ایران
استان آذربایجان شرقی
شهرستان مراغه
بخش مرکزی
نام(های) دیگر ماراویا. ماراوا (به معنی جایگاه ماد)
نام(های) قدیمی افراه‌رود، افرازه‌روح، افراهروذ، افرازه‌رود، افرازهارود، امدادهارود، مراوا یا ماراوا، ماراغا[۱]
مردم
جمعیت ۱۶۲٬۲۷۵ نفر[۲]
جغرافیای طبیعی
ارتفاع از سطح دریا ۱۴۷۷٫۷ متر[۳]
آب‌وهوا
میانگین دمای سالانه ۱۲٫۵ سانتی‌گراد[۳]
میانگین بارش سالانه ۳۲۲٫۴ میلی‌متر[۳]
روزهای یخبندان سالانه ۸۱٫۵[۳]
اطلاعات شهری
شهردار نادر ابراهیمی[۵]
ره‌آورد باسلوق، سجوق، شیرینی چای، صابون مراغه، آجیل، خشکبار، عسل سهند، قالی ابریشمی، حلوای سنتی، انگور، سیب مراغه، دوغ محلی، گیاهان دارویی، ماهی قزل آلا
پیش‌شماره تلفنی

۰۴۱

روستاها 041[۴]
وبگاه شهرداری مراغه

مَراغه شهری در استان آذربایجان شرقی و مرکز اداری شهرستان مراغه است. این شهر در کنار رودخانهٔ صوفی‌چای و در دامنهٔ جنوبی کوه سهند گسترده شده‌ است. شهر مراغه با دارا بودن ۱۶۳٬۸۵۹ نفر جمعیت در سال ۱۳۹۰ خورشیدی، دومین شهر بزرگ و پرجمعیت استان پس از تبریز به شمار می‌رود این شهرستان همچنین دومین شهر باستانی آذربایجان بعد از ارومیه می‌باشد. این شهر در ۱۳۵ کیلومتری جنوب مرکز استان واقع شده‌است؛ و از سال ۸۷ طرح ایجاد منطقه ویژه اقتصادی به تصویب دولت رسید[۲][۶]

نام[ویرایش]

واژهٔ مراغه، از حدود قرن دوم هجری[۷] رایج شده‌است. به گفته مورخان، این شهر با نام‌هایی همچون افراه‌رود (احمد بلاذریافرازه‌روح (معجم‌البلدانافراهروذ (احمد بن یعقوبیافرازه‌رود (یاقوت حمویافرازهارود (بارتولدامدادهارود، مراوا یا ماراوا (کسروی) و ماراغا (ویلسون، سیاح انگلیسی) شناخته می‌شده‌است.[۱]

قسمتی از نقشه ایران در دوره افشاریه.
نام مراغه در جنوب‌شرقی دریاچه ارومیه (در نقشه: دریاچه شاهی)، به انگلیسی: Maragha نوشته شده‌است.

وجه تسمیه[ویرایش]

در مورد وجه تسمیه نام مراغه نظریات زیر مطرح شده‌است:

ماراوا
احمد کسروی در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان می‌نویسد:
«بی‌گمان درستِ این نام مراوا یا ماراوا بوده و از اینرو معنی آن را جایگاه ماد توان پنداشت.»[۸]
ماراغا
ویلسون، سیاح انگلیسی در سفرنامه‌اش لفظ مراغه را برداشتی از نام یک اسقف مشهور نسطوری به نام ماراغا می‌پندارد.[۱]
مارکیانا
برخی محققان نام مراغه را با مارکیانا که در کتاب تعلیمات جغرافیایی بطلمیوس به دریاچه ارومیه اطلاق شده، مرتبط می‌دانند.[۱]

تاریخ[ویرایش]

این شهر از دوران قبل از اسلام‌آباد بوده‌است اما قرن‌های ۱۲ تا ۱۴ میلادی دوران رشد و شکوفایی آن است؛ زمانی که پایتخت سلسله‌های متعدد محلی از جمله احمدیلیان و اتابکان آذربایجان بوده‌است و در نهایت مرکز حکومت ایلخانی قرار داده شد.[۹]

پیش از اسلام[ویرایش]

دیاکونوف با استفاده از مندرجات الواح آشوری از وجود یک پادشاهی نیمه‌مستقل به نام «اوئیش‌دیش» یا «ویش‌دیش» در سدهٔ هشتم قبل از میلاد در حدود ناحیهٔ مراغهٔ کنونی[۱۰] و در جوار قلمرو دولت ماننا و تحت نفوذ آن[۱۱] خبر داده‌است. اما هیچ نشانه‌ای از قرارگاه و مرکز این دولت محلی باستانی در دست نیست.[۱۲]

در سال ۳۶ پیش از میلاد، مارک آنتونی، سردار روم پایتخت آتروپاتکان، شهری به نام «فراعته» یا «فراسپا» را که دارای استحکامات تدافعی خوبی بوده‌است محاصره کرده بوده‌است که در نهایت مغلوب مقاومت آتروپات‌ها و پارتیان شد و عقب‌نشینی کرد. شهر نام‌برده به احتمال زیاد مراغه کنونی بوده‌است.[۱۳]

پس از اسلام[ویرایش]

در سال ۲۲ هجری قمری ناحیه مراغه در پی حمله اعراب به تصرف ایشان در آمد.[۱۴]

محمد افشین در سال ۲۸۰ هجری قمری پس از غلبه بر حاکم مراغه، عبدالله بن حسین همدانی، مراغه را به عنوان پایتخت حکومتش برگزید.[۱۵]

عهد مغول[ویرایش]

مغولان در ماه صفر سال ۶۱۸ هجری قمری عزم تسخیر مراغه کردند. پس از یک هفته درگیری، مراغه به تصرف آنان در آمد، پس از خونریزی بسیار غارت و سوزاندن بقایا خارج شدند.[۱۶]

در سال ۶۲۲ هجری قمری جلال‌الدین خوارزمشاه بدون مقاومت مهمی مراغه را تصرف کرد. در این زمان قسمتی از ویرانی‌های حمله مغول ترمیم شد.[۱۷]

پس از رفتن سلطان جلال‌الدین از آذربایجان، در اواخر سال ۶۲۸ هجری قمری قشون مغول دوباره مراغه را تصرف کردند.[۱۸]

گنبد محافظی که روی بقایای رصدخانه مراغه بر فراز تپه رصد در سمت شمال غربی مراغه ساخته شده‌است.
عکس، گرفته‌شده در جریان گذرش سیارهٔ ناهید در سال ۲۰۰۴م.
هلاکوخان
پس از مرگ چنگیزخان، متصرفات مغول بین فرزندانش تقسیم شد. در اواخر نیمه اول قرن هفتم یکی از نوادگان چنگیز به نام هلاکو فرماندهی اردوی غرب را به دست گرفت و بار دیگر به ایران حمله کرد. وی پس از تصرف نقاط شرقی ایران و قلع و قمع اسماعیلیان عازم بغداد شد. هلاکو بغداد را غارت کرد و با قتل مستعصم به خلافت عباسیان خاتمه بخشید.[۱۹]
سپس در تاریخ صفر ۶۵۶ هجری قمری به ایران بازگشت و در آذربایجان مستقر شد و مراغه را به سبب آب و هوای خنک و مراتع خرم، پایتخت خود قرار داد. اوج شهرت و آبادانی مراغه در این زمان است. به فرمان هلاکو دانشگاهی بزرگ، رصدخانه و سایر مراکز تحقیقات و علمی به دست خواجه نصیرالدین طوسی با همکاری چندین دانشمند و ستاره‌شناس دیگر تأسیس شد و دانش‌پژوهانی از اطراف و اکناف عالم جهت مطالعه به این شهر رو آوردند.[۲۰]
هلاکو در سال ۶۶۳ هجری قمری در اثر عارضه‌ای در گذشت و طبق آئین مغول به خاک سپرده شد.
خواجه نصیرالدین طوسی در آن واقعه می‌گوید:[۲۱]
چون هلاکو ز مراغه به زمستان‌گه شد کرد تقدیر ازل نوبت او را آخر
سال بر ششصد و شصت و سه، شب یکشنبه که شب نوزدهم بُد ز ربیع‌الثانی
با توجه به این که هلاکو بودایی و زن و مادرش مسیحی بودند، در این دوران مراغه و حوالی آن مرکز مسیحیت به شمار می‌رفته‌است. رومیان، ارامنه، نسطوریان، به ویژه دانشمندان و هنرمندان این فرق در مراغه گرد آمدند و کلیساهای متعددی ساخته شد.[۲۲]
حصار شهر
شهر با دیواری بلند محصور بوده‌است که منسوب به دوران حکومت هلاکو است.[۲۳]

در قرن هشتم هجری که ایلخانان ضعیف شدند، حکومت به دست فئودال‌های مغول، چوپانیان و جلایریان افتاد.[۲۴]

دوره قاجار[ویرایش]

در اوایل این دوره، مراغه جزء ده شهر بزرگ و پرجمعیت ایران بوده‌است که شهرهای بناب، عجبشیر، ملکان، هشترود، میاندوآب (مرحمت آباد)، مهاباد (ساوج بلاغ)، آذرشهر (دهخوارگان)، شاهین‌دژ و قره آغاج از توابع آن بوده‌اند. در این دوره اولین کارخانه اسلحه‌سازی ایران در مراغه دایر شده‌است.[۲۵]

مردم[ویرایش]

زبان[ویرایش]

میدان شهرداری مراغه

مردم مراغه به زبان ترکی آذربایجانی تکلم می‌کنند. همچنین زبان ارمنی در بین مسیحیان ساکن رواج دارد.[۲۶]

حمدالله مستوفی در ۷۴۰ قمری در کتابش، نزهةالقلوب، زبان مردم شهر مراغه را «پهلوی مغیر» یا «پهلوی معرّب» نامیده[۲۷][۲۸] که منظور همان زبان آذری است.[۲۹] اولیاء چلبی درنیمه دوم قرن یازدهم هجری نیز می‌گوید که «اکثر زنان مراغه به زبان پهلوی گفتگو می‌کنند»[۳۰] دکتر محمدامین ریاحی خویی در رابطه با این سخن اولیاء چلبی می‌گوید: «سخن او دربارهٔ زنان مراغه، فصل رسالهٔ انارجانی را «تواظعات اناث تبریز» به زبان کهن یاد می‌آورد و معلوم می‌شود که خانه نشینی زنان و دوری آنها از اجتماع و بی‌نیازی آنها از گفتگوهای دیوانی و بازاری سبب شده که طبعاً دگرگشتهای زبان در محاورات آنها کمتر و دیرتر اثر بگزارد.

مراغی‌های رودبار الموت
پس از حملات عرب‌ها گروهی از مردم مراغه در حدود هزار سال پیش از آن شهر کوچیده و به منطقه رودبار الموت رفتند. این کوچندگان امروز نیز به نام مراغی‌ها نامیده می‌شوند و در ۷–۸ روستای رودبار الموت سکونت دارند و به گویش مراغی که از گویش‌های زبان تاتی است،[۳۱][۳۲][۳۳][۳۴][۳۵][۳۶] سخن می‌گویند.[۳۷] مراغیان، مانند سایر ساکنان منطقه به صورت رسمی شیعه شناخته می‌شوند اما به نظر می‌رسد به آیین زرتشتی و نیز اسماعیلیه مقید هستند.[۳۸] حمدالله مستوفی در نزهةالقلوب می‌نویسد: «مراغیان را به مزدکی نسبت کنند، و چون اشخاص باسواد در میان مراغی‌ها نایاب است و در کتمان طریقهٔ خود مُصرند و هیچ‌گاه میل ندارند دیگران به راه رسم و عقیدهٔ آنها آگاه شونده از این رو نمی‌توان به حقیقت معتقدات آنها آگاهی یافت.»[۳۹][۴۰]
احسان یارشاطر زبان مراغی را بازماندهٔ زبان مادها می‌داند و چنین توصیفش می‌کند: «زبان مراغی، مانند برخی از لهجه‌های تاتی طارم علیا (هزار رودی و نوکیانی) و اشهاردی و چلی (در رامند) و کرنی و کرلقی (در خلخال) زبانی نسبتاً محافظه‌کار است و بسیاری از خصوصیات کهن‌تر لهجه‌های مادی را حفظ کرده‌است.[۴۱]»

زبان ترکی با ورود سلجوقیان به آذربایجان و در دوره‌های بعد، حکومت قره‌قویونلوها و آق‌قویونلوها گسترش یافت و در زمان صفویه که زبان دربار ترکی بود به بالاترین پایگاه خود در آذربایجان رسید و زبان همگانی شد.[۴۲]

دین[ویرایش]

اکثریت قریب به اتفاق مردم مراغه مسلمان و دارای مذهب شیعه هستند. اقلیتی از سایر ادیان از قبیل چند خانوادهٔ ارمنی نیز در آن ساکن هستند.[۴۳][۴۴]

ارامنه

در زمانی که مراغه به عنوان پایتخت انتخاب شده بود از آنجا که مادر هلاکو مسیحی بود، مسیحیان از امتیازات خاصی برخوردار بودند؛ رومیان، ارامنه و نسطوریان از اطراف و اکناف در این شهر گرد آمدند و کلیساهای متعدد ساخته شد. در آن زمان خلیفهٔ ارامنه در این شهر سکونت داشته‌است.[۴۴]

غازان در زمان حکومتش فرمان قبول اسلام و تخریب کلیساها، معابد یهود و بودایی و آتشکده‌های زرتشتی را صادر می‌کند. این فرمان در مراغه نیز به شدت تعقیب می‌شود و به مرور زمان از تعداد ارامنه در این منطقه کاسته می‌شود.[۴۴]

در ادوار گذشته و در اثر حملات کردها و همزمان با مهاجرت بزرگ ارامنه ایران در سال ۱۸۲۸ میلادی تعداد ۷۰۰ خانوار ارمنی از این شهر و روستاهای اطراف به قفقاز مهاجرت کردند و تعداد زیادی از دهات ارمنی‌نشین خالی از سکنه شد. اینان در دهکده‌ای که در قره‌باغ ایجاد و به مناسبت خاستگاه‌شان مراغه نام‌گذاری شده بود ساکن شدند.[۴۴]

بعد از وقایع شهریور ماه سال ۱۳۲۰ و وقایع سال ۱۳۲۴ نیز تعداد زیادی از ارامنه به اتحاد جماهیر شوروی مهاجرت کردند.[۴۴]

جمعیت[ویرایش]

طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰ برآورد جمعیت مراغه در نقاط شهری، برابر ۱۶۳۸۵۹ نفر، با۱۲۵۲۸۳ مرد و ۱۲۲۳۹۸ زن بوده‌است.[۲]

هرم جمعیتی نقاط شهری مراغه در سال ۱۳۸۵.[۴۵]
مردان سن زنان
۷۲۹  ۸۰+  ۷۷۱
۸۸۴  ۷۵–۷۹  ۸۸۵
۱٬۴۱۱  ۷۰–۷۴  ۱٬۴۰۲
۱٬۵۴۱  ۶۵–۶۹  ۱٬۶۲۴
۱٬۸۸۹  ۶۰–۶۴  ۱٬۹۳۷
۲٬۲۰۰  ۵۵–۵۹  ۲٬۲۷۸
۳٬۲۹۸  ۵۰–۵۴  ۳٬۱۲۴
۴٬۴۸۰  ۴۵–۴۹  ۴٬۱۳۴
۴٬۸۹۵  ۴۰–۴۴  ۴٬۹۹۲
۵٬۶۳۳  ۳۵–۳۹  ۵٬۷۵۴
۵٬۹۰۲  ۳۰–۳۴  ۶٬۱۵۵
۷٬۳۶۵  ۲۵–۲۹  ۷٬۵۸۶
۹٬۴۲۶  ۲۰–۲۴  ۹٬۷۴۲
۹٬۸۶۶  ۱۵–۱۹  ۹٬۲۱۸
۶٬۳۲۹  ۱۰–۱۴  ۶٬۰۵۶
۵٬۲۸۴  ۵–۹  ۴٬۹۱۴
۵٬۱۰۸  ۰–۴  ۴٬۶۷۴

جغرافیا[ویرایش]

موقعیت[ویرایش]

مراغه در جنوب غربی استان آذربایجان شرقی، در مشرق دریاچه ارومیه و بر دامنه جنوبی کوه سهند قرار گرفته و از شمال به شهرستان تبریز، از شرق به شهرستان هشترود، از جنوب به شهرستان میاندوآب و از غرب به دریاچه ارومیه محدود است.[۴۶][۴۷]

آب و هوا[ویرایش]

آب و هوای مراغه معتدل متمایل به سرد و نسبتاً مرطوب است. بیشینهٔ دمای این شهر در تابستان‌ها حدود ۳۵ درجهٔ سانتی‌گراد بالای صفر و کمینهٔ آن در زمستان‌ها حدود ۲۰ درجه سانتی‌گراد زیر صفر است؛ همچنین میزان بارش سالانه در مراغه حدود ۳۳۰ میلی‌متر و ایام یخبندان آن، حدود ۱۱۴ روز در سال است. به‌جهت قرارگرفتن این شهر در دامنهٔ جنوبی سهند، رودخانه‌هایی نظیر صوفی‌چای و مردق‌چای که از این کوهستان سرچشمه می‌گیرند، از داخل مراغه عبور کرده و در رونق و آبادانی شهر تأثیر به‌سزایی داشته‌اند.[۴۸][۴۹]

بارندگی

بارش برف در این شهر معمولاً از دی ماه شروع و تا اواسط اسفند ماه ادامه دارد. بارش باران‌های بهاری که در اصطلاح محلی به «نِیسان» مشهور است از اوایل فروردین ماه شروع شده و تا اواسط اردیبهشت ماه، ادامه می‌یابد.[۴۹]

Weather-rain-thunderstorm.svgآب و هوای مراغهNuvola apps kweather.svg
ژانویه فوریه مارس آوریل مـــــه ژوئـن ژوئیـه اوت سپتامبر اکتبـر نوامبر دسامبر سـال
گرم‌ترین
۱۶٫۲ ۱۷٫۴ ۲۵٫۰ ۲۹٫۸ ۳۳٫۰ ۳۷٫۴ ۳۹٫۲ ۳۹٫۸ ۳۶٫۶ ۳۰٫۲ ۲۳٫۵ ۲۰٫۴ ۳۹٫۸
میانگین گرم‌ترین‌ها
۳٫۵ ۵٫۰ ۱۰٫۱ ۱۷٫۰ ۲۲٫۵ ۲۸٫۹ ۳۲٫۹ ۳۲٫۶ ۲۸٫۱ ۲۰٫۶ ۱۲٫۲ ۵٫۹ ۱۸٫۳
میانگین سردترین‌ها
-۳٫۷ -۲٫۹ ۰٫۹ ۶٫۴ ۱۰٫۵ ۱۵٫۵ ۱۹٫۸ ۱۹٫۳ ۱۴٫۵ ۹٫۰ ۳٫۳ -۱٫۳ ۷٫۶
سردترین
-۱۵٫۶ -۱۶٫۸ -۱۶٫۴ -۵٫۴ ۱٫۰ ۸٫۰ ۱۱٫۰ ۱۱٫۶ ۵٫۴ -۰٫۶ -۸٫۴ -۱۴٫۲ -۱۶٫۸
بارش
mm
۳۱٫۰ ۲۸٫۴ ۴۹٫۷ ۶۴٫۶ ۳۴٫۰ ۷٫۹ ۲٫۶ ۱٫۶ ۲٫۷ ۱۹٫۴ ۴۴٫۵ ۳۶٫۰ ۳۲۲٫۴


منبع: سازمان هواشناسی ایران (۱۹۸۳–۲۰۰۵)[۳]

ناهمواری‌ها[ویرایش]

به طور کلی شهرستان مراغه متشکل از دو ناحیهٔ کوهستانی و جلگه‌ای است که از شمال به جنوب و از شرق به غرب تا سواحل دریاچه ارومیه و جلگه میاندوآب از ارتفاع کوه‌ها کاسته می‌شود.[۵۰]

ارتفاعات سهند در شمال، مندیل‌بسر و سرگونی در جنوب شرقی، قوزلجه در شمال غربی و قره‌قشون در جنوب غربی از ارتفاعات مهم اطراف این شهر هستند.[۵۱]

زمین‌شناسی[ویرایش]

منطقه فسیلی[ویرایش]

نوشتار اصلی: منطقه فسیلی مراغه

در میانهٔ قرن ۱۹ میلادی لایه‌هایی فسیلی در خاک مراغه کشف شد؛ اولین بار در سال ۱۸۴۰[۵۲] یک مأمور شوروی به نام «خانیکوف» که به عنوان کنسول دولت روس در تبریز مقیم بود مقادیری استخوان و فسیل کشف کرد.[۵۳] از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۶ تیمی مشترک از موزه تاریخ طبیعی لس آنجلس و موزه ملی تاریخ طبیعی آمریکا اقدام به حفاری و مطالعه در منطقه کردند. قدمت این لایه‌ها ۱۱ تا ۵ میلیون سال پیش (اواخر میوسن تا اوایل پلیوسن) دانسته شده‌است.[۵۴]

در گذشته محققان و کارشناسان مختلفی از کشورهای اتریش، انگلیس، آمریکا، فرانسه و در سال‌های اخیر از کشورهای فنلاند، چین و ژاپن مطالعاتی بر روی فسیل‌های منطقه انجام داده‌اند.[۵۵]

نمای شهر[ویرایش]

از ویژگی‌های مراغه، باغ‌های بزرگ اطراف شهر و خیابان‌های مشجر است.[۵۶]

مراغه شهری زیباست که در امتداد یک دره سرسبز کشیده شده‌است[۵۷] که آن را کوه‌ها و تپه‌ماهورهایی چند احاطه کرده‌اند.[۵۸]

سراسرنمایی از مراغه.

جای‌های دیدنی[ویرایش]

آثار تاریخی[ویرایش]

مراغه به لحاظ بافت غنی تاریخی و فرهنگی، با بیش از ۳۰۰ اثر ثبت شده ملی، جزء ۱۰ شهر برتر کشور محسوب می‌شود.[۵۹][۶۰]

مزارهای پنجگانه[ویرایش]

این پنج بنای متعلق به قرن‌های ۶ تا ۸ هجری، برجسته‌ترین بقاع واقع در این شهر هستند:[۶۱]

«گنبد سرخ» یکی از بهترین نمونه‌های بناهای آجری ایران است.[۶۱]

معبد مهر که باید آن را در ردیف یکی از نخستین سکونتگاه‌ها و معابد بشر پیش از تاریخ محسوب کرد از تاریخ ناگفته مراغه حکایت دارد. این معبد در زیر یک گورستان تاریخی قرار داردو با خاک‌برداری، بخش‌هایی از آن، خود را نمایان کرده، اما همچنان بخش عمده‌ای ازآن در زیر خاک قرار دارد.

گنبد سرخ
در بین پنج بقعهٔ واقع در مراغه قدیمی‌ترین است که در آذربایجان بیشتر به گنبد قرمز مشهور است. تاریخ احداث بنا ۱۵ شوال ۵۲۵ هجری قمری است و در جنوب غربی شهر واقع شده‌است.[۶۲][۶۳]
برج مدور
احداث این بنا در تاریخ رجب ۵۶۳ هجری قمری به پایان رسیده‌است. این بنای مدور که از گنبد و سقف آن چیزی بر جا نمانده‌است در کنار گنبد کبود قرار دارد.[۶۳][۶۴]
گنبد کبود
در فاصلهٔ حدود ۱۰ متری برج مدور بنایی به شکل منشور ده‌وجهی وجود دارد که مردم محلی آن را «قبر مادر هلاکو» یا «گؤی برج» (به معنای «برج کبود») می‌نامند.[۶۵] البته با توجه به کتیبه‌های حک شده بر بنا که آیاتی از قرآن در آن‌ها به چشم می‌خورد ادعای نسبت این بنا با مادر مسیحی هلاکو مردود است.[۶۳]
گنبد غفاریه
تاریخ احداث این مقبره در فاصله سال‌های ۷۲۵ تا ۷۲۸ هجری قمری است. این بنای مربعی شکل در شمال غربی شهر و در کنار رودخانه صوفی قرار دارد.[۶۳][۶۶]
گوی برج
این بنا در محلهٔ اتابک، کوچهٔ سبزیچی‌ها قرار داشت که در طول سال‌های ۱۳۱۵–۱۳۱۶ هجری شمسی به کلی ویران شد و امروزه اثری از این بنای مدور وجود ندارد.[۶۳][۶۷]

رصدخانه[ویرایش]

نوشتار اصلی: رصدخانه مراغه

پس از انتخاب مراغه به عنوان پایتخت از سوی هلاکو، به تقاضای خواجه نصیرالدین طوسی موجبات ایجاد رصدخانه‌ای بر تپه‌ای در شمال غرب شهر فراهم شد. خواجه اقدام به تأسیس این رصدخانه کرد و زیج ایلخانی را در این رصدخانه تدوین نمود. همچنین دانشمندانی را از اطراف و اکناف به مراغه دعوت کرد و با همکاری آنان مرکزی علمی تشکیل داد.[۶۸]

آرامگاه اوحدی[ویرایش]

مقبرهٔ رکن‌الدین ابوالحسن مراغی در باغی متعلق به فرقه‌ای از اهل حق مراغه قرار دارد. این مقبره در سال ۱۳۵۲ تجدید بنا شد، این عملیات شامل ساخت گنبدی از بتون آرمه (سنگ مقبره قبلی به موزهٔ آرامگاه منتقل شده‌است)، محوطه‌سازی و ساخت کتابخانه بود.[۶۹]

در جوار این آرامگاه، مقبرهٔ دیگری متعلق به پیری به نام سرخوش بیگ وجود دارد که در هم‌زمان با اوحدی می‌زیسته‌است. این مقبره مورد احترام و زیارت‌گاه دسته‌ای از مریدان علی بن ابیطالب به نام گوران‌ها می‌باشد.[۶۹]

معبد مهر مراغه[ویرایش]

این بنای تاریخی را متعلق به دورهٔ اشکانی و جایی می‌دانند که آیین مهرپرستی در آن اجرا می‌شد. اهالی منطقه این محوطه را با نام‌هایی مانند «امامزاده معصوم مراغه‌ای»، «خانقاه»، «اجاق» و «اولیاء» نامیده‌اند و مناطقی مانند «معبد»، «قبرستان»، «اصطبل»، «چله خانه» و یک محوطهٔ تاریخی دارد که به‌نظر می‌رسد قبرستانی مربوط به عصر آهن است. معبد «مهر» نیایشگاه زیرزمینی و محل پرستش خورشید و برگزاری آیین مهرپرستی در جنوب روستای ورجوی مراغه به صورت زیرزمینی و صخره‌ای بنا شده‌است. پیروان آیین مهر، آن را با تراشیدن قطعه سنگی عظیم از جنس شیست با دهانه‌ای به عرض ۵/۴ متر به وجود آورده‌اند. این بنا را از نظر حجم کار و دقت هنرمندانی که در امر حجاری آن دخیل بوده‌اند می‌توان جزء نمونه‌های ارزنده ستایشگاه‌های کهن دانست. با توجه به این که مشخصه معماری صخره‌ای تا دوران هخامنشی سطوح مسطح و راست گوشه بدون خطوط منحنی چه در درگاه‌ها و چه در پوشش سقفها می‌باشد و در واقع این همان نکته‌ای است که ما را به پیشینهٔ معبد مهرورجوی و به دورهٔ اشکانی راهنمایی می‌نماید. این مجموعه باستانی شامل قبرستان، معبد و یک محوطه تاریخی می‌باشد. [۱]

مراغه شهری که روزگاری مرکز اسکان تمدن‌های بزرگ انسانی بوده و اکنون فراموش شده میراث داران ایشان است. برای آشنایی با تاریخ مراغه نمی‌توان از آثار بسیار کهن مهرابه‌های مراغه به سادگی گذشت. مهرابه‌ها نیایشگاه‌های مهرپرستان در دنیای باستان بوده‌است. مهرپرستی دینی ایرانی بوده که پرستش خورشید از اجزای اصلی آن به شمار می‌رفته‌است. دینی که از ایران در دوره‌ای نیز به اروپای غربی رخنه کرد. اما اکنون از مهرابه‌های کهن در این شهر تنها معبد مهرو معابد (غارهای) اطراف رصدخانه مراغه به یادگار مانده‌است و بس. گرچه اکنون از معبد مهرجز نامی و نشانی دیگر چیزی باقی نمانده؛ اما کماکان نشان از تاریخچه بسیار غنی این سرزمین تاریخی دارد. مهر یا میترا خدایی بوده که پرستش او در غرب تا شمال انگلستان و در شرق تا هند، هزاران سال رواج داشته‌است و هنوز هم مورد احترام زرتشتیان است. پیروان مهر او را فرشته مهر و دوستی و عهد و پیمان و مظهر فروغ و روشنایی می‌پنداشته‌اند. آنها بر این عقیده بودند که مهر در غاری متولد شده‌است از این‌رو هر جا غاری می‌یافتند، در آن به پرستش و نیایش مهر می‌پرداختند و آن مکان را «مهرابه» می‌گفتند.[۶۹]

جاذبه‌های طبیعی[ویرایش]

کوه سهند قلهٔ جام و سهند، که به ترتیب دومین و سومین قلل بلند سهند می‌باشند در ۴۰ کیلومتری شمال مراغه قرار گرفته است؛ که سالانه عده زیادی برای فتح این قلل زیبا راهی مراغه می‌شوند

آب‌های معدنی[ویرایش]

چشمهٔ ساری سو

در اطراف شهر مراغه و در مناطق روستایی آب‌های گرم و سرد معدنی وجود دارند که مشهورترین آنها بدین شرح‌اند:[۷۰]

شور سو (آب شور)
در جنوب مراغه و در روستای ورجوی واقع است. آب این چشمه دارای مقدار فراوان گاز کربنیک است.

شور سو چایباغی (آب شور) این چشمه در حدود ۵/۷ کیلومتری جنوب مراغه و درنزدیکی دهکدهٔ زیبای چایباغی واقع شده‌است در این ناحیه دره‌ای شرقی – غربی وجود دارد و رودخانه چکان پس از عبور از روستاهای تازه کند سفلی و علیا خود را به جوار شور سو رسانده وبه طرف مغرب جریان می‌یابد. چشمهٔ آب معدنی شور در قسمت شمالی و کمی بالاتر از رودخانه قرار گرفته‌است. آب و گاز از قسمت شمالی این حوضچه خارج می‌شود ودر قسمت غربی حوضچه مجرایی وجود دارد که زیادی آب حوضچه از آن خارج می‌شود وبر رودخانه می‌ریزد. آبده این چشمه در حدود دو لیتر در ثانیه‌است در آب این چشمه گاز کربنیک به مقدار فراوان یافت می‌شود و چون آب حوضچه را به هم بز نند در اثر گاز کربنیک سفید رنگ به‌نظر می‌رسد. در چند متری شرقی چشمه آب شور مظهر وجود دارد و آب و گاز از شکاف سنگ خارج و مستقیماً بر رودخانه جریان می‌یابد. واین آب در ردیف آب‌های معدنی بیکربناته کلسیک و منیزین گازدار و آهن دار سرد است. آب این چشمه معدنی، به طور معجزه آسایی، درمان بیشتر بیماری‌های پوستی از جمله حساسیت‌های مخملی و... بیماریهای رماتیسم، زانو درد، همچنین آرام بخش بسیاری ار بیماری‌های روانی و افسردگی محسوب می‌شود وبلاک ایوب فارابی اصل زیباییهای مراغه[۷۱]

چشمه گشایش
چشمه‌های معدنی دره گشایش علاوه بر طبیعت دیدنی آن به علت خواص شفابخشی که در مورد برخی امراض دارد به جاذبه‌ای درمانی برای بهره‌مندی گردشگران از خواص این آب‌ها تبدیل شده است.

چشمه‌های آب معدنی از موهبت‌ها و پدیده‌های طبیعی است که می‌توان از آن‌ها در زمینه درمان جسم و از فضاهای طبیعی پیرامون آنها برای سلامت روان استفاده کرد. آب این چشمه‌ها از لابه لای صخره‌های سنگی این دره و از کف رودخانه با فشار خارج شده و به رودخانه مردق چای می‌ریزد و از دیرباز ساکنان منطقه از این آب‌ها برای درمان بعضی بیماری‌ها بویژه پوستی استفاده می‌کنند. هم اکنون شهرت درمانی این آب‌ها از منطقه مراغه فراتر رفته و گردشگران و علاقه‌مندان به طب سنتی، از آن استقبال زیادی می‌کنند به طوری که روز به روز بر اهمیت و ارزش آن در بین گردشگران افزوده می‌شود. دره گشایش در حد فاصل روستاهای گشایش و امیر واقع شده و کوه‌های سر به فلک کشیده صخره‌ای، آنرا به آغوش کشیده‌اند. طول این دره حدود شش کیلومتر بوده و رودخانه خروشان، چشمه‌های معدنی و مناظر بکر طبیعی و دیدنی، آذین بخش طول مسیر این دره است. وجود باغات و مزارع سرسبز پوشیده از درختان میوه در ابتدا و انتهای دره گشایش منظره‌ای دیدنی را برای گردشگران به تصویر می‌کشد و از دیرباز تاکنون این دره در بهار و تابستان با دامنی گسترده از گل‌های رنگارنگ، صدای چهچهه پرندگان وحشی و بوی علوفه‌های معطر از علاقه‌مندان به طبیعت استقبال می‌کند. دره گشایش مراغه را می‌توان نگینی بر نقاشی نگارنده طبیعت در این منطقه دانست و از دیدن مناظر طبیعی آن به عظمت خالق هستی پی برد.

ساری سو
ساری سو (آب زرد) چشمهٔ معدنی ساری سو در چهار کیلومتری مراغه و در سه کیلومتری شمال غربی آبادی ورجوی در مسیر راه آبادی خا نقاه بالای تپه‌ای در مختصات ذکر شده قرار گرفته‌است این چشمه بقدری زیباست که هر بیننده در اولین نگاه به عظمت خالقش انگشت حیرت بر دهن می‌گذارد بتازگی مسیر راه آهن مراغه به ارو میه از ۵۰متری این چشمه عبور کرده است.
در ۴ کیلومتری جنوب مراغه و در مسیر روستای ورجوی قرار دارد.[۷۲]
قره پالچیق
قره پالچیق (سیاه گِل) آب معدنی قره پالچیق در دامنه کوه سنجان قرار گرفته‌است این چشمه در فصل تابستان جهت استحمام مورد استفاده اهالی آبادی‌های اطراف و شهر مراغه قرار می‌گیرد طبق تعریف مردم آب این چشمه دارای خواص طبی می‌باشند. وقتی از سربالاییهای دامنه کوه سنجان عبور می‌کنی تا به این چشمه برسی ظاهراً محال می‌بینی که اون بالا ابی وجود داشته باشه وقتی به استخر چشمه می‌رسی باز هم در مقابل عظمت خداوند خلاق سر تعظیم فرود می‌آوری
ایستی بلاغ
ایستی بلاغ (چشمه گرم) این چشمه به طوریکه از اسمش پیداست دارای آب گرم و خواص درمانی و املاح معدنی می‌باشد این چشمه در۴ کیلومتری شرق مراغه و ۴۰۰ متری غرب روستای تازکند سفلی قرار گرفته‌است این چشمه در اطراف خود انشعاباتی دارد که هر کدامشان مستقل می‌باشد باز شرح این چشمه در زیباییهای روستای تازه کند سفلی آورده شده است درمان بیشتر بیماری‌های پوستی از جمله حساسیت‌های مخملی و... بیماریهای رماتیسم، زانو درد، همچنین آرام بخش بسیاری ار بیماری‌های روانی و افسردگی محسوب می‌شود.


پتانسیل‌های ورزشی[ویرایش]

شهرستان مراغه با دارا بودن آب وهوای عالی و پتانسیل‌های ورزشی فراوان در زمره بهترین شهرهای ایران برای برگزاری اردوهای باشگاهی و تیم‌های ملی می‌باشد این شهرستان با همت مردم و مسئولین شهرداری و اداره ورزش و جوانان توانسته در سالهای اخیر با ایجاد مراکز ورزشی همچون پیست قایق رانی آب‌های خروشان و پیست کانوپولو و ایجاد استخرهای شنا و سالن‌های سرپوشیده و همچنین ساخت ورزشگاه ۵هزار نفری مراغه (در حال ساخت) و برگزاری انواع مسابقات آزاد تیراندازی با کمان کشور مسابقات تنیس روی میز استان آذربایجان شرقی و... بستر مناسبی را برای میزبانی هرچه بهتر مسابقات در سطح منطقه‌ای، کشوری و جهانی و آرامش خاطری را برای برگزاری اردوهای تیم‌های باشگاهی و ملی ایجاد کند. شهردار مراغه در گفتگو با پایگاه اطلاع‌رسانی رصد مراغه: شهرستان ویژه مراغه آماده پذیرایی از تیمهایی سایر استانها و آماده برگزاری تورنمنت‌های چند جانبه بین‌المللی با کشورهای همسایه می‌باشد و در تلاش هستیم تا در ماه‌های آینده شاهد برگزاری مسابقات جهانی و بین‌المللی در مراغه باشیم.

آموزش[ویرایش]

پیشینه[ویرایش]

همان‌طور که اشاره شد، مراغه مدت‌ها مرکز تجمع علما و دانشمندان بوده‌است. حضور دانشمندان بزرگ در مراغه نشان از آن دارد که این شهر در زمان سلجوقیان به ویژه قرن ششم هجری موقعیت علمی ویژه‌ای داشته‌است. از جمله شخصیت‌های نامدار علمی که در این شهر اقامت داشته‌اند می‌توان دانشمندانی چون شیخ شهاب الدین سهروردی، مجدالدین جیلی، امام فخر رازی، سموئل بن یحیی بن عباس مغربی، ابن عبری و مجدالدین محمد ابن خلیفه بن سیواسی رومی را یاد کرد.[۷۳]

مدارس از نیمهٔ دوم قرن پنجم تا یورش مغول
مدرسه احمدک
این مدرسه پیش از سال ۵۲۹ دایر بوده‌است و گویا خلیفه مسترشد را در آن دفن کرده‌اند.[۷۴]
مدرسه عزیه
مدرسه عزیه یا مدرسه قاضی را منسوب به عزالدین بک ارسلان آبه مراغی (مقتول به ۶۵۵) از امرا سلطان محمد بن محمود بن محمد سلوقی، که بانی مدرسه بوده‌است می‌دانند. به احتمال زیاد این مدرسه جایگاه معتبری در زمینهٔ پژوهش‌های علمی بوده و سال‌های درازی بر پا بوده‌است. چنان‌که بنا به نوشتهٔ ابن الغوطی، مویدالدین در دوران اقامت خود در مراغه، در این مدرسه اقامت داشته‌است.[۷۴]
آنچه که به اسم مثلث پاسکال معروف است در شش قرن قبل از او توسط ریاضیدان، المغربی، از کرجی، ریاضیدان معروف که در اواخر قرن چهارم هجری متولد شده‌است استنتاج شده‌است که در نتیجه کشف این مثلث توسط کرجی است که شش قرن از پاسکال قدیمی تر بوده‌است. این ریاضیدان معروف قرن ششم که جدول مزبور را در کتاب خود نقل کرده در طول سال ۵۷۵ هجری (۱۱۸۰ میلادی) در مراغه درگذشته‌است؛ بنابراین می‌توان گفت که احتمال دارد او نیز در مدرسهٔ عزیه مشغول بوده‌است.[۷۵]
همچنین این مدرسه را به قاضی کمال الدین محمد قزوینی نسبت می‌دهند.[۷۶]
مدرسه اتابکیه
این مدرسه یکی دیگر از مدارس معروف مراغه در آن دوران بوده که کمال الدین قزوینی یکی از مدرسین آن بوده‌است.[۷۶]
مدارس از یورش مغول تا سلطه صفویان
مدرسه محییه
بنای مدرسه واقع در بازار مراغه و متعلق به پیش از سال ۶۰۷ و به محیی الدین ابوحامد یحیی بن صدرالدین نسبت داده شده‌است.[۷۶]
مدرسه سیواسی
این مدرسه برای مجدالدین محمد بن خلیفه بن الب ارسلان سیواسی مدرسه‌ای (پس از ۶۸۰) در مراغه دایر بوده‌است.[۷۶]
در کتاب علما النظامیات (ص ۱۲۴) علاوه بر دو مدرسه فوق به یک مدرسهٔ دیگر نیز اشاره شده و آمده‌است که فخرالدین ابومسعود منصور بن محمد کازرونی طبیب هنگام ورود به مراغه در سال ۶۶۴ در مدرسه‌ای فرود آمد.[۷۶]

آموزش ابتدایی[ویرایش]

نخستین مدرسه به سبک نوین در مراغه در تاریخ ۱۲ شوال ۱۳۲۴ هجری قمری با نام «مدرسه سعدیه» تأسیس شد. محمدعلی خویی معروف به ضیاءالحکما، یکی از خیرین ساکن مراغه بانی این مدرسه بود.[۷۷]

اقتصاد[ویرایش]

کشاورزی[ویرایش]

ترکیب مشاغل و توزیع منابع درآمد در شهرستان مراغه در مجموع نشان می‌دهد این شهرستان در قالب فعالیت‌های اقتصادی یک مرکز کشاورزی محسوب می‌شود. عمده فعالیت‌های صنعتی تولید محصولاتی از قبیل کشمش، خشکبار، عسل، مواد لبنی، پوست، فرش و سایر مواد غذایی است لذا می‌توان نتیجه گرفت که فعالیت‌های صنعتی نیز وابسته به فعالیت‌های کشاورزی است.[۷۸]

تولید میوه این شهر سالانه ۲۳۷ هزار تن انواعی از جمله سیب، انگور، گردو، بادام و گوجه سبز است که محصول بیش از ۲۰ هزار هکتار باغ میوه اطراف این شهر است. حدود ۷۰ درصد از این تولیدات به صورت مستقیم یا به شکل فراورده‌های کشاورزی به دیگر کشورها صادر می‌شود.[۷۹]

اطراف شهر مراغه پوشیده از باغ‌های انگور و سایر میوه‌ها است که طرفین رودخانه صوفی‌چای و دره شمالی آن را پوشانیده‌اند. باغات انگور مراغه از منظم‌ترین تاکستان‌های کشور محسوب می‌شوند و همه‌ساله مقدار زیادی سبزه و کشمش حاصل از این باغ‌ها به خارج از کشور صادر می‌شود که به علت کیفیت عالی دارای موقعیت ویژه‌ای در این بازارها است.[۸۰]

صنعت[ویرایش]

مراغه سالانه با تولید حدود ۶۵ هزار متر مربع فرش ابریشمی که ۷۰ درصد آن صادراتی است رتبه دوم تولید این کالا را در کشور دارد.[۷۹]

فعالیت‌های عمده صنعتی و تولیدی در این شهر از جمله صنایع دستی و مواد غذایی صنایع بزرگ صابون سازی مراغه، شیشه و ... می‌باشد. این شهر از لحاظ راه‌های ارتباطی زمینی ریلی و هوایی در جایگاه خوبی است و به دلیل ارزان بودن کارگر، زمین و در اختیار داشتن تمام امکانات و همچنین آب و هوای بکر جاذبه خوبی را برای سرمایه گذاران بخش صنعت فراهم نموده است.[۸۱]

حمل و نقل[ویرایش]

ریلی[ویرایش]

ایستگاه راه‌آهن مراغه.

ایستگاه مراغه که در مسیر راه‌آهن تهران-تبریز قرار دارد در تاریخ ۳۰ مهر ۱۳۳۵ افتتاح شده‌است. این ایستگاه از نوع تشکیلاتی است. طول این خط از تهران تا مراغه ۶۰۷ و از مراغه تا تبریز ۱۲۹ کیلومتر است.[۸۲][۸۳]

ساختمان ایستگاه از سال ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۶ احداث شده‌است. این ایستگاه از لحاظ درجه‌بندی، وضع بار و مسافرت و موقعیت جغرافیایی و نظامی به طور کلی جزء ایستگاه‌های درجه یک کشور است که در آن تعمیرات اساسی و و مانور واگن‌ها و لوکوموتیوها صورت می‌گیرد.[۸۴]

با توجه به موقعیت جغرافیایی شهرستان مراغه و امکانات راه‌آهن در حمل مواد نفتی، شرکت ملی نفت ایران در مجاورت ایستگاه راه‌آهن مراغه اقدام به احداث یک انبار مواد نفتی کرده‌است و از این طریق مواد نفتی مناطق اطراف را تأمین می‌کند. همچنین یک انبار سیلو با ظرفیت حدود ۲۰۰۰۰ تن در نزدیکی ایستگاه ایجاد شده‌است.[۸۵]

فرودگاه مراغه تنها فرودگاه جنوب استان می‌باشد و پروازهای مراغه-تهران و بالعکس تا سال ۱۳۹۳ در آن دایر بوده است.

جاده‌ای[ویرایش]

مراغه از غرب و شرق به دو شهر بناب و هشترود متصل است که جاده‌های نسبتاً خوبی را برای عبور و مرور فراهم آورده است هم چنین جاده هشترود نیز در حال دو بانده سازی از طرف مراغه است

شهرهای خواهرخوانده[ویرایش]

پانویس[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ مروارید، مراغه، ۶۷–۶۸.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ «'نتایج سرشماری سال ۱۳۹۰ توسط مرکز آمار ایران'». مرکز آمار ایران. 
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ «آب و هوای مراغه». سازمان هواشناسی کشور. بازبینی‌شده در ۱۸ ژوئیه ۲۰۱۱. 
  4. «پیش‌شماره‌ها». شرکت مخابرات ایران. بازبینی‌شده در ۴ سپتامبر ۲۰۱۱. 
  5. «شهردار». وب‌گاه شهرداری مراغه. بازبینی‌شده در ۴ سپتامبر ۲۰۱۱. 
  6. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام shahrsazi وارد نشده‌است.
  7. سپهروند، مراغه در سیر تاریخ، ۹۶.
  8. کسروی، آذری یا زبان باستان آذربایجان.
  9. Bloom, The Grove Encyclopedia of Islamic Art and Architecture, 462.
  10. دیاکونوف، تاریخ ماد، ۱۹۴.
  11. دیاکونوف، تاریخ ماد، ۱۶۷.
  12. مروارید، مراغه، ۶۳.
  13. «ANTONY, MARK». Encyclopædia Iranica. بازبینی‌شده در ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۱. 
  14. مروارید، مراغه، ۷۱۴.
  15. «ساجیان». دانشنامه جهان اسلام. بازبینی‌شده در ۳ اوت ۲۰۱۱. 
  16. مروارید، مراغه، ۷۲۸–۷۲۹.
  17. مروارید، مراغه، ۷۳۰.
  18. مروارید، مراغه، ۷۳۳.
  19. مروارید، مراغه، ۷۳۳–۷۳۴.
  20. مروارید، مراغه، ۷۳۴.
  21. مروارید، مراغه، ۷۳۴–۷۳۵.
  22. مروارید، مراغه، ۷۳۵.
  23. «MARAGHA». Encyclopædia Britannica. Eleventh Edition. Volume 17. 
  24. قلی‌اف، تاریخ آذربایجان.
  25. خیرالهی، مراغه در عهد قاجار، ۱۷۲.
  26. مروارید، مراغه، ۱۱۳.
  27. مستوفی، نزهةالقلوب، ۹۹–۱۰۰.
  28. .Minorsky, “Maragha” in Encyclopaedia of Islam. Edited by: P. Bearman , Th. Bianquis , C.E. Bosworth , E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, 2009. Brill Online. «At the present day, the inhabitants speak Adhar Turkish, but in the 14th century they still spoke “arabicized Pahlawi” (Nuzhat al-Qolub: Pahlawi Mu’arrab) which means an Iranian dialect of the north western group.»
  29. مشکور، نظری به تاریخ آذربایجان، ۱۸۹.
  30. ریاحی خویی، محمدامین، «ملاحظاتی دربارهٔ زبان کهن آذربایجان»: اطلاعات سیاسی - اقتصادی، شمارهٔ ۱۸۲–۱۸۱
  31. مقاله «بررسی گویش مراغی در روستای موشقین»، حسینعلی رسولی، ۱۳۶۹، دانشگاه تهران
  32. «گونه‌های زبانی تاتی»، دونالد استیلو، ۱۹۸۱؛ ۷-ب) گونه‌های مراغه‌ای در منطقه رودبار علیا (رودبار الموت)
  33. مقاله «زبانهای ایرانی الموت»، دکتر احسان یارشاطر، علوم انسانی، کاوه (مونیخ)، آذر ۱۳۴۸ - شماره ۲۷.
  34. تاتی و مراغی
  35. مقاله «گویش مراغی»، ابوالفضل پرهیزکاری، ۱۳۷۸.
  36. رودبار شهرستان
  37. ورجاوند، سرزمین قزوین، ۴۶۸–۴۸۲.
  38. «ALAMŪT». Encyclopædia Iranica. بازبینی‌شده در ۱۶ اوت ۲۰۱۱. 
  39. مروارید، مراغه، ۱۲۸.
  40. مستوفی، نزهةالقلوب، ۶۶.
  41. یارشاطر، احسان. «مراغیان الموت و رودبار و زبان آنها». مجله ایران‌شناسی، ۱۳۴۶.
  42. مروارید، مراغه، ۱۰۷–۱۱۱.
  43. مروارید، مراغه، ۹۴–۹۵.
  44. ۴۴٫۰ ۴۴٫۱ ۴۴٫۲ ۴۴٫۳ ۴۴٫۴ مروارید، مراغه، ۶۹۵–۷۰۸.
  45. «نتایج تفصیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۸۵-استان آذربایجان شرقی». درگاه ملی آمار. بازبینی‌شده در ۱۴ اوت ۲۰۱۱. 
  46. مروارید، مراغه، ۱.
  47. سازمان برنامه و بودجه آذربایجان شرقی. سیمای شهرستان مراغه. تبریز: سازمان برنامه و بودجه آذربایجان شرقی، معاونت برنامه‌ریزی و هماهنگی، ۱۳۷۷.
  48. «وضعیت آب و هوایی و ویژگی‌های فرهنگی مراغه». سازمان بازرگانی استان آذربایجان شرقی. بازبینی‌شده در ۲۶ دسامبر ۲۰۰۹. 
  49. ۴۹٫۰ ۴۹٫۱ مروارید، مراغه، ۳۹.
  50. مروارید، مراغه، ۱–۲.
  51. مروارید، مراغه، ۲–۲۱.
  52. «Maragheh: a classical late Miocene vertebrate locality in norhtwestern Iran». nature. بازبینی‌شده در اکتبر ۲۰۱۱. 
  53. مروارید، مراغه، ۵.
  54. Firouz, The complete fauna of Iran, 43-44.
  55. «مراغه به قطب علمی زمین‌شناسی کشورهای منطقه تبدیل می‌شود». خبرگزاری ایرنا. بازبینی‌شده در ۵ اکتبر ۲۰۱۱. 
  56. باختری، در دیار آشنا، ۶۷.
  57. باختری، در دیار آَشنا، ۵۹.
  58. باختری، در دیار آَشنا، ۶۷.
  59. «مراغه، شهر برج مقبره‌های تاریخی». جام جم، شنبه، ۳ فروردین ۱۳۸۷. 
  60. «شهر مراغه». دانشگاه مراغه. بازبینی‌شده در ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۱. 
  61. ۶۱٫۰ ۶۱٫۱ «Marāgheh». Encyclopædia Britannica. بازبینی‌شده در ۹ اکتبر ۲۰۱۱. 
  62. مروارید، مراغه، ۲۷۷–۲۷۸.
  63. ۶۳٫۰ ۶۳٫۱ ۶۳٫۲ ۶۳٫۳ ۶۳٫۴ غلامیه، تاریخ مراغه به روایت تصویر.
  64. مروارید، مراغه، ۲۸۸.
  65. مروارید، مراغه، ۲۹۲.
  66. مروارید، مراغه، ۳۰۷.
  67. مروارید، مراغه، ۳۱۲–۳۱۳.
  68. مروارید، مراغه، ۳۱۵.
  69. ۶۹٫۰ ۶۹٫۱ ۶۹٫۲ مروارید، مراغه، ۳۹۶.
  70. مروارید، مراغه، ۴۰.
  71. مروارید، مراغه، ۴۰–۴۱.
  72. مروارید، مراغه، ۴۷.
  73. مروارید، مراغه، ۱۳۵–۱۳۹.
  74. ۷۴٫۰ ۷۴٫۱ مروارید، مراغه، ۱۳۶.
  75. مروارید، مراغه، ۱۳۶–۱۳۷.
  76. ۷۶٫۰ ۷۶٫۱ ۷۶٫۲ ۷۶٫۳ ۷۶٫۴ مروارید، مراغه، ۱۳۷.
  77. غلامیه، حاجی صمدخان شجاع‌الدوله و رژیم مشروطه، ۷۲
  78. مروارید، مراغه، ۱۹۵.
  79. ۷۹٫۰ ۷۹٫۱ «سوغات مراغه، جاذبه‌ای رنگین و دلنشین برای میهمانان نوروزی». خبرگزاری ایرنا. بازبینی‌شده در ۱۶ اوت ۲۰۱۱. 
  80. مروارید، مراغه، ۱۹۸.
  81. مروارید، مراغه، ۲۲۷.
  82. مروارید، مراغه، ۲۶۵.
  83. «اطلاعات ایستگاه مراغه». اداره کل راه آهن شمالغرب. بازبینی‌شده در ۲۹ تیر ۱۳۹۱. 
  84. مروارید، مراغه، ۲۶۶.
  85. مروارید، مراغه، ۲۷۳.
  86. «NAČELNIK UPRILIČIO PRIJEM ZA GOSTE IZ IRANA»(بوسنیایی)‎. شهرداری گراژده، ۲۳ جولای ۲۰۰۹. بازبینی‌شده در مرداد ۱۳۹۵. 
  87. «برگزاری مراسم روز ملی خیام با حضور وزیر ارشاد در نیشابور»(فارسی)‎. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۹۳/۰۵/۱۲. بازبینی‌شده در مرداد ۱۳۹۵. 

منابع[ویرایش]

  • مروارید، یونس. مراغه. ویرایش دوم. چاپ دوم، تهران: انتشارات علمی، ۱۳۷۲.
  • مستوفی، حمدالله، به کوشش محمد دبیرسیاقی. نزهةالقلوب. تهران: کتابخانه طهوری، ۱۳۳۶.
  • کسروی، احمد. آذری یا زبان باستان آذربایجان، چاپ دوم. تهران: چاپ تابان، ۱۳۱۷.
  • ا. ن. قلی‌اف. تاریخ آذربایجان. ترجمهٔ ا. آ. افشار. تهران: انتشارات شورا، نشر معاصر، ۱۳۵۹.
  • مشکور، محمدجواد. نظری به تاریخ آذربایجان. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، انتشارات کهکشان، چاپ دوم ۱۳۷۵، گنجینهٔ ایران: ۲۱.
  • ورجاوند، پرویز. سرزمین قزوین، سابقه تاریخی و آثار باستانی و بناهای تاریخی سرزمین قزوین. تهران: انتشارات راستی نو، چاپ دوم، ۱۳۷۴.
  • غلامیه، مسعود. تاریخ مراغه به روایت تصویر. چاپ اول. تهران: نشر اوحدی، ۱۳۸۵. ISBN 964-8234-46-9.
  • باختری، هوشنگ. در دیار آشنا. تهران: چاپ روز، ۱۳۵۴.
  • دیاکونوف، ایگور میخائیلوویچ. تاریخ ماد، چاپ دوم. ترجمهٔ کریم کشاورز. تهران: انتشارات پیام، ۱۳۵۷.
  • غلامیه، مسعود. حاجی صدخان شجاع‌الدوله و رژیم مشروطه. چاپ اول. تهران: نشر اوحدی، ۱۳۸۰. ISBN 964-6376-53-3.
  • صدرالاسلامی، فخرالدین. دیدنی‌های مراغه و عجب شیر. تهران: نشر اوحدی، ۱۳۸۱.
  • ورجاوند، پرویز. رصدخانه مراغه. تهران: نشر، ۱۳۵۵.
  • خیرالهی، عطوف. مراغه در عهد قاجار. تبریز: نشر اختر، ۱۳۸۷. ISBN 978-964-517-233-4.
  • سپهروند، مجید. مراغه در سیر تاریخ. تبریز: انتشارات احرار، ۱۳۸۱. ISBN 964-5606-46-2.

پیوند به بیرون[ویرایش]